“درد و دل” یا “درد دل”

اسمی که ما روی شکوه و شکایت کردنمون از زندگی و مسائلش و شرایطی که توش هستیم می گذاریم، و شروع می کنیم به در میون گذاشتن اینها با دیگران، به این امید که شاید خودمون رو سبُک تر کنیم غافل از اينكه درد و دل کردن هیچوقت آدم رو سبُک نمی کنه!

 

آخه مگه می شه با تمرکز روی دردها و مشکلات و انتقال این احساسات منفی به ديگران، حال آدم بهتر بشه؟ تازه حال طرف مقابل رو هم بد می کنیم.

جالبه که هیچوقت هم دنبال راه حل نيستيم و تا طرف مقابل سعی می کنه یه راه حلی بهمون بده، زود عصبی می شیم و می گیم: “ای بابا، تو هم که اصلاً متوجه نمی شی من چی می گم، نمی خوام واسه من راه حل بدی دانشمند، تو فقط به حرفام گوش کن!”

 

طرف مقابل چه گناهی کرده که باید به دردای تو گوش بده و حال خوش اونروزش رو به خاطر این فداکاری بیهوده خراب کنه؟

 

ما یاد گرفتیم دردامونو با دیگران تقسیم کنیم، در حالیکه این اشتباهه! دردات رو برای خودت نگه دار و شادی هات رو با دیگران تقسیم کن! هر چیزی رو که تقسیم کنی بیشتر می شه، پس شادی هاتو با تقسیم کردن بیشتر کن، و به بهتر شدن حال دیگرون هم کمک کن!

 

اما یه راه حل هم واسه دردات دارم. وقتی که احساس سنگینی می کنی از فشار دردها و غُصّه هات، بهترین کار اینه که قلم و کاغذ برداری و بنویسیشون، اینجوری خالی می شی و اونوقت دنبال راه حل براشون باش!

نوشتن معجزه می کنه، وقتی که می نویسی و می نویسی آروم آروم الهامات درونیت رو دریافت می کنی و خیلی چیزها برات روشن می شه. هم احساس سبُکی بیشتری می کنی هم خیلی چیزها رو درک می کنی که قبلاً قادر به درکشون نبودی. راه حل های زیادی پیدا می کنی و بعد می بینی که دیگه مسائل و مشکلات و دردات برات خیلی ساده تر و معمولی تر و کوچیک تر از اونی هستن که فکر می کردی.

کوه دردات کم کم به کاه تبدیل می شه و دلت سبُک می شه…

حتماً امتحانش کن تا نتیجش رو به مرور ببینی!

 

پس یادت نره از این به بعد

درد و دل کردن با دیگران ممنوع!!!

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...