✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 915
  • دیروز: 1105
  • 7 روز قبل: 9865
  • 1 ماه قبل: 26303
  • کل بازدیدها: 809635

 



هست.‌. #نیست..

 

وباز #صبح می شود و مادری که هست..

 

چشمش به در،به #انتظارپسر ،که نیست .‌.

 

پدرهست دخترهست #مادر هست ..

 

 وباز #خانه ای که در آن پسر،که نیست‌..

 

همه نشسته اند #سرسفره ای که هست ..

 

وبازنگاه مادربه #جای_خالی پسر،که نیست..

 

خاطره اش هست یادش هست #عکسش هست..

 

اما برای مادر اینها #پسر،که نیست..

 

شهدارا آورده اند و #تشیعی که هست..

 

وباز بین #شهدا پسر،که نیست..

 

و مادر می ماندو #آه و جای خالی که هست..

 

وباز #خانه ای که در آن پسر،که نیست..

 

 وباز #شب ومادر ولالایی که هست..

 

به یاد #کودکیه  پسر، که نیست ..

 

 

 

 تقدیم به مادران شهدایی که چشم انتظاران پسرانی #هستند که  #نیستند..

آنها که #رفتند وهنوز #برنگشتند..

 

#به_شهدامدیونیم ..

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

حالم بد است نبض مرا یک نگاه کن / آه ای طبیب حال مرا رو به راه کن

 

دستی بکش بر این سر شوریده لااقل / لطفی به شرم روی غلام سیاه کن

 

ما را قسم به زلف رهایت رها مکن/ ما را به زیر سایه خود در پناه کن

 

فکری به حال ما نکنی خوار می شویم / فکری به حال قافله ای بی پناه کن

 

یک عده صحبت از غم اغیار می کنند / کاری برای زمزمه های تباه کن

 

ما هرچه می کشیم ز اغیار می کشیم / بیگانه را به مکر خودت سدّ راه کن

 

قومی به رغم تو ره بیراهه می روند / گمراه را به بارقه ای مرد راه کن

 

دلها به دست تو بخدا نرم می شود / بی درد را تو جلوه ای از سوز و آه کن

 

دنیای بی وفا همه ارزانی حریف / ما را رحین منّت یک صبحگاه کن

 

روزی برادران رسول خدا شویم / روز دگر چه؟ امّت خود را نگاه کن

 

یوسف به چاه مانده گذشت از برادران / رحمی به حال قاطبه ی رو سیاه کن

 

یا راحم الغریب قسم بر ولایتت / رحمی بر امیر غریب سپاه کن

 

وقتی که می روی سوی شش گوشه حسین(ع) / پایین پا به ما نظر از قتلگاه کن

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




داستان_آموزنده

 

يک روز فردی ازبازار عبور مي کرد  که چشمش به دکان خوراک پزي افتاد از بخاري که از سر ديگ بلند ميشد خوشش آمد تکه ناني که داشت بر سر آن ميگرفت و ميخورد

 

هنگام رفتن صاحب دکان گفت : تو از بخار ديگ من استفاده کردي وبايد پولش را بدهي

 

مردم جمع شدن  مرد بيچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را ديد که از آنجا مي گذشت

 

از بهلول تقاضاي قضاوت کرد بهلول  به آشپز گفت : آيا اين مرد از غذاي تو خورده است؟

 

آشپز گفت : نه ولي از بوي آن استفاده کرده است

 

بهلول چند سکه نقره از جيبش در آورد و به آشپز نشان داد وبه زمين ريخت وگفت : اي آشپز صداي پول را تحويل بگير

 

آشپز با کمال تحير گفت : اين چه طرز پول دادن است؟

 

بهلول گفت :  مطابق عدالت است کسي که بوي غذا را بفروشد در عوض بايد صداي پول  دريافت کند.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

یک کسی مارادیدگفت:آقای قرایتی،شماپسرندارید؟

گفتم:نه،من فقط دختردارم.

چندبارکوبیدبرسینه اش که الهی،الهی خدابهت یک پسربدهد.

من هم چندبارکوبیدم برسینه ام،که الهی،الهی خدا یک جوعقل به توبدهد…

خداوقتی به کسی دخترمیدهد،به اومیگویدبه شکرانه این دختر،نمازشکربخوان،انااعطیناک الکوثرفصل لربک…

حدیث داریم خانه ای که درآن چنددخترداشته باشد،محل رفت وآمدملایکه است…

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




  ‍ داستان ملانصرالدین…

 

روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟

ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم…

دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟

ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود !!!

به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود…

 

ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم …!

دوستش کنجاوانه پرسید : دیگه چرا ؟

ملا گفت : برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم !!!

 

  هیچ کس کامل نیست!!!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


امام صادق عليه ‏السلام :

 

 

چه چيز مانع مى ‏شود كه هر گاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به سجده ‏گاه خود رود و دو ركعت نماز گزارد و در آن دعا كند؟ مگر نشنيده ‏اى كه خداوند مى‏ فرمايد: «از صبر و نماز مدد بگيريد»

 

تفسير عياشى ج 1، ص 43، ح 39

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




  اسـتـادی می فـرمـود :

ایـن آیــه:

«الا بذکر الله تطمئن القلوب»،

 معـنـایـش ایـن نـیـست کــه:

بـا ذکـر خـدا دل آرام می گـیـرد،

 

بلکه معنی واقعی این آیه، یـعنی خــدا می گـویـد:

 

ای انسان! جوری سـاختــه ام تـو را کــه جـز بـا یـاد من آرام نـگیـری!…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 #اخلاص_امام_علی (علیه السلام)

 

 

1ـ ابن شهرآشوب گوید: وقتی امیر مؤمنان(ع) بر عمرو بن عبدود دست یافت او را ضربت نزد و نکشت، او به علی(ع) دشنام داد و حذیفه پاسخش داد، پیامبر(ص) فرمود: ای حذیفه ساکت باش، خود علی سبب درنگش را خواهد گفت. آنگاه علی(ع) عمرو را از پای در آورد. چون به حضور رسول خدا(ص) رسید پیامبر سبب را پرسید، علی(ع) عرضه داشت: او به مادرم دشنام داد و آب دهان به صورتم افکند، من ترسیدم که برای تشفی خاطرم گردن او را بزنم، از این رو او را رها کردم، چون خشمم فرو نشست او را برای خدا کشتم. (1)

 

2ـ علامه مجلسی(ره) گوید: صبحگاهی رسول خدا(ص) به مسجد آمد و مسجد از جمعیت پر بود، پیامبر فرمود: امروز کدامین شما برای رضای خدا از مال خود انفاق کرده است؟ همه ساکت ماندند، علی(ع) گفت: من از خانه بیرون آمدم و دیناری داشتم که می ‏خواستم با آن مقداری آرد بخرم، مقداد بن اسود را دیدم و چون اثر گرسنگی را در چهره او مشاهده کردم دینار خود را به او دادم. رسول خدا(ص) فرمود: (رحمت خدا بر تو) واجب شد.

مرد دیگری برخاست و گفت: من امروز بیش از علی انفاق کرده‏ ام، مخارج سفر مرد و زنی را که قصد سفر داشتند و خرجی نداشتند هزار درهم پرداختم. پیامبر(ص) ساکت ماند. حاضران گفتند : ای رسول خدا، چرا به علی فرمود: «رحمت خدا بر تو واجب شد» و به این مرد با آنکه بیشتر صدقه داده بود نفرمودی؟ رسول خدا(ص) فرمود: مگر ندیده ‏اید که گاه پادشاهی خادم خود را که هدیه ناچیزی برایش آورده مقام و موقعیتی نیکو می‏ بخشد و از سوی خادم دیگرش هدیه بزرگی آورده می ‏شود ولی آن را پس می‏ دهد و فرستنده را به چیزی نمی‏ گیرد؟ گفتند: چرا، فرمود : در این مورد هم چنین است، رفیق شما علی دیناری را در حال طاعت و انقیاد خدا و رفع نیاز فقیری مؤمن بخشید ولی آن رفیق دیگرتان آنچه داد همه را برای معاندت و دشمنی با برادر رسول خدا داد و می‏ خواست بر علی بن ابیطالب برتری جوید، خداوند هم عمل او را تباه ساخت و آن را وبال گردن او گردانید. آگاه باشید که اگر با این نیت از فرش تا عرش را سیم و زر به صدقه می‏ داد جز دوری از رحمت خدا و نزدیکی به خشم خدا و در آمدن در قهر الهی برای خود نمی ‏افزود. (2)

 

3ـ علی(ع) فرمود: گروهی خدا را از روی رغبت پرستیدند و این عبادت تاجران است. گروهی خدا را از روی ترس و بیم پرستیدند و این عبادت بردگان است، و گروهی خدا را از روی شکر و سپاسگزاری پرستیدند و این عبادت آزادگان است. (3)

 

4ـ و فرمود: خدایا، من تور را از بیم عذاب و طمع در ثوابت نپرستیدم، بلکه تو را شایسته بندگی دیدم و پرستیدم. (4)

 

5ـ و فرمود: دنیا همه ‏اش نادانی است جز مکانهای علم، و علم همه ‏اش حجت است جز آنچه بدان عمل شود، و علم همه ‏اش ریا و خود نمایی است جز آنچه خالص (برای خدا) باشد، و اخلاص هم در راه خطر است تا بنده بنگرد که عاقبتش چه می‏ شود. (5)

 

 پی‏نوشت‏ها:

1)مستدرک الوسائل 3/220 به نقل از مناقب.

2)بحار الانوار 41/ 18

3)نهج البلاغه، خطبه .237

4)بحار الانوار 41/ 14

5)سفینة البحار 1/401 ماده خطر.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




روزگارم با غلامى على سر میشود

هر که را دیدم على را دیده نوکر میشود

 

بنده زاده بنده اى دارم که دارد مثل من

چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود

 

جاى آن دارد بگیرم حلقه دارش کنم

حلقه اى را که ز گوش بندگى در میشود

 

شان او را نه قلم کافى ست نه دفتر نه فهم

شان سلمانش فقط صدجلددفتر میشود

 

نفس مثل خیبر است و هیچکس فتاح نیست

فتح این قلعه فقط با دست حیدر میشود

 

یا که اول هست و آخر نیست یا بالعکس آن

این چه موجودى ست هم اول هم آخر میشود

 

از همینجا میشود فهمید-با مهر على-

عاقبت این عاقبتها خیر یا شر میشود

 

محضر یاد على و محضر “نادعلى”

هر که آدم میشود ازاین دو محضر میشود

 

ذات فیاض “امین الله” ” امینى” پرور است

هر که شد خورشید ذاتا ذره پرور میشود

 

قدر زر زرگر شناسد قدر زهرا را على

علتش این است داماد پیمبر میشود

 

بیشتر کار برادر را برادر میکند

حق بده پس باتو پیغمبر برادر میشود

 

کار خیر ما کنار حب تو میایستد

دوبرابر ، سه برابر….صد برابر میشود

 

معجزات چشمهایت خلق صاحب معجزه ست

دلدل ات رد میشود سنگ همه زر میشود

 

تو میان خانه هم باشى همه ذبح تواند

تو به خیبر هم نیایى فتح خیبر میشود

 

هر یک از پیغمبران اول میاید محضرت

با تو بیعت میکند بعدا پیمبر میشود

 

دوستى از دوستان دوستان تو اگر

در جهنم هم که باشد آخرش در میشود

 

طفل خود را بر سر شانه نجف آورده ام

کودک است امروز, در آینده قنبر میشود

 

این زمین خاصیتش این است قیمت میدهد

سنگ را اینجا بیندازند گوهر میشود

 

زان طرف سنگ نشانى هم ندارد فاطمه

زین طرف دارد کف صحن تو مرمر میشود

 

“باز با…..” نه , باز اینجا با کبوتر میپرد

شاه اینجا همنشین چند نوکر میشود

 

حال من چون حال بیماری است زیر دست تو

هر چه بدتر میشود انگار بهتر میشود…..؟

 

▫️ #یکشنبه_های_مولا

 قدر زر زرگر شناسد قدر زهرا را على

#علی_اکبر_لطیفیان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




فرق_آرامش_با_آسایش

 

آسایش یک امر بیرونی و

آرامش یک پدیده ی درونیه 

 

مردم ممکنه خیلی تو آسایش باشند

اما معدود افرادی هستن که درآرامش زندگی میکنن

 

آسایش یعنی راحتی در زندگی که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به دست میاد هرچی دلشون بخواد میخرن هر کجا خواستن میرن و …

آرامش رو کسانی دارن که از درون سالم و سلامتند شاید بی چیز باشن امادلشون خوشه به اونچه دارن راضین چه خوب میشد که ما در  عین آسایش، آرامشم همرامون بود!

 

آرامش+آسایش=خوشبختی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

چرا ائمه اطهار(ع) فرمودند که «ما از عالم برزخ برای شما بیمناکیم»؟ «ما نگران عالم برزخ هستیم»؟! «ولی در قیامت شفاعت و کمک ما به شما شیعیان و مؤمنان می رسد»؟!

 

 

مگر در عالم برزخ چه موانعی برای حمایت و کمک ائمه اطهار(ع) از دوستانشان وجود دارد؟

 

روایاتی از ائمه نقل شده که دلالت بر عدم وجود شفاعت در عالم برزخ می کند مثل :عَمرو بن‌ یزید میگوید:

 

به‌ حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌السّلام‌ عرض‌ کردم‌: من‌ شنیدم‌ که‌ شما می‌گفتید: تمام‌ شیعیان‌ ما با هر کرداری‌ که‌ دارند در بهشت‌ هستند».

حضرت‌ فرمود: این‌ قول‌ تو را تصدیق‌ میکنم‌، سوگند به‌ خداکه‌ همه‌ در بهشتند.

 

عرض‌ کردم‌: فدایت‌ شوم‌! گناهان‌، بسیار و بزرگ‌ اند.

 

حضرت‌ فرمود: امّا در قیامت‌ پس‌ همه شما در بهشتید بواسطه شفاعت‌ پیامبرِ مُطاع‌ یا به‌ شفاعت‌ وصیّ آن‌ پیامبر ؛ ولیکن‌ من‌ از برزخ‌ شما نگرانم‌ و در هراس‌ می‌باشم‌.

 

عرض‌ کردم‌: برزخ‌ چیست‌؟

 

فرمود: برزخ‌ عبارت‌ است‌ از عالم‌ قبر از وقتی‌ که‌ انسان‌ می‌میرد تا زمانی‌ که‌ قیامت‌ بر پا میشود».

(فروع‌ کافی ‌، ج‌ 1، ص‌ 66)

درتفسیر این گونه احادیث دو دیدگاه در بین مفسرین وجود دارد.

 

1-دیدگاه برخی مفسرین مثل علامه طباطبائی که شفاعت را مخصوص قیامت دانسته و آنهم آخرین موقف از مواقف قیامت که یا گنه کار به وسیله شفاعت مشمول آمرزش گشته و اصلا داخل آتش نمی شود و یا اینکه بعد از داخل شدن در آتش ،به وسیله شفاعت نجات می یابند .

 

2- در مقابل ، روایات دیگری است که بر حضور پیامبر و ائمه(ع) دربرخی مواقع مثل لحظه جان دادن ،شب اول قبر ، وقت سوال نکیر و منکر دلالت می کند. در مقام جمع بین این دو دسته از روایات می توان گفت

 

.شفاعت به عنوان یک قاعده کلی مربوط به قیامت و بعد از حسابرسی کامل می باشد که تمامی مومنین در انتظار شفاعت به سر میبرند و پیامبر ،ائمه اطهار و سایر شافعین به اذن الهی هر که را که بخواهند شفاعت می کنند ولکن در #برزخ شفاعت یک جریان کلی نبوده و به صورت #محدود برای #عده_ای #خاص می باشد.

 

و یا اینکه روایات #نافیه شفاعت مربوط به مرحله خاصی از برزخ باشد .

آیت الله مکارم در این باره می فرماید: ممکن است این روایات ناظر به مرحله خاصی از برزخ باشد یا اینکه اگر راه نجاتی برای بعضی در سایه مجاورت با اولیاء الله و مانند آن صورت گیرد جنبه استثنائی و محدود خواهد داشت.و شامل همه کسانی که لایق شفاعتند نمی شود.(پیام قرآن ،ج 6،ص 530) .

 

علامه طباطبائی در مقام توجیه، اینگونه موارد را از قبیل شفاعت ندانسته بلکه از قبیل تصرف و حکومت الهیه ای میداند که خدا به ائمه اعطاء نموده است .(تفسیر المیزان ،ج 1،ذیل آیه 48) .

 

عجیب اینکه ایشان هنگامی که سخن، از حقیقت شفاعت می گویند ، آنرا چنان توسعه داده که هر گونه تاثیر اسباب را در عالم تکوین و تشریع مشمول شفاعت می شمرد ولی در اینجا کمک و اعانت اولیاء الله را به گروهی از مومنان برای نجات آنها از مشکلات برزخ و قبر ،مصداق شفاعت نمی دانند.

 

به هر حال آنچه از مجموعه آیات و روایات به دست می آید این است که شفاعت به معنای وسیع کلمه در هر #سه_عالم (دنیا ، برزخ و آخرت) صورت می پذیرد. هر چند محل اصلی شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و برای نجات از آتش دوزخ است .(پیام قرآن ، ج 6، ص526).

 

و بر فرض هم این نحوه از وساطت ائمه به قول علامه از قبیل تصرف و و حکومت الهیه باشد ، باز در نتیجه چیزی #جز شفاعت نیست حال به هر نامی خوانده شود.

نمونه هائی از شفاعت در دنیا

 

در داستان حضرت یوسف فرزندان از پدر خواستند در پیشگاه خدا برای آنان استغفار کند و حضرت یعقوب نیز پذیرفت.و این چیزی جز شفاعت نیست.

 

و نیز گروهی از مردم در همین دنیا به خاطر شفاعت پیامبران و اولیاء الله از عذاب دنیوی نجات یافته اند و این چیزی جز شفاعت نیست.

 

در مورد جهان برزخ نیز روایات بسیاری داریم که اعمال نیک آدمی همچون نماز ،روزه و #ولایت و امثال آن یا حضور اولیاء الله سبب #تخفیف آلام و مجازاتها می گردد.و یا دفن انسان مومنی در یک گورستان که دارای حسنات مهمی است سبب تخفیف مجازات گنهکاران آن گورستان می شود. 

 

بنابراین #شفاعت محدود به عالم خاصی نبوده و همه عوالم #سه گانه را در بر می گیرد. ولی #محل_اصلی آن #قیامت و در آستانه #عذاب الهی است.(همان منبع سابق).

 و شاید دلیل نگرانی ائمه نیز همین محدودیت دایره شفاعت در غیر آخرت است.

 

توضیحات:

#من باور دارم اهل بیت شفیع اند و سعی میکنم خودم به شفاعت شدنم کمک کنم.شیعه باید از گناه دور بشه.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  «مثل مسیح ، نه» ، که دمت فرق میکند

گلدسته های آن حرمت فرق میکند

 

نزد تمام هموطنانم به طور حتم

ای «هشت عاشقی» ، عددت فرق میکند

 

اصلا عدد که نه ، به خدا صحن انقلاب

در وقت ربنا ، کرمت فرق میکند

 

از ماجرای خادم و آن پیر و پله ها

فهمیده‌ام که لطف کمت فرق میکند

 

سوت قطار و حَرْکَتِ آن روی ریل ها

بی خواب گشتن سفرت فرق میکند

 

باب جواد تو به خدا باب حاجت است

جان جواد تو ، قَسَمَت فرق میکند

 

اینکه برات کربلا را تو میدهی

پس روشن است سَنَدَت فرق میکند

 

این هـشـت بیت و این غزل من برای تو

خواهم بگویمت ، غزلت هم فرق میکند

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

بسم الله الرحمن الرحيم

  رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند :

  خداوند پایه و ستونی در بهشت قرار داده که برای اهل آن نور می دهد همان طور که خورشید برای اهل زمین نور افشانی می کند و به آن پایه جز علی بن ابی طالب ع و شیعیان او دسترسی ندارند. 

 و همانا حلقه در بهشت از یاقوت سرخ است (طول آن مسافت پنجاه سال راه است) که بر روی پهنه ای از طلاست،

و وقتی بر آن کوبیده می شود، آوازی دارد و می گوید 

 

 روضه الواعظین :111

 مدینه معاجز :2 /362 ح 606

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




بعضی روزها

حال آدم یک جور عجیبی خوب است

خوب که می گویم

نه اینکه مشکل نباشد ها ، نه!

خوب یعنی خدا دستت را می گیرد

مقابل غم ها …

میگوید “امروز بنده ام باید خوشحال باشد، سراغش نیایید”

و تو هی ذوق میکنی،

از خوشی های کوچک زندگی ات!

از اتفاقاتی که انتظارش را نداری و میشود!

گفتم انتظار ، یادم آمد ،

هر روزی که بی انتظار و  بدون توقع و شکرگزار چشم گشودم “حالم خوب بود”

خوب که می گویم

نه اینکه به تمام آرزوهایم رسیده باشم ها! نه!

خوب یعنی خدا را رأس آرزوهایم قرار دادم و همه چیز را به او سپردم …

و امروز حال من خوب است …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 هیچوقت حسرت زندگی آدمایی که

 

از درونشون خبر نداری نخور…

 

هر قلبی دردی دارد…

 

فقط نحوه ابراز آن فرق دارد!

 

بعضی ها آن را در چشمانشان پنهان میکنند…

 

و بعضی ها در لبخندشان …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حکایت_عبرت

 

 قــرائتــے در بقیـــــع

 

 یک ﻭﻫﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻘﯿﻊ ﺑﻪ آقای قرائتی ﮔﻔﺖ:

ﭼﺮﺍ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺣﺴﻦ و حسین ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟!

در حالی که ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ شده اند!

آنگاه خودکاری را ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ زمین، ﻭ صدا زد: ﺍﯼ ﺣﺴﻦ! ﺍﯼ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ! ای ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ! آن قلم را به من بدهید!

بعد گفت: دیدی که پاسخ ندادند!

ﭘﺲ ﺍینها ﻣﺮﺩه اند و ﻫﯿﭻ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭند!

آقای قرائتی خودکار را گرفت و دوباره انداخت ﺯﻣﯿﻦ و گفت:

ﯾﺎ الله! ﻗﻠﻢ ﺭا ﺑﻪ من ﺑﺪﻩ!

بعد رو به وهابی کرد و گفت: ﺩﯾﺪﯼ که ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺩ!

پس با منطق تو ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ است!

مگر ﻫﺮ که ﺯﻧﺪﻩ است ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮ ﺗﻮ ﺑﺎشد؟!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




من از اندیشه لیلی، تمام عمر، ‌مجنونم

تماشا کن که می‌جوشد، شرابت از دل خونم

 

ببین از شهر چشمانم، قطار ژاله می‌آید

و با هر قطره اشکم، سفیر ناله می آید

 

بر این صحرای خشکیده، ببار ای ابر باران‌زا

که آتش حلقه پیچیده، ببار ای ابر باران زا

 

ز هریک جرعه از جامت، هزاران رود می‌جوشد

که خضر زندگانی هم، پی این آب می‌کوشد

 

بده جامی که می‌ریزد، عطش از ساغر جانم

طبیبا جان به لب آمد، نمی آیی به درمانم

 

بیا کز چشم بیمارم، سرشک ندبه می‌بارد

و این دوری برای خود، مفصل روضه‌ای دارد

 

پی دیدارت آقاجان، نگاهم پشت در مانده

نباید با خبر باشی، از این حیران درمانده!؟

 

شب تاریک هجران را، به نور وصل روشن کن

هزاران سال شد رفتی، لباس آمدن تن کن

 

نسیم صبحگاهی را، معطر از عبورت کن

تمام قاصدک ها را، خبردار از ظهورت کن

 

بکش دست نوازش بر سر چشم انتظارانت

شکوفا کن زمین را از صدای پای بارانت

 

شکوه جلوه خلقت، به عالم خودنمایی کن

و از خورشید تابان جمالت، رونمایی کن

 

بیا تا چشم‌های ما، از این ظلمت رها باشد

و روشنگر ز نور تو تمام جاده‌ها باشد

 

گل نرگس اگر بلبل، حدیث وصل می‌خواند

تمام عمر را شاعر، به امید تو می‌ماند

 

تو آن شورآفرین هستی، که با عشقت به شوق آیم

خدا را با تو می‌بینم، که دائم در تمنایم

 

مرا ای مهربان آقا، غلام آستانت کن

شبیه ضامن آهو! شدم آهو، ضمانت کن…

 

بیا امید عالم از ازل تا حال و فرداها

به حق ساقی کوثر، به حق مادرت زهرا…

 

صابر خراسانی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


وقتى روز جديدى شروع مى شود، جرأت كن و قدرشناسانه تبسمى كن؛

 

وقتى به تاريكى رسيدى، جرأت كن و اوّلين كسى باش كه شمعى روشن مى كند؛

 

وقتى بى عدالتى وجود دارد، جرأت كن و اوّلين كسى باش كه آن را محكوم مى كند؛

 

وقتى به دشوارى برخوردى، جرأت كن و به كارت ادامه بده؛

 

وقتى به نظرت مى رسد زندگى دارد به زمينت مى زند، جرأت كن و با مشكل بستيز؛

 

وقتى احساس خستگى و نااميدى مى كنى، جرأت كن و به راهت ادامه بده؛

 

وقتى زمانه سخت مى شود، جرأت كن و از آن سخت تر شو؛

 

وقتى پایان یک عشق آزارت مى دهد، جرأت كن و دوباره عاشق شو؛

 

وقتى كسى را در رنج ديدى، جرأت كن و او را التيام بده؛

 

وقتى كسى را ديدى كه گم شده است، جرأت كن و راه را به او نشان بده؛

 

وقتى دوستى به زمين افتاد، جرأت كن و اوّلين كسى باش كه دستش را به سويش دراز مى كند؛

 

وقتى احساس شادمانى مى كنى، جرأت كن و دل كسى را شاد كن؛

 

جرأت كن و به بهترين كسى كه مى توانى، تبديل شو؛

#روانشناسی

#تغییر

#زندگی

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




مرحوم حضرت‌ آیت الله علی پهلوانی :

 

  لحظات آخر فوت علّامه طباطبایی از ایشان پرسیدم ، آخرین دستوری که می فرمائید چیست؟

 

   زیر لب فرمودند :

 

  مُراقبه ، مُراقبه ، مُراقبه.

 

 

 

  مرحوم حضرت آیت الله عبدالکریم حق شناس :

 

   مقام مُراقبه این است که بدانیم در حضور و محضر کسی هستیم که حتّی نسبت به خطورات و تصوّرات ذهنی ما هم آگاه است.

 

  بدانید که اگر مقام مراقبه را از دست دادید ؛ شیطان جلو می آید و پرده هایی را برای شما به نمایش می گذارد.

 

  اگر ۲ دقیقه از پروردگار غفلت بکنید ، شیطان خیلی ذوق می کند.

 

  اوّل مراقبه ، وسط مراقبه ، آخر هم مراقبه.

 

  درجه اول مراقبه :

 

  انجام واجبات ، ترک محرمات.

 

 

 

    درجه دوم مراقبه :

 

  انجام کار برای خدا

و

  دوری از لهو و لعب

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  جزء 9 ،سوره اعراف ،آیه ی 96

 

 «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ…

 

 و اگر اهل شهرها وآبادی ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند برکات آسمان وزمین را برآنان نازل می کردیم .

 

 رسول خدا(ص) میفرماید: در زمان حضرت مهدی(عج) ماست که خداوند متعال مردم  را از نعمت ها بهره مند میکند که هرگز چنین نعمتی به آنها نداده،آسمان پیوسته می بارد و زمین تمام روییدنیها ی خودش را برای مردم عرضه می کند.

 

امام علی(ع) می فرماید:مهدی(عج) ما خواسته ها را پیرو هدایت الهی قرار می دهد وآنها را پراز نعمت خواهد کرد

 

امام صادق می فرماید: (ع)هنگامی که مهدی(عج) ما قیام کند به عدالت داوری می کند و در دورانش ستم رخت برمی بندد، و به واسطه ی او راهها امن می شود و زمین برکاتش را خارج می سازد

 

  اینقدر زمان امام زمان خیر و برکت دارد، اون موقع  یه عده از امام زمان (عج)می ترسند و امام زمان(عج) را متاسفانه خونخوار و ظالم جلوه  میدهند

 

 برگرفته از :کتاب سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن نوشته استاد اباذری ازاساتید مرکز تخصصی مهدوی

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




استاد فاطمی نیا:

این همه دراینترنت وکتابها میگردی دنبال اینکه آقای قاضی چی گفته آقای بهجت چی گفته، این همه این در و آن در میزنی،چی شد آخر ؟

تو هنوز جواب مادرت رو تلخ میدی !! هنوز قلبت بلد نیست خوبیها رو حس کنه، نیکی ها رو دریافت کنه و فقط اشکال و ایرادها رو زود چشمت می بینه، نگاهت را کنترل نمکنی، خانم حجابت را حاضر نیستی کامل کنی، میخوای بشی” سالک “بنده خدا ؟! قدم اول ترک معصیت است، به اندازه خودت، نمیگم معصوم بشی ولی تلاش کن.

در خانواده خوب رفتار کنید که همسرانتان مشتاق شما باشند، اخلاقیاتتون رو روش کار کنید و اصلاح کنید، عاق والدین انسان را صد فرسخ عقب میاندازد…

خود ملا حسین قلی همدانی(ره) از قبر بیرون بیاد و بشه مرشدت، ولی عاق والدین باشی، یا ترک معصیت نکرده باشی، به جایی نمیرسی، حواست باشه.

نگاه نامحرم تیری است که انسان را به زمین میزند و سخت بشود که بلند شوی.

اگر اول و قبل از هر چیز، معصیتت را ترک نکنی، بقیه کارهایت بیهوده است.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

 «مفضل بن عمر مي گويد: از امام صادق (عليه‌السلام) شنيدم که مي فرمود:

 

 «از مطرح شدن بپرهيزيد (در آخرالزمان همه سعي در تبرج و مطرح شدن و ديده شدن دارند) که امام شما ساليان متمادي غایب خواهد شد و شما در بوته ي آزمايش قرار خواهيد گرفت.

 

‼️خواهند گفت: مُرده، از دنيا رفته، معلوم نيست در کدام وادي گام نهاده!

 

 از ديدگان مومنان سيل اشک براي او (از درد هجران و شماتت دشمنان) سرازير خواهد شد.

 

 شما نيز همانند کشتي که دستخوش امواج کوه پيکر دريا شود، دستخوش امواج حوادث خواهيد شد. از اين طوفان‌ها و بحران‌ها جز کساني که خداوند از آنها پيمان گرفته، بذر ايمان در دلشان کاشته، و با روحي از خود تأييدشان کرده، رهايي نمي يابند.

 

 آنگاه دوازده پرچم مشابه به اهتزاز درآيد که معلوم نمي شود کداميک از کجاست؟»

 

 مفضل مي گويد: من به شدت گريستم. امام صادق عليه‌السلام فرمود: چرا گريه سر دادي؟! گفتم چگونه گريه نکنم؟ در حالي که مي فرماييد: دوازده پرچم مشابه خواهد بود که از يکديگر شناخته نخواهد شد، پس ما چه خواهيم کرد؟ به کجا خواهيم رفت؟!

 

☀️امام عليه‌السلام به نور آفتابي که از روزنه وارد اطاق شده بود نگاه کرد و فرمود: «اين نور خورشيد را مي بيني؟» گفتم: آري، فرمود:«به خدا سوگند، امر ما از اين خورشيد روشن تر است».

 

 کمال الدين/ ص347.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ای غبار حرمت تاج سر نوکرها

نوکری ات شده تنها هنر نوکرها

 

” با بی انت و امی یا اباعبدالله”

به فدایت همه مادر پدر نوکرها

 

در قیامت تو به فکر من و امثال منی

میشوی سنگ صبور و سپر نوکرها

 

عده ای را طلبیدی به زیارت اما

نشده قسمتشان بیشتر نوکرها

 

کشته ی اشک چه داریم برایت بدهیم

ای به قربان تنت چشم تر نوکرها

 

کاش مانند شهیدان خودت آخر عمر

بگذاری سر زانوت سر نوکرها

 

ببری تا که به همراه خودت میمانی

جلوی درب جنان منتظر نوکرها

 

ای که درعلقمه خم شدکمرت میبینی

از مصیبات تو خم شد کمر نوکرها

 

اربعین پای پیاده به حرم می آییم

میشود پخش در عالم خبر نوکرها

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ببر گرسنه و معجزه عشق

 

 

 

این یک ماجرای واقعی است:

سالها پیش در کشور آلمان زن و شوهری زندگی می کردند. آنها هیچ گاه صاحب فرزندی نشدند.  یک روز که برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند، ببر کوچکی در جنگل نظر آنها را به خود جلب کرد. 

مرد معتقد بود : نباید به آن بچه ببر نزدیک شد. به نظر او ببرمادر جایی در همان حوالی فرزندش را زیر نظر داشت. پس اگر احساس خطر می کرد به هر دوی آنها حمله می کرد و صدمه می زد. اما زن انگار هیچ یک از جملات همسرش را نمی شنید. خیلی سریع به سمت ببر رفت و بچه ببر را زیر پالتوی خود به آغوش کشید، و دست همسرش را گرفت و گفت : عجله کن! ما باید همین الآن سوار اتوموبیلمان شده و از اینجا برویم.

آنها به آپارتمان خود باز گشتند و به این ترتیب ببر کوچک، عضوی از ا عضای این خانواده ی کوچک شد و آن دو، با یک دنیا عشق و علاقه به ببر رسیدگی می کردند. 

 

سالها از پی هم گذشت و ببر کوچک در سایه ی مراقبت و محبت های آن زن و شوهر حالا تبدیل به ببر بالغی شده بود که با آن خانواده بسیار مانوس بود. در گذر ایام، مرد درگذشت و مدت زمان کوتاهی پس از این اتفاق، دعوتنامه ی کاری برای یک ماموریت شش ماهه در مجارستان به دست آن خانم رسید. زن، با همه دلبستگی بی اندازه ای که به ببری داشت؛ که مانند فرزند خود با او مانوس شده بود؛ ناچار بود شش ماه کشور را ترک کند و از دلبستگی اش دور شود.

تصمیم گرفت: ببر را برای این مدت به باغ وحش بسپارد. در این مورد با مسولان باغ وحش صحبت کرد و با تقبل کل هزینه های شش ماهه، ببر را با یک دنیا دلتنگی به باغ وحش سپرد و کارتی از مسولان باغ وحش دریافت کرد تا هر زمان که مایل بود، بدون ممانعت و بدون اخذ بلیت به دیدار ببرش بیاید.

دوری از ببر، برایش بسیار دشوار بود. روزهای آخر قبل از مسافرت، مرتب به دیدار ببرش می رفت و ساعت ها کنارش می ماند و از دلتنگی اش با ببر حرف می زد.  سر انجام زمان سفر فرا رسید و زن با یک دنیا غم دوری، با ببرش وداع کرد.

بعد از شش ماه که ماموریت به پایان رسید، وقتی که زن، بی تاب و بی قرار به سرعت خودش را به باغ وحش رساند، در حالی که از شوق دیدن ببرش فریاد می زد : عزیزم! عشق من! من بر گشتم، این شش ماه دلم برایت یک ذره شده بود، چقدر دوریت سخت بود، اما حالا من برگشتم، و در حین ابراز این جملات مهر آمیز به سرعت در قفس را گشود، آغوش را باز کرد و ببر را با یک دنیا عشق و محبت و احساس در آغوش کشید.

ناگهان، صدای فریادهای نگهبان قفس، فضا را پر کرد: نه، بیا بیرون! بیا بیرون! این ببر تو نیست. ببر تو بعد از اینکه اینجا رو ترک کردی، بعد از شش روز از غصه دق کرد و مرد! این یک ببر وحشی گرسنه است! اما دیگر برای هر تذکری دیر شده بود. ببر وحشی با همه عظمت و خوی درندگی، میان آغوش پر محبت زن، مثل یک بچه گربه، رام و آرام بود.

اگرچه، ببر مفهوم کلمات مهر آمیزی را که زن به زبان آلمانی ادا کرده بود، نمی فهمید. اما محبت و عشق چیزی نبود که برای درکش نیاز به دانستن زبان و رسم و رسوم خاصی باشد. چرا که عشق آنقدر عمیق است که در مرز کلمات محدود نمی شود و احساس آنقدر متعالی است که از تفاوت نوع و جنس فرا رود.

 

 

 

برای هدیه کردن محبت، فقط وجود یک دل ساده و صمیمی کافی است، تا ازدریچه ی یک نگاه پر مهر، عشق را بتاباند و مهر را هدیه کند. محبت آنقدر نافذ است که تمام فصل سرمای یاس و نا امیدی را در چشم بر هم زدنی بهار کند.

عشق یکی از زیباترین معجزه های خلقت است که هر جا رد پا و اثری از آن به جا مانده تفاوت درخشان و ستودنی اش، چشم گیر است. محبت همان جادوی بی نظیری است که روح تشنه و سر گردان بشر را سیراب می کند و لذتی در عشق ورزیدن هست که در طلب آن نیست. 

بیایید بی قید و شرط عشق ببخشیم تا از انعکاسش، کل زندگیمان نور باران و لحظه لحظه ی عمر، شیرین و ارزشمند گردد. در کورترین گره ها، تاریک ترین نقطه ها، مسدود ترین راه ها، عشق بی نظیر ترین معجزه ی راه گشاست.

مهم نیست دشوارترین مساله ی پیش روی تو چیست. ماجرای فوق را به خاطر بسپار و بدان که سر سخت ترین قفل ها با کلید عشق و محبت گشودنی است.

پس: معجزه ی عشق را امتحان کن!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




                  

ابن بطوطه در (رحله) خود قضیه ای نقل میکند که واقعا جالب و آموزنده است به ویژه برای خانم های امروزی و کم رنگ شدن حجاب در جامعه ! این داستان نمونه یک زن با حجاب در دوران بنی عباس است .

یکی از خلفای بنی عباس بر اهل بلخ در اثر ندادن مالیات غضب کرده و آنها را مستحق عقوبت دید. مردی را طلبید و دستورات لازمه ای به وی داده و اورا به عنوان فرماندار و حکومت آن شهر روانه کرد و تاکید کرد تا می توانی بر مردم آنجا سخت بگیر و آنها در مضیقه قرار داده و هیچ گونه ترحم بر آنان روا مدار تا اینکه آنها ناچار شده و از مجرای فشار، وظایف خود را انجام دهند.

فرماندار که از خود اراده ای نداشت تسلیم امر خلیفه گردید و روانه بلخ شد. وقتی که به آنجا رسید فرمانی صادر کرد و منتشر ساخت که من از طرف خلیفه آمده ام و امر است که هر چه زودتر خراج اموال خود را بپردازید و هرکس نپردازد گرفتار عقوبت است. با نشر این اعلامیه سر و صدایی عجیب در میان مردم بر پا شد و همه به هم ریختند و شب و روز آرام نداشتند.

ضمناً، فرماندار همسر و فرزندان خود را همراه داشت و مردم فلک زده بلخ هر چه فکر کردند که راه فراری پیدا کنند نتیجه نبخشید تا اینکه مشورت کردند که بروند و دست به دامن عیال فرماندار شوند تا شاید راه چاره ای پیدا شود.

عده زیادی از زنان و بچه ها با حال آشفته به نزد عیال فرماندار آمدند و اظهار ناراحتی کردند و حوائج خود را بیان نمودند و وضع رقت بار بچه های کوچک و زنان بی سرپرست تاثیر به سزایی در روحیه آن زن با ایمان ایجاد کرد.

زن با دیدن این منظره، پیراهن مرصع به جواهری را که برای برای بعضی از مجالس عروسی تهیه کرده بود به شوهر خود داد و به جای مالیات مردم بلخ به نزد خلیفه فرستاد که او از مردم این شهر بگذرد و ضمنا باید دانست قیمتآن پیراهن خیلی زیاد بوده است.

فرماندار پیراهن را برداشته و به سمت مرکز حرکت کرد و به منزل خلیفه در آمد و پیراهن مذکور را در مقابل خلیفه نهاد و خود در گوشه ای جای گرفت.

خلیفه پرسید این چیست ؟ گفت: خراج و مالیات بلخ است، چون مردم ضعیف و تهیدست بودند این را همسرم فرستاد تا از آنها بگذرید و به جای مالیات آنها محسوب شود.

خلیفه وقتی که از جریان با خبر شد و دانست که مردم در اثر فقر و تهیدستی به پرداخت مالیات نمی رسند و این زن برای نجات آنان چنین عملی انجام داده به همت بالای او تحسین کرده و فوری فرمان صادر کردکه از مردم بلخ برای همیشه مالیات نگیرند و پیراهن را به آن زن برگردانند.

فرماندار پیراهن را به بلخ برگرداند و به زن داد و گفت خلیفه به همت شما احترام گذاشت و برای همیشه از مالیات مردم گذشت کرد. زن پرسید که آیا سلطان بر این پیراهن نگاه کرد یا نه؟ فرماندار جواب داد: بلی.

زن گفت: پیراهنی که نظر نامحرم بر آن افتاده باشد من نمی پوشم. آن را بفروشید تا در بلخ مسجدی بنا کنند، مسجد کنونی بلخ از فروش همان پیراهن است.                          (منابع: رساله حقوق امام سجاد(ع) شرح نراقی ص150 و واعظ خانواده ص178 و رحله ابن بطوطه)

 

آری ، زن های عفیفه و متدینه این گونه بودند ، تاثیر نفس مرد نامحرم را می دانستند ، حتی اگر لباس های خود را می شستند، در جایی که چشم نا محرم به آن نمی افتاد برای خشک کردن پهن می کرد و تا این اندازه حرمت آن را حفظ می کرد. ولی متاسفانه امروز …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ﺍﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ “ﻏﯿﺒﺖ” ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ،

ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ…

ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.

ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟؟؟

جواب با شما…

 نگذاريد گوشهايتان گواه چيزي باشد که چشمهايتان نديده، نگذاريد زبانتان چيزي را بگويد که قلبتان باور نکرده..

“صادقانه زندگي کنيد”

 ما موجودات خاکي نيستيم که به بهشت ميرويم.ما موجودات بهشتي هستيم که از خاک سر برآورده ايم…

 

“الهي قمشه ای ” َ

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

            در رمز و راز آیات سوره فجر

 

 ” والفجر ولیال عشر والشفع و والوتر “

 قسم به فجر صبحگاهی قسم به شب های دهگانه قسم به دوتائی و قسم به یگانه

 

 امام صادق (ع) می فرمایند:

 منظور از فجر وجود مقدس قائم آل محمد (ص) است

 و منظور شب های دهگانه ده امام پیش از آن حضرت می باشند که امامتشان به خاطر ظلم حاکمان وقت چون شب پوشیده گشت .

 

 و منظور از (شفع) وجود مقدس امیر المومنین و حضرت زهرا (س) است

و منظور از وتر پروردگار یکتاست.

 

  تفسیر جامع ، جلد 7 ، ص 403

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

به نام خدایی که تنهاترجمان عشق برای عشاق حقیقیست….. بعضی ها اورابه خاطرچادری بودنش،به هم نشان می دادند،انگارسنگینی نگاه دیگران ،قلب کوچکش راآذارمی داد اماهنگامی که به غربت مادرش حضرت زهرافکرمی کرد،قلبش آرام می شد،همان مادری که اگربازویش راشکستندومحسنش راکشتند،جزبه خاطرحفظ اسلام وچادرنبود…اودرک کرده بودکه دنیای امروز ،باتمام بزرگی اش،گنجایش درک افکارواهدافش راندارد…اگرچادربه سرمی کندوتمسخربعضی ها راتحمل می کند،تنهابه این خاطراست که خون شهداهنوزتازه است وجریان دارد..همانانی که بدون وجودمادرانشان دربیابان های گرم این سرزمین جان به جان آفرین تسلیم کردند….

ومادری نبودکه برسرپیکرهای غریبشان اشک بریزد…   وخدامی داندکه آنان جزبرای حفظ اسلام وارثیه ی مادرمان زهرا(س)ازجانشان نگذشتند…به این هاکه فکرمی کند،قلبش آرام می گیرد،انگارتمام زندگی اش این تکه پارچه مشکیست آری واوخوب می داند،

فرداکه درقبر،رهایش می کنندتنهادوچیزباخوددارد؛یک کفن سفیدویک چادرسیاه که افتخارش است،،،هرچندکه دردنیابه خاطرش بارها وبارها قلبش راشکستند…. پس ای کاش به حرمت خون شهداومادرمان،ناملایمات راتحمل کنیم واین ارثیه راگرامی بداریم

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


روزی،هنگامی که درحیاط خانه نشسته بودم ودرس می خواندم،توجهم به مورچه هایی جمع شدکه درحال حمل باقی مانده دانه های گندمی بودندکه مادرم درحیاط خانه پهن کرده بودوآن هارا ازدیواربالامی بردندتابه لانه شان برسانندوآذوقه زمستانشان راجمع کنند…

من باچشمان خودشاهداین بودم که این مورچه هاپس ازپیمودن اندکی راه ،ازدیوارسقوط می کردند و دانه ازدهانشان رهامی شد!!!

ولی بازهم دانه رابه دهان می گرفتندومسیردیوار رادوباره درپیش می گرفتندواین اتفاق چندین بارتکرارشدومورچه هادوباره حرکت راآغازمی کردندوبه کارشان ادامه می دادند.من دیدم که یکی ازمورچه هاباچنگ ودندان دانه راگرفته بودوبااحتیاطی وصف ناشدنی دانه راحمل می کردودرنهایت مسیردشواردیوارراپیمود وبه لانه رسید….

آری این جاندارکوچک درسی فراترازآن چه که درکتاب هایم می خواندم به من آموخت!!ای جانداربه من آموخت اگردرزندگی بارهامتحمل شکستی شدم،ایمان ،باورواعتقادخویش راازدست ندهم وباامیدراهم راادامه دهم،چراکه اگرمعبودتوانایم برانجام کاری اراده کند،حتی اگرکاینات جهان بخواهندمانع شوندامابااراده اللهی آن کارانجام خواهدشد….

.پس بگذارقلبت به امیدوایمان آراسته باشد.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 یازده #گیاه_دارویی که باید همیشه درخانه داشته باشید:

 

1- نعناع:ضد نفخ، دل درد، ناراحتی معده، دلپیچه کودکان پس از خوردن سردی ها، رفع اسهال.

 

2-پونه: ضد نفخ، بادشکن، گرم کننده کلیه ها، رفع شب ادراری کودکان، تقویت روده، رفع اسهالی.

            

3-خاکشیر:رفع گرمازدگی، رفع گرمی کردن( مصرف بیش از حد خوراکی های طبع گرم)، گر گرفتگی، کهیر و خارش پوست.

 

4-سنبل الطیب: آرامبخش، رفع کم خوابی، ضد استرس.

 

5-  سیر: کاهش سریع فشار خون، کاهش چربی خون و کلتسرول مضر، آنتی بیوتیک گیاهی.

