✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 217
  • دیروز: 1129
  • 7 روز قبل: 10069
  • 1 ماه قبل: 26679
  • کل بازدیدها: 810764

 



زندگی دینی . ويژه خانم ها:

اگر میخواهید مادر شوهرتان عاشق شما شود ، حتما” بخوانید.

 رموز ارتباط با مادرشوهر

 یکی از سخت ترین رابطه هایی که ما خانم ها برقرار می کنیم، با خانواده شوهر و خصوصا” مادرشوهر است. وقتی ما ازدواج می کنیم، اکثرمان توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها و عادت هایی برخلاف ما داشته باشند. زمانیکه این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین چقدر درگیری قابل تحمل و پذیرفتنی است؟

این موضوع بستگی به افرادی دارد که وارد بحث می شوند.

 اگر شما با همه افراد روابط خوبی برقرار می کنید و هنر ارتباط برقرار کردن را دارید، بعید نیست که روابط خوبی نیز با مادر همسرتان داشته باشید زیرا ارتباط یک مهارت اجتماعی است.

 

✔️پیش از هرچیز خوب است مادرشوهر را بشناسید.

 

مادرشوهر کیست

 

 1-  اول اینکه مادرشوهر یک خانم است.بنابراین او هم مثل شما روزی مادرشوهر داشته و اگر بخواهید او را دور بزنید یا عروس بازی در بیاورید زود می فهمد، زیرا 4تا پیراهن بیشتر از شما پاره کرده و مدت هاست که نقش عروس را بازی می کند.

 2- دوم اینکه او هم یک انسان مثل شماست. این را گفتم برای اینکه بدانید برخی، مادرشوهرها را دارای قدرت های اسطوره ای می دانند که چندان واقعی نیست.

 3-  مادرشوهر یک مادر است.

مادربودن با دلسوزبودن و مهربان بودن توأم است. اگر می بینید مادرشوهری زیاد سراغ عروس و داماد را می گیرد از بدجنسی نیست؛ کمی مربوط به کنجکاوی های زنانه استو بسیاری به سراغ دل نگرانی های زنانه.

 

 

4- مادرشوهر دل نازک است. نیره ساجدی روانشناس خانواده می گوید: مادرشوهر همیشه آن شخصیت با صلابت و قدرتمندی نیست که شما در تلویزیون دیده اید. خیلی از مادرشوهرها از نسل قبلی و خانواده سنتی آمده اند. در خانواده های سنتی گاهی زنان بالاترین ظلم را به یکدیگر روا می داشتند.

 

این روانشناس می افزاید: گاهی مادرشوهر مادر رنج دیده ای است که از فرزند خود جز پرخاش ندیده و حالا که می بیند پسرش وقتی به ثمر نشسته همه کارهایی را که از او دریغ می کرده در حق همسرش روا می دارد، دلشکسته می شود و گاهی خود را با عروس مقایسه می کند و می خواهد جایگاه خود را در مقابل عروس بازتعریف کند. گاهی نیز همه این کارها به خاطر دلتنگی است و یک رفت و آمد ساده ولو برای نیم ساعت می تواند این دلتنگی ها را کاهش دهد

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎی ﺩﮐﺘﺮ ﭼﻤﺮﺍﻥ 

 

ﺧﺪﺍﯾﺎ … 

 

 

ﺍﺯ ﺑﺪ کردن ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ،ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ،

ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ،

       

ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ، ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ..

ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ،

ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ،

                       با تو تنهایی معنا ندارد..

 

ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ!

    

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




 

 

ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت : نمى پرسى چرا چنین كردم ؟

گفتم : چرا این كار را كردى ؟

در پاسخ گفت :یك وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد تمام برگهایش فرو ریخت . سپس فرمود:سلمان ! سوال نكردى چرا این كار را انجام دادم ؟

گفتم : منظورتان از این كار چه بود؟

فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس نمازهاى پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت.

بحار ج 82، ص 319

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

#خیلی_قشنگه_بخونید

 

روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود

اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم !

 

و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد . ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند

 

او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید؟

 

ایشان بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تاجری  نزدیک یک روستایی ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیری از بغلش رد شد که توش چند تا ماهی بود.

 

از ماهیگیر پرسید: چقدر طول کشید که این چند تارو بگیری؟ماهیگیر: مدت خیلی کمی

 

تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟ ماهیگیر: چون همین تعداد هم برای سیر کردن خانواده‌ام کافیه

 

تاجر: اما بقیه وقتت رو چیکار میکنی؟ ماهیگیر : تا دیروقت میخوابم , یک کم ماهیگیری میکنم , با بچه‌هام بازی میکنم , با زنم خوش میگذرونم , بعد میرم تو دهکده میچرخم , با دوستام شروع میکنیم به گیتار زدن و خوشگذرونی , خلاصه مشغولم با این نوع زندگی.

 

 تاجر: من توی هاروارد درس خوندم و میتونم کمکت کنم . تو باید بیشتر ماهیگیری بکنی , اونوقت میتونی با پولش یک قایق بزرگتر بخری , و با درآمد اون چند تا قایق دیگه هم بعدا اضافه میکنی. اونوقت یک عالمه قایق برای ماهیگیری داری . ماهیگیر: خب! بعدش چی؟

 

تاجر: بجای اینکه ماهی‌هارو به واسطه بفروشی اونارو مستقیما به مشتریها میدی و برای خودت کار و بار درست میکنی… بعدش کارخونه راه میندازی و به تولیداتش نظارت میکنی… این دهکده کوچیک رو هم ترک میکنی و میری شهر , بعدش استان , و از اونجا هم پایتخت . اونجاس که دست به کارهای مهمتر هم میزنی …

 

ماهیگیر: اما آقا! اینکار چقدر طول میکشه؟ تاجر: پانزده تا بیست سال !

 

ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟ تاجر: بهترین قسمت همینه , موقع مناسب که گیر اومد، میری و سهام شرکتت رو به قیمت خیلی بالا میفروشی .اینکار میلیونها دلار برات عاید داره.

 

ماهیگیر: میلیونها دلار؟؟؟ خب بعدش چی؟ تاجر: اونوقت بازنشسته میشی , میری به یک دهکده ساحلی کوچیک , جایی که میتونی تا دیروقت بخوابی , یک کم ماهیگیری کنی , با بچه هات بازی کنی , با زنت خوش باشی , بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی!!!

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 خواص و فضیلت شگفت انگیز آیت الکرسی 

 

♻️عكس العمل شيطان هنگام نزول آيه الكرسي

حضرت امام محمد باقر از امير المومنين (علیه السلام) روايت فرموده: هنگامي كه آيت الكرسي نازل شد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود آيه الكرسي آيه اي است كه از گنج عرش نازل شده و زماني كه اين آيه نازل گشت هر بتي كه در جهان بود با صورت به زمين خورد.

در اين زمان ابليس ترسيد و به قومش گفت :"امشب حادثه اي بزرگ اتفاق افتاده است باشيد تا من عالم را بگردم و خبر بياورم.

ابليس عالم را گشت تا به شهر مدينه رسيد مردي را ديد و از او سوال كرد: ” ديشب چه حادثه اي اتفاق افتاد”

مرد گفت “رسول خدا فرمود:” آيه اي از گنج هاي عرش نازل شد كه بت هاي جهان به خاطر آن آيه همگي با صورت به زمين خوردند. ابليس بعد از شنيدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.

???? @karballa_ir

♻️آيت الكرسي سيد آيات قرآن

پيامبر به حضرت علي (علیه السلام) فرمود: ” يا علي ! من سيد عربم-مكه سيد شهر هاست- كوه سينا سيد همه كوه هاست- جبرئيل سيد همه فرشتگان است – فرزندانت سيد جوانان اهل بهشتند- قرآن سيد همه كتاب هاست – بقره سيد همه سوره هاي قرآن است – ودر بقره يك آيه است كه آن آيه 50كلمه دارد و هر كلمه 50 بركت دارد و آن آيت الكرسي است.

 

♻️پاداش كسي كه آيت الكرسي را زياد مي خواند

عبدالله بن عوف گفته است:” شبي خواب ديدم كه قيامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آساني بررسي كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخ هاي زيادي به من نشان دادند. به من گفتند: درهاي اين كاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.

بعد گفتند: خانه هايش را بشمار. ديدم 175 خانه بود. به من گفتند اين خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پريدم و خدا را شكر گفتم.

 

صبح كه شد نزد ابن سيرين رفتم و خواب را برايش تعريف كردم.

او گفت : معلوم است كه تو آيه الكرسي زياد مي خواني. گفتم : بله ؛ همين طور است. ولي تو از كجا فهميدي. گفت براي اينكه اين آيه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زيركي حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت : هر كه آيه الكرسي را بسيار بخواند سختي هاي مرگ بر او آسان مي شود.

 

♻️داستان نزول

رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: چون خداي متعال خواست سوره ي حمد و آيه هاي شهدالله (18و19 آل عمران) و قل اللهم (26-27آل عمران) و سوره توحيد و آيه الكرسي را به زمين نازل كندهمگي به عرش الهي چنگ زدند در حالي كه بين آن ها و خداوند حجابي نبود.

سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوي كساني كه عصيان و گناه مي كنند مي فرستي ؛ در حالي كه ما پاك و مطهر هستيم.

 

سپس خداي متعال فرمود :” به عزت و جلال خودم سوگند ، هيچ كس شما را بعد از نماز نخواند مگر اين كه او را در مرتبه بالاي قدس جاي دهم كه از نعمت هاي آن استفاده كنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحكت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند كه بسيار گناه كرده باشد كه كمترين آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمني پناه مي دهم و براي پيروزي بر هر دشمني ياريش مي دهم و مانعي به جز مرگ براي بهشت رفتن او نباشد.( يعني بعد از مرگ بلافاصله به بهشت مي رود)

 ♻️برترین ایه

 

اباذر در جلسه ای از پیامبر اکرم (ص) پرسید: برترین و فاضل ترین ایه ای که بر شما نازل شده است کدام است؟

 

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ایة الکرسی! زیرا در آن ایه کریمه، کلمه شریفه:«حی، قیوم» ذکر شده است.5

 

اگر چه سوره «فاتحة الکتاب» افضل سوره ها و «عصاره قرآن» است؛ولی این منافات ندارد که «ایة الکرسی» افضل ایه ها باشد، زیرا یکی مربوط به سوره است و دیگری مربوط به ایه.

 

1.دائرة المعارف تشیع، ج 1،ص 250 و 251.

 

2. ترجمه المیزان،ج1،ص 513.

 

3.قاموس قرآن، ج 6، ص 101 ـ 103.

 

4.همان.

 

5. تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج 9، ص 370.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

کودکی که اماده ی تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید : (( می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید. اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ ))

 

خداوند پاسخ داد: (( از میان بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد. ))

 

اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه.

 

   _ اینجا در بهشت من کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.

 

خداوند لبخند زد: (( فرشته ی تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود. ))

 

کودک ادامه داد: (( من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟ ))

 

خداوند او را نوازش کرد و گفت: (( فرشته ی تو، زیباترین و شیرین ترین واژه های را که ممکن است بشنوی، در گوش تو زمزمه خواهد کرد وبا دقتو صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی. ))

 

کودک با ناراحتی گفت: (( وقتی می خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟ ))

 

خداوند برای این سوال هم پاسخی داشت: (( فرشته ات دست هایت را کنار هم می گذارد و به تو یاد میدهد که چگونه دعا کنی. ))

 

کودک سرش را برگرداند و پرسید: (( شنیده ام در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند. چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ ))

 

_ (( فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. ))

 

کودک با نگرانی ادامه داد: (( اما من همیشه به این دلیل که دیگر شما را نمی توانم ببینم، ناراحت خواهم بود. ))

 

خداوند لبخند زد و گفت: (( فرشته ات همیشه در باره ی من با تو صحبت خواهد کردو به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت؛ گرچه من همواره در کنار تو خواهم بود. ))

 

در آن هنگام بهشت آرام بود، اما صداهایی از زمین شنیده می شد. کودک می دانست که باید بزودی سفرش را آغاز کند. او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید: (( خدایا! اگر باید همین حالا بروم، لطفا نام فرشته ام را به من بگویید. ))

 

خداوند شانهای او را نوازش کرد و پاسخ داد: (( نام فرشته ات اهمیتی ندارد. به راحتی می توانی او را مادر صدا کنی. ))

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




داستان بیمه خدایی

 

  دو تاجر یکی از کویت و دیگری از عربستان، بسیار با هم دوست و صمیمی بودند، اسلام آنان را به هم نزدیک کرده بود و به یکدیگر محبت می ورزیدند،  مانند دو برادر که هر کدام آنچه را به خود می پسندید به او نیر می پسندید.

 

 تصمیم گرفتند در تجارت با هم شریک شوند تا این دوستی پایدار و بارور گردد، خداوند نیز در این طرح اقتصادی آنها را موفق کرد. آنان نمونه ای عالی از برادری راستین و مستحکم اسلامی بودند، تجارتشان توسعه و گسترش یافت، طرح هایشان زیاد شد و به فضل خدا سود فراوانی به سوی آن ها سرازیر گردید.

 

  روزی با یکدیگر نشسته بودند و صحبت می کردند.

  تاجر کویتی گفت: چرا تجارتمان را بیمه نکنیم؟

  دوستش در جواب گفت:چرا تجارت را بیمه کنیم؟!

  کویتی گفت: بیشتر کالاهای ما از راه دریا می آید وخیلی آسیب پذیر است، اگر خدای ناکرده برای کالای تجاری اتفاق بدی بیفتد ضرر نمیکنیم زیرا سازمان بیمه قیمت کالا را می پردازد ، تو در این مورد چه می گویی؟

 دوستش گفت: آیا نمیدانی که ما برای حفظ اموال خود قرار داد بیمه بسته ایم.

  گفت: با چه کسی؟

  دوستش گفت: با خداوند عزّ وجلّ

  کویتی گفت: و چه خوب کارسازی است، ولی احتیاط لازم است.

  دوستش گفت: آیا ما زکات این تجارت را نمی پردازیم؟

  دوستش گفت: بلی چنین است.

  گفت: بنابراین ترس به خود راه مده، این قوی ترین نوع بیمه بر تجارت ماست، بر خدا توکل و پریشان مباش .

 

⛴ روزها گذشت و تجارتشان نیز در حال رشد و شکوفایی بود. روزی یکی از کشتی ها که بار زیادی را حمل می کرد و کالای این دو تاجر از جمله‌ی آنها بود قبل از رسیدن به بندر دچار حادثه شد .

  وقتی خبر این حادثه با آنها رسید با سرعت خود را به اسکله رساندند و در آنجا منتظر عملیات گروه نجات ایستادند، یکی از آنها بسیار آرام و مطمئن بود، ولی دیگری کمی مضطرب و پریشان به نظر می رسید .

 

  دوستش گفت: پریشان نباش، خدا با ماست .

 

  بعد از عملیات نجات همگی غافلگیر شدند زیرا تمام کالا های تجاری غرق شده و از بین رفته بود ، جز کالاهای این دو نفر که سالم و بدون هیچ گونه ضرر  زیانی از کشتی بیرون آورده شد.

  دوستش گفت: آیا من به شما نگفتم که کالای تجاری ما نزد کسی بیمه است که هیچگاه امانت و ودیعه نزد او از بین نمیرود؟

  گفت: دوست من تو راست گفتی.

  دوستش گفت: سوگند به خدا اعتماد من به خداوند هرگز دستخوش تزلزل نشد و هرگز احساس ترس و اضطراب ننمودم ، و با تمام وجود باور داشتم که خداوند کالای ما را نجات خواهد داد.

اطمینان من بدین سبب بود که ما به طور کامل و مرتب زکات اموال خود را باطیب خاطر و اعتماد کامل می پردازیم، و این بزرگترین بیمه و قوی ترین امنیت است.

  گفت: من هم چنین بودم اما کمی ترس داشتم .

  دوستش گفت: نترس و باور کن که هرکس با خدا باشد خداوند با اوست.

