نظريه علماي غرب درمورد تربيت

 لازمه حرفشان اين است كه تربيت، صرف پرورش است و چون بحث آن ها در تربيت اخلاقي بوده و روي عقل و ارداه بحث كرده اند نه روي حس ديني و حس زيبايي، گفته اند تربيت فقط و فقط پرورش نيروي عقل و اراده اخلاقي است و بس و انسان را بر هيچ چيز، چه خوب و چه بد نبايد عادت داد. زيرا عادت مطلقاً بد است.

 چون همين كه چيزي عادت شد بر انسان حكومت مي كند و انسان به آن انس مي گيرد و نمي تواند آن را ترك كند و آن وقت است كه كاري را كه انجام مي دهد نه به حكم عقل و نه به حكم اراده اخلاقي و نه به حكم تشخيص اينكه اين كار، كار خوبي است يا كار بدي، انجام مي دهد. بلكه به حكم اينكه عادتش شده و اگر انجام ندهد ناراحت مي شود، انجام مي دهد[1].

تربيت از نظر بروباخر: نظام بخشيدن به تجهيزات و توانايي هاي فيزيكي، فكري و اخلاقي آدمي براي بهره مندي هاي فردي و اجتماعي و نيز تمركز بخشيدن به اين فعاليت ها و خلاقيت هاي آنان است تا به غايت مورد نظر برسد. تربيت را نبايد همچون فرآيند سازگاري متقابل آدمي با طبيعت خويشتن و غايت هاي هستي دانست.



[1]. مريم اديب، تربيت ديني كودك و نوجوان، نكته ها و روش ها، تهران وزارت آموزش و پرورش، 1390، ص58و 59

موضوعات: اخلاقی و تربیتی, خانواده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...