✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 1559
  • دیروز: 936
  • 7 روز قبل: 7986
  • 1 ماه قبل: 31258
  • کل بازدیدها: 825100

 



 

زن درجای جای تاریخ سمبل دررشادت ها وفداکاری ها بوده ودامان حمایتش  همواره انسان سازبوده است.وبه ندرت  حوادثی رابدون  تاتیرونقش زنان مشاهد ه کردایم. حضورمادران وزنان درعاشورا حضوری غرورافرین است.

وصحنه ی عاشورا.برگی ازحضوربوده است.حضوری که ازکودکان خردسال ونوباوه تاپیرمردان وزنان دلاوررادر بر می گیرد که هر کدام درجایگاه اجتماعی خودشان حادثه افرین بوده اند.

دراین جا از مادرانی سخن می گوییم که فرزندان خودشان حادثه افرین بوده اند.دراین جا از مادرانی سخن می گوییم که فرزندان خودشان رابه قربانگاه عشق می فرستادندتا برای امام زمانشان پیش مرگ باشند وسعادت اخروی رابرای خودوخانواده شانرقم بزنند.

مادری درکربلا اماده ایستاده بود وتنها دغدغه اشحفاظت از امام حسین (ع)بود رو به فرزندش می کند ومی گوید بلند شوودر پیشگاه امام حسین(ع) مقاتله کن.وقتی به سوی ابی عبدالله برای اذن میدان می رود اقا می فرماید:این جوانی است که پدرش کشته شده وشاید مادرش راضی به این مساله وشهادت فرزندش نباشد

جوان می گوید:مادرم مرا فرستاده وشروع به رجز خوانی می کند وچه رجز خوانی زیبایی دارد پس ازبه درک واصل شدن تعدادی از دشمنان به شهادت می رسدوسراو را از بدنش جدا می کنند وبه سوی خیمه های امام حسین (ع) پرتاب می کنند.مادرش که کنار خیمه ها شاهدشهادت فرزندش بود سر فرزند رابرمی دارد وبه سوی سپاه دشمن پرتاب می کند ویک نفر را می کشد وبه دنبال عمودی برای جنگیدن می گردد.تابه سوی میدان برود که امام حسین(ع)می فرماید:جهاد از عهده زنان برداشته شده  واورا باز می گرداند.

سخن اخر:یاحسین شفاعت تورا درقیامت می خواهیم ولحظات اخرعمر بربالین ما بیا ودستمان بگیر

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




میلاد امام موسی کاظم(ع) برتمام دوستداران اهل بیت مبارک باد

کسی که دو روزش مساوی باشد،مغبون است ،وکسی که دومین روزش ،بدتر از روزاولش باشد ملعون است، وکسی که در خودش افزایشی نبیند در نقصان است، وکسی که در نقصان است مرگ برای او بهتراز زندگی است.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




پاداش صلوات فرستادن

پاداش آن کس که بعد از سپیده دم برمحمدوآل اوصدبارصلوات فرستد
صباح بن سیابه گوید: امام صادق(ع)مرا فرمود:آیا نمی خواهی که تو را چیزی بیاموزم که خداوند تورا باآن از حرارت آتش دوزخ نگاه دارد؟ عرض کردم:آری. فرمود:پس ازسپیده دم صدبار بگو: “اللهم صل علی محمدوآل محمد” تا خداوند رخسار تورا با آن از حرارت آتش دوزخ نگاه دارد.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




27آذر ماه روز وحدت حوزه ودانشگاه سالروز شهادت آیت الله مفتح برهمه دوستاران علم ودانش گرامی باد

شهید آیت الله محمد مفتح درسال 1307 (ه-ش)درخانواده روحانی درهمدان به دنیا آمد. دکترمحمدمفتح درسالگرد شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی (ره) اقدام به تشکیل سمینار وحدت حوزه ودانشگاه دردانشگاه الهیات نمود که این اولین سمینار بود که تحت این عنوان برگزار می شد. روز وحدت حوزه ودانشگاه یاد آور خاطره ي مجاهدت بزرگمردانی از حوزه ودانشگاه است که طی چندین دهه ازتاریخ پرفرازونشیب ایران معاصرکوشیدند در راه نزدیکی وتفاهم علوم جدید وقدیم گام بردارند.حقا که این تلاش سخت مؤثرو سودمند افتاد وانقلاب اسلامی با مشارکت فعال همه اقشارحوزوی ودانشگاهی درهمه سطوح به پیروزی رسید. اگر وحدت حوزه ودانشگاه را یکی از علل محدثه نظام جمهوری اسلامی بدانیم ،ناگزیر علت مبقیه آن نیزهست .پس باید دل نگران سمت وسوی وروندارتباط حوزه ودانشگاه باشیم .باید پرسید آیا ثمره ي جهادعلمی وعملی آن بزرگواران آنچنان که باید پاس داشته شد؟آیا حوزه ودانشگاه به نزدیکی وهمگرایی بیشتری دست یافتندیا دچارواگرایی شدند؟ آیا قطع نظر از برداشتهای گوناگونی که از مفهوم وراهکارهای وحدت حوزه ودانشگاه وجود دارد ،در راستای تحقق آن حداقلی که مورد تأیید وتأکید بنیان گزار انقلاب اسلامی بوده پیش رفته ایم ؟امام خمینی (ره) یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی را درارتباط باوحدت حوزه ودانشگاه می دید.البته آشکارا ست که در این مدت اقدامات گسترده ای برای نزدیکی حوزه ودانشگاه صورت گرفته ، حضور روحانیون در دانشگاهها ازیک سو ورواج علوم انسانی جدید درحوزه ها،حضوراستادان دانشگاه درجمع حوزویان وتأسیس مراکز پژوهشی مشترک از سوی دیگر نمونه های بارز وبرجسته این اقدامات بوده است.حال برما طلاب ودانشجویان لازم است که با آگاهی کامل نسبت به واقعیتهای تاریخی وتوجه به رهنمودهای رهبرفرزانه مان حضرت آیت الله خامنه ای(زیدعزه)درپشرفت کشورمان وحفظ ارزشهای اسلامی وادامه راه شهدای که در راه علم دانش به شهادت رسیدند نهایت تلاش وکوشش خود را مبذول داریم،باشد که مورد عنایت ولی عصر آقا امام زمان ارواحنافدا قرارگیریم.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




                                           اذن کربلا

این منم بی تاب هوای نامت شده ام ، هردم که تو را خوانده ام محو نامت شدم، بگذار بخوانمت ، این نبض زنده است به ذکر یا حسین ، ……

همه کربلای تورا دیده اند ،میان همه انگار من غریبه ام ،آقا بیا پادرمیان کن، اذن دادن مرا…..

 همه کربلا رفته اند…. چگونه است که توجامانده ای …..یانه ……غریبه ای…..بیگانه ای….متحیرمینگرندم به همه اذن کربلا داده ای یک بار،دوبار، سه بار، بخوانم یاحسین تانگویند ،این گدایت کربلا ندیده است ….

 یاحسین دادن جان با گداست ،درهوایت سرگردانم یاحسین ،زقافله جامانده ام ،به جان زینبت شب و روز در فکر بین الحرمینم ، آقا منت بده  فقط یک بار،اذن بده این گدارو…..

                                                                                              دلنوشته خانم فتحی طلبه پایه اول

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




وفا به عهدشرط بقاء نعمت است

شخصى غلام پرهیزگارو پارسا یی داشت .زمانی سخت بیمارشد وازبهبود یافتن خودمأيوس گردید.با خداوند عهد بست اگرخوب شدم به شکرانه ی سلامتی خویش همین غلام را آزاد می کنم .خداوند هم او را شفاداد واز بسترحرکت کرد ولی دل ازغلام نمیکند.بالاخره آزادش نکرده. پس از مدتی باز هم بیمارشد ومانند مرتبه ی پیش دربسترافتاد .به غلام گفت : برو طبیب را بیاوتا معالجه ام کند. غلام خارج شد.پس از درنگ مختصری بازگشت وگفت :طبیب می گوید من او را مداوا نمی کنم .زیرا انچه می گوید وفا نمی کند. وبرسرپیمان خود نیست .خواجه از شنیدن این سخن متنبه شد. گفت به طبیب بگو من از عهد شکنی توبه کردم ودیگرخلاف عهد نمی کنم. غلام گفت طبیب هم می گوید تو اگر برسر وفاباشی. ماهم شربت شفا به تو ارزای خواهیم  داشت.

                                                                                 (پندتاریخ28/2)

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




امام سجاد(ع) فرموده:

بی چاره فرزند آدم ! برای او در روز سه مصیبت است که از هیچ یک ازآنها عبرت نمی گیرد واگر عبرت بگیرد برای او امر دنیا سهل وآسا می شود:

مصیبت اول: این است هرروز عمر او کم می شود ،اگرمال دچار نقصان شود هرچند دچار ضرر شده ولی جای درهم رفته درهمی می آید ولی عمر برنمی گردد.

مصیبت دوم : استیفاء روزی اوست ، اگر حلال باشد حساب از او کشند واگرحرام باشد او را عقاب کنند.

مصیبت سوم:ازاین بزرگتراست ،پرسیدند چیست؟فرمود: هیچ روزی را شب نمی کند مگر اینکه به آخرت یک منزل نزدیک می شودلکن نمی داند که به بهشت وارد می شود یا دوزخ.

 خصال شیخ صدوق ص 240، حدیث 90

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است                         که مرگ سرخ به از زندگی  ننگین است

حسین مظهرآزادگی وآزادی است                         خوشا کسی که چنینش مرام وآیین است

نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو                   که این مرام حسین است ومنطق دین است

قرآن مجید می فرمایید:

ومن یتعد حدودالله فاولئک هم الظالمون: وکسانی که از حدود احکام اللهی تجاوز کنند، آنان همان ستمکارانند.(سوره بقره ،آیه 229)

نهج البلاغه :خطبۀ 176:

فأمّا الظلم الّذی لایغفر فالشّرک بالله تعالی:إنّ الله لایغفر أن یشرک به وأما الظلم الّذی یغفر فظلم العبد نفسه عند بعض الهنات  وأمّا الّذی لا یترک فظلم العباد بعضهم بعضا.

ظلمی که آمرزیده نمی شود، شرک است؛ زیرا خداوند فرموده است شرک را نمی آمرزد، واما ظلمی که بخشوده می شود، ظلم آدمی به خویش است و اما ظلمی که از آن نمی گذرد ظلم بندگان به یکدیگراست.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




پیامبرخدا (ص) فرمود:

چون روز رستاخیز فرا رسد فاطمه(س) گوید:به بهشت  در نیایم تا اینکه بدانم پس ازمن بافرزندم چه کردند. به او گفته شود: به میانه محشربنگر واو بنگرد وحسین (ع) را ایستاده وبی سربیند وناله ای سردهد واز ناله ی او ناله کنم واز ناله ی ما فرشتگان نیز ناله وشیون سردهند و در این هنگام خدای گرامی وبزرگ خشم گیرد وآتشی را که به آن “هبهب” گویند وهزار سال شعله ور شده تا سیاه گشته است وهرگز آسودگی به آن راه نیافته واندوه از آن بیرون نیامده است امرفرماید که قاتلان حسین (ع) را درربای وبرچین هرچند حاملان قرآن باشند، پس آنان را برچیند وچون درکام خویش گیرد بخروشدوآنان نیزبخروشند،شیون سردهدوآنان نیز شیون کنند، بغرّد وآنان نیزبغرّند، پس قاتلان با زبانی فصیح  وگویا گویند:پروردگارا ! چرا پیش از بت پرستان ما را به آتش سوزاندی؟ از سوی خدای فرازمند پاسخ آید:همانا آن کس که می داند، همانندکسی که نمی داند نیست (شماآگاهانه  دست به گناه آلودید)

ثواب الاعمال وعقاب الاعمال شیخ صدوق (ره)

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




سلام بر آن كسي كه در نهان و آشكار، خدا را اطاعت نمود.

سلام بر آن كسي كه خدا وند، شفا را در خاك قبر او قرار داد.

مدرسه‌ي حسين(ع) مدرسه‌ي ويژه‌اي است كه در آن ميان عقل و عشق جدايي نيست و بصيرت، هويت، حكمت، عدالت و استقامت ويژگيهاي شاخص تربيت شدگان آن است.

چرا. امام حسين با يزيد بيعت نكرد:

عامل اول: فساد یزید در بيعت كردن با يزيد چند مفسده وجود داشت كه امام حسين(ع) هيچ وقت نمي‌خواست با يزيد بيعت كند.

عامل دوم مردم كوفه از امام حسين دعوت كردند كه آن حضرت را به خلافت انتخاب كنند. امام حسين به كوفه آمد: مردم كوفه بي‌وفايي كردند. ايشان را ياري نكردند امام حسين كشته شد. انسان وقتي اين تاريخها را مي‌خواند فكر مي‌كند امام حسين مردي بود كه در خانه خودش راحت نشسته بود. كاري به كار كسي نداشت. و درباره‌ي هيچ موضوعي هم فكر نمي‌كرد تنها چيزيكه امام را از جا حركت داد دعوت مردم كوفه بود! در صورتي كه امام حسين در آخرين ماه رجب كه اوايل حكومت يزيد بود، براي امتناع از بيعت از مدينه خارج  مي‌شود و چون مكه حرم امن‌الهي است و در آنجا امنيت بيشتر وجود دارد و مردم مسلمان احترام بيشتري براي آنجا قائل هستند. و دستگاه حكومت هم مجبور است نسبت به مكه احترام بيشتري قائل شود. به آنجا مي‌رود

          عامل سوم امر به معروف و نهی از منکر می باشدکه  اين نيز نص كلام خود امام است در لحظات آخر حيات اباعبدالله وقتي در آن گودي قتلگاه افتاده است و قدرت حركت كردن ندارد قدرت جنگيدن با دشمن ندارد. قدرت ايستادن بر سر پا ندارد و به زحمت مي‌تواند حركت كند. باز مي‌بينيم از سخن حسين غيرت مي‌جهد. عزت تجلي مي‌كند. بزرگواري پيدا مي‌شود. لشكر مي‌خواهند سر مقدسش را از بدن جدا كنند ولي شجاعت و هيبت سابق اجازه نمي‌دهد حسين حيله جنگي به كار برده كه اگر كسي نزديك شد حمله كند اين است غيرت و مردانگي اباعبدلله الحسين حتي در آخرين لحظات كه دشمن هم جرأت ندارد تا زنده است. به طرف خيام او حمله كنند.

چرا امام حسين قيام كرد از نظر قرآن؟

          « يَا ايَّها الذينَ ءامَنوآ اِذا ضَربتُم في‌سَبيل‌الله فَتبيَنواوَ لاتَقوا لِمَن ألقي اِليكُم لستَ مُؤمناً تَبتغوُن عَرضَ الحَيوه الدَنيا فَعندالله مَغانم كَثيره لِذلك كُنتم مِن قَبل فَمَن الله عَليكم فَتبينوا اِن الله كان بِماتَعملون خَبيراً. ؛اي اهل ايمان چون در راه خدا براي «جهاد بكفار»  بيرون رويد «در كار دشمن» درست تحقيق و جستجو كنيد و به آن كس كه اظهار اسلام كند و شما سرتسليم فرودآورد، نسبت كفر مي‌دهد تا «به بهانه‌اي» مال جانش را برخورد حلال كنيد و از متاع ناچيز دنيا غنيمت بريد كه غنائم بيشمار نزد خداست اسلام شما هم اول امر همچنين اظهار و تسليمي بيش نبود تا  وقتي كه خدا بر شما «بعطاء‌ نور ايمان» منت‌ گذاشت پس اكنون شما بايد تحقيق كنيد كه خدا به هر چه كنيد كاملاً آگاهست[1].

« الَذينَّ قالوُا يَا خَوانَهُم وَ قلوُا وَ الوأطَاعُونا مَا قِيلُوا قُل فادَرء آمَن اَنفُسكُم المُوتَ إن كُنتُم صدَاقين.[2] آن كساني كه گفتند اگر برادران ما نيز سخنان ما را شنيده و به جنگ احد نرفته بودند کشته نمي‌شدند اي پيغمبر (ص) بگو پس شما  مرگ را از جان خود دور كنيد اگر راست مي‌گوئيد.

 



[1] ـ سوره نساء آيه 94

[2] ـ آيه 198 از آل عمران

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




ادامه وبلاگ قبلی

دعوت به مباهله دلیل روشن حقانیت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله

درروایات اسلامی وارد شده هنگامی که پای مباهله به میان آمدنمایندگان میسیحان نجران از پیامبر مهلت خواستند ،نتیجه مشاورة آنها که از یک نکته روانشناسی سرچشمه می گرفت این بود :به نفرات خود دستور دادند اگرمشاهد کردید محمد(ص) با سروصدا وجمعیت وجار وجنجال به مباهله آمد با اومباهله کنید ونترسید زیرا حقیقتی درکاراو نیست که متوسل به جاروجنجال شده است .

واگربانفرات بسیارمحدودی از خاصان نزدیک وفرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید او پیامبرخداست واز مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است! هنگامی که آیه مباهله نازگردید ، پیامبر(ص) تنها از فاطمه،علی،حسن وحسین دعوت کرد وسپس فرمود :اللهم هولاءأهلی:"خدایا!اینهاخاصان نزدیک من اند” نویسنده تفسیر"کشاف” که از بزرگان اهل تسنن است می گوید:"این آیه قوی ترین دلیلی است که  فضلیت اهل کساء را ثابت می کند”

طبق قرار قبلی به میعادگاه رفتند ،ناگاه دیدند پیامبرفرزندانش حسن وحسین (ع)  وعلی (ع) وفاطمه (س) همراه او هستند وبه آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما “آمین “بگویید.

مسیحیان هنگامی که این صحنه را مشاهده کردند،سخت به وحشت افتادند،واز اقدام به مباهله خوداری کردند

برگرفته از تفسیرنمونه وتاریخ اسلام

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




 

                                            مباهله  24ذی الحجه

پیامبر اسلام(ص)به موازات مکاتبه با سران وزمانداران جهان ، نامه ای نیزبه اسقف نجران نوشت ، پیامبر در این نامه ، با ستایش از خدای ابراهیم واسماعیل واسحاق ویعقوب ،از او{ومسیحان دیگر} خواست که پرستش بندگان دست کشیده وبه پرستش خداوند روی آورند ویا جزیه بپردازند، ودر غیر این صورت در انتظار جنگ باشند طبق برخی روایات ، پیامبر اسلام ، آیه 64 سورة “آل عمران” را نیز درنامه خود ذکر کرد اسقف نجران پس از دریافت نامه پیامبر اسلام ، شورایی با شرکت بزرگان نجران و شخصیتهای مذهبی جهت بررسی موضوع تشکیل داد. چون دانشمندان  مسیحی اطلاعاتی در مورد نشانه های پیامبراسلام وبعثت قریب الوقوع  او داشتند، شورا نظردادکه هیاتی عازم مدینه شود تا ازنزدیک با محمد(ص) تماس گرفته دلایل نبوت او را بررسی کنند.

پس از ورود هیات نمایندگان مسیحیان پیامبراسلام (ص) با آنان دیدار وگفتگو نمود، آنان را به پذیرش آیین اسلام  دعوت کرد آیاتی  ازقرآن مجید را تلاوت نمود.مسیحیان گفتند: ما قبل از تو مسلمان بودیم .حضرت فرمود: دروغ گفتید:سه چیزمانع اسلام شماست 

1- صلیب را عبادت می کنید     2-  گوشت خوک می خورید 3-خدا را دارای فرزند می پنداری  آن گاه بحث برسر بندگی یا الوهیت حضرت عیسی آغاز شد، سخن دراین باره به درازاکشید دراین هنگام از طرف خداوند وحی نازل شد، بگو: “بیایید ما فرزندان خود دعوت نماییم  وشما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم شما زنهای خود را، ما از نفوس خویش دعوت نماییم ، شماهم از نفوس خود، سپس مباهله کنیم ولعنت خدا را بر دروغگویان قراردهیم”

ادامه بحث مباهله در وبلاگ بعدی

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




                                                  

 

شوراي عالي حوزه علميه قم

 

مركز مديريت حوزه‌هاي علميه خواهران

 

مدرسه علميه جواد‌الائمه(ع)

شهرستان آبدانان

پايان‌نامه سطح دو(كارشناسی)

عنوان:

نقش مهدویت و فلسفه انتظار در تعالی فرهنگ اسلام

استاد راهنما:

جناب آقای احمد صفوی

استاد داور:

حجت الاسلام امیر عیدی عطار زاده

 

محقق:

فرزانه کارگر

تاریخ دفاع:

9/3/1388

 

 

 

تقدیمی

 

«یا أَیُها العَزیزمَسَناوَأَهلَنا الضُُرُوَجِئنا بِبَضاعَة مُزجاة فاوفُ لنا الکیل وَتُصَدق عَلَینا اِنَّ الله یَجزِی المُتَصَّدِقیِن»   (سوره یوسف آیه 88 )

(عزیزا ! ما وخاندانهایمان راسختی ورنج فرا گرفته، وبا کالایی ناچیز به درگهت آمده ایم، پس تو پیمانه(مکیال) مارالبریز کن وبرما تصدق فرمای که البته خداوند بخشندگان راپاداش نیک دهد).                                                                                                                                                                                                         

این هدیۀ بی مقدار را تقدیم می کنم به:

 

  ارواح همه منتظرانی که درانتظار منتظرو فراق«حجة ثانی عشر» سوختند وبه آرزو نرسیده ، سربر تیره تراب گذاشتند؛ خاصه بنیانگذار پرافتخار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و تمامی شهدای گرانقدر از صدر اسلام تاکنون.                                                                                                                                                                                                                                          
تقدیر و تشکر

«أَلحَّمدُللهِ رَبِ العالَمین، وَصََّلی اَللهُ عَلی سیِدَنا وَنَبینا مُحَمَدٍ وَعِترَتِه الطَّیبینَ الطاهِرین مِنَ أَلان اِلی قیامِ یوُمِ الدین»                                                                                                                            

 لازم میدانیم به مصداق « من لم یشکر مخلوق لم یشکر الخالق» ؛ از همه کسانی که مرا در امر این پژوهش و رسیدن به هدف خود یاری نمودند، به ویژه جناب آقای سید رحمت الله موسوی مقدم که مشوق این حقیر در انتخاب موضوع وکمک ایشان درطراحی ساختمان تحقیق ونیز استاد راهنما جناب آقای احمد صفوی استاد مهربان ودلسوز و همینطور حاج آقا علی آرزومندی ، استاد و مبلغ و خصوصا جناب آقای خطاوی  که هر یک از این آقایان به نوبۀ  خود سهم به سزائی در معرفت و شناخت ما نسبت به حضرتش داشتند ونیز از دوستان وهمراهانی که مرا در جمع آوری ودسته بندی این مطالب به این نحو (پیش رو) یاری رساندند، کمال تقدیر وتشکر را دارم.                                                                                           

    از خداوند توفیقات روز افزون ، برای این عزیزان در همه امور مسئلت داریم. خداوند به ایشان عزت دنیا و آخرت عنایت فرماید.                                                                                                                                                             

 

                                                                      

                                                             (اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم) 

 

 

 

 

 

 

چکیده تحقیق

در این پژوهش که تحت عنوان نقش مهدویت و فلسفه انتظار در تعالی فرهنگ اسلام می باشد با چند هدف از پیش تعیین شده که عبارتند از :

 1-آشنائی با مبانی واصول فرهنگ ساز مهدویت وفلسفۀ انتظار 2- بررسی نقش مهدویت وتثبیت هویت فرهنگی و… 3- بررسی رابطه بین فلسفۀ انتظار وتحقیق ایده آلهای اجتماعی 4- آشنائی باآسیبها وچالشهای فرهنگ اسلامی در فقدان فلسفۀ انتظارومهدویت پی ریزی شده است.  ساختمان تحقیق ذیل براساس یکسری سوال و فرضیه به ترتیب با عناوینی چون  :

1- آیا مهدویت و فلسفه انتظار دارای مبانی واصول ، مولد فرهنگ اسلامی است یا خیر؟ 2- آیا انتظار فرج ومهدویت باعث تثبیت هویت فرهنگی می شود؟ 3- چگونه فلسفۀ انتظار مانع ابتذال ونهلیسم در فرهنگ اسلامی است؟ 4- چگونه وچرا فلسفه انتظار وفرهنگ مهدویت باعث تحقیق ایده آلهای فرهنگ اسلامی می باشد؟ 5- آسیب ها وچالشهای فرهنگ وآرمان انتظار در هویت فرهنگ ساز آن کدامند؟ طرح این فرضیه ها با عناوینی چون:

1- مهدویت وفلسفه انتظار،مولد مبانی واصول فرهنگ اسلامی است. 2 - فلسفه انتظار عامل تثبیت معنا وهویت فرهنگ اسلامی است.   3- فلسفه انتظار مانع ابتذال ونهلیسم در فرهنگ اسلامی می باشد.4- فلسفه انتظار باعث تحقیق ایده آل در فرهنگ اسلامی می باشد. 5- مهدویت وانتظار ،عامل شکوفائی ، استمرار و جاودانگی فرهنگ اسلامی است.. روش جمع آوری اطلاعات بکار برده دراین پژوهش به صورت توصیفی و اسنادی است که از طریق کتابخانه ومنابع    دینی و فرهنگی جمع آوری شده است .

  این پژوهش ازشش فصل تشکیل یافته است : که فصل اول شامل کلیات  تحقیق وشامل  10 عنوان است که در کل با دیدی اجمالی به تعریف وتبیین موضوع پرداخته ومجموع کار محقق رابیان می دارد. در فصل دوم به بررسی مبانی واصول فرهنگ ساز مهدویت وفلسفۀ انتظار که به نوعی به تبیین فرضیه اول پژوهش پرداخته و عناوینی چون امید، تلاش ، سازندگی ، احساس   مسئولیت و غیره را در  برگرفته است.                                                                                                               

  فصل سوم تحقیق در تبیین فرضیه دوم و سوم پرداخته با این توضیح که فرهنگ انتظار و مهدویت به عنوان عاملی برای هویت بخشی به   فرهنگ  اسلامی واثبات سیر توحیدی این دین مقدس پرداخته و در سایه مهدویت است که معارف دینی تبیین وپیکره آن را از تحریف زدائی مصون و به احیاگری کتاب وسنت پرداخته می شود وفرد منتظر با نگرش توحیدی سعی می کند به پرورش روح و جسم خود بپردازد واین نوع نگرش پس از عصر ظهوردر غالب آدمیان تحقق می یابد و ارتباط با خدا عمومی خواهد شد. و زندگی ایشان برخلاف عصر پیش از ظهورمعنا - دارخواهد شد. همانطوری که عده ای اندک در همین عصربه گوهر ایمان دست یافته وشاداب و سرخوش هستند و هیچگاه عمر را به بیهودگی سپری نمی سازند .در فصل چهارم این مجموعه به تبیین به تبیین فرضیه چهارم که فلسفه انتظار عامل شکوفائی واستمراروجاودانگی فرهنگ اسلامی می باشد پرداخته ایم با این توضیح که از جمله ایده آل های فرهنگ اسلامی وحدت وانسجام ونیز عدالت اجتماعی می باشد،که می توان آرمان تحقق جامعه عدل مهدوی وحاکمیت جهانی اسلام در آخر الزمان را به عنوان محوری برای اتحاد واتفاق مسلمانان مطرح ساخت ؛بنابراین برای ایجاد وحدت و انسجام مورد نظر باید در درجه  اول مسلمانان را متوجه قدرت و عظمت خود در جهان ساخت وآنها را برای رسیدن به جایگاهی که در خور آنها است مهیا نمود و این امر تنها با تکیه بر اندیشه مهدویت که در واقع بشارت دهنده عزت و شوکت مسلمانان در جهان است امکان پذیر می باشد . از همین رو بود که امام خمینی ( ره) با ژِرف اندیشی تمام از احیای فرهنگ مهدویت و انتظار به عنوان یکی از ارکان مهم و احیای هویت اسلامی و وسیله ای برای تحقق دوباره قدرت وشوکت گذشته  مسلمانان در جهان یاد می کرد وفرمودند:« کوشش کنید تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند ومقدمات ظهور انشاءالله تهیه شود». در فصل چهارم همچنین به کارکرد های دیگر فلسفه انتظار ومهدویت در مدل اجتماعی پرداخته شد، از جمله دستگیری وتعاون ، استقامت وشکیب ورزی ، تقویت انگیزه ظلم ستیزی ، دور ماندن از فساد محیط ، جهاد مستمر ، ایجاد حساسیت در برابر وضعیت  اجتماعی وسبب کارآمدی دولتها؛ که هریک از این موارد به طور اجمالی در این فصل (چهارم) مورد بحث قرار گرفته شده است [1]

انتظار مهدی انتظاری است که تنها با فراهم شدن زمینه های شکوفائی آن خواهد شکفت وآن زمانی است که همه انسانها در طلب منجی و مصلح آخرالزمان باشند تا با همکاری و همیاری یارانش علیه بدیها قیام کنند نه اینکه تنها با معجزه کار جهان را سامان دهند. در کل می توان گفت که امروزه اگر هم جنبه انسان شناسی وجامعه شناسی بخشی از ویژگی های جامعه و انسان ایده آل تحقق یافته باشد اما این امر به طور کامل وهمه جانبه تحقق نیافته است وهنوز هم نمیتوان از جهان آیده آل سخن گفت و در عصر ما شاید بتوان از انسانی با رفتارهایی با هنجار اجتماعی و سازمانی مثال زد ، اما نمی توان از انسان مطلوب دینی با جامعه ای مملو ازانسانهای دینی نظیر آورد. عرایض خود را با این جمله می توان جمع بندی نمود که درسایه مهدویت و انتظار است که فرهنگ اسلامی به شکوفائی می رسد واستمرار و جاودانگی خود را حفظ می کند در فصل پنجم  این پژوهش نیز به یکسری عوامل اشاره کرده وآنها رامورد بررسی قرار دادیم و اشاره شده که وجود این عوامل باعث می شود مانعی در برابر اثرگذاری هرچه بیشتر این فرهنگ   اصیل در تعالی  فرهنگ اسلامی باشد. که برداشتن این موانع باید در وجهۀ همت همه اقشار جامعۀ منتظر وشیعه بخصوص ارگان های ذی ربط قرار بگیرد که از جمله این عوامل وجود فرق و گروههای شبه انتظار و نیز عدم کنترل و نظارت برفرهنگ انداز و همین طور نگاه تهاجمی رسانه های غربی در تخریب این فرهنگ و…می باشد. فصل ششم نیز شامل ارائه پیشنهادات و راهکاری قابل تحقیق و نیز فهرست منابع و مأخذ م                                                   مقدمه

تمام انسانها باهر نژاد وزبان وقبیله ورنگ،امیدوار چشم به افق دوخته اند ویک صدا منادی عدالت وامنیت را زمزمه می کنند. و هریک براساس تفکرات دینی وفرهنگی خود نامی براو نهاده و درانتظار او دلی پر از امید دارند. ودر میان این همه عقاید وآراء بشری ومکاتب فکری واخلاقی، اعتقاد به مهدویت در آئین اسلام، خاصه دراسلام اهل بیت(علیهما السلام) یعنی تشیع، جایگاه رفیع و بسیارباارزش وکارساز دارد که از جمیع جهات به عنوان یک اندیشه مترقی؛ خردمندان و صاحبنظران را متوجه خود کرده تا دراین را ه با بنان وبیان به اظهار نظر پرداخته وکارهای با ارزش فکری از خود بروز داده اند [2]با این طرح باید گفت : فرهنگ اسلامی به فرهنگی می گویند که لباس اسلام برتن کرده باشدودر هر زمان ومکان ودرهر شرایطی مضمون ومحتوای اسلامی را به نمایش بگذارد.[3]هر فرهنگ برمحور واصولی شکل می گیرد، فرهنگ اسلامی نیز براصولی چون ایمان به مبدأ ومعاد ،نبوت، امامت، اعتقاد به وحی وعبودیت وبندگی خدا ،عدالت ،اخوت ،برادری و…استوار است. باتوجه به این عناوین باید گفت که مکتب اسلام که ماهیتاً یک مکتب  فرهنگی است ، برای تثبیت وهویت اسلامی بودنش نیاز به بنیادهای مولد فرهنگ دارد . بااین بیان که فرهنگ را آنگونه شکل بدهد که ثابت باشد،حال این فرهنگ ثابت ومنسجم ساختارهایی دارد که براساس این ساختارها انسجامش را بدست آورده وحفظ می کند. این مبانی وساختارها درمکتب اسلام شامل مواردی چون عبادات، مثل نماز، روزه، حج، زکات و…ویکی دیگر درمعنویات ظاهر می شود مثل ماه رمضان وفرهنگ عاشورا و نمودی دیگر در مهدویت  نمایان می شود.از مهمترین مولدهای فرهنگ وتمدن دردین اسلام همین فرهنگ . انتظار مهدویت می باشد که درهیچ یک ازادیان الهی به این صورت وجود ندارد وخاص دیدگاه تشیع می باشد مسأله  مهدویت وبحث درباره امام زمان(عج) آنقدر وسیع وقلمرو آن دامنه دار است که انسان برای عنوان بحث خود مشکل پیدا می کند، اکثر مسائل مربوط به امام زمان (عج) مسائل زنده عصر کنونی است که باتوجه به بعد حیاتی آن، مطالعه هدفمند وجهت دار می طلبد، مسأله اساسی مهدویت این است که دنیا با شر وناکامی سرانجامش به صلح و سعادت منتهی می گردد، بشر که گل سر سبد موجودات عالم است .  زندگی متناسب با برنامه الهی وآسمانی را تجربه کند ودر مسیر اهداف خلقت قرار گیرد، حال با توجه به این مطالب میتوان اثبات کرد   که مهدویت یک مقوله فرهنگ ساز  می باشد به طوری که منتظر را به سوی تهذیب نفس وتطهیر روح، زهد وتقوا وتلاش برای اصلاح خود وجامعه خویش برای دوران ظهور آماده وهدایت کند.  

 بحث از مهدویت وانتظار یک سری مؤلفه های فرهنگی به دنبال دارد که از جمله آنها : وحدت، ایمان به پیروزی نهائی یا حقانیت دین، آرمان گرائی، تولید معنویت های دینی، تحقق ایده آلهای اجتماعی، فقرزدایی عمومی و…می باشد. 

                                                   .                                                                                                                                                                     

فصل اول

کلیات تحقیق

بیان مسأله

با حول وقوه الهی ، درتحقیق حاضر بر آن شدیم که با توجه به موضوع پژوهش که تأثیر ونقش مهدویت وفلسفه انتظار درتعالی وپیشرفت فرهنگ اسلام درزندگی فردی و اجتماعی هر شخص درجامعه می باشد، به شناساندن نقش مهدویت با عناوینی مثل راهگشا به آینده بشریت که مرحوم شهید مطهری می فرماید:« آرمان قیام وانقلاب مهدی -علیه سلام- یک فلسفه بزرگ اجتماعی اسلامی است. این آرمان بزرگ گذشته از اینکه الهام بخش ایده و راهگشای به سوی آینده است، آینه بسیار مناسبی است برای شناخت آرمانهای اسلامی …»[4]به طور کلی بحث از مهدویت درحقیقت بحث از آینده درخشانی است که اسلام برای جامعه بشریت ترسیم کرده است. بعد از شناسایی تعریفی از مهدویت ومعرفی جایگاه آن به تبیین معنائی از انتظار و اهمیت آن در فرهنگ اسلام پرداخته ایم که بنا به فرمایش امام خمینی (ره) : «انتظار فرج ،انتظار قدرت اسلام است وباید کوشش کنیم ، قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند ومقدمات ظهور انشاء الله تهیه شود.»[5]  از اهمیت وضرورت انتظار که از ویژگیهای مهم تفکر شیعی همین اعتقاد به امام غائب ومصلح جهانی است ؛ انتظار آن منجی از اهمیت وجایگاه خاص برخوردار بوده وبخش عظیمی از از معارف شیعی را به خود اختصاص داده. حال با توجه به این تعاریف از مهدویت وانتظار می توان موضوعاتی همچون امید به زندگی، عدالت خواهی، فقرزدائی، تحقق ایده آلهای اجتماعی ، ایجاد وحدت وامنیت همه جانبه وغیره را تبیین نمود. با توجه به آنکه آموزۀ مهدویت درطول تاریخ فرهنگ اسلامی همواره مورد توجه برخود لازم دانستیم، در درجۀ اول به عنوان یک مسلمان  شیعۀ مسئول که تحت لوای جامعه دانشمندان اسلامی بوده وهیچ آموزه دیگری به اندازه آن از اهمیت برخوردار نبوده، اسلامی زندگی می کنم ودررتبه دوم به عنوان یک شخص پیرو ولایت ونیز کسی که بر سر سفره امام خویش نشسته وبا اسمی گران با عنوان یک طلبه و مسولیتی سنگین تر به نام سرباز امام زمان نقش مهدویت و فلسفه انتظار بدانها متصف می شود را به دیده منت مورد پژوهش قرار دهم  . با این امید که گامی کوچک در جهت مقصود خویش ورضای امام حیّ خود حضرت بقیة الله العظم (روحی له الفدا) برداشته باشم.  این حقیر می خواهم این پژوهش را به نام یک طلبه در حوزه جوادالائمۀ شهرستان آبدانان در سال 1387 شمسی به انجام رسانم.                                                                                                             

ضرورت واهمیت موضوع

یا رب فرجی که ما اسیریم                                              یا رب کرمی که ما فقیریم

مائیم لئیم وتو کریمی                                                        ما غرق گناه وتو رحیمی[6]

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآل وسلم) فرمودند: «عمر دنیا به پایان نخواهد رسید تا روزی که مردی از اهل بیتم به نام مهدی ، ولایت ورهبری امتم را برعهده می گیرد[7]. دین اسلام ، قضیۀ مهدی(علیه سلام) راتنها یک ایده وتفکر خیالی که بشارت قیام و رهبری مبهم، درآینده ای نامعلوم جهت رهائی بشریت از ظلم و جور را می دهد، مطرح نساخته بلکه آن را به عنوان یک مسألۀ اعتقادی که دارای نشانه وعلائم روشن وپابرجائی است، مطرح می کند واین اعتقاد را در دل وجان و وجدان امت اسلامی وهمچنین در زندگی سیاسی ومبارزاتی آنها وجود دارد. در حالی که امت اسلامی با چنین اندیشه های منحرفی درگیر است کوشش می کند آن را تغییردهد تا به این وضعیت ، رنگی اسلامی وسمت وسوئی دینی دهد ودر میادین جهادی، با سمبل کفر وگمراهی ودشمنان دین مقابله نماید. تمامی این تلاشها برا ی فراهم آوردن زمینه های ایمانی ومسئولیت پذیری است. تا برای پذیرائی واستقبال از رهبر منتظرش تناسبی داشته باشد؛ زیرا امت اسلامی در انتظار ظهور ناگهانی ایشان ومشارکت در قیام وانقلاب جهانگیر می باشند و زمان استقبال از یک شخصیت انقلاب جهانی آنگاه که تاریخش مشخص نشده باشد- معنای آن است که دائما می بایست در حال آماده باش بود تا آن روزی که از وی استقبال ودر جنبش انقلابی وجهانی وی شرکت کنیم؛ زیرا ما همه روزه در انتظار ظهورش هستیم . امام سجادu به ابا خالد می فرمایند: «اهل زمان غیبت او(امام مهدی) که معتقد به امامت او ومنتظران ظهور او هستند، برتر از هر زمانی هستند.»[8] در تفکر شیعی انتظار مهدی موعود با ویژگی هایی که برای آن بیان شد همواره به  عنوان یکی از اصول مسلم اعتقادی مطرح بوده وبرضرورت آن تصریح وتأکید شده است. حال، یکی از موضوعات جاذب وتابنده که نسبت اثر گذاری آن، بیش ازپیش مورد توجه دشمنان وآسیب مواجه شده است همین موضوع (مهدویت وانتظار) است. مهدویت در مکتب اسلام به طور عام ودر مکتب فکری تشیع بطور خاص آئینه تمام نما وتمام قامتی است که اسلام وتشیع تحقق کامل آرمانهای مکتب حیات آفرین خود را درآن مشاهده می کنند. وحیات وبالندگی خود را به نظاره نشته اند.  ارکان فرهنگ مهدویت عبارتند از: عدالت ودادگستری ، مهر پروری ومحبت، نجات  بشریت از قیدها واسارتها، تغییر در نظام ظالمانۀ بشری، مبارزه با ظلم وبیداد، جهاد،مبارزه با زیاده خواهان ومعاندان و… به موازات این اثر بخشی، عدالت ستیزان ودشمنان بشریت نیز به نقش آفرینی مدیریت شیعه در زمان غیبت امام دوازدهم پی برده وکارائی واثربخشی این مدیریت را در یافته اند. وبه روشهای مختلف با این باور داشتها به مبارزه وستیز برخاسته اند چرا که ارکان مهم وکلید واژه های مهدویت رامزاحم سود جویی وگردن فرازی وزیاده خواهی خویش می دانند وبدیهی است که در مقابل چنین حرکت فکری آرام ننشینند[9]تعبیر رهبر معظم انقلاب در مورد شیوۀ برخورد مستکبران بسیار عمیق وروشنفکرانه است:«دشمن هر امر صحیح و مفیدی را تا آنجا که مقدور باشد، انکار می کند، اگر نتوانست، به تحریف وتخریب آن پرداخته ویا در مقابل آن اقدام به جایگزینی می نماید، دشمن می تواند روی عقاید اسلامی کار کند که از استفاده مردم خارج شود، منتهی نه در کوتاه مدت بلکه در طول سالهای متمادی، گاهی دهها سال طول می کشد برای اینکه بتواند یک نقطه درخشان را کور یا کم رنگ کند یا نقطه تاریکی را به وجود آورد لیکن توفیق پیدا نمی کند ».[10]    با توجه به این امر وتوجه عمیق اسلام به مسألۀ مهدویت ونقش سازندگی این اعتقاد در جامعه اسلامی سعی نموده ام که با انتخاب این عنوان (نقش مهدویت وفلسفه انتظار در تعالی فرهنگ اسلامی) گامی در جهت ماندگاری وسازماندهی این نقش آفرینی برداشته باشم واز آنجا که کارهای مهم وارزشمند از جاهای کوچک شروع می شود امیدوارم این نوشتار مختصر آغاز راهی باشد ، برای محققین عزیز، تا با یاری حق در این موضوع آثار ارزشمند وپر محتوائی پدید آورند.                                                                                          

  به امید روزی که انقلاب اسلامی کم نظیر یا بی نظیر ، به انقلاب جهانی حضرت صاحب الامر(عج) متصل شود وچشمان منتظر وبی رمق شیعه به جمال دلربای یوسف زهرا (س) روشن ومنور گردد. 

بررسی متون و پیشینه موضوع

با عنایت به گستردگی منابع مورد تحقیق از جمله کتب مربوط به عدالت اجتماعی وانتظار، کتب مربوط به فرهنگ وتوسعه وتمدن وآثار مربوط به حکومت جهانی ؛  به بررسی نام چند نمونه از تحقیقات وکتبی که برخی ازپژوهشگران ونویسندگان درمورد مهدویت وانتظار نوشته اند و در پژوهش خود مورد استفاده قرار داده ام به شرح ذیل می پردازم: 1- دکترین مهدویت، سید رضی موسوی گیلانی 2- دکترین مهدویت تنها راه نجات بشریت، علی اصغر رضوانی 3- نشانه هایی از دولت موعود، نجم طبرسی 4- حکومت جهانی مهدوی، آیة الله مکارم شیرازی 5- جلد13 بحار الانوار(مهدی موعود)،محمد باقر مجلسی 6- درسنامۀ مهدویت، خدامراد سلیمانیان 7- بهترین های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، تهیۀ ستاد احیاء وگسترش فرهنگ مهدویت و… .            

 دکترین مهدویت : طرح موضوع « دکترین مهدویت» که مبتنی بر این اندیشه است که مهدویت در تمامی حوزه های زندگی بشر راهکارهای علمی وعملی ارائه داده است، گامی است که توسط جناب آقای سید رضی موسوی از اساتید مرکز تخصصی مهدویت برداشته شده است وبنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود اقدام به نشر آن نموده است. این کتاب از شش مقاله تشکیل یافته است که تماماً پیرامون مهدویت نوشته شده ودر زمانهای متفاوت در مجله های تخصصی مهدویت یا مطبوعات کشور چاپ شده است ، آنچه که نقطه مشترک مقالات ودغدغه اصلی مُؤلف محسوب می گردد ، وارد ساختن مسئله مهدویت به تئوری پردازی مسلمانان ودر نظر گرفتن آن به عنوان یک اصل بنیادین وکلان در زندگی مسلمین است، بطوری که شایسته است این اصل مهدویت علاوه بر اینکه جزئی از دین است ، در یک معنا دین هم جزئی از نگرش مهدوی است وبا اعتقادی از مهجوریت بدر آید وبعنوان یک اصل جدی کلامی تلقی گردد، به تعبیر دیگر مسئلۀ آن تفسیر وقرائت می پذیرد، از این منظر سزاوار است تا در تئوری های مذهبی وراهکارهای ارائه شده از جانب دین پژوهان ، به مسئلۀ مهدویت بعنوان یک دکترین با تز اعتقادی، جهانی  نگریسته  شود.نشانه هایی ازدولت موعود: به نوشته نجم الدین طبرسی در پاسخ گوئی به این پرسش که امام (ع)  چگونه نظام های سیاسی گوناگون راکه دارای افکار و توانائی های مختلفی  هستند از میان بر می دارد و نظام واحد جهانی تشکیل می دهد واینکه سیستم وبرنامۀ حکومتی آن حضرت چگونه است که در آن ظلم وستمی در جهان نخواهد بود، فسادی صورت نمی گیرد وگرسنه ای یافت نمی شود؟ صورت گرفته است که کتاب حاضر  حاصل چهار سال پژوهش وتحقیق می باشد . کتاب مربوطه از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست این کتاب، اوضاع جهان پیش از ظهور امام عصر(عج) که آکنده از جنگ وکشتار و ویرانی و قحطی ، مرگ وبیماری، ظلم و ستم و ناامنی وتجاوز است مورد بررسی قرار گرفته ، نتیجه گیری می شود که مردم در آن هنگام از مرام ها، مکتبها و حکومت های گوناگون که هر کدام ادعای رعایت حقوق بشر، سعادت انسان ونجات آنان را داشته اند مأیوس شده ،از بهبود اوضاع نابسامان جهان ناامید گشته اند ودر انتظار ظهور مصلحی به سر می برند تا نجات بخش آنان باشد. بخش دوم کتاب ، به چگونگی قیام وانقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) می پردازد ، نهضتی که از کنار کعبه با اعلام آن حضرت آغاز میگردد. یاران و پیروان حقیقی از سراسر جهان به او می پیوندند. ستاد فرماندهی شکل می گیرد ، سپاهیان منظم شده ؛ فرماندهان منصوب می شوند و عملیات در سطح وسیعی آغاز میگردد . امام مهدی- علیه سلام- ظهور می کند و به ریشه کن کردن ستم وستمگر از جامعه می پردازد. این جامعه، محدود به سرزمین حجاز ، خاورمیانه و آسیا نیست. بلکه به وسعت کرۀ زمین است. اصلاح چنین جامعه ای که پر از ظلم وفساد است ، کاری بسی دشوار و مدعی آن در حقیقت ادعای معجزه ای بزرگ دارد و این معجزه به دست او تحقق می یابد. بخش سوم این کتاب ، به حکومت آخرین امام اشاره دارد.آن حضرت برای ادارۀ جهانی رهیده از ستم وفساد ونیز تحقق حاکمیت اسلام ، دولتی قوی وکارآمد، از یاران توانمند زمان خویش وبزرگانی چون حضرت مسیح  علیه سلام- ، سلمان فارسی، مالک اشتر ، صالح و… از سلف صالح تشکیل می دهد. هرچند نقش آنان در سازندگی واصلاح جهان در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است. در اینجابه معرفی این دو اثر بسنده می کنیم چراکه شرح هرکدام به سطرهای متمادی می انجامد  وپژوهش حاضر به علت قرار گرفتن در موقعیت زمانی محدود عاجز از بیان و معرفی خلاصه وار این متون میباشد .                                                                                                                                    

 

 

 

اهداف پژوهش

الف. هدف اصلی :

بررسی نقش مهدویت وفلسفه انتظار در تعالی فرهنگ اسلام

ب. اهداف فرعی:

1- آشنایی با مبانی واصول فرهنگ ساز مهدویت وفلسفه انتظار

2- بررسی نقش مهدویت وتثبیت هویت فرهنگی       

3- بررسی رابطۀ بین فلسفه انتظار وتحقق ایده آلهای اجتماعی

4- آشنایی با آسیب ها وچالش های فرهنگ اسلامی در فقدان فلسفۀ انتظار ومهدویت

ج. اهداف کاربردی:

1- قابل استفاده در مراکز آموزشی وترویج فرهنگ مهدویت ومنجی شناسی

2- قابلیت استفاده در کارگاههای آموزشی

3- قابلیت استفاده در متون درسی نظامهای آموزشی

سؤالات پژوهش

1- آیا مهدویت وفلسفۀ انتظاردارای مبانی واصول مولد فرهنگ اسلامی می باشد یاخیر؟       

2- چگونه انتظار فرج ومهدویت باعث تثبیت هویت فرهنگی می شود؟    

3- چگونه فلسفه انتظار مانع ابتذال وپوچ گرایی در فرهنگ اسلامی است؟  

4- چراوچگونه فلسفه انتظاروفرهنگ مهدویت باعث تحقق ایده آلهای فرهنگ اسلامی می باشد؟

5- آسیب ها و چالشهای فرهنگ وآرمان انتظار درهویت فرهنگ ساز آن کدامند؟

فرضیات پژوهش

1- مهدویت وفلسفۀ انتظار، مولد مبانی واصول فرهنگ اسلامی است.     

2- فلسفۀ انتظار عامل تثبیت معنا وهویت فرهنگ اسلامی است .

3- فلسفه انتظار مانع ابتذال  در فرهنگ اسلامی است.

4- فلسفه انتظار باعث تحقق ایده آلها درفرهنگ اسلامی می باشد.

5- مهدویت وانتظار، عامل شکوفائی ، استمرار وجاودانگی فرهنگ اسلامی است.

ساختاریاگسترۀدامنۀتحقیق

این پژوهش در شش فصل طبق قوانین تدوین شده از سوی حوزۀ علمیه تنظیم شده است. که فصل اول و آخر آن مانند پایان نامه های تحقیقاتی می باشد، که فصل اول شامل کلیات با ده عنوان : طرح و بیان مسأله -  ضرورت و اهمیت موضوع -  بررسی متون و پیشینۀ موضوع  اهداف پژوهش - سؤالات -فرضیات پژوهش  گسترۀ تحقیق - روش پژوهش  - مشکلات و محدودیت ها - تعریف متغیرها و واژگان کلیدی و فصل آخر شامل نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات و راهکارهای قابل تحقیق و فهرست منابع ومأخذ می باشد   .                             

 چهار فصل اصلی آن که فصل دوم تا پنجم می باشد شامل داده ها واطلاعات در مورد موضوع مورد بحث می باشد.  همه مطالب آن دسته بندی ومورد بحث وبررسی قرار گرفته است. فصل دوم آن با عنوان مبانی و اصول فرهنگ ساز مهدویت و فلسفه انتظار که در پاسخ به سؤال اول و تبیین فرضیۀ اول طرح ریزی شده ، فصل سوم با عنوان مهدویت وتثبیت هویت فرهنگی که در پاسخ به سؤالات دوم وسوم وتبیین فرضیه های دوم وسوم پی ریزی شده است. و فصل چهارم با عنوان مهدویت و فلسفۀ انتظار و ایده آلهای فرهنگی درمدل اجتماعی در پاسخ به سؤال چهارم و تبیین فرضیه چهارم مورد پاسخ گوئی و پژوهش قرار گرفته و فصل پنجم که در پاسخ به سؤال پنجم و تبیین فرضیه پنجم پی ریزی شده است.                            

  روش پژوهش وجمع آوری اطلاعات                                           

روش بکار برده شده در این پژوهش به صورت توصیفی واسنادی است ومراحل انجام آن به شرح ذیل می باشد:  1 - جمع آوری اطلاعات 2- دسته بندی اطلاعات 3 - مقایسه و تطبیق اطلاعات 4- تجزیه و تحلیل اطلاعات 5- استنتاج  و نتیجه گیری .  شیوۀ جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و از منابع دینی و فرهنگی گرفته شده است.

 

تعریف متغیرها  و واژها

متغیر مستقل : تأثیر ونقش مهدویت وفلسفۀ انتظار در تعالی فرهنگ اسلامی

متغیر وابسته : امید به زندگی ، عدالت خواهی ، فقرزدائی ، تحقق ایده آل های اجتماعی ، ایجاد وحدت و امنیت همه جانبه و…

فلسفه انتظار: در تعریف از مفهوم فلسفه انتظار می توان چنین گفت که با توجه به اینکه ریشۀ «حوادث امروز» درگذشته است وآینده راهم از امروزباید بسازیم و اینکه توجه به آینده «تاریک» یا «درخشان» انعکاس فوری در زندگی امروز و موضع گیری های ما در برابر حوادث دارد ، روشن می شود که ما به خاطر امروز هم که باشد باید گذشته و آینده را مورد بررسی دقیق قرار دهیم[11] .

مفهوم انتظار :«انتظار یا آینده نگری » به حالت کسی گفته می شود که از وضع موجود ناراحت است و برای وضع بهتری تلاش می کند .بنابراین ،مسألۀ انتظار حکومت حق و عدالت «مهدی» و قیام مصلح جهانی در واقع مرکب از دو عنصر؛«عنصر نفی و عنصر اثبات » عنصر همان بیگانگی با وضع موجود ،و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است[12].                                                       

انتظار: 1- چشم داشتن، چشم به راه بودن 2- چشم داشت،  چشم داشتگی 3- نگرانی 4- منتظر پس زمین را بوسه دادند وشدند انتظار وقت و فرصت می برند. (مثنوی)  

 فرهنگ: 1- ادب (نفس) 2- دانش، علم، معرفت

نیست فرهنگی اندرین گیتی که                 نیاموخت ازشه آن فرهنگ (فرخی212)           

 3- مجموعۀ آداب ورسوم 4- مجموعه علوم ومعارف وهنرهای یک قوم . واژۀ فرهنگ مرکب از «فر+هنگ» به معنای شکوه وجلال ، عظمت واقتدار است. فرهنگ به معنای خاص «مجموعه ای از آداب وسنن ،رسوم، دین ومذهب، آثار رفتارهای اجتماعی که تجلیات معنوی،هنری، تاریخی، ادبی، مذهبی، واحساسی یک قوم اند ودر طول تاریخ شکل خاص به خود گرفته است» [13]         

توسعه: گشاد کردن،فراخ  کردن ،گشادی ،فراخی

مهدویت  : به معنای روز داوری وروز باز پسین می باشد ؛ تجلی والاترین وبرترین نمونه عدالت، شفقت، رحمت، برادری، مساوات وزیبایی ورزی وخردورزی است؛ نهایتی است برای جامعۀ بشری ترسیم شده است.مهدویت: طبق معتقدات مذهب شیعۀ امامی ونیز طبق روایات بسیاری که در کتب اهل سنت وجماعت آمده است در آخر الزمان مهدی از آل محمد( صلی الله علیه وآله وسلم) ظهور خواهد کرد . در میان احادیث نبوی، این حدیث دیده می شود که «اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقی بماند ، خداوند آن روز را به درازا خواهد کشاند تا اینکه از من یا خاندان من مردی پیدا شود که جهان را پر از داد کند ، همچنانکه از جور پر بود ». برابر روایات شیعه ونیز طبق روایت هائی از اهل تسنن ، این مهدی از نسل علی بن ابیطالب (علیه السلام) است و در آخر الزمان ظهور خواهد کرد. بر همین اساس در طول تاریخ اسلام کسان بسیاری ادعای مهدویت کرده وخود را امام منتظردانسته اند.[14]                                                                 

 عدالت :1- ( عادل بودن،انصاف داشتن 2- دادگری[15].وحدت وامنیت:  یگانگی، یکی بودن وامنیت[16]:  درامان بودن[17]                                                                                                                                      

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



1- .برای توضیح بیشتر به کتاب تحقق عدالت اجتماعی نوشته محمد رضا علوی ص120-119،تهران نشر آینه، 1379.

1. مفید فیاضی ، ذکرنوردر محضرمشتاقان ظهور، انتشارات مسجد جمکران ، قم، زمستان 1385 ، ص 14

2. رضا تقوا، تأملات فرهنگی، انتشارات عمران ، تهران ، چاپ اول ، زمستان 1384 ، ص 40      

1.   مرتضی مطهری ،  قیام وانقلاب مهدی علیه سلام از دیدگاه فلسفه تاریخ ، ص 57 ، تهران ، صدرا ، 1371                            

2- سید روح الله، موسوی خمینی (ره)، صحیقه نور ،جلد هفت، ص   255                  

[6] - مرحوم آیة الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مترجم سید مهدی حائری قزوینی، مکیال المکارم، جلد اول، ناشرایران رنگین، ص42، اول تابستان 1381

[7] - ابن بابویه قمی ، من لا یحضرالفقیه ،بیروت ، سات 1992 ، ج4 ،ص ،173

3 - لطف الله، صافی، منتخب الأثرفی الامام ثانی عشر، ص 305، تهران، دوم 1419 ه.ق

1- نشریۀمالک،مدیرمسئولعلیرضائی،سردبیراکبرسناییفر،میثاق،ص10- 4 ،تهران،1385  ،شمارۀ  

[10] - آیةاللهسیدعلیخامنهای،رهبرمعظمانقلاب،سخنرانی،26/9/1378

[11] - آیة الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی(عج) ، همان ، صفحه 85                                      

[12] - همان ، ص85.

[13] - رضا تقوی ، تأملات فرهنگی ، انتشارات عمران ، ص 20 ، اول زمستان    1383

[14] .  علی اکبر دهخدا، لغت نامۀ دهخدا ، جلد چهاردهم ،(معتمد - نوال) چاپ دوم دورۀ جدید ،1377 ، چاپ گستر ،ص 21877

[15] - محمد معین ، فرهنگ فارسی معین، انتشارات معین، چاپ گلرنگ یکتا، ص630 ،او ل1381 

[16] - محمد معین ، فرهنگ فارسی معین، انتشارات معین، چاپ گلرنگ یکتا، ص971،او

[17] -همان ، ص 152

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 مقدمه

تمام انسانها باهر نژاد وزبان وقبیله ورنگ،امیدوار چشم به افق دوخته اند ویک صدا منادی عدالت وامنیت را زمزمه می کنند. و هریک براساس تفکرات دینی وفرهنگی خود نامی براو نهاده و درانتظار او دلی پر از امید دارند. ودر میان این همه عقاید وآراء بشری ومکاتب فکری واخلاقی، اعتقاد به مهدویت در آئین اسلام، خاصه دراسلام اهل بیت(علیهما السلام) یعنی تشیع، جایگاه رفیع و بسیارباارزش وکارساز دارد که از جمیع جهات به عنوان یک اندیشه مترقی؛ خردمندان و صاحبنظران را متوجه خود کرده تا دراین را ه با بنان وبیان به اظهار نظر پرداخته وکارهای با ارزش فکری از خود بروز داده اند [1]با این طرح باید گفت : فرهنگ اسلامی به فرهنگی می گویند که لباس اسلام برتن کرده باشدودر هر زمان ومکان ودرهر شرایطی مضمون ومحتوای اسلامی را به نمایش بگذارد.[2]هر فرهنگ برمحور واصولی شکل می گیرد، فرهنگ اسلامی نیز براصولی چون ایمان به مبدأ ومعاد ،نبوت، امامت، اعتقاد به وحی وعبودیت وبندگی خدا ،عدالت ،اخوت ،برادری و…استوار است. باتوجه به این عناوین باید گفت که مکتب اسلام که ماهیتاً یک مکتب  فرهنگی است ، برای تثبیت وهویت اسلامی بودنش نیاز به بنیادهای مولد فرهنگ دارد . بااین بیان که فرهنگ را آنگونه شکل بدهد که ثابت باشد،حال این فرهنگ ثابت ومنسجم ساختارهایی دارد که براساس این ساختارها انسجامش را بدست آورده وحفظ می کند. این مبانی وساختارها درمکتب اسلام شامل مواردی چون عبادات، مثل نماز، روزه، حج، زکات و…ویکی دیگر درمعنویات ظاهر می شود مثل ماه رمضان وفرهنگ عاشورا و نمودی دیگر در مهدویت  نمایان می شود.از مهمترین مولدهای فرهنگ وتمدن دردین اسلام همین فرهنگ . انتظار مهدویت می باشد که درهیچ یک ازادیان الهی به این صورت وجود ندارد وخاص دیدگاه تشیع می باشد مسأله  مهدویت وبحث درباره امام زمان(عج) آنقدر وسیع وقلمرو آن دامنه دار است که انسان برای عنوان بحث خود مشکل پیدا می کند، اکثر مسائل مربوط به امام زمان (عج) مسائل زنده عصر کنونی است که باتوجه به بعد حیاتی آن، مطالعه هدفمند وجهت دار می طلبد، مسأله اساسی مهدویت این است که دنیا با شر وناکامی سرانجامش به صلح و سعادت منتهی می گردد، بشر که گل سر سبد موجودات عالم است .  زندگی متناسب با برنامه الهی وآسمانی را تجربه کند ودر مسیر اهداف خلقت قرار گیرد، حال با توجه به این مطالب میتوان اثبات کرد   که مهدویت یک مقوله فرهنگ ساز  می باشد به طوری که منتظر را به سوی تهذیب نفس وتطهیر روح، زهد وتقوا وتلاش برای اصلاح خود وجامعه خویش برای دوران ظهور آماده وهدایت کند.  

 بحث از مهدویت وانتظار یک سری مؤلفه های فرهنگی به دنبال دارد که از جمله آنها : وحدت، ایمان به پیروزی نهائی یا حقانیت دین، آرمان گرائی، تولید معنویت های دینی، تحقق ایده آلهای اجتماعی، فقرزدایی عمومی و…می باشد. 

                                                   .                                                                                                                                                                     

فصل اول

کلیات تحقیق

بیانمسأله

با حول وقوه الهی ، درتحقیق حاضر بر آن شدیم که با توجه به موضوع پژوهش که تأثیر ونقش مهدویت وفلسفه انتظار درتعالی وپیشرفت فرهنگ اسلام درزندگی فردی و اجتماعی هر شخص درجامعه می باشد، به شناساندن نقش مهدویت با عناوینی مثل راهگشا به آینده بشریت که مرحوم شهید مطهری می فرماید:« آرمان قیام وانقلاب مهدی -علیه سلام- یک فلسفه بزرگ اجتماعی اسلامی است. این آرمان بزرگ گذشته از اینکه الهام بخش ایده و راهگشای به سوی آینده است، آینه بسیار مناسبی است برای شناخت آرمانهای اسلامی …»[3]به طور کلی بحث از مهدویت درحقیقت بحث از آینده درخشانی است که اسلام برای جامعه بشریت ترسیم کرده است. بعد از شناسایی تعریفی از مهدویت ومعرفی جایگاه آن به تبیین معنائی از انتظار و اهمیت آن در فرهنگ اسلام پرداخته ایم که بنا به فرمایش امام خمینی (ره) : «انتظار فرج ،انتظار قدرت اسلام است وباید کوشش کنیم ، قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند ومقدمات ظهور انشاء الله تهیه شود.»[4]  از اهمیت وضرورت انتظار که از ویژگیهای مهم تفکر شیعی همین اعتقاد به امام غائب ومصلح جهانی است ؛ انتظار آن منجی از اهمیت وجایگاه خاص برخوردار بوده وبخش عظیمی از از معارف شیعی را به خود اختصاص داده. حال با توجه به این تعاریف از مهدویت وانتظار می توان موضوعاتی همچون امید به زندگی، عدالت خواهی، فقرزدائی، تحقق ایده آلهای اجتماعی ، ایجاد وحدت وامنیت همه جانبه وغیره را تبیین نمود. با توجه به آنکه آموزۀ مهدویت درطول تاریخ فرهنگ اسلامی همواره مورد توجه برخود لازم دانستیم، در درجۀ اول به عنوان یک مسلمان  شیعۀ مسئول که تحت لوای جامعه دانشمندان اسلامی بوده وهیچ آموزه دیگری به اندازه آن از اهمیت برخوردار نبوده، اسلامی زندگی می کنم ودررتبه دوم به عنوان یک شخص پیرو ولایت ونیز کسی که بر سر سفره امام خویش نشسته وبا اسمی گران با عنوان یک طلبه و مسولیتی سنگین تر به نام سرباز امام زمان نقش مهدویت و فلسفه انتظار بدانها متصف می شود را به دیده منت مورد پژوهش قرار دهم  . با این امید که گامی کوچک در جهت مقصود خویش ورضای امام حیّ خود حضرت بقیة الله العظم (روحی له الفدا) برداشته باشم.  این حقیر می خواهم این پژوهش را به نام یک طلبه در حوزه جوادالائمۀ شهرستان آبدانان در سال 1387 شمسی به انجام رسانم.      

ضرورت واهمیت موضوع                                                                                  

یا رب فرجی که ما اسیریم                                          یا رب کرمی که ما فقیریم

مائیم لئیم وتو کریمی                                                        ما غرق گناه وتو رحیمی[5]

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآل وسلم) فرمودند: «عمر دنیا به پایان نخواهد رسید تا روزی که مردی از اهل بیتم به نام مهدی ، ولایت ورهبری امتم را برعهده می گیرد[6].دین اسلام ، قضیۀ مهدی(علیه سلام) راتنها یک ایده وتفکر خیالی که بشارت قیام و رهبری مبهم، درآینده ای نامعلوم جهت رهائی بشریت از ظلم و جور را می دهد، مطرح نساخته بلکه آن را به عنوان یک مسألۀ اعتقادی که دارای نشانه وعلائم روشن وپابرجائی است، مطرح می کند واین اعتقاد را در دل وجان و وجدان امت اسلامی وهمچنین در زندگی سیاسی ومبارزاتی آنها وجود دارد. در حالی که امت اسلامی با چنین اندیشه های منحرفی درگیر است کوشش می کند آن را تغییردهد تا به این وضعیت ، رنگی اسلامی وسمت وسوئی دینی دهد ودر میادین جهادی، با سمبل کفر وگمراهی ودشمنان دین مقابله نماید. تمامی این تلاشها برا ی فراهم آوردن زمینه های ایمانی ومسئولیت پذیری است. تا برای پذیرائی واستقبال از رهبر منتظرش تناسبی داشته باشد؛ زیرا امت اسلامی در انتظار ظهور ناگهانی ایشان ومشارکت در قیام وانقلاب جهانگیر می باشند و زمان استقبال از یک شخصیت انقلاب جهانی آنگاه که تاریخش مشخص نشده باشد- معنای آن است که دائما می بایست در حال آماده باش بود تا آن روزی که از وی استقبال ودر جنبش انقلابی وجهانی وی شرکت کنیم؛ زیرا ما همه روزه در انتظار ظهورش هستیم . امام سجادu به ابا خالد می فرمایند: «اهل زمان غیبت او(امام مهدی) که معتقد به امامت او ومنتظران ظهور او هستند، برتر از هر زمانی هستند.»[7] در تفکر شیعی انتظار مهدی موعود با ویژگی هایی که برای آن بیان شد همواره به  عنوان یکی از اصول مسلم اعتقادی مطرح بوده وبرضرورت آن تصریح وتأکید شده است. حال، یکی از موضوعات جاذب وتابنده که نسبت اثر گذاری آن، بیش ازپیش مورد توجه دشمنان وآسیب مواجه شده است همین موضوع (مهدویت وانتظار) است. مهدویت در مکتب اسلام به طور عام ودر مکتب فکری تشیع بطور خاص آئینه تمام نما وتمام قامتی است که اسلام وتشیع تحقق کامل آرمانهای مکتب حیات آفرین خود را درآن مشاهده می کنند. وحیات وبالندگی خود را به نظاره نشته اند.  ارکان فرهنگ مهدویت عبارتند از: عدالت ودادگستری ، مهر پروری ومحبت، نجات  بشریت از قیدها واسارتها، تغییر در نظام ظالمانۀ بشری، مبارزه با ظلم وبیداد، جهاد،مبارزه با زیاده خواهان ومعاندان و… به موازات این اثر بخشی، عدالت ستیزان ودشمنان بشریت نیز به نقش آفرینی مدیریت شیعه در زمان غیبت امام دوازدهم پی برده وکارائی واثربخشی این مدیریت را در یافته اند. وبه روشهای مختلف با این باور داشتها به مبارزه وستیز برخاسته اند چرا که ارکان مهم وکلید واژه های مهدویت رامزاحم سود جویی وگردن فرازی وزیاده خواهی خویش می دانند وبدیهی است که در مقابل چنین حرکت فکری آرام ننشینند[8]تعبیر رهبر معظم انقلاب در مورد شیوۀ برخورد مستکبران بسیار عمیق وروشنفکرانه است:«دشمن هر امر صحیح و مفیدی را تا آنجا که مقدور باشد، انکار می کند، اگر نتوانست، به تحریف وتخریب آن پرداخته ویا در مقابل آن اقدام به جایگزینی می نماید، دشمن می تواند روی عقاید اسلامی کار کند که از استفاده مردم خارج شود، منتهی نه در کوتاه مدت بلکه در طول سالهای متمادی، گاهی دهها سال طول می کشد برای اینکه بتواند یک نقطه درخشان را کور یا کم رنگ کند یا نقطه تاریکی را به وجود آورد لیکن توفیق پیدا نمی کند ».[9]    با توجه به این امر وتوجه عمیق اسلام به مسألۀ مهدویت ونقش سازندگی این اعتقاد در جامعه اسلامی سعی نموده ام که با انتخاب این عنوان (نقش مهدویت وفلسفه انتظار در تعالی فرهنگ اسلامی) گامی در جهت ماندگاری وسازماندهی این نقش آفرینی برداشته باشم واز آنجا که کارهای مهم وارزشمند از جاهای کوچک شروع می شود امیدوارم این نوشتار مختصر آغاز راهی باشد ، برای محققین عزیز، تا با یاری حق در این موضوع آثار ارزشمند وپر محتوائی پدید آورند.                                                                                         

  به امید روزی که انقلاب اسلامی کم نظیر یا بی نظیر ، به انقلاب جهانی حضرت صاحب الامر(عج) متصل شود وچشمان منتظر وبی رمق شیعه به جمال دلربای یوسف زهرا (س) روشن ومنور گردد. 

بررسی متون و پیشینه موضوع

با عنایت به گستردگی منابع مورد تحقیق از جمله کتب مربوط به عدالت اجتماعی وانتظار، کتب مربوط به فرهنگ وتوسعه وتمدن وآثار مربوط به حکومت جهانی ؛  به بررسی نام چند نمونه از تحقیقات وکتبی که برخی ازپژوهشگران ونویسندگان درمورد مهدویت وانتظار نوشته اند و در پژوهش خود مورد استفاده قرار داده ام به شرح ذیل می پردازم: 1- دکترین مهدویت، سید رضی موسوی گیلانی 2- دکترین مهدویت تنها راه نجات بشریت، علی اصغر رضوانی 3- نشانه هایی از دولت موعود، نجم طبرسی 4- حکومت جهانی مهدوی، آیة الله مکارم شیرازی 5- جلد13 بحار الانوار(مهدی موعود)،محمد باقر مجلسی 6- درسنامۀ مهدویت، خدامراد سلیمانیان 7- بهترین های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، تهیۀ ستاد احیاء وگسترش فرهنگ مهدویت و… .            

