✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 190
  • دیروز: 823
  • 7 روز قبل: 8026
  • 1 ماه قبل: 26864
  • کل بازدیدها: 813605

 



تفکر نادرست از نگاه مار

شبی ماری بزرگ وارد کارگاه نجاری می شود برای پیدا کردن غذا همینطور که مار گشتی میزد بدنش به اره گیر میکند و کمی زخم میشود.
مار خیلی ناراحت می شود برای دفاع از خود اره را گاز می گیرد که سبب خونریزی دور دهانش می‌شود، او نمی فهمید که چه اتفاقی افتاده و از اینکه اره دارد به او حمله میکند و مرگش حتمی است تصمیم میگیرد برای آخرین بار از خود دفاع کرده و هر چه شدیدتر حمله کند، دور اره بدنش را پیچاند و هی فشار داد.

نجار صبح که امد، روی میز بجای اره لاشه ی مار بزرگ و زخم آلود دید که فقط و فقط بخاطر بی فکری و خشم زیاد مرده بود.

مراقب باشیم با تفکر نادرست مانند مار داستان نشویم.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




مهمترين خاطره كشتيِ ابراهيم بر مي گردد به قهرماني باشگاه ها در سال هاي آخر قبل از انقلاب كه مسابقات انتخابي
كشوري نيز به شمار مي آمد. ابراهيم در آن زمان در اوج آمادگي به سر مي برد و هركسي يك مسابقه از ابراهيم مي ديد
مي گفت :"امسال تو 74 كيلو هيچكس حريف ابراهيم نمي شه.”
مسابقات شروع شد و ابراهيم يكي يكي حريف ها رو از پيش رو برمي داشت و با چهار كشتي كه برگزار كرد به نيمه نهائي رسيد اكثر كشتي ها رو هم يا ضربه مي كرد يا با امتياز بالا مي برد.
با اون شور و حالي كه داشت گفتم: “امسال ديگه يه كشتي گير از باشگاه ما مي ره تيم ملي ” ديدار نيمه نهائي هم با اينكه حريفش خيلي مطرح بود ولي ابراهيم با اقتدار برنده شد و به فينال رفت. حريف پاياني او آقاي محمود .ك بود كه همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاي جهان شده بود. قبل از شروع فينال رفتم رختكن پيش ابراهيم و گفتم: “من كشتي هاي حريفت رو ديدم.خيلي ضعيفه، از اين كشتي قبلي راحت تر مي توني ببري. فقط ابرام جون ، تو رو خدا خوب كشتي بگير، من شك ندارم امسال برا تيم ملي انتخاب مي شي ” ابراهيم هم بندهاي كفشهاش رو بست و در حالي كه مربي آخرين توصيه ها را به ابراهيم گوشزد مي كرد، با هم به سمت تشك رفتند. وقتي ابراهيم روي تشك رفت، من در بين تماشاگرها رفته بودم و داشتم نگاهش مي كردم، حريف ابراهيم داشت با او حرف مي زد و او هم سرش رو به علامت تائيد تكون مي داد. بعد هم حريف ابراهيم يك جائي رو بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد. من هم برگشتم و نگاه كردم. ديدم يه پيرزن، تسبيح به دست، اون بالاي سكوها نشسته.نفهميدم چي گفتن و چي شد ولي ابراهيم خيلي بد كشتي رو شروع كرد و همه اش دفاع مي كرد. بيچاره مربي ابراهيم، اينقدر داد زد و راهنمائي كرد كه صداش گرفت. ولي ابراهيم انگار هيچي از حرفاي مربي و حتي داد زدن هاي من رو نمي شنيد و فقط داشت وقت رو تلف مي كرد. حريف ابراهيم با اينكه اولش خيلي ترسيده بود ولي جرأت پيدا كرد و هي حمله مي كرد. ابراهيم هم با آرامش خاصي مشغول دفاع بود. داور اولين اخطار و بعد هم دومين اخطار رو به ابراهيم داد و در پايان هم ابراهيم باخت و حريف ابراهيم قهرمان 74 كيلو شد.
داور وقتي دست حريف را بالا مي برد ابراهيم مي خنديد و خوشحال بود انگار كه خودش قهرمان شده. بعد هم دو تا
كشتي گير يكديگر رو بغل كردند. حريف ابراهيم در حالي كه از خوشحالي گريه مي كرد خم شد و دست ابراهيم رو بوسيد. دو تا كشتي گير در حال خارج
شدن از سالن بودن كه از بالاي سكوها پريدم پائين و آمدم سمت ابراهيم و داد زدم: “آدم عاقل، اين چه وضع كشتي بود. بعد هم از زور عصبانيت با مشت زدم به 8بازوي ابراهيم ” و گفتم: “آخه اگه
نمي خواي كشتي بگيري بگو، ما رو هم معطل نكن". ابراهيم خيلي آرام و با يه لبخند هميشگي گفت: ” اينقدر حرص نخور” بعد هم سريع رفت تو رختكن و لباس هاش رو پوشيد و سرش رو انداخت پائين و رفت.
از زور عصبانيت كارد مي زدن خونم در نمي اومد، همينطور به دروديوار مشت مي زدم. نيم ساعت نشستم و وقتي كمي آروم شدم. راه افتادم كه برم بيرون.
جلوي در ورزشگاه همان حريف فينال ابراهيم رو ديدم كه با مادر و كلي از فاميلهاشان دور هم ايستاده بودن و خيلي خوشحال بودن. يكدفعه همان آقا من رو صدا كرد. برگشتم و با اخم گفتم:” بله ؟” آمد به سمت من و گفت: “من متوجه شدم شما رفيق آقا ابرام هستيد،درسته ؟ ” با عصبانيت گفتم:” فرمايش؟” ادامه داد: “آقا عجب رفيق با مرامي داريد. من قبل مسابقه به آقا ابراهيم گفتم شك ندارم كه از شما مي خورم، اما هواي ما رو داشته باش، مادرم وبرادرام اون بالاي سالن نشسته اند،مواظب باش ما خيلي ضايع نشيم “. بعد ادامه داد: “رفيقتون سنگ تموم گذاشت نمي دوني مادرم چقدر خوشحاله “، بعد هم گريه اش گرفت و گفت: “من تازه ازدواج كردم و به جايزه نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم، نمي دوني چقدر خوشحالم". من هم كه مانده بودم چي بگم كمي سكوت كردم و گفتم:
“رفيق جون ، اگه من جاي داش ابرام بودم، با اين همه تمرين و سختي كشيدن اين كار رو نمي كردم. اين كارا مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه". از آن پسر خداحافظي كردم و نيم نگاهي به اون پيرزن خوشحال و خندان انداختم و حركت كردم. بين راه به كار ابراهيم فكر مي كردم، اينجور گذشت كردن اصلاً با عقل جور در نمي ياد.
با خودم فكر مي كردم كه پوريايِ ولي وقتي فهميد كه حريفش به قهرماني تو مسابقه احتياج داره و حاكم شهر، اونها رو اذيت كرده، به حريفش باخت اما ابراهيم…
ياد تمرين هاي سختي كه ابراهيم توي اين مدت كشيده بود افتادم و به ياد لبخندهاي اون پيرزن و اون جوون،
يكدفعه گريه ام گرفت.عجب آدميه اين ابراهيم!


 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




 


 دانستنی های امام صادق (ع)

 امام صادق(ع) ، کسی است که خود ، به این گنج ها دست یافته است ، پس؛ نشانی هایش همه درست است ، با دقت ، پایت را جای پای امام خود بگذار و برو ، تا تو هم به این گنج ها دست یابی.

بسم الله

 امام صادق علیه السلام فرمودند: ⬇️

 ۱- طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخاء.
 بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.

 ۲-طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة.
 تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه گیری (مثبت و سازنده) یافتم.

 ۳- طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»
 سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدای تعالی و رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) یافتم.

 ۴- طلبت السرعة فی الدخول الی الجنة، فوجدتها فی العمل لله تعالی.
 سرعت در ورود به بهشت را جستجو نمودم،پس آن را در کار خالصانه برای خداوند تعالی یافتم.

 ۵- طلبتُ حب الموت، فوجدته فی تقدیم المال لوجه الله.
 دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.
(برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس، تو پیش فرست )

 ۶- طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فی ترک المعصیة.
 شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.

 ۷- طلبت رقة القلب، فوجدتها فی الجوع و العطش .
 رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.

 ۸- طلبت نور القلب، فوجدته فی التفکر و البکاء.
 روشنی قلب را جستجو نمودم،پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.

 ۹- طلبت الجواز علی الصراط، فوجدته فی الصدقة.
 (آسانی) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.

 ۱۰- طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاة اللیل.
 روشنی رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.

 ۱۱- طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الکسب للعیال.
 فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.

 ۱۲- طلبت حب الله عزوجل، فوجدته فی بغض اهل المعاصی.
 دوستی خدای تعالی را جستجو کردم، پس آن را در دشمنی با گناهکاران یافتم.

 ۱۳- طلبت الرئاسة، فوجدتها فی النصیحة لعباد الله.
 سروری و بزرگی را جستجو نمودم،پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.

 ۱۴- طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قلة المال.
 آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در کمی ثروت یافتم.

 ۱۵- طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر.
 کارهای پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شکیبایی یافتم.

 ۱۶- طلبت الشرف، فوجدته فی العلم.
 بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.

 ۱۷- طلبت العبادة،فوجدتها فی الورع.
 عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزکاری یافتم.

  ۱۸- طلبت الراحة، فوجدتها فی الزهد.
 آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.

 ۱۹- طلبت الرفعة، فوجدتها فی التواضع.
 برتری و بزرگواری را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنی یافتم.

 ۲۰- طلبت العز، فوجدته فی الصدق.
 عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم، پس آن را در راستی و درستی یافتم.

 ۲۱- طلبت الذلة، فوجدتها فی الصوم.
 نرمی و فروتنی را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.

 ۲۲-طلبت الغنی، فوجدته فی القناعة.
 توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.
(قناعت ،توانگر کند مرد را
خبر کن،حریص جهانگرد را )

 ۲۳- طلبت الانس، فوجدته فی قرائة القرآن.
 آرامش و همدمی را جستجو نمودم،پس آن رادرخواندن قرآن یافتم.

 ۲۴- طلبت صحبة الناس، فوجدتها فی حسن الخلق.
 همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.

 ۲۵- طلبت رضی الله، فوجدته فی برّ الوالدین.
 خوشنودی خدای تعالی را جستجو نمودم، پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.
 


 مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۳ - ۱۷۴، ح ۱۳۸۱۰.

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

دیوان #اشعار امام خمینی(ره)



خـــرّم آن روز كــه ما عاكف ميخانه شويم
از كف عقل، بــرون جسته و ديوانه شويم

بشكنيــــــــــــــم آينه فلسفه و عرفان را
از صنمخــــــــــانه اين قافله، بيگانه شويم

فارغ از خـــــــــانقه و مدرسه و دير شده
پشت پايى زده بر هستى و فرزانه شويم

هجرت از خويش نموده، سوى دلدار رويم
والــــــه شمع رُخش گشته و پروانه شويم

از همــــــــــــه قيد بريده، ز همه دانه رها
تا مگــــــــــــر بسته دام بت يكدانه شويم

مستى عقل ز سر برده و آييم به خويش
تا بهـــــــــــوش از قدح باده مستانه شويم

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 

 

این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت
کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت
هر کس سخنی از سر سودا گفتند
زان روی که هست نمیداند گفت
(خیام)

میزان محتوی عمل است نه صورت عمل . شمشیر علی بن ابی طالب (ع) و فرو آوردن آن بر دشمن ،شمشیر زدن بر دشمن و آن را کشتن امری است که همه جا واقع میشود ارزش به آن است که در قلب امام علی (ع) چه میگذشته است و مرتبه اخلاص اوچه اندازه بوده است.


صحیفه امام خمینی (ره)
ج16ص197

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 اگر صاحب جواهر فلان طور زندگی می کرد


 
به اتفاق اعضای شورای مرکزی ائمه ی جمعه خدمت امام رفته بودیم. … ایشان، نصایحی فرمودند . … ایشان از مرحوم صاحب جواهر یک مثل زدند و فرمودند: اگر قرار بود صاحب جواهر فلان طور (به یک زندگی اشاره کردند) زندگی کند، یک صفحه هم نمی توانست بنویسد بعد گفتند آیا میدانید ایشان، جواهر را در چه شرایطی نوشته است؟ آن وقتها در نجف، سرداب هم معمول نبود . ایشان، در اتاقی همسطح زمین نشسته بود و پنجره ی اتاق را بالا زده بود، تا یک مقدار باد و نور بیاید آن وقتها، پنجره ها کشویی بود که گاهی هم پایین می افتاد. در چنین شرایطین، ایشان پای پنجره نشسته بود و جواهر را می نوشت امام می فرمودند که نسیم، نسیم خنک نبود؛ بلکه نسیم نجف بود که گرمای زیادی داشت.

☀️ من در فصل تابستان، در نجف نبوده ام؛ اما تابستان شبیه نجف را که می گفتند شبیه نجف است دیده ام. تابستان ایرانشهر را به خاطر دارم که باد آن، مثل گرمایی که از تنور بلند می شود، صورت انسان را می سوزاند. اصلا خود آن باد، آزار دهنده بود و انسان می گوید، خدا کند که این باد قطع بشود!

  مرحوم صاحب جواهر در چنان وضعیتی کنار پنجره نشسته بود، تا از آن نسیم به او بخورد و چنین کتاب با عظمتی را آن هم در شش جلد بنویسد. امام می فرمودند، اگر صاحب جواهر، فلان طور زندگی می کرد، نصف صفحه هم نمی توانست بنویسد.

سخنرانی در دیدار اعضای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه قم ۱۳۶۱/۰۵/۱۲

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




خاطراتی با امام 
یک مرجع بزرگ در خدمت چند نوجوان

زمانی که امام در پاریس بود، اغلب در آن جا می دیدم که او برای 5 یا 6 نوجوان دختر و پسر، جلسه ای ترتیب داده، با آنها صحبت می کند و برای آماده کردن و روشن کردن آنها، وقتی طولانی صرف می کند. گاهی من تعجب می کردم از این که مثلاً یک مرجع بزرگ، نشسته و برای عده ای نوجوان، اوضاع سیاسی را تحلیل و یا اسلام را تشریح می کند. 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

دیوان #اشعار امام خمینی(ره)

 

 

مــن در اين باديــــــه صاحبنظرى مـــى‏جويم
راه گــــــم كــــــرده‏ام و راهبرى میجويم

از ورق پــــــاره عرفان، خبرى حـــاصل نيست
از نـــــــهانخــــانه رندان، خبرى میجويم

مسند و خــــرقه و سجــاده ثمـــربخش نشد
از گلستـــــــان رُخ او، ثمــــــرى میجويم

ايمنــــــى نيست در اين وادى ايمـن، مــــا را
من در اين وادى ايمن، شجرى میجويم

تــــــرك ميخـــــــانه و بتخانه و مسجد كردم
در ره عشقِ رُخت، رهگـــــذرى میجويم

سفــــر از هيچ به سوى همه چيزم، در پيش
لنگ لنگـــــــن روم و همسفرى میجويم

گفته بودى كه ره عشق، ره پر خطرى است
عــــــاشقم من كه ره پر خطرى میجويم

اندر اين ديـــــر كهــــن، ريخته شد بال و پرم
بـــــــهر منزلگه خود، بال و پرى میجويم

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




  شگرد اقتصادی ملانصرالدین

ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد و مردم با نیرنگی، حماقت او را دست می‌انداختند. دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود و یکی از نقره، اما ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.

این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد می آمدند و دو سکه به او نشان می دادند و ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.

تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه ملانصرالدین را آنطور دست می‌انداختند، ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت می آید و هم دیگر دستت نمی اندازند.

ملانصرالدین پاسخ داد: ظاهرا حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمی دهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آن هایم.

شما نمی دانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آورده ام. اگر کاری که می کنی، هوشمندانه باشد، هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند
 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




سلامٌ عَليٰ آل يٰس

اي آسمان هميشه بخشنده…!

اينكه بدانم نهايت و پايان راه ديدار توست، غرق آرامش ميشوم، ولي زيباتر اينكه قدم به قدم در مسير با تو باشم…
 چه مسيري ميشود آن جاده كه همسفرم تو باشي

اي آرزوي آل محمد(صلوات الله عليهم)ظهور كن…

اين شام تيره را به رُخَت صبحِ نور كن…☀️

تا فاطمه به قامت رعناي تو بنگرد…

از كوچه هاي شهر مدينه عبور كن….

اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 
خوشبختی؛
سه ستون دارد.

فراموش ڪردن
تلخی های
دیروز”

غنیمت شمردن
شیرینی های
امروز

امیدواری
به فرصت های
فردا
روز و روزگار به کامتون

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﯾﮑﺘﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ !!!
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺸﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻨﮕﺎﺭﯾﻢ ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ،
ﭼﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ،
ﭼﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﯿﮕﺮﯾﺪ.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺧﺘﻦ ﺷﺎﺩﯾﻬﺎﺳﺖ .
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻨﺮ ﻫﻢ ﻧﻔﺴﯽ ﺑﺎ ﻏﻢ ﻫﺎﺳﺖ .
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻨﺮ ﻫﻢ ﺳﻔﺮﯼ ﺑﺎ ﺭﻧﺞ ﺍﺳﺖ.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺭﻭﺯﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺍﺳﺖ …

دلتان لبریز عشق الهی
و ﺯﻧﺪگیتان سرشار از شادي و موفقيت ..

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خداوندا …

وقتی تو را صدا میزنم

چه ظرفیت عظیمی دارم برای مهر ورزیدن

می توانم مهربانتر از فرشته ها باشم …

می توانم همه را و همه چیز را زیباتر ببینم …

آنقدر از تو سرشار می شوم که می توانم همه دنیا را در یک سطر بخوانم

می توانم انقدر بنویسم، که از نوشته هایم جز کلمه ای روشن و نورانی باقی نماند …

الهی

می دانم هر آنچه که باید از جانب تو به من برسد

در بهترین زمان و بهترین مکان نصیبم خواهدشد

خود را و فرجام آنها را به تو می سپارم ….

فروانی نعمت هایت را شاکرم
 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




 

آدمایی که هیچ ربطی به اسلام و اهل بیت ندارن…چون 4 رکعت نماز می خونن و یک ظاهر اسلامی برا خودشون درست کردن میگن ما اسلامیم!!
و هر کی جلو ما وایسه میشه کی …؟ ضده اسلام!!
بعد این جوون سرش باید کجا گرم باشه ؟؟
صبح تا شب بره عکس سلفی بگیره و ….با یه خود شیفتگی محض بذاره تو فیس بوک و …. .” ببین … ! من و فلانی ! یهویی!!!!.".حالا خیلی مثلا خوشگلی؟!!
کل دغدغش اینه که تو صفحش چندتا لایک براش بزارن !
این می خواد منتظر مهدی باشه ؟؟!!!

تو “وایبر” و “واتس اپ ” و… چرت و پرت بــفرستن برا هم دیگه….مزخرفات بفرستن برا هم دیگه……حالا کاره درست حسابی انجام بده باز آدم دلش نمی سوزه …….بره صبح تا شب , هفت ساعت هشت ساعت وبگردی کنه …..
اونا هم بلدن خوب تیتر بزنن… !!
یه تیترایی میزنن که ادم بره نگاه کنه. بعد میری تو صفحه هاش یه لحظه بخونی ….
یدفعه می بینی ادم یه ساعت داره تو سایته همین جوری میچرخه…
کسی که باید منتظر مهدی باشه گیجه این کاراست؟؟؟؟ترک گناه کنید و کار کنین برای امام زمان !استفاده کنین از این بستر…!

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت






امام حسین علیه السلام با اینکه خود قران ناطق هستند، در عین حال اشتیاق فراوانی به تلاوت قران داشتند، تا آنجا که شب عاشورا برای انجام اموری، از جمله تلاوت قران، از دشمن مهلت خواستند.


در آن شب با شنیدن تلاوت آیات قران توسط امام و راز و نیاز ایشان با خداوند، تعداد 30 نفر از لشکریان عمر سعد راه هدایت را یافتند و به اردوگاه امام پیوستند و در پیشگاه امام به شرف شهادت نایل آمدند.


امام علیه السلام در روز عاشورا در مقامات مخصوصی قرآن تلاوت کردند، یکی از آن موارد، زمانی بود که فرزندش علی اکبر در برابر سپاه دشمن قرار گرفت و این تلاوت قرآن همچنان تداوم یافت تا زمانی که سر مبارک حضرت بر بالای نیزه، آیاتی از سوره کهف را تلاوت نمود.

 

 

 خصائص الحسینیة

 

از کتاب خصائص الحسینیه مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 
السلام علیک یا صاحبی و یا مولای….

سلام ای مولای غریب و تبعیدشده به صفحات آخر تاریخ و دنیا…
سلام ای مولای زندانی شده ی گناهان منه گناه پیشه…
سلام ای عشق….
سلام برتو هنگامی که چشمان زیبایت را به روی نامهربانی های من باز میکنی…
و آفتاب از شوق چشمان تو که باز میشوند طلوع میکند…
سلام برتو هنگامی که با قامت دلربایت به نماز می ایستی مولای من…
سلام برتو هنگامی که مینشینی؛به رکوع میروی ،سجده میکنی…
سلام بر تو مولای من هنگامی که قرآن میخوانی و تفسیر میکنی…
سلام برتو وقتی خودت برای ظهورت دعا میکنی…
سلام برتو وقتی برای منه نالایق استغفار میکنی…
سلام برتو ای کشتی نجات عالم… ای آرامش اهل زمین… سلام مولای من…سلام…

میدانم که دوستم داری این محبت توست که زنده ام نگاه داشته است میان این همه روزمرگی…
مولاجان…تاکی بیقرار تو باشمو آرامش حضورت را تجربه نکنم…؟

خدایا باقیمانده از غیبت امام زمان (عج) رو بر ما ببخش و ظهور مولایمان را برسان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 
#یابن_طاها

نباشد بي تو عالـم را صـفایي
نه دین را بي تولّایـت بهـایي

مگر من دست برمي دارم از تو
تو جـاني، دلـربایي، مقـتدایي


#سلام_علی_آل_یاسین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج


 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




گاهی بهترین ها را بعد از
تلخترین تجربه ها به تو میدهد تا
قدر زیباترین
چیزهایی که بدست آورده ای بدانی
آرزوهایت راصدا بزن
خوشبختی نزدیکت است
مهربانی رابه قلبت بسپارو
قلبت رابه خدا

 آرزوها
 پيله هايى در دل هستند
 كه با اميد
 چون پروانه اى بال گشوده
 و به سوى خدا اوج ميگيرند

 اميدوارم پروانه ى آرزوهايتان
 بر زيباترين گلهاى اجابت بنشيند

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 خوش شانسی را تجسم کنید…

خودتان را به عنوان یک فرد خوش شانس تصور و تجسم کنید،
کسی که به سادگی می‌تواند، آنچه را که می‌خواهد، بدست آورد.
تجسم کنید که پنجره‌های روح خود را باز کرده‌اید تا هوای تازه وارد آن شود.
شما در حال گرفتن انرژی مثبت از جهان کائنات هستید.
به دنبال تایید و پذیرش اطرافیان و دوستان خود نباشید،
محکم و با شناخت به دنبال خواسته‌های خود بروید. سعی کنید خود را در آن شرایط با تمام جزییات ببینید.
جزئیات خواسته خود را ریز به ریز با دقت، تجسم کنید.
تجربه و احساسات یک فرد “خوش شانس” را به خود بگیرد و در آن غرق شوید.
همین حالا چشمانتان را ببندید و تجسم خلاق خود را شروع کنید.
بله همین حالا…

↩️عبارت تاکیدی↪️
من همواره در هر کاری موفق و پیروز هستم.
 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


...


 

ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻔﺖ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﻨﯿﺪ: ﺗﻨﻔﺮ، ﻋﻼﻗﻪ، ﻟﺬﺕ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ، ﺧﺸﻢ، ﻏﻢ ﻭ ﺗﺮﺱ. ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺮﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻔﺖ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ!


 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اين متن آرامش خاصي داره بخونيد ولذت ببريد.
خداوندا …
خداوندا تو ميداني که من دلواپس فرداي خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زيبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهايت
مرا تنها تو نگذاري
که من تنهاترين تنهام؛ انسانم
خدا گويد :
تو اي زيباتر از خورشيد زيبايم
تو اي والاترين مهمان دنيايم
تو اي انسان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع کن …
يک قدم با تو
تمام گامهاي مانده اش با من

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




تفسیر کوتاه  آیه قرآن

وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ{۴۸}

و بترسيد از روزی که هيچ کس ديگری را به کار نيايد و هيچ شفاعتی از کسی پذيرفته نگردد و از کسی عوضی نستانند و کسی را ياری نکنند(۴۸)
 

  در اين آيه به برخى باورهاى غلط و اميدهاى نابجاى يهود، اشاره شده است.

 آنان گمان مى ‏كردند كه در روز قيامت اجدادشان، شفيع آنان خواهد شد. چنانكه بت‏ پرستان، بت‏ها را شفيع خود مى‏ پنداشتند.
 برخى از آنان قربانى كردن را كفّاره‏ ى گناهان دانسته و اگر پول نداشتند، يك جفت كبوتر را سر مى ‏بريدند.
 گروهى از آنان به همراه مرده، طلا و زيورآلات دفن مى ‏كردند تا مرده به عنوان جريمه‏ ى گناهانش بپردازد.
 غافل از آنكه قيامت بر خلاف دنياست، كه برخى با پول و پارتى و يا حمايت گرفتن از قدرت‏ها، بر مشكلاتشان پيروز مى ‏شوند.

  در روز قيامت، تمام سبب‏ها قطع؛ و نسبت‏ها محو؛ و زبان عذرخواهى بسته مى ‏شود؛ مال و فرزند كارآيى ندارند؛ و خويشاوندى نيز ثمرى ندارد؛ قدرت‏ها پوچ مى‏ شوند؛ و شفاعت بدون اذن خداوند پذيرفته نمى ‏شود؛ و فديه پذيرفته نمى‏ شود.

 بحثى درباره شفاعت
شفاعت از كلمه «شفع» به معناى جفت است، يعنى افرادى كه مايه ‏اى از ايمان و تقوى و عمل داشته و در آن روز كمبودى دارند، لطفى به آن مايه‏ ها اضافه مى‏ شود و در اثر جفت و همراه شدن با لطف اولياى الهى، از قهر خداوند نجات مى‏ يابند.y
 بنابراين شفاعت، تنها شامل كسانى مى‏ شود كه تلاشگرند، ولى در راه مانده‏ اند و نياز به قدرتى دارند كه در كنار آنان باشد.

  حدود سى آيه از قرآن مربوط به شفاعت است كه به چند دسته تقسيم مى ‏شوند:
1- آياتى كه شفاعت را نفى مى‏ كنند، مانند: «يومٌ لا بيعٌ فيه ولا خلّةٌ ولا شفاعةٌ»، روزى كه معامله و دوستى و شفاعت در آن نيست.
2- آياتى كه شفاعت را مخصوص خداوند مى ‏دانند، مانند: «مالكم من دونه من ولّى ولا شفيع»، غير از او هيچ ياور و شفاعت كننده ‏اى نيست.
3- آياتى كه از شفاعت ديگران با اذن خداوند ياد مى ‏كنند، مانند: «من ذا الذّى يشفع عنده الاّ باذنه»، چه كسى در نزد او (خداوند) شفاعت مى‏ كند مگر به اذنش؟
4-آياتى كه شرايط شفاعت شوندگان را بيان مى‏ كنند، مانند:
 الف: شفاعت براى كسى است كه مورد رضايت خدا باشد.
 ب: براى ظالمان، دوستدار و شفيعى نيست.
 ج: فرشتگان براى كسانى كه ايمان آورده‏ اند، دعا واستغفار مى ‏كنند.

  با توجّه به آيات فوق، معلوم مى‏ شود كه شفاعت بى ‏قيد و شرط نيست و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، بايد واجد شرايطى باشد و اگر كسى شرايط شفاعت را دارا نباشد، هر چند همسر پيامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمى ‏گيرد.
چنانكه همسر نوح و لوط عليهما السلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند.

  بنابراين شفاعتى سازنده است كه انسان را با اولياى خدا پيوند دهد و مانع يأس او شود. ولى اگر ايمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همانگونه كه مسيحيان عقيده دارند كه عيسى فدا شد تا گناهان ما بخشيده شود، هرگز قابل قبول نيست.

 تفسیر نور
 

موضوعات: دینی مذهبی  لینک ثابت




 

اگر به جاى محبتی که به کسی کردی
از او بی‌مهری دیدی،مأیوس نشو!
چون برگشت آن محبت را
از شخص دیگری
در زمان دیگری
در رابطه با موضوع دیگری
خواهی گرفت
شک نکن
فقط خوب باش و خوب بمان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

انتخاب درست کسانی که با آنها زندگی می کنید، کار می کنید و تعامل دارید، بیشتر از هر عامل دیگری بر احساسات و موفقیت شما تاثیر می گذارد.

همین امروز تصمیم بگیرید که با افراد برنده، مثبت، شاد، خوش بین و کسانی که در زندگی اهداف بزرگ دارند معاشرت کنید.

به هر قیمتی از افراد منفی دوری کنید.

این افراد، سرچشمه اصلی بیشتر ناراحتی های زندگی هستند.

مصمم شوید که از هم اکنون، دیگر افراد منفی و اضطراب آور را به زندگی تان راه ندهید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت






روزی قرار بر اعدام قاتلی شد . وقتی قاتل به پای چوبه دار رفت و طناب را دور گردن او آویختند، ناگهان روانشناس سر رسید و بلند داد زد دست نگه دارین. آنها از دار زدن مرد منصرف شدند و گوش به سخنان روانشناس سپردند. روانشناس رو به حضار گفت :مگر نه اینکه این مرد قاتل است و باید کشته شود ؟ همه جواب دادند بله. روانشناس ادامه داد: پس بگذارید من به روش خاصی این مرد را بکشم . همه قبول کردند. سپس روانشناس مرد را از بالای دار پایین آورد و او را روی تخته سنگی خوابانید و چشمانش را بست و به او گفت :
ای مرد قاتل من شاهرگ تو را خواهم زد و تو به زودی خواهی مرد . همه از این گفته روانشناس تعجب کردند روانشناس تکه ای شیشه از روی زمین برداشت و روی دست مرد کشید مرد احساس سوزش کرد . ولی حتی دستش یک خراش کوچک هم بر نداشت . سپس روانشناس قطره چکانی برداشت و روی دست مرد قطره قطره آب می‌ریخت و مدام ب او میگفت: تو خون زیادی از دست دادی و ب زودی خواهی مرد . مرد قاتل خیال میکرد رگ دستش زده شده و به زودی میمیرد، در صورتی که دستش خراش کوچک هم نداشت .
مدتی گذشت و دیدند که قاتل دیگر نفس نمیکشد او مرده بود ولی با تیغ؟؟؟؟ با دار؟؟؟ خیر… او فقط و فقط با زهری به اسم تلقین مرده بود.
پس از این بعد اگه یک مریضی کوچک و یا مشکلی داشتید با تلقین منفی بزرگش نکنید، چون تلقین نداشته ها را به داشته ها تبدیل میکند.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




قرأن و معنويت:
 

تو تهران یکی می گفت :
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی…!
که آزادانه فریاد می زنند :
آزادی !
آزادی !
آزادی !
و عابران خسته می پرسیدند :
_آزادی چند ؟
من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد:
_آزادی کجاست ؟!
و راننده با لحن معنی داری گفت :
” رد کردی؛ آزادی قبل از انقلاب بود! “
 به او گفتم:
از سمت غرب که نگاه کنی آزادی قبل از انقلاب قرار دارد،
ولی از سمت امام حسین ( ع ) آزادی بعداز انقلاب قرار دارد .

  شما کدام طرف ایستاده اید ؟

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


...


 

‍ با آنانکه تو را با خمینی کبیر با کنایه ای تلخ قیاس میکنند میگویم :
تو را خمینی زمانه ی خویش میدانم!
خمینی ها اگر بودند خود نیز در این زمانه راه تو را پی می گرفتند!

تو تنها روزنه ای هستی که در نهان آن تجلی ظهور را استشمام می کنم

خامنه‌ای بمان ای یادگار خمینی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





بسم رب الحسین (ع)

اِنَّ الْحُسين مِصباحُ الْهُدي وَ سَفينَة الْنِّجاة

 

از کتاب خصائص الحسینیه

نوشته ی مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری

 

ممکن است در میان گناهان #انسان، #گناهان و #سیئاتی باشد که اعمال #حسنه را حبط کند.

در #وسایل_حسینی اعمال صالحی هست که در نامه ی عمل افراد به #ثبت می رسد، که خوشبختانه از اعمال خود فرد به حساب نمی آید تا در معرض #حبط قرار گیرد.


چنانچه در #روایات مربوط به #فضیلت زیارت #امام حسین علیه السلام آمده است

برای #زائر، حجی از حج های پیامبر نوشته می شود و حجی که #پیامبر انجام دهد از اعمال #شخص نیست تا حبط گردد.

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت


...


کفش

دو فروشنده کفش برای فروش کفش‌های فروشگاهشان به جزیره‌ای اعزام شدند.
فروشنده اول پس از ورود به جزیره با حیرت فهمید که هیچ‌کس کفش نمی‌پوشد.
فورا تلگرافی به دفتر فروشگاه خود فرستاد و گفت: فردا برمی‌گردم. اینجا هیچ‌کس کفش نمی‌پوشد.

فروشنده دوم هم از دیدن همان واقعیت حیرت کرد.
فورا این تلگراف را به دفتر فروشگاه خود فرستاد: لطفا 1000 جفت کفش بفرستید. اینجا هیچکس کفش ندارد و همه کفش لازم دارند!!!

برای موفقیت باید یاد بگیریم که نگرش خود را تغییر دهیم. هر مانع و تهدیدی را می توان به یک فرصت برای موفقیتی بزرگ تبدیل کرد.
 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت





خدایا به چشمانم نجابت
خدایا به زبانم ذکر خودت
خدایا به سخنانم صداقت
خدایا به عشقم پاکی
خدایا به تنم و جانم سلامتی
خدابا به دوستانم سلامتی
خدایا به دشمنانم محبت
خدیا به دلم بخشش
خدایا به کارم برکت
خدایا به افکارم منطق
خدایا به دورنم پذیرش
خدایا به قدم هایم درستی
خدایا به رفتارم کردارم درستی
بار خدايا !

با وجود مهربان و گرمت ،

تار و پود فرسوده‌ي وجودم را از بين ببر ؛

با وجود نوراني خويش ،

پرده پرده‌ي تاريکي‌ام را نابود کن ؛

از تو مي‌خواهم بر‌فراز درياي وجودت ،

افکار شناور مرا به اهتزاز در‌آوري ؛


از تو مي‌خواهم در حجم تاريکي و هجوم غربت هرشب ،

در سردي وجودم ،

مرا حامي باشي …

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت





‌امام علی(ع):

 با مهـدیِ ما حجّت ها گسسته می‌شود؛ او پایان‌بخش سلسله ی امامان، نجات‌بخـش امّتــ و اوج نور است و رازی پیچیـده دارد.

بحار الأنوار، ج 77، ص۳۰۰

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 
این روزها
سعی ڪن
#مدافع قلبت باشے
ازنفوذ شیطان!
شاید سخت تر از مدافع #حرم بودن
مدافع قلب شدن باشد❤️

الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ
قلب،حرم #خداوند است،
پس درحرم او
غیر او را ساڪن نڪن…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  مرحوم حضرت آیت الله رفیعی قزوینی :

 عاقبت به خیر کسی است که مفاهیم عینی توحید در وجودش خلاصه شده باشد.

  آنچه در عرفان مؤثّر است ، رسالهٔ توحیدی نهج البلاغه است.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 
#تُخَلِّقُوا_بِأَخْلاق_ِٱللّـہ

دعا ڪن ولی اگراجابت نشد
باخدا دعوا نڪن

نگذارمیانہ‌ات با او بهم بخورد.

اگرمے‌خواهید دعایتان گیرا شود
اول براے دیگران دعاڪنید.

حاج اسماعیل دولابی
  

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


...


 حضرت آیت الله بهجت :

 گناه نکنید ، به خدا نزدیک می شوید.

 

حضرت آیت الله بهاءالدینی :

 معصیّت ، انسان را به شیطان نزدیک می کند و بندگی خدا ، انسان را به خدا…
 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




  حضرت آيت الله سیّد محمّدحسن الهي طباطبائی :

  ظهور حضرت امام زمان (عج) بر ۲ نوع است :

  يك ظهور كلی است كه در عرصهٔ عالم محقّق مي‌شود ، و يك ظهور ، جزئي است كه هر فرد ، درون خودش آن را ادراك می‌ کند.

❤️ يعني اگر در طريق محبّت و معرفت تا جايي پيش برويم كه به حضرت نزديك شویم و ايشان را در قلبمان بيابيم ، براي ما ظهور صورت گرفته است.

  آن وقت است كه با درك مهدي (عج) همهٔ آفات يكباره از وجودمان رخت بر می‌ بندد و ضعف‌هايمان به قوّت بدل می ‌شود.
 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




  مرحوم حضرت آیت الله محمّدتقی بهجت :

  برای تعجیل در امر فرج و رفع نگرانی ها و گرفتاری ها و نجات و اصلاح حال مؤمنین ٬ بگوییم :

  اللهُمَّ اکْشِف هذِهِ الغُمَّةِ عَن هذِهِ الاُمَّةِ بِظُهورِهِ.

  خداوندا با ظهور حضرت حجّت «عجّ» این ناراحتی را از این امت برطرف نما…

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




  حضرت آیت الله جوادی آملی :

  جهان بشریّت وقتی به ثمر می‌رسد و میوه شاداب می‌دهد که انسان کاملی به عنوان «مهدی موجود موعود» عجلّ الله تعالی فرجه الشَّریف ظهور کند ، که وارث همه انبیاء و اولیای الهی است.

  برای چنین ظهوری و ظهور چنین ذخیره‌ای چندین شرط لازم است که قسمت مهم آنها شرائط تحصیلی است ،‌ نه حصولی.
  یعنی امّت اسلامی باید آن شرائط فرهنگی را تحصیل کنند.
  نباید منتظر بود که آن شرائط خود به خود حاصل بشود تا وجود مبارک ولی عصر ارواحنا فداه ظهور کند.

  معنای «انتظار» تحصیل شرائط حضور و ظهور اوست.
  امتی منتظر مهدی موجود موعود (سلام الله علیه) است که شرایط ظهورش را فراهم بکند ، وگرنه منتظر نخواهد بود!

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 استاد معظم حاج شیخ علے فروغی :

 انتظارِ ظهور باید در اخلاق و رفتار ما نمایان باشد.

 چقدر زندگی مان در مسیر رضایت امام زمان (علیه السلام) حرکت می کند ؟!

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 
آقا جان سرگردانم!
مثل عقربه های ساعت…

خودت بگو!
به کدام سو بایستم
برای سلام دادن به شما؟

《ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج》

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




 استاد حسن رحيم پور ازغدی :

1- معرفت حسّی و تجربی

2- معرفت عقلانی

3- معرفت شهودی

4- معرفت وحیانی

  بين اين چهار معرفت تزاحمی نيست ، البته بايد حدود هر يك را مشخّص كرد.
 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




  حضرت استاد صمدی آملی :

  ما درانتظار حضرت بقیه الله ایم.

⤵️ یک نکتهٔ لطیفش اینست.

  یعنی در انتظار آن روزی هستیم که بشر بالاتفاق به یک نقطهٔ ثابت اشتراکی برسند و همه یک صدا و یکدل بگویند:

  راه سعادتشان چیست؟

  ظهور حضرت بقیه الله 

  یعنی ظهور یک بینش دقیق واحد نظری علمی.

   بین تمام علمای عالم ، تمام اهل علم عالم ، تمام اهل فکر عالم ، تمام نظریه پردازان عالم.
 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﺸﻮ…

ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ!

ﭼﻮﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ

ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!

ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ…

 

ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ…

ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ،

ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ!

ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ،

ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!

ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ…

ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ..

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

به دنیا نیامده ایم که چوب قضـاوت به دست بگیریم و سر هر راه و بیراهی مردم را قضاوت کنیم.

ما مرکز دنیا نیستیم ، حتی اگر این به نظرمان برسد.

ما لبریز از اشتباهات و کمبود هایی هستیم که دیگران را به خاطرش تحقیر  می کنیم…

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

بچه ها را برای نماز صبح بلند می کرد.

این بیت را می خواند :

ای لاله ی خوابیده چو نرگس نگران خیز

از خواب گران خواب گران خواب گران خیز

می گفت : اگر آیه ی آخر سوره ی کهف رو بخونین ، هر ساعتی که بخواهید بیدار می شین.

آمد بالای سرم گفت : مگر آیه رو نخوندی ؟

گفتم : چرا؟!

گفت : پس چرا دیر بلند شدی ؟ درست موقع اذان بود .

گفتم : نیت کرده بودم سر اذان بیدار بشم که شدم .

خندید . گفت : مرد مومن ، این رو گفتم برای نماز شب بلند شین!

گفتم:حاجی ما خوابمون سنگینه . اگه بخواهیم برای نماز شب بلند بشیم ، باید کل سوره ی کهف رو بخونیم ، نه آیه ی آخرش رو!

 

سردارشهید محمد بروجردی 

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




به فرزند خود

 

کمک به دیگران را نیاموز…

 

بلکه بیاموز که سخاوت جزئی از وجود انسان است…

 

او را از جهنم نترسان…

 

ذات او را پاک پرورش بده

 

وعده ی بهشت به او نده…

 

به او بیاموز خوب بودن لازمه ی انسانیته

 

او را نترسان…

 

به او شجاعت  روبرو شدن را بده

 

او را منع نکن… به سوی زیباییها و خوبیها سوق بده

 

مغزش را محدود نکن 

 

با اندیشه هایت…به او اندیشیدن یاد بده

 

نگو انسان موجود برتر است…

 

بیاموز که هرموجودی

 

با هر شکل و شرایطی به اندازه ی انسان حق زندگی دارد

 

از ثروتمند و فقیر برایش  نگو…

 

به او بیاموز ارزش انسانها به وجود درونی هرکسی است

 

راحتی رابرایش فراهم نکن…

 

به او بیاموز سختیها هم جزئی از زندگی اند

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




حواسمان باشد…

ﺑﺎ “ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ!

با “ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!

با “ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود “ﺩﻝ “ﺷﮑﺴﺖ!

با “ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!

با “ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود “جدایی ” انداخت!

ﺑﺎ “ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود “آشتی ” داد!

با “زبان"         میشود آتش زد!

با “زبان"         میشود آتش را خاموش کرد!

 

حواسمان به زبانمان باشد ، آلوده اش نکنیم

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

حضرت آیت الله العظمى نجابت، از قول آیت الله انصارى نقل مى‌کردند که در همدان، کسى مى‌خواست زیرزمین خانه‌اش را تعمیر کند.

 

در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود. آنها را برداشت و در کیسه‌اى ریخت و در بیابان انداخت.

وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچه‌هایش را ندید، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است؛ به همین دلیل کینه او را برداشت.

 

مار براى انتقام، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود، ریخت.

از آن طرف، مرد، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانه‌شان بازگرداند. وقتى مار مادر، بچه‌هاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماست‌ها بر زمین ریخت.

شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد.

 

 این کینه مار است، امّا همین مار، وقتى محبّت دید، کار بد خود را جبران کرد، امّا بعضى انسان‌ها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند، ذرّه‌اى از کینه‌شان کم نمى‌شود.

[گوشه ای از تفسیر سوره اعراف آیه 146/حضرت آیت الله دستغیب]

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


...


 

 

 عَلَيْكُمْ بِالاَْدَبِ ،فَاِنْ كُنْتُمْ مُلوكا بَرَزْتُمْ وَ اِنْ كُنْتُمْ وَسَطا فُقْتُمْ وَ اِنْاَعْوَزَتْكُمُ الْمَعيشَةُ عِشْتُمْ بِاَدَبِكُم

 

 ادب بياموزيد ، زيرا كه در اين صورت اگر پادشاه باشيد ، برجسته مى شويد اگرميانه باشيد ، سرآمد مى شويد و اگر تنگ دست باشيد ، با ادبتان گذران زندگى مى كنيد..

 

 

 شرح #نهج_البلاغه ابن ابى الحديد، ج20، ص  304، ح483

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

 

 چارلى چاپلين :

 

 پس از عمری  فقر، به  ثروت و  شهرت رسیدم و آموختم كه،

 

 با  پول میتوان  ساعت خريد، ولى  زمان نه.

 

 ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه.

 

 ميتوان  كتاب خريد،  ولى دانش نه.

 

 ميتوان  دارو خريد، ولى  سلامتى نه.

 

 میتوان رختخواب خرید، ولی خواب راحت نه …

 

  ارزش آدمها به  دارایی نیست، به معرفت آنهاست….

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




امـام رضـا «ع»

 

 بدن همانند زمین پاک و آماده برای زراعت است که اگر در آبادانی و آب دهی به آن مراقبت شود، به گونه ای که آب، نه بیشتر از نیاز به آن برسد تا آن را غرق کند و نه از اندازه کمتر باشد تا آن را به خشکی گرفتار سازد، آبادانی اش استمرار می یابد و خرّمی اش بیشتر می گردد و کشت آن برکت می یابد… امّا اگر از آن غفلت شود، به تباهی می گراید و علف هرز در آن می روید.

 

 بدن چنین حکایتی دارد و تدبیر آن در خوراک و نوشیدنی، چنین است.

پس، سامان و سلامت می یابد و عافیت در آن، ریشه می گسترد. بنگر که چه چیز با تو و با معده ات سازگار است و تن تو با چه چیز نیرو می گیرد و چه خوردنی و نوشیدنی ای برای بدنت سالم تر است، همان را برای خویش مقرّر بدار و خوراک خود گیر.

 

  بحار الأنوار، ج62، ص310

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

بسیاری اوقات پدر و مادرها از روی دلسوزی و محبت، در مقابل بی‌احترامی‌های فرزندانشان اغماض کرده و تذکر هم نمی‌دهند در صورتی که این دلسوزیِ بی‌جا موجب می‌شود به مرور حرمت والدین در نظر آنها کم شود. کسی که پدر و مادر در نظرش حرمتی نداشته باشند، چطور می‌تواند حرمت امام زمانش را حفظ کند؟ بهترین شیوه برای تذکر به فرزند هم، این است که پدر به فرزند تذکر دهد که احترام مادرش را حفظ کند و مادر به فرزند یاد بدهد که احترام پدر را رعایت کند.

 

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




امام علی (ع) :

 

 نسبت به آن کسی که چیزی را نزد تو به امانت سپرد خیانت مکن اگرچه او بتو خیانت کرده باشد و رازش را فاش مکن گرچه او راز تو را فاش کرده باشد. 

 

  تحف العقول صفحه 78

 

امام علی (ع) :

 

 در سفارش خود به امام حسن (ع ) : مبادا همنشین کسی شوی که از او بر دینت نگران باشی که همنشینی این گونه افراد شوم است .                     

 

   تحف العقول صفحه 76

 

امام علی (ع) :

 

 در نامه خود به امام حسن (ع) : راستی نادان کسی است که خود را به آنچه درباره آن علمی ندارد دانا شمارد و به رای و نظر خود در امور بسنده کند و پیوسته از دانشمندان الهی دوری گزیند و کسانی که بر خلاف او رای دهند را خطا کننده شمارد و از روی نادانیش گوید من این چیز را نمی فهمم و معتقد به آن نیستم و بدین سبب منکر حق شود.

 

  تحف العقول صفحه 17

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




امام رضا علیه السلام :

 

 هرکس به حساب خودش رسیدگی کند سود میبرد.

و هر کس از خود و اعمالش غافل

شود،زیان می کند.

و هر کس عبرت بگیرد،بینا شود .

 

 

 محاسبه

 

 قراربندگی: هر شب ده دقیقه اعمال خودتون رو محاسبه کنید و ان شاء الله تصمیم در ترک کارهای بیهوده و گناه بگیرید و همچنین تصمیم به انجام کار هایی که موجبات خشنودی و ثواب الهی را فراهم میکند: همچون نماز اول وقت و به جماعت و …

تا ان شاء الله پس از مرگ کمتر حسرت بخوریم.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




الهی ضعیفان را پناهی ؛ قاصدان را بر سر راهی ؛ مومنان را گواهی ؛ چه عزیز است آنکس که تو خواهی

الهی هر که ترا شناسد ؛ کار او باریک و هر که ترا نشناسد ؛ راه او تاریک

الهی توانائی ده که در راه نیفتیم و بینائی ده که در چاه نیفتیم

الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ؛ خواست خواست توست ؛ من چه خواهم .

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




پیامبر خداصلی الله علیه وآله فرمودند:

ای علی علیه السلام! تو اصل و اساس دین و پایان هدایت و نتیجه هدایت هستی …

 

 بحارالانوار، ج 35، ص 400

مستدرک الوسائل، ج 11، ص 270

تفسیر فرات، ص 205

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


...


 

 

حدیث (6) امام باقر (علیه السلام):

 

 أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ الصِّدْقُ وَ الْحَيَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الشُّكْر

 

 

اگر كسى داراى چهار خصلت باشد هر چند از سر تا قدمش را گناه فرا گرفته باشد خداوند آن گناهان را به نيكى تبديل مى‌كند: راستگويى، شرم و حيا، نيك خلقى، روحيه شكرگزارى.

 

 کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

ذوالنون مصري

 

ذوالنون مصري که از عرفاي بزرگ است گفت: روزي به کنار رودي رسيدم، قصري ديدم در نزديکي آب. از آب طهارتي کردم چون فارغ شدم چشمم بر بام قصر افتاد که دختري بسيار زيبا بر آن ايستاده بود. خواستم او را بشناسم گفتم اي دختر تو که هستي؟

 

گفت اي ذوالنون چون از دور تو را ديدم فکر کردم ديوانه‌اي، چون طهارت کردي و به نزديک آمدي فکر کردم عالمي، و چون نزديکتر آمدي فکر کردم عارفي. و اکنون به حقيقت نگاه مي‌کنم مي‌بينم نه ديوانه‌اي، نه عالمي و نه عارف.

 

گفتم چطور؟ گفت اگر ديوانه بودي طهارت نکردي و اگر عالم بودي به زني نگاه نمي‌کردي و اگر عارف بودي دل تو به غير حق به کسي ميل نمي‌کرد و غير از حق را نمي‌ديد.

 

 اين را بگفت و ناپديد شد. فهميدم که او انسان نبود بلکه فرشته‌اي بود براي تنبيه من که آتش در جان من اندازد.

 

و از سخنان اوست:

 

“دوستي با کسي کن که به تغيير تو متغير نگردد.”

“بنده خدا باش در همه حال، چنان که او خداوند توست در همه حال.”

 

#حکایات_عرفانی

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 سه چيز برادر را از برادر جدا ميکند

1.زن

2.زر

3.زمين

 

 سه چيز در زندگي  يکبار به انسان داده مي‌شود.

1.والدين

2.جوانی

3.شانس

 

 سه چيز دلتنگي مي آورند.

1.مرگ والدين

2.مرگ برادر

3.مرگ فرزند

 

 

 

 سه چيزدردنيا  لذت بخشند.

1.آب

2.اتش

3.آرامش

 

 سه چيز را هرگز نخور.

1.غصه

2.حرام

3.حق

 

 سه چيز باعث سقوط انسان است.

1.غرور

2.دشمني

3.جهل

 

 سه چيز را بايد افزايش داد.

1.دانش

2.دارائی

3.درخت

 

 

 سه چيز انسان را تباه ميکند.

1.حرص

2.حسد

3.حماقت

 

 سه چيز را هميشه بخور.

1.سيب

2.سير

3.سرکه

 

 با سه چيز هميشه دوستي کن.

1.عشق

2.عدالت

3.عبادت

 

 سه چيز رنج آور است.

1.بیماری

2.بی پولی

3.بی مرامی

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




دروغ در لباس حقیقت !

 

روزی دروغ به حقیقت گفت: میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم؟ حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد. آن دو با هم به کنار ساحل رفتند.

 

وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد. دروغ حیله گر لباسهای او را پوشید و رفت.

 

از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است، اما دروغ درلباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان می شود

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

از دکتر حسن احسان تهرانى که در کربلا مطب داشته نقل شده است : روزى مشرف به کاظمین شدم و بعد از آن کنار دجله رفتم ، دیدم جنازه اى را عده اى بر دوش گرفته و به سمت حرم مطهر حرکت مى کنند.

هنگامى که جنازه را به طرف صحن مطهر مى بردند، من هم که عازم تشرف بودم به دنبال آن حرکت کردم . مقدارى که او را تشیع کردم ناگاه دیدم یک سگ سیاه ترسناکى روى جنازه نشسته است !

 

بسیار تعجب کردم و با خود گفتم : این سگ ، چرا روى جنازه رفته است ؟ متوجه نبودم که این سگ نیست بلکه تجسم یافته اعمال میت است . به افرادى که در اطراف من تشییع مى کردند گفتم : روى جنازه چیست ؟

 

گفتند: چیزى نیست به جز همین پارچه اى که مى بینى ! دریافتم که این سگ صورت واقعى اعمال میت است و فقط منآن را مى بینم و دیگران ادراک نمى کنند.

 

هیچ نگفتم تا جنازه را به صحن مطهر رسانیدند. همین که خواستند تابوت را براى طواف داخل صحن برند دیدم آن سگ از روى تابوت پائین پرید و در گوشه اى ایستاد تا آن که جنازه را طواف دادند. وقتى مى خواستند از در صحن خارج شوند، دوباره آن سگ به روى جنازه پرید!

 

معلوم است که صاحب آن جنازه مرد ظالم و متجاوزى بوده که صورت ملکوتى او به شکل سگ مجسم شده است . (چون آن دکتر داراى صفاى باطن بوده این معنى را ادراک مى نموده و دیگران چیزى نمى دیده اند.)

 

انسان از مرگ تابرزخ//نعمت الله صالحی

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




ﻣﺮﺩﯼ ﺷﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ …؛

ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ.

ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻔﮕﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻓﺖ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯽ

ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ.

ﺑﺎ ﻣﺸﺖ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮐﻮﺑﯿﺪ، ﻫﺠﻮﻡ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩ

ﻭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺭﺍﺣﺖ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ.

ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﮐﻤﺪﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺷﺐ،

ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!…

” ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﻓﮑﺮ ﺍﮐﺴﯿﮋﻥ، ﺍﮐﺴﯿﮋﻥ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ!!!… “

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﻓﮑﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑِﮑﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻻﻝ.

ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻧﺮﮊﯼ، ﮐﺎﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ..

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

أمیرالمؤمنین علیه السلام: ما لِي أرَى الناسَ إذا قُرّبَ إليهمُ الطعامُ ليلاً تَكَلّفُوا إنارةَ المصابيح لِيُبصرُوا ما يُدخِلون بُطونَهم و لا يَهتَمُّون بِغذاءِ النفسِ بِأَن يُنيرُوا مصابيحَ أَلبابِهِم بِالعِلمِ لِيَسلِموا من لَواحِقِ الجَهالَة و الذُنُوب في اعتقاداتِهِم و أعمالِهم‏.

 

حضرت علی علیه السلام فرمود: در شگفتم که می بینم مردم، شب هنگام که برای آنان غذا برده می شود، خود را به زحمت می اندازند و چراغی روشن می کنند تا ببینند چه چیزی در شکم خود می ریزند؛ اما به هنگام تغذیۀ روح، چراغ عقل را با شعاع علم روشن نمی کنند تا از آثار منفی ناآگاهی و ثمراتی که در اعتقادات و اعمالشان وجود دارد در امان بمانند.

 

شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏20، ص: 261

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت


...


امام على( ع )فرمودند:

 

زياده روى در سرزنش كردن ، آتش لجاجت را شعله ور مى سازد .

تحف العقول ، ص 84 .

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

✍ رسیدن به حوایج/آیت الله العظمی بهاءالدینی

 

 

 ایشان می فرمودند:ما تجربه زیادی به دست آورده ایم و وجدان نموده ایم که برای رهایی از مشکلات،راههایی هست که بهترین آنها که خود ما حس کرده ایم و به کمک آنها به حاجت هایمان رسیده ایم،

چهار چیز است:

1- نذر کردن گوسفند برای فقرا

 

2- خواندن حدیث کسا به طور پی در پی

 

3- پرداخت صدقه

 

4-  ختم صلوات

 

آیت بصیرت، ص ۶۸

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




فرد مثبت همیشه برنامه دارد.

 فرد منفی همیشه بهانه دارد

.

 فرد مثبت همیشه خود جزئی از جوابهاست

 فرد منفی همیشه خود بخشی از مشکلات است.

 

 فرد مثبت در کنار هر سنگی سبزه ای میبیند.

 فرد منفی در کنار هر سبزه ای سنگی میبیند.

 

 فرد مثبت برای هر مشکلی راهکاری میابد.

 فرد منفی برای هر راهکاری مشکلی میبیند.

 

 فرد مثبت همیشه دوستی ها را زیاد میکند.

 فرد منفی دشمنی ها را زیاد میکند.

 

 فرد مثبت میگوید اجازه بده انجام پذیر است.

 فرد منفی میگوید نمی توانم انجام پذیر نیست.

 

 فرد مثبت همیشه با صبر مشکلات را حل میگند.

 فرد منفی همیشه با خشم مشکلات را زیاد میکند

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




از طلوع رنگ رنگ انتظار

 

تا غروب لحظه های ماندگار

 

من نشستم کنج دیوار دلم

 

تا بیاید صاحب این روزگار

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 

 

حضرت علی (ع):

 

خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند، تا آنکه از دانایان عهد گرفت که آموزش دهند.

 

حکمت 479

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




چرا ازدواج نکردی؟

کی بچه میارید؟

چرا یه بچه داری؟

من یه رژیم خوب سراغ دارم اخه خیلی چاق شدی!

شوهرت هنوز بیکاره؟ …..

هر سوالی که باعث بشه طرف مقابل ناراحت یا معذب بشه،تجاوز به حقوق دیگریست

و نشان دهنده ی این است که : “سوال کننده حرمت نفس ندارد” .

.دکتر هلاکویی

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


...


 

پیامبر اسلام (ص)

 

  ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می‌نماید.

 

 

 بحار ج 13 ص 133 چاپ ایران و جامع الاخبار ص 102 به نقل از رساله حقوق امام سجاد شرح نراقی

 

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




انسانیت دین خاصی ندارداین

 که درمیان مردم زندگی

کنیم ولی هیچگاه

به کسی زخم زبان نزنیم

دروغ نگوییم،

کلک نزنیم و دلی رانشکنیم.

سوء استفاده نکنیم

حقی راناحق نکنیم یعنی انسانیم.

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

 

امیرالمومنین(ع)میفرمایند:

« کسى که زیاد درباره گناهان فکر کند، گناهان او را به سوى خود مى‌کشند.»

غررالحکم/3543

 

امام خمینی(ره)علیه میفرمایند:

«خیال یکى از دستاویزهاى #شیطانه  که انسان را به واسطه‌ی آن بیچاره کرده به شقاوت دعوت مى‌کنه  و اون که باعث غلبه بر شیطان و سپاهش میشه، حفظ کردن فــــکر و خیاله  چون که این خیال مثل مرغیه که پرواز میکنه که در هر لحظه به شاخى خود را میرسونه، و این باعث بسیاری از بدبختی‌هاست

 

انسان مجاهد که میخواد خودش و اصلاح کنه  و مى‌خواهد به باطنش صفایی بده  باید طنـاب خیـال رو دست بگیره و نزاره هر جا مى‌خواد پرواز کنه مانع شه از این‌که خیال‌هاى فاسد باطـل براى اون پیش بیاد

 

 و خیالش رو متوجه امور خوب بکنه  اگر چه در اول،شیطان  و سپاهش این‌کار رو بسیار مشکل جلوه مى‌ده ، ولى با قدرى مراقبت و مواظبت،

 انجام آن آسان مى‌شه »

 

چهل حدیث ص17

 

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




 

 الإمام الباقر علیه السلام :

 لَمّا دَعا نوحٌ علیه السلام رَبَّهُ عز و جل عَلى قَومِهِ أتاهُ إبلیسُ لَعَنَهُ اللّه ُ ، فَقالَ : یا نوحُ… اذکُرنی فی ثَلاثَةِ مَواطِنَ ، فَإِنّی أقرَبُ ما أکونُ إلَى العَبدِ إذا کانَ فی إحداهُنَّ : اُذکُرنی إذا غَضِبتَ ، وَاذکُرنی إذا حَکَمتَ بَینَ اثنَینِ ، وَاذکُرنی إذا کُنتَ مَعَ امرَأَةٍ خالِیا لَیسَ مَعَکُما أحَدٌ .

 

امام باقر علیه السلام : وقتى که نوح علیه السلام به درگاه پروردگار عز و جل قومش را نفرین کرد ، #شیطان ـ که نفرین خدا بر او باد ـ نزد وى آمد و گفت : اى نوح! مرا در سه جا یاد کن؛ چرا که من در آن مکان ها نزدیک ترین حالت را به بندگان دارم : هنگامى که خشمگین شدى ، مرا یاد کن؛ هنگامى که میان دو نفر داورى مى کنى ، مرا یاد کن؛ و هنگامى که با زنى خلوت کردى و دیگرى با شما نیست ، مرا یاد کن .

#نامحرم

#خلوت با نامحرم #چت

????حکمت نامه جوان، ص: 227

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

“زندگی را طلاق ندهید.”

 

این یعنی اینکه خودتون رو از خوشی های دنیا و زندگی , محروم نکنید

در مقابل مشکلات , تسلیم نشید و زانوی غم بغل نگیرید.

 

خودتون رو دوست داشته باشید و به خودتون و خواسته هاتون احترام بذارید .

 

یادتان باشد بهترین دوست شما “تصویرهای  ذهنی  خوب شما از خودتان ” است .

 

دیگران را دوست بدارید حتی کسانی که با شما همراه و هم عقیده نیستند.

از کسی متنفر نباشید که روزگارتان رنگ تنفر نگیرد و سیاهی جذب نکند.

 

از هیچ کس توقعی نداشته باشید که جز دلگیری پیامدی به همراه ندارد. یادتان باشد که شاید کسی هم از شما توقعی داردو شما نمیدانید.!!!!!

 

 زندگی را زندگی کنید …

 

چندان هم که فکر میکنید وقت نیست !!!

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




پیامبر اکرم (ص)فرموده‌اند: زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزیدو برای خدا وظیفه خود رابه خوبی انجام داد، خداوندپاداش شهید رابه او خواهد داد

 

بحار، جلد ۱۰۳، ص ۲۵

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 فقط حیدرامیرالمومنین است 

 

لبهای قلم باز ، ز وصف تو کم آورد

در شأن خودت غیر خودت نیست سزاوار

 

هفتاد فلک ، سجده به پاهای تو رفتند

تسبیح سماوات شده ، حیدر کرار

 

دریای عجائب که حسن سازد و زینب

کلثوم و حسین ، گوهر نایاب ،به تکرار

 

با ناد علـــــــــــــــــــــی ، هر گرهی لب بگشاید

این عین یقینست ، نه در سایه ی انکار

 

توحید و خدا ، در سکناتش به لب آید

این ریشه به حقانیت و عشق دهد بار

 

هرکس که خدا خواهد و وحدانیتش را

باید به علـــــــــــــــــــــی رو بزند ، از سر اجبار

 

بر سفره ی او آدم و نوحست و سلیمان

جن و ملک و انس به این ریشه گرفتار

 

تسبیح علـــــــــــــــــــــی یارب و، رب نام علی را

در خلقت عالم به یقین برده دوصد بار

 

خیبر شکن و خط شکن و نیزه شکن بود

اینگونه تجلی کند این تحفه ی دادار

 

هرکس که علـــــــــــــــــــــی را به امامی نشناسد

ناچار بلغزد ز صراطش به دم نار

 

تا نام علـــــــــــــــــــــی ورد زبان نیست نشاید

با نام علـــــــــــــــــــــی باز شود عقده ی هر کار

 

شب طرفه ی زلفیست ، که افتاده به پایش

والیل ، که غیر از تو شهی نیست ، صداقرار

 

من مرتضوی ، فاطمی و زینبی هستم

من حیدریم ، این صفتم را بزنم جار

 

در آتش این عشق ، تب فاطمه میسوخت

در راه علـــــــــــــــــــــی تحفه شد این ، در گهر بار

 

در مهلکه ی آتش و دیوار و در و بغض

باعشق علـــــــــــــــــــــی ، بیعت خون داد به مسمار

 

توحید خدا معرکه در ، آتش و غم برد

رفتست به امداد علـــــــــــــــــــــی با تن بیمار

 

در عشق شده  غوطه ور از آتش نمرود

رفتست به خیبر شکنی باز ، علـــــــــــــــــــــی وار

 

ای مست قلم ، از چه نوشتی که کم آمد

از مدح علـــــــــــــــــــــی ، بی مددش دست نگهدار

 

عالم که فدایی شده با عشق تو حیدر

در شأن خودت غیر خودت نیست سزاوار

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




خوشبختی یعنی

واقف بودن به اینکه هر چه داریم

از رحمت خداست…

و هر چه  نداریم ازحکمت خدا…

احساس خوشبختی یعنی همین!

خوشبختی رسیدن به خواسته ها نیست

بلکه لذت بردن از داشته هاست

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

درختان می گویند بهار

پرندگان می گویند ، لانه

سنگ ها می گویند صبر

و خاک ها می گویند مصاحب

و انسان ها می گویند «خوشبختی»

 

امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ،

در طلب نور !☀️

ما نه درختیم

و نه خاک .

 

 پس خوشبختی را با علم به همه ی ضعف هامان در تشخیص

باید در حریم خودمان جستجو کنیم …

 

  حسین پناهی

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

 گویند “حر بن يزيد رياحي” اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.

 

   “عمر سعد” هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!

 

  کي مي‌داند آخر کارش به کجا مي‌رسد؟

 

 دنيا دار ابتلاست.

 

   با هر امتحاني چهره‌اي از ما آشکار مي‌شود، چهره‌اي که گاهي خودمان را شگفت‌زده مي‌کند.

  چطور مي‌شود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟

 

   نمي‌شود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.

 

   خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است.

 

  شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و مي‌خواهي دعا کني، يادت نرود “عافيت” و “عاقبت به خيري‌ات” را بطلبي.

 

 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


امام خامنه‌ای حفظه الله:

 

  وحدتتان را حفظ كنيد و با هم مهربان باشيد و از یکدیگر کینه به دل نگیرید؛

  یاد خدا را در دلها نگهدارید؛

  به هم برسید؛

  دلهایتان را با هم صاف کنید؛

  با هم مهربان باشید؛

  از یکدیگر کینه به دل نگیرید؛

  انگیزه‌ های کوچک شما را از هم جدا نکند؛

  که بحمدالله نکرده است و نخواهد کرد؛

  اگرچه دشمن این را میخواهد؛

  اگر با این روحیه ، با این ایمان، با این قدم صادق حرکت کنید؛

  جمهوری اسلامی به اوج قله‌ی حیات طیبه که خدا وعده داده است، خواهد رسید.

٧٠/١/٢٩

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

 شهید مطهری:

 

چشمهایتان را باز کنید، گوشهایتان را باز کنید، هر حرفی را که می شنوید فوراً نگویید «می گویند چنین». آخر این «می گویند» ها ریشه هایش یک جاهای خطرناک است. تحقیق کنید، بعد از تحقیق هر چه که می خواهید بینکم و بین الله بگویید، اما بی تحقیق حرفی را نزنید.

 

 منبع: مجموعه آثار ج ۱۶، ص ۶۱۱

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

 

 امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:

صلوات فرستادن بر پیامبر صلى الله علیه وآله گناهان را از بین مى برد، بهتر از نابود کردن آب آتش را. سلام کردن بر پیامبر صلى الله علیه و آله برتر از آزاد کردن چند برده است.

دوست داشتن رسول خدا صلى الله علیه و آله برتر از فدا کردن جانهاست . یا فرمودند: برتر از شمشیر زدن در راه خداست.

ثواب الاعمال ، ص ۳۳۱

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت





در این عمری که میدانی
فقط چندی تو مهمانی

به جان ودل
توعاشق باش

رفیقان را
مراقب باش

مراقب باش تو به آنی
دل موری نرنجانی

که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنی

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




سیاست های زنانه

 

معمولا ما خانم ها عادت داریم وقتایی که میخوایم بریم مهمونی یا جایی میخوایم بریم، اول همه ی کارها رو راست و ریست میکنیم، لباس های شوهرمون رو اتو میزنیم، بچه رو آماده میکنیم و بعد که کارهای همه رو انجام دادیم و همه آماده بودن تازه شروع میکنیم به انجام دادن کارهای خودمونو آماده شدن

 

طبیعتا اینجاست که غرغر ها شروع میشه که چقدر طول میدی، چقدر معطل میکنی؟ چه کار میکنی پس؟ و…در نهایت اسممون هم به عنوان یه آدم خونسرد و کم سرعت بد در میره.

 

برای حل این مساله و پایان دادن به همه ی غرغرها اول خودتون آماده بشین و حتی الامکان اول همه ی ملزومات خودتون رو آماده کنین و بعد برین سراغ کارهای دیگران.

مثلا بچه رو آخر آماده کنین که اگر شوهرتون چیزی گفت بگین: بچه اس دیگه ….

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




 

 

سال ها دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می کردند. یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو بحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.

 

یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجـاری را دید. نجـار گفت: من چند روزی است که دنبال کار می گردم، فکرکردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟….

 

برادر بزرگ تر جواب داد:  بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است. او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتماً این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده.

سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت: در انبار مقداری الوار دارم، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.

نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار. برادر بزرگ تر به نجار گفت: من برای خرید به شهر می روم، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم.

نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود، جواب داد: نه، چیزی لازم ندارم.

هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کارنبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود.

کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت: مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟

در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکرکرد که برادرش دستور ساختن آن را داده، از روی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست.

وقتی برادر بزرگ تر برگشت، نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است.

کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی مهمان او و برادرش باشد.

نجار گفت: دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 

 

 قدم اول:            نماز اول وقت

 

 قدم دوم:            احترام به پدرومادر

 

 قدم سوم:         قرائت دعای عهد

 

 قدم چهارم:       صبر در تمام امور

 

 قدم پنجم:         وفای به عهد با امام زمان(عج)

 

 قدم ششم:      قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی

 

 قدم هفتم:       جلوگیری از پرخوری و پرخوابی

 

 قدم هشتم:     پرداخت روزانه صدقه

 

 قدم نهم:           غیبت نکردن

 

 قدم دهم:          فرو بردن خشم

 

 قدم یازدهم:      ترک حسادت

 قدم دوازدهم:    ترک دروغ

 

 قدم سیزدهم:    کنترل چشم

 

 قدم چهاردهم:   دائم الوضو بودن

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 درشفاعت شهدا

 

دستِ درازی دارند

 

 عکسشان رابنگر…..

 

چهره نازی دارند

 

 ما به یادآوری خاطره ها محتاجیم

 

 ورنه آنان به منوتوچه نیازی دارند

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




چرا شهیدا دارن دل تو رو میبرن؟دل خداام بردن!

میدونی چرا بردن؟چون پشت پا به هرچی دنیا بود زدن!

حالا حساب کن اونا پشت پا به این دنیا زدن پا شدن رفتن تو جبهه که دیگه نامحرم نبود,دیگه آهنگ و موسیقی و دی وی دی و وی سی دی و موبایل و بلوتوث نبود,هیچی نبود,خدا بود و خدا بود و خدا بود خاکریز بود و خاک بود و بیابون بود,دعا بود و گریه بود و ندبه بود, رو به روام #شهادت بود.

بچه ها به خدا قسم از #شهدا جلو میزنید اگه کوفتتون بشه صحنه گناه و واردش نشین, به خدا قسم از #شهدا جلو میزنین اگر رعایت کنین قلب امام زمان (عج) نلرزه, به خدا قسم از #شهدا جلو میزنین اگر تو این #جهاد_اکبر در مقابل اون #جهاد_اصغر که اونا رفتن که توش جهاد اکبر و خودسازیم بود مواظب باشین.#معرفت و #بصیرت. 

بچه ها کل زندگی مسابقه

 الی اللهه!نکنه تو این مسابقه کم بیاریم!. . .

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




 

 

“شهادت” ، نوعی ‌"مدیریت” است..

 

آدمهای “معمولی” ،

 

خیلی هم که “موفق” باشند..

 

“زندگی” خود را “مدیریت” می کنند!!

 

اما ” #شـــــهــــــــــــــــــــدا” ،

 

“مـــــرگـــــ” خود را نیز ، “مدیریت” میکنند…

 

” #شــــــــــهــــــــــــــــــــادت ” ، یعنی ،

 

“زندگی مان” را کجا ، “خرج کنیم"…

 

که “زندگی دیگران”

” #معــــــــــنــــــــــے"  پیدا کند!!

#شهادت

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

‍  نمکدان را که پر میکنی توجهی به ریختن نمکها نداری …اما زعفران راکه میسابی به دانه دانه اش توجه میکنی..!!

حال آنکه بدون نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست…ولی بدون زعفران ماهها و سالهامیتوان آشپزی کرد و غذا خورد.

مراقب نمکهای زندگیتان باشید …ساده و بی ریا و همیشه دم دست  …که اگر نباشند وای بر سفره زندگی….

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 فرجام شش مرد زناكار و عمر که گفت: پس از علی خدا زنده ام نگذارد!!

 

روزی شش نفر مرد زنا كردند، آنان را جهت صدور حكم شرعی و الهی بحضور عمر آورده بودند، تا دستور مجازات آنها را دريافت كنند عمر با عصبانيت گفت: هر شش نفر آنها را سنگسار كنيد.

 

ولی علی (عليه‌السلام) فرمود: ای عمر، حكم بر خون و مال مردم نبايد اين قدر ساده باشد!!

خوبست دستور دهی پيرامون زندگی اين شش مرد گناهكار بررسی به عمل آورند، عمر فرمايش علی (عليه‌السلام) را اطاعت كرد:

معلوم شد كه نفر اول مردی مسيحی بود كه با زنی مسلمان هم بستر شده بود.

علی (عليه‌السلام) فرمود گردنش را بزنيد زيرا اين مرد ذمی بود و در پناه حكومت اسلامی زندگی می‌كرد و با اين تعدی قرار ذمه را درهم شكست.

 

نفر دوم، مردی زن دار بود و زنش هم در كنارش به سر می‌برد لذا علی (عليه‌السلام) فرمود: بنا به فرمان قرآن سنگسارش كنند.

 

نفر سوم، مردی عرب و مجرد بود و مجازاتش هم صد ضربه تازيانه بود كه حضرت حكم را فرمود.

 

نفر چهارم، برده‌ای بود كه مرتكب زنا شده بود لذا مجازات بردگان نيمی از مجازات احرار است. حضرت فرمود: بيش از پنجاه ضربه شلاق كيفر ندارد.

 

نفر پنجم، پسری بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده بود علی (عليه‌السلام) دستور داد كه تعزيرش كنيد يعنی تنبيهش كنند تا ديگران از اين غلطها نكنند

 

نفر ششم، را حضرت دستور داد آزادش كنند چرا كه آن مرد ديوانه بود اينجا بود كه عمر به علی (عليه‌السلام) عرض كرد: لا ابقاني الله بعدك يا علي، پس از تو خدا زنده‌ام نگذارد زيرا اگر تو نباشی به لغزش‌های بزرگی دچار خواهم شد.

 

منبع کتاب هزارو یک داستان از زندگی امیرالمومنین علیه السلام صفحه  482

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




  انصاف یعنی

اگه روزهای سخت رسید

روزهای خوب زندگیت یادت بمونه

  انصاف یعنی

بدونی خدای روزهای سخت

همون خدای روزهای خوبه

  منصف باشیم

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




آنقدر عاشقانه

برای خدا زندگی کنید

که خداعاشقـانه بـگویـد

شما را برای

خودم ساخته ام

عــاشقانه‌ی الهی

چیزدیگریست

بـه عشقش زنـدگی کنید

تـاخداهـم

بـه عــشق شمـاخدایی کـنـد

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 زندگی

دشوارترین امتحان است.

بسیاری از مردم مردود می‌شوند

چون سعی می کنند

از روی دست هم بنویسند،

غافل از این که

سوالات موجود در برگه‌ی هر کسی فرق می‌کند!

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




دردِ شما شكستنِ پوسته اى ست كه فهمِ شما را در بردارد….

همانگونه كه هسته ى ميوه بايد بشكند تا مغزِ آن آفتاب بييند، شما هم بايد با درد آشنا شويد.

و اگر مى توانستيد دل خود را از اعجازهاى زندگىِ خود در شگفت بداريد، دردِ شما هم كمتر از خوشى شما شگرف نمى نمود؛

و آنگاه فصل هاى دلِ خود را مى پذيرفتيد، چنان كه هميشه فصل هايى را كه بر كشتزارهايتان مى گذرد پذيرفته ايد.

و زمستانِ اندوهِ خود را با متانت نظاره مى كرديد.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




درختان به من آموختند:

 

 که پایبندی هرکس به اندازه ی ریشه های اوست….

 به هر درختی نمی توان تکیه کرد

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


...


‌اگر زندگی به نظر تاریک و مصیبت بار می آید،

به سببِ روشِ زندگی کردنِ غلطِ خودِ ماست. اگر بدانیم که چه طور درست زندگی کنیم، همین زندگی می تواند بارشی از برکات باشد

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




به دنبال خدا نگرد

خدا در بیابانهای خالی از انسان نیست

خدا در جاده های بی انتها نیست

به دنبالش نگرد

خدا در دستیست

که به یاری میگیری

در قلبیست که شاد میکنی

و در لبخندیست که هدیه میدهی

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

 

 آلفرد آدلر به بيماران افسرده می گفت: هر روز فكر كنيد چطور مى توانيد يك نفر ديگر را خوشحال كنيد؛ زيرا انديشه خوشحال كردن ديگران، ما را از تفكر درباره خودمان، باز می دارد و بزرگترين عامل نگرانى، ترس و اندوه، انديشيدن درباره خود است.

 

 شادمانى انسان و شادمانى ديگران، به يكديگر بستگى دارد. ارسطو به اين نوع برخورد، ” خودخواهى روشنگرانه ” می گويد. خیرخواهی، دوستی و عشق ویژگی انسان است.

 

 لازم نيست مصلح اجتماعى باشيد كه بتوانيد دنياى بهترى بسازيد، بلكه همين كه دنياى خصوصى خودتان را بهتر كنيد، خدمت بزرگى كرده ايد.

 

برگرفته از کتاب طبیعت انسان

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 

 

پسری، دختری را که قرار بود تمام زندگی اش شود برای اولین بار به کافی شاپ دعوت کرد؛ تا به او اعلام کند که قصد ازدواج با او را دارد. در حال نشستن پشت میز پسر سفارش قهوه داد، سپس رو به پیشخدمت کرد و گفت لطفا نمک هم بیاور. اسم نمک که آمد تمام افراد حاضر یک مرتبه به پسر خیره شدند.

 

پسر نمک را در قهوه ریخت و آرام خورد. دختر با تعجب گفت قهوه شور میخوری؟

 

 پسر جواب داد بچه که بودم خانه مان کنار دریا بود ، در ماسه ها بازی میکردم و طعم شور دریا را میچشیدم ، حالا دلتنگ خانه ی کودکی شده ام ، قهوه شور مرا یاد کودکی ام می اندازد .

 

 ازدواج انجام شد و چهل سال تمام هر وقت دختر قهوه درست میکرد ، داخل فنجان شوهرش نمک میریخت.

 

 پس از چهل سال عاشقونه زندگی کردن، مرد فوت کرد و نامه ای خطاب به همسرش برجای گذاشت:

 

 همسر عزیزم ببخش که چهل سال تمام به تو دروغ گفتم، آن روز آنقدر از دیدنت خوشحال و هیجان زده شده بودم که به اشتباه به جای شکر درخواست نمک کردم، چهل سال تمام قهوه شور خوردم و نتوانستم به تو بگویم، بدترین چیز در دنیا قهوه شور است. اگر بار دیگر به دنیا بازگردم و باز هم داشتن تو وابسته به خوردن قهوه شور باشد؛

تمام عمر شورترین قهوه دنیا را به خاطر چشمان پر از مهر و محبت تو خواهم خورد.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت