حالم بد است نبض مرا یک نگاه کن / آه ای طبیب حال مرا رو به راه کن

 

دستی بکش بر این سر شوریده لااقل / لطفی به شرم روی غلام سیاه کن

 

ما را قسم به زلف رهایت رها مکن/ ما را به زیر سایه خود در پناه کن

 

فکری به حال ما نکنی خوار می شویم / فکری به حال قافله ای بی پناه کن

 

یک عده صحبت از غم اغیار می کنند / کاری برای زمزمه های تباه کن

 

ما هرچه می کشیم ز اغیار می کشیم / بیگانه را به مکر خودت سدّ راه کن

 

قومی به رغم تو ره بیراهه می روند / گمراه را به بارقه ای مرد راه کن

 

دلها به دست تو بخدا نرم می شود / بی درد را تو جلوه ای از سوز و آه کن

 

دنیای بی وفا همه ارزانی حریف / ما را رحین منّت یک صبحگاه کن

 

روزی برادران رسول خدا شویم / روز دگر چه؟ امّت خود را نگاه کن

 

یوسف به چاه مانده گذشت از برادران / رحمی به حال قاطبه ی رو سیاه کن

 

یا راحم الغریب قسم بر ولایتت / رحمی بر امیر غریب سپاه کن

 

وقتی که می روی سوی شش گوشه حسین(ع) / پایین پا به ما نظر از قتلگاه کن

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...