 

 اما چگونه آن حادثه پیش آمد و چطور تمام کالای تجاری غیر از کالای آن دو تاجر غرق شد؟!!

 

 

  جریان از این قرار بود :

  هنگام بارگیری کشتی کیسه های آرد بسیار اطراف کالاهای این دو تاجر گذاشته شده بود، وقتی کشتی غرق شد، آب شروع به نفوذ و سرایت در داخل کشتی نمود  و تمام اموال را نابود کرد به جز کالای این دو تاجر که آب به آنها نرسید، به سبب این که کیسه های آرد سدی محکم و مانع از رسیدن آب شدند، زیرا هنگامی که آب به کیسه های آرد رسید و مقداری از آن را خمیر کرد، خمیر مانند دیواری محکم از نفوذ و رسیدن آب به کالاها جلوگیری کرد، و به اذن و اراده ی خداوند آب به آنها نرسید.

 

  درحقیقت ایمان و یقین و باور این دو تاجر به خداوند ، ایمانی راستین و محمن بود که هرگز متزلزل نشد، آنان با پرداخت زکات، حق خداوند نسبت به خود را ادا نمودند.

  این خود بزرگترین و قوی ترین بیمه و ضمانت بود که خداوند به وسیله ی آن مالشان را نگه داشت.

 

  خداوند می فرماید: وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ (اعراف:156)

 

«و رحمت من هم همه چيز را در برگرفته ، آن را براي كساني مقرّر خواهم داشت كه پرهيزگاري كنند و زكات بدهند و به آيات ما ايمان بياورند .»

 

  رسول خدا  می فرماید:

 با پرداختن زکات، اموالتان را بیمه کنید.

  با صدقه بیمارانتان را مداوا کنید.

  و با دعا و نیایش خود را برای مقابله با بلا و گرفتاری آماده سازید.

(روایت از طبرانی)

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زمان کاغذ و املاست بچه ها ساکت

نه وقت صحبت و انشاست بچه ها ساکت

 

انار را بنویسید داردش را نه

که دیکته دیکته ی داراست بچه ها ساکت

 

حساب را بنویسید بی حساب و کتاب

که دست تسویه کوتاست بچه ها ساکت

 

نبوغ و شعر و قلم را نوشته خط بزنید

که شهر شهر تماشاست بچه ها ساکت

 

به حرف مبصر و برپا چرا می اندیشید

کنون که نوبت برجاست بچه ها ساکت

 

دو تکه نان ز تنور کتاب کنده شده ست

و کار کار شماهاست بچه ها ساکت

 

امید میوه ای خواهر شما سارا

انار کاغذی ماست بچه ها ساکت

 

عبور پارگی کفشتان به سینه ی برف

صدای ناله ی باباست بچه ها ساکت

 

تنقلات شما خاک کوچه باد هواست

کلوچه کوچه ی بالاست بچه ها ساکت

 

نگاه ساکتتان انعکاس #فریاد_ است

سکوت آیینه زیباست بچه ها ساکت

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




آدمها:

قند را می شکنند تا از حلاوتش بهره گیرند

رکورد را می شکنند تا به افتخارش برسند

هیزم را می شکنند تا به گرمای آتش برسند

غرور را می شکنند تا به افتادگی برسند

سکوت را می شکنند به آوازی برسند

برای همه شکستن هایشان دلایل خوبی دارند آدمها ….

هنوز نفهمیدم چرا آدمها” دل” میشکنند؟!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

آیت اللہ بهجت مے فرمایند:

 

اگر میخواهید دعاهایتان مستجاب شود،طی الارض کنید،چشم برزخی داشته باشید و …

 

تنها کاری که نیاز است این است که انجام واجبات و ترک محرمات کنید

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  منزلگاه‌های جهان پس ار مرگ 

 

شیخ کلینی رحمه الله از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام را درد چشمی عارض شد، حضرت رسول صلی الله علیه وآله و سلم به عیادت آن حضرت تشریف برد، دید او را که صیحه و فریاد می ‌ کشد.

فرمود که: آیا این صیحه از جزع و بی‌ تابی است یا از شدّت درد است؟

امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا رسول اللَّه! من هنوز دردی نکشیدم که سخت ‌تر از این درد باشد.

فرمود: یا علی! چون مَلَکُ الْمَوْت نازل شود به جهت قبض روح کافر با خود بیاورد سیخی از آتش، پس بیرون کشد روح او را با آن سیخ! پس صیحه کشد جهنم!

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول اللَّه! اعاده فرما بر من این حدیث را، زیرا که دردِ مرا فراموشی داد.

پس گفت: آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح می‌ شود؟

فرمود: بلی حاکمی که جَوْر کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد، و کسی که شهادت دروغ دهد 

بحارالانوار، ج6، ص170

 

  منبع: کتاب منازل الآخره محدّث قمّی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




شهوت پنهان ☀️

 

  ☀️ یکی ازعلمای اهل بصره می گوید:

روزگاری به فقر و تنگ دستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم.

خیلی برگرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم.

 

در راه یکی از دوستانم به اسم

ابا نصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم.

پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت : برو و به خانواده ات بده .

به طرف خانه به راه افتادم

در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت : این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند.

آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی کنم .

 

گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد .

بخدا قسم چیز دیگری ندارم و درخانه ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند .

اشک از چشمانم جاری شد و درحالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی گشتم .

روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می کردم .

که ناگهان ابو نصر را دیدم که ازخوشحالی پرواز می کرد و به من گفت : ای ابا محمد چرا اینجا نشسته ای !

در خانه ات خیر و ثروت است !

گفتم: سبحان الله !

از کجا ای ابانصر؟

گفت : مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد . و همراهش ثروت فراونی است.

گفتم : او کیست؟

گفت : تاجری از شهر بصره است. پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد .

سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده.

خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان رابی نیاز ساختم.

درثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آنرا هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم.

ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد

کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم .

شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند.

و مردم را دیدم که گناهان شان را بر پشت شان حمل می کنند تا جایی که شخص فاسق ، شهری از بدنامی و رسوایی را برپشتش حمل می کند .

به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند .

گناهانم را در کفه ای و حسناتم را درکفه دیگر قرار دادند ، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد.

سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت .

از شهوت های نفس مثل : ریاء ، غرور ،دوست داشتنِ تعریف و تمجید مردم، منت گذاشتن هنگام بخشش.

چیزی برایم باقی نماند و درآستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم .

آیا چیزی برایش باقی نمانده؟

گفتند : این برایش باقی مانده !

و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم .

سپس آنرا در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که بهش کرده بودم ، در کفه حسناتم قرار دادند ،کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت : نجات یافت .

☀️ …. خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کارخیری را خالصانه برای الله تعالی انجام دهیم .

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




معجزه ی دعای بسیار پرفضیلت یستشیر

 

 از اميرالمومنين علي (ع) روايت شده است که دعا ي يستشير را پيامبر (ص) به من آموخت و امر کرد که آن را در همه حال در سختي و راحتي حفظ کنم و به خلفاء بعد از خودم تعليم نمايم .

 

 سپس فرمود شما را به برخي از ثواب هاي اين دعا آگاه مي‌کنم:

 

 اول: کسي که اين دعا را بخواند خير و برکت از فرق سرش تا زمين از آسمان بر او مي بارد و او را انوار آرامش و رحمت مي پوشاند و براي اين دعا انتهايي جز عرش خدا نيست.

 

 دوم: هر کس سه نوبت اين دعا را بخواند خداوند هر حاجت خيري که داشته باشد در دنيا و آخرت برآورده گرداند.

 

 سوم: خداي تبارک و تعالي او را از عذاب قبر برهاند.

 

 فضایل بسیار است که در این مطلب نمیگنجد…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 پیشِ مردم کج مکن” گردن”

 که حیرانت کنند…

 آبرویت برده و بدتر

 پریشانت کنند…

 سفره دل باز کن درهنگام سجود،

 پیشِ ” الله” کن گدایی،تا که “سلطانت” کند…

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




چند پرسش از علامه کورانی نویسنده کتاب عصر ظهور:

 

  شما همواره به روایاتی اشاره می کنید که آغاز حرکت ظهور را از مشرق زمین می داند.این موضوع دلیل آمدن شما به ایران بوده است.

 

 بله، ما اعتقاد داریم که این حرکت متصل به ظهور حضرت است و این باعث شد که به ایران بیایم. من به عنوان یک شیعه که به این احادیث و روایات اعتقاد دارد، معتقدم که انقلاب اسلامی ایران، ازحرکت های زمینه‌ساز برای ظهورامام مهدی(عج) است.

 

 سفیانی در چه شرایطی خروج میکند؟

 

? قبل  ازخروج سفیانی باید خلاء سیاسی درعربستان و جنگ قبیله ای به وجود بیاید .دراین شرایط خود دولت حاکم درعربستان از سفیانی درخواست اعزام نیرو برای حفظ امنیت در مدینه می کند. علامت دیگر وقوع زمین لرزه در دمشق است . زمین در«حرستا»که روستایی در دمشق است ،خسف ( فرومی رود) می شود . بعد از وقوع این نشانه ها یک نفر که صورتش لکه لکه است و معروف به «ابقع » بر علیه « اصهب » که حاکم آن وقت است قیام می کند.

 

 کدامیک از نشانه های ظهور  قطعا محقق شده است؟

 

  از نشانه های محقق شده می توانم ازقیام ایرانی ها ، ورود غربی ها به عراق و برپا شدن دولت اسرائیل و توجه دنیا به اهل بیت و امام مهدی و… نام ببرم که این علامت هایی است که می توانیم بگوییم قطعا اتفاق افتاده . علامت هایی که مانده همین خلا سیاسی درعربستان ، ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان،حکومت سفیانی که دشمن اهل بیت است  در سوریه و اردن و حکومت  یمانی در یمن که موالی اهل بیت است و جریانات دیگر تا ظهور حضرت

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




حضرت امام خامنه ای :

 

   غفلت بزرگ‌ترین آسیب است.

 

  غفلت از مسیر

 

  غفلت از هدف

 

  غفلت از توان

 

  غفلت از فرصت

 

  غفلت از دشمن

 

  غفلت از وظیفه‌ای که امروز بر دوش من و شما است.

 

  وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین.

 

  نتیجهٔ این غفلت دور شدن است.

 

   دور شدن از خدا

 

  دور شدن از هدف

 

  دور شدن از کامیابی.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




هيچكس خودش را در هيچ رابطه اى مقصر نميداند

همه ى ما آنقدر غرور داريم

كه هميشه حق را به جانبِ خودمان می دانيم

از نظر خودمان، فرشتگانى هستيم،

كه داشتيم زندگيمان را می كرديم

كه يک نفر آمد

و ما را با خاک يكسان كرد و رفت…

داخلِ شعرها

داخلِ متنها می گرديم

دنبالِ جمله اى كه طرف مقابل را بكوبد و

ما را مظلوم ترين آدمِ دنيا نشان دهد…

گاهى يادمان ميرود

آدمى كه الان می خواهيم سر به تنش نباشد،

تا ديروز پُزَش را به عالم و آدم ميداديم!

كمى انصاف شايد…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




پيامبر صلی الله علیه و آله:

خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد،وضو بگيرد.

 

 نهج الفصاحه ص286،ح660

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




اعتماد به نفس ، اولین گام به سوی موفقیت است !

اگر شما سه خصلت :

 انتقاد پذیری

 پوزش خواهی و

 شکرگذاری را در خود پرورش دهید .

 

مطمئن باشید که موفقیت به زودی

در خانه تان را می زند …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




بنی آدم اعضای یکدیگرند

که خوبان آن نوکررهبرند

 

محبان رهبر علی طینتند

که در آفرینش زیک گوهرند

 

چوعضوی بدردآوردروزگار

مدد گیرد از صاحب ذوالفقار

 

همان ذوالفقاری که جنگ احد

ثنایش نمودست پروردگار

 

علی بی بدیل است ومثل علی

نزاید دگر مادرروزگار

 

اهانت کند گرکسی برولی

دگر عضوها رانماندقرار

 

توکزمهنت دیگران بی غمی

نزن لاف عشق علی را دمی

 

علی بوده غمخواردرماندگان

علی بوده بر درد دین مرهمی

 

اگر یار بیچاره ای ، یا علی.

اگر غیر این است نامحرمی

 

اگردرمسیر علی بوده ای

چرا مضطر وخسته ودرهمی

 

اگر منکر مرتضی بوده ای

نشاید که نامت نهند آدمی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 حاج اسماعیل دولابی (ره) :

 

با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل میشود.

 

بعد، عادت به عبادت منجر میشود.

 

عبادت هم معرفت ایجاد میکند.

 

بعد ملکات فاضله در فرد بوجود می آید

 

و نهایتا به ولایت منجر میشود.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

 روزهـابے توگذشت وغربتت تایید شد

 

 چون دعاے فرج ماهــمہ باتردید شد

 

 بارهــانامہ نوشتم ڪہ بیااماحیف

 

 معصیت ڪردہ ام وغیبت توتمدید شد

 

 یــــوســــف زهـــــرا (س)

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




#حکایت

 

از عارفی پرسیدند: استاد تو در طریقت چه كسی بود؟ او پاسخ داد: یك سگ!

 

روزی سگی را دیدم كه در كنار رودخانه ای ایستاده بود و از  شدت  تشنگی در حال مرگ بود. هربار كه سگ خم میشد تا از آب رودخانه بنوشد، تصویر خود را در آب می دید و می ترسید، زیرا تصور میكرد سگ دیگری نیز در رودخانه است.

در نهایت پس از مدتی طولانی سگ ترس خود را كنار گذاشت و به درون رودخانه پرید. با پریدن سگ در رودخانه تصویر او در آب نیز ناپدید شد، به این ترتیب سگ متوجه شد آنچه باعث ترس او شده، خودش بوده است.

 

در واقع مانع میان او و آنچه به دنبالش بود به این شكل از میان رفت.

 

من نیز وقتی به درون خود فرو رفتم متوجه شدم مانع من و آنچه در جستجویش می باشم خودم هستم.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 همسرت رو  سه جا میتونی بشناسی :

 

1. ﺗﻮی ﺟﻤﻌﯽ ﮐﻪ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎﺷﻪ

2. ﺗﻮی ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ خونواده اش ﺑﺎﺷﻦ

3. توی جمعی که بهترین دوستاش هستن

ﺍﮔﻪ ﺗﻮی ﺍﯾﻦ 3 ﺟﺎ تنھا نموندی بهترین رفیقته!!

 

یه حالت چهارم ھم تبصره میزنیم:

توی شادی هاش یه قدم برو عقب و چیزی نگو…

اگه خودش جاتو خالی دید و صدات کرد بدون بهترین رفیقته..

 

کسی میگفت:

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز “زن” و نه روز “مرد”

بلکه  روز انسان  است.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دوستی با بعضی آدم ها

مثل نوشیدن “چای کیسه‌” ایست.

هول هولکی و دم دستی.

برای رفع تکلیف .

اما خستگی‌ات را رفع نمی‌کنند.

خاطره نمی‌شود.

 

دوستی با بعضی آدمها

 مثل خوردن “چای خارجی” است.

پر از رنگ و بو.

این دوستی‌ها جان می دهند برای خاطره‌های دمِ دستی..

این چای خارجی را می‌ریزی در فنجان، می‌نشینی با شکلات فندقی می‌خوری و فکر می‌کنی خوشحال‌ترین آدم روی زمینی.

 فقط نمی‌دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دو ساعت می‌شود رنگ قیر… سیاه …

 

دوستی با بعضی آدم‌ها

 مثل نوشیدن “چای سرگل لاهیجان” است.

باید نرم دم بکشد.

 باید انتظارش را بکشی.

باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی.

باید صبر کنی.

آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی.

باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک.

خوب نگاهش کنی.

عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته، جرعه جرعه بنوشی‌اش و زندگی کنی…

 

زنــدگــی تان پــر از دوسـتـان نــاب

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:

 

اُحِبُّ الصِّبْيانَ لِخَمْسٍ : اَلاَْوَّلُ : اَنـَّهُمْ هُمُ الْبَكّاؤونَ ، وَالثّانى : يَتَمَرَّغونَ بِالتُّرابِ وَ الثّالِثُ : يَخْتَصِمونَ مِنْ غَيْرِ حِقْدٍ وَ الرّابِـعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا وَ الْخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبونَ ؛

 

▪️ كودكان را به خاطر پنج چيز دوست مى دارم :

 

  اول   آن كه بسيار مى گِريند،

 

  دوم   آن كه با خاك بازى مى كنند،

 

  سوم  آن كه دعوا كردن آنان همراه با كينه نيست؛

 

  چهارم   آن كه چيزى براى فردا ذخيره نمى كنند،

 

  پنجم   آن كه مى سازند و سپس، خراب مى كنند (دل بستگى ندارند) .

 

  مواعظ العدديّه ، ص 259

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍنش ﺣﺮﻑ ﺑﺰند…

 

ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمیشود. ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین می‌اندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمی‌دارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ می‌گذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش می‌شود.

 

ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جیبش می‌گذارد!!!

 

ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا می‌اندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد می‌کند. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ می‌کند ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ می‌کند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او می‌گوید..!!

 

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ می‌فرستد ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.

 

ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان می‌افتد ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ.

 

 بنابراین هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ سرمونو بالا کنیم و ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ انکه برای بیدار کردنمان سنگی بفرستد.

 

 وَ إِذٰا أَنْعَمْنٰا عَلَى اَلْإِنْسٰانِ أَعْرَضَ وَ نَأىٰ بِجٰانِبِهِ وَ إِذٰا مَسَّهُ اَلشَّرُّ فَذُو دُعٰاءٍ عَرِيضٍ  ﴿۵۱﴾ فصلت

 و چون انسان را نعمت بخشیم، روى برتابد و خود را کنار کشد، و چون آسیبى بدو رسد دست به دعاى فراوان

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




من آدم ِاُمیدم…
آدم ِنشکستن…
موجودی که آب از سرش گذشته و سفت شده…
آدمی که یک‌ فاجعه دیده و دیگر هر چیزی برایش مسئله‌ی نهایی نیست…
تنش‌ یکبار کامل لرزیده و تا ته‌ خط رفته…
برای همین است که حالا راحت بیمارستان میروم٬
راحت از فاز پیشرفت سرطان کسی می‌پرسم٬
با شنیدن تعداد شکستگی‌های جمجمه کسی فقط سر تکان می‌دهم و جیغ نمی‌‌کشم…
واکنش‌هایم٬
غش‌ و‌ ضعف نکردن‌هایم٬
سرد بودن‌ ام٬
این نیم‌چه‌ لبخند همیشگی روی صورتم٬
ریشه در بی‌مهری ندارد٬
حاصل ِحادثه‌ی وحشتناکی است که یادم داد زندگی در کسری از ثانیه ممکن است نابود شود و اتفاق٬ همیشه برای همسایه نیست…

من آدم ِ اُمیدم٬
آدم ِ نیمه‌ی پُر٬
آدم انتظار تا صبح٬
آدم ِ شُمردن تعداد ِ ضربان در دقیقه٬
آدم بازی با سنگ کف راهروهای بیمارستان برای وقت‌گذرانی انتظار٬
چون یاد گرفته‌ام اگر خدا بخواهد٬
اراده کند٬
کسی را با بدن پازل‌شده‌‌ هم نجات می‌دهد…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

استاد ما علامه حسن زاده آملى مثالی میزدند ، میفرمودند : اگر به صحرایی بروی که مار افعی آنجا باشد ، فرار میکنی تا افعی تو را نزند ، حالا اگر کسی نامردانه پای تو را ببندد ، نمیتوانی فرارکنی ، افعی تو را میزند و میکشد ، ایشان میفرمودند :  وقتی گناه میکنی ، جوری گناه نکن که گناه پای شما را ببندد ، نتوانی فرارکنی ، حداقل دو رکعت نماز شب بخوان ، مناجاتی بخوان ، سعی کن در بن بست گیر نکنی که نتوانی فرار کنی . .

 

بعضی ها آنقدر گناه میکنند که خودشان را ضایع میکنند ، عزیزان من ؛ گناه نکنید ، از دست میروید

گنهکاران در قیامت به خداوند میگویند : ما در دنیا چیزهایی شنیده بودیم ، پشیمانیم ،میخواهیم برگردیم و اطاعت کنیم ، خدا میگوید : کجا برگردی ؟

دنیا را جمع کردم

زمین و آسمان را جمع کردم

حواستان باشد ، یک روزی این جهان جمع میشود ، انسان دوباره برنمیگردد .

 

 

  نقل از حضرت آیت الله احدی

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




1-آن که خود را نشناخت چگونه دیگری را می شناسد؟!

2-آنکه از صحیفه نفس خود آگاهی ندارد،از کدام کتاب و رساله طرفی می بندد؟!

۳-آن که گوهر ذات خود را تباه کرده است، چه بهره ای از زندگی برده است؟!

۴-آن که خود را فراموش کرده است،از یاد چه چیزی خرسند است؟!

۵-آن که می پندارد کاری برتر از خود_شناسی و خدا شناسی است،چیست؟!

۶-آن که در صقع ذات خود با تمثلات ملکی همدم و هم سخن نباشد،باید با چه اشباح و خیالات همدهن باشد؟!

۷-آنکه خود را برای همیشه درست نساخت،پس به چه کاری پرداخت؟!

۸-آن که از سیر انفسی به سیر آفاقی نرسیده است چه چشیده است و چه دیده است؟!

۹-آن که می انگارد در عوامل امکان، موجودی بزرگ تر از انسان، کدام است؟!

۱۰-آن که تن آراست و روان آلاست، به چه ارج و بهاست؟!

 

  منبع: صد کلمه

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


...


 

 روزی جبرئیل خدمت رسول الله صلی الله علیه و آله مشرف بود که حضرت آقا امیر المومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه وارد شد.

جبرئیل به جهت احترام آن حضرت برخاست رسول خدا صلی الله علیه و آله به جبرئیل فرمودند:

 آیا برای این جوان بر می خیزی؟

جبرئیل عرض کرد بلی زیرا که او حق تعلیم نسبت به من دارد.

حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود ای جبرئیل آن تعلیم چگونه بوده است؟

جبرئیل عرض کرد وقتی که خداوند عالم مرا خلق کرد فرمودند: تو کیستی و اسم تو چیست و من که هستم و اسم من چیست؟

پس من در جواب متحیر شدم و سکوت اختیار کردم؛ سپس این جوان در عالم انوار حاضر شد و جواب را به من یاد داد و گفت بگو:

تو خدای بزرگ هستی و اسم تو جلیل است و من بنده ذلیل هستم و اسم من جبرئیل است.

 

 انوار النعمانية: 1/ 15

 

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




نــمــاز اول وقتـــ

 

✔ « بندگی » ؛ هــدفــ خلقتــــ

 

 آيا تاكنون، در مقابل نيكى‏ها و كمك‏ها و دوستى‏هاى ديگران، تشكر كرده‏ايد؟ البتّه كه آرى.

 

✔ چرا؟

 

???? چون عقل و وجدان انسان، به سپاسگزارى از نيكان و نيكوكاران و تشكّر از محبّت‏ها و خوبى‏هاى ديگران، فرمان مى‏دهد.

 

 پس نعمت، سپاس را به گردن انسان مى‏گذارد، و درك و شعور و وجدان، عامل اصلى سپاسگزارى انسان است. حتّى اگر دوستى، كمك درسى به ما كند، كتاب و دفترش را به ما امانت دهد، سئوال‏هاى درسى ما را جواب داده، راهنمايى كند، در جبرانِ عقب‏ماندگى‏ها ما را يارى كند، وسيله درس خواندن ما را فراهم سازد، مشكل ما را برطرف سازد و … در همه اين موارد، خود را به او مديون و بدهكار مى‏دانيم و سعى مى‏كنيم تا به نحوى، نيكى‏هاى او را جبران و تشكّر كنيم.

 

 بدون شك، بالاترين و بهترين نعمت‏ها را خداوند در اختيار ما گذاشته است:

 

به ما عقل و جان و اراده و فكر و استعداد بخشيده،

 

 در راه زندگى، راهنمايانى براى سعادتمندى ما فرستاده،

 

✔ هستى و حيات ما، در دست اوست.

 

✔ همه چيز ما از آفريدگار ماست.

 

✔ او خالق است و ما بنده و مخلوق او.

 

✔ او بى‏نياز و تواناست، ما بنده‏اى نيازمند و ناتوان و محدود و ناچيز.

 

 اگر هم درسى مى‏خوانيم و دانشى مى‏آموزيم، در سايه لطف و مهربانى اوست كه به ما نيروى فراگيرى دانش و استعداد فهميدن داده است.

 

 اگر نفسى مى‏كشيم و به حيات خود ادامه مى‏دهيم، بخاطر امكاناتى است كه آن خداى خوب و دوست داشتنى و زيبا و كامل، براى ما فراهم كرده است.

 

 از يك «بنده محتاج» چه انتظارى مى‏رود، جز عبادت و پرستش؟

 

 از يك «مخلوق ناتوان»، چه توقّعى است، جز نيايش و توجّه و خضوع و اظهار بندگى و كوچكى و نياز، در آستان آن خالق بزرگوار؟

 

از يك انسان بهره‏مند از همه گونه نعمت‏هاى آشكار و نهان خداوند، چه انتظارى است، جز تشكّر از صاحب نعمت، كه خداوند است؟

 

✔ ما عاقليم و با وجدان، حقّ شناسيم و سپاسگزار، بنده‏ايم و نيازمند، و اگر در پيشگاه آفريدگارمان، سر بر خاك مى‏نهيم و «عبادت» مى‏كنيم و «نماز» مى‏خوانيم و «نياز» مى‏طلبيم و «راز» مى‏گوييم، براى اينست كه، «خدايى او» و «بندگى خود» را آشكار و ابراز كنيم.

 

✔ اگر عبادت نكنيم، از هدف اصلى خلقت دور شده‏ايم. چرا كه كمالِ آفرينش ما، پرستش خداوند است كه مى‏فرمايد:

 

 «و ما خلقت الجنّ والانس الاّ ليعبدون»

 

  من جنّ و آدمى را نيافريدم مگر براى آنكه مرا بندگى كنند.

 

✔ و در آيه ديگرى فرموده است:

 

  «و أنِ اعبُدونى، هذا صراط مستقيم»

 

  مرا عبادت كنيد، راه راست همين است.

 

  پس اگر بندگى خدا نكنيم و مطيع فرمانش نباشيم و از آئين آسمانى و جاويد او پيروى نكنيم، هم ناسپاسى كرده‏ايم، هم از رحمت او دور مى‏شويم و هم غفلت خود را از هدف زندگى و شناختن صاحب نعمت، نشان داده‏ايم.

 

   آنكه خدا را بندگى نكند، به بند شيطان و دام ابليس‏ها و طاغوت‏ها و قدرت‏هاى ضدّ خدايى مى‏افتد.

 

✔ بندگى خدا، انسان را چنان عزيز مى‏كند كه از بردگى قدرت‏هاى جبّار، رها مى‏سازد.

 

  “بندگی کن تا که سلطانت کنند … تن رها کن تا همه جانت کنند" 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




عمل ساده براي چند صد برابر كردن ثواب نمازها

 

 اذان واقامه :

 

باعث مي شود دو صف از فرشتگان، پشت سر مومن نماز بخوانند.

ثواب الاعمال صدوق ص٧٢

 

 ركوع كامل:

 

باعث نداشتن وحشت قبر مي شود.

ثواب الاعمال صدوق ص٧٣

 

 

 انگشتر عقيق:

 

دو ركعت نماز باعقيق معادل هزار ركعت بدون آن است.

عدة الداعي ابن فهدحلي ص٢٢٠

 

 مسواك :

 

دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك است.

من لايحضره الفقيه صدوق

 

 

 خواندن سوره قدر:

 

خواندن سوره قدر در يكي از نمازها باعث آمرزش گناهان مي شود.

ثواب الاعمال ص٢٦٧

 

 

استنشاق ومزه مزه در وضو:

 

باعث آمرزش و غلبه بر شيطان است.

ثواب الاعمال صدوق ص٤٣

 

 عطر:

 

باعث مي شود ثواب نماز هفتاد برابر شود.

ثواب الاعمال ص١٢٠

 

 تسبيحات حضرت زهراء سلام الله عليها:

 

بهتر از هزار ركعت نماز نزد حضرت صادق (عليه السلام) است.

فلاح السائل ص١٥٥

 

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




امام حسین (ع) یا  صدام حسین

 

 

این داستان را بخوانید که کمتر کسی انرا شنیده است

به روایت شخصی که در این جریان حضور داشت :

در سال 1991میلادی وبعد ازورود نیروهای حرس الجمهوری به کربلا معلی و سرکوب انقلاب شعبانیه و گشودن اتش بر گنبد حسینی و ویرانی منتشر در هرمکان واجساد پراکنده در زیر اوار ساختمانها ،وماشین کشتارصدامی با زنجیرهای خود همه چیز را له میکرده و نیروهای ویژه با تجهیزات مخوف  هزاران جوان را بسوی قتلگاه میراندند

دوست پیر ما میگوید حدودا سه خودرو  بودیم که  تجهیزات صدامی مارا به جای نامعلومی میبردند ولی بسوی صحراهای خارج کربلا .

میگوید : در راه به نیروهای امنیتی دیگری برخوردیم که راهمان را به مسیری فرعی تغییر دادند ودر انجا مارا از ماشینها پیاده کردند در زمینی سوزان  میان تلهای از ماسه و با لگد های سربازان و قنداق اسلحه ها و فحاشیهای رکیک در برابر روی مجرمترین افراد صدام حسین   ،حسین کامل ملعون  خود را یافتیم .

با خود گفتیم  اینجا اخر خط است .قیافه ای منفور و مدعی و مشمئز کننده اش باعث میشد به زمین خیره شویم  تا زشتی وپلیدی چهره اش را نبینیم ولی زشتیهای الفاظ و عصبانیتش باعث میشد  به اونگاه کنیم .ودر هرلحظه میگفتیم  الان است که دستور گشودن اتش به سوی ما را صادر کند و تشهد را هر لحظه زیر لب زمزمه میکردیم .

نهایتا گفت  کدام شما با حسین  است ؟وکدام شما با صدام حسین ؟

مرد میگوید همه ما ازاین مقایسه بخود لرزیدیم در حالیکه ده ها دهانه اسلحه به سمت ما نشانه رفته بود .اندیشه ها و سبک سنگین کردنهای ما تمام نشده بود که جوانی حدودا 16ساله بپا خاست وبا صدای جریء وثبات  کلام گفت  من  با حسینم

حسین کامل مجرم به او گفت برو وانجا بایست

سکوتی ترسناک همه جا را فرا گرفت و ان مجرم بالای گردنهایمان قدم میزد و وبا غرور دست خود را بالا اورد که یکی از سگانش تفنگی دست اوداد  .مسلحش کرد وبسوی جوان نشانه رفت و تمام تیرها را در بدن ان جوان خالی کرد .جوان غرقه در خون بر زمین افتاد

بسوی ما برگشت وسوالش را تکرار کرد ؛کدام شما با حسین است و کدامتان با صدام حسین ؟

 

جوان دیگری با همان سن وسال برخاست و گفت من با حسینم

مجرم به او گفت برو کنار ان لاشه بایست

(طبیعتا منظورش همان شهید بود که بسویش تیر اندازی کرده بود )

جوان با قدمهایی استوار رفت ولی قبل از رسیدن بسویش تیراندازی کرد وان جوان دوم نیز غرقه بخون بر زمین افتاد .

مرد میگوید :حسین کامل مرعوب بود با وجود اینکه او فرمانده امر کننده و باز دارنده بود .سوالش راتکرار نکرد  ترسیده بود که از با حسین بودن همه غافلگیر شود .

مرد میگوید :سپس با زشتترین فحاشیها به ناموس و شرفمان و زنانمان به ماگفت برید گم شید .

 

باورمان نشد که مارا آزاد کرده مگر ازآنجا که لگدها بر سر وصورتمان شروع شد و ما بسرعت بدون اینکه بدانیم به کجا میرویم و در حالی که از ترس مدام به پشت سر نگاه میکردیم از انجا گریختیم  نگاهمان به ان دو شهید بود تا ملامح صورتهای پاکشان در ذهنمان نقش ببندد و حداقل بدانیم انها که بودند .

مرد با حالتی که خود رو مورد تمسخر واستهزا قرار میداد گفت ما جماعت صدام حسین به خانه هایمان رفتیم .

شب در خواب امام حسین (ع)را دیدم که می آمد و در پشت سرش تمام شهدا با تمام جبروت سوار بر اسبانی سفید بودند .امام پیش شهید دوم ایستاد و پیاده شد و اورا بوسید و بر روی اسب خود گذاشت سپس به شهدای همراهش  فرمود:این مرد با من  در ضریحم دفن شود .

سپس بسوی شهیدی که اول به شهادت رسید رفت و اورا بوسید و بر روی اسب یکی از شهدا گذاشت و فرمود :اما این را با بقیه شهدا در ضریحشان دفن نمایید .

یکی از شهدا پرسید ؛سرورم چرا ؟در حالی که هر دو باهم در راه خدا شهید شدند ؟

امام جواب داد:

بلی ولیکن  دومی مرگ را باچشم دید و سپس گفت من با حسینم .

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




به مناسبت میلاد پر برکت حضرت امام رضا (ع) امشب در ساعت 10 شب جشن بزرگی در پارک مسکن مهر شهرستان آبدانان توسط حوزه علمیه جواد الائمه(ع) خواهران شهرستان ابدانان با همکاری موسسه قرآنی سابقون و فرهنگ ارشاد اسلامی و کانون بسیج هنرمندان سپاه ناحیه آبدانان برگزار شد

در این جشن برنامه های متنوعی مثل مولودی- سخنرانی- ایستگاه نقاشی- مسابقه- قرائت شعر و… برگزار گردی.

این جشن تا پاسی از شب ادامه داشت

 

 

 

 

 

 

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




دیوانه و دلبسته اقبال خودت باش

 

سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش

 

یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری

 

راضی به همین چند قلم مال خودت باش

 

دنبال کسی باش که دنبال تو باشد

 

اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش

 

پرواز قشنگ است ولی بی غم و محنت

 

منت نکش از غیر و پروبال خودت باش

 

صد سال اگر زنده بمانی گذرانی

 

پس شاکر هر لحظه و هرسال خودت باش …

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 ما در اینجا یازده اشتباه دخترانه را برایتان بیان می کنیم تا بتوانید در تصمیم گیری خود برای ازدواج صحیج تر و کم خطاتر عمل کنید :

 

1 - اگر تا یک سنی ازدواج نکرده اید و حالا فکر می کنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره بین قرار داده اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یک خواستگار بله می گویید، اشتباه می کنید.

 

2 - مقایسه همیشه کار را خراب می کند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته اند، مقایسه کنید، مطمئنا نمی توانید تصمیم درستی بگیرید.

 

3 - اگر از آن دسته آدم هایی هستید که دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده اید، اشتباه می کنید. اگر به هر دلیل موقعیت هایی را در گذشته از دست داده اید، دیگر به آن فکر نکنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده کنید.

 

4 - بعضی ها به خودشان اجازه نمی دهند کسی را دوست داشته باشند و این مساله برایشان مشکل ایجاد می کند. مثلا ممکن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث بی منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتکب شده اید.

 

5 - گاهی بعضی دختر خانم ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فکر می کنند پر از اشکال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی گیرند، در حالی که اگر به نکات مثبت خودشان توجه کنند، از خیلی ها بهتر به نظر می رسند.

 

6 - در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی افتد، فورا دلسرد شده، عقب می کشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یک رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یک پرچم قرمز بزرگ نگه داشته اید. با این کار واقع بینی را کنار گذاشته اید، در حالی که دنیای ما کاملا واقعی است.

 

7 - مرد ایده آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده آل فیلم ها کاملا فرق می کند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم ها تعلق دارند.

 

8 - گاهی دخترها سراغ فردی می روند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یک دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یک خصوصیت نمی توان زندگی کرد.

 

9 - تمرکز روی نکات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما وجود داشته، آنها را کنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

 

10 - بعضی دختر خانم ها که تحصیل و شغل مناسبی دارند، فکر می کنند به دلیل رفع نیاز مالی می توانند از موضع بالا صحبت کنند و به کمک یک مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم ها با این طرز تفکر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می کنند و نمی توانند درست انتخاب کنند، چون مدام دیگران را از خود می رنجانند.

 

11 - ایثار و فداکاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فکر کردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است که بعضی دخترها مرتکب می شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی تان فکر کنید و موقعیت ها را از دست ندهید.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




چکیده_تمام_خردها

 

روزی روزگاری، پادشاهی بود که می خواست کلیه ی تعالیم خردمندانه ی روزگار خود را گردآوری کند. او تمام علمای کشور را فرا خواند و به آنها دستور داد تا در اسرع وقت این کار را انجام داده و حاصل کار را در قالب یک کتاب به وی ارائه دهند. آنها نیز تحقیق خود را شروع کردند و بعد از یک سال با در دست داشتن کتاب قطوری عنوان ” تعالیم خردمندانه” نزد پادشاه بازگشتند. پادشاه از این کار خشنود شد، اما از آنها خواست تا کتاب را فشرده تر کنند. بعد از مدتی در حالی که حجم کتاب را به یک فصل رسانده بودند بازگشتند. اما باز هم پادشاه گفت که کتاب را فشرده تر کنند. سرانجام حاصل کار یک جمله شد. وقتی پادشاه آن جمله را خواند بسیار خوشحال شد و گفت:” این خردمندانه ترین تعلیم روزگار است.”

 

آن یک جمله ی ساده این بود:” بهای هر چیز را باید بپردازی.”

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




چله نشینی چیست؟ نظر شیعه در باره چله نشینی چیست؟ طریقه صحیح آن چگونه است؟

 

پاسخ اجمالی

 

منظور از چله نشینی (عبادت اربعین) در سیر و سلوک عرفانی، مراقبت چهل روزه از خود است، تا از این طریق باطن فرد به آمادگی لازم جهت دریافت حکمت و علوم الاهی نایل شود. بسیاری از عرفا و علمای شیعه بر اساس آیات و روایات به عبادت اربعین اهمیت داده و خود بدان عمل کرده اند. بنابراین عبادت و اخلاص در بندگی خدا در مدت چهل روز از بهترین اعمال محسوب می شود، ولی آنچه از طرف خود عرفا هم تذکر داده شده، این است که چله نشینی نباید تبدیل به وسیله ای برای گریختن از جامعه و انزوا طلبی باشد.

 

پاسخ تفصیلی

 

منظور از چله نشینی (عبادت اربعین) در سیر و سلوک عرفانی، مراقبت چهل روزه از خود است، تا از این طریق باطن فرد به آمادگی لازم جهت دریافت حکمت و علوم الاهی نایل شود.

 

اهمیتی که در چله نشینی بر عدد چهل داده شده است، به خاطر اسرار و خواصی است که در این عدد است که باعث ظهور استعدادات و به کمال رساندن ملکات است. همچنان که انسان در چهل سالگی به کمال و بلوغ عقلی خود نایل می شود: «إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعینَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَیََّّ وَ عَلى‏ والِدَی‏»؛[1] و چون (انسان) به چهل سالگی برسد گوید پروردگارا مرا توفیق ده که بر نعمتت که بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتى سپاس بگزارم.

 

عبادت اربعین، در قرآن نیز بیان شده در جایی که خداوند، وعده ای به حضرت موسی داد و در مدت چهل روز او را به میقات خود فراخواند: “فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَة".[2]

 

این عبادت و مراقبت اربعینی مورد توجه اهل سلوک بوده و در روایات نیز به آن اشاره شده است. از جمله این روایت: «من أخلص لله أربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه»؛[3] هرکس چهل روز خود را خالص برای خدا گرداند چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری خواهد شد. و این روایت از امام باقر(ع): “مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِیمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه‏"؛[4] هیچ بنده ای ایمان خود به خدا را در چهل روز خالص نگرداند، مگر آن که پروردگار، او را نسبت به دنیا کم توجه کرده و دردها و درمان ها را نشانش خواهد داد. سپس، حکمت در قلب او استوار شده و زبان خود را نیز به حکمت خواهد گشود.

 

عرفا برای مراقبات لازم که در مدت چهل شبانه روز باید رعایت شود دستور العمل های خاصی توصیه کرده اند که به طور کلی شامل بیشترین پرهیز از خوردن، خوابیدن و سخن گفتن بوده و همت سالک در این مدت باید مصروف در ذکر مدام و عبادت باشد.البته می دانیم که بر اساس آموزه های دینی، چنین رفتارهایی باید در تمام عمر انسان مورد عمل قرار گیرد و محدود کردن آنها به چهل روز، تنها جنبه تمرین و تقویت روحی دارد.

 

گاهی در عرف چنین برداشت می شود که اربعین یا چله نشینی لزوما دارای شرط عزلت ظاهری نیز بوده و حتما سالک باید در مکانی خلوت و دور از مخالطت با مردم به عبادت مشغول شود که در این زمینه باید گفت که چنین الزامی وجود نداشته، بلکه اگر سالکی بتواند در عین حضور در اجتماع، اعمال خود را خالص نماید، مطمئنا از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود.

 

بسیاری از عرفا و علمای شیعه به عبادت اربعین اهمیت داده و خود بدان عمل کرده اند برای نمونه می توان به سید بحر العلوم همچنین مجلسی اول و دوم اشاره کرد:

 

در کتاب سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم[5] چنین آمده است:«خاصیت اربعین در ظهور فعلیت و بروز استعداد و قوه و حصول ملکه امری است مصرح به در آیات و اخبار و مجرب اهل باطن و اسرار».[6] بحر العلوم در جای دیگری از این کتاب در مورد سیر و سلوک می نویسد: «بدانکه من بعد از اراده سلوک به عزم مجاهده اکبر و اعظم و اراده قدم نهادن در وادی ذکر، ابتدا همتی برآوردم و توبه از آنچه می کردم و ترک عادت و رسوم نمودم. در اربعینیات سر به جیب ذکر فرو بردم و در اربعینی نیز اربعین قرار دادم».[7]

 

همچنین ملا محمد تقی مجلسی در مورد عبادت اربعین می نویسد: «یکی از اعتراضات ایشان آن است که عبادت اربعین بدعت است و این باطل است؛ زیرا که بدعت آن است که مذکور شد و احادیث دال بر فضیلت عبادت اربعین بسیار است».[8]

 

بنابراین عبادت و اخلاص در بندگی خدا در مدت چهل روز از بهترین اعمال محسوب می شود، ولی آنچه از طرف خود عرفا هم تذکر داده شده این است که چله نشینی(به معنای عزلت) نباید تبدیل به وسیله ای برای گریختن از جامعه و انزوا طلبی باشد. عرفا در مورد عبادت اربعین، اهمیت اصلی را به مراقبات باطنی و عزلت قلبی در این مدت داده اند و جز در مواردی به چله نشینی با شرط عزلت ظاهری و انقطاع کامل از رابطه با مردم توصیه نکرده اند.

 

از جمله مولوی در برخی از اشعار خود اخلاص در توجه باطنی به خدا و اولیای خدا را مورد تاکید اصلی قرار داده و سالک را دعوت به ترک چله نشینی و رفتن به میان اجتماع نموده است:

 

سی پاره به کف در چله شدی

 

سی پاره منم ترک چله کن

 

مجهول مرو باغول مرو

 

زنهار سفر با قافله کن

 

[1]  الاحقاف، 15.

 

[2] اعراف، 142.

 

[3]  شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص 94، انتشارات رضی، قم، 1363 ه ش.

 

[4]  کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 16، ح 6، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.

 

[5]  بحر العلوم، محمد بن مهدی، رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم، انتشارات علامه طباطبائی، مشهد، 1417.

 

[6] همان ، ص 39.

 

[7]  همان ، ص 211.

 

[8]  مجلسی، محمد تقی، رساله تشویق السالکین، ص21، انتشارات نور فاطمه، 1375.

 

[9]  دیوان شمس.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎ،

ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻋﺠﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ …

 

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ، ﺫﺍﺕ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ

ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ …

ﻭ ﺗﻮ ﻣﯿﺮﻧﺠﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ…

ﻭ ﻗﻀﺎﻭﺗﻬﺎﯼ ﻋﺠﻮﻻﻧﻪ ﯼ ﺯﻭﺩ ﻫﻨﮕﺎﻣﺖ …

 

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ..

ﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ

ﺑﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ،

ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ…

 

ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ،

ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ

ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻧﺖ ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ،

ﺯﻣﯿﻨﺖ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ…

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﺤﮑﻢ!

ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ

ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯼ …

 

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻦ…

 

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﺳت….

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زندگی، رازِ بزرگی است که در ما جاری ست

زندگی فاصلۀ آمدن و رفتنِ ماست

رود دنیا جاری ست

زندگی، آبتنی کردن در این رود است

وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم

دست ما در کفِ این رود به دنبال چه می گردد؟

هیچ!

زندگی، وزنِ نگاهی است که در خاطره ها می ماند

شاید این حسرتِ بیهوده که بر دل داری

شعله گرمیِ امید تو را، خواهد کشت

زندگی درکِ همین اکنون است

زندگی شوقِ رسیدن به همان فردایی ست، که نخواهد آمد

 

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرفِ امروز، پُر از بودنِ توست

شاید این خنده که امروز دریغش کردی

آخرین فرصت همراهیِ با امید است

زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند

زندگی، سبزترین آیه در اندیشه برگ

زندگی، خاطر دریاییِ یک قطره در آرامشِ رود

زندگی، حس شکوفاییِ یک مزرعه در باور بذر

زندگی، باور دریاست در اندیشۀ ماهی در تنگ

زندگی، ترجمۀ روشنِ خاک است، در آیینۀ عشق

زندگی، فهم نفهمیدن هاست

زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصتِ بازیِ این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامشِ پُر مهرِ نسیم

پرده از ساحتِ دل برگیریم

رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم

زندگی، رسمِ پذیراییِ از تقدیر است

وزنِ خوشبختی من، وزنِ رضایتمندی ست

زندگی، شاید شعرِ پدرم بود که خواند

چای مادر، که مرا گرم نمود

نانِ خواهر، که به ماهی ها داد

زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم

زندگی زمزمۀ پاک حیات است ، میانِ دو سکوت

زندگی، خاطرۀ آمدن و رفتنِ ماست

لحظۀ آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست

من دلم می خواهد

قدرِ این خاطره را دریابیم.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




در دهه چهل، #ریزعلی_خواجوی معروف به دهقان فداکار با اقدام به موقع خود از تصادف قطار با ریزش کوه جلوگیری کرد و جان دهها انسان را نجات داد.

 

چند وقت پيش در یک استانی، دزدی پیچ و مهره های ریل قطار، باعت شد قطار از مسیر خود خارج گردیده و جان دهها مسافر به خطر افتد…

 

گذر تاریخ به این شکل چقدر تاسف آور است !!!چه کرده ایم وچه جور انسانهایی را پرورش داد ه ایم ؟

 

کسی که داستان ریزعلی را خوانده پیچ ریل را باز می کند.!

 

اندیشمند بزرگ ، #ﺟﺒﺮﺍﻥ_ﺧﻠﯿﻞ_ﺟﺒﺮﺍﻥ می گوید :

 

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﻬﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺗﻤﺪﻥ ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﮐﺮﺩ:

 

ﺍﻭﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ,

ﺩﻭﻡ ﻧﻈﺎﻡ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ

ﻭ ﺳﻮﻡ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎ .

 

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺴﺖ

برﺍﯼ ﺩﻭﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻣﻌﻠﻢ

و ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ و اسطوره ها…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




شهید سید مرتضی آوینی:

 

از هزاران سال پیش، همه ی آنان که چون تو

بر این خاک زیسته اند، مرده اند؛

حال آن  که مرگ خویش را باور نمی داشتند.

تو نیز خواهی مرد و از مرگ تو هزاران سال خواهد گذشت

و دیگر کسی تو را به یاد نخواهد آورد،

جز خاک که عرصات حضور آسمانی توست.

 

کتاب نامه ای به یک دوست

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




پيامبر صلي الله عليه و آله:

 اِنَّ مِنْ خَيْرِ نِسائِكُمْ الْوَلودَ الْوَدودَ السَّتيرَةَ الْعَفيفَةَ الْعَزيزَةَ فى اَهْلِهَاالذَّليلَةَ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصانَ مَعَ غَيْرِهِ الَّتى تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطيعُ اَمْرَهُوَ اِذا خَلا بِها بَذَلَتْ لَهُ ما اَرادَ مِنْها؛

پيامبر صلي الله عليه و آله:

بهترين زنان شما، زنى است زايا، بسيار مهربان، باحجاب، پاكدامن، در ميانخويشاوندان خود عزيز و در برابر شوهرش متواضع باشد، خودش را براى شوهرشبيارايد و از ديگران حفظ كند، از شوهرش حرف شنوى داشته باشد و امر او را اطاعتنمايد و در خلوت خواسته شوهرش را برآورده نمايد.

من لايحضره الفقيه، ج3، ص 389،ح 4376

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




ای روشنای زندگی ..

 

دلم تنگ است برای خواندن تابلوهای کیلومتری مشهد ..

 

برای گذشتن از پیچ و روبرو

شدن با گلدسته ها و گنبدت ..

 

برای آن قدمهایی که هر لحظه آرامتر میشد و قلبی که ضربانش به گوش میرسید ..

 

دلم هوای آن اذن دخول با هق هق را دارد ..

 

هوای آن نمازهای شکسته ایی که میان غلغله ی جمعیت میخوانم و بعد کفش به دست راهی داخل میشوم ..

 

دلم یک ذره شده برای اظطراب لحظه های نزدیک شدن تا رسیدن به ضریح و برای ایستادن با گریه و دست به سر گرفتن هایم وقت نگاه به ضریح ..

 

دلم حتی تنگ شده برای بوسیدن “درب وردی"و برای رواق به رواق پشت سر گذشتن و رسیدن به “پنجره فولاد”

 

سرت را درد نیاورم آقـــــا جـــــان ..

 

من دلم پر زده برای یک مشهد ..

 

آقا جان …  نمیخوانی ام ؟؟

 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




ای ولی نعمت من ، دلبر و دلدار رضا

می زند هر نفسم نام تو را جار رضا

 

هیچ کس جز تو مرا نیست خریدار رضا

کمکم کن بشوم مثل اباصلت رضا

 

آمدم کار مرا باز تو راه اندازی

وقت آن است به این بنده نگاه اندازی

 

از تو یک عمر فقط لطف و محبت دیدم

یا رضـــــا گفتم و یک عالمه رحمت دیدم

 

دم به دم بر سر این سفره عنایت دیدم

از غلامان تو آن قدر کرامت دیدم

 

معجزه می کند آنکه به تو وابسته شود

به محب تو محال است دری بسته شود

 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 آموزنده

 

 

 

 

ﻣﺎﻫﯽ ﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻪ ﺗﺎ ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺁﺏ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﮕﻪ …

 

ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻥ .. ﺩﻟﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ، ﺍﻧﻘﺪ ﺑﺎﻻ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ

 

ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ !!…

 

ﺩﯾﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮﻗﺴﺖ ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺗﻮﯼ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ  ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪﻩ.. ﯾﻌﻨﯽ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ !!…

 

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻮﻧﻪ … ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ … ﺩﻭﺳﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻥ …

 

ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻧﺎﺭﻭ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﻢ!!!!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 دروغ از دروازه تو نمی آید

 

در روزگاران قدیم پادشاهی تصمیم گرفت که دخترش را به دروغگوترین آدم کشورش بدهد . آدم های زیادی نزد پادشاه آمدند و دروغ های زیادی گفتند و او را خنداندند .

 

اما پادشاه همه ی آنها را رو کرد و گفت دروغ های شما باور کردنی هستند . تا اینکه جوانی دانا و باهوش تصمیم گرفت کاری کند تا پادشاه را مجبور کند تا او را داماد خودش کند . پولی تهیه کرد و سراغ سبد بافی رفت و از او خواست خارج از دروازه ی شهر بنشیند و سبدی ببافد که از دروازه ی شهر بزرگتر باشد و داخل دروازه نشود . بعد به سراغ پادشاه رفت و گفت: من دروغی دارم که هم باید بشنوید و هم باید آن را ببینید .

 

پادشاه گفت : بگو چه کنم ـ گفت با من به دروازه شهر بیائید با هم به دروازه رفتند جوان زیرک گفت ای پادشاه پدر شما پیش از مرگشان به پول احتیاج داشتند از پدر من وام خواستند و پدر من هم هفت بار این سبد را پر از سکه و طلا کرد و برای پدر شما فرستاد .

 

اگر حرف مرا باور دارید پس قرض ها را پس بدهید . اگر باور ندارید این دروغ مرا بپذیرید و دخترتان را به عقد من در آورید .

پادشاه تسلیم جوان زیرک شد و چاره ای جز این نداشت .

از آن زمان به بعد به هر کس که دروغ بزرگی بگوید می گویند : دروغش از دروازه تو نمی آید …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ﮐﻔﺸے ﮐﻪ

ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯼ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ

ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻓﺮﺩﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ…

 

ﻫﯿﭻ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﻟﻌﻤﻞ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺍﯼ

ﺯﻧﺪﮔﯽﮐﺮﺩﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ

ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 نماز یکشنبه‌ ماه ذی‌قعد

 سيدبن طاووس در کتاب اقبال‌الاعمال می‌نویسد:

انس‌بن‌مالک می‌گوید:

 رسول خدا(ص) در یکشنبۀ ماه ذی‌قعده از منزل بیرون آمد و فرمود:
ای مردم! کدام‌یک از شما می‌خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می‌خواهیم توبه کنیم

فرمود:

 غسل کنید
 وضو بگیرید
 چهار رکعت نماز
 در هر رکعت يک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه سوره توحيد، و هر کدام از دو سوره معوذتین را يک مرتبه بخوانید

 سپس هفتاد مرتبه استغفار کنید و آن را به
«لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم»
ختم کنید

 آنگاه بگویید:

 «يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت»

 سپس رسول خدا صلی‌ الله‌علیه‌وآله فرمود:

 هر بنده‌ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می‌شود: ای بندۀ خدا! عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبۀ تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 حضرت زهرا (س):

 بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم‌تر و مهربان‌تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده‌اند.

 کنزالعمال ج7ص225
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  فن بیان

✔️نظم در گفتار:

یکی از زیرمجموعه های نظم هست

انسان منظم،زبان کنترل شده و سنجیده دارد
چی بگه؟
کی بگه؟
چه میزان بگه؟
چه گونه بگه؟
حد وحدود رو رعایت کنه


همه و همه اینها از نشانه های انسان معتدل و منظمه.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دعا به جای نفرین

 

یک روز ابن مسعود در بازار مشغول خرید بود که متوجه شد پولش را دزد برده است. کسانی که ناظر صحنه بودند، همه نفرین کردند و گفتند: خدایا هر دو دست دزد را قطع کن و فرزندانش را عزایش بنشان.

 ابن مسعود در مقابل مردم ایستاد و دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت:

 خدایا اگر دزد محتاج پول من بود’ حلالش کردم و تو هم او را ببخش و این گناه را آخرین گناه او قرار بده و او را از راه خطا بازگردان و پشیمان کن.

 

 

 گلواژه های_ سخن ‘ ص ۷۸

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟

گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!

 

گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟

گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!

 

گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟

گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!

 

گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟

گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای!

 

  #حديث

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


امام علي عليه ‏السلام درباره صفات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند،

 

 

پناه دهى او از همه شما گسترده‌‏تر و دانشش از همه شما بیشتر و رسیدگى به خویشانش از همه شما فزونتر است … چقدر مشتاق دیدن اویم!

بحارالانوار، ج 51، ص 115، روايت 24

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


مردعربی از حضرت علی (ع) پرسيد :

 

اگر من آب بنوشم حرام است؟

 فرمودند : نه

 

گفت: اگر خرما بخورم حرام است؟

فرمودند: نه

 

گفت: پس چطور اگه ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم تا شراب شود خوردنش حرام است !

 

اميرالمومنين (ع) فرمودند :

اگر آب به رو ي سرت بپاشم دردي احساس ميكنی؟ گفت : نه

 

فرمودند:اگر مشتی خاك بپاشم چطور ؟

گفت : نه

 

فرمودند : اگر ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم آنگاه به سرت بزنم چطور ؟

 

گفت : فرق سرم شكافته ميشود.

حضرت فرمودند : حكايت آن نيز اينگونه است .

 

 منبع

کتاب قضاوتهای امیرالمومنین(ع)

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




رمز کهیعص

 

 

 امام حسن عسگري صلوات الله عليه متوجّه من شد و فرمود:

  اي سعد بن عبداللّه! براي چه از قم به اين جا آمده‌اي؟ عرضه داشتم: يا ابن رسول الله! چون عشق زيارت و ديدار شما را داشتم، بدين جا آمده‌ام. حضرت فرمود: پس بقيه‌ي سؤال‌هايي را که تهيه و تنظيم نموده بودي، چه شد؟

 

  پاسخ دادم: آماده و موجود مي‌باشد.فرمود: از فرزندم و نور چشمم مهدي موعود عليه‌السلام آنچه مي‌خواهي سؤال کن. و من بعضي از سؤال‌هاي باقي مانده را مطرح کردم، از آن جمله عرضه داشتم:

  يا ابن رسول الله! تأويل و تفسير کهيعص چيست؟ کودک در حالي که روي زانوي پدر نشسته بود، فرمود: اين حروف، رموز و اخبار غيبي الهي است که خداوند متعال در رابطه با حضرت زکرياي پيغمبر عليه‌السلام بيان نموده است؛ چون زکريا از خداوند متعال درخواست نمود تا اسامي خمسه‌ي طيبه - پنج تن آل عبا عليهم السلام - را تعليم او نمايد.

 لذا جبرئيل عليه‌السلام نازل شد و آن اسامي مقدّس را به او تعليم داد؛ و هر زمان حضرت زکريا عليه‌السلام يادي از آن اسامي: «محمّد، علي، فاطمه، حسن، حسين عليهم السلام» مي‌کرد، هر نوع مشکل و ناراحتي که داشت، حلّ و بر طرف مي‌گرديد. امّا هرگاه نام حسين عليه‌السلام بر زبان جاري مي‌نمود و به ياد آن حضرت مي‌افتاد، غم و اندوه فراواني بر او عارض مي‌شد؛ و افسرده خاطر مي‌گرديد.

  پس روزي اظهار داشت: خداوندا! علّت چيست که هر موقع چهار نفر اوّل را يادآور مي‌شوم، دلم آرام مي‌گيرد؛ و چون پنجمين نفر را ياد مي‌کنم محزون گرديده و در چشمانم اشک حلقه مي‌زند؟! خداوند متعال «کهيعص» را در جواب حضرت زکريا عليه‌السلام برايش ‍ فرستاد؛ و تمامي اخبار و جرياناتي را که بر امام حسين عليه‌السلام مقدّر شده بود، به وسيله‌ي آن رموز کلّي برايش بيان نمود:

 «کاف» يعني؛ کربلاء و حوادث آن، «هاء» اشاره به هلاکت و شهادت اهل بيت سلام اللّه عليهم،

 «ياء» يزيد - بن معاويه است - که بر امام حسين عليه‌السلام ظلم نمود

 

  «عين» اشاره به عطش و تشنگي آن حضرت و اصحاب مي‌باشد؛ و

 

 «صاد» صبر و استقامت آن حضرت خواهد بود.

 سپس آن کودک در ادامه‌ي فرمايشات گهربارش فرمود: چون حضرت زکريا عليه‌السلام اين خبر را - از فرشته‌ي الهي يعني جبرئيل امين عليه‌السلام - دريافت نمود، وارد مسجد شد و به مدّت چند روز در مسجد ماند و مرتّب گريه و زاري مي‌کرد. و در پايان افزود:

  حضرت يحيي پيغمبر و امام حسين عليهماالسلام، هر دو به مدّت شش ماه در رحم مادر بودند؛ و در شش ماهگي به دنيا آمدند.

 

منابع:

 کمال الدين/ ح21/ ص452

 ارشاد القلوب ديلمي/ص422

 احتجاج طبرسي/ ج2/ ص423/ ح341

 بحارالانوار/ ج52/ ص87-88

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#تنهایی_و_غربت_امام_زمان_عج

 

 در اوج تنهایی

 

 بیش از شش میلیارد انسان بر روی کره ی زمین هستند که اکثرشان هیچ آشنایی با آن حضرت ندارند

و از آن مقداری که نامی از او شنیده اند، جمعی دشمن اویند

و بر ضدش فعالیت های گسترده دارند

جمعی منکر وجود مقدسش هستند

و عده ی کمی هم که تولد و حیات او را قبول دارند، کمتر به او توجه می کنند

درحالیکه او امام آنهاست و بخدا نشاید که امام آدم انقدر مظلوم باشد.

 

الهی العفو

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




گلدسته سحر گفت : علیاً ولی الله

در سجده پدر گفت : علیاً ولی الله

دلسوخته ای زمزمه کرد اشهدُ انّ

دلسوخته تر گفت : علیاً ولی الله

گفتند به قاری که تو را سوز صدا چیست؟

با صوت شِکر گفت : علیاً ولی الله

خیبر چو به دستان علی کنده شد از جا

دیوار به در گفت : علیاً ولی الله

شمشیر دو دم چون به مصاف سپر آمد

در گوش سپر گفت : علیاً ولی الله

اندر شب معراج، علی، مرد شجاعت

در اوج خطر گفت : علیاً ولی الله

یک چشم، گنهکار شد و غیر علی دید

آن چشم دگر گفت : علیاً ولی الله

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




آشنایی ‌باغذاهای‌ محلی لر زبان ها

 

 کباب بروجردی

 

کباب بروجرد یکی از غذاهای دلپذیراست که طعم خوب آن زبانزد مردم شده و به‌نوعی یکی از باکیفیت‌ترین کباب‌های ایران محسوب می‌شود.

 

 

در بروجرد کباب‌های مختلفی مانند کوبیده، برگ وچنجه همراه با نان سنگک، دوغ محلی و سبزی‌ها خاطره ماندگاری در ذهن مردم به‌جا گذاشته است.

 

 آش گوشت خرم‌آباد

 

آش گوشت یا زیر برنجی یکی از غذاهای رسمی و محلی لرستان محسوب می‌شود مردم این منطقه در اکثر جشن‌های عروسی سایر مراسم‌ها از آن استفاده می‌کنند.

 

زیر برنجی یا همان چلو گوشت غذای موردعلاقه بسیاری از مردم است و در مراسم‌ها آش گوشت را در سینی بزرگی که به‌اصطلاح لُری به آن مجمع می‌گویند می‌کشند.

 

 آش شله ماش دورود

 

آش شله ماش یکی از غذاهای محلی شهرستان دورود است که برای تهیه آن از لوبیاچیتی،‌‌ ماش،‌ عدس، ‌برنج،‌پیاز، آب‌گوشت، کشک، زعفران نعناع داغ درست می‌شود.

 

 

 

 آش کلونک الیگودرز

 

درتر منطقه‌ای با توجه به اقلیم شرایط جغرافیایی غذاهای متنوعی طبخ می‌شود‌‌، برای نمونه آش کلونک یکی از غذاهای سنتی شهرستان الیگودرز است که فقط فصل بهار‌دراین منطقه طبخ می‌شود.

 

آش کلونک الیگودرز از گیاه که به‌طور خودرو در فصل بهار در این منطقه می‌روید تهیه می‌شود طرفداران زیادی دارد.

 

 دلمه برگ مو بروجرد

 

دلمه برگ مویکی دیگر از غذاهای خوشمزه شهرستان بروجرد است که برای تهیه آن علاوه بر مواد معمول دلمه از باقلا، ماست و روغن حیوانی استفاده می‌شود.

 

 

 شامی کوو خرم‌آباد

 

شامی کوو یکی از غذاهای محلی خرم‌آباد، همان شامی است فقط در طبخ آن علاوه بر گوشت چرخ‌کرده، سیب‌زمینی و تخم‌مرغ از رب انار، سبزی‌های معطر مغز گردو هم استفاده می‌شود.

 

 آش ترخینه:

 

آش ترخینه (کشکینه) به‌عنوان یکی از غذاهای سنتی لرستان از مخلوط گندم دوغ خشک تهیه و در روزهای سرد سال از آن استفاده بیشتری می‌شود.این اغذا همچنین برای درمان سرما خوردگی نیز مفید است

 

 سُغدو

 

سُغدو یکی دیگر از غذای محلی است که با برنج، شکمبه گوسفند، آلوبخارا، گردو، روغن، آب و ادویه درست می‌شود و برای تهیه آن مواد را در شکنبه به ریخته و آن را با نخ و سوزن می‌دوزند و با حرارت ملایم می‌پزند.

 

 

 گله ریزه بروجرد

 

گله ریزه به‌عنوان یکی از غذاهای سنتی بروجرد‌ از گوشت چرخ‌کرده، سیب‌زمینی، نخود، پیاز، آرد نخود یا گندم، رب گوجه‌فرنگی، نمک و سبزی خشک معطر تهیه می‌شود.

 

 خورش کلیه‌ترش

 

یکی دیگر از غذاهای محلی لرستان خورش کلیه‌ترش است که برای طبخ آن از گوشت گوسفند، سیب‌زمینی، رب انار، پیاز، نمک،‌ زردچوبه وفلفل تهیه می‌شود.

 

 آش دوغ لُری

 

آش دوغ لری از غذاهای خوشمزه محلی است که طرفداران زیادی دارد مردم این منطقه برای تهیه آن گوشت چرخ‌کرده، جو، نخود، سبزی،‌ برنج استفاده می‌کنند.

 

 

 آش پرشکه

 

آش پرشکه یکی از غذاهای گرم لرستان است و ‌‌مردم معمولاً در روزهای سرد سال بیشتر آماده می‌کنند و برای پخت آن از عدس، سبزی بلوک، آرد گندم، کشک، نمک و ادویه استفاده می‌شود.

 

دنو رو

 

 دو رو (آش دندانی) درواقع نوعی سوپ یا آش لری است که مردم لرستان به نشانه شادی روییدن اولین دندان کودکشان درست می‌کنند و اعتقاددارند که اگر این آش همان موقع روییدن دندان کودک پخته نشود در بزرگ‌سالی دچار دو بچه می‌شود.

 

پختن این نوع غذا برای مردم این منطقه بیشتر جنبه آیینی دارد و پس از درست کردن دو رو به نشانه جشن و شادی مقداری از آن را به همسایه هدیه می‌دهند و در عوض همسایه نیز به‌منزله سلامتی نوزاد هدیه‌ای به کودک می‌دهد.

 

مردم لرستان برای پخت دو رو از گندم، لوبیا، نخود،‌عدس باقلا استفاده می‌کنند.

 

 

 چزنک رغو

 

این غذا از نان فطیر و روغن حیوانی درست می‌شود و برای تهیه آن خمیر آبکی و نرم را روی ساج یا تاوه با دست پهن می‌کنند تا برشته شود.

 

بعد از پشت‌ورو کردن، نان داغ آماده‌شده را بلافاصله داخل ظرفی قرار می‌دهند چند قاشق روغن حیوانی به همراه شیره یا خاکه قند به آن اضافه می‌شود.

 

 نان گرده

 

گرده یکی دیگر از نان‌های سنتی مردم لر زبان است که برای پخت آن از آرد، پیاز نگینی ُخردشده، زردچوبه، رازیانه، نمک، آب استفاده می‌شود.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




آیت الله بهجت 

 

ذکری عجیب و مجرب

 

توصیه کرد: روزی 100 مرتبه ذکر «غرق نعمتیم، الحمدالله؛ حالی مون نیست، استغفرالله» را بیان کنید؛ این ذکر، فشرده آیات قرآنی و ذکری خودمانی بین ما و پروردگار متعال است.

 

 منبع  شفا و درمان با دعا ، ص 36

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 فضیلت مولا امیرالمومنین امام علی (ع)

 

 

امیرالمومنین علیه السلام شبی از مسجد کوفه به سوی خانه خویش حرکت کرد ، در حالیکه کمیل بن زیاد که از دوستان خاص آن حضرت بود او را همراهی میکرد در اثناء راه از کنار خانه مردی گذشتند که صدای تلاوت قرآنش بلند بود ” امن هو قانت اناء الیل …” را با صدای دلنشین و حزین میخواند . کمیل در دل از حالت این مرد بسیار لذت برد و از روحانیت او خوشحال شد ، بدون اینکه چیزی بر زبان براند. امام علی علیه السلام در این حال رو به سوی او کرد و فرمود : سرو و صدای این، مایه مجاب تو نشود ، زیرا او اهل دوزخ است و به زودی خبر آن را به تو خواهم داد! کمیل از این مسئله در تعجب فرو رفت ، نخست اینکه امام علیه السلام به زودی از فکر و نیت او آگاه گشت و دیگر اینکه شهادت به دوزخی بودن این مرد ظاهرالصلاح داد.

مدتی گذشت تا سرانجام کار خوارج به آنجا رسید که مقابل امیرالمومنین علیه السلام ایستادند و حضرت با آنها جنگ نمود ، در حالیکه قرآن را آنگونه که نازل شده بود حفظ داشتند . امیرالمومنین علی علیه السلام رو به کمیل کرد و در حالیکه شمشیر در دست حضرت بود و سرهای آن کافران طغیان گر بر زمین افتاده بود ، با نوک شمشیر به یکی از آن سرها اشاره کرد و فرمود ای کمیل ! این همان شخصی است که در آن شب تلاوت قرآن نمود و حال او تعجب تو را برانگیخت.

 

        فقط حیدر امیرالمومنین است

 

 تفسیر نمونه ج 19 ص 397 / سرگذشتهای تلخ و شیرین قرآن

 ج 2 ص 220

 

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 اهمیت و فضیلت بسیار بالای نماز جمعه

 

 

 پيامبر صلي الله عليه و آله:

آيا شما را از اهل بهشت آگاه نسازم؟ [اهل بهشت] كسى است كه گرما و سرماى شديد و گِل و لاى، او را از شركت در نماز جمعه باز ندارد.

كنز العمّال، ح 21085.

 

 

 ????پيامبر صلي الله عليه و آله:

بدانيد كه خداوند متعال نماز جمعه را بر شما واجب ساخته است. پس آنان كه در زندگى و پس از مرگ من، از روى سبك شمردن و يا انكار، آن را ترك كنند، با وجود اين كه پيشواى عادلى دارند، خداوند وحدتشان نبخشد و در كارشان بركت ندهد، آگاه باشيد نه زكات، نه نماز، نه حج و نه روزه آنان پذيرفته است. بدانيد كه زندگى آنان بركتى نخواهد داشت، مگر توبه كنند.

عوالى اللالى، ج 2، ص 54، ح 146

 

 

 پيامبر صلي الله عليه و آله :

هر كس از سَرِ ايمان و براى رسيدن به ثواب الهى به نماز جمعه برود ، اعمال خود را از سرگيرد [يعنى تمام گناهانش آمرزيده شده است] .

 كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 1 ، ص 427

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




آقای زمان…… مالک زمین…

وقت آمدنت نیست…بخدا دیر کرده ای…

نبودنت نمکی شده بر

زخم هایمان….

نبودنت عجیب بیچارمان کرده…

نبودنت مارا پیش خدا

روسیاه کرده است…..

فقط جمعه ها نیست که منتظریم

 

 به والله قسم تمام روزهای

هفته اینگونه سپری میشوند..تمامشان دعا برای ظهور مهدی….

تمامشان بدون حضور مهدی….

 

 یوسف زهرای من…

کجا بروم…کدامین در را بکوبم و نشانی ات را بگیرم..مردمان شهر من تمامشان بیخبرند…

خبری از گمشده ی زهـــرا

ندارند….تو خودت یک

نشانی به ما بده….

 

????آسمان از دوریت هر چه میبارد

سبز نمیکند

زمین را…..

آنجا که تو هستی چگونه است؟

اینجا که بدون تو

از کویر هم خشک تر است…

نه زمین مان سبز میشود…

نه قلبمان…

تنها با آمدن توست که سبز میشود….که بهار میشود….که…

این بیخبری کمرمان را خم نکرد..

ایستادیم….و نبودنت را بیشتر

باور کردیم…

 

 تو هستی آقا…

همیشه بودی….چشم های ما ضعیف گشته….که هیچ عینکی نیست

که تو را به چشم

ما بیاورد…..

 

❄️مادرم میگوید…..می آید یوسف گمگشته ما….

می آید یوسف زهــــرای ما….

از کودکی ام تا بحال..

مدام ورد زبانش گشته….

قبول….تو می آیی.؟.ولی تمام ترس

من این است ….

آنقدر آمدنت به

تأخیر بیفتد که گناهی سر بزند ازمان….که بعد از مرگ هم در حسرت آمدنت بمانیم……

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




سرمایه_زندگی

 

آیا میدانستید که اگر فردا بمیریم

سازمانی که در آن کار میکنیم

به آسانی ظرف یک روز برای ما جانشین می آورد؟

 

اما خانواده ای که به جا میگذاریم تا آخر عمر فقدان ما را احساس خواهد کرد.

عجیب اینکه ما خود را وقف کار می کنیم و نه خانواده مان …..

چه سرمایه گذاری ناعادلانه ای!

 

“سعی کنیم اوقات بیشتری رو  در کنار خانواده و عزیزانمون سپری کنیم”

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تنهاترین غریب، کجایی؟ ظهور کن

ای بهترین حبیب، کجایی؟ ظهور کن

 

  آقا بیا، دوباره حوالی قتلگاه

پیچیده بوی سیب، کجایی؟ ظهور کن

 

  بر سینه حسین نشسته هنوز هم

این شمر نانجیب، کجایی؟ ظهور کن

 

  داری شبیه فاطمه ها گریه می کنی

بر گونه ی تریب، کجایی؟ ظهور کن

 

  بر شانه های باد سوار است روی نی

زلفی که شد خضیب، کجایی؟ ظهور کن

 

  با جامه های پاره به بازار می رود

این عترت غریب، کجایی؟ ظهور کن

 

  این خاک کربلاست، وَ هر روز جاری است

این قصّه ی عجیب، کجایی؟ ظهور کن

اللهم عجل لولیک الفرج

❤ اللهم عجل لولیک الفرج ❤

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




امام صادق علیه السلام فرمودند:

 

  إذا أرادَ أَحَدُكُم أَن يُستَجابَ لَهُ فَليُطَيِّب كَسبَهُ و َليَخرُج مِن مَظالِمِ النّاسِ ، وَ إِنَّ اللّه‏َ لا يَرفَعُ إِلَيهِ دُعاء عَبدٍ وَفى بَطنِهِ حَرامٌ أَو عِندَهُ مَظلَمَةٌ لأِحَدٍ مِن خَلقِهِ:

 

 «هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود،

بايد كسب خود را حلال كند

و حق مردم را بپردازد.

 

دعاى هيچ بنده ‏اى كه مال حرام در شكمش باشد

يا حق كسى بر گردنش باشد،

به درگاه خدا بالا نمى ‏رود.»

 

 بحارالأنوار(ط-بیروت)

ج 90، ص321، ح31.

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




حواسمان باشد داریم به سمتی میریم که:

 《بی حیایی》مد!

《بی آبرویی》کلاس!

《دود》تفریح!

《رابطه با نامحرم》روشن فکری!  《گرگ بودن》رمز موفقیت

《بی فرهنگی》فرهنگ!……

پشت به ارزشها و اعتقادات کردن،نشانه ی رشد و نبوغ است!

ممنون که نه باکلاسم،ن روشنفکر و نه….فقط خدایا تورا میخواهم و بس

و تو مواظب ایمانت باش،نکند خدا را گم کنیم!!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




داستانی بسیار خواندنی و عبرت انگیز برای ما

 

از حکایت نادرشاه

 

 

نادر شاه کبیردر حال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت :

پادشاه فرق من با وزیرت چیست ؟؟!!

من باید اینگونه زحمت بکشم و عرق بریزم ولی او درناز و نعمت زندگی میکند و از روزگارش لذت میبرد !!!

نادر شاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند …

هردو آمدند و نادر شاه گفت :

در گوشه باغ گربه ای زایمان کرده بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده !!!!

هردو به باغ رفتند و پس از بررسی نزد شاه برگشتند و گزارش خودرا اعلام نمودند …

ابتدا باغبان گفت :

پادشاها من آن گربه ها را دیدم سه بچه گربه زیبا زایمان کرده ….

سپس نوبت به وزیر رسید وی برگه ای باز کرد و از روی نوشته هایش شروع به خواندن کرد :

پادشاها من به دستور شما به ظلع جنوب غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت آن گربه سفید را دیدم ،  او سه بچه به دنیا آورده که دوتای آنها نر و یکی ماده است ،  نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است بچه گربه ماده خاکستری رنگ است . حدودا یکماهه هستند من بصورت مخفی مادر را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم آشپزهرروز اضافه غذاها را به مادر گربه ها میدهد و اینگونه بچه گربه ها از شیر مادرشان تغذیه میکنند .

همچنین چشم چپ بچه گربه ماده عفونت نموده که ممکن است برایش مشکل ساز شود !!!

نادر شاه روبه باغبان کرد و گفت این است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر ….

هرکس در هر جایگاهی که باشد لیاقتش  اینگونه بوده است .پس هیچوقت حسرت داشته های دیگران را نخورید و بفکر رفع ایرادهای خود باشید و بدانید فقط و فقط اشتباهات ورفتار و تفکرتان  شما را در این جایگاه قرار داده است

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 ده سخن از شیخ رجبعلی خیاط:

 

1-  سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود.

 خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد.

  رحيم است، رحيم باشيد

  ستار است، ستار باشيد…

 

3-   اي انسان خودت را بشناس

و با اوباش رفاقت نكن

ملكوت و ملائكه دوستان تواند

 

3-  عمل ،فقط و فقط

 بايد براي رضاي باري تعالي و با اخلاص باشد.

 

4-  اگر ما به قدر ترسيدن از يك عقرب

 از عقاب خدا بترسيم ،

همه كارهاي عالم اصلاح مي شود.

 

5- تو براي خدا باش ،

خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود ،

 من كان لله كان الله له.

 

6-  مقدسها همه كارشان خوب است ، فقط ؛؛

 من؛؛ شان را بايد با خدا عوض كنند‼️

 

7-  دعا كنيد كه خداوند از كري و كوري نجاتتان بدهد ،

وتا هنگامي كه انسان غير از خدا بخواهد ،

 هم كور است و هم كر

 

8-   دل جاي خداست،

صاحب اين خانه خداست؛

آن را اجاره ندهيد.

 

9-  دل آيينه است .

  غير خدا را در آن راه ندهيد ،

كه اگر يك لكه كوچك پيدا كند زود نشان مي دهد.

 

  كار را فقط براي خدا انجام دهيد ؛

نه براي ثواب ،

يا ترس از جهنم

 

 کیمیای محبت

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 حکایت مزاح آیت الله بهاءالدینی با امام رضا(ع)

 

  حضرت آیت الله بهاءالدینی (ره) که از علمای ربانی بودند و از ضریح مطهر امام هشتم(ع) جواب سلام می شنید، روزی فرمود:

 

 من با حضرت مزاحی کردم؛ دیدم مشهد خیلی شلوغ و پر ازدحام است، عرض کردم:

آقا اینقدر در اطراف خودتان برای چه جمع کرده اید؟!

 

ناگهان عالمی برایم منکشف شد، پرده برداشته شد، دیدم همه این افراد مورد توجه و عنایت می باشند!

 

 حضرت به یکایک آنان لطف دارند! البته هر کس به تناسب ایمان و معرفت خود بهره می برد و هیچکس محروم نیست…

 

 نکته ها از گفته ها، جلد سوم

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




دیر بازیست در این شهر شلوغ ,

 

هر کجا مینگرم  ,

 

غنچه ها پژمرده اند , چهره ها

افسرده اند .

 

نفسی هست و لیکن همه دلها

مرده اند .

 

هدفی است اگر , نیست بجز

لقمه ی نانی ,

 

شرفی است اگر , در گرو ,

جاه و مقامی .

 

همه افسرده و غمگین ,

 

همه تسلیم به تقدیر ,

 

همه محکوم به تحقیر .

 

نه امیدی است به ماندن ,

 

ونه شوقی برفتن ,

 

همه مغرور از آن چیز که بودیم ,

 

و از آن کار که کردیم ,

 

غافل از این سخن تلخ که ….

 

امروز ….

 

کجاییم ؟ چه هستیم ؟ و …

 

 

که هستیم ………

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

#راز_تسبیح_سبز…

.

 قبل ازدواج…

هر خواستگاری که میومد…

به دلم نمی‌نشست…!

اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود…

دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف….

میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله…

شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده…

این چله رو “آیت‌الله حق‌شناس” توصیه کرده بودن…

با چهل لعن و چهل سلام…!

کار سختی بود اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود…

ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم…

۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان…

.

۴،۳روز بعد اتمام چله…

خواب شهیدی رو دیدم…

چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمه…

لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود…

دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان…

ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار…

یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت:

“حاجت روا شدی…”

به فاصله چند روز بعد اون خواب…

امین اومد خواستگاریم…

.

از اولین سفر سوریه که برگشت گفت:

“زهرا جان…

واست یه هدیه مخصوص آوردم…”

یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:

“زهرا… …این یه تسبیح مخصوصه…

به همه جا تبرک شده و…

با حس خاصی واست آوردمش…

این تسبیحو به هیچ‌کس نده…”

تسبیحو بوسیدم و گفتم:

“خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره…”

بعد شهادتش…

خوابم برام مرور شد…

تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود…

.

(همسر شهید امین کریمی چنبلو)

 

#عاشقانه_ها_ی_الهی

#شهید_امین_کریمی

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




حضور خادمان حرم امام رضا در کهف الشهدا

 

همیشه کهف الشهدا شب های جمعه  پر است از عاشقانی که آمده اند تا ساعتی را با شهیدان سپری کنند اما امشب انگار چیز دیگری آنان را به اینجا کشیده است . . .

 

میگویند امشب قرار است پرچم امام مهربانی ها به کهف الشهدا برسد و جامانده ها از مشهد الرضا(ع) دور هم جمع شده اند . . .

 

سخنران دعا های آخر منبر را میخواند که عطری در فضا میپیچد ، عطری آشناست انگار عطر حرم است . . .

 

آری این عطر امام رضاست که با آمدن خادم های حرمش در فضا پیچیده ، شوق دیدار را در چشم همه میتوان دید اما انگار شهدا از همه مشتاق ترند  . . .

 

خادم ها سر مزار شهدا میروند و شهدا پرچم گنبد امام رضا(ع) را در آغوش میگرند،همان شهیدانی که روزی مثل ما رو به روی پنجره فولاد اشک میریختند که زندگی شان با شهادت ختم به خیر شود که شد . . .

 

پرچم به میان مردم می آید و مداح در مدح علی بن موسی الرضا میخواند ، چشم ها خیره به پرچم است و اشک ها جاری،حالا همه چیز آماده است که از همین جا کبوتر دلت را پرواز بدهی تا آسمان هشتم . . .

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


به ما یک زندگی خوب

یا یک زندگی بد داده نشده

به ما فقط و فقط

یک زندگی داده شده

این هنر ماست که

چطور آن را تبدیل به

یک زندگی خوب یا بد کنیم …

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#دلنوشته

 

 سلام آقا …

  فدای تو ..

غصه ی من، غم های تو …

 

  سلامی از دلی خراب …

سلامی از دلی ویران، در گوشه ی صحنی آباد…

 

 دل اگر دل باشد ، صاحبش جز تو کسی نیست..

دل اگر دل باشد ، کلید قفل درش دست کسی نیست …

 

 دل اگر بندِ تو باشد ، دگر آزاده ی کَس نیست …

دل اگر بهر تو باشد ، دگر این راه و رهَش نیست …

 

 گفته اند عبدی ، صباحاً و مساءٍ

 عبودیت میکرد و دیدن رویت را آرزو …

 

 اما شما به دیدار کفاشی رفتید که در

 کنج ویرانه ای کار خلق الله رو براه میکرد …

 

 اما دلش برای شما بود…

وصال شما با چله حاصل نشود…

دل اگر دل باشد، شما خود، به زیارتش می آیید…

 

یا محمدُ یا علی…

یا علیُ یا محمد …

اکفیانی … فانکما کافیان

وانصرانی …. فانکما ناصران

 

 العجل، العجل، العجل، مولای یا صاحب الزمان

 

 اللهم عجل لولیک الفرج 

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




حـــق النــــاس یعنی

گناه من که ظھور آقا را به

تاخیر بیاندازد…

و…

عــاشقان آن حضرت نتوانند

روی ماه یوسفِ زهرا را

ببینند…

 

اَللهُم عَجِل لِوَلیِڪَ الْفَرج

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

اين من وَ او بدون شما، ما نمي شود

 

با تو سكوت، غرق معمّا نمي شود

 

 با ديده اي كه باز به نامحرمان شده

 

مي خواستم ببينمت، امّا نمي شود

 

 اينجا ميانِ مردم نامردِ شهر ما

 

يك مرد هم براي تو پيدا نمي شود

 

داريم ادّعا كه گل نرگس علي

 

با اين همه حبيب كه تنها نمي شود

 

 امّا ميانِ ذكرِ قنوت و گهِ دعا

 

يك دست هم براي تو بالا نمي شود

 

 در بين لحظه ها و مكان ها و يادها

 

جايي براي بودنتان وا نمي شود

 

 اينجا تمام بود و شد و هست هايمان

 

نابود و نيست شد همگي با نمي شود

 

 اين است حرفِ آخر اين نسل روسياه

 

وقتي دگر بيا كه حالا نمي شود!

 

 

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




 

 

چند روزیست دلــم میــل ِ زیــارت دارد…

باز حس می کنم این قلب، حرارت دارد

 

واژه در واژه برای تــو غـزل میگویم…

بیـت بیـت غـزلـم عرض ِ ارادت دارد

 

بی جهت نیست کـه قلبـم بـه کبـوتـر هایت…

چنـد سالیست کـه احساس ِ حسـادت دارد

 

نیستــم لایق ِ دیــدار تـــو، امــا آقــا…

چشم هایـم بـه تمـاشـای تـــو عـادت دارد

 

آه ! دلتنگ ِ تـو ام، بـاز مـرا دعـوت کن…

چند روزیست دلــم میــل ِ زیــارت دارد

 

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 

تا خـــــدا چه بخواهد

آتشی نمى سوزاند “ابراهیم” را

و دریایى غرق نمی کند “موسى” را

مادری،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان “نیل” می سپارد

تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند

سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد

اگر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند

از این “قِصَص” قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند

و خدا نخواهد  ، نمی توانند

او که یگانه تکیه گاه من و توست

پس ؛

به “تدبیرش” اعتماد کن ،

به “حکمتش” دل بسپار ،

به او “توکل” کن ؛

و به سمت او “قدمی بردار” ،

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




#مثل الاكلنگ!

 

الاكلنگ دو طرف دارد. يك طرف يكي نشسته است كه خود را پايين مي‌كشد تا طرف مقابل بالا برود؛ آن‌گاه طرف مقابل هم متقابلا چنين رفتاري خواهد كرد.

 

يعني هر كدام تلاش مي‌كنند تا ديگري را بالا ببرند، و اينجاست كه بازي معنا پيدا مي‌كند و لذت‌بخش مي‌شود.

 

 

مي‌خواهم بگويم زندگي همچنين وضعيتي دارد. چه يك زن و شوهر، چه دو تا رفيق چه دو تا همكار، اگر هر كدام تلاش كند ديگري رشد و ارتقاء پيدا كند، آن ديگري هم همين كوشش را خواهد كرد؛

 

يعني احترام احترام مي‌آورد، همان‌طور كه بي‌حرمتي هم بي‌حرمتي به دنبال خواهد داشت

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




اشرافیگری در کلام رهبری

 

 

از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت #عدالت را در جامعه کُند میکند، نمود #اشرافیگری در مسؤولان بالای کشور است؛ از این اجتناب کنید.

 

 اشرافی‌گری دو عیب دارد؛ عیب دومش از عیب اوّلش بزرگتر است.

 

عیب اوّلِ اشرافی‌گری، #اسراف است ، اشرافیگرىِ حلال را میگوییم؛ یعنی آن چیزی که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده .

 

 اما عیب دوم بدتر است و آن این است که #فرهنگ_سازی میکند؛ یعنی چیزی برای مسابقه دادن همه درست میکند. البته در این زمینه مسؤولان درجه یک بسیار نقش دارند؛ تلویزیون بسیار نقش دارد؛ منش من و شما هم بسیار نقش دارد.

۱۳۸۰/۰۶/۰۵

 

#اشرافیگری #عیب_ملی #اسراف #تجملگرائی #مسابقه_اشرافیگری

 

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




وقتی ظرف میشویی دعا کن. شکر کن به خاطر اینکه ظرفهایی داری که بشویی یعنی غذایی در کار بوده .یعنی کسی را سیر کردی .یعنی با محبت ،با عشق ،از یکی دو نفر مراقبت کردی…

برایشان آشپزی کردی ،میز چیده‌ای.

تصور کن چند میلیون نفر در این لحظه ظرفی برای شستن ندارند یا کسی را ندارند که برایش میز بچینند.

 

پائولو کوئلیو

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




????روزبلندی‌گرفتن‌منزلت شایستگان????

 

 

 

 فضائل امیرالمومنین علیه السلام در کتب حدیثی اهل عامه

 

 بهترين ها عليست

 

روزی رسول خدا صلی الله علیه وآله دربارۀ امیرالمومنین علی علیه السلام از حضرت فاطمه سلام الله علیها  سؤال کرد آن حضرت فرمود:

 

پدرجان! امیر المومنین علیه السلام بهترین همسر است.

 

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدیدمعتزلی،جلد ۳صفحه ۲۵۷

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 

 

“درد و دل” یا “درد دل”

اسمی که ما روی شکوه و شکایت کردنمون از زندگی و مسائلش و شرایطی که توش هستیم می گذاریم، و شروع می کنیم به در میون گذاشتن اینها با دیگران، به این امید که شاید خودمون رو سبُک تر کنیم غافل از اينكه درد و دل کردن هیچوقت آدم رو سبُک نمی کنه!

 

آخه مگه می شه با تمرکز روی دردها و مشکلات و انتقال این احساسات منفی به ديگران، حال آدم بهتر بشه؟ تازه حال طرف مقابل رو هم بد می کنیم.

جالبه که هیچوقت هم دنبال راه حل نيستيم و تا طرف مقابل سعی می کنه یه راه حلی بهمون بده، زود عصبی می شیم و می گیم: “ای بابا، تو هم که اصلاً متوجه نمی شی من چی می گم، نمی خوام واسه من راه حل بدی دانشمند، تو فقط به حرفام گوش کن!”

 

طرف مقابل چه گناهی کرده که باید به دردای تو گوش بده و حال خوش اونروزش رو به خاطر این فداکاری بیهوده خراب کنه؟

 

ما یاد گرفتیم دردامونو با دیگران تقسیم کنیم، در حالیکه این اشتباهه! دردات رو برای خودت نگه دار و شادی هات رو با دیگران تقسیم کن! هر چیزی رو که تقسیم کنی بیشتر می شه، پس شادی هاتو با تقسیم کردن بیشتر کن، و به بهتر شدن حال دیگرون هم کمک کن!

 

اما یه راه حل هم واسه دردات دارم. وقتی که احساس سنگینی می کنی از فشار دردها و غُصّه هات، بهترین کار اینه که قلم و کاغذ برداری و بنویسیشون، اینجوری خالی می شی و اونوقت دنبال راه حل براشون باش!

نوشتن معجزه می کنه، وقتی که می نویسی و می نویسی آروم آروم الهامات درونیت رو دریافت می کنی و خیلی چیزها برات روشن می شه. هم احساس سبُکی بیشتری می کنی هم خیلی چیزها رو درک می کنی که قبلاً قادر به درکشون نبودی. راه حل های زیادی پیدا می کنی و بعد می بینی که دیگه مسائل و مشکلات و دردات برات خیلی ساده تر و معمولی تر و کوچیک تر از اونی هستن که فکر می کردی.

کوه دردات کم کم به کاه تبدیل می شه و دلت سبُک می شه…

حتماً امتحانش کن تا نتیجش رو به مرور ببینی!

 

پس یادت نره از این به بعد

درد و دل کردن با دیگران ممنوع!!!

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




پاداش دنیایی ترک گناه از ترس خداوند چیست؟

 

 رسول اکرم (ص) :

 

هر مردى بتواند کار حرامى انجام دهد و آن را فقط به خاطر ترس از خدا فرو گذارد خداوند ، پیش از آخرت ، در همین دنیا بهتر از آن را به وى عوض دهد .

 کنز الاعمال.۴۳۱۱۳

 

✳️به عنوان مثال رسول اکرم (ص) در مورد نگاه به نا محرم فرمودند:

 

نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند.

 

 بحار الانوار.ج۱۰۱

 

آری مزد حفظ چشم از نگاه حرام در دنیا چشیدن شیرینی ایمان است چیزی که صاحبانش آنرا با دنیا و هر آنچه که درآن است عوض نخواهند کرد.

 

#ترک_گناه

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

 

یک نفر با خون خود در فکر حفظ سنگر است

یک نفر با علم خود در حال حفظ منبر است

 

نیست فرقی بین موشک با قلم وقتی هدف

پاسداری از نظام و انقلاب و کشور اس

 

 از دمشق و سامرا تا شام تا کرب و بلا

کل دنیا زیر پای بچه های حیدر است

 

وعده ان تنصروالله خدا را دیده ایم

در نگاه رهبری که فکر فتح خیبر است

 

رهبری که همچو روح الله از نسل علیست

رهبری که یادگار لاله های پرپر است

 

رهبری که می وزد بوی خمینی از تنش

رهبری که خار چشم دشمنان ابتر است

 

 لحظه ای لب تر کند، شک نیست دنیا شاهدست

صلح نه، بلکه وقوع کربلایی دیگر است

 

ما نمی ترسیم از نیرنگ و تزویر خواص

رهبر ما دیده بان فتنه های “اکبر” است

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




سقراط می گوید:

 

وقتی دیدید سایه انسان های کوچک در حال بلند شدن است… بدانید آفتاب سرزمین شما در حال غروب کردن است…

سرزميني كه متفكرانش بيكار باشند و بیسوادانشان شاغل ؛مشاورانش بيمار باشند، و وكلايش ساكت؛

جوانانش دل مرده باشند، و سالخوردگانش بلند پرواز؛

مردانش لحن زنانه داشته باشند، و زنانش ژست مردانه؛

اغنيايش دزدي كنند، و فقرايش كارگري با حقوق بخور و نمیر؛

صادراتش فيلسوف باشد، و وارداتش مواد مخدر،

قبرهايش خريده شوند، و مغزهايش فروخته؛

 

گورستان تاريخ است ..

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




گفتم:دعا چیست

گفتند:طلب نیازازبی نیاز

گفتم التماس دعاچیست

گفتند:خوبان را دردرگاه خدا

واسطه قرار دادن

پس باافتخارمیگویم

ای خوبان خدا

التماس دعا

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




به مناسب تولد حضرت امام رضا (ع) جشن میلاد با سخنرانی و مداحی  خانم سیاحی معاونت فرهنگی مدرسه علمیه جوادالائمه(ع) برگزار گردید.

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم
دو قدم شعر بخوانم،دو قدم گریه کنم

بروم سمت ضریحی که قرارم آنجاست
برسم پیش نگارم،برسم گریه کنم
میلاد حضرت امام رضا تبریک عرض می کنم

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 

1. آقاى حاج شیخ اسماعیل جاپلقى گفت: جوانى به عتبات رفته و شش ماه در آن جا بود. در ابتداى ورود، شبى در خواب دید در وادى السلام نجف است و کاغذهایى از آسمان مى ریزد و مردگان جمع مى کنند؛ ولى یک نفر ایستاده و هیچ اعتنایى به آن ها نمى کند. جوان گفت: نزدیک رفته، پرسیدم: این کاغذها چیست؟ جواب داد: دعاى مسلمانان دنیا که مى گویند: اللّهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات. به این صورت براى مردگان مى آید؛ این کاغذها، برات آزادى از آتش جهنّم است. پرسیدم: چرا شما استفاده نمى کنید؟ گفت: من پسرى دارم که شب هاى جمعه یک کاسه آب براى من مى فرستد، این کاغذها را براى کسانى که کسى را ندارند، مى گذارم. پرسیدم: اسم پسرت چیست؟ گفت: حسین و در نزدیکى صحن، بساط خرّازى پهن مى کند. صبح که از خواب بیدار شدم، به نشانى اى که گفته بود رفتم و آن جوان را دیدم. گفتم: شما پدر دارید؟ جواب داد: نه، مدّتى است که از دنیا رفته است. پرسیدم: برایش خیرات مى فرستید؟ گفت: من چیزى ندارم، فقط شب هاى جمعه یک کاسه آب به نیّت او مى دهم. پس از شش ماه، دوباره همان منظره را در خواب دیدم؛ ولى این بار، آن مرد که از آن کاغذها برنمى داشت، برمى داشت. پرسیدم: شما که گفتید این کاغذها را براى افرادى مى گذارم که کسى برایشان خیرات نمى کند، پس چرا حالا برمى دارى؟

گفت: دو هفته است که آب برایم نیامده. صبح که از خواب بیدار شده و از احوال آن جوان جویا شدم، گفتند: دو هفته قبل از دنیا رفته است.

 

 

 

2. آقاى حاج حسین مزیّنى گفت: دکتر محمّد کفرى ـ که از دکترهاى معروف بود ـ مطلب جدیدى را در معالجه ى قلب کشف کرده بود، به همین سبب در دانشگاه لندن، سالنى را به نام او نام گذارى کرده بودند، ولى وى معتقد به ماوراء الطبیعه نبود. او هر سال، دوستانش را دعوت مى کرد و به آن ها دُلْمِه مى داد. بعد از فوت همسرش، به دوستان خود گفت: کسى که براى شما دلمه مى پخت، مُرد. گفتند: خودمان مى پزیم. یک روز آمدند و دلمه تهیّه کردند. هنگامى که سفره پهن شد، فقیرى در زد. رفقا به دکتر گفتند: چند دلمه به نیّت عیالت به این فقیر بده. گفت: به نیّت عیالم یعنى چه؟ همسرم که مرده، ولى چون فقیر است، چند دلمه به او مى دهم. شام خوردیم و خوابیدیم. پیش از طلوع آفتاب، در زدند. دکتر رفت در را باز کند. ما تصور کردیم شخصى آمده او را براى معالجه ى بیمارى ببرد، ولى خیلى طول کشید. وقتى برگشت، دیدیم وضع روحى دکتر تغییر کرده. پرسیدیم: چه شده است؟ گفت: کلفتى بود که چند سال براى ما کار مى کرد و مدّتى از پیش ما رفته بود. الآن آمده بود مى گفت: دیشب خانم را در خواب دیدم، گفت: برو به دکتر بگو دلمه ها رسید!

 

 

 

3. خانم آقاى اخلاقى گفت: هنگام افطار، آقاى حاج اصغر طهرانى ـ که شوهر مادر من است ـ وارد منزلمان شد و گفت: رفتگر درب خانه است اگر خاکروبه دارید، به او بدهید تا ببرد. مادرم به من گفت: این چهار عدد شامى را با یک نان، به نیّت مرحومه مادر آقا دایى، به رفتگر بده. من هم آن ها را به رفتگر دادم. فرداى آن روز، مادر بزرگم به خانه ى ما آمد و گفت: دیشب مادر آقا دایى را در خواب دیدم، به من گفت: این نان و چهار عدد شامى را بتول براى من فرستاده است!

 

 

 

4. خانم آقاى اخلاقى گفت: حاج دایى محمّد هر سال در ایّام فاطمیّه، مجلس روضه خوانى برگزار مى کرد و روز سوّم به عزاداران ناهار (آب گوشت و کدو و بادنجان) مى داد. یک سال همسرش به وى گفت: چون به زکام مبتلا شده ام و سرخ کردن کدو و بادنجان برایم خوب نیست، امسال به آب گوشت اکتفا کنیم. فرداى آن روز خاله ى من به منزل برادرش حاج دایى آمد و گفت: دیشب مادرم در خواب به من گفت: به محمّد بگو آبروى مرا حفظ کن، مگر یک کدو و بادنجان چه ارزشى دارد که امسال مى خواهى تنها به آب گوشت اکتفا کنى!

 

 

 

5.آقاى حاج حسین کرد احمدى گفت: پسرم به نیّت مادرم، در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام شروع به خواندن سوره ى قرآنى کرد. پس از مدّتى، مادرش نگذاشت سوره را تمام کند و به تهران بازگشتند. من از این موضوع، هیچ اطّلاعى نداشتم. شب بعد مادرم را در خواب دیدم، گفت: به محمّد بگو چرا چیزى [سوره اى] را که براى من فرستادى، ناقص بود؟

 

 

 

6. آقاى دکتر مافى ـ که در بیمارستان شهداى تهران مشغول به کار است ـ گفت: شبى خانمى فرزند کوچکش را براى معالجه به بیمارستان آورد. چون معالجه ى او در آن جا ممکن نبود، گفتم: باید به بیمارستان خصوصى مراجعه کنید. از وضع او فهمیدم که قدرت مالى براى معالجه در بیمارستان خصوصى را ندارد. با خود گفتم: خدایا، این بچّه را معالجه مى کنم و ثوابش، براى مادرم باشد. با فعّالیّت شدید، حال بچّه بعد از شش روز خوب و از بیمارستان مرخّص شد. مادر آن بچّه، پس از یک هفته به بیمارستان آمد و گفت: من نمى دانم مادر شما کیست و زنده یا مرده است؛ ولى دیشب خانمى را در خواب دیدم، گفت: من مادر دکتر مافى هستم به او بگو: آن چه براى من فرستادى رسید.

 

آرى، گاهى پرده هاى غیب بالا مى رود تا مردم، معناى یَعْلَمُ خَآءِنَةَ الاْءَعْیُنِ وَ مَا تُخْفِى الصُّدُورُ (سوره ى غافر، آیه ى 19) را درک کنند که پروردگار عالم کسى است که خیانت چشم ها و افکار و خیالات درونى را مى داند.

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


پيامبران و بسم الله

 اول كسي كه بسم الله الرحمن الرحيم بر او نازل شد حضرت آدم (علي نبينا و آله و عليه السلام) بود. آن‌گاه كه بسم الله بر ابراهيم خليل (علي نبينا و آله و عليه السلام) نازل شد به بركت آن، آتش نمرود بر ابراهيم سرد و سالم شد و او بر دشمن خويش پيروز گرديد.

 موسي به بركت اين آيه لشكر فرعون و هامان را مقهور كرد و به پيروزي دست يافت.

 آن‌گاه كه بسم الله الرحمن الرحيم بر حضرت سليمان نازل شد، همه مردم را حاضر كرد و اين آيه را براي آنان خواند؛ همه شنيدند و شادي كردند و گفتند: ما شهادت مي‌دهيم كه تو به حق فرستاده خدايي.[55]

 درس‌هاي بسم الله

 1ـ بسم الله نشانگر رنگ و صبغه الهي و بيانگر جهت گيري توحيدي ماست.

 2ـ بسم الله رمز توحيد، نام ديگران رمز كفر و نام خدا و ديگران نشانه شرك است.[56] نه در كنار نام خدا نام ديگري را ببرند و نه به جاي نام او نام ديگري را قرار دهيد. معناي سبح اسم ربك اين است كه نام پروردگار نيز بايد منزه باشد.

 3ـ بسم الله رمز بقا و دوام است و هر چه كه رنگ خدايي نداشته باشد فاني است.[57]

 4ـ بسم الله رمز آن است كه مطالب سوره(هاي قرآن)، از مبدأ حق و مظهر رحمت نازل شده است.

 5ـ بسم الله رمز عشق به خدا و توكل به اوست.

 6ـ بسم الله رمز خروج از تكبر و اظهار عجز به درگاه خداست.

 7ـ بسم الله گام اول بندگي و عبوديت است.

 8ـ بسم الله رمز فراري دادن شيطان است. كسي كه خدا را همراه داشت، شيطان در او مؤثر نمي‌افتد.

 9ـ بسم الله عامل قداست يافتن كارها و بيمه كردن آن هاست.

 10ـ بسم الله گفتن، نشان آن است كه خدايا! من تو را فراموش نكرده‌ام.

 11ـ بسم الله گفتن، نشان آن است كه خدايا انگيزه و هدفم تويي نه مردم، نه طاغوت‌ها و نه جلوه‌ها و نه هوس‌ها.

 12ـ بسم الله يعني: تنها نام خدا؛ و استمداد من فقط از اوست و شايد معناي اين كه مي‌گويند: تمام قرآن در سوره حمد، و تمام سوره‌ حمد در بسم الله و تمام بسم الله در حرف باء خلاصه مي‌شود، اين باشد كه آفرينش هستي و هدايت و بازگشت آن، همه با استمداد از اوست. (والله العالم)[58

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




چند نكته از مرحوم رجبعلي خياط رحمه الله عليه….

 

 

 

نكته ۱ : اگر به قدر ترسيدن از يك عقرب، از عِقاب خدا بترسيم، عالَم اصلاح مي شود.

 

 

 

نكته ۲ : تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود. «مَن كانَ لله، كان الله لَه»

 

 

 

نكته ۳ : سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود؛ خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد. رحيم است، رحيم باشيد. ستاّر است، ستار باشيد…

 

 

 

نكته ۴: دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست. آن را اجاره ندهيد.

 

 

 

نكته ۵ : كار را فقط براي رضاي خدا انجام دهيد، نه براي ثواب يا ترس از جهنّم.

 

 

 

نكته ۶ : اگر انسان علاقه اي به غير خدا نداشته باشد، نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد.

 

 

 

نكته ۷ : اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز مي شود.

 

 

نكته ۸: اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد، آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد. و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد.

 

 

 

 

نكته ۹: هركاري مي كنيد نگوييد: “من كردم"، بگوييد: «لطف خداست». همه را از خدا بدانيد.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


...


عن أحمد بن محمّد الخزّاز قال: سمعت الرضاعليه السلام يقول:

«انّ ممّن يتّخذ مودّتنا أهل البيت لمن هو أشدّ فتنة علي شيعتنا من الدجّال فقلت له: يابن رسول اللَّه بماذا؟»

قال: بموالاة أعدائنا و معاداة أوليائنا، انّه اذا كان كذلك اختلط الحقّ بالباطل و اشتبه الأمر، فلم يعرف مؤمن من منافق.

 

 

 

 

حسن بن خزّاز گفت: از امام رضاعليه السلام شنيدم كه فرمود:

«كسي هست كه دوستي ما اهل بيت‌عليهم السلام را در دست دارد، ولي ضرر و زيان او بر شيعيان ما، از زيان دجّال بيشتر است».

عرض كردم: اي پسر پيامبر! چگونه مي‌شود؟

فرمود: «به خاطر دوستي او با دشمنان ما و دشمني با دوستان ما، هرگاه چنين شد، حق به باطل آميخته و امر مشتبه مي‌گردد و مؤمن از منافق شناخته نمي‌شود.

 

 

 

حديث شماره چهاردهم از كتاب شريف صفات الشيعة

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 اگر شما یک سیب بد طعم را خورده باشید، می‌توانید طعم یک سیب خوب را درک کنید. پس قدر تلخی‌های زندگی را بدانید چون باعث درک شیرینی می شوند.

 It is only if you have tasted a bitter apple that you can feel the enjoyment of a sweet one. Appreciate bitter moments of life as it is beside them that sweet ones can make a difference!

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




امام على عليه السلام: دروغگو با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود.

يَكتَسِبُ الكاذِبُ بِكَذِبِهِ ثَلاثا: سَخَطُ اللّه عَلَيهِ و َاستِهانَةُ النّاسِ بِهِ و َمَقتُ المَلائِكَةِ لَهُ؛

(غررالحكم، ج6، ص480، ح11039)

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

آیت الله سید محمد حسینی همدانی صاحب تفسیر «انوار درخشان» می فرمود: « در مدرسه قوام حجره داشتم، مطلع شدم مرحوم آقای قاضی تبریزی در گوشه تنگ مدرسه حجره کوچکی اختیار کرده و من از این کار تعجب کردم، بعد معلوم شد ایشان به علت تنگ بودن منزلشان و نیز کثرت عیال و اولاد، فراغت بال برای تهجد و عبادت و خلوت نداشتند؛ در طول دوران تحصیل در مدرسه قوام، شبی را ندیدم که مرحوم قاضی به آرامش و خواب و استراحت بگذارند و شبی را بدون ناله و گریه به سر بیاورد. در این مدت نزدیکی با مرحوم قاضی، حالات و جریاناتی از ایشان می دیدم که در عمرم جز در مرحوم نائینی و اصفهانی، در شخص دیگری ندیده بودم. او را چنین یافتم که در تمام رفتار و اخلاق اجتماعی و خانوادگی و تحصیلی خود غیر از همه کسانی بود که من از نزدیک در درس آنها و یا در کنار آنان تحصیل می کردم. مخصوصاً او را دائم السکوت و الصمت می یافتم. احیاناً از دادن پاسخ نیز طفره می رفت و گاهی احساس می کردم که برای او پاسخ دادن بسیار سخت است تا اینکه تصادفاً به نکته ای برخوردم که بسیار توجه مرا جلب کرد و آن هم این بود که داخل دهان مرحوم قاضی کبود رنگ بود، از استاد پرسیدم علت چیست؟

ایشان مدتها پاسخم نداد بعدها که خیلی اصرار کردم و عرض کردم که به جهت تعلیم می پرسم و قصد دیگری ندارم،باز به من چیزی نفرمود تا اینکه روزی در جلسه خلوتی فرمودند: آقا سید محمد! برای طی مسیر طولانی سیر وسلوک، سختی های فراوانی را باید تحمل کرد و از مطالب زیادی نیز باید گذشت؛ آقا سید محمد! من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه جلوی افسار گسیختگی زبانم را بگیرم و توانائی بازداری آن را داشته باشم 26 سال ریگ در دهان گذارده بودم که از صحبت و سخن فرسایی خودداری کنم، اینها اثرات آن دوران است! »

 آیت الله علامه قاضی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


حضرت فاطمه(س)مي‌فرمايند: و ما وسيله‌‌ي ارتباط خدا با مخلوقاتيم. (دلائل‌الامامه/32)

 

سرشار نگاه آسمان كن ما را

از خود برهان و بي‌نشان كن ما را

اي واسطه‌ي فيض خداوند كريم

بر سفره‌ي دوست، ميهمان كن ما را

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت