#راز_تسبیح_سبز... |
... |
#راز_تسبیح_سبز…
.
قبل ازدواج…
هر خواستگاری که میومد…
به دلم نمینشست…!
اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود…
دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف….
میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله…
شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده…
این چله رو “آیتالله حقشناس” توصیه کرده بودن…
با چهل لعن و چهل سلام…!
کار سختی بود اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود…
ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم…
۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان…
.
۴،۳روز بعد اتمام چله…
خواب شهیدی رو دیدم…
چهره ش یادم نیست ولی یادمه…
لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود…
دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان…
ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار…
یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت:
“حاجت روا شدی…”
به فاصله چند روز بعد اون خواب…
امین اومد خواستگاریم…
.
از اولین سفر سوریه که برگشت گفت:
“زهرا جان…
واست یه هدیه مخصوص آوردم…”
یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:
“زهرا… …این یه تسبیح مخصوصه…
به همه جا تبرک شده و…
با حس خاصی واست آوردمش…
این تسبیحو به هیچکس نده…”
تسبیحو بوسیدم و گفتم:
“خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره…”
بعد شهادتش…
خوابم برام مرور شد…
تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود…
.
(همسر شهید امین کریمی چنبلو)
#عاشقانه_ها_ی_الهی
#شهید_امین_کریمی
فرم در حال بارگذاری ...