 دکترین مهدویت : طرح موضوع « دکترین مهدویت» که مبتنی بر این اندیشه است که مهدویت در تمامی حوزه های زندگی بشر راهکارهای علمی وعملی ارائه داده است، گامی است که توسط جناب آقای سید رضی موسوی از اساتید مرکز تخصصی مهدویت برداشته شده است وبنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود اقدام به نشر آن نموده است. این کتاب از شش مقاله تشکیل یافته است که تماماً پیرامون مهدویت نوشته شده ودر زمانهای متفاوت در مجله های تخصصی مهدویت یا مطبوعات کشور چاپ شده است ، آنچه که نقطه مشترک مقالات ودغدغه اصلی مُؤلف محسوب می گردد ، وارد ساختن مسئله مهدویت به تئوری پردازی مسلمانان ودر نظر گرفتن آن به عنوان یک اصل بنیادین وکلان در زندگی مسلمین است، بطوری که شایسته است این اصل مهدویت علاوه بر اینکه جزئی از دین است ، در یک معنا دین هم جزئی از نگرش مهدوی است وبا اعتقادی از مهجوریت بدر آید وبعنوان یک اصل جدی کلامی تلقی گردد، به تعبیر دیگر مسئلۀ آن تفسیر وقرائت می پذیرد، از این منظر سزاوار است تا در تئوری های مذهبی وراهکارهای ارائه شده از جانب دین پژوهان ، به مسئلۀ مهدویت بعنوان یک دکترین با تز اعتقادی، جهانی  نگریسته  شود.نشانه هایی ازدولت موعود: به نوشته نجم الدین طبرسی در پاسخ گوئی به این پرسش که امام (ع)  چگونه نظام های سیاسی گوناگون راکه دارای افکار و توانائی های مختلفی  هستند از میان بر می دارد و نظام واحد جهانی تشکیل می دهد واینکه سیستم وبرنامۀ حکومتی آن حضرت چگونه است که در آن ظلم وستمی در جهان نخواهد بود، فسادی صورت نمی گیرد وگرسنه ای یافت نمی شود؟ صورت گرفته است که کتاب حاضر  حاصل چهار سال پژوهش وتحقیق می باشد . کتاب مربوطه از سه بخش تشکیل یافته که در بخش نخست این کتاب، اوضاع جهان پیش از ظهور امام عصر(عج) که آکنده از جنگ وکشتار و ویرانی و قحطی ، مرگ وبیماری، ظلم و ستم و ناامنی وتجاوز است مورد بررسی قرار گرفته ، نتیجه گیری می شود که مردم در آن هنگام از مرام ها، مکتبها و حکومت های گوناگون که هر کدام ادعای رعایت حقوق بشر، سعادت انسان ونجات آنان را داشته اند مأیوس شده ،از بهبود اوضاع نابسامان جهان ناامید گشته اند ودر انتظار ظهور مصلحی به سر می برند تا نجات بخش آنان باشد. بخش دوم کتاب ، به چگونگی قیام وانقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) می پردازد ، نهضتی که از کنار کعبه با اعلام آن حضرت آغاز میگردد. یاران و پیروان حقیقی از سراسر جهان به او می پیوندند. ستاد فرماندهی شکل می گیرد ، سپاهیان منظم شده ؛ فرماندهان منصوب می شوند و عملیات در سطح وسیعی آغاز میگردد . امام مهدی- علیه سلام- ظهور می کند و به ریشه کن کردن ستم وستمگر از جامعه می پردازد. این جامعه، محدود به سرزمین حجاز ، خاورمیانه و آسیا نیست. بلکه به وسعت کرۀ زمین است. اصلاح چنین جامعه ای که پر از ظلم وفساد است ، کاری بسی دشوار و مدعی آن در حقیقت ادعای معجزه ای بزرگ دارد و این معجزه به دست او تحقق می یابد. بخش سوم این کتاب ، به حکومت آخرین امام اشاره دارد.آن حضرت برای ادارۀ جهانی رهیده از ستم وفساد ونیز تحقق حاکمیت اسلام ، دولتی قوی وکارآمد، از یاران توانمند زمان خویش وبزرگانی چون حضرت مسیح  علیه سلام- ، سلمان فارسی، مالک اشتر ، صالح و… از سلف صالح تشکیل می دهد. هرچند نقش آنان در سازندگی واصلاح جهان در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است. در اینجابه معرفی این دو اثر بسنده می کنیم چراکه شرح هرکدام به سطرهای متمادی می انجامد  وپژوهش حاضر به علت قرار گرفتن در موقعیت زمانی محدود عاجز از بیان و معرفی خلاصه وار این متون میباشد .                                                                                                                                    

 

 

 

اهداف پژوهش

الف. هدف اصلی :

بررسی نقش مهدویت وفلسفه انتظار در تعالی فرهنگ اسلام

ب. اهداف فرعی:

1- آشنایی با مبانی واصول فرهنگ ساز مهدویت وفلسفه انتظار

2- بررسی نقش مهدویت وتثبیت هویت فرهنگی       

3- بررسی رابطۀ بین فلسفه انتظار وتحقق ایده آلهای اجتماعی

4- آشنایی با آسیب ها وچالش های فرهنگ اسلامی در فقدان فلسفۀ انتظار ومهدویت

ج. اهداف کاربردی:

1- قابل استفاده در مراکز آموزشی وترویج فرهنگ مهدویت ومنجی شناسی

2- قابلیت استفاده در کارگاههای آموزشی

3- قابلیت استفاده در متون درسی نظامهای آموزشی

سوالات پژوهش

1- آیا مهدویت وفلسفۀ انتظاردارای مبانی واصول مولد فرهنگ اسلامی می باشد یاخیر؟       

2- چگونه انتظار فرج ومهدویت باعث تثبیت هویت فرهنگی می شود؟    

3- چگونه فلسفه انتظار مانع ابتذال وپوچ گرایی در فرهنگ اسلامی است؟  

4- چراوچگونه فلسفه انتظاروفرهنگ مهدویت باعث تحقق ایده آلهای فرهنگ اسلامی می باشد؟

5- آسیب ها و چالشهای فرهنگ وآرمان انتظار درهویت فرهنگ ساز آن کدامند؟

فرضیات پژوهش

1- مهدویت وفلسفۀ انتظار، مولد مبانی واصول فرهنگ اسلامی است.     

2- فلسفۀ انتظار عامل تثبیت معنا وهویت فرهنگ اسلامی است .

3- فلسفه انتظار مانع ابتذال  در فرهنگ اسلامی است.

4- فلسفه انتظار باعث تحقق ایده آلها درفرهنگ اسلامی می باشد.

5- مهدویت وانتظار، عامل شکوفائی ، استمرار وجاودانگی فرهنگ اسلامی است.

ساختاریاگسترۀدامنۀتحقیق

این پژوهش در شش فصل طبق قوانین تدوین شده از سوی حوزۀ علمیه تنظیم شده است. که فصل اول و آخر آن مانند پایان نامه های تحقیقاتی می باشد، که فصل اول شامل کلیات با ده عنوان : طرح و بیان مسأله -  ضرورت و اهمیت موضوع -  بررسی متون و پیشینۀ موضوع  اهداف پژوهش - سؤالات -فرضیات پژوهش  گسترۀ تحقیق - روش پژوهش  - مشکلات و محدودیت ها - تعریف متغیرها و واژگان کلیدی و فصل آخر شامل نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات و راهکارهای قابل تحقیق و فهرست منابع ومأخذ می باشد   .                             

 چهار فصل اصلی آن که فصل دوم تا پنجم می باشد شامل داده ها واطلاعات در مورد موضوع مورد بحث می باشد.  همه مطالب آن دسته بندی ومورد بحث وبررسی قرار گرفته است. فصل دوم آن با عنوان مبانی و اصول فرهنگ ساز مهدویت و فلسفه انتظار که در پاسخ به سؤال اول و تبیین فرضیۀ اول طرح ریزی شده ، فصل سوم با عنوان مهدویت وتثبیت هویت فرهنگی که در پاسخ به سؤالات دوم وسوم وتبیین فرضیه های دوم وسوم پی ریزی شده است. و فصل چهارم با عنوان مهدویت و فلسفۀ انتظار و ایده آلهای فرهنگی درمدل اجتماعی در پاسخ به سؤال چهارم و تبیین فرضیه چهارم مورد پاسخ گوئی و پژوهش قرار گرفته و فصل پنجم که در پاسخ به سؤال پنجم و تبیین فرضیه پنجم پی ریزی شده است.                            

  روش پژوهش وجمع آوری اطلاعات                                        

روش بکار برده شده در این پژوهش به صورت توصیفی واسنادی است ومراحل انجام آن به شرح ذیل می باشد:  1 - جمع آوری اطلاعات 2- دسته بندی اطلاعات 3 - مقایسه و تطبیق اطلاعات 4- تجزیه و تحلیل اطلاعات 5- استنتاج  و نتیجه گیری .  شیوۀ جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و از منابع دینی و فرهنگی گرفته شده است.

 

تعریف متغیرها و واژگان

متغیر مستقل : تأثیر ونقش مهدویت وفلسفۀ انتظار در تعالی فرهنگ اسلامی

متغیر وابسته : امید به زندگی ، عدالت خواهی ، فقرزدائی ، تحقق ایده آل های اجتماعی ، ایجاد وحدت و امنیت همه جانبه و…

فلسفه انتظار: در تعریف از مفهوم فلسفه انتظار می توان چنین گفت که با توجه به اینکه ریشۀ «حوادث امروز» درگذشته است وآینده راهم از امروزباید بسازیم و اینکه توجه به آینده «تاریک» یا «درخشان» انعکاس فوری در زندگی امروز و موضع گیری های ما در برابر حوادث دارد ، روشن می شود که ما به خاطر امروز هم که باشد باید گذشته و آینده را مورد بررسی دقیق قرار دهیم[10] .

مفهوم انتظار :«انتظار یا آینده نگری » به حالت کسی گفته می شود که از وضع موجود ناراحت است و برای وضع بهتری تلاش می کند .بنابراین ،مسألۀ انتظار حکومت حق و عدالت «مهدی» و قیام مصلح جهانی در واقع مرکب از دو عنصر؛«عنصر نفی و عنصر اثبات » عنصر همان بیگانگی با وضع موجود ،و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است[11].                                                      

انتظار: 1- چشم داشتن، چشم به راه بودن 2- چشم داشت،  چشم داشتگی 3- نگرانی 4- منتظر پس زمین را بوسه دادند وشدند انتظار وقت و فرصت می برند. (مثنوی)  

 فرهنگ: 1- ادب (نفس) 2- دانش، علم، معرفت

نیست فرهنگی اندرین گیتی که                 نیاموخت ازشه آن فرهنگ (فرخی212)           

 3- مجموعۀ آداب ورسوم 4- مجموعه علوم ومعارف وهنرهای یک قوم . واژۀ فرهنگ مرکب از «فر+هنگ» به معنای شکوه وجلال ، عظمت واقتدار است. فرهنگ به معنای خاص «مجموعه ای از آداب وسنن ،رسوم، دین ومذهب، آثار رفتارهای اجتماعی که تجلیات معنوی،هنری، تاریخی، ادبی، مذهبی، واحساسی یک قوم اند ودر طول تاریخ شکل خاص به خود گرفته است» [12]         

توسعه: گشاد کردن،فراخ  کردن ،گشادی ،فراخی

مهدویت  : به معنای روز داوری وروز باز پسین می باشد ؛ تجلی والاترین وبرترین نمونه عدالت، شفقت، رحمت، برادری، مساوات وزیبایی ورزی وخردورزی است؛ نهایتی است برای جامعۀ بشری ترسیم شده است.مهدویت: طبق معتقدات مذهب شیعۀ امامی ونیز طبق روایات بسیاری که در کتب اهل سنت وجماعت آمده است در آخر الزمان مهدی از آل محمد( صلی الله علیه وآله وسلم) ظهور خواهد کرد . در میان احادیث نبوی، این حدیث دیده می شود که «اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقی بماند ، خداوند آن روز را به درازا خواهد کشاند تا اینکه از من یا خاندان من مردی پیدا شود که جهان را پر از داد کند ، همچنانکه از جور پر بود ». برابر روایات شیعه ونیز طبق روایت هائی از اهل تسنن ، این مهدی از نسل علی بن ابیطالب (علیه السلام) است و در آخر الزمان ظهور خواهد کرد. بر همین اساس در طول تاریخ اسلام کسان بسیاری ادعای مهدویت کرده وخود را امام منتظردانسته اند.[13]                                                                  

 عدالت :1- ( عادل بودن،انصاف داشتن 2- دادگری[14].وحدت وامنیت:  یگانگی، یکی بودن وامنیت[15]:  درامان بودن[16]                                                                                                                                       

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



1. مفید فیاضی ، ذکرنوردر محضرمشتاقان ظهور، انتشارات مسجد جمکران ، قم، زمستان 1385 ، ص 14

2.رضا تقوا، تأملات فرهنگی، انتشارات عمران ، تهران ، چاپ اول ، زمستان 1384 ، ص 40      

1.   مرتضی مطهری ،  قیام وانقلاب مهدی علیه سلام از دیدگاه فلسفه تاریخ ، ص 57 ، تهران ، صدرا ، 1371                            

2- سید روح الله، موسوی خمینی (ره)، صحیقه نور ،جلد هفت، ص   255                  

[5] - مرحوم آیة الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مترجم سید مهدی حائری قزوینی، مکیال المکارم، جلد اول، ناشرایران رنگین، ص42، اول تابستان 1381

[6] - ابن بابویه قمی ، من لا یحضرالفقیه ،بیروت ، سات 1992 ، ج4 ،ص ،173

3 - لطف الله، صافی، منتخب الأثرفی الامام ثانی عشر، ص 305، تهران، دوم 1419 ه.ق

1- نشریۀمالک،مدیرمسئولعلیرضائی،سردبیراکبرسناییفر،میثاق،ص10- 4 ،تهران،1385  ،شمارۀ  

[9] - آیةاللهسیدعلیخامنهای،رهبرمعظمانقلاب،سخنرانی،26/9/1378

[10] - آیة الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی(عج) ، همان ، صفحه 85                                     

[11] - همان ، ص85.

[12] - رضا تقوی ، تأملات فرهنگی ، انتشارات عمران ، ص 20 ، اول زمستان    1383

[13] .  علی اکبر دهخدا، لغت نامۀ دهخدا ، جلد چهاردهم ،(معتمد - نوال) چاپ دوم دورۀ جدید ،1377 ، چاپ گستر ،ص 21877

[14] - محمد معین ، فرهنگ فارسی معین، انتشارات معین، چاپ گلرنگ یکتا، ص630 ،او ل1381 

[15] - محمد معین ، فرهنگ فارسی معین، انتشارات معین، چاپ گلرنگ یکتا، ص971،او

[16] -همان ، ص 152

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




                    بسم رب الشهداء والصدیقین

خدایا، بادستی خالی از معنویات ، دستی پرازگناه،چشمی پراز امید،بمانم یا برگردم، ای دل توچه می کنی می روی یا می مانی؟ کوله بارت را چگونه بربالین خاک می گذاری؟ اگر این کوله اینجا بازنکنی کجاتوانی خودراازآن جداسازی؟ نیت کردی،توبه کردی،اشک ریختی وبا اشک هایت غسل کردی، اما…هنوزلب تشنه ای شاید به دنبال زمز می می گردی که در دل خاک نهفته است نه برای نوشیدن ،برای دوباره غسل کردن وسیراب معرفت شدن وپروازکردن.

آری اینجا نقطه عروج وپرواز خوبان است، آری اینجازمینش آسمانی است، اینجا کربلای شهدای ایران است

آری اینجا مقتل شهادت یاران امام خمینی(ره) می باشد وماآمدیم درکربلای ایران هم صدا با سید وسالار شهیدان کربلا آقا امام حسین(ع) زمزمه کنیم دعای پرفیض عرفه، وبگویم آقا یاران امام خمینی (ره) که در این مکان به درجه پرفیض شهادت رسیدن بدون شک اگر درسال 61(هجری قمری) بودند ،به ندای امام عصرشان لبیک می گفتند ودررکاب امام عصرشان عاشقانه همچون زهیرها ….به شهادت می رسند.

بارالها به خون ریخته شدة شهدای که از صدراسلام تاکنون در دفاع از حریم ولایت واسلام به شهادت رسیدند امام زمانمان به دادمان برسان

بارالها مارا از یاران ومحبان اهلبیت قراربده ومارا شرمنده شهدا وامام شهدا قرارنده

 

                          شادی روح شهدا وامام شهدا صلوات

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




به نام آن كه اگر وجودش نباشد وجودم نيست

 

انگيزه ي من از طلبگي :اول از هر چيزي طلبگي يعني داشتن هدف و اعتقاد و باوري راسخ و داشتن اعتقاد كامل به خود شخص واقعا من ازطلبگي هيچ چيزي نمي دانستم و نمي دانستم كه يك فرد طلبه در جامعه چه قدر مي تواند تأثير مثبت روي جامعه داشته باشد .براي اولين روزي كه كلمه حوزه و ورود به طلبگي به گوشم خورد موقعي بود كه داشتم براي كنكور خودم را آماده مي كردم .نيمه هاي زمستان بود كه يكي از دوستانم از طلبگي و حوزه برايم حرف زد. من هم از حرفهاي او تحت تأثير قرار گرفتم و وارد حوزه شدم ،روز اول وقتي كه وارد حوزه شدم احساس خوبي داشتم ،اولين آرزوي بزرگي كه توي دلم هميشه داشتم اين بود كه جامعه ما بهترين جامعه باشد .من كه نمي گويم همه ي مردم وارد حوزه بشن ولي هر كسي كه وارد جامعه مي شود در هر رشته اي كه باشد از يك هنرمند گرفته تا يك پزشك  تا يك معلم و همه ي شغلهاي ديگر اگر فرد مثبت و خوبي باشد براي جامعه ، اگر واقعا انگيزه ي او در رشته اي كه فعاليت مي كند فقط براي كسب علم و پيشرفت جامعه باشد و اينكه به وطن خود احترام بگذارد و بتواند به عنوان يك فرد مسلمان تلاش كند كه جامعه خود را بي نياز به كشورهاي خارجه باشد اولين كاري كه مي كند اسلام و اعتقاد به رهبر و اينكه وطن خود را به هيچ قيمتي نفروشد و آن موقع جامعه به بهترين شكل در مي آيد و حتي خدا هم براي سر بلندي آن به مردمش كمك مي كند كه دشمنان اسلام و وطنش نابود شوند.پس هم رنگي مردم و وفاداري آنها در هر مقطعي كه باشندمي توانند به پيروزي اسلام كمك كند پس جامعه براي اينكه بتواند نسل خود را خوب پرورش دهد اولين كاري كه بايد انجام دهد : 1-خود سازي   2-پيشرفت علم و دانش  3-وطن پرستي و اعتقاد به رهبر انقلاب 4-نگذارد كه كشورهاي بيگانه اسلام را تحريك كنند 5-تعليم اخلاق  6-ايجاد اشتغال براي جوانان  7-نفروختن علم و دانش مردم به كشورهاي بيگانه 8- احترام به حقوق يكديگر و ساير موارد ….

و انگيزه من بعنوان يك فرد طلبه بتوانم خود را بسازم و آنگ.نه كه مردم از من انتظار دارند باشم ، اگر من نتوانم خود را بسازم چگونه مي توانم مردم را بسازم ، پس هر فردي اولين كاري كه مي كند خودسازي است ، تا آدم به شناخت خود پي نبرد ، چگونه مي تواند ديگران را بشناسد . دومين انگيزه من علاقه بود . من هميشه دوست داشتم عمري كه خداوند به من عنايت كرده بيهوده و عبث از دست ندهم . بفرمودة امامان معصوم :كسب علم و دانش از هر مرتبه اي بالاتر است و اينكه بتوانم به عنوان يك الگو در خانواده خودم باشم و اينكه نزديكي به كتابهايي كه شناخت خدا در آن ها بهتر است بهترين كتاب حوزه از نظر من قرآن و عمل به آن است و بتوانم آن را سرلوحه دفتر زندگي خود قرار دهم و اينكه حظور در حوزه فقط براي خواننده مطالب ديني نباشد بلكه بتوانم به عنوان يك نسل جوان در جامعه دفتار جوبي داشته باشم

از خداوند مي خواهم كه مرا در اين راه كمك كند و لياقت اين اسم را داشته باشم و از خدا مي خواهم مرا در مقابل جوادالأئمه (ع) سربلند بيرون بيايم

 

                                                            والسلام

 

                                                                                                            زينب باباكرد طلبه ورودی جدید

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




 مأمون چون درمیان یک سلسله  تنگناها ،تصمیم گرفت خود را به خاندان پیامبر نزدیک سازد ،و بر همین اساس با تحمل ولیعهدی بر امام هشتم می خواست سیاست چند بعدی خود را به اجرا بگذارد از سوی دیگر ،عباسیان از این روش مأمون که احتمال می رفت خلافت  را از بنی عباس به علویان منتقل سازد ،سخت ناراضی بودند و به همین جهت به مخالفت با او بر خواستند و چون امام توسط مأمون  مسموم و شهید شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به مأمون روی آوردند .مأمون کار زهر دادن به امام را بسیار سرّی و مخفیانه انجام داده بود و سعی داشت جامعه از این جنایت آگاهی نیابد و از همینرو برای پوشاندن جنایات خود تظاهر به اندوه و عزاداری می کرد ،اما با همه پرده پوشی و ریاکاری ،سر انجام بر علویان آشکار گردید که قاتل امام جز مأمون کسی نبوده است ،لذا سخت دل آزرده و خشمگین گردیدند و مأمون بار دیگر حکومت خویش را در معرض خطر دید و برای پیشگیری از عواقب  امر ،توطئه دیگری آغاز کرد و با تظاهر به مهربانی و دوستی نسبت به امام جواد -علیه السلام -تصمیم گرفت دختر خود را به حضرت تزویج کند تا استفاده ای را که تحمیل ولیعهدی بر  امام رضا (ع)در نظر داشت از این وصلت نیز بدست آورد بر اساس همین طرح بود که امام جواد (ع)را در سال  ه -ق یعنی یک سال پس از شهادت امام رضا (ع)از مدینه به بغداد آورد و به دنبال مذاکراتی که در جلسه مناظره امام با یحیی بن اکثم  گذاشت (و قبلا آن را نقل کردیم )دختر خود ((ام ّ الفضل )را به همسری حضرت در آورد ، هدف مأمون از اینکه دخترش را به همسری امام رضا(ع) درآورد وسپس دختر دیگرش را به امام جواد(ع) داد، گماشتن جاسوس در داخل خانه ایشان بوده است.

برگرفته از پایان نامه راضیه محمدی

شهادت حضرت امام جوادالائمه(ع) خدمات تمام دوستاران اهل بیت تسلیت باد

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




 پیشگفتار:

((شهادت پایان نیست ، آغاز است ،تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس ان راه یابد. تولد ستاره ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می نوردد و زمین را به نور رب الارباب اشراق می بخشد.)) انکار همین دیروز که بود که مردانی از جنس نور به رهبری فرزندی از تبار حسین (ع) در آن روزگار و دورانی که غبار تردید ورخوت ستم شاهی بر دل ها سنگی می کرد،اسماعیل وار  به امر ابراهیم زمان به چا خاستند تا به ذبح کردن نفس و جان خود، به ندای حق گوش فرا دهند و از تاریکی ها به وادی نور هجرت نمایند. زمان گذشت و مردان پولادین سرزمین ما چون رود های پر خروش به هم پیوستند و دریا شدند، دریای هم دلی و هم ز هم زبانی . سال های پرشور 1357تا1359را که سرشار از جانبازی و فداکاری ها ملت بود، پشت سر گذاشته شد که تا اینکه جنگ دنیای کفر علیه طفل تازه متولد شده انقلاب اسلامی ایران آغازین گرفت و اینک مردان مرد در افقی نورانب تر به نداب ((هل من ناصر ینصرنی )) حسین زمانشان لبیک گفته و در میکده ی پیر جماران لا یتناهی از  شراب شهادت ،  ارحیق مختوم از دست روح خدا کشیدند تا قلب سنگی کفر را نشانه گیرند. مردان پولادین این دیار نیز به گرد هم حلقه زدند و در چشم بر هم زدن نهالی شجره طیبه بسیج را در اینه شهر غرس نمودند. لباس رزم بر تن پوشیده و با قلبی مطمئن مصداق آیه ی شریفه ی :((الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله))شده و رهسپار جبهه های حق علیه باطل شدند و در جنگی نابرابر با انجام عملیاتهای پیروز مندانه ای به لشکریان یزید زمان یورش بردند،در زیر باران و سرب باروت ، مصابیحی برای نشان دادن راه نور شدند. شباهت و هم سانی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی با انقلاب عظیم عاشورا ، این همه ایثار ها ، شجاعت ها ، صبوری ها و عظمت ها را رقم زد و صحنه هایی آفرید که در آن شور و شکوه عاشورایی به خوبی مشهود است.  

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

    

   

زندگینامه شهید علی عصمت

شهید عصمت در سال 1346در خانواده ی مذهبی محروم در شهر آبدانان دیده به جهان گشود پدر ایشان با تحمل زجر و مشقات فراوان او را پرورش داده تا به سن بلوغ رسیده اند شهید در سن 6 سالگی به تحصیل اشتغال ورزید و تا دوران اول راهنمایی که هم زمان با شروع انقلاب اسلامی بود تحصیلات خود را با موفقیت پشت سر نهاد شهید در دوران پیروزی انقلاب فعالیت فراوانی نمود چرا که او علاقه را مرگ به اسلام داشته و همین علاقه موجب آن شد که شهید در ردای روحانیت قدم به میدان گذارد عقیده و جهاد لذا با افتتاح حوزه ی علمیه به مسئولیت مدیریت و تدریس آن زیر نظر مستقیم حاج آقا حسینی امام جمعه ی محترم آبدانان بود شهید اولین فردی بود که افتخار ثبت نام وتحصیل در آن را به دست آورده اند و پس از ایشان تحصیل با موفقیت با کسب

گواهی ادامه ی تعلیم از استاد خود (حاج آقا حسینی )و حوزه ی علمیه اراک معرفی شدند.

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

زندگینامه شهیدعبدالله دارابی

 

 شهید عبدالله دارابی در سال 1350در خانواده ای مذهبی و محروم پا به عرصه ی وجود نهاد. دوران کودکی را در آغوش خانواده اش که پر از محبت و صفای اللهی بوده نمود. پدر وی بنا به وظیفه ی بشریش او را به مدرسه روانه نمود و شهید تحصیلات دوران ابتدایی را در زادگاهش به اتمام رساند شهید با اینکه در خانواده ای از قشر محروم و مستضعف جامعه زندگی می کرد معهذا محرومیت اقتصادی نتوانست سد راه او در جهت ارتقاء و کسب معارف اسلامی و خلاق خسته گردد . او قدری متدین بود فرایض مذهبی را به نحو مطلوب انجام می داد. نور و فروغ اللهی که در قلب عبدالله وجود داشت او را به سوی کسب علوم دینی هدایت نمود و شهید در این راستا ابتدا در حوزه ی علمیه ی آبدانان و سپس جهت ادامه ی تحصیل به حوزه ی علمیه اراک عزیمت نمود. او که به حقانیت نهضت اسلامی ایران و به دستائس شیطان بزرگ آمریکا آگاهی یافت. لذا تصمیم گرفت این بار در سنگر جبهه همراه دیگر هم رزمان خود درس واقعی را کسب نماید .

 

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

 

وصیت نامه شهید سید برزو کرمی

الحمدالله رب العالمین و صلاه و السلام علی سید انبیا و المرسلین و حبیب الله العالمین احمد و محمود ابوالقاسم محمد(ص)با درود و سلام به محضر مبارک امام امت و با درود و سلام بر تمامی اسارت و اولین مجروحین و شهدای جنگ تحمیلی مادرم ، مادر عزیزم در مرگ من ناراحتی و غمگینی از خودت نشان مده زیرا دشمنان ما خوشحال می شوند مادرم ما بر حقیم ، پدرم تو هم بدان که ما بر حقیم زیرا ما راحتی را می پیماییم که رسول خدا (ص) و حضرت علی و حسن و حسین(ع) و بتها امامان ما آن را پیموده اند و ما نیز باید دنباله رو آنها باشیم زیرا شیعه علی (ع) هستیم پدران و مادران و خواهران سعی کنید این راهی را که داریم طی می کنیم رها نکنید حتی اگر در این راه جان خود را از دست بدهیم تمام امامان ما در همین راه به شهادت رسیده اند اگر آن زمان یزیدها و معاویه ها و ابوسفیان ها بودند در این زمان نیز صدان ها و ریگانها و یا سرعرفات ها وجود دارند ما اگر امروز نمیمیریم فردا یا پس فردا خواهیم مرد پس چه بهتر همین امروز در راهی که خیر و خوبی و راه سعادت است بمیریم یا به قول خودمان اول و آخر مردن است و سعی کنید که امام را تنها نگذارید مانند اهل کوفه نباشید که اول خودشان امام را دعوت کردند و بعد خودشان امام را با شمشیر خودشان به شهادت رساندند و در ضمن جبهه را فراموش نکنید.

 

خاطرات:

در سال 1366در بسیج شهرستان آبدانان ثبت نام نمودم با عده ای از دوستان و هم کلاسان بعد از بدرقه  توسط مردم در بیرون شهر ، سوار مینی بوس کردند البته بعد از مراسم و سخنرانی توسط  امام جمعه ی وقت یکی از چهره های که دیدیم پدر شهید برزو کرمی(ره)بود که تا چشم گریان به استقبال (بدرقه ی)پسرش آمده بود ابتدا از او خواست که بماند و درسش را بخواند می گفت اینجا هم می شود خدمت کرد اما که برزو تصمیم خود را گرفته بود قبول نکرد پس پدر و پسر با هم وداع نمودند در بین راه آبدانان تا ایلام خیابان با هم بگو و بخند می نمودیم که انگار دنبال کاروان عروس بودیم تا ما را به یک پادگان بیرون از شهر ایلام بردند منطقه ی به نام ششدار آنجا به ما کفش و لباس نظامی می دادند و بعد از سخنرانی توسط مسئول عقیدتی سیاسی تیپ 114امیرالمونین به منطقه ی مهران اعزام شدیم و در آن جا ما را به جوار امام زاده سید حسن (ع) بردند ، ما را صف دادند و دو نفر که یکی از آنها بعداًََ فهمیدیم شهید قبادیان بود در بین ما می گشتند و افرادی را جدا می کردند افرادی که مقداری زبر و زرنگ بودند یا احیاناً از نظر جثه بزرگتر بودند و اعزام مجدد بودند نمی توانستیم چرا به شوی می گفتیم چاق و لاغرمان می کنند. 

نشود زمزمه خون شهیدان خاموش      سوز عرفانی این نغمه ، ز سازی دگر است

چگونه می توان از اسارت (( خاک ))آزاد شد ؟

چگونه می توان از بند (( حیات )) رها گشت ؟

با کدام جاذبه می توان از مدار (( زندگی )) بیرون رفت ؟

با کدام عشق می توان از محدوده (( ماندن )) به قلمرو هیجان بر انگیز (( رفتن )) سفر کرد ؟ ……

چه کسی می تواند برود ، تا (( بماند ))؟

چه باید کرد ، تا رنگ جاودانگی گرفت ؟

چگونه باید مرد ، تا جاودانه زیست ؟

چه باید خواند ، تا طنین آن در رواق (( تاریخ )) ماندگار شود ؟

کجا باید رفت که غایب از اینجا نیست ؟

چه رفتنی است که (( ماندن )) است ؟

چه غیبتی است که ((شهادت )) است ؟

چه مردنی است که (( حضور )) و (( حیات )) است ؟

کدام مرگ (( زندگی )) است ؟

حضرت علی (ع) فرموده است : (( ان خیر الموت القتل ))

گر بشکافی هنوز ، خاک شهیدان عشق ، آید از آن کشتگان ، زمزمه : دوست …. دوست …

کیمیای (( معنویت )) جبهه ها ، دگرگون کننده ترین عنصر برای انسان هاست و سبب سازترین عامل ، برای پیروزی ها و نصرت های الهی .

منظور همان الهی شدن انسانهاست ، خدائی شدن بنده های خاکی ، آسمانی شدن موجودات زمینی …

و اینها همه در سایه (( بنده خدا )) شدن است و آزاد شدن از بند (( خویش )) ، بریدن از علقه دنیا ، و رها گشتن از جاذبه حیات و پیوستن به دریای عظمت و خلود ، خود فتحی بزرگ است که در جبهه های ما ، حتی پیش از پیروزی های نظامی ، پدید می آید … فتح پیش از فتح !

و … (( فتح الفتوح )) همین است .

گشودن در قلعه های (( نفس پرستی )) و (( خودخواهی )) و (( عافیت جویی )) و (( رفاه طلبی )) و (( علاقه به زندگی )) و (( ترس از مرک )) و (( محبت مال و مقام )) و (( جاذبه شهرت و شهوت و شکم )) و (( عشق به دنیا )) و … چندین حصار نفسانی دیگر .

اینهاست خیبرهای ابلیس نشین ، که باید فتحشان کرد !

اینهاست قلعه های کمینگاه دل دنیا زده ، که باید با کلید (( عشق به شهادت )) گشود .

اینهاست پناهگاههای نفس وسوسه گر و نفاثه و خناس ، که باید درهم کوبید .

در شب حمله ، پیش از یورش بردن به خاکریز دشمن ، حمله به این دیوارهای عظیم شیطانی است که پیروزی آور است ، دیوارهایی که مانع رفتن و عبور انسان می گردد ، دژها و حصارهایی که از طیران و هجرت و شهادت ، باز می دارد و می ترساند .

شب حمله ، شب شکستن این خط است .

شب حمله ، عبور از این کانال های عمیق و خطرناک و صعب العبوری است که خیلی ها را به خود کشیده است !

شب حمله ، بریدن این سیمهای خاردار حلقوی و موانع ایذایی است ، با انبردست ایثار و شهادت طلبی و خداجویی .

شب حمله ، خنثی کردن این میادین وسیع (( مین )) است ، که کانونهای خطر یک رزمنده با اخلاص است .

شب حمله ، گذشتن از خط آتشی است که (( هوای نفس )) در میدان عمل و در وسعت عمر انسان ، برافروخته است .

شب حمله ، شب شکستن آئینه ای است که فقط جلوه های فریبای زندگی را به ما می نمایاند .

آنکس که در این میدان ، ضعیف باشد ، در جبهه جنوب و غرب هم ناتوان است .

آنکس که در پیچ و خم جهاد با نفس ، و نشیب و فراز غلبه بر خودخواهیها و دنیا طلبی ها ، هنوز گرفتار باشد ، از خم و پیچ منطقه عملیات ، از شیارهای کوهستانهای جبهه ، از پستی و بلندی های میدان عمل ، از ارتفاعات چند هزار متری و تپه های استراتژیک هم قدرت عبوز نخواهد داشت .

چرا که در این صحنه ها ، باید (( خود )) را سکوی پرش قرار داد .

باید (( نفس )) را به زیر پا گذاشت ، تا قامتی بلند به دست آورد ، و افق های دوردست تر را دید .

باید (( تن )) را نردبان معراج (( جان )) ساخت .

باید (( بدن )) را چاشنی حرکت و پرواز (( روح )) کرد .

آنکس که بر محبت پدر و مادر و زن و فرزند و خانه ، فامیل ، درآمد ، پس انداز ، ماشین ، موتور و دکه و پاساژ ، دفتر و دستک ، دوست و پست ، قیافه آرایی و شیک پوشی و خورد و خواب و رفاه و آسایش و استراحت و … غالب نشده باشد ، بر کفار متجاوز هم غالب نخواهد شد . چرا که این تعلقات ، هر کدام هزار دام برای اسارت جان و روانمان گسترده اند .

در این دو راهی ها و چند راهی ها کدام برگزیده می شود :

خدا و پیامبر و جهاد ؟ …. یا :

دنیا و خود و خویشان و منزل و مغازه و اعتبارو دارایی ؟

شب های حمله ، معجزه از جان گذشتن ، مکرر در مکرر به وقوع می پیوندد .

آنکس که برای دنیا کمتر کار کرده است ، به آسانی هم از آن می گذرد .

ولی … آنکس که تلاش شب و روزش ، فعالیت های فردی و اجتماعی اش برای دنیا بوده است ، گذشتن از دنیا هم برایش غیر ممکن ، یا مشکل است .

و این سخن رسول الله (ص) است که :

دشمن ترین دشمنانت ، همان نفس توست که در درون توست . و … شب حمله ، قبل از درگیری با کفار ، درگیری با (( خود )) است .

در جدال بین مرگ و زندگی ، بین اخلاص و ریا ، بین جنگیدن برای خدا یا نظر مردم ، بین خودنمایی و خداجویی ، آنکس که هنوز وابسته است ، پیروز نخواهد شد ، در این جدال می لغزد ، می ترسد ، مردد می شود ، یک گام به جلو و دو گام به عقب می رود ، فرار می کند ، بر می گردد ، مرتد می شود ، به (( رجعت )) می گراید .

و آنکس جبهه ها پیکار مرگ و زندگانی است           مزد شهادت ها حیات جاودانی است  

اینان ، در شب حمله ، قبل از عملیات هم فاتح اند .

چرا که قلعه (( خویش )) را فتح کرده اند .

شب حمله ، شب از جان گذشتن                شب حمله شب ، میثاق بستن

خدا را دیدن و خود را ندیدن                   بت وابستگی ها را شکستن

… چه می شنوم ؟!

صدای دعا و نیایش ، زمزمه گریه و توسل ، دعای کمیل و زیارت عاشورا ، نوحه خوانی و سینه زنی به یاد شهیدان ، عزاداری برای امام حسین (ع) …

نجوای محزون یک رزمنده در نمازشب ، هق هق گریه یک دلسوخته در سجده ، تمنای شهادت ، در قنوت ها …

… چه می بینم ؟!

تمرین برای عملیات فردا ، پاک کردن و آماده ساختن اسلحه ، جمع و جور کردن وسائل و تجهیزات ، در گوشه ای نشستن و وصیتنامه نوشتن ، سفارشات را به یکدیگر دادن ، تمنای شفاعت از همرزم ، در صورت شهید شدن ، سر و گردن هایی در هم ، نشان وداع ! چهره ای بر خاک ، پیشانی در سجده ، قامتی در پیشگاه خدا ، راکع ….

جمعی در حال نماز جماعت ، طلبه ای لباس رزم ، بر تن ، برادری بلند گوی تبلیغ ، در دست .

با هم می گویند :

(( دیدار بعدی نجف و کربلا … )) چه خبر است ؟

(( شب حمله )) است . شب شهادت ، و …. شب فتح .

اینان چه دیده اند که ما ندیده ایم ؟

اینان چه خوانده اند که ما نخوانده ایم ؟

اینان چه می دانند که ما نمی دانیم ؟

اینان ، قبل از شهادت ، شهیدند .

از چهره هایشان معلوم است که شهید خواهند شد .

یا رب شهیدان در شهادت چه دیدند       کز ما بریده ، سوی تو هجرت گزیدند ؟

پیـــرایه وابســتگی از تن بریــدنــد            آزاد گردیدند و سویت پر کشیدند

اینان که با خون ، وصیتنامه می نویسند ، ….

اینان که با خون ، شعر فتح می خوانند و سرود پیروزی می سرایند

اینان که در بستری از خون می خوابند و خواب شهادت می بینند

اینان که غسل شهادت می کنند ، اگر امدادهای غیبی ، به سراغ اینان نیاید ، چه کسانی پیروزند ؟

اینان مهاجران دیار نورند .

اینان ، مسافران وادی عرفانند . اینان طائران خونین بال ابدیت اند . 

اینان که سوی یارشان پرواز کردند              از پای جان ، بند اسارت باز کردند

در جام خون خود ، جمال یار دیدند              از شوق ، آهنگ سفر را ساز کردند

در آینه (( شب حمله )) چهره خود را بهتر می توان دید .

مقدار وابستگی ها و حریت ها را می توان شناخت .

در این آینه زلال و بی غبار ، صفاها ، صمیمیت ها ، اخلاص ها ، یکدست و خالص بودن ها ، بهتر مشخص است .

دلسوختگان شب زنده دار ، در جبهه ، این شب را ، غنیمت می دانند .

صدیقان سحر خیز و صادقان عاشق ، شب حمله را شب وصال می دانند .

شب حمله ، شب نور است و روشنایی ، شب معرفت است و شب معنویت ، شب دیدار است و حضور و شاهد بودن و شهید شدن و لقاء .

شب حمله شب دیدار مهدی است              به سنگر سر کشیدن ، کار مهدی است

چــــراغ محــفل سنـــــگر نـشینان                فروغ روشن رخسار مهدی است

 

 

شادی روح شهدا و امام شهدا

صلوات

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




مهدیا

جان ها شورانگیز از یاد دلربای توست،در برهوت دردناک تنهایی بیش از همیشه درشبستان شیدایی تو می کاوم و همچون هزاران شمع درانتظار یگ نگاه تو سوختند به پایان رسیدنم را در میان بیشه زار بی محبت روزگار نظاره گرم و دیدگانم را به دریچة امید یگانة هستی می دوزم و در خفقان فریادهای بی پاسخ ،خود را به شاخة طوبای  محبت تو می آویزم تاعطش وجودم را باعطر یاس های امید سیراب گردانی .امروز که جواب آینه ها سنگ است، زمانه عشق را در درون خود محو کرده و پرده ظلم بر رخسار بشر انداخته، دیده ای نمانده که در چشمانت بنگرد پس چگونه توانم که صدایت زنم و جواب لن ترانی شنوم. همچو همیشه مرا دریاب تا در منجلاب وحشی گنه فرو نروم و خود را به کهکشان رهایی و آزادی رسانم….

فرزانه یزدان پناه طلبه سال اول

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




اینان از تبار کفارصدراسلام می باشند که به زعم خود می خواند آفتابی که نورش عالم گیر است با یک فوت خاموش کنند ،ولی باید بدانند پیامبراسلام زمانی که درعربستان طلوع کرد یک وتنها بود واین طلوع چنان با عظمت بود که تمام سران کفر وزورگویان زمانش به خاک ذلت نشاند،این پیامبرعظیم شأنی که ازصدراسلام تاکنون لرزه بردل دشمنانش انداخت با چنین فیلم های وتوهین هایی نه تنهاذره ای ازعظمتش کاسته نمی شود بلکه روزبه روزبرعظمتش افزوده می شود ومانند آفتاب هرروزنورش جهانی ترمی شود که این خود دلیل ترس این کفارمعاصراز عظمت پیامبراست درواقع اینان مصداق آیه ختم الله علی قلوبهم وعلی سمعهم وعلی ابصارهم غشاوة ولهم غذاب عظیم می باشند ، که چنان درکفروعناد فرورفته اند که حس تشخیص تشخیص را ازدست داده اند وبه پیامبری توهین می کنند که قلب تمام مسلمانان جهان بانام بردن اسم مبارکش به تپش می افتدوباید بدانند که مسلمانان جهان درمقابل این عمل نابخردانه آنان سکوت نمی کنند وآتش خشم آنان دامن این کفار را خواهدگرفت ،چرا حق آمدنی است وکفرنابودشدنی است.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




امام صادق(ع) از پدرانش علیهم السلام روایت نموده که امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:

آن هنگام که فقیهان وحکیمان به یک دیگر نامه می نگارند به سه چیز سفارش می نمایند که چهارمی ندارد:

هرکه همتش سرای بازپسین باشد خداوند نیاز دنیای او را تأمین می کند، وهرکه باطن خویش بپالاید خداوند ظاهرش را اصلاح نماید،وهرکه میانه خود باخدا را بهبود بخشد خداوند میانه او ومردم را نیکو گرداند

                      ثواب الاعمال وعقاب الاعمال : شیخ صدوق(ره)

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت