گلدسته سحر گفت : علیاً ولی الله

در سجده پدر گفت : علیاً ولی الله

دلسوخته ای زمزمه کرد اشهدُ انّ

دلسوخته تر گفت : علیاً ولی الله

گفتند به قاری که تو را سوز صدا چیست؟

با صوت شِکر گفت : علیاً ولی الله

خیبر چو به دستان علی کنده شد از جا

دیوار به در گفت : علیاً ولی الله

شمشیر دو دم چون به مصاف سپر آمد

در گوش سپر گفت : علیاً ولی الله

اندر شب معراج، علی، مرد شجاعت

در اوج خطر گفت : علیاً ولی الله

یک چشم، گنهکار شد و غیر علی دید

آن چشم دگر گفت : علیاً ولی الله

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...