✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 320
  • دیروز: 774
  • 7 روز قبل: 4733
  • 1 ماه قبل: 21904
  • کل بازدیدها: 794616

 



علت‌امراض‌روحی‌‌چهار‌چیز‌است:‌ الف.وسوسه‌وغلبه‌شیطان‌‌‌که‌کمال‌عدوات‌و

دوشمنی‌با‌اولاد‌آدم‌دارد.ب.غلبه‌نفس‌اماره‌در‌وجود‌انسان‌‌است‌.چون‌نفس‌نایب

شیطان‌‌در‌بدن‌است.‌ج.مصاحبت‌ومجالست‌با‌شیطانهای‌‌انسی‌یعنی‌رفقای‌بد‌است.

کتاب،ثمرات‌الحیات،جلد‌دوم

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ : ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ !
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ؟
ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ،
ﺣﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﻤﯿﺮﻭﯼ،
ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ،
ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺟﻮﯾﺎ ﻣﯿﺸﻮﯼ،
ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﻋﻮﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ،
ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ
ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ .
ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ
 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت




 انسان زندگی می‌کند برای اینکه به خواسته‌هایش برسد اما در متن رسیدن به این خواسته‌ها، یک اتفاقی در زندگی انسان می‌افتد که باید حواسش به این اتفاق باشد و آن را مدیریت کند و آن اتفاق «پذیرش محدودیت‌هاست». به عنوان مثال، شما در بازی فوتبال تمام تلاش خود را صرف می‌کنید که گل بزنید اما در عین حال، محدودیت‌ هایی را هم در این بازی می‌پذیرید. مثلاً «خط زمین فوتبال» محدودیتی است که همه باید بپذیرند. لذا اگر توپ از زمین بازی بیرون رفت، دیگر کسی چانه نمی‌زند که «اوت نگیر و بگذار به بازی ادامه بدهم، نزدیک بود گُل بزنم»!

این مستطیل سبز فوتبال یک نمایی از زندگی ما است؛ در زندگی ما هم یک محدودیت‌هایی هست. می‌دانید کدام جوان‌ ها، جوان‌های آماده‌ای برای زندگی نیستند؟ جوان‌هایی که انگیزۀ قوی برای زندگی ندارند. و دوم؛ جوان‌هایی که حاضر نیستند محدودیت‌های زندگی را بپذیرند.

بعضی از جوان‌ها معلوم نیست در کدام مدرسه یا کدام خانواده تربیت شده‌اند! چون اینها حاضر نیستند هیچ محدودیتی را بپذیرند! اینها وقتی با محدودیت‌ها مواجه می‌شوند، اعصاب‌شان خُرد می‌شود. چنین فردی، آماده برای زندگی نیست.

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




طلبه ای از دنیا رفت چون او را در خواب دیدند

پرسیدند: حالت چطور است؟

او گفت : مواظب اعمال و گفته های خود باشید ،

زیرا؛ حساب و کتاب خدابسیار دقیق است روزی که باران می بارید

من گفتم: به به عجب باران به موقعی !

هنوز سر آن یک جمله گرفتارم و

به من می گویند : مگرما باران بی موقع هم داشته ایم ؟ …..

منبع:آداب الطلاب آیه الله مجتهدی تهرانی ص129

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




تربیت والدین

 

1- بچه سرفه می‌کند.

مادر خلاق یک دستمال درمی‌آورد و به بچه می‌دهد

 

 مادر غیر خلاق به او می‌گوید

 "نکن".  بعد هم بچه را دعوا می‌کند. بچه حالا علاوه بر سرفه، زِر هم می‌زند..

 

2- بچه  غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود.

پدر خلاق به او می‌گوید که راه خروج را بلد نیست و از بچه می‌خواهد خروجی را نشانش بدهد.

 بچه یورتمه کنان بطرف در می‌رود و خوشحال است. احساس می‌کند کار مهمی انجام می‌دهد.

 

پدر غیرخلاق

او را به زور و کشان کشان بیرون می‌برند. بچه زِر می‌زند.

بچه غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود.

قربان صدقه‌اش می‌روند و وعده شکلات و بستنی می‌دهند.

بچه رشوه را قبول می‌کند. همچنان غر می‌زند و از مغازه خارج می‌شود. و مشغول چانه‌زدن بر سر تعداد بستنی است.

 

3- بچه  در مدرسه دعوا کرده‌است. داستان را برای مادر تعریف می‌کند.

 مادر  خلاق

گوش می‌دهد، اما عکس‌العملی نشان نمی‌دهد.

 

 مادر غیرخلاق

درحالیکه سعی دارد باقیمانده غذا را از لای دندانش بیرون بکشد، گوش می‌دهد. به بچه می‌گوید:

 "اون فقیره. واسه همین بی‌تربیته.

 تو باهاش بازی نکن!”

 ( من غرق در منطق و فراست این جورمادرها شده‌ام!!)

 

4- بچه بستنی می‌خورد.

 مادر خلاق

به او دستمال می‌دهد تا دهانش را پاک کند.

 

 مادر غیرخلاق

دور دهانش را پاک می‌کند

 

5- بچه زر می‌زند.

مادر خلاق

به کودکش نگاه میکند و از او میخواهد تا علت بدخلقیش را بدون گریه بگوید

 

مادر غیر خلاق

دعوایش می‌کند. پدر به مادر می‌توپد که بچه را دعوا نکن. بچه لگدی حواله پدر می‌کند. مادر می‌خندد. پدر بچه را دعوا می‌کند .  باز هم به او وعده و رشوه می‌دهند

 

 

6- بچه زمین خورده‌است.

مادر خلاق

با لبخند به کودکش نگاه میکند و با زبان بدن به او میفهماند

طوری نیست بلند شو و ادامه بده

و او با خوشحالی بلند می‌شود و به بازی ادامه می‌دهد.

 

مادر غیرخلاق

توی سرش می‌زند و “یا امام رضا” می‌گوید. بچه را بلند می‌کند و مثل کیسه سیب‌زمینی می‌تکاند.

بچه می‌ترسد و جیغ می‌کشد. مادر گونه می‌خراشد. هر دو مفصل هوار می‌کشند. بچه را پیش خود مینشاند و به او میگوید از جات تکان نخور وروجک

 مادر آینه در‌می‌آورد تا آرایشش را کنترل کند.

و بچه از فرصت استفاده کرده و با این فکر پیروزمندانه

که از دست مادر فرار کردم  دوباره میرود تا بازی کند

 

7- در مطب دکتر حوصله بچه سر رفته‌است.

 مادر خلاق

از کیفش کاغذ و مداد‌رنگی بیرون می‌آورد. و بچه مشغول می‌شود.

 

مادر غیرخلاق

 مثل گرامافونی که سوزنش گیر کرده‌باشد لاینقطع می‌گوید “

نرو، نکن، نگو، دست نزن، بیا، حرف نزن، آروم باش، بشین، ول کن، به پدرت میگم …". اعصاب همه رو خرد کردی.

الان آقای دکتر میاد آمپولت میزنه!!!

 

 

و این ماجرا ها تمام نشدنی است و… شاید بهتر باشه بازهم بگیم : والدین خود نیاز به یک تربیت اساسی دارند

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت




 نکته ای کلیدی در تربیت فرزندان از نگاه نبی اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم

 

مأنوس کردن کودکان به قرآن، در ابتدا مرهون مأنوس بودن والدین با قرآن است. امّا بعد از تولد نیز، باید پدر و مادر حتماً در این رابطه نهایت تلاش را از خود به نمایش بگذارند.

 

 نبی اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند:

 

*اَدِّبوا اَولادَكُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: حُبِّ نَبيِّكُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ فَأِنَّ حَمَلَةِ القُرانِ فِی ظِلِّ عَرشِ الله یَومَ لاَظِلَّ إِلاَ ظِلَّهُ مَعَ انبِیَائِهِ وَاصفِیَائِهِ؛ فرزندان را بر سه خصلت تربیت کنید؛ محبت پیامبر و محبت اهل بیتش و قرائت قرآن….*.

 خصلت، صفتی است که بر ذات شخص اضافه شده و جزء خصوصیات شخصیتی او می‌شود. از این‌رو مراقبت‌های قبل از بارداری توسط والدین، به تقویت خصوصیات به اشتراک گذاشته در جنین می‌انجامد، و چنین پدر و مادری وظیفه خود را در قبال سلامت جنین خود انجام داده و در نزد خداوند و فرزند خود روسفید خواهند بود. هیچ پدر و مادری مجاز به کوتاهی در این زمینه نیستند، و باید برای هر کوتاهی خود در قیامت پاسخ‌گو باشند. 

 

نحوه تربیت نیز در هفت سال اول، دوم و سوم نیز متفاوت است که والدین باید با این آداب آشنا شده، ابتدا در تربیت خودشان و سپس در تربیت فرزندانشان نهایت دقت و تلاش را داشته باشند.

مأنوس کردن کودکان به قرآن، در ابتدا مرهون مأنوس بودن والدین با قرآن است. امّا بعد از تولد نیز، باید پدر و مادر حتماً در این رابطه نهایت تلاش را از خود به نمایش بگذارند. شرکت در حرم‌های مطهر، مساجد، مجالس ذکر، مجالس معرفتی، مجالس عزاداری و شادی اهل بیت، محافل قرآنی و… به همراه فرزندان سبب تقویت محبت فرزندان به اهل بیت و قرآن می‌شود.

در روایت آمده است که برتری قرآن بر سایر علوم، مانند برتری خداوند بر بندگانش است. بسیار جای تأسف است که انسان‌ها به دنبال تحصیل علوم مختلف هستند، امّا به دنبال اُنس و شناخت قرآن و آموختن زبان عربی که زبان قرآن است، نیستند. زبان عربی، مخصوص بخش فوق عقلانی است و رشد عقلانی انسان را افزایش می‌دهد.

 

زبان عربی به قدری ژرف و عمیق است که هرگز امکان ترجمه صحیح کلمات و اصطلاحاتِ آن به فارسی وجود ندارد. کسی که نمی‌تواند با زبان عربی مأنوس شود، و هیچ شوقی برای آموختن این زبان ندارد، نشان می‌دهد که اساساً خودش را نشناخته است و تمایلی برای پروازهای بلند انسانی ندارد.

 

فهم ادبیات عربی، و انس با این زبان در مسیر حرکت به سوی الله، به انسان سرعت بسیار زیادی خواهد بخشید.

 

هرگونه فعالیت در چهار بخش پایینی اگر انسان را از پرداختن به قرآن و توجه به کیفیت عبادتش بازدارد، حرام است و پرداختن به آن‌ها نشان‌دهنده عدم عشق انسان به الله است.

 

 

 

برگرفته از سلسله مباحث خانواده آسمانی، استاد محمد شجاعی

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




 

 آیه شریفه ;

 

 « وَیْلٌ لِڪُـــــلِّ هُـــــمَزَةٍ لُّـــــمَـــــزَةٍ »

 

⇦ یعنی ; وای بـــــر هر عیب جوی مسخره کننده . ( 1 ) 

 

 

¤ حدیث شریف ;

 

 ∝قال الامام علی علیه السلام  ;

 

« أعقَلُ النّاسِ مَنْ کـــــانَ بِعَیْبِهِ بَصیراً و عَنْ غیرِه ضَریراً »

 

⇦ یعنی ; عاقل ترین مردم کسی است که به عیب خود بینا و از عیب دیگران غافل باشد . ( 2 )

 

 

 

 توضیح مختصر بحث ;

 

⇦ عیب جویی از جهل نشأت میگیرد ، شخص نباید از مؤمن و هم دین خود عیب جویی کند ، به هر نوعی که باشد مانند ; ریشخند کردن ، تمسخر و … چه بسا آنان از عیب جو بهتر باشند و نیز نوعی القاب بد است که همدیگر را به آن القاب میخوانند و این کار ، رسم بدی است .

 

اگر عیب پوشیده است ، خداوند ستار است و پوشاننده عیبهاست مگر اینکه خداوند خودش بخواهد آن را بارز کند پس خودش اسباب آن را فراهم میکند .

 

اگر عیبی که گفته میشود در او موجود نباشد ، این بُهتان است و از غیبت بدتر است .

 

خوب است انسان عیب خودش را ببیند و در پس مداوای آن برآید و اگر دوستی عیبش را گفت از او تشکر کند تا با همت در پس رفع آن عیب بر آید .

 

دیدن عیوب و نواقص دیگران و جاری کردن آن بر زبان ، نوعی کدورت است که به روح انسان می ماند و به تقوی ضربه وارد میکند و شاید عیب مؤمن را بازگو کردن ، باعث رسوایی گردد و نظر مردم از او باز گردد و این از دین داری نخواهد بود .

 

 

 

داستاڹ زیبا و قابل عبرت ;

 

⇦ یڪی خواست همسرش را طلاق دهد . به وی گفتند ; ‌

 

« او چه عیب دارد ؟ »

 

   ⇦ گفت ; « آیا ڪسی عیب همسر خود را باز گوید؟ »

 

 

پس از آنڪه زن را طلاق داد ، به وی گفتند ;

 

« همسرت چه عیب داشت ؟ »

 

   ⇦ گفت ; « آیا ڪسی عیب زن مردم را باز گوید؟ » . ( 3 )

 

 

 

عیب رنداڹ مڪن ای زاهد پاڪیزه سرشت

 

               ڪه گنــــــــــاه دگـــــران بـــــر تـــــو نخواهند نوشت ¤

 

¤ من اگـــــر نیڪم و گَـــــر بَد تو برو خود را بـــــاش                  

 

                هـــــر ڪسی آن دِرُوَد عاقبت ڪار ڪه ڪِشت ¤

 

 

 

■ منابع ;

 

1 - سوره مبارڪه هُمَـــــزَة ، آیه شریفه ۱

 

2 - غرر الحڪم ، ج ۲ ، ص ۲۲۸

 

3 - نمونه معارف ج ۳ ، ص ۱۰۲

 

⇦ منبع ڪل مطالب ڪتاب ۴۰۰ موضوع ۲۰۰۰ داستان استاد علی اڪبر صداقت جلد ۳ ص ۳۷

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




#بیشتر_بدانیم

کودک لوس چگونه است؟

اکثرا بی نظم و شلخته هستند
پرتوقع ، بهانه گیر و خودخواهانه رفتار میکند
همیشه کمتر از سن خود رفتار میکند ، گویا یک کودک دو ساله است
از دستورات پیروی نمی کند یا در پیشنهادات مشارکت نمی کند.
به هر چیزی اعتراض می کند.
تفاوت بین نیاز و خواسته هایش را نمی داند.
اصرار به داشتن هر چیزی برای خود دارد.
تقاضاهای بیش از اندازه یا نادرست دارد.
احترام به جا و درستی به دیگران نمی گذارد.
در برابر محرومیت مقاومت اندکی دارد.
نالیدن مکرر یا قهرهای مکرر.
شکایت مداوم از خسته شدن.
وقتی چیزی می خواهد گریه می کند یا فریاد می زند.
خود را در کف اتاق پرت کرده و از بلند شدن امتناع می کند.
کج خلقی می کند و حتی والدین خود را کتک میزند
به داشته های دیگران حسادت می کند و حتی موقعی که آن را بدست می آورد راضی نمی باشد.

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




راهکارهایی برای افزایش هوش کودکان:

 

 

  به چشمان کودک نگاه کنید

این عمل ارتباطات مغزی را به الگویی تشخیصی که با هر بار دیدن تقویت می شود تبدیل می کند. و به کودک کمک می کند در شناخت مفاهیم مشابه و نامتشابه مهارت بهتری کسب کند.

 

  با کودک حرف بزنید:

فرمانهای اولیه زبانی برای کودک بسیار مهم اند. زیرا زبان در موفقیت عملکرد ذهنی بسیار اهمیت دارد و هر درک و استنباطی از زبان به ایجاد توانایی کلامی و بیان صحیح لغات کمک می کند. دامنه لغات کودک بستگی مستقیم به میزان صحبت والدین طی دو سال اول زندگی او دارد.

 

 موسیقی در رشد ذهن کودک مؤثر است:

دانشمندان معتقدند تعلیم سرودهای گروهی و نواختن پیانو برای کودکان سه ساله به تدریج باعث تقویت قدرت استدلال فرا زمانی آنان می شود

 

  با تشویق، کنجکاوی کودک را تحریک کنید:

پدر و مادر با تشویق هر گام کوچک کودک، کمک بزرگی به خلاقیتهای بزرگتر وی در آینده خواهند کرد.

 

  برای اشیا اسم بگذارید:

یکی دیگر از وظایف والدین نامگذاری انواع رنگها، اندازه ها و شکلها برای تقویت درک کودک است.

 

  بایستید و هورا بکشید:

وقتی کودکتان موفق می شود برای اولین بار از فنجان آب بخورد و شما فریاد شادی سر می دهید، این عمل شما نه تنها او را خوشحال می کند، بلکه ارتباطات قشر جلویی مغز و بخش درونی مغز او را که جایگاه احساسات است، تقویت می نماید.

 

  به توجه خود نسبت به فرزند ادامه دهید:

با افزایش سن می توانید به کتاب خواندن فرزندتان اهمیت بیشتری بدهید، او را در گفت و گوهای خانوادگی سهیم کنید، از وی نظر بخواهید، به او موسیقی بیاموزید و نیز مشوقی مهربان برایش باشید.

 

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




طبق معمول، از خودشان تعاریف غلطی ارائه داده و سپس به آن تعاریف خود می‌تازند! و البته هیچ قصدی به جز تهاجم علیه فرهنگ اسلامی ندارند، و الاّ برای‌شان هیچ فرقی ندارد که “درود” بگویند، یا “های” – امروزه درصد بالایی از کلمات متعارف در گفتار ما انگلیسی است که سابقه جنگ‌ها، مسلمان کشی و سلطه‌اش بر این مملکت کم نیست و هنوز دشمنی امریکا و بریتانیای انگلیسی زبان، نه تنها ادامه دارد، بلکه تشدید نیز شده است؛ اما در اذهان، جنگ بین «سلام و درود» راه می‌اندازند!

 

*- چون معنای “سلام” را ندانست، آن را عربی خواند و غلط معنی کرد و به تاریخ جنگ‌های عربی متصل نمود تا احساسات را بر شناخت غلبه دهد، و چون معنای “درود” را نیز ندانست، برایش قصه تعریف کرد که چه زمانی به کسی درود می‌فرستید و حاوی عشق محبت و انرژی مثبت شماست!

 

*- گفته است که “سلام” از ریشه “سلم” به معنای تسلیم و سر فرود آوردن است! در حالی که “سلام” از نام‌های خداوند متعال است که نه تسلیم کسی می‌شود و نه سر فرود می‌آورد.

 

« هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُالْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ » (الحشر، 23)

 

ترجمه: اوست خدايى كه جز او معبودى نيست، ملك است (سلطان فرمانرواى جهان هستى است)، قدوس است (منزه و پاك از هر عيب و نقص و شريك و فرزند است) سلام است (ذاتش سالم از عيب، صفاتش سالم از نقص و افعالش سالم از شر است) مؤمن است (توحيدگوى خود، مؤمن به حقيقت ذات و صفات خويش و ايمنى‏بخش از هر ظلم و بدى است) مهيمن است (امين، مسلط و فائق بر همه چيز، حافظ همه هستى و مراقب همه اشياء است) عزيز است (بى‏مثل و نظير، غالب شكست‏ناپذير، و بخشنده عزت است) جبّار است (داراى شأنى عظيم، جبران‏كننده هر شكست و ضرر، اصلاح گر حال موجودات و صاحب اراده قاهره بر اشياء است) متكبّر است (مستحق تعظيم و صاحب كبرياء و بزرگى باطنى و آشكار است)، منزه است خداوند از اينكه براى او شريك قرار مى‏دهند. (مرحوم آیت‌الله مشکینی رحمة الله علیه)

 

سلام:

 

الف - معنی سلام، یعنی “سلامتی"، و سلامتی یعنی “بی عیب و بی‌گزند شدن، دور شدن از هر نقصی و برخورداری از عافیت.

 

ب – نام خداوند متعال، “سلام” است، چرا که هستی و کمال محض می‌باشد و هیچ نیستی، نقص، حد، نیاز و کاستی به او راه ندارد.

 

ج – "اسلام” را از آن جهت “اسلام” نامیدند که آموزه‌ها و برنامه‌هایش از جانب “خداوندِ سلام"، و برای رشد و کمال فرد و جامعه و دور شدن‌شان از عیب‌ها و نقص‌های می‌باشد.

 

د – "اسلام” به معنای “تسلیم"، از آن جهت “اسلام” نامیده شده است که دوری از عیب و نقص، فقط با ایمان در قلب سلیم، و تسلیم به خداوند “سلام” محقق می‌گردد؛ نه با کفر، شرک، نفاق، تعلقات و محبت دنیا و متاع دنیا.

 

« وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ * إِذْ جَاء رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ » (الصافات، 84)

 

ترجمه: به درستى كه ابراهيم يكى از پيروان اوست * آگاه كه با دلى سالم (وارسته از تعلقات و ناپاکی‌ها) به درگاه پروردگارش شتافت.

 

سلام دعاست:

 

هنگامی که به کسی “سلام” گفته می‌شود، برای او به نام خدا، آرزوی سلامتی [جسم، روان، روح، دین، دنیا و آخرت] شده است که والاترین نمود برای خیر خواهی و محبت می‌باشد.

 

سلام در قرآن:

 

*- خداوند به بندگانش صالحش “سلام” می‌دهد؛ آیا العیاذ بالله مقابل آنها سر فرود آورده یا تسلیم شده است؟! یا برای آنان خیر، رشد، کمال و دروی از عیب‌ها و نواقص را اراده نموده است؟

 

« سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ / الصافات، 79» - «سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ / الصافات، 109» - «سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ / الصافات، 120» - «وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ / الصافات، 181» - «سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ / یس، 130».

 

*- خداوند علیم می‌فرماید که در مؤمنین در بهشت، گفتگوی لغو و بیهوده ندارند، بلکه به “سلام” می‌گویند «إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا / الواقعة، 26»؛ خب یعنی چه؟ یعنی مرتب مثل طوطی کلمه “سلام” را تکرار می‌کنند؟! یا یعنی به جز سخن حق و آنچه موجب رشد، کمال و بهجت است به یک دیگر نمی‌گویند؟

 

«لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا » (مریم، 62)

 

ترجمه: در آنجا جز سلام و درود (از فرشتگان و از يكديگر) هرگز كلامى لغو و باطل نمى‏شنوند و براى آنها در آنجا روزيشان بامداد و شبانگاه (مهيّا) است.

 

*- از نام‌های بهشت، “دارالسلام” است، یعنی جایگاه کمال و دور بودن از عیب‌ها و نقص‌ها و خلاص شدن از تعلقات فانی و بالتبع تباهی و فنا؛ و خداوند رحمان و رحیم، بندگانش را به چنین مقام و جایگاهی دعوت می‌کند:

 

« وَاللّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَيَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ » (یونس علیه السلام، 25)

 

ترجمه: و خدا [شما را] به سراى سلامت (بهشت سالم از فنا و زوال) فرا مى‏خواند، و هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‏كند.

 

***- پس “سلام"، نام خدا و بهترین دعای خیر می‌باشد که خیر خواهی صادقانه نیز نمودِ محبت خالصانه می‌باشد.

 

درود:

 

“درود” را نیز چون معادل “سلام” در فارسی گرفته‌اند، به همان معنای سلام، تحیت، آرزوی رحمت الهی و دعای خیر معنا کرده‌اند؛ وگرنه معانی دیگری نیز دارد، مانند: «چوب، تخته و درخت»؛ چنان که چوب‌تراش (نجار) را در فارسی «درودگر» می‌گویند. وقتی می‌گویند: «پدر خاقانی، به نام علی، در شروان، به شغل درودگری اشتغال داشت؛ یعنی چوب‌تراش و نجار بود» (رجوع شود به فرهنگ دهخدا، معین و …).

 

حذف سلام:

 

تلاش برای حذف کلمه‌ی “سلام"، اختصاصی به برخی از منکران خدا و مخالفان دین اسلام در ایران ندارد که به بهانه‌ی عربی بودن واژه‌اش به آن بتازند، بلکه یک تلاش هدفدار جهانی (و ماسونی) صورت گرفت که در پاورقی ذیل (مرتبط) به خوبی تشریح شده است.

 

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




 #پرسش_و_پاسخ


 استاد دهنوي-برنامه گلبرگ 87/9/14

 سوال – آیا دعاهای بخت گشایی موثر است ؟

 

پاسخ - حالا اگر خانمی هستند که همه شرایط مطلوب را دارند و مشکلاتی را که گفتیم ندارند ، و خواستگار هم ندارند ، میتوانیم بگوییم شاید بخت آنها بسته شده است . البته بنده 95 درصد نداشتن خواستگار را همان مشکلاتی را که گفتم می دانم ولی ممکن است 5 درصد علت نداشتن خواستگار بسته شدن بخت است .

باعث تعجب است که بعضی ها پیش بنده خدا می روند که مشکل را حل کنند . علاوه بر اینکه باید هزینه ای را صرف کنید ، جواب درستی هم نمی گیرید . ما برای بخت گشایس دعاهایی داریم . ما می گوییم سراغ خود خدا بروید .ما در کتاب دعا راه کار داریم . کتاب مفاتیح الجنان از مرحوم آقا شیخ عباس قمی داریم که این کتاب حاشیه دارد صفحه 553 مراجعه کندی . عنوانی دارد بنام به جهت باز شدن بسته شده .

در آنجا دعاهایی هست که باید بنویسد و همراه خود داشته باشید . می توانید در کیف های کوچک و به گردنتان بیندازید و برای دستشویی رفتن هم منع ندارد. دو آیه اول سوره فتح ، کل سوره نصر ، آیه 21 سوره مبارکه روم ، آیه 23 سوره بقره ، آیه 11و 12 سوره قمر ، آیه 25 تا 28 سوره طه و آیه 91 سوره کهف ، این ها را بنویسید و آنجا نوشته شده : هللت ُ یعنی گشودم فلان بن فلان بنت فلان اگر شما احتمال می دهید چه کسی بخت شما را بسته اسم او را بنویسد و بعداسم پدرش را بنویسد و در آخر اسم خودتان را بنویسید . اگر به صلاح شما باشد بخت شما باز میشود . کلا برای گشایش مثلا گشایش کار هم راه کار داریم. مثلا سوره فلق و ناس و آیه الکرسی را دخترخانم ها باید زیاد بخوانند .

آیات 54 تا 56 سوره اعراف و آیات 75 تا 82 سوره یونس که این سوره را هم می گویند : بنویسد و همچنین در قنوت ربنا را بخوانید و حسنه را به نیت داشتن همسر خوب بخوانید . و دیگر اینکه زیاد صدقه بدهید .
 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




ﺷﺒﻲ ” ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ” ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ

ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ

ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ! ﺑﻪ ﺭﯾﺲ ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ : ﺑﯿﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ

ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ

ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻠﺖ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ …

ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺤﺎﻓﻆ ﻣﺨﺼﻮﺻﺶ ﺑﺮﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ,ﺩﺭ

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ

ﻭ ﮔﺬﺍﺭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ

ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ

ﻣﯿﺸﻭﻧﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ ﺑﻩ ﺍﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ؟ ! ﻭﻗﺘﯽ

ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺷﺪﻧﺪ

ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺪﺗﯽ

ﻧﯿﺰ ﺍﺯﻣﺮﮒ ﺍﻭ

ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ . ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪ ﺭﺩ

ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :

ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ : ﺍﻭ

ﻓﺮﺩﯼ ﻓﺎﺳﺪ ، ﺩﺍﯾﻢ

ﺍﻟﺨﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ !

ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ

ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ

ﺗﺤﻮﯾﻞﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ

ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ

ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍ

ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ ﺍﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ ! ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ

ﺑﻮﺩﯼ !!!

ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻭﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ

ﻫﺴﺘﯽ !

” ﺳﻠﻄﺎﻥ ” ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ :

ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ

ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﯿﻦ ﻭ

ﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ؟ !! ؟ ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺑﻠﻪ ،

ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ

ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ

ﻣﺘﻌﺠﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ ؛

ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ

ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ

ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻭ

ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ

ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﻟﺤﻤﺪﺍﻟﻠﻪ

ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ

ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﻣﺭﺩﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ ! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ” ﺯﻧﺎﻥ

ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻡ ” ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ

ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ

ﺍﻣﺸﺒﺖ ! ﺍﻣﺸﺐ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ

ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ

ﻧﮑﻦ ! ! ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ

ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ

ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ

ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ

ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ …

ﻣﻦ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ : ﻣﺮﺩﻡ

ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺟﻮﺭ

ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ

ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ “

ﻏﺴﻞ ” ﻭ ” ﮐﻔﻨﺖ ” ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ

ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺑﺮﺍﯼ

ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ ، ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﻭ

ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﺿﺮ

ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ !!!

” ﺳﻠﻄﺎﻥ ” ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ

ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ

ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ

ﻋﻠﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ! ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ

” ﺳﻠﻄﺎﻥ ” ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ

” ﻋﻠﻤﺎ ” ﻭ ” ﻣﺸﺎﯾﺦ ” ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺜﯿﺮﯼ

ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ

ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻓﻦ

ﮐﺮﺩﻧﺪ !!. ؟ .!!

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ …

ﺑﺪ ﮔﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺳﻮﺀﻇﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﻭﺭ

ﺳﺎﺯ ﻭ “

ﺣﺴﻦﻇﻦ ” ﻭ ” ﺧﻮﺵ ﮔﻤﺎﻧﯽ ” ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺭﺍ

ﻧﺼﯿﺒﻤﺎﻥ ﺑﻔﺮﻣﺎ !

ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ،

ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ ؛

ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ ،

ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




ﻓﻮﺍﯾﺪ ﺳﺮﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﻥ

ﻗﺮﻗﺮﻩ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﺳﺮﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﺏ ﮔﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻠﻮﺩﺭﺩ

ﻣﻔﯿﺪ ﺍﺳﺖ .

ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻮﻫﺎ، ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺳﺮﮐﻪ ﻣﻮﻫﺎ ﺭﺍ

ﺁﺑﮑﺸﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﯽ ﻧﺮﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ .

ﻭﺍﻥ ﺣﻤﺎﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺏ ﮔﺮﻡ ﭘﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺳﺮﮐﻪ ﺑﻪ

ﺁﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﯿﺪ، ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﺍﺯ

ﺑﮑﺸﯿﺪ؛ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺧﺸﮑﯽ ﭘﻮﺳﺖ

ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﭘﻮﺳﺘﯽ ﻧﺮﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ .

…………………………………….

ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ ﭼﺎﯼ ﺧﻮﺭﯼ ﺳﺮﮐﻪ ﺳﯿﺐ ﺳﮑﺴﮑﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ

ﺑﯿﻦ ﻣﯽﺑﺮﺩ .

ﺻﺒﺢ ﮐﻤﯽ ﺳﺮﮐﻪ ﺳﯿﺐ ﻗﺮﻗﺮﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﺳﭙﺲ ﺑﺎ

ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺩﻧﺪﺍﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﯿﺪ، ﻟﮑﻪﻫﺎﯼ ﺩﻧﺪﺍﻥ

ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺩﻧﺪﺍﻥﻫﺎ

ﻣﯽﺷﻮﺩ .

ﯾﮏ ﺟﺮﻋﻪ ﺁﺏ ﺳﺮﮐﻪ ﺳﯿﺐ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺧﺎﺻﯿﺖ

ﺁﻧﺘﯽ ﺑﯿﻮﺗﯿﮑﯽ ﺁﻥ ﺑﺎﮐﺘﺮﯼﻫﺎﯼ ﻣﻌﺪﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ

ﻣﯽﺑﺮﺩ .

ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ ﭼﺎﯾﺨﻮﺭﯼ ﺳﺮﮐﻪ ﺳﯿﺐ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ

ﺁﺏ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﻨﻮﺷﯿﺪ ﮔﺮﻓﺘﮕﯽ ﺑﯿﻨﯽ

ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽﺭﻭﺩ .

……………………………………….

ﺳﺮﮐﻪ ﺳﯿﺐ ﭘﻮﺳﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﻟﮑﻪﻫﺎﯼ

ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽﺑﺮﺩ؛ ﺷﺐ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ

ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺸﻮﺋﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﭘﻨﺒﻪ ﺁﻏﺸﺘﻪ

ﺑﻪ ﺳﺮﮐﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﺑﯿﺪ.

ﺩﺭ ﻟﮕﻦ ﺁﺏ ﮔﺮﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﺮﮐﻪ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ ﻭ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ

ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻣﺎﺳﺎﮊ ﺩﻫﯿﺪ ﺗﺎ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﭘﺎﻫﺎ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻭﺩ .

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




تعريف دوران كودكي

كودك، موهبتي الهي است كه خود منشأ نعمت هاي بي شمار ديگر است. وجود كودك در خانه، فضاي آن خانه را از بركت و مهر و مودت لبريز مي كند. فرزند پاره ي تن والدين و گلي از گل هاي بهشت است.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: فرزند شما در هفت سال اول، گل خوشبويي بر ساقه درخت وجودتان است. كودك يعني نشاط، زندگي، عشق و اميد. او گلي است كه به امانت به دست پدر و مادر سپرده شده تا در راه تكامل و پرورش او بكوشند، به منزل مقصودش برسانند و زمينه هاي رشد و بالندگي او را فراهم آورند.

پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرموده اند: فرزند صالح و شايسته دسته گلي از گل هاي بهشت است كه از جانب خداوند ميان بندگانش تقسيم شده است .

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت




نظريه علماي غرب درمورد تربيت

 لازمه حرفشان اين است كه تربيت، صرف پرورش است و چون بحث آن ها در تربيت اخلاقي بوده و روي عقل و ارداه بحث كرده اند نه روي حس ديني و حس زيبايي، گفته اند تربيت فقط و فقط پرورش نيروي عقل و اراده اخلاقي است و بس و انسان را بر هيچ چيز، چه خوب و چه بد نبايد عادت داد. زيرا عادت مطلقاً بد است.

 چون همين كه چيزي عادت شد بر انسان حكومت مي كند و انسان به آن انس مي گيرد و نمي تواند آن را ترك كند و آن وقت است كه كاري را كه انجام مي دهد نه به حكم عقل و نه به حكم اراده اخلاقي و نه به حكم تشخيص اينكه اين كار، كار خوبي است يا كار بدي، انجام مي دهد. بلكه به حكم اينكه عادتش شده و اگر انجام ندهد ناراحت مي شود، انجام مي دهد[1].

تربيت از نظر بروباخر: نظام بخشيدن به تجهيزات و توانايي هاي فيزيكي، فكري و اخلاقي آدمي براي بهره مندي هاي فردي و اجتماعي و نيز تمركز بخشيدن به اين فعاليت ها و خلاقيت هاي آنان است تا به غايت مورد نظر برسد. تربيت را نبايد همچون فرآيند سازگاري متقابل آدمي با طبيعت خويشتن و غايت هاي هستي دانست.



[1]. مريم اديب، تربيت ديني كودك و نوجوان، نكته ها و روش ها، تهران وزارت آموزش و پرورش، 1390، ص58و 59

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت




تربيت از نظر علماي قديم

 در اين جهت شك و ترديدي نبود كه قسمتي از اخلاقيات را بايد در وجود بشر تكوين كرد و به اصطلاح علماي اخلاق بايد فضايل را به صورت ملكات در انسان ايجاد نمايد. از نظر علماي قديم آدم تربيت شده، آدمي بود كه آنچه را كه فضيلت ناميده مي شود در او به صورت خوي و ملكه درآمده باشد و مادامي كه يك فضيلت بصورت ملكه در نيامده باشد يا به طبيعت ثانوي انسان بدل نشده باشد(حال) است نه فضيلت، زيرا امري زايل شدني است. بايد ملكه شود تا زوالش مشكل باشد.

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت




تربيت غربي و معرفت اسلامي:

 استكبار به دنبال «بردگي نوين» است و شهروندي را مي پروراند كه فاقد كمترين ميزان تفكر، تعقل، شجاعت و كمترين مراجعه به «شعور» باشد و به قول خودشان با تربيت به دنبال ايجاد «عادت هاي مطلوب» هستند. آنها مردمي «مصرف كننده» «بردگاني مطيع» و قابل پيش بيني مي خواهند، درحالي كه عقل و وحي به شدت با هرگونه «عادتي» مخالف است[1].



[1] .مريم اديب، تربيت ديني كودك و نوجوان، نكته ها و روش ها، تهران وزارت آموزش و پرورش، 1390، ص 15.

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت




مربي اصلي كودك كيست؟

به‌طور سنتي، مادرها وظيفه آموزش كـــــودك را برعــهده دارند اما گــــاهي پدر‌ها هم دوست دارند در اين امر دخالت داشته باشند. به غير از آموزش‌هاي شخصيتي، بعــضي رفتارها و كارهاي كوچك‌تر و به ظاهر كم اهميت‌تري هم وجود دارند كه كودك بايد به‌تدريج آن‌ها را از كسي ياد بگيرد. زمان استراحت و خواب، نوع غذا خوردن، بازي كردن، حرف زدن و چيزهايي از اين قبيل، مسائل روزمره‌اي هستند كه كودك در سال‌هاي اول زندگي بايد ياد بگيرد. محققان در يك تحقيق با بررسي روي 112 خانواده كه كودكاني در سنين قبل از مدرسه داشتند به نتايج جالبي دست يافتند. آن‌ها مشاهده كردند در خانه‌هايي كه پدر با كودك بيشتر بازي مي‌كند و ارتباطش با كودك در زمينه بازي‌هاي فكري، ورزش كردن، دويدن و محبت كردن است، والدين با هم همكاري مناسب‌تري در تربيت كودك دارند و مادر راحت‌تر مي‌تواند به كودك آموزش‌هاي لازم را بدهد.

در اين خانواده‌ها اغلب اختلاف كمتري هم در زمينه تربيت كودك وجود دارد. در نقطه مقابل، در خانه‌هايي كه پدر سعي دارد در آموزش كارهايي مانند مراقبت‌هاي روزمره مثل حمام كردن و استفاده از دست‌شويي، مسواك كردن، آماده‌كردن غذا و چيزهايي از اين قبيل دخالت كند، بعد از يك‌سال از نخستين مشاهده محققان، اختلاف‌هاي بيشتري بين والدين در زمينه تربيت كودك به‌وجود آمده است. در اين خانواده‌ها والدين بيشتر از هم در زمينه تربيت كودك ايراد مي‌گيرند و نحوه آموزش‌هاي يكديگر را زير سوال مي‌برند. مخالفت‌هاي والدين در موضوعات مختلف رفتاري در اين خانواده‌ها آشكار‌تر و حتي گاه به‌صورت جرو‌بحث‌هايي در حضور كودك هم مشاهده شد؛ موضوعي كه به‌نظر كارشناسان كاملا بر تربيت كودك تاثير منفي خواهد گذاشت.

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




در تربیت فرزند نقش پدر مهم‌تر است يا مادر؟

 چند سال اول زندگي كودك شخصيت او را شكل مي دهد و او در اين سال ها كنار والدين است .در 2سال اول زندگي، كودك كاملا به مادر وابسته است؛ نيازهاي كودك فقط توسط مادر برآورده مي‌شود و پدر‌ها معمولا تنها شاهد بزرگ‌شدن كودك هستند و نهايت مسئوليت و كمك‌شان، در ارتباط با كارهاي كودك، به‌طور غيرمستقيم و از طريق توجه به مادر و كمك‌كردن به او خواهد بود. با بزرگ‌تر‌شدن كودك و رشد شناختي و شخصيتي او اما نياز ديگري هم به نياز‌هاي ابتدايي او اضافه مي‌شود؛ نياز به تربيت و آموزش از ساده‌ترين رفتارها مانند استفاده از دستشويي گرفته تا حرف زدن و بازي كردن.


  در جامعه مدرن امروزي، عملا بعد از رسيدن كودك به سن مدرسه و ارتباط با ديگر همسالان، كودك بسياري از آموزش‌ها را از معلمان، مدرسه، همسالان و حتي رسانه‌هايي مانند تلويزيون ياد مي‌گيرد اما تا قبل از مدرسه، كودكي كه تنها با والدين خود ارتباط دارد هم نياز به آموزش و تربيت دارد اما واقعا وظيفه اصلي تربيت كودك برعهده كيست؟

 

 تربيت و پرورش يك كودك، شايد مهم‌ترين و سخت‌ترين وظيفه‌اي‌ باشد كه كسي در زندگي برعهده خواهد داشت. نظريات روان‌شناسان مشهوري مانند فرويد و بندورا كه بر تاثير آموزش‌هاي دوران كودكي در شكل‌گيري شخصيت بزرگسالي كودك تاكيد دارند، اهميت نقش والدين را نشان مي‌دهد. بندورا معتقد است رفتار و شخصيت آدمي اكتسابي است يعني بر اثر يادگيري شكل مي‌گيرد. فرويد پا را از اين هم فراتر مي‌گذارد و مي‌گويد تنها تجارب چند سال اول زندگي كوك شخصيت او را شكل مي‌دهد و كودك در سال‌هاي اول تنها در كنار پدر و مادر است.

 

  والدين نخستين الگوهاي رفتاري هستند كه كودك با آن‌ها مواجه است و در بين بقيه افرادي كه در كنار كودك قرار دارند، والدين تاثيرگذارترين هستند. از همان سال‌هاي ابتدايي زندگي، كودك مـــفاهيمي مانند مهرباني، احترام، دوست داشتن، دروغ، خشم و بقيه خصوصيات شخصيتي را از والدين خود الگو مي‌گيرد. او بسياري از اين‌ها را به‌طور ناخودآگاه و حتي بدون تلاش والدين از آن‌ها و از رفتارهاي آن‌ها كسب مي‌كند به همين دليل والدين بايد كاملا نسبت به رفتار‌هاي خود در قبال كودك هشيار باشند.

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت




ضرورت تربیت دینی ونقش مادر در تربیت دینی

مذهب بزرگترین منبع تربیت در خانواده است وهمه فعالیت ها و رفتار اعضای خانواده بر روی آن استوار است و دلیل  هر امری در یک خانواده مسلمان بدان مربوط می شود .

اینکه خانواده های اسلامی سعی دارند همه مسائل زندگی را بر اساس فرامین مذهبی انجام دهند بدان نظر است که معتقدند نیروی کنترل کننده ای است که آدمی را از شهوات و تمایلات نابود کننده که مسلط بر آدمی هستند باز می دارد و زمینه را برای بهره مندی از عقل فراهم می سازد .مذهب به آدمی ایده ال می دهد واز موهو مات وتخیلات دور می سازد . افکار و اندیشه صالح در آدمی به وجود می آورد و انسانی متعالی و در جهت کمال می سازد.مذهب موجب ایجاد قدرت کلمه است و آدمی با استفاده از استعداد صعود که در نهاد او است می تواند از مرحله ی حیوانی اوج بگیرد وبه جنبه الهی برسد.

بر این اساس تربیت دینی برای طفل امری ضروری وحیاتی است.او در زندگی آینده نیازمند به ستون پایداری است که به هنگام تزلزل بدان متکی شود و درمسیر هدف نلغزد وایمان و عقیده چنین ستون پایداری برای اوست.از سوی دیگر آدمی در مواجه با مشکلات و حوادث زندگی اگر در عین تلاش شکست بخوردنیازمند به قدرت تسلّی بخشی است ومذهب چنین زمینه را برای آدمی فراهم می سازد .

نتیجه کلی تربیت دینی به خاطر این اهداف و دیگر این اهداف در زمینه ی تکلیف و انجام وظیفه برای کودک امری ضروری است و باید از خانواده شروع شود.

ادامه دارد…..

 

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت
1 3