 

6- سنجد: آرد سنجد کامل( با پوست و دانه): رفع درد معده و سوزش مری، رفع و پیشگیری از پوکی استخوان و ارتروز.

 

7- گشنیز: کاهش سریع فشار خون، خوشبو کننده دهان، ضد نفخ برای افراد گرم مزاج به جای نعناع و پونه، ضد آفت.

8- گل گاوزبان: آرامبخش اعصاب، رفع تپش قلب و بهبود زکام و سرفه خشک.

9-  زنجبیل: ضد تهوع و استفراغ، رفع درد عادت ماهانه، بهبود سرما خوردگی وسردی، ضد رماتیسم، تقویت نیروی جنسی.

 

10-  گزنه: رفع سنگ و عفونت کلیه و مثانه، رفع کم خونی ، ضد عفونت لوزه ها، کاهش قند خون.

 11- سماق: کاهش اسید اوریک خون و رفع مقداری از عوارض گوش.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حضور_و_مراقبت

  

♦️سنخیت نفس با عالم مجردات

 

مراقبت اخلاقی برای این است که،انسان به دنبال گرفتاری و موانع نرود و راه خروج و رهایی پیدا کند.اگر از صبح تا به غروب کارهای خیر انجام داد،در پیشگاه الهی شاکر باشد و اگر خدای ناکرده،اعمال ناشایستی از او سر زد،در پیشگاه الهی توبه کند و اگر حقی از مال

مردم بر گردن دارد،تصمیم بگیرد که این حق را ادا کند و اگر حقوق

الهیه را به فراموشی سپرده و از او ترک شده،تصمیم بگیرد انجام دهد و در مقابل گناهانی که حرمت شرعی دارندو او مرتکب شده،توبه و استغفار کند،مراقبت اخلاقی حاصل شده است.

 

کتاب توبه،متکفل این بحث است که باید گناهان را بررسی کرد و دید کدام جبرانی است و جبران نمود.مثلا قضای نماز،روزه.و باید ببیند کدام را باید ادا کند،مانند نماز آیات در اثر وقوع زلزله،رعد و برق و … و ببیند کجاها باید حق مردم را برگرداند،که این بخش،نعوذ بالله به بخش دزدیها و امثال آن و بخش خمس و زکات برمی گردد.

 

اگر مراقبت ضعیف باشد،با محاسبه،گناه مرتکب شده را رفع می کند و بعد با مراقبت بیشتر به دفع گناهان میپردازد.اگر خدای ناکرده شخص باز دچار آلودگی شد،تصمیم می گیرد با محاسبه آنها را رفع کند.نفس چون مجرد است،به هر چه رو آورد،بدان خو می کند.لذا اگر انسان چند شبی تصمیم بگیرد،محاسبه انجام دهد و مراقبت را تشدید کند،نفس آهسته آهسته به این کار عادت می کند و یادش می آید که

چه تصمیمی گرفته است.

 

#حضور_و_مراقبت

 

#استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

#حدیث_روز

 

 

در دنیا چهار چیز را طلب مکن که آنها را به دست نخواهی آورد در حالی که به آنها نیازمندی

 

1- عالمی که به علمش عمل کند، (اگر میخواهی دنبال چنین عالمی بگردی، نگرد) که بدون عالم خواهی ماند.

 

2- عملی که بدون هیچ ریایی باشد(اگر میخواهی دنبال چنین عملی بروی ، نرو )  که بدون عمل خواهی ماند.

 

3-  طعامی که هیچ شبهه ای در آن نباشد، (اگر میخواهی دنبال چنین مالی بگردی، نگرد ) که بدون طعام خواهی ماند.

 

4-  و دوستی که هیچ عیبی نداشته باشد ، (  اگر میخواهی دنبال چنین دوستی بگردی، نگرد) که بدون دوست خواهی ماند.

 

 مواعظ العددیه ص 169

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 داستان “غیب شدن قائم در کودکی" 

 

يعقوب بن منفوس ـ يا منقوش ـ مى گويد:

 

به حضور امام حسن عسکرى (عليه السلام) رسيدم.

حضرت (عليه السلام) در سکوى جلوى خانه نشسته بود.

در سمت راست ايشان اتاقى که بود پرده ى ريشه دار مقابل آن آويخته شده بود.

 

عرض کردم: آقا جان! صاحب الامر کيست؟ 

فرمود: پرده را کنار بزن!

وقتى پرده را کنار زدم، پسر بچه ى به سوى ما آمد که حدوداً پنج ـ يا ده يا هشت ـ ساله به نظر مى آمد.

پيشانى اش گشاده وچهره اش سپيد وحدقه چشمانش درخشان بود، وکف دست ها وزانوانش پر ومحکم، وخالى بر گونه راست داشت، وموى سرش کوتاه بود.

 

امام حسن عسکرى (عليه السلام) او را روى زانو نشانده وفرمود: صاحب الامر شما اين است.

 

سپس برخاست وبه او فرمود: فرزندم! تا وقت معلوم برو داخل.

 

او هم داخل خانه شد در حالى که چشمهايم او را بدرقه مى کرد.

 

آن گاه حضرت (عليه السلام) فرمود: اى يعقوب! نگاه کن، ببين چه کسى در خانه است؟

 

وقتى داخل شدم کسى را نديدم!

 

 کمال الدين، ج 2، ص 407، ما اخبر به العسکرى (عليه السلام) ، بحار الانوار، ج 52، ص 25

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




محبوب‌ترین جمله نزد زنان «دوستت دارم» است.

نزد مردان چه؟

محبوب‌ترین جمله برای ایشان چیست؟

نزد مردان، معادل «دوستت دارم» چیست؟

آیا سخنی جاندار و جمله‌ای کلیدی وجود دارد که باتری جان ایشان را شارژ کند و آنان را اوج دهد؟

 

بله. این جمله: «به تو افتخار می‌کنم».

 

مرد، اقتدار طلب است. عاشق‌پیشه است. پناهگاه زن است. با عنایت به ساختار روانی، شخصیّتی، و حتّی جسمانی مرد، می‌گوییم: جملۀ «به تو افتخار می‌کنم»، همان اندازه به مردان انرژی می‌دهد که جملۀ «دوستت دارم»

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خواهی به حضور دوست لایق باشیم

 

باید که به راه عشق عاشق باشیم

 

با پیروی از راه امـام صــادق

 

ای شیعـه بیا مُحب صادق باشیـم

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ما در زندگی آسایش را با کسانی داریم که با ما موافق هستند.

اما زمانی رشد می‌کنیم که با کسانی هستیم که با ما اختلاف نظر دارند…

 

اگر شما یک غذای بد طعم را خورده باشید،

می‌توانید طعم یک غذای خوب را درک کنید.

پس، از تلخی‌های زندگی درس بگیرید تا بتوانید آن را درک کنید.

 

چیزهایی که از دست داده‌اید را به حساب نیاورید!

چون گذشته هرگز برنمی‌گردد.

اگر رنجی نمی‌بردیم

هرگز مهربان بودن را نمی‌آموختیم.

 

به کسانی که به شما حسودی می‌کنند احترام بگذارید!

زیرا این‌ها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید …

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

عاقبت انجام کار خیر فقط به خاطر خدا

 

در كتاب «محاسن برقي» از رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - چنين نقل شده:سه نفر  عابد از خانه خود بيرون آمدند تا به غاري كه در بالاي كوه بود رفته و در آن جا به عبادت مشغول شدند،ناگاه سنگ بسيار بزرگي از بالاي آن غار، از كوه جدا شد غلتيد و به درگاه غار افتاد به طوري كه درِ غار را به طور كامل پوشانيد، آن سه نفر در درون غار تاریک ماندند.

 

آنها وقتي كه خود را در چنان بن بست هولناكي ديدند براي نجات خود به گفتگو پرداختند، سرانجام يكي از آنها گفت:

 «هيچ راه نجاتي نيست جز اين كه اگرعمل خالصي داريم آن را در پيشگاه خداوند شَفيع قرار دهيم، ما بر اثر گناه در اين جا محبوس شده‌ايم، بايد با عمل خالص خود را نجات دهيم».

 

♦️اولي گفت: «خدايا! مي‌داني كه من روزي فريفته زن زيبايي شدم، او را دنبال كردم ولی به ياد آتش دوزخ افتادم و از مقام تو ترسيدم و از آن كار دست برداشتم، خدايا به خاطر اين عمل سنگ را از اين جا بردار.»

وقتي كه دعاي او تمام شد ناگاه آن سنگ تكاني خورد، و اندكي عقب رفت به طوري كه روزنه‌اي به داخل غار پيدا شد.

 

دومي گفت: «خدايا! تو مي‌داني كه گروهي كارگر را براي امور كشاورزي اجير كردم، تا هر روز نيم درهم به هر كدام از آنها بدهم، پس از پايان كار، مزد آنها را دادم، يكي از آنها گفت: من به اندازه دو نفر كار كرده‌ام، سوگند به خدا كمتر از يك درهم نمي‌گيرم، نيم درهم را قبول نكرد و رفت. من با نيم درهم او كشاورزي نمودم، سود فراواني نصيبم شد، تا روزي آن كارگر آمد و مطالبه نيم درهم خود را نمود، حساب كردم ديدم نيم درهم او براي من ده هزار درهم سود داشته، همه را به او دادم، و او را راضي كردم اين كار را از ترس مقام تو انجام دادم، اگر اين كار را از من مي‌داني به خاطر آن، اين سنگ را از اين جا بردار.» در اين هنگام ناگاه آن سنگ تكان شديدي خورد به قدري عقب رفت كه درون غار روشن شد، به طوري كه آنها همديگر را مي‌ديدند ولي نمي‌توانستند از غار خارج شوند.

 

سومي گفت: «خدايا! تو مي‌داني كه روزي پدر و مادرم در خواب بودند، ظرفي پر از شير براي آنها بردم، ترسيدم اگر آن ظرف را در آن جا بگذارم و بروم، حشره‌اي داخل آن بيفتد، از طرفي دوست نداشتم آنها را از خواب شيرين بيدار كنم و موجب ناراحتي آنها شوم، از اين رو همان جا صبر كردم تا آنها بيدار شدند و از آن شير نوشيدند، خدايا اگر مي‌داني كه اين كار من براي جلب خشنودي تو بوده است، اين سنگ را از اين جا بردار.»

 

✳️وقتي كه دعاي او به اين جا رسيد، آن سنگ تكان شديدي خورد و به قدري عقب رفت كه آنها به راحتي از ميان غار بيرون آمدند و نجات يافتند.

 

سپس پيامبر - صلّي الله عليه و آله - فرمود: «مَنْ صَدَقَ اللهَ نَجا؛ كسي كه به راستي و از روي خلوص با خدا رابطه برقرار كند و بر همين اساس، رفتار نمايد، رهايي و نجات می یابد…

1- مجمع البيان، ج 6، ص 452.

2- تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 249 و 250.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




آب گرم با معده خالی  

موضوع مهم؛

 ای کاش بتوانم این مطالب را به همه انسانها برسانم                           

 

 

یکی از متخصصین قلب میگوید اگر هر کسی که این نامه بدستش میرسد به کسانی که میشناسد بفرستد پس باعث نجات زندگی انسان ……

درمان با آب گرم. باورتان نميشود

اتحاد بیماریهای ژاپنی آخرین تجربه درمان با آب که نتایج صد درصد برای بیماریهای زیر را دارد منتشر کرد

سردرد شدید. فشار خون. کم خونی. درد مفاصل. فلج. ضربان شدید یا تند قلب. صرع. چربی. سرفه. التهاب حلق.آسم.سل. التهاب شرایین. وهر مرضی که به مجاری ادرار مربوط میشود. زیادی ترشح اسید و التهاب معده. کم اشتهایی. وهر مرضی که به چشم وگوش و حنجره مربوط میشود.

طریقه درمان با آبی که بجوش آمده

هر روز صبح زود از خواب بیدار شو و4 لیوان آب با معده خالی بخور 160 میلی. وآب باید گرم باشد ولی نه آنقدر که زبان را بسوزاند ولی ولرم نزدیک به گرم باشد

وتا 45 دقیقه بعد هیچگونه غذایی نخورید.

وپس از هر وعده غذا تا 2 ساعت آب نخورید   بعضی از افراد یا مریضها در اوایل برای نوشیدن 4 لیوان در یک وقت مشکل دارند میتوانند کمتر آب بنوشند ویواش یو اش به 4 لیوان برسد

نتایج درمان با آب برای امراض زیر در مدت معین زیر ثابت شده

مرض قند 30 روز

فشار خون 30 روز

مشکلات معده 10 روز

انواع سرطان 9 ماه

سل و التهاب شرائین 6 ماه

کم غذایی 10 روز

مشکلات مجاری ادرار 10 روز

مشکلات بینی و گوش و حنجره 20 روز

مشکلات عادت ماهیانه 15 روز

مشکلات قلب و انواع آن 30 روز

سردرد شدید 3 روز

کم خونی 30 روز

چربی 4 ماه

صرع و فلج 9 ماه

مشکلات دستگاه تنفسی 4 ماه

 

کپی کن و بفرست که بقیه هم استفاده کنند تجربه کن

 آب یخ 

 

ابو علی سینا:

 

اگه آب یخ شمارادرجوانی بیمار نکند در میانسالی شما را سخت

 

بیمار خواهد کرد.

 

آب یخ باعث چسبیدن چربی دور عروق قلب شده و عامل انسداد 4

 

رگ اصلی قلب و سکته یا ایست قلبی میشه …

 

 

 

 شاید شنیده باشید افراد جوانی که ایست قلبی میکنن و از دنیا

 

میرند،علت اصلی این اتفاق بد نوشیدن آب یخه…..

 

 

آب یخ اولین و بزرگترین علت سیروز کبد و نابودی کبد محسوب

 

میشه چون آب یخ باعث چسبیدن چربی دور جداره کبد میشه …..

 

 متاسفانه بالای 90 در صد کسانی که در انتظار پیوند کبد هستن

 

قبلش به نوشیدن آب خیلی خنک عادت داشتند ،،،

 

در کل نوشیدن آب یخ باعث از کار افتادن لوزالمعده و بیماری دیابت میشه ….

 

آب یخ باعث از بین رفتن عاج روده و معده شده و موجب  سرطان دستگاه گوارش میشه

 

برای دوستان خود ارسال کنید تا کسانی راکه دوستشان داریم را از مرگ نجات دهیم.

من شخصا اين توصيه دارويى خوردن اب گرم سحرگاهان و نخوردن اب سرد روى خوراك را هر روز تجربه ميكنم و نتيجه خوب ميدهد

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 آن #آزادی که می گویند، «رهایی از هر تقید و تعهدی» است

و این آزادی که ما می گوییم نیز آزادی از هر «تعلق» است.

 

تفاوت در آن‌جاست که ما حقیقت انسان را در خلیفة اللهی او می جوییم و بنابراین، #انسان کامل و عبدالله را مشترک معنوی می دانیم، اما آنان بندگی خدا را نیز از خودبیگانگی می دانند.

 

 شهید سید مرتضی آوینی:

 

* کتاب #رستاخیز جان/صفحه ۱۷

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 "امام زمان علیه السلام طبيب دردمندان”

 

  علّامه ميرجهاني مبتلا به كسالت نقرس و سياتيك (عرق النساء) شده بودند. ايشان براي رفع اين بيماري چندين سال در اصفهان، خراسان و تهران معالجه قديم و جديد نموده بودند ولي هيچ نتيجه‌اي حاصل نشده بود.

  خودشان مي‌فرمودند:‌ روزي برخي دوستان آمدند و مرا به شيروان برند. در مراجعت به قوچان كه رسيديم، توقف كرديم و به

 زيارت امامزاده ابراهيم كه در خارج شهر قوچان است، رفتيم. چون آنجا هواي لطيف و منظره جالبي داشت رفقا گفتند: نهار را در همانجا بمانيم.

 

 آنها كه مشغول تهيه غذا شدند، من خواستم براي تطهير به رودخانه نزديك آنجا بروم دوستان گفتند: راه قدري دور است و براي پا درد شما مشكل بوجود مي‌آيد. گفتم: آهسته آهسته مي‌روم و رفتم تا به رودخانه رسيدم و تجديد وضو نمودم.

 

 در كنار رودخانه نشسته و به مناظر طبيعي نگاه مي‌كردم كه ديدم شخصي با لباسهاي نمدي آمد و سلام كرد و گفت: ✳️آقاي ميرجهاني شما با اينكه اهل دعا و دوا هستي، هنوز پاي خود را معالجه نكرده‌ايد. گفتم: تاكنون كه نشده است، ✳️گفت آيا دوست داريد من درد پاهاي شما را معالجه كنم؟ گفتم: البته.

 ✳️پس آمد و كنار من نشست و از جيب خود چاقوي كوچكي در آورد و اسم مادرم را پرسيد (يا بُرد) و سرچاقو را بر اول درد گذاشت و به سمت پايين كشيد و تا پشت پا آورد، سپس فشاري داد كه بسيار متألم شده گفتم: آخ. پس چاقو را برداشت و

✳️گفت: برخيز، خوب شدي.

خواستم بر حسب عادت و مثل هميشه با كمك عصا برخيزم كه عصا را از دستم گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت. ديدم پايم سالم است، برخاستم و ديگر ابداً پايم درد نداشت.

به او گفتم: شما كجا هستيد

✳️ گفت: من در همين قلعه هستم و دست خود را به اطراف گردانيد. گفتم: پس من كجا خدمت شما برسم.

✳️فرمود: تو آدرس مرا نخواهي دانست ولي من منزل شما را مي‌دانم كجاست و آدرس مرا گفت و فرمود: هر وقت مقتضي باشد خود نزد تو خواهم آمد و سپس رفت. در همين موقع رفقا رسيدند و گفتند: آقا عصايتان كو؟ من گفتم: آقايي نمد پوش را دريابيد هر چه تفحص و جستجو كردند اثري از او نيافتند.

 خورشيد مهر ـ حكايات تشرف محضر امام زمان «عليه السلام»

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




مراحل تربیت

 

 

 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

 

 اَلوَلَدُ سَيِّدٌ سَبعَ سِنينَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنينَ و َوَزيرٌ سَبعَ سِنينَ؛

 

 

 

 فرزند هفت سال سروَر، هفت سال فرمانبردار و هفت سال وزير [و مشاور] است.

 

 

 مكارم الأخلاق ص 222

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




حضرت علّامه حسن زاده آملی :

 

 جوانان عزیز! اگر توفیق پیدا کردید و دستتان به دامن اهل معرفتی رسید ، جوانی تان را در راه خودسازی و سکوت ها و خلوت ها و حضور و مراقبت های سنگین سپری کنید!

 

  خوشا به سعادت جوانانی که استادی مطمئن پیدا کرده و در مسیر خدا و قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) درست پرورش پیدا می کنند…

 

 

  مرحوم حضرت آیت‌ الله حاج آقا مجتبی تهرانی :

 

  بهترین زمان برای ادب ساختن عقل و قلب ، جوانی و نوجوانی است.

 

  چون در این زمان ، زمینۀ دل خالی از محبّت غیر خدا است.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


...


شهید حسن باقری

 

 

بهانه می آور. امروز و فردا می کرد. می گفت« من اکه الفبای توپ رو نمی دونم، نمی تونم ادعا کنم توپ راه می اندازم. » حسن از دستش کلافه شده بود. عصبانی گفت« برو ببین اینایی که الفبای توپ رو بلدند، از کجا یاد گرفتند. الفبا نداره که تو هم. گلوله رو بنداز توش، بزن دیگه. حالا فکر کرده قضیه فیثاغورثه! » - آخه باید بدونم مکانیسمش چیه ؟ چند نفری که بودند خنده شون گرفت. حسن ریز خندید «مکانیسم مال شیرینیه، بابا. قاطی نکن.

 

منبع:کتاب یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری، ص 63

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




حضرت امام خامنه ای :

 

  پیغمبر اکرم از جوانی از صحابه‌ی خودشان خوششان آمد و برای او دعائی کردند و فرمودند: «اللّهمّ امتعه بشبابه»؛

 یعنی پروردگارا ! او را از جوانیِ خود متمتع کن، بهره‌مند کن.

  معلوم می شود همه‌ی جوانان از جوانیِ خود بهره‌مند نمیشوند که پیغمبر برای این جوان چنین دعائی را کرد.

تمتع از جوانی ، بهره‌مندی از جوانی به چه معناست؟

  خطاست اگر خیال کنیم بهره‌ مندی از جوانی به معنای لذت بردن از شهوات مادی جوانی است ، سرگرمی‌های جوانی است ، استفاده‌ی از لهویات در دوره‌ی جوانی است ؛ این نیست بهره بردن از جوانی.

 

✴ در یک بیان دیگری پیغمبر اکرم فرمودند:

 

  ما من شابّ یدع لذّة الدّنیا و لهوها و اهرم شبابه فی طاعة الله الّا اعطاه الله اجر اثنین و سبعین صدّیقا ؛ 

  یعنی جوانی که دامن خودش را پاک نگه می دارد ،

 از شهوات مادی دوری می گزیند ،

 در پیش خدای متعال اجر هفتاد و دو صدیق را دارد.

« در جوانی پاک بودن شیوه‌ی پیغمبری است ».

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

حضرت امام خمینی :

 

جوان ها متوجّه باشند که در جوانی انسان می شود خودش را اصلاح کند ، هر مقدار انسان سنّش زیادتر شود ، اقبالش به دنیا بیشتر می شود.

 

 

 

 حضرت آیت الله محمّد علی جاودان:

 

 سنین جوانی و نوجوانی یک پاکی همراه دارد.

 

 در ساختمان اولیه‌ی آدمی یک پاکی وجود دارد.

 

 اگر این پاکی را حفظ کنیم ، سرانجام این پاکی ، پرواز است.

 

 باید قدر پاکی‌های اولیه‌ی جوانی را بدانیم و آن را آلوده نکنیم و در افزایش آن بکوشیم که پاکی حدّ ندارد.

 

 

 حضرت آیت‌ الله مهدی احدی:

 

 جوانان عزیزمان باید نسبت به گناه بیگانه شوند ، تا از سربازان امام زمان باشند.

 

 گناه اراده را زنجیر کرده است.

اگر حیا و عفت جوان ضربه بخورد دیگر چیزی نمی فهمد.

 

 

 حضرت امام خمینی :

 

 عزیزم! از جوانی به اندازه ای که باقی است استفاده کن ، در پیری همه چیز از دست می رود ؛ حتی توجّه به آخرت و خدای تعالی.

 

از مکرهای بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر می دهد و تا لحظه آخر با وعده های پوچ ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او باز می دارد تا مرگ برسد و در آن حال ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد ، می گیرد.

 

 

 حضرت امام خامنه‌ ای :

 

 من اساساً در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند ، ۳ خصوصيّت را خیلی بارز می‌ بینم.

 

  آن ۳ خصوصیت عبارت است از:

 

انرژی

 

 امید

 

 ابتکار.

 

 

 

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

 چفیه یعنی باز گمنامی شهید

 

  از شهیدستان گمنامی رسید

 

  گرچه نامش از زبانها دور بود

 

  استخوان پیکرش پر نور بود

 

  چفیه را سنگر نشینان دیده اند

 

  چفیه را گلها به خود پیچیده اند

 

 چفیه امضای گل آلاله هاست

 

  چفیه تنها یادگار لاله هاست

 

  چفیه رو انداز گلها بوده است

 

  طایر پرواز دلها بوده است

 

  چفیه تار و پود اشکی بی ریاست

 

  مرهم زخمان شیر کربلاست

 

  چفیه را زهرا(س) به گلها هدیه کرد

 

  چفیه را اشک شهیدان چفیه کرد

 

  چفیه ها بوی شهادت می دهند

 

  بوی دوران شرافت می دهند

 

  چفیه یعنی باز گمنامی شهید

 

  با هزاران ناز عطرش می رسید

 

  عطر گمنام عطر یاس ساقی است

 

  چفیه هم مانند چادر خاکی است

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




 

 

تبسم را نه می توانیم بخریم،

 نه می توانیم قرض کنیم

 

فقط مى توانیم هدیه بدهیم

 

میسپارمت به لبخند ها…

 

در مسیر باد بمان تا بوى مهربانیت تسخیر کند.

 

لبخند بزن دوست من

 

تنور دلت گرم…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خوشم با درد هجران و غریبی

 

نمی خواهم دوایی یا طبیبی

 

تو ای پیر دعا خود را دعا کن

 

مگیر از بهر من امَّن یجیبی

 

ز دلسردی دوران غم ندارم

 

که عشق افکنده در جانم نحیبی

 

بلی جانکاه باشد درد هجران

 

نمی نالم ولی از بی شکیبی

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




بهلول وهارون وصیاد باهوش

 

آورده اند که خلیفه هارون الرشید در یکی از اعیاد رسمی با زبیده زن خود نشسته و مشغول بازي شطرنج بودند . بهلول بر آنها وارد شد او هم نشست و به تماشاي آنها مشغول شد . در آن حال صیادي زمین ادب را بوسه داد و ماهی بسیار فربه قشنگی را جهت خلیفه آورده بود .

هارون در آن روز سر خوش بود امر نمود تا چهار هزار درهم به صیاد انعام بدهند . زبیده به عمل هارون اعتراض نمود و گفت : این مبلغ براي صیادي زیاد است به جهت اینکه تو باید هر روز به افراد لشگري وکشوري انعام بدهی و چنانکه تو به آنها از این مبلغ کمتر بدهی خواهند گفت که ما به قدر صیادي هم نبودیم و اگر زیاد بدهی خزینه تو به اندك مدتی تهی خواهد شد .

هارون سخن زبیده را پسندیده و گفت الحال چه کنم ؟ گفت صیاد را صدا کن و از او سوال نما این ماهی نر است یا ماده ؟ اگر گفت نر است بگو پسند مانیست و اگر گفت ماده است باز هم بگو پسند مانیست و او مجبور می شود ماهی را پس ببرد و انعام را بگذارد .

بهلول به هارون گفت : فریب زن نخور مزاحم صیاد نشو ولی هارون قبول ننمود . صیاد را صدا زد و به اوگفت : ماهی نر است یا ماده ؟

صیاد باز زمین ادب بوسید و عرض نمود این ماهی نه نر است نه ماده بلکه خنثی است .

هارون از این جواب صیاد خوشش آمد و امر نمود تا چهار هزار درهم دیگر هم انعام به او بدهند . صیادپولها را گرفته ، در بندي ریخت و موقعی که از پله هاي قصر پایین می رفت یک درهم از پولها به زمین افتاد . صیاد خم شد و پول را برداشت . زبیده به هارون گفت :

این مرد چه اندازه پست همت است که از یک درهم هم نمی گذرد . هارون هم از پست فطرتی صیادبدش آمد و او را صدازد و باز بهلول گفت مزاحم او نشوید . هارون قبول ننمود و صیاد را صدا زد وگفت : چقدر پست فطرتی که حاضر نیستی حتی یک درهم از این پولها قسمت غلامان من شود .

صیاد باز زمین ادب بوسه زد و عرض کرد : من پست فطرت نیستم . بلکه نمک شناسم و از این جهت پول را برداشتم که دیدم یک طرف این پول آیات قرآن و سمت دیگر آن اسم خلیفه است و چنانچه روي زمین بماند شاید پا به آن نهند و از ادب دور است .

خلیفه باز از سخن صیاد خوشش آمد و امر نمود چهار هزار درهم دیگر هم به صیاد انعام دادند و هارون گفت : من از تو دیوانه ترم به جهت اینکه سه دفعه مرا مانع شدي من حرف تو را قبول ننمودم و حرف آن زن را به کار بستم و این همه متضررشدم

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




شما این دو موردو رعایت میکنین یا نه

.

.

 

 

استادن پناهیان:در مواجهه با تهدیدهای فضای مجازی دو اقدام لازمه

 

  یکی آنکه تقوا را رعایت کنیم تا آلودگی‌های این فضا نَفَس ما را نگیرد؛

 

 چون یکی از خصوصیات این فضا گسترش هرزگی است.

 

 و دیگر اینکه نظم و زمان‌بندی استفاده از این ابزار و حضور در فضای مجازی را نباید فراموش کنیم.

 

  زیرا یکی از خصوصیات این فضا هدررفتن و بی‌نظمی در زمان است و به دلیل آنکه هر لحظه در اختیار ماست، می‌تواند از سر کنجکاوی یا به هر دلیل دیگری نظم زندگی ما را بهم بزند.

.

.

 در تکمیل حرف حاج آقا

خب حالا نگاه کنین بنیم رعایت میشه یا نه…

 

تقوا که همه ادعا داریم که ما ادمهای باتقوایی هستیم

 

 ولی بی نظمیم و اصلا برنامه نداریم و گاها فضا مجازی از حرف مادر و خانوادش مهمتره و کسی که اینچنین، نه برنامه داره و نه حرف خانوادش براش مهمه تقواش ایراد نداره؟!……….

 

 این جمله رو کاری به مذهبی و غیر مذهبی ندارم…کلیه

 

 بسیار بسیار کاری بی اخلاقی هستش که دوستت اقوام خانوادت اومده باشن پیشت

 

  و تو محل نزاری و سرت هی تو گوشی باشه…

 

این من شدیدا میگم که کامل بی اخلاقی هستش

 

 همش فضا مجازی که نمیشه دو کلام بشین با مادرت حرف بزن آخه مگه چی میشه همش تو فضا مجازی بود حالا به هر بهانه ایی

.

.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

‍   فرزند آیت الله  فاطمی نیا :

 

  روزي با پدر ميخواستيم برويم به يك مجلس مهم. وقتي آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند. گفتم عبايتان كجاست؟

 

   گفتند مادرتان خوابيده و عبا را رويشان کشیده ام. به ايشان گفتم بدون عبارفتن آبروريزی است.

 

   ايشان گفتند اگر آبروي من در گروی اين عباست و اين عبا هم به بهای از خواب پريدن مادرتان است، نه آن عبارا می خواهم نه آن آبرو را.

 

  منبرهای ۶۰ ثانیه ای

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




هر روزبراے آمدنت

دعامےکنیم

وبراےنیامدنت

کارهاےزیادے

آرزونمےکنم کہ بیایے

آرزومےکنم وقتے آمدے

چشمانم شرمسارنگاهت نشود

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




وقتی نقش پدر خانواده کمرنگ بشود

 

 خانواده الگو ندارد

پدرانی که بین عمل و گفتارشان تفاوت وجود دارد و پدرانی که فرصتی کافی برای ارتباط با فرزندان خود ندارند هرگز الگوی خوبی برای فرزندان خود نخواهند بود.

 

 

????فرزندان لوس یا خشن

 

 فرزندان در خانواده‌هایی که پدر نقش مؤثر تربیتی ندارد خصوصیت مشترکی دارند،‌ از جمله لوس بودن،‌ خودخواهی، محتاط نبودن و خواسته‌های بی‌شماری که باید برآورده شوند. آنها بسیار بی‌حوصله و ناشکیبا هستند و برای حل مشکل خود از راه خشونت وارد می‌شوند و ناکامی خود را در مورد اهداف خود پذیرا نیستند.

 

 خلاقیت از بین می‌رود

 

وقتی پدر نقش مؤثر تربیتی در خانواده ندارد یا زورگو است، ‌اعضای خانواده کارها را نمی‌دانند و جرئت نمی‌کنند دلیل آنها را بپرسند. حتی اگر فرزندان ظاهراً در حالت تسلیم و اطاعت از پدر و مادر خویش باشند، ‌به صورت خودکار می‌آموزند که همین روش و حالت را در برابر دیگران داشته باشند و در نتیجه،‌ به بچه‌های همسن یا کوچک‌تر از خودآزار می‌رسانند.چنین فرزندانی قدرت برقراری ارتباط مثبت با دیگران را ندارند و در زمینه‌های عاطفی و اجتماعی به اندازه کافی رشد نمی‌کنند. در این گونه خانواده‌ها خلاقیت و امکان ظهور استعدادها از بین می‌رود

 

 درگیری‌های زیاد در خانه

 

 در بیشتر موارد به علت تضاد بین خواسته‌های فرزند با سایر افراد خانواده نزاع و درگیری رخ می‌دهد.این مطلب از کانال رسمی تنظیم خانواده میباشد شما با جستجوی عبارت کانال تنظیم خانواده در گوگل و ،ورود به اولین لینک میتوانید وارد کانال سایت تنظیم خانواده بشید و از مطالب جدید امکان مشاوره بهره من شوید در این خانواده‌ها روحیه اطاعت از قانون، ‌احترام به مقررات اجتماعی و رعایت آداب اخلاقی به حداقل ممکن تنزل می‌کند. فرزندان تلاش و سختی ‌کار را احساس نمی‌کنند و خود را در کارهای شخصی ناتوان می‌دانند. نداشتن جرئت برای انجام دادن کارهای مهم و اساسی باعث سرکوب استعداد و توانایی‌های بالقوه فرزندان می‌شود.

 

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




مهدے جان ✿

 

‌کشتی نوح نشد پر که بیایی آقا

 

خبر از آمدن ات نیست کجایی آقا

 

درد بالاتر از این نیست که غایب باشی

 

گله داریم از این درد جدایی آقا

 

جمعه ی آمدنت باز به تاخیر افتاد

 

نرسیده است چرا از تو صدایی آقا

 

جان خوبان دو عالم گل نرگس برگرد

 

دل ما خواسته تا دل بربایی آقا

 

ماه آن روی تو را دید سپس روشن شد

 

آفتابی به خدا در همه جایی آقا

 

همچنان منتظر و چشم به راهت هستیم

 

عمرمان رفت شما منجی مایی آقا

 

 

 اللهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرجْ

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 تفکــــر

 

در بعضی طوفان های زندگی، کم کم یاد میگیریم که نباید توقعی داشته باشیم

 

مگر از خودمان…

متوجه میشویم

بعضی را هرچند نزدیک، اما نباید باور کرد؛

متوجه میشویم روی بعضی هر چند صمیمی، اما نباید حساب کرد؛

میفهمیم بعضی را هر چند آشنا اما نمیتوان شناخت؛

و این موضوع اصلاً تلخ نیست، شکست نیست،

آگاه شدن نام دارد؛ ممکن است در حین آگاه شدن درد بکشی، این آگاهی دردناک است

اما تلخ هرگز….

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 امام رضا (ع) فرمودند:

 

عبادت به فراوانی نماز و روزه نیست، عبادت واقعی ، تفکّر در کار خدای والاست.

 

منبع : الکافی۲/ ۵۵

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

نسخه درمانی برای ترک‌های پوست

 

علائم کشیدگی و ترک پوست هم در مردان و هم زنان کاملا شایع است.

 

   مهمترین دلایل رایج علائم کشش و ترک پوست  کاهش یا افزایش مفرط وزن در کوتاه مدت یا حجیم شدن افراطی عضلات (عموما در ساق‌ها و بازوها) یا رشد سریع است.

 

 با ترکیبی از کندر و روغن زیتون پیوسته روغن مالی کنید تا پوست جمع شود (۳ماه). آنگاه با ژل آلوئه ورا به تکرار بمالید پوست صاف و تمیزی ایجاد می شود (۱ ماه).

 

طول درمان ۴ ماه است. کندر را پودر کنید و با روغن زیتون روی حرارت بگذارید تا کندر حل شود سپس با ماساژ آن بر روی پوستتان می توانید ترک های ناشی از چاق شدنتان را کاهش دهید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 در تاریخ آمده است در سال 1264 هجری قمری، یعنی درست در حدود 166 سال پیش نخستین برنامه‌ی دولت ایران برای واكسیناسیون به فرمان امیركبیر آغاز شد. در آن برنامه، كودكان و نوجوانانی ایرانی را آبله‌كوبی می‌كردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌كوبی به امیر كبیر خبر رسید كه مردم از روی ناآگاهی نمی‌خواهند واكسن بزنند! به‌ویژه كه چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه كرده­اند كه واكسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان می‌شود هنگامی كه خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته‌اند، امیر بی‌درنگ فرمان داد هر كسی كه حاضر نشود آبله بكوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. شاید او تصور می كرد كه با این فرمان همه مردم آبله می‌كوبند.

 

اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانی مردم بیش از آن بود كه فرمان امیر را بپذیرند. شماری كه پول كافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌كوبی سرباز زدند. شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان می‌شدند یا از شهر بیرون می‌رفتند روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند كه در همه‌ی شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط سی‌صد و سی نفر آبله كوبیده‌اند.

 

در همان روز، پاره دوزی را كه فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد كودك نگریست و آنگاه گفت: ما كه برای نجات بچه‌هایتان آبله‌كوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند كه اگر بچه را آبله بكوبیم جن زده می‌شود. امیر فریاد كشید: وای از جهل و نادانی، حالا، گذشته از اینكه فرزندت را از دست داده‌ای باید پنج تومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور كنید كه هیچ ندارم. امیركبیر دست در جیب خود كرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حكم برنمی‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز چند دقیقه دیگر، بقالی را آوردند كه فرزند او نیز از آبله مرده بود.

 

این بار امیركبیر دیگر نتوانست تحمل كند. روی صندلی نشست و با حالی زار شروع به گریستن كرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در كمتر زمانی امیركبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند كه دو كودك شیرخوار پاره دوز و بقالی از بیماری آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتی گفت: عجب، من تصور می‌كردم كه میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است كه او این چنین های‌های می‌گرید. سپس، به امیر نزدیك شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، برای دو بچه‌ی شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان كه میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشك‌هایش را پاك كرد و گفت: خاموش باش. تا زمانی كه ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم.

 

میرزا آقاخان آهسته گفت: ولی اینان خود در اثر جهل آبله نكوبیده‌اند. امیر با صدای رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و كوچه و خیابانی مدرسه بسازیم و كتابخانه ایجاد كنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع می‌كنند. تمام ایرانی‌ها اولاد حقیقی من هستند و من از این می‌گریم كه چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند كه در اثر نكوبیدن آبله بمیرند …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خواص اسما خـــدا

 

 

  اَلْمَلِکْ: از خاصیت‌های این نام دوام ملک و قدرت است برای کسی که هر روز 90 مرتبه بر ذکر «یا مَلِک» مداومت نماید. سپس خدا او را از مردم بی‌نیاز می‌کند و در دنیا و آخرت آقا و سرور قرار می‌دهد.

 

  اَلْقُدّوُس : اگر کسی در میان جمع 170 بار این نام را ذکر کند درون او از پستی‌ها و دنائت‌ها پاک می‌شود.

 

  اَلْسَّلام:در این نام شفای بیماران و سلامت از آفات و بیماری‌هاست وهر کس آن را 100 بار برای مریضی بخواند به اذن خداوند شفا می‌یابد.

 

  اَلْمُؤْمِنْ : هر کس 136 بار این ذکر را قرائت کند از شر جن و انس در امان می‌ماند.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ ؛

ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻦ ﻧﯿﻤﻪ ﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ !

 

ﺳﺎﺩﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ؛

ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﮑﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ

ﮐﻨﯽ !

 

ﺳﺎﺩﻩ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ؛

ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻧﺨﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻋﻤﻖ ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ !

 

ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩ ؛

ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺯﺧﻤﺖ ﺯﺩ

 

ﻭﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ

ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

     غیبت ممنوع

 

غیبت کردن وبدگویی کردن پشت سرمردم آخرین تلاش یک شخص عاجزوناتوان است.

 

چراغیبت می کنیم؟

انگیزه های غیبت همان رشک وحسدانسان برشخص دیگر

است…

امروزه براثرغیبت کردن بین افراد موجب ناراحتی وگاها حوادث ناگوارشده.

مثلا دربین چندخانواده که فامیل بودن یک زن که کارش سخن چینی وتفرقه وغیبت بود باعث شدکه چندخانواده باهم قطع رابطه کنند

بیاید بااین مشکل مبارزه کنیم وبا افرادغیبت کننده رابطه صمیمانه نداشته باشیم ویابه اوتذکربدهیم

 

(غیبت)همه حسنات راازبین می برد

 

شخص غیبت کننده جایی میان مسلمانان ندارد

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




یک بار از ارتباط اين عالم با عالم غيب از مرحوم حداد سؤال كردم ایشان فرمودند:

 

 اين عالم نيستِ هست ‏نماست؛

و آن طرف هستِ نيست ‏نماست

 

 اين جمله را خدمت حضرت والد رضوان‌اللـه‏ تعالی ‏عليه عرض كردم، فرمودند:

 اين جمله، يك كتاب است، اگر انسان بخواهد آن را شرح كند!

 

 بله، اين كلام حضرت آقاى حدّاد پرده از معانى بلندى برمی‏داشت كه ايشان بواسطه آنكه گَرد تعيّن را از دامن خود افشانده بودند، بدان دست‏يافته و از فراز آن ذروه أعلى اين كلمات از ايشان تراوش می‏نمود.

 

و چقدر تعابير حضرت آقاى حدّاد از اين حقيقت كه آن را لمس نموده بودند، شبيه مضامين روايات أهل‏بيت عليهم ‏السّلام است، چنانكه از حضرت سيّدالشّهداء عليه ‏السّلام روايت شده است كه در زمانى كه خواصّ أصحاب حضرت حاضر به تنها گذاشتن آن حضرت نگرديدند، فرمودند:

 

وَ اعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْيا حُلْوَها وَ مُرَّها حُلُمٌ وَ الاِنْتِباهَ فى الأخِرَةِ، وَ الْفآئِزُ مَنْ فازَ فيها وَ الشَّقىُّ مَن شَقِىَ فيها

 

✔️  «بدانيد كه دنيا شيرينى و تلخی اش همگى خواب است و بيدارى در آخرت است، و فوز و نجات براى كسی است‏كه در آخرت به فوز برسد و شقى كسى است كه در آخرت به شقاوت مبتلا گردد.»

 

 

 و مانند آنچه از حضرت رسول‌اللـه صلّى‌اللـه ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم و از حضرت أميرالمؤمنين عليه‏ السّلام روايت شده ‏است‏ كه فرمودند:

 

النّاسُ نيامٌ فَإذا ماتوا انْتَبَهوا

 «مردم در خوابند، هنگامى كه بميرند و از اين دار دنيا به آخرت رحلت نمايند، بيدار میگردند.»

 

و مانند فرمايش حضرت امام‏ باقر عليه‏ السّلام:

 

أَنْزِلْ نَفْسَكَ مِنَ الدُّنْيا كَمَثَلِ مَنْزِلٍ نَزَلْتَهُ ساعَةً ثُمَّ ارْتَحَلْتَ عَنْهُ، أَوْ كَمَثَلِ مالٍ اسْتَفَدْتَهُ فى مَنَامِكَ فَفَرِحْتَ بِهِ وَ سُرِرْتَ ثُمَّ انْتَبَهْتَ مِنْ رَقْدَتِكَ وَ لَيْسَ فى يَدِكَ شَىْ‏ءٌ؛ وَ إنّى إنّما ضَرَبْتُ لَكَ مَثَلاً لِتَعْقِلَ وَ تَعْمَلَ بِهِ.

 

 «مثال دنيا را نسبت به خودت همچون منزلگاهى قرار بده كه براى مدّتى در آن نزول نمودى و سپس از آن كوچ كردى،

 يا مانند مالى كه در خواب بدست آوردى و بدان خشنود و مسرور گشتى و چون از خواب برخاستى ديدى دستت تهى و خالى است؛ و من براى تو مثالى زدم تا در آن تعقّل نموده و آن را دريابى و به آن عمل كنى.»

 

آیت الله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی

کتاب شریف نور مجرد جلد اول صفحه۳۱۱

مرحوم حداد دنیا مرگ معادشناسی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




رکن ارزش «نیت» است؛

یعنی انسان می‌تواند کاری را با نیتی انجام دهد و دارای ارزش مثبت شود، و می‌تواند همان کار را با همه خصوصیاتش، البته با نیت دیگری، انجام دهد و ضد ارزش ‌شود

 

در حدیثی آمده است که دو نفر با هم وارد مسجد می‌شوند، مانند هم نماز می‌خوانند و از مسجد بیرون می‌آیند، اما یکی بهشتی می‌شود و یکی جهنمی. هر دو در یک مسجد، در یک وقت و مثل هم نماز خواندند، اما نماز یکی بهشت‌آور است و نماز دیگری جهنم‌آور. آن که نیتش این بوده است که در پیشگاه الهی اظهار بندگی کند، از گناهانش توبه کند، و هیچ توجهی به دیگران نداشته است، همین نماز او را بهشتی می‌کند، اما دیگری همین کارها را انجام داده است، اما منظورش این بوده که دیگران ببینند که چه نماز خوبی می‌خواند، و همین نماز او را به جهنم می‌برد.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند:

علامة المهدى ان يكون شديدا على العمال جوادا بالمال رحيما بالمساكين.

 

از نشانه هاى مهدى است: سختگيرى در برخورد با كارگزارن. بخشندگى مال. مهربانى و رحمت با تهيدستان.

 موسوعة احاديث الامام المهدى، ص:246، ج 1، روايت 152.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  #آیــت_الله_محمد_تقی_بهجتــ :

 

 

نـتـیـــجــه خلـــق و مـخلــوق در حـدیث قــُدسیِ خَلَقــتُ الاَشیاءَ لِاَجلـــکَ وَ خَلَقـتُکَ لِاَجــلـی

 

«تمــام اشیاء را بـرای تـو و تــو را بـرای خـــودم آفــریدم»، عـلم و مـعرفت است.

 

در مـــحضر بهجــت،ج۱،ص۳۷

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

قَالَ الإِمَامُ البَاقِرُ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْه :

مَنِ اغتيبَ عِندَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَنَصَرَهُ و َأَعانَهُ، نَصَرَهُ اللّهُ فِى الدُّنيا و الآخِرَةِ؛ وَ مَنِ اغتيبَ عِندَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم يَنصُرهُ (وَلَم يُعِنهُ)، و َلَم يَدفَع عَنهُ، و َهُوَ يَقدِرُ عَلى نُصرَتِهِ وَ عَونِهِ، إِلاّ خَفَضَهُ اللَّهُ فِى الدُّنيا و الآخِرَةِ.

 

حضـرت #امام_باقر عليه الصّلاة والسّلام فرمودند :

كسى كه در حضور او از برادر مؤمنش غيبت شود و او به ياريش برخيزد، خداوند در دنيا و آخرت او را يارى دهد؛ و كسى كه در حضور او از برادر مؤمنش غيبت شود و او ـ با آن كه مى تواند ياريش كند ـ به يارى او برنخيزد و از وى دفاع نكند، خداوند او را در دنيا و آخرت پَست گرداند.

 

 

 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




یه سنگ انداختم تو دریا، جالب بود دریا اصلا به روی خودش نیاورد که سنگی به سمتش پرتاب شده.

 

 یاد خودم افتادم که چه زود با یه حرف یا رفتار کوچیک ناراحت میشم.

 از اون روز یادم موند که آدم وقتی بزرگ بشه و عمیق، بزرگترین مشکلات رو هم در خودش غرق میکنه، نه اینکه خودش غرق مشكلات بشه.

خدایا دل های ما را دریایی کن.

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




تربیت فرزند

 

یكى از دستور العمل‏ هاى مهم اسلام، تربیت فرزند بر اساس برنامه‏ هاى صحیح است و به عكس عدم تربیت و یا تربیت ناصحیح یكى از زمینه ‏هاى پیدایش انحراف و گناه در فرزند مى ‏باشد. در اسلام به این امر مهم بسیار توجه و سفارش شده است.

 

همانگونه كه اگر باغبانى نهالى در زمین بكارد لازم است در تربیت آن بكوشد و عوامل پرورش آن را فراهم كند و از هرگونه عوامل آسیب‏ رسان جلوگیرى نماید، تا آن نهال، درختى پرثمر گردد، پدر و مادر نیز باید در تربیت فرزند كوشا باشند كه كوتاهى در این راستا مساوى با سقوط فرزند و انحراف و نابسامانى او خواهد شد

 

براى زن بعد از ازدواج هیچ چیزى مانند شوهردارى و خانه ‏دارى و فرزنددارى نیست، اگر او این سه مسئولیت بزرگ را براساس صحیح انجام دهد همه ‏ى مشكلات در زندگى مشترك خانوادگى رفع مى ‏شود و داراى یك زندگى سالم و خوشبخت خواهد شد.

 

اگر این سه موضوع درست انجام گیرد، نخستین گام و بزرگترین گام براى تعلیم و تربیت فرزند برداشته شده است

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




محبت به والدین از دو جنبه می تواند مؤثر باشد هم رفتار و هم گفتار. رفتار، بیشتر به محبت، احساس و عاطفه فرزند به والدین صورت می گیرد و گفتار نیز در برخورد فرزندان با والدین و خطاب قرار دادن آنها بروز پیدا می کند.

 

آنچه در این قسمت می خوانید، محبت گفتاری و رفتاری حضرت زهرا (سلام الله علیها) با پیامبر است.

 

الف- محبت در گفتار

کمال ادب و تواضع   

 

فاطمه (سلام الله عليها) فرمود : وقتی بر پیامبر (صلي الله عليه وآله) آیه 63 سوره نور  نازل شد، هیبت پیامبر (صلي الله عليه وآله) مرا گرفت، به طوری که نتوانستم به او «یا ابة» بگویم بلکه با واژه «یا رسول الله» او را مورد خطاب قرار می دادم. پدر از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب وی را صدا زدم و او جوابی نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است، تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند، نازل شده است. تو «یا ابة» بگو. چون برای قلب من محبوب¬تر و برای پروردگار رضایت بخش تر است. 

 

 نکات:

 

1- برخورد دختران امروز بايد متواضعانه و در كمال ادب و متانت باشد و به قول خداوند متعال، حتی از گفتن کلمه «اُف» در جواب آنان نیز باید پرهیز نمود.

 

2- صمیمیت زیاد بین فرزندان و والدین مانع از احترام گذاشتن به آنها نیست، بلکه هر چه رابطه پدر یا مادر با فرزند بسيار عاطفي و با محبت باشد، احترام گذاشتن به والدین جای خود باقی است.

 

3-يكي از راه هاي احترام، رعايت ادب در صدازدن والدين است. مؤمن نباید هرگز پدر یا مادر را با نام کوچک آنها  صدا بزند، بلكه در نهايت  صميميت و ادب باید بهترین لفظ ها جايگزين اسم شود

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زاهدی مهمان پادشاه شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بيش از آن کرد که عادت او تا ظن صلاحيت در حق او زيادت کنند.

 چون به مقام خويش آمد سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت گفت : ای پدر باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت : در نظر ايشان چيزی نخوردم که بکار آيد . گفت : نماز را هم قضا کن که چيزی نکردی که بکار آيد.

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




هوش و حافظه اگر چه در موفقيت کودکان نقش دارد اما خلاقيت چيز ديگريست. خلاقيت توانايي متفاوت ديدن است. همين تفاوت در نگاه باعث مي شود انسان بهتر از پس مشکلات زندگي بر آمده و زندگي شيرين تري را تجربه نمايد.

 

براي پرورش فرزنداني خلاق بايد به چند اصل مهم توجه کرد:

 

1- نبايد کودک را بخاطر کاري که اشتباه انجام داده سرزنش کرد. کودکي که از اشتباه کردن مي ترسد خلاقيت کمتري از خود نشان مي دهد.

 

2- اجازه بدهيم کودک بعضي از کارها را به شيوه خودش انجام دهد. هيچ چيز مانند قوانين خشک و دست و پاگير والدين و ديکته کردن الگوهاي تکراري و تجربه شده به کودکان مانع پرورش خلاقيت نيست. چه اشکالي دارد که ماست خوردن با چنگال را هم امتحان کند. چاره اي نيست بايد کمي بي نظمي و کثيفي را تحمل کرد. اگر خيلي نگران خراب شدن بعضي از وسائل منزل هستيد آنها را از جلوي چشم کودک برداريد تا مجبور نباشيد دائماً کودک را از دست زدن به آنها منع کنيد. زيرا امر و نهي زياد احساس آزاد بودن را از کودک سلب مي کند و خلاقيت او را از بين مي برد.

 

3- تخيل اساس خلاقيت است. از خيال پردازي کودکان واهمه نداشته باشيد و آن را انکار نکنيد. با تخيلات کودک همراه شويد و اجازه بدهيد با خيال راحت تخيلاتش را براي شما به تصوير بکشد.

 

4- نبايد کارهاي خلاقانه و متفاوت کودک را بيش از حد تشويق کرد. تشويق زياد باعث مي شود کودک خودش را در قله پيشرفت احساس کند و انگيزه خود را براي حرکت از دست بدهد.

 

5- خودباوري را در کودک خود تقويت کنيد. به کودک اجازه اظهار نظر بدهيد. بگذاريد احساس کند نظرش براي شما مهم است. در کارهاي خانه او را مشارکت دهيد. يادمان باشد تحقير, سرزنش, امر و نهي زياد و نظارت مستقيم والدين بر جزئي ترين کارهاي فرزندان استقلال و خودباوري فرزندان را از بين مي برد.

 

6- دنيا براي کودکان مجهولات زيادي دارد پس از سوالات پي در پي آنها کلافه نشويد. پاسخ مناسب به کنجکاوي هاي کودکان از آنها شخصيتي پرسشگر و خلاق مي سازد.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ، ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺷﺨﺼﻲ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ. ﻗﺘﻞ ﻭﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﻧﻔﺲ   ﺯﻛﻴﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﺣﺘﻤﻲ ﻇﻬﻮﺭ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

 

اﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ع) ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻟﻴﺲ ﺑﻴﻦ ﻗﻴﺎﻡ ﻗﺎﺋﻢ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺑﻴﻦ ﻗﺘﻞ ﺍﻟﻨﻔﺲ ﺍﻟﺰﻛﻴﻪ ﺍﻟﺎ ﺧﻤﺴﺔ ﻋﺸﺮ ﻟﻴﻠﺔ… ؛ ﺑﻴﻦ ﻗﻴﺎﻡ ﻗﺎﺋﻢ ﻭ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ، [ﻓﺎﺻﻠﻪ] ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﻣﮕﺮ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺷﺐ.

 

 ﺍﺯ ﺑﺮﺧﻲ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ، ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺎﻙ ﻭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ،  ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭﻱ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﻲ‌ﺭﺳﺪ.

 

ﺩﺭ ﻓﺮﺍﺯﻱ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ (ع) ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﺓ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج) ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻭ ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ (ص) ﻛﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﺴﻦ ﻧﻔﺲ ﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻦ ﺭﻛﻦ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ.

 

  ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﺖ ﻭ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻭﻱ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ (ع) ﭼﻨﻴﻦ نقل شده است :

 

ﺣﻀﺮﺕﻗﺎﺋم(عج) ﺑﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: «ﺍﻫﻞ ﻣﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ؛ ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺑﻪﺳﻮﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻲ‌ﻓﺮﺳﺘﻢ، ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺣﺠﺖ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺁﻥ‌ ﻫﺎ ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﻛﻨﺪ».

 

 ﭘﺲ ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩﺭﺍﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: «ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﻪ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺑﮕﻮ: ﺍﻱ ﺍﻫﻞ مکه ! ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج) ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻤﺎﻳﻢ،ﻭ ﺍﻭ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج)

ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ :«ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﻣﻌﺪﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ (ص) ﻭ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﻭ ﺳﻠﺎﻟﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺳﺘﻢ ﻭﺍﻗﻊ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﻣﻘﻬﻮﺭ ﺷﺪﻳﻢ. ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ، ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﺣﻖ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻲ‌ﻃﻠﺒﻴﻢ؛ ﭘﺲ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ».

 

   ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ، ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻴﻦ ﺭﻛﻦ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﺫﺑﺢ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ»

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 قضیه چاه جمکران چیست؟

 

عریضه نویسی به عبارتی عرض توسل و تقاضای حاجت از خداوند، ریشه در روایاتی دارد که در این باره نقل شده است.

 

 در برخی کتاب ها، درباره عریضه به محضر مقدّس ولی عصر (عج)، متن عریضه و شیوه طرح آن، نکاتی آمده است.

 

مرحوم محدّث قمی در منتهی الآمال می نویسد:

«هر کس در ضریح ائمه (علیهم السلام) عریضه و کاغذی را ببندد و مُهر کند و آن را در نهر یا چاه آب و یا برکه¬ای بیاندازد و به نیت حضرت صاحب الزمان (عج) حاجت خود را ذکر کند، آن بزرگوار عهده دار برآورده شدن حاجت وی می شود.»۱

 

بر همین اساس، چاهی در مسجد مقدس جمکران وجود دارد.

امّا این چاه خصوصیتی ندارد و انسان می تواند برای توسل و عرض حاجت به محضر حضرت،در آن چاه یا چاه و نهر دیگری، عریضه خود را بیاندازد.

 

پس نباید تصور کرد که این چاه جزوی از مسجد مقدس جمکران است و به دستور حضرت حفر شده است و بدین منظور لحاظ گردیده و حضرت (علیه السلام) نامه هایی را که در آن انداخته می شود حتماً می-خواند. بلکه بعدها برای آسان شدن عریضه نویسی، چاهی در مسجد جمکران حفر شد.

 

 ۰۱شیخ عباس قمی،منتهی الآمال، چاپ اسلامیه ،1379،ص491.

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




شخصی در یکی از مناطق کویری زندگی میکرد.

چاهی داشت پر از آب زلال زندگیش به راحتی میگذشت با وجود اینکه در همچین منطقه ای زندگی میکرد.

 

بقیه اهالی صحرا به علت کمبود آب همیشه دچار مشکل بودند اما او خیالش راحت بود که یک چاه آب خشک نشدنی دارد.

 

یک روز به صورت اتفاقی سنگ کوچکی از دستش داخل آب افتاد صدای سقوط سنگریزه برایش دلنشین بود اما میترسید که برای چاه آب مشکلی پیش بیاید.

 

چند روزی گذشت و دلش برای آن صدا تنگ شد از روی کنجکاوی اینبار خودش سنگ ریزه ای رو داخل چاه انداخت کم کم با صدای چاه انس گرفت و اطمینان داشت با این سنگ ریزه ها چاه به مشکلی بر نمیخورد.

 

مدتی گذشت و کار هر روزه مرد بازی با چاه بود تا اینکه سنگ ریزه های کوچک روی هم تلمبار شدند و چاه بسته شد.

 

دیگر نه صدایی از چاه شنیده میشد و نه آبی در کار بود.

 

 مطمئن باشید تکرار اشتباهات کوچک و اصرار بر آنها به شکست بزرگی ختم خواهد

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

حرف مردم مانند موج دریاست

اگر در مقابلش بایستی

خسته ات می‌کند!

و اگر با آن همراهی کنی

غرقت می‌کند!

 

قرار نیست که “همه آدمها” شما را درک کنند!

و این اشکالی ندارد.

آنها حق دارند نظر دهند

و شما کاملا حق دارید آن را نادیده بگیرید…

 

اینگونه آسوده‌تر هستید و آرامش بیشتری دارید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




هیچ چیزی شما را زندانی نمیکند

مگر افکارتان،

هیچ چیزی شما را محدود نمی کند،

مگر ترس تان

و هیچ چیزی شما را کنترل نمی کند،

مگر عقایدتان…

الیور ئی.ویلیامسون

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  پدران در آخرالزمان

 

  حضرت رسول در مورد پدران آخر الزمان برای تربیت فرزندانشان چه فرموده اند

 

 رسول اكرم به تعدادی از كودكان نگاه کرد، سپس فرمود:

 وای بر فرزندان آخر‌الزمان از پدرانشان‼️

 

 عرض شد يا رسول‌الله از پدران مشرک آن‌ها

 

✍فرمود

  نه بلكه از پدران مسلمانشان كه هيچ چيز از فرائض مذهبی را به آنان نمی‌آموزند و اگر خود فرزندان پاره‌ای از مسائل دينی را فرا گيرند آن‌ها را باز می‌دارند و تنها به اين قانع هستند كه فرزندانشان متاع ناچيزی از دنيا بدست آورند

 

 من از اين قبيل پدران بری هستم و آنان نيز از من بيزارند.

 

 مستدرك الوسائل، ج ۲، ص ۶۲۵

 

 وای برما که فرزندانمان را اینگونه تربیت کرده باشیم که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده اند

 

#آخرالزمان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




پندى از ابلیس !!

 

امام صادق (ع ) براى حفص بن غیاث حکایت فرمودند که : روزى ابلیس بر حضرت یحیى (ع )ظاهرشد در حالى که ریسمان هاى فراوانى به گردنش آویخته بود؛

 

حضرت یحیى (ع ) پرسید: این ریسمان ها چیست ؟

 

ابلیس گفت : اینها شهوات و خواسته هاى نفسانى بنى آدم است که با آنها گرفتارشان مى کنم .

 

حضرت یحیى (ع ) پرسید: آیا چیزى از ریسمان ها هم براى من هست ؟

 

ابلیس گفت : بعضى اوقات پرخورى کرده اى و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام .

 

حضرت یحیى (ع ) فرمود: به خدا قسم ، از این به بعد هیچ گاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد.

 

ابلیس گفت : به خدا قسم ، من هم از این به بعد هیچ مسلمان موحدى را نصیحت نمى کنم .

 

امام صادق (ع ) در پایان این ماجرا فرمود: اى حفص ! به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است

 

هیچ گاه شکم شان را از غذا پر نکنند. به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچگاه براى دنیا کار نکنند!

 

پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی//عباس عزیزی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#داستانک

 

پادشاهی دیدکه خدمتکارش بسیار شاد است. از او علت شاد بودنش را پرسید؟! خدمتکار گفت : قربان همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن چراراضی و شاد نباشم؟!

 

پادشاه موضوع را به وزیر گفت.

وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است!

پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟ وزیر گفت: قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید.

و چنین هم شد.

خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه وسکه ها بسیار شادشد و شروع به شمردن کرد، ۹۹ سکه ؟! او بارها شمرد و تعجب کرد که چرا۱۰۰ تا نیست؟! همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود!

او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا بیشتر کار کند تا یک سکه طلای دیگر پس انداز کند، او از صبح تا شب کار میکرد، و دیگر خوشحال نبود…

وزیر هم که با پادشاه او را زیر نظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گروه کسانیند که زیاد دارند اما راضی نیستند.

 

 خوشبختی در سه جمله است:

تجربه از دیروز ، استفاده از امروز، امید به فردا

 

 ولی ما با سه جمله دیگر زندگی را تباه میکنیم:

حسرت دیروز ، اتلاف امروز ، ترس از فردا !

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 در خانه ای که آدم ها یکدیگر را دوست ندارند

 بچه ها نمی توانند بـــــزرگ شوند !

شایـد قـــد بکشند ،

اما بال و پـــــر نخواهند گرفت !

 

 ﻣﻴﺪﻭنید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟

 

 خونه يعنى احترام و درك متقابل

ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ

 خونه يعنى آرامش و امنيت

ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ

 خونه يعنى فضايى خالى از خشم

خالى از دود

 خالى از قرص خواب واسترس

ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ بزنى و لبخند ببينى

 

 ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛

 ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ

 

 ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ای ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻴﻜﻨﻢ

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

 

 امیر مومنان شیر یزدان قوت پروردگار حضرت علی علیه السلام فرمود:

 

ای فرزندم! هیچ گنهکاری را نومید مکن؛

 

زیرا ای بسا کسی که عمری گناه می کند، اما فرجامش به نیکی ختم می شود

 

و ای بسا کسی که عمری عمل می کند، لیکن در پایان عمرش گرفتار فساد می شود و رهسپار دوزخ می گردد؛

 

پناه می برم به خدا از آتش دوزخ.

 

 بحار الانوار ج۷۷ ص ۲۳۹

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

مزرعه داری بود که زمین های زراعی بزرگی داشت و به تنهایی نمی توانست کارهای مزرعه را انجام دهد.

 

تصمیم گرفت برای استخدام یک دستیار اعلامیه ای بدهد چون محل مزرعه در منطقه ای بود که طوفان های زیادی در سال باعث خرابی مزارع و انبارها میشد افراد زیادی مایل به کار در انجا نبودند سرانجام روزی یک مرد میانسال لاغر نزد مزرعه دار امد .

 

مزرعه دار از او پرسید آیا تاکنون دستیار یک مزرعه دار بوده ای مرد جواب داد من می توانم موقع وزیدن باد بخوابم به رغم پاسخ عجیب مرد چون مزرعه دار به یک دستیار احتیاج داشت او را استخدام کرد.

 

مرد به خوبی در مزرعه کار می کرد و از صبح تا غروب تمام کارهای مزرعه را انجام می داد و مزرعه دار از او راضی بود.

سرانجام یک شب طوفان شروع شد و صدای آن از دور به گوش می رسید. مزرعه دار از خواب پرید و فریاد کشید طوفان در راه است فورا به سراغ کارگرش رفت و او را بیدار کرد و گفت بلندشو طوفان می آید باید محصولات و وسایلمان را خوب ببندیم و مهار کنیم تا باد آنها را با خود نبرد.

 

مرد همانطوری که در خواب بود گفت: نه ارباب من که به شما گفته بودم وقتی باد می ورزد من می خوابم .مزرعه دار از این پاسخ عصبانی شد و تصمیم گرفت فردا او را اخراج کند

 

سپس با عجله بیرون رفت تا خودش کارها را انجام دهد. با کمال تعجب دید که تمامی محصولات با تور و گونی پوشیده شده است .گاوها در اصطبل و مرغ ها در مرغدانی هستند پشت همه درها محکم شده است و وسائل کشاورزی در جای مطمئن و دور از گزند طوفان هستند.

 

مزرعه دار متوجه شد که دستیارش فکر همه چیز را کرده و همه موارد ایمنی را در نظر داشته بنابر این حق داشته که موقع طوفان در آرامش باشد .

 

 

 وقتی انسان آمادگی لازم را داشته باشد تا با مشکلات مواجه شود از چیزی ترس نخواهد

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


...


 

هر گاه عیبی در من دیدی،به خودم خبر بده نه کسی دیگری…

چون تغییر آن دست من است!!!

کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود اما گزینه دوم غیبت است و مرا در تاریکی نگه میدارد…

 

چرا موقعی که چیز منفی در کسی می بینیم، جز خودش همه را خبر میدهیم؟؟؟

 

جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد :

“اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو”

بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود!!!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اتفاق دوستم به یک مهمانی دعوت شده بودم. همان طور که به جمع مهمان ها نگاه می کردم، از دوستم پرسیدم: رفیق! به نظرت چطور می شه از بین این همه آدم توی جامعه، دوست و دشمن رو شناخت؟!

کمی تامل کرد و با لبخندی گفت: به سادگی! دوست داری بدترین دشمنت و بهترین دوستت رو در این جمع بهت معرفی کنم؟

بهت زده بهش گفتم: آره! مگه چنین چیزی هم ممکنه؟!

دوستم گفت: بله! یه روش پیچیده و آسون داره. اول تو قلبت نیت کن و چشمات رو ببند. بعد با انگشت به یکی از جهات اشاره کن. من که از این روش جواب گرفتم!

با ناراحتی گفتم: داری منو سر کار می ذاری؟!

با لبخند گفت: البته که نه!

گفتم: مشکلی نداره، پس الان امتحان می کنیم…

 

چشمهام رو بستم و نیت کردم تا بزرگترین دشمنم رو در اون مهمانی بشناسم و ناخودآگاه با انگشت اشاره به رو به رو اشاره کردم… وقتی چشمهام رو باز کردم، از دیدنش جا خوردم…

دوستم گفت: در قضاوت عجله نکن! بذار انگشتات رو ببینم. یکی از انگشتات نفر رو به رویی رو نشون می ده و سه تاشون هم دارن خودت رو نشون می دن.خب! با اکثریت آرا تصویب شد؛ خودت… بله، خودت کسی هستی که بزرگترین ضربه ها رو ازش خوردی و نکته ی دیگه اینه که خودت هم می تونی بهترین دوست خودت باشی! بستگی به خودت داره و من هنوز مات و مبهوت به انگشتانم نگاه می کردم…

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




خستگی را زندگی کرده ام ،

 میخواهم کمی هم زندگی را خسته کنم ..!!

 گاهی دلم ،از هرچه آدمیست میگیرد.!

 گاهی دلم دوکلمه حرف مهربانانه میخواهد..

 نه به شکل دوستت دارم، و یا نه به شکل بی تو

 می میرم ….

 ساده باشد ، مثل دلتنگ نباش ، فردا روز دیگریست ..

 فردا روز دیگریست …..

 ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺒﺎیدﮔﻔﺖ ! ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﻘﺴیم ﮐﺮﺩ ﺑﺎ

 ﮐﺴﯽ، نباید ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺯﺧﻤﺶ ﺳﺮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ …

 ﺑﺎید ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑینﺧﻮﺩﺕ، ﺩﻟﺖ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎیت …

 ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ …ﻋﻤـقش ﺭﺍ …ﺣﺠـــﻤــﺶ ﺭﺍ …

 ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ …..

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




نكته اي در باب همسرداري”

 

خاطره ای  به نقل از فرزند استاد فاطمي نيا:

زماني كه ازدواج كردم ، هديه اي كه پدرم به من دادند تابلويي بود كه خودشان به عربي برايم نوشته بودند و مضمونش اين بود:

“بپرهيز از ظلم كردن به كسي جزخدا ياوري ندارد”

اين كلامي است كه امام حسين (ع) در لحظات آخر حيات مباركشان بيان كردند.

بعدها يكي از علماء اين تابلو را مشاهده كردند و فرمودند كه حاجاقا (استادفاطمي نيا) اين را اشاره به همسر فرزندشان نوشته اند تا هميشه در ذهن او باشد زمانيكه يك زن تمام داشته اش را به منزل شوهر مي آورد ، بايد بدانيم جز خداوند ياوري ندارد و نبايد به اين زن حتي گفته شود ” بالاي چشمت ابروست!”

 و اگر ظلمي به زن کردیم ، وارد جنگ با خدا شده ايم !

خداوند در هيچ چيز شتاب نميكند مگر ياري مظلومان!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




در بازی زندگی…..

 

 یاد میگیری:

اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوانه،مثل آویختن به طنابی پوسیدست..‌

 

 یاد میگیری:

نزدیکترین ها به تو …گاهی میتوانند دورترین ها باشند…

 

 یاد میگیری:

آنقدر از خودت برای روز مبادا پس انداز داشته باشی، تا بتوانی یک روزی تمام خودت رو بغل کنی و بروی …

و در جایی که شنیده و فهمیده نشوی نمانی….

 

 یاد میگیری :

دیوار خوب است…

سایه درخت مطلوب است…

اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست….

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اگر او بخواهد!!همه چیز ممکن است …ناامید نبـــــــــاش…

 

به سمت او (خدا)قدمی بردار….

کودکی که مادرش او را

به دست موجهای “نیل” می سپارد

تا برسد به خانه ی تشنه به خونش

و دیگری را برادرانش به “چاه” می اندازند

سر از خانه ی عزیز مصر در می آورد؛

 

آیا هنوز نیاموختی؟!

 

که اگر تمام دنیا بخواهد

و خدا نخواهد ، نمیشود…؟!

 

پس …

 

به تدبیرش اعتماد کن

ب حکمتش دل سپار

ب او توکل کن

و به سمت او قدمی بردار

تا ده قدم آمدنش به سوی خود را به تماشا بنشینی..

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  اخلاص

 

 

● روزهایی که از مغازه‌ي بابا زود برمی‌گشت،

ݥمی‌رفت پایگاه بسیج مسجد.

خانه هم که می‌رفت،

سرش به کار خودش گرم بود.

یک گوشه می‌نشست و یا قرآن

 می‌خواند یا درس.

خیلی اهل حرف زدن

از این طرف و آن طرف نبود.

پس از شهادتش،

دوستان مسجدی‌اش آمدند

برای تسلیت گفتن

 

● به مادرش گفتند :

خوش‌به‌حال شما

که یک همچین حافظ قرآنی

 را تقدیم اسلام کرده‌اید.

 مادر تازه آن‌جا فهمید

پسرش حافظ قرآن بوده… .

 

 

 شهید حسن قامت

 

 

  «فرمانده! فرمان قهقهه!» ص42

 

 

 امام صادق علیه السلام

 

حافظ قرآنی كه به آن عمل كند،

 با فرشتگانى بزرگوار

 كه نویسندگان و حاملان قرآن در آسمانند، هم‌درجه است.

 

 الحیات؛ ترجمه‌ی احمد آرام، ج‏2

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ،

ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ “ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ “ﺷﻮﻧﺪ؛

ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!

 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ،

ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ” ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!

 

ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ،

ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ يك ﻓﻀﯿﻠﺖ.

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




آدمها را جوری که هستن بخواه،

نه جوری که خودت میخواهی.

من نباید

چیزی باشم که

تو می خواهی.

تویی که تو از من می سازی،

ارزوهایت وکمبودهایت هستن

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حضرت آیت‌ الله جوادی آملی:

 

   دشمن شما كه شيطان است فقط وقتي حمله می ‌كند كه شما غافل باشيد.

 

  انسان متذكّر به دام شيطان نمي‌افتد.

 

  جاني که از ياد خدا غافل است ، مخروب و ويران است ، جان ويران هرگز بار نمی ‏دهد.

 

  انسان غافل در حال غفلت

يا بردۀ شهوت خواهد شد يا بندۀ غضب و کينه و انتقام ؛ و سرانجام در پرتگاه حیوانیّت سقوط می‏ کند.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 امام سجّاد عليه  السلام  :

أمّا حَقُّ ذِي المَعروفِ عَلَيكَ فَأن تَشكُرَهُ و تَذكُرَ مَعروفَهُ و تُكسِبَهُ المَقالَة الحَسَنَةَ و تُخلِصَ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَينَكَ و بَينَ اللّه ِ ؛

 امام سجّاد عليه  السلام  :

حق كسى كه بر تو نيكى مى كند ، اين است كه او را سپاس بگويى و نيكى اش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداوند برايش خالصانه دعا كنى .

الخصال ، ص 568 .

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ایت الله بهجت

 

يكي ازدوستان شيخ به قصد زيارت شيخ از منزل خارج مي شود . در بين راه انديشه گناهي به سرش مي زند . به منزل شيخ كه مي رسد و مي نشيند ، شيخ مي گويد :فلاني ! در چهره توچه چيزي مي بينم ؟

 

دردل مي گويد:// يا ستار العيوب !//

 

شيخ مي خندد و مي پرسد : چه كار كردي آنچه مي ديدم محو و ناپديد شد.؟

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


رسول خدا (ص) فرمودند :

 

   تا انسان مواظب نمازهای پنجگانه در اوقاتش می باشد ، شیطان از او برکنار است،

 

  پس وقتی آنرا ضایع ساخت ( نمازها را در اوقاتش نخواند) شیطان بر او جرات نموده و به گناهان بزرگ او را وامی دارد. 

 

  سفینة البحار جلد 2 صفحه 43

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




دستهاي خدا باش، براي برآوردن روياي انسان ديگري

بي تفاوت نباش

اگر ديدي كسي گره اي دارد و تو راهش را مي داني سكوت نكن؛

دريغ نكن؛

معجزه زندگي ديگران كه باشي، بي شك كسي معجزه زندگي تو خواهد بود …

 كمي آهسته تر از كنار هم عبور كنيم…

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حضرت فاطمه(س) مي‌فرمايند:

بهترين شما كساني هستند كه با تواضع، ديگران را ياري مي‌كنند. (دلائل‌الامامه/7)

 

پرهيز كن از غرور، از «من» بودن

از سنگ‌شدن، شبيه آهن بودن

خواهي كه به بام رستگاري برسي

بايد كه چو خورشيد، فروتن بودن

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

وحشتناک ترين لحظه ى زندگى، لحظه ايست که انسان رادر سرازيرى قبرميگذارند.

 

شخصى نزدامام صادق(ع)رفت و گفت من از ان لحظه بسيارميترسم، چه کنم؟

امام صادق(ع)فرمودند:زيارت عاشورا را زياد بخوان.آن مرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟

امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد اللهم ارزقنى شفاعة الحسين يوم الورود؟یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)را هنگام ورود به قبر روزى من کن.

زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.

…اگر خواستید قرائت زیارت عاشورا را ترویج کنید برای دیگران ارسال نمایید…

ﺁﯾﺎﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺩﺳﺘﺖ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ کنی ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،ﻭﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﻭﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﮐﺮﺩﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭﯾﺶ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ، ﻭ ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺍﮔﺮﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ ﭘﺲ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﮐﻮﺷﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ.

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




ما شیعه ها چرا نماز را سه وقت می خوانیم در حالی که در قرآن پنج وقت امر شده علت نخواندن پنج وقت چیه؟

 

 پاسخ اجمالی

 

 دلایل شیعه برای جایز بودن خواندن نماز در سه وقت آیات و روایات در این زمینه است. هرچند قرآن کریم در موارد متعددی از اصل وجوب نماز بحث کرده وبه جزئیات نپرداخته است؛ ولی در مورد اوقات نماز می فرماید: نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب ( نیمه شب‏) برپا دار؛ و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است بنابراین در قرآن کریم سه وقت برای نماز ذکر شده است نه پنج وقت

 

 اما روایات در روایتی آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بین نماز ظهر و عصر جمع کرد. و همینطور بین نماز مغرب و عشاء.از او در این مورد پرسیدند فرمود: اینگونه عمل کردم تا حرج و مشقت بر امتم نباشد

 

 امام صادق علیه السلام می‏فرماید: هنگامی که خورشید به حد زوال رسید وقت نماز ظهر وعصر فرا می‏رسد؛ جز آنکه نماز ظهر قبل از نماز عصر انجام می‏گیرد. آنگاه تو آزادی که آن دو را در هر وقتی خواستی بخوانی تا زمانی که خورشید غروب کند. در روایات اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که مطلب بالا را تأیید می کند.

 

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




1)از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟

 

ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است.

 

وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنید، کمی از ترستان از بین می‌رود و می‌فهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردید ترسناک نیستند.

 

با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف می‌کنید و همچنین متوجه می‌شوید که هر اتفاقی که بیفتد می‌توانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید

 

2)یک چیز جدید امتحان کنید.

 وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون می‌گذارید و چیزی را امتحان می‌کنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش می‌کنید بلکه محدوده‌های خود و اعتمادتان به توانایی‌های خود را گسترش می‌دهید.

با امتحان کردن یک چیز تازه می‌توانید از ترس‌هایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیت‌های کمتر داشته باشید.

 

3) برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.

این یکی از مهمترین و موثرترین راه‌های ایجاد اعتمادبه‌نفس دائم است.

وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، خودتان به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه‌نفستان بالا می‌رود.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت