✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 236
  • دیروز: 1129
  • 7 روز قبل: 10069
  • 1 ماه قبل: 26679
  • کل بازدیدها: 810764

 



ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﻰ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﻋﻘﻮﺑﺖ ﺍﻟﻬﻰ !

ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺼﻴﺒﺘﻰ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﻲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﺑﻪ ﻣﺼﻴﺒﺘﻰ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﻇﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ !

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺵ !

 

ﻗﻀﺎ ﻭ ﻗﺪﺭ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﭘﺴﻨﺪ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻧﮑﻦ ..

ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺘﺎﺭﺍﻟﻌﯿﻮﺏ ﺍﺳﺖ .

ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺣﺎﻣﻞ ﻋﻴﻮﺏ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻟﺒﺎﺳﻰ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﺳِﺘْﺮ و ﭘﻮﺷﺶ ﺍﺳﺖ ﻧﺒﻮﺩ ﮔﺮﺩﻧﻬﺎﻯ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺧﻢ ﻣﻴﺸﺪ .

ﭘﺲ ﻋﻴﺐ ﺟﻮﻳﻰ ﻧﮑﻨﻴﻢ

ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ ﻋﻴﻮﺏ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﻥ ﺩﺭﺭﮔﻬﺎ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺟﺎﺭﻳﺴت…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




همه چیز بستگی به حال و هوای دلت داره……

حال دلت که خوب باشد

 

آدمها همه شان دوست داشتنی اند ..

حتی چراغ قرمز هم برایت مکثی دوست داشتنی می شود که لحظه ای پا از روی پدال برداری و بتوانی فکر کنی به امروزت، 

که با دیروزت چقدر فرق داشتی؟!

حال دلت که خوب باشد … 

می شوی همبازی بچه ها؛ 

برای عزیزانت همیشه وقت داری و یک دنیا مهربانی در چهره ات نهفته است؛

و چقدر لذت دارد که آدم حال دلش خوب باشد …

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

در کتاب تحفة المظفريه في تذکرة اولاد الائمة در شرح اولاد حضرت امام همام موسي الکاظم عليه‌السلام ذکر شده که در ثواب زيارت حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام مدفونه در قم، چهار حديث از سه امام وارد شده است.

1. از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام که مي‌فرمايد: به درستي که از براي خداوند تعالي حرمي است که او مکه است، و از براي حضرت رسول صلي الله عليه وآله حرمي است که او مدينه است، و از براي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام حرمي است که او کوفه است، و از براي ما اهل بيت حرمي است که او قم است. زود است دفن شود در او زني از فرزندان من که اسم او فاطمه است: »من زارَها وَجَبت له الجنّة»(بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317)‌؛ کسي که زيارت کند او را، بهشت بر او واجب است، و در خبر ديگري آمده است: «اِنَّ زيارتها تعادل الجنّة.» (مفاتيح الجنان، ص 1023)

2. از حضرت علي بن موسي الرضا عليهماالسلام در جواب سعد بن سعد که سؤال مي‌کند از فاطمه دختر موسي بن جعفر عليهماالسلام، مي‌فرمايد: » من زارها فله الجنة» (بحارالانوار، ج 48، ص 316)؛ کسي که زيارت کند او را به بهشت مي‌رود.

3. نيز از آن حضرت است که مي‌فرمايد به سعد، از ما نزد شما قبري است؟ عرض مي‌کند: بلي، پدر و مادرم به فداي تو باد! فاطمه دختر موسي بن جعفر است؟ مي‌فرمايد: » من زارها عارفاً بحقها فله الجنة» (بحارالانوار، ج 48، ص 317)؛ کسي که با معرفت و شناخت ايشان را زيارت کند، پاداشش بهشت است.

4. حضرت امام محمد تقي عليه السلام مي‌فرمايد: «من زار عمّتي بقم فله الجنّة .کسي که زيارت کند عمه مرا در قم، بهشت براي او است.

ثواب زيارت کريمه اهل بيت در کلام معصومين
در کتاب تحفة المظفريه في تذکرة اولاد الائمة در شرح اولاد حضرت امام همام موسي الکاظم عليه‌السلام ذکر شده که در ثواب زيارت حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام مدفونه در قم، چهار حديث از سه امام وارد شده است.
1. از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام که مي‌فرمايد: به درستي که از براي خداوند تعالي حرمي است که او مکه است، و از براي حضرت رسول صلي الله عليه وآله حرمي است که او مدينه است، و از براي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام حرمي است که او کوفه است، و از براي ما اهل بيت حرمي است که او قم است. زود است دفن شود در او زني از فرزندان من که اسم او فاطمه است: »من زارَها وَجَبت له الجنّة»(بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317)‌؛ کسي که زيارت کند او را، بهشت بر او واجب است، و در خبر ديگري آمده است: «اِنَّ زيارتها تعادل الجنّة.» (مفاتيح الجنان، ص 1023)
2. از حضرت علي بن موسي الرضا عليهماالسلام در جواب سعد بن سعد که سؤال مي‌کند از فاطمه دختر موسي بن جعفر عليهماالسلام، مي‌فرمايد: » من زارها فله الجنة» (بحارالانوار، ج 48، ص 316)؛ کسي که زيارت کند او را به بهشت مي‌رود.
3. نيز از آن حضرت است که مي‌فرمايد به سعد، از ما نزد شما قبري است؟ عرض مي‌کند: بلي، پدر و مادرم به فداي تو باد! فاطمه دختر موسي بن جعفر است؟ مي‌فرمايد: » من زارها عارفاً بحقها فله الجنة» (بحارالانوار، ج 48، ص 317)؛ کسي که با معرفت و شناخت ايشان را زيارت کند، پاداشش بهشت است.
4. حضرت امام محمد تقي عليه السلام مي‌فرمايد: «من زار عمّتي بقم فله الجنّة .کسي که زيارت کند عمه مرا در قم، بهشت براي او است.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




کرامات فاطمه معصومه (س)

 

 

آية الله حاج شيخ عبدالله مجد فقيهي: در اوايل ورود ما به قم، صبيّه اين جانب مريض شد و معالجات فراوان نتيجه نداد، تا سرانجام در بستر مرگ افتاد و اميد ما از همه جا قطع شد. مقدمات دفن فراهم شد و من براي اجازه دفن به سراغ پزشک قانوني رفتم..

 

در مسير خود به مطب دکتر قانوني، وارد حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام شدم و عرض کردم: «اي بي بي دو عالم ما به شما پناهنده ايم، شما راضي نشويد که در آغاز تشکيل زندگي و در اوايل ورود ما به اين شهر مقدس، ما پريشان خاطر و دل افسرده شويم.»

برگ اجازه دفن را از پزشک قانوني گرفتم و به خانه برگشتم، با کمال تعجّب ديدم که آثار حيات در چهره اش آشکار گشته است.

پستانک را به دهانش نزديک کرديم شروع به مکيدن کرد. طولي نکشيد که همه آثار مرگ و مرض از چهره اش بر طرف شد و بهبودي کامل يافت و از کرامات بي بي، الآن نيز زندگي خوش و مرفّهي دارد و خود صاحب دو فرزند است. 

 

 

بي نياز شدن از عمل جراحي

 

آيت الله سيد محمد باقر موحد ابطحي نقل فرمودند که همشيره حجه الاسلام و المسلمين آقاي سيد احمد روضاتي ( همسر آقا حسام الدين ) مريض بودند و احتياج به عمل جراحي داشتند ، روز چهارشنبه اي قرار بود در تهران تحت عمل جراحي قرار بگيرند . دکتر گفته بود : چون روز جمعه من در تهران نيستم ، صلاح مي دانم که شما روز شنبه و يا يکشنبه بياييد که من همان روز شما را عمل مي کنم.

 

اينها به قم آمدند و در منزل ما بودند ، شب جمعه اين خانم به حرم مشرف مي شوند و التماس فراوان مي کنند که اي بي بي دو عالم شما مي دانيد براي زن بسيار سخت است که خود را در اختيار جراح نامحرم قرار بدهد ، شما راضي نشويد من اين مشقت روحي را تحمل کنم.

روز موعود به تهران رفتند دکتر بعد از معاينه مجدد گفت : شما اصلا احتياج به عمل نداريد . و همان روز با خوشحالي برگشتند . با اين که دکترهاي اصفهان و تهران ، از جمله خود همين دکتر ، متّفق القول بودند که بايد تحت عمل جراحي قرار بگيرد. 

 

حل مشکل مالي

 

آية الله سيد محمدعلي روحاني: در محضر پدر بزرگوارم، به ديدن يکي از مراجع رفته بوديم، نقل فرمودند: «در ايّامي که از نجف اشرف به قم آمدم دستم به کلّي خالي بود و 15 ريال مي بايست به «سورچي» بدهم و چيزي نداشتم. به حرم مطهّر مشرّف شدم و تحت الحنک عمامه ام را به ضريح بستم و به حضرت معصومه عليها السلام متوسّل شدم، همان روز مرحوم آيةالله حايري 50 ريال به من مرحمت کردند و رفع مشکل شد. 

 

 

شفا از بيماري لاعلاج

 

آية الله حاج شيخ فرج الله هرسيني: ايشان به سال 1371 هجري براي معالجه به تهران آمده، آنگاه براي استشفاء به قم و حرم مطهّر حضرت معصومه عليهاالسلام شرفياب شده است. هنگامي که مورد عنايت کريمه اهل بيت عليها السلام قرار گرفت، حوزه را براي اقامت خود انتخاب کرد و به درس و بحث پرداخت.

 

او در مجمع فضلا و طلاب مي فرمود: «از روزي که به قم آمده ام و به حرم اهل بيت عليهم السلام پناه آورده ام، روز به روز حالم بهتر شده، از آن کسالتي که اطّبا از معالجه آن عاجز بودند، هيچ اثري در من باقي نمانده است. (پرتوي از روي دوست)

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




شخصيت حضرت فـاطمه معصومه (س)

حضرت معصومه(س) درطول 18 يا 28 سال عمر مبارک خود در عرصه‌هاي علمي چون؛ حديث، تفسير، کلام و فقه سرآمد عمر خود و پاسخگوي شيعيان بودند و هنگامي که شيعيان پاسخ هاي حضرت معصومه (س) را به حضرت امام موسي کاظم(ع) ارائه کردند، ايشان همان جمله حضرت رسول اکرم(ص) در شان حضرت فاطمه زهرا(س) را گفتند يعني؛ “فداها ابوها” پدرش به فدايش.

جهـاد علـمي حضرت معصومه (س)

جهاد علمي حضرت معصومه(س) ؛دفاع مستند و مستدل از ولايت و امامت است . اين نقش مهم ايشان باعث شده بود تا 40 سال قبل از ميلاد مبارکش جد بزرگوارش حضرت امام صادق(ع) انتظار او را مي‌کشيد.

اسامي و القاب حضرت معصومه (س)

 

دختر بزرگوار امام موسي بن جعفر عليه السلام ، همنام حضرت زهراست و فاطمه ناميده شده است. حضرت معصومه عليهاالسلام نيز چون فاطمه زهرا عليهاالسلام داراي مقام شفاعت است و احتمالاً ناميده شدن وي به فاطمه، بي ارتباط با اين مقام نيست. 

معصوم به معنايي که در مورد پيامبران و امامان به کار مي رود نبوده، امّا ايشان داراي طهارت روح و کمالات معنوي بالايي بودند، بظوريکه به واسطه اين بانوي گرامي، بسياري از شيعيان داخل بهشت مي شوند. امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايد: «آگاه باشيد بهشت هشت در دارد که سه تا از آن ها به سوي قم باز مي شود. در آنجا بانويي دفن خواهد شد که از فرزندان من، و نامش فاطمه دختر موسي عليه السلام است. به شفاعت او همه شيعيان داخل بهشت مي شوند».

حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام ، هموراه غرق در عبادت بود. ايشان از آلودگي به گناهان و زشتي ها پيراسته بود، عصمت مادرش زهرا عليهاالسلام در او تجلي يافته بود. براساس پاره اي از روايات، لقب معصومه از سوي امام رضا عليه السلام به اين بانو داده شد.

کريمه اهل بيت

از حضرت معصومه عليهاالسلام در زبان دانشمندان و فقهاي شيعه، به کريمه اهل بيت ياد مي شود. از ميان بانوان اهل بيت، اين نام زيبا تنها به فاطمه معصومه عليهاالسلام اختصاص يافته است. براساس رؤياي صادق و صحيح نسب شناس گران قدر مرحوم آيت اللّه مرعشي که با دعا و راز و نياز، تلاش پيگيري را براي يافتن قبر پاک حضرت زهرا عليهاالسلام آغاز کرده بود، امام صادق عليه السلام به ايشان فرمود: «عليک بکريمة اهل البيت؛ بر تو باد به کريمه اهل بيت».

القاب حضرت معصومه عليهاالسلام

براي حضرت معصومه عليهاالسلام سه زيارت نامه ذکر شد که فقط يکي از آنها مشهور است. اسامي و لقب هايي که براي حضرت معصومه عليهاالسلام در دو زيارتنامه غير مشهور آمده، اين چنين است:طاهره (پاکيزه)، حميده(ستوده)، بِرّه (نيکوکار)، رشيده (رشديافته)، تقيه (پرهيزکار)، رضيه (خشنود از خدا)، مرضيه (مورد رضايت خدا)، سيده صديقه (بانوي بسيار راستگو) و سيده رضيه مرضيه (بانوي خشنود از خدا و مورد رضاي او.)

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




یاد دارم در غروبی سرد سرد،

می گذشت از کوچه ما دوره گرد،

 

داد می زد: “کهنه قالی می خرم،

دست دوم، جنس عالی می خرم،

کوزه و ظرف سفالی می خرم،

گر نداری، شیشه خالی می خرم"،

 

اشک در چشمان بابا حلقه بست،

عاقبت آهی کشید، بغض اش شکست،

اول ماه است و نان در سفره نیست،

ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟!!!

 

سوختم، دیدم که بابا پیر بود،

بدتر از او، خواهرم دلگیر بود،

 

بوی نان تازه هوش اش برده بود،

اتفاقا مادرم هم، روزه بود،

 

صورت اش دیدم که لک برداشته،

دست خوش رنگ اش، ترک برداشته،

 

باز هم بانگ درشت پیرمرد،

پرده اندیشه ام را پاره کرد…،

 

“دوره گردم، کهنه قالی می خرم،

دست دوم، جنس عالی می خرم،

کوزه و ظرف سفالی می خرم،

گر نداری، شیشه خالی می خرم،

 

خواهرم بی روسری بیرون دوید،

گفت: “آقا، سفره خالی می خرید؟!!”

 

زنده یاد، قیصر امین پور

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است

وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است

خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است

چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است

خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی

آن لحظه که دل دارد از تو، طلب یاری

خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست

دیگر تو چه میخواهی بهر طلبت از دوست!؟

خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی

آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی

خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر

چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر

خود را به خدا بسپار ،وهیچ…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها

 

لقب «معصومه» را امام رضا علیه السلام به خواهز ر خود عطا فرمود: آن حضرت در روایتى فرمود:

 

«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى»(1) ؛ «هر كس معصومه را در قم زیارت كند، مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.»

 

این لقب، كه از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.

 

امام رضا علیه السلام در روایتى دیگر مى‌فرماید:

 

هر كس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در «قم» زیارت كند كه ثواب زیارت مرا در مى‌یابد.(2)

 

دیگر حضرت معصومه سلام الله علیها «كریمه اهل بیت» است. این لقب نیز بر اساس رؤیاى صادقانه یكى از بزرگان، از سوى اهل‌بیت به این بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى این رؤیاى صادقانه بدین شرح است :

 

مرحوم آیة اللّه سیّدمحمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آیة اللّه سید شهاب الدین مرعشى (ره) بسیار علاقه‌مند بود كه محل قبر شریف حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت كرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت باقر علیه السلام و یا امام صادق علیه السلام مشرّف شد.

 

امام به ایشان فرمودند:

 

«عَلَیْكَ بِكَرِیمَةِ اَهْل ِ الْبَْیت ِ»؛ یعنى به دامان كریمه اهل بیت چنگ بزن.

 

ایشان به گمان این كه منظور امام علیه السلام حضرت زهرا سلام الله علیها است، عرض كرد: «قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.» امام فرمود: «منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دلیل مصالحى، خداوند مى‌خواهد محل قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها پنهان بماند؛ از این رو قبر حضرت معصومه سلام الله علیها را تجلّى‌گاه قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیهاقرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه سلام الله علیها داده است.» مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصمیم گرفت رخت سفر بربندد و به قصد زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها رهسپار ایران شود. وى بى‌درنگ آماده سفر شد و همراه خانواده‌اش نجف اشرف را به قصد زیارت كریمه اهل‌بیت ترك كرد.(3)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68، به نقل از كریمه اهل‌بیت، ص 32.

 

2- زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 3.

 

3-کریمه اهل‌بیت، ص 43.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




از برکات حضرت معصومه(سلام الله علیها)

 

 

 

 

 

برکات حضرت معصومه(سلام الله علیها) بسیار است و فیوضات ایشان و انوار درخشانی که از مزار و مرقد مبارک حضرت به قم و ایران و بلکه جهان معنویت می تابد، فوق العاده زیاد است. همین که در طی بیش از دوازده قرن، حوزه علمیه مبارکی در جوار مرقد مبارک حضرت ایجاد شده و این حوزه در نشر و تبلیغ معارف شریعت توفیق فراوان داشته است برکتی بس بزرگ است که منشأ و مصدر آن حضرت معصومه(علیها سلام الله) بوده است. حرم اهل البیت(علیهم السلام) نامیده شدن قم نیز خود فضیلتی بسیار بزرگ است. پرورش بزرگانی چون امام خمینی در این شهر مقدس نیز در واقع از برکات حضرت معصومه(علیها السلام) است. البته کرامات هم در این باره فراوان است[۱] و کرامت در ذیل برکت تعریف می شود، ولی در ادامه چند مورد از برکات این بانوی بزرگوار به صورت مصداقی بیان می گردد:

 

سید هاشم حداد

مرحوم سید هاشم حداد که وی را وصی واقعی مرحوم علامه سید علی آقا قاضی طباطبایی می دانند، پیرامون برکات حضرت معصومه نسبت به قم فرموده است: «قبر مطهّر بي‌بي… فضای قم‌ و اطراف‌ قم‌ را باز و گسترده‌ و سبك‌ و نورانی نموده‌ است‌، و به ­واسطۀ بركات‌ آن حضرت‌ است‌ كه‌ گويا خستگي‌ از زمين‌ قم‌ و از خاك‌ قم‌ برداشته‌ شده‌ است.»[۲]

 

مرحوم ملاصدرا

مکتب فلسفی ملاصدرا که می توان آن را دقیق ترین دریافت عقلی و معرفتی از آموزه های معقول و منقول کامل ترین دین الهی دانست، از جهاتی در قم تکوین و در معنای دقیق تر، تکامل یافته است. ملاصدرایی که برای حل مشکلات فلسفی و معرفتی اش پیاده مسیر تقریبا سی کیلومتری کهک به قم را طی می کرد و به برکت حضرت معصومه(علیها السلام) به اقالیم نوین معرفتی راه پیدا می کرد و معضلات و مشکلات علمی اش حل می شد.[۳]

 

علامۀ طباطبایی

علامۀ طباطبایی صاحب تفسیر نفیس و بی نظیر «المیزان» و آثار نگارشی بسیار دیگر، از موفق ترین عالمان معاصر در عرصۀ تالیف آثار علمی بوده است. وی با اینکه در نجف و تبریز نیز کتاب‌ها و رساله های ارزنده نوشته است، اما عیار علمی کتب مشهور خود را از عنایت و برکت حضرت معصومه(سلام الله علیها) می داند.[۴]

 

ـــــــــــ

پي نوشت:

 

[۱] . درباره کرامات حضرت معصومه(علیها السلام) آثار بسیاری نوشته شده است از جمله: کرامات معصومیه(س) از شیخ علی اکبر مهدی پور و پرتوی از روی دوست(کرامات حضرت فاطمه معصومه(س) در کلام علمای دین) از شیخ اسماعیل کرمانشاهی.

[۲] . روح مجرد، سید محمدحسین تهرانی، ص۲۸۵. این یعنی اینکه راه رشد علمی و تهذیب در قم نسبت به خیلی شهرهای دیگر به صورت بهتر و ساده تری امکان پذیر است. امام خمینی هم روزگاری می فرمود: «قم بدکی نیست از برای محصل/سنگگ نرم و کباب اگر بگذارد. خدا رحمت کند مرحوم تشکری گیلانی شبیه این را البته در فضایی دیگر برای تهران می گفت.

[۳] . آفات پژوهش، محمدعلی نجفی، ص۱۸۲ و گلشن ابرار، جلد اول، ویرایش دوم، ص۳۲۳. همچنین بنگرید به: پیام های مقام معظم رهبری به کنگره بزرگداشت ملاصدرا، از جمله پیام اول خرداد ۱۳۷۸.

[۴] . ز مهر افروخته، سید علی تهرانی، چاپ ۵، ص۲۳۳.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تنها خدا را دوست داشته باش.

 

 

 

 

 

«می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم.

 

یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم.

 

زلیخا ادعای دوستی من کرد و به سرزنش مصریان دچار شد و من مدت‏ها زندانی شدم. اینک! تو تنها خدا را دوست داشته باش، تا نه بلا بینی و نه دردسر بیافرینی ».

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

امام صادق(ع)؛

 

هرکس با هفتاد دختر در خانه زنا کند، و هفتاد پیغمبر را بکشد و هفتاد کتاب آسمانی را بسوزاند، گناهش کمتر است از کسی که یک روز نمازش را عمداً نخواند

درحدیثی آمده است که درجهنم طبقه ای است به نام (لم لم)مارهایی درآن وجوددارندکه به اندازه گردن شترهستندوطول آنهابه مسافت یک ماه است این جای مخصوص کسانی است که نمازراترک کردند۰حداقل به پنج نفربفرست شایدهمین حدیث باعث بشه کسانی که درنمازسستی کردنددیگه هیچ وقت نمازترک نکنند

 

رسول الله “ص” فرمودند: وقتی یک انسان جوان توبه می کنداز مشرق تا مغرب قبرستان ها برای چهل روز از عذاب قبر نجات داده میشوند حضرت محمد"ص"می‌فرمایند:نورانی شود چهره کسی که این حدیث را به دیگران می‌رساند!

 

 منبع :

نصایح صفحه 241

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




سؤال كفار از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)

 

  در چه سال و تاريخى خدايت به وجود امد ؟

 

✔ امام فرمود :

خداوند وجود داشته قبل از به وجود آمدن زمان و تاريخ و هرچيزى كه وجود داشته باشد.

 

 

 كفار گفتند چه طور ميشود؟ !

هرچيزى كه به وجود آمده يا قبلش چيزى بوده كه از او به وجود أمده و يا تبديل شده !؟

 

 

✔ امام على (ع) فرمود :

قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟

 

گفتند ٢

 

امام پرسيد قبل از عدد ٢ چه عدديست ؟

 

گفتند ١

 

امام پرسيد و قبل از عدد ١ ؟

 

گفتند هيچ

 

امام فرمود چطورميشود عدد يك  كه بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل ازخداوند كه خود احد و واحد حقيقى است نميشود چيزى نباشد ؟؟

 

  كفار گفتند خدايت كجاست وكدام جهت قرار گرفته !؟ 

 

✔امام فرمود :

همه جا حضور دارد

وبر همه چيز مشرف است .

 

  گفتند چطور ممكن است كه همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى  !

 

✔ امام فرمود :

اگر شما در مكانى  تاريك خوابيده باشيد صبح كه بيدار شويد روشنايي را از كدام طرف و كجا مي بینيد ؟

 

كفار گفتند همه جا و از همه طرف

 

امام فرمود پس چگونه خدايى كه خود نور سماوات و ارض است نميشود همه جا باشد؟؟

 

  كفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشيد است خدايت از چيست !؟

چطور ميشود از چيزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟

 

✔ امام فرمود خداوند خودش خالق خورشيد و نور است ايا شما قدرت طوفان و باد را نديده أيد؟ باد از چيست كه نه ديده ميشود نه از چيزى است در حالى كه قدرت مند است خداوند خود خالق باد است.

 

 گفتند :خدايت را برايمان توصيف كن

از چى درست شده ؟ ايا مثل آهن سخت است ؟

يا مثل آب روان ؟ ويا از گاز است و مثل دود و بخار است !؟

 

 

✔امام فرمود :

 

ايا تا به حال كنار مريضى در حال مرگ بوده أيد و با او حرف زده أيد ؟

گفتند : آرى  بوده ايم و حرف زده ايم .

 

امام فرمود : آيا بعداز مردنش هم بااو حرف زديد ؟

 

گفتند نه چطور حرف بزنيم در حالى كه او مرده ؟!

 

امام فرمود : فرق بين مردن و زنده بودن چه بود كه قادر به تكلم وحركت نبود؟؟

 

گفتند :روح  ، روح از بدنش خارج شد .

 

امام فرمود شما اًنجا بوديد و ميگوييد كه روح از بدنش خارج شد و مُرد؛ حال آن روح را كه جلو چشم شما خارج شده برايم توصيف كنيد از چه جنس و چگونه بود !؟

 

همه سكوت كردند .

 

امام على (ع) فرمود: شما قدرت توصيف روحى كه جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا  بيرون أمده را نداريد؛ چطور قادر به فهم و درك  ذات أقدس احديت و خداى خالق روح هستيد 

 

 بر گرفته از کتاب توحید نظری

نوشته حجت السلام شایان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

انسانها آفريده شده اند؛

که عشق بورزند و به آنها عشق ورزيده شود……!!

اشياء ساخته شده اند؛

که مورد استفاده قرار بگيرند…!!

دليل آشفتگي هاي دنيا اين است؛

که به اشياء عشق ورزيده مي شود و انسانها مورد استفاده قرار ميگيرند..!!

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




!!!داستان کفاشی که کفش امام زمان را پینه نمی زد!!! (داستان سید عبدالکریم کفاش)

 

سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»

 سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد.

 پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»

سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت : قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید “کفش مرا پینه می زنی” داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید !

 حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»

(کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی)

خوشا چشمی که رخسار تو بیند….

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


...


 

 

✴ نقل است از رياحى در بصره كه روزى حضرت عـــــلی(ع) وارد منزل شدند درحالیـــــكه گرسنه بودند و حضرت فاطـــــمه(س) نيز اظهار داشتند كه طعامى در منزل موجود نيست.

 

✴ پس حضرت عباى خود را نزد يهودى كه در همسايگى آنها منزل داشت، گرو گذاشته و مقدارى جو گرفتند.

 

چون امـــــیرالمومنین به راه افتادند، يهودى حضرت را صدا زد و گفت:

 

  قسم میدهم شما را صبر كنى تا از شما مساله‌اى بپرسم.

 

✴ سپس گفت:

 

  پسر عموى شما که گمان میكند حبيب خدا و اشرف انبياء است چرا از خداى تعالى سوال نمیكند كه شما را بضاعتى بدهد که از اين فقر و فاقه كه در آن هستید نجات يابيد؟

 

  چون كلام يهودى تمام شد، عـــــلى(ع) سر مبارك به زير انداخت و تامل فرمود.

 

✴ سپس سر بلند كرد و فرمود:

 

  اى برادر يهودى، به خدا قسم از براى خــــــــــداوند بنـــــدگانى است كه اگر از خدا تقاضـــــا كنند كه اين ديوار را براى آنـــــها طلا كند البته خواهد كرد.

 

  ناگاه ديوار به تلالو درآمد و میدرخشيد و طلاى خالص شد.

 

✴ در اين هنگام عـــــلى (ع) به ديوار اشاره كرد و فرمود:

 

  قصد نداشتم تو را به طلا تبدیل کنم، فقط خواستم مثلى زده باشم.

 

✴ چون مرد يهودى اين بزرگى و بزرگوارى را از مــــــــــولاى متقيان امیـــــرالمومنین علیه‌السلام مشاهده نمود نور اسلام در قلب او تابيد و مسلمان شد.

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تقدیم به عاشقان امام هشتم…..

 

بیمارها دارالشفا را می شناسند

اینجا تمام دردها را می شناسند

 

اینجا غریب و آشنا فرقی ندارد

اینجا غریب و آشنا را می شناسند

 

از هر دری در ماند هرکس آمد اینجا

درمانده ها باب الرضا را می شناسند

 

در این حرم حتی خدا نشناس ها هم …

گاهی می آیند و خدا را می شناسند

 

ما چند سالی هست که مشهد می آییم

دیگر تمام شهر ما را می شناسند

 

بس که همیشه بودم اینجا دست و پاگیر

دیگر من بی دست و پا را می شناسند

 

ساده بگویم گنبدت را دوست دارم

بی چیزها تنها طلا را می شناسند

 

چه احتیاج است احتیاجم را بگویم ؟

اهل کرم فقر گدا را می شناسند

 

پشت در این آشپزخانه نشستم

مردم همه بوی غذا را می شناسند

 

هرکس که رفته کربلا از این حرم رفت

با نام مشهد کربلا را می شناسند

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




????ماجرای “زعفر جنی” از زبان خودش؛

 

یاحسین..یاحسین

 

… ﺧﻮﺩ ﺯﻋﻔﺮ ‏(  ﺟﻨﯽ‏) ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ :

ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼ ﺷﺪﯾﻢ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﭼﻬﺎﺭ ﻓﺮﺳﺦ

ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﻓﺮﺳﺦ ﺭﺍ ﻟﺸﮑﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺻﻔﻮﻑ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﯾﻢ .

ﻣﻠﮏ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ٬

ﻣﻠﮏ ﻧﺼﺮ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ٬

ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ٬ ﻭ ﺩﺭ

ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﮑﺎﺋﯿﻞ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﻭ

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﻃﺮﻓﯽ ﻣﻠﮏ ﺍﺳﺮﺍﻓﯿﻞ ٬ ﻣﻠﮏ ﺭﯾﺎﺡ ٬

ﻣﻠﮏ ﺑﺤﺎﺭ ٬ ﻣﻠﮏ ﺟﺒﺎﻝ ٬ ﻣﻠﮏ ﺩﻭﺯﺥ ٬ ﻣﻠﮏ

ﻏﺬﺍﺏ ٬ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﻟﺸﮑﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ

ﻫﺴﺘﻨﺪ .

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﺭﻭﺍﺡ ﯾﮑﺼﺪﻭ ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﺗﺎ ﺧﺎﺗﻢ ﻫﻤﻪ ﺻﻒ ﮐﺸﯿﺪﻩ ٬

ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ .

 

ﺧﺎﺗﻢ ﺍﻧﺒﯿﺎﺀ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ‏( ﻋﻠﯿﻪ

ﺍﻟﺴﻼﻡ ‏) ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ‏

« ﻭﻟﺪﯼ ﺍﻟﻌﺠﻞ ﺍﻟﻌﺠﻞ ﺍﻧّﺎ

ﻣﺸﺘﺎﻗﻮﻥ ‏»

ﯾﻌﻨﯽ : ‏« پسرم ! ﻋﺠﻠﻪ ﮐﻦ ! ﻋﺠﻠﻪ ﮐﻦ ! ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﮐﻪ

ﻣﺸﺘﺎﻕ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯿﻢ . ‏»

 

ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﯾﮑﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﺧﻤﻬﺎ ﻭ

ﺟﺮﺍﺣﺎﺕ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ٬ ﭘﯿﺸﺎﻧﯿﺶ ﺷﮑﺴﺘﻪ ٬ ﺳﺮﺵ

ﻣﺠﺮﻭﺡ ٬ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺳﻮﺯﺍﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ

ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻧﻔﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ ﺧﻮﻥ ﺍﺯ

ﺣﻠﻘﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﺭﻩ ﻣﯽ ﺟﻮﺷﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﺻﻼ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ ﺑﻪ

ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻧﻤﯽﻧﻤﻮﺩ.

 

ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ

ﺑﺮﺳﻢ . ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ

ﮐﺎﺭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﺁﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡ

ﺣﺴﯿﻦ ‏( ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ‏) ﺳﺮ ﻏﺮﺑﺖ ﺍﺯ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻠﻨﺪ

ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﯼ

ﻓﺮﻣﻮﺩ: ‏« ﺍﯼ ﺯﻋﻔﺮ ! ﺑﯿﺎ ‏»

 

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻫﻤﻪ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﻧﮕﺎﻩ

ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺩﻧﺪ . ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ

ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ : ‏« ﻣﻦ

ﺑﺎ ﺳﯽ ﻭ ﺷﺶ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﺭﯼ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ

.‏»

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ‏« ﺍﯼ ﺯﻋﻔﺮ ! ﺯﺣﻤﺖ ﮐﺸﯿﺪﯼ !

ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺧﺪﻣﺖ ﺗﻮ

ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺯﺣﻤﺖ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ ٬

ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﺪ . ‏»

ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ : ‏« ﻗﺮﺑﺎﻧﺖ ﺷﻮﻡ ﭼﺮﺍ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﯽ

ﻓﺮﻣﺎﯾﯽ ؟ ‏»

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ‏« ﺷﻤﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺁﻧﻬﺎ

ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﻭﺕ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ . ‏»

ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ : ‏« ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ

ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﮔﺮ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﻮﯾﻢ ﺩﺭ

ﺭﺍﻩ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ‏»

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ‏« ﺯﻏﻔﺮ ! ﺍﺻﻼ ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ

ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻟﻘﺎﯼ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ . ﺷﻤﺎ ﺑﻪ

ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﺼﺮﺕ ﻭ ﯾﺎﺭﯼ ﻣﻦ ٬

ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ

ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ٬ ﻣﺮﻫﻢ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ . ‏»

ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﺝ 44 ﺹ 330

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




ارزش يک دختر را  

 

خدايی ميداند که …

او را در سنين کودکی برای عبادت برميگزيند…

 

پيامبری ميداند که فرمود:

“دختر باقيات الصالحات است.”

 

 امام صادق (ع) ميداند که فرمود:

“پسران، نعمت اند و دختران خوبى. خداوند، از نعمت ‏ها سؤال مى ‏کند و به ‏خوبی ها پاداش میدهد .”

 

ارزش دختر را خدايی ميداند که ….

هرکسی را لايق ديدن جسمش نکرد.

 

ارزش دختر را خدايی ميداند که ….

 به بهترين مخلوقش حضرت محمد ص دختري عطا کرد که هدايت يک جهان به عهده ی فرزندان اوست.

 

” انا اعطيناک الکوثر “

 

و اين هديه ی الهی، يک دختر بود…

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




بهشت و دوزخ ما در این جهان ،

در دستان خود ماست …

نیکی پاسخ نیکی است ،

و بدی سزای بدی …

نتیجه زندگی ما ،

حاصل اعمال ماست … !

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تقصير ماست غيبت طولاني شما

بغض گلو گرفته ی پنهاني شما

  بر شوره زار معصيتم گريه مي كني

جانم فداي ديده ي باراني شما

  پرونده ام براي شما دردسر شده

وضع بدم،دليل پريشاني شما

 اي واي من! كه قلب شما را شكسته ام

 آقا چه شد تبسم رحماني شما؟!

 اي يوسف مدينه مرا هم حلال كن

 « عفو و گذشت» سنت كنعاني شما

 آيا حقيقت است كه اصلا شبيه نيست؟!

رفتار ما به رسم مسلماني شما

 ايران ما اگر چه بسي شاه ديده است!

 چشم اميد بسته به سلطاني شما

 صدها هزار نوح و سليمان نشسته اند

 در انتظار منسب درباني شما

 عشاق شهر يكسره تعريف مي كنند

از لحن و صوت مكي قرآني شما

  نشنيده ياد روضه ي گودال كرده ام

 دل مي برد تلاوت روحاني شما

 اين اشك روضه حال مرا خوب كرده است

 رد خور نداشت، نسخه ي درماني شما

  يا فارس الحجاز» برايم دعا كنيد

 درمانده است این نوکر شما

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم

می فرماید:

چه خوب فرزندانی هستند دختران

 

هر کس یکی از آنها را داشته باشد، خداوند آن را برای وی پوششی از آتش دوزخ قرار می‌دهد و هر کس دو تا داشته باشد، خداوند به خاطر آنان، او را وارد بهشت می‌سازد؛ و هرکس سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه‌ای استحبابی از او بر می‌دارد.

 

هر خانه‌ای كه در آن دختر باشد، هر روز دوازده بركت و رحمت از آسمان ارزانی‌اش می‌شود؛ و زيارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی‌گردد، در حالی كه در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت يكسال نوشته می‌شود.

 

دخترداران شاکر باشید و قدرخودتان را بدانید

 

مستدرك الوسائل

ج15

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




:     ﺣﺐًٌ ﻋﻠﻲٍٍٍّ ﺣﺴﻨﻪ ﻻ‌ ﺗﻀﺮﻣﻌﻬﺎ ﺳﻴﺌﻪًٌ                     (ﺑﺤﺎﺭ ﺝ 9 ﺹ 401)

ﻣﺤﺒﺖ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺣﺴﻨﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻥ ﻫﻴﭻ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺻﺪﻣﻪ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﺎﻧﺪ.

ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﺤﺒﺖ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻛﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻛﺎﻣﻞ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺖ ﻭ ﻃﺎﻋﺖ ﻭ  ﻋﺒﻮﺩﻳﺖ ﻭ ﺍﺧﻼ‌ﻕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺻﺪﻕ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺭﺗﻜﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭﺍﻛﺴﻨﻲ ﻛﻪ ﻣﺼﻮﻧﻴﺖ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻧﻤﻲ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺷﺨﺺ ″ﻭﺍﻛﺴﻴﻨﻪ ﺷﺪﻩ″ ﺭﺍﻩ ﻳﺎﺑﺪ. ﻣﺤﺒﺖ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻛﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺗﻘﻮﺍ ﻭ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﺁﺩﻣﻲ ﺭﺍﺷﻴﻔﺘﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻓﻜﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺑﺪﺭ ﻣﻲ ﺑﺮﺩ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﻲ ﻛﻪ ﻣﺤﺒﺘﺶ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ . ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ، ﺗﻘﻮﺍﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ، ﺳﻮﺯﻭﮔﺪﺍﺯ ﻋﺎﺭﻓﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ، ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﻧﻴﻤﻪ ﺷﺒﻬﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﺯﻳﺴﺘﻲ ﻭ ﻛﺎﺭ ﻭ ﺗﻼ‌ﺵ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﺪ، ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻼ‌ﻑ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﺗﻘﻮﻱ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻣﻲ ﻛﺮﺩ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ.ﻳﻌﻨﻲ ﻫﺮ ﻣﺤﺒﻲ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﺤﺒﻮﺑﺶ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻻ‌ﺯﻣﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﺻﺎﺩﻕ ﺍﺳﺖ.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




بعضی از آدمها مثل

یک آپارتمان هستند… مبله..شیک..راحت..

 

اما دو روز که توش زندگی میکنی..

دلت تا سرحد مرگ میگیره !

 

بعضی آدمها مثل یه قلعه هستند !!!

 

خودت را می کشی تا بری داخلش !

 

بعد می بینی اون تو هیچی نیست..جز چند تا سنگ کهنه و رنگ و رو رفته !

 

اما !!!

 

بعضی ها مثل باغند ..!

 

میری تو،

قدم میزنی،

نگاه میکنی !!!

عطرش رو بو می کشی،

رنگ ها رو تماشا میکنی…

 

میری و میری…

آخری

در کار نیست…

 

به دیوار که

رسیدی بن بست نیست !

میتونی دور باغ بگردی !!!

 

چه آرامشی داره

همنفس بودن با کسی

که عمق سینه اش …

 

سرشار از عطر گلهای سرخ و بهار نارنج است…

 

زندگیتون پر از آدم هایی که مثل باغ هستند..

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

گاهي بايد فرو ريخته شوي براي ” بناي جديد”

.

.

.

.

بعضي ها آنقدر فقير هستند که تنها چيزي که دارند پول است

.

.

هميشه خودت باش… ديگران به اندازه کافي هستند…

.

.

.

.

روي بالشي که از مرگ پرنده ها پر است نمي توان خواب پرواز ديد…

.

.

.

.

انسانهاي خوب همانند گلهاي قاليند، نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ي چيده شدن، دائمي اند!

.

.

.

.

بعضي آدما نقش صفر رو بازي ميکنن تو زندگي، اگه ضرب بشن تو زندگيت همه چيزت رو از بين ميبرن!

.

.

.

.

ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪ ﻣﺎﺳﺖ…

ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﭘﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ…

.

.

.

.

طلا باش تا اگه روزگار آبت کرد…روز به روز طرح هاي زيباتري از تو ساخته شود…

سنگ نباش…تا اگر زمانه خردت کرد، تيپا خورده هر بي سر و پايي بشوي!

.

.

.

.

اي کاش ياد بگيريم واسه خالي کردن خودمون….کسي رو لبريز نکنيم…

.

.

.

.

داشتن مغز دليل بر انسان بودن نيست، پسته و بادام هم مغز دارند…

براي انسان بودن بايد شعور داشت…. خلاصه

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎﻡ، ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ؟ !

ﺧﺪﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻧﺶ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ …

ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﺎﺭﻭ ﺯﺩﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﮐﺮﺩ !..

ﺭﻓﺖ ﻭ ﭼﻨﺪ ﻧﺎﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩ ﺭﻭ ﭘﺨﺖ.

ﺳﭙﺲ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﺎﻧﺪ…

ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ …

ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺩﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﺑﻮﺩ، ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻏﺬﺍ ﺑﺪﻫﺪ

ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺳﺮ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺴﺖ

ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ

ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﭘﻨﺎﻫﺶ ﺩﻫﺪ

ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﻏﺮﻏﺮﮐﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ

ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ

ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﯿﺰ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ. ﺯﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮐﻤﯽ ﭘﻮﻝ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺵ ﻏﺬﺍ

ﺑﺨﺮﺩ

ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻓﻘﯿﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﮐﺮﺩ

ﺷﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺎﻣﺪ !…

ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﯾﺄﺱ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ

ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍﯾﺎ، ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻗﻮﻝ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻧﻢ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺁﻣﺪ؟ !

ﺧﺪﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :

ﺑﻠﻪ، ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﻢ ﺑﺴﺘﯽ !…

ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ، ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﻨﺪ . . . ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ

“: ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﻭﻣﻦ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﯾﺪ ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻢ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ

ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ ! ! ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ ! ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ ! ﮐﻪ: ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﻌﻤﺖ ! ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ ! ﻭ

ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ ! ﯾﺎ ﺭﺏ؛ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻣﺎ ﮐﻦ ! ﻭﺁﻧﭽﻪ ﺷﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺟﺪﺍ

ﮐﻦ.

ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﻧﺮﺳﯿﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﻭﺭﻧﺪ !

ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺳﺒﺰ ﺻﺒﺮﻡ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﺴﺖ ؛ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ؛ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻫﺴﺖ

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




بالاخره تو هم یکی مثل آنها میشوی…

 

چادری هستی

 

کمی میگذرد

 

احساس میکنی کمی باید به خودت برسی

 

کلیپس های گنده میزنی ، روسری های جیغ می پوشی

 

کمی پیش میروی

 

چادرت را شل تر میگیری

 

بعد از آن

 

دیگر چادری نداری

 

از مانتو های گشاد شروع میکنی و به مانتوهای تنگ میرسی

 

کمی باخودت فکر میکنی

 

حالا که به این جا رسیدم،بگذار کمی موهایم را بیرون بذارم فقط کمی

 

و بالاخره تو هم یکی مثل آنها میشوی…

 

“به سلامتی اون چادریایی که وقتی تو جمع بی حجاب ها هستن چادر رو شل تر نمگیرن

 

بلکه سفت تر میگیرن”

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 صاحب شیعه بیا غیبت بس است

 شیعه در دنیا غریب و بی کس است

  می‌رود دنیا به سوی التهاب

 شیعه کشتن گوییا دارد ثواب

 

  سینه ها آماج تیغ و تیر شد

 کی می آیی مهربانم دیر شد

 

  زخم های شیعه گشته بی‌شمار

 عاشق تو می رود بالای دار

 

  دشمنانت دست در دست هَمَند

 وارثان شمر و سعد و ملجم اند

 

 مهربان خیمه نشینی تا به کِی؟

 در بیابان بی قرینی تا به کِی؟

 

  ای که دستت می رسد کاری بکن

 شیعه‌ی مظلوم را یاری بکن

 

  زودتر آقا بیا اُمّید نیست

 کاممان تلخ است ولی نومید نیست                               

‌    اللهم عجل لولیک الفرج

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




يكى ديگر از اركان زندگی بهتر همراهی کردنِ خواست خدا و مقدرات الهی است. منتها مراقب باشید که یک‌وقت در اثر این بحثِ ما-دربارۀ نقش مقدرات الهی در زندگی انسان- کسی جبری‌ مسلک نشود و نگوید: «پس ما بی‌اختیار هستیم و همۀ کارها در دست خداست!». اینکه «کجاها اختیار در دست خودمان است؟ چه‌مقدار از کارها در دست خودمان است و چقدرش در دست خداست؟» بحث حساسی است که در روایات بر حساسیت آن تأکید شده است.

بحث دربارۀ «لحظه‌های آزادی» انسان یک بحث بسیار پیچیده است. در اینجا فقط همین‌مقدار می‌توانیم بگوییم که زندگی، تعاملی است بین ارادۀ ما و ارادۀ پروردگار عالم و در نهایت هیچ چیزی از ارادۀ مطلق پروردگار عالم خارج نیست.

حتی توجه به همین موضوع که «خدا هست و بر ما قدرت دارد» خیلی از مسائل را حل می‌کند و باعث می‌شود زندگی ما بهتر شود. توجه به اینکه لااقل بخشی از زندگی ما تحت مقدرات الهی است، زندگی را بهتر می‌کند. حالا تصور کنید که اگر این مقدرات الهی با زندگی ما همراهی کند، چقدر زندگی ما بهتر می‌شود.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




پیامبر(ص) فرمودند:

با زنان به خاطر زیبائی آنها ازدواج نکنید ای بسا که زیبایی آنها موجب تباهی و هلاکتشان شود و برای مال و ثروت با آنان ازدواج نکنید چه بسا که مال و ثروتشان آنان را به طغیان و سرکشی وا دارد بلکه براساس دین داری با آنها ازدواج کنید.

سنن ابن ماجه.ص۱۸۵۹

کنزالعمال.ج۱۶.ص۲۹۲

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




کسی که خدا او را دوست داشته باشد زیاد به او فرصت ثواب می‌دهد و فرصت گناه زیاد به او نمی‌دهد، مگر اینکه مطمئن باشد خطا نخواهد کرد؛ خدا چه کسی را دوست دارد؟

کسی که از فرصت گناه سوء استفاده نمی‌کند، خدا چه کسی را بیشتر دوست دارد؟

کسی را که از کمترین فرصت ثواب بیشترین استفاده را می‌کند

 

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




اگر آدم عاشق خدا باشد دائماً به ذکر او خواهد بود،

ولی این عاشقی به سادگی به دست نمی آید!

تا رسیدن به این عاشقی باید خود را در فضای ذکر خدا با اصرار و مداومت نگه داریم و از غفلت و فرار ذهن جلوگیری کنیم، و پس از هر غفلتی دوباره به یاد او بازگردیم؛ در این راه نباید خسته شویم!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




در مورد خمس دادن به شکل کنونی. خارج از روایات پیامبر و آیه ی قران.روایت واضح از ائمه اطهار وجود دارد؟

 

 

 پاسخ:

شیخ حر عاملی در باب 8 از ابواب کتاب الخمس وسایل الشیعه بابی دارد تحت این عنوان:

 

“باب وجوب خمس در آنچه از موونه سال زیاد می آید از تجارات وصناعات زراعات وسایر مشاغل “

 

 وسایل الشیعه،ج9 ص499

 

 ودراین باب روایات متعددی را از اهل بیت درهمان معنا می اورد.

 

عثمان بن سماعه از امام کاظم درمورد خمس سوال کرد امام پاسخ داد:

“فی کل ما افاد الناس من قلیل او کثیر”

 

“خمس درتمام آنچه مردم بدست می آورند است کم باشد یا زیاد”

 

 همان مدرک،ص503

 

در روایت دیگری آمده است که اصحاب امام جواد از ایشان سوال کردند آیا خمس درهمه آنچه انسان فایده میبرد کم وزیاد است؟

امام پاسخ داد:بله .باقیمانده از موونه سال خمس دارد

 

 

 همان مدرک،ص499

 

 البته دراین باب روایات فراوان است.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




مهدی جان….

 

هرچه کردم بنویسم ز تو مدح وسخنی

 

یا بگویم زمقام تو که ابن الحسنی

 

این قلم یار نبود و فقط این جمله نوشت :

 

پسر حیدر کرار، تو ارباب  منی

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت


...


حضرت عيسى (ع) از كنار قبرى مى گذشت از خداى متعال خواست كه صاحب قبر را زنده كند تا از او چيزى بپرسد.

همينكه زنده شد از او سؤ ال كرد حالت در عالم برزخ چگونه است ؟

عرض كرد من باربرى بودم ،

روزى مقدارى هيزم براى كسى بردوش داشتم و مى بردم ،

خلالى از آن جدا كردم كه دندان خودم را با آن خلال نمايم از آن زمان كه مُردم تا بحال گرفتار كيفر همان عملم

 

كبريت احمر: ص 272

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دختر سرزمین من…

 

تو ناموس این مذهبی،

 

عزیزی برای این دین و آیین،

 

کسی اسارت تو را دوست ندارد،

 

مراقب خودت باش!

 

مراقب خودت و همه ارزشهایت…

 

مواظب باش اسیر هوس ها، اسیر یزید صفتان عصرت نشوی،

 

مراقب باش شیطان ها به بندت نکشند،

 

که آنوقت اسارتت مصیبتی میشود برای دل امام زمان(عج)

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حسین مـــن …

 

هرکس که زیر بیرق تو پا گرفته است

 

جا در کنار حضرت زهرا گرفته است …

 

اصلا غم شلوغی جنت نمیخوریم

 

زهرا برای سینه زنان جا گرفته است …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




طفل ﺑﻮﺩﻡ ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ، ﺳﯿﻨﻪ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺩﻭﺭ ﻣﻦ

    ﺩﺳﺖ ﯾﮏ ﺁﻗﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺩﻟﮕﯿﺮﺕ ﺷﺪﻡ…

 

ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻧﻢ اشک ﺭﻓﺖ

      ﻃﻌﻢ ﺷﻮﺭﺵ ﺭﺍ ﭼﺸﯿﺪﻡ ﺗﺎ ﻧﻤﮏ ﮔﯿﺮﺕ ﺷﺪﻡ…

 

ﺍﯾﻦ ﻧﻤﮏ ﻃﻮﺭﯼ ﺍﺟﯿﻨﻢ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺖ ﺣﺴﯿﻦ

      ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﯿﺌﺖ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﯿﺮﺕ ﺷﺪﻡ…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




می گفت :هیچ زندانی بدتر از مشهور شدن نیست. بترسید از مشهور

 

شدن . چرا که امام خمینی <ره> در کتاب جهاد اکبر  می گویند: کسی که

 

مشهور شد ” دیگر نمی تواند خود سازی کند. چه زندانی بدتر از این که

 

انسان نمی تواند در آن خود سازی بکند. زندانی بدتر از این سراغ دارید؟ آیا

 

زندانی آهنین تر و بدتر از این هست که انسان دیگر نتواند خودش را بسازد؟

 

 کسی که مشهور شد ” دیگر تا آنجای که رسیده ” تا همانجا رسیده” دیگر

 

 برای بالاترش گیر می کند.  از خدا بخواهیم و گریه و زاری کنیم  و این

 

 خاصیتی که در دلمان است< میل به شهرت> را  از ما بکند.  

 

                         شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی..

 

 

 

                            یازهرا التماس دعای شهادت

 

 

 

       آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید ؟

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




خیلی ها گفتند . . .

خیلـی هــا گفتند: شهدا شرمنده ایـم …

خیلـی هــا شنیدند: شهدا شرمنده ایــم؛

خیلـی هــا نوشتند: شهدا شرمنده ایــم؛

همه و همه شرمنده ایـــــــــم …

امــا نمیدانــم چند نفر سعــــی دارند؛

ٔ

از شرمندگــی شهدا خارج شوند …!

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




چه می فهمیم شهادت چیست مردم

 

                                شهید وهم نشینش کیست مردم

 

تمام جستجومان حاصلش بود

 

                                   شهادت اتفاقی نیست مردم

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




مادرم در حرمت بین دعا گفت حسین

پدرم وقت زیارت به خدا گفت حسین

 

یک نفر در پس دیوار بقیع گفت حسین

دیگری درحرم کرب و بلا گفت حسین

 

تربتت گرد شفا و تو طبیب جانها

شاه هستی و ببین بازگدا گفت حسین

 

نوکری که به دلش داغ زیارت ماند و

نا امید ازهمه و ازهمه جاگفت حسین

 

نوکری که به غم عشق تو بیمار شد و 

بین آن روضه به امیدشفا گفت حسین

 

و همان کس که دگربار سفر را بسته

با تعجب پدرش گفت کجا؟ گفت حسین

 

صحن سقا،حرم عشق، دم شش گوشه

 زیر آن قبه و درشور و نوا گفت حسین

 

و همان کس که کنارحرمت جان داد

همان تک نفس خاتمه را گفت حسین

 

و شب اول قبرش که رسید اربابش

نوکرایستاد و به اوگفت شما؟

گفت حسین…

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




شهدا رفتند ما جامانده ایم

 

مااسیر “دال” دنیا مانده ایم

 

شهدا حیند والله یرزقون

 

در سرای ناب جنت خالدون

 

اونظرها میکند وجه اله

 

ما ز روبردیم ارواح گناه!

 

حرفها گفتیم اما بی عمل

 

ما همه زنبور اما بی عسل!

 

عشق هم بازی شدست,کو عاشقان؟

 

ره پر از خالی شدست,کو رهروان؟

 

حاج حسین آقای خرازی چه شد؟

 

آن علمدار و نماد عشق بازی ها چه شد؟

 

همت و صیاد و کاوه,باقری؟

 

حاج زین الدین,برونسی,کاظمی؟

 

تندگویان,باکری ها,میثمی؟

 

مصطفی چمران ودوران,کشوری؟

 

عاشقان رفتند ما جا مانده ایم

 

مافقط از روی قرآن خوانده ایم

 

عشق والله عین و شین وقاف نیست

 

عشق عکس رهبری در قاب نیست

 

در کلامند عاشق سید علی

 

عاشق پستند و میز و صندلی

 

عشق یعنی رهروان حیدری

 

عشق یعنی مادری پشت دری

 

عشق یعنی راه قرآن,کربلا

 

عشق یعنی شهدا,بی ادعا

 

عشق یعنی حاج حسین در کربلا

 

پیرو مولا حسین در نینوا

 

سر بدادند در ره صاحب زمان

 

سرفرازند در بر هفت آسمان

 

ورد لبهاشان فقط لبخند بود

 

نام زهرا زینت سربند بود

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




به گمانم که میان همه ی زائرها

 

فقط امضای برات دل من جا مانده

 

نام من را بنویسیدکف صحن حسین

 

بنویسید که یک بی سر و پا جامانده…

 

اللهم ارزقنا زیارت الحسین…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر

تنها، چه میکنی؟تو کجایی؟کجای شهر؟

.

وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند

دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر

.

تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد

گم می شود صدای تو در خنده های شهر .

تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل

ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر

.

دلخوش نکن به “ندبه"ی جمعه، خودت بیا

با این همه گناه نگیرد دعای شهر!

.

اینجا کسی برای تو کاری نمی کند

فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر

.

گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند

شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر

.

هر روز دیده می شوی اما کسی تو را

نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر

.

آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر….

 

 

“"اللهم_عجل_لوليك_الفرج"”

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




شهيد حسين خرازي

1- دانشگاه شیراز قبول شده بود. همان موقع دوتا پسرهایم توی اصفهان و تهران درس می

خواندند. حقوقم دیگر کفاف نمی داد. گفتم « حسین، بابا ! اون دو تا سربازی شونو رفتن. بیا تو هم

سربازیتو برو. بعد بیا دوباره امتحان بده. شاید اصفهان قبول شدی. این طوری خرجمون هم کمتر

می شه.»

 

2- رفته بودم قوچان بهش سر بزنم. گفتم یک وقت پولی، چیزی لازم داشته باشد. دم در پادگان یک

سرباز بهم گفت « حسین تو مسجده » رفتم مسجد. دیدم سرباز ها را دور خودش جمع کرده،

قرآن می خوانند نشستم تا تمام شود. یک سرهنگی آمد تو، داد و فریاد که « این چه وضعشه ؟

جلسه راه انداخته ین ؟ »حسین بلند شد؛ قرص و محکم.گفت « نه آقا ! جلسه نیس. داریم قرآن

می خونیم.» حظ کردم. سرهنگ یک سیلی محکم گذاشت توی گوشش. گفت « فردا خودتو

معرفی کن ستاد. » همان شد. فرستادندش ظفار، عمان. تا شش ماه ازش خبر نداشتیم. بعدا

فهمیدیم.

 

3- از همان اول عادتمان نداد که نامه بنویسد یا تلفن کند یا چه. می گفت « از من نخواین. اگه

سالم باشم، می آم سر می زنم. اگر نه، بدونین سرم شلوغه، نمی تونم بیام.»

 

4- رفته بود کردستان. یازده ماه طول کشید. نه خبری، نه هیچی. هی خبر می آوردند تو

کردستان، چند تا پاسدار را سر بریده اند. رادیو می گفت یازده نفررا زنده دفن کرده اند. مادرش می

گفت« نکنه یکیشون حسین باشه ؟ » دیگر داشت مریض می شد که حسین خودش آمد. با سرو

وضع به هم ریخته و یک ساک پر از لباس های خونی.

 

5- دیگر دارد ظهر می شود. باید برگردیم سنندج. اگر نیروی کمکی دیر برسد ودرگیری به شب

بگشد، کار سخت می شود؛ خیلی سخت. کوموله ها منطقه را بهتر از ما می شناسند. فقط

بیست نفریم. ده نفر این طرف جاده، ده نفر آن طرف. خون خونم را می خورد.- دیگه نمی خواد

بیاین. واسه چی می آیین دیگه ؟ الان مارو می بینن، سر همه مون رو می برن می ذارن روی…

صدای تیر اندازی می آید از پشت صخره سرک میکشم. حسین و بچه هایش درگیر شدهاند. می

گوید « چه قدر بد اخلاق شده ای ؟ دیدی که. زدیم بی چاره شون کردیم. » داد می زنم « واسه

چی درگیر شدی حسین ؟ با ده نفر ؟ قرار مون چی بود ؟ » می خندد. می گوید «مگه نمی دونی

؟ کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله »

 

6- نگاهش می کردم. یک ترکه دستش بود، روی خاک نقشه ی منطقه را توجیه می کرد. بهم

برخورده بود فرمان ده گردان نشسته، یکی دیگر دارد توجیه میکند. فکر می کردم فرمانده گروهان

است یا دسته. ندیده بودمش تا آن موقع بلند شدیم. می خواست برود، دستش را گرفتم. گفتم «

شما فرمانده گروهانی ؟ » خندید. گفت « نه یه کم بالاتر» دستم را فشار داد و رفت.حاج حسن

گفت « تو این ونمی شناسی ؟ » گفتم « نه. کیه ؟ » گفت « یه ساله جبهه ای، هنوز فرمانده

تیپت رو نیمشناسی؟»

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




مبتلا گفت علی

   گرم دعا گفت علی

      توبه كرد آدم و هی رو به خدا گفت علی

 

آب و گل گفت علی

   بحر خجل گفت علی

      نوح رد شد ز خطر بس كه به دل گفت علی

 

الَمی گفت علی

   غرق غمی گفت علی

      يونس اندر شكم حوت همی گفت علی

 

بحر و بر گفت علی

   رمل و حجر گفت علی

      كوه با ناقه صالح چقدر گفت علی

 

هر كسی گفت علی

   خوش نفسی گفت علی

      صبرِايوب كم آورد و بسی گفت علی

 

مصطفی گفت علی

    غار حرا گفت علی

       شب معراج، محمد به خدا گفت علی

 

ايليا گفت علی

   كهف وَری گفت علی

       من همانم كه خداوند مرا گفت علی

 

مجتبي گفت علی

   سبزْ قبا گفت  علی

         بين صفين امير الكرما گفت علی

 

 

كربلا گفت علی

   خون خدا گفت علی

       چيست نام پسران تو شها ؟ گفت علی

 

اكبرش گفت علی

    گل پسرش گفت علی

        رو و مو، ابرو و چشم و سرش گفت علی

 

هر نفس گفت علی

     مست ز بس گفت علی

         قاسم ابن الحسن از پشت فرس گفت علی

 

آتشين گفت علی

    زينب دين گفت علی

        بر بلندای فلك صبر يقين گفت علی

 

شاپرك گفت علی

     باغ فدك گفت علی

         صدو ده بار نمكدان به نمك گفت علی…

 

موضوعات: اهل بیت(ع), ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




پلوخور

 

شهید زين الدین علاقۀ عجیبی به بسیجیان داشت و شوخی هایش با آنان از همین عشق نقرط نشأت می گرفت.

 

او به بچه هایی که خوب به خودشان می رسیدند و حسابی غذا می خوردند، می گفت: «پلو خور!»

 

یک روز در ستاد لشگر، موقع صرف غذا بچه ها همه نشسته بودند. یکی از همین پلوخورها هم بود. آقا مهدی با بچه ها هماهنگ کرد تا با شوخی جالبی مجلس را رونقی ببخشد. غذا که رسید، همه منتظر ماندند تا جناب پلوخور شورع کند. همین که دست برد و لقمه را آورد بالا، با اشارۀ آقا مهدی همه بچه ها یکهو با صدای بلند گفتند: «یا… علی!»

 

بندۀ خدا که کاملاً غافلگير و دستپاچه شده بود، بی اختیار لقمه از دستش افتاد پایین. خودش هم از تعجّب خنده اش گرفت!

 

*هندوانه و فلفل

 

آقا مهدی هر وقت می افتاد تو خط شوخی دیگر هیچ کس جلودارش نبود.

 

یک وقت هندوانه ای را قاچ کرد، لای آن فلفل پاشید، بعد به یکی از بچه ها تعارف کرد. او هم برداشت، شروع کرد به خوردن.

 

وقتی حسابی دهانش سوخت، آقا مهدی هم صدای خنده اش بلند شد. بعد رو کرد بهش گفت: «داداش! شیرین بود؟!»

 

*شهادت شهيد زين‌الدين تعبير خواب يكي از همرزمان ما بود

 

۴۸ ساعت قبل از شهادت مهدي زين‌الدين با ماشيني كه به دستور وي از لجستيك لشكر به بنده واگذار شده بود با شهيد زين الدين به مقر لشكر در سردشت آمديم و شب خاطره‌انگيزي را با هم سپري كرديم؛ فرداي آن شب شهيد زين‌الدين از بنده كليد ماشين را خواست؛ بنده به شهيد زين‌الدين گفتم «اين ماشين هم مثل موتور شهيد همت در جزيره مجنون نشود».

 

وي به ماجراي موتور شهيد همت اشاره كرد و گفت: در جزيره مجنون يك موتور داشتم و آن‌ را در اختيار هيچ كسي قرار نمي‌دادم؛ هر كسي كه پيش شهيد زين‌الدين مي‌رفت تا وي وساطت كند كه موتور را به او دهم، نتيجه‌اي نداشت؛ شرايط به همين منوال سپري ‌شد تا اينكه در عمليات خيبر در جزيره مجنون متوجه شدم كه موتور نيست ، به سرعت پيش شهيد زين‌الدين رفتم و جريان را با او در ميان گذاشتم شهيد زين‌الدين به من گفت « نگران نباش، حاج همت به موتور احتياج داشت، به همين دليل از من خواست كه آن موتور را به او دهم و من هم نتوانستم حرفش را رد كنم و موتور را به او دادم» ولي بعد از چند ساعت متوجه شديم كه حاج همت بر اثر اصابت خمپاره‌ روي موتور به شهادت رسيده است.

 

 با درخواست شهيد زين‌الدين كليد ماشين را به وي دادم و خودم به مهاباد آمدم، نصف شب يكي از بچه‌هاي شاهرود خوابي ديده بود كه رژيم بعث لشكر را بمباران كرده است و همه بچه‌ها ايستاده‌اند و قلب‌هايشان آتش گرفته است.

 

 صبح آن روز به سراغ يكي از بچه‌هايي كه تعبير خواب مي‌دانست، رفتيم و او گفت «قرار است بلايي به سر لشكر بيايد، برويد صدقه جمع كنيد و دعاي رفع بلا را بخوانيد»؛ كمتر از چند ساعت متوجه شديم كه شهيد زين الدين و برادرش مجيد در همان ماشيني كه ۲ روز قبل از بنده تقاضا كرده بودند به شهادت رسيدند و خبر شهادت مهدي زين‌الدين تمام قلب‌ها را آتش زد و خواب آن رزمنده تعبير شد.

 

*با نگاهی از نزدیک

 

خاطره ای از احمد حاجی زاده

 

شهید زین الدین در ساختن افراد و شکوفا کردن استعدادهای نهفته در وجودشان توان عجیبی داشت. درست مثل یک معلم اخلاق و عرفان عمل می کرد.

 

در یکی از سخنرانیهایش در مقر انرژی اتمی اهواز می گفت: «بچه ها! من نیمه شبها می آیم از نزدیک نگاه می کنم، می بینم نماز شب خوانها بسیار اندکند!»

 

آنگاه تاسف می خورد که چرا سرباز امام زمان (ع) نسبت به نماز شب باید این قدر بی تفاوت باشد.

 

بینش عمیقی نسبت به تک تک نیروها داشت. با یکی دو برخورد می فهمید فلان نیرو به درد چه واحدی می خورد. گاه نیروی خاصی را می گزید، همه جا با خود همراهش می کرد، آن وقت بعد از چهارده، پانزده روز می دیدی حکمی برایش زده است به عنوان مسوول فلان واحد. یعنی در این مدت رویش کار می کرد، او را مورد ارزیابی قرار می داد و کاملا به نقاط قوت و ضعفش آگاه می شد.

 

پس از شهادت آقا مهدی، تا آخر جنگ، تعبیر دوستان در لشگر این بود که ما هر چه خوردیم از جنگ خوردیم. یعنی هر چه نیروی با کیفیت و کارآمد در طول جنگ داشتیم، حاصل زحمتهای شهید زین الدین بود.

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




آن گریه شگفت

 

پیش از عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!»

 

گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.»

 

رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.»

 

بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.آقا مهدی همین طوری روی سجاد نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است!

 

شاید کسانی که درک نمی کردند، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند!

 

خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن اشکها و گریه ها و «الهی العفو» گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند.

 

شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. شبنم اشکها بر نورانیت چهره اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشیت کنارمان. در دلم گفتم: «خدایا! این چه ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر خانه و مسجد و مهمانخانه نمی شناسد!»

 

غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب سوپ ساده جلویش گذاشتند. خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن….

 

از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.»

 

بهترین فرصت استراحتش توی ماشین و در ماموریتهای طولانی بود!

 

*حرف حساب!

 

در ستاد لشگر بودیم. شهید زین الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی خودمانی با او صحبت می کرد. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست.

 

آن برادرم دائم تندی می کرد و جوش می زد. آقا مهدی با نرمی و ملاطفت آرامش می کرد. یکهو دیدم این برادر ترک ما یک چاقوی ضامن دارد از جیبش درآورد، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت گفت: «حرف حساب یعنی این!» و چاقو را نشان داد.

 

خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم آقا مهدی می خندد. بامهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد.

 

ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند.

 

بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد فرمانده یکی از گردانهای لشگر!

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




ﺧﺪﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﺨﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ

ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺗﻘﻠﺐ ﻫﻢ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺮﺳﺎﻧﺪ، ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ

 

ﻣﻦ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ

ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﯾﮏ پرﻭﺍﻧه

ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﯾﮏ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ

ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﻣﺎﺩﺭ

ﺑﻪ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻌﯽ ﯾﮏ پﺪﺭ

 

ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺍﺳﺖ …

ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ قلبم…..

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 شد، شد ، نشد، نشد

 

  کلید حل مشکلات، در تلقین کردن است.

  بارها در طول شبانه روز بخود القا کنید: شد،شد.نشد،نشد.

  انسان باید باور کند، که کارگزار حقیقی خداوند است و او باید بخواهد.

  انسان، مستقلاً و به تنهایی کاره ای نیست.

  اگرحاجتش را خدا بدهد، الحمدلله، خیر او در این بوده است و اگر حاجتش را ندهد بازهم شکرًالله. این هم خیر اوست.

 

✔ مومنی زرنگ است، که از این کلید استفاده کند، زیرا این باور (شد، شد  نشد،نشد) انسان را متعادل نگه میدارد.

 

✔ انسان باید، سهم خود را (وظیفه و تکلیفش) در امورات بپردازد، مابقی بسته به نظر معصومین و پاکان است و دیگر از دست او خارج است.

 

  باورِ قانونِ “شد،شد ، نشد،نشد” واقعاً کار ساز است.

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

استغفار چهار تا فایده دارد، اگر کسی زیاد استغفار کند.

 «من اکثر الاستغفار جعل الله له من کل همّ و غمّ فرجا و من کلّ ضیق مخرجا». یکی اینکه غم و غصّه اش می رود، صاحبخانه جوابت کرده خانه گیرت نمی آید، استغفار زیاد بکن.

 «استغفرو ربّکم، یمددکم بأموالٍ و بنینٍ.»(۱) با اموال و اولاد شما را کمک می کند.

 «و من کل خوفٍ أمناً.» ترس داری استغفار کن. اول انقلاب من درس می آمدم با استغفار. پس هر وقت ترسی بود. استغفار می کردم.

 «ویرزقه الله من حیث لا یحتسب.» استغفارکنی یک هم سفری خوب می آید کنار دستت در قطار یا ماشین یا زن خوب گیرتان می آید. یا پدر زن خوب گیرت می آید. استاد خوب گیرت می آید. هم‌مباحثه ای خوب گیرت می آید. هم حجره‌ای خوب گیرت می آید

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




روزگاری پادشاه ثروتمند بود که چهار همسر داشت.

 

اوهمسر چهارم خود را بسیار دوست میداشت و او را با گرانبهاترین جامه ها می آراست و با لذیذترین غذاها از او پذیرائی میکرداین همسر ازهر چیزی بهترین را داشت.

 

پادشاه همچنین همسر سوم خود را بسیار دوست میداشت

و او را کنار خود قرار میداد اما همیشه از این بیم داشت که مبادا این همسر او را به خاطر دیگری ترک نمائد.

 

پادشاه به زن دوم هم علاقه داشت او محرم اسرار شاه بود

 و همیشه با پادشاه مهربان و صبور و شکیبا بود هر گاه پادشاه با مشکلی روبرو میشد به او متوسل میشد تا آنرا مرتفع نمائد .

 

همسر اول پادشاه شریک بسیار وفاداری بود و در حفظ و نگهداری تاج و تخت شاه بسیار مشارکت میکرد.اما پادشاه این همسر را دوست نمی داشت وبرعکس این همسر شاه را عمیقا؛ دوست داشت ولی شاه به سختی به او توجه میکرد.

 

روزی از این روزها شاه بیمار شد و دانست که فاصله زیادی

با مرگ ندارد.

 

سراغ از همسر چهارم خود که خیلی مورد توجه او بود رفت گفت من تو را بسیار دوست داشتم بهترین جامه ها را بر تن تو پوشانده ام و بیشترین مراقبتها را از تو بعمل آورده ام اکنون که من دارم میمیرم آیا تو مرا همراهی خواهی کرد ؟

 

گفت:بهیچ وجه !! و بدون کلامی از آنجا دور شد این جواب همانند شمشیر تیزی بود که بر قلب پادشاه وارد شد.

 

پادشاه غمگین و ناراحت از همسر سوم خود پرسید من در تمام عمرم تو را دوست داشته ام هم اکنون رو به احتضارم آیا تو مرا همراهی خواهی کرد و با من خواهی آمد ؟

 

گفت نه هرگز !! زندگی بسیار زیباست اگر تو بمیری من مجددا ازدواج خواهم کرد و از زندگی لذت میبرم !

 

پادشاه نا امید سراغ همسر دوم خود رفت و از او پرسید من همیشه درمشکلاتم از توکمک جسته ام و تو مرا یاری کردی من در حال مردنم آیا تو با من خواهی بود ؟

 

گفت نه متاءسفم من در این مورد نمیتوانم کمکی انجام

دهم من در بهترین حالت فقط میتوانم تو را داخل قبرت بگذارم ! این پاسخ مانند صدای غرش رعد و برقی بود که پادشاه را دگرگون کرد !

 

در این هنگام صدائی او را بطرف خود خواند و گفت من با

تو خواهم بود تو را همراهی خواهم کرد !

هر کجا که تو قصد رفتن نمائی

 

شاه نگاهی انداخت همسر اول خود را دید ! او از سوء تغذیه لاغر و رنجور شده بود شاه با صدائی بسیار اندوهناک و شرمساری گفت :

 

من در زمانی که فرصت داشتم باید بیشتر از تو مراقبت بعمل می‌آوردم من در حق تو قصور کردم …

 

در حقیقت همه ما دارای چهار همسر یعنی همفکر در زندگی خود هستیم.

 

  همسر چهارم :همان جسم ماست مهم نیست که چه میزان سعی و تلاش برای فربه شدن و آراستگی آن کردیم وقتی ما بمیریم او ما را ترک خواهد کرد .

 

همسر سوم : دارائیها موقعیت و سرمایه ماست زمانی که ما بمیریم آنها نصیب دیگران میشوند .

 

همسر دوم :خانواده و دوستانمان هستند مهم نیست که چقدر با ما بوده اند حداکثر جائی که میتوانند باما بمانند همراهی تا مزار ماست .

 

همسر اول : روح ماست که اغلب در هیاهوی دست یافتن به ثروت و قدرت و لذایذ فراموش میشود . در حالیکه روح ما تنها چیزی است که هر جا برویم ما را همراهی میکند .

 

پس از آن مراقبت کن او را تقویت کن و به او رسیدگی کن

 که این بزرگترین هدیه هستی برای توست.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




دمنوش نعناع

 

نعناع، گیاهی است از رده دولپه‌ای‌های پیوسته گلبرگ که سردسته تیره نعناعیان و از سبزی‌های خوراکی است. این گیاه تمام اسانس‌ها و خواص پونه را دارد؛ ولی برگ‌هایش کرک کم‌تری دارند و بریدگی‌های کنار برگ‌های آن بیش‌تر از پونه و اسانس آن نیز ملایم‌تر است. نعناع گیاهی است علفی و پایا. ساقه‌های آن دونوع خزنده و زیر زمینی می‌باشند. از میان ریشه‌ها، یک شاخه قائم و برگدار کوچک خارج می‌شود که برگ‌های آن متقابل، بیضوی، نوک تیز، دندانه دار و کمی پوشیده از کرک بوده و از تمامی قسمت‌های آن بوی معطر و مطبوعی استشمام می‌شود. ساقه این گیاه چهارگوش و به رنگ قرمز مایل به بنفش یا مایل به ارغوانی است. گل‌های آن در ماه‌های مرداد و شهریور ظاهر می‌گردند. رنگ گلی یا ارغوانی مایل به بنفش دارند و به تعداد زیاد در مجاور یکدیگر به نحوی مجتمع می‌رویند.

 

نام علمی:  Mentha

 

.

طبیعت:  این گیاه از نظر طب سنتی ایران، گرم و خشک می‌باشد .

 

.

خواص:

مهم‌ترین خاصیت دمنوش نعناع، تاثیر آن بر دردهای دستگاه گوارش شامل درد معده، روده، نفخ، دل‌پیچه، تهوع و اسهال است.

همچنین این دمنوش معطر، اشتهاآور است.

مسکن و آرامبخش خوبی است و ناراحتی اعصاب و تشنج را بر طرف می‌کند.

برای رفع بوی نامطبوع دهان و پیش گیری از بروز بیماری لثه ای به کار برده می شود.

برای رفع سینه درد و سرفه، دم‌کرده نعنا را به صورت گرم بنوشید.

چای نعناع علاوه بر انرژی زا بودن، حرارت اضافه بدن را خارج کرده و سرماخوردگی و سرفه فصلی را نیز درمان می کند.

سیستم گوارشی را تسکین می دهد و در رفع گاز معده کمک می کند.

 

 

 

موارد منع مصرف:

- مصرف آن در اوایل بارداری ممنوع است.

- بعلت اثر شل کنندگی دریچه تحتانی مری در افرادی که برگشت اسید معده به مری دارند با احتیاط مصرف گردد.

با توجه به اینکه مصرف نعنا به مقدار زیاد سبب بالارفتن فشار خون می‌شود، خوردن مقدار زیادی از آن به افراد سالمند هرگز توصیه نمی‌شود.

 

.

طرز تهیه:

دو قاشق غذا خوری برگ نعناع تازه و یا خشک و خرد را در یک قوری ریخته و یک لیوان بزرگ آب با دمای ۸۰ درجه سانتی گراد به آن اضافه کنید و اجازه دهید که به مدت ۱۵ دقیقه دم بکشد. در صورت تمایل می توانید از عسل یا نبات برای شیرین کردن آن استفاده کنید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




کلیدهایی برای قلب همسرم

 

همسرانی که در روابط خود مشکل دارند، ممکن است پیش از بهبود بخشی، به برخی تغییرات جدی نیاز داشته باشند تا …

 

 

اساساً همه افراد، حتی اگر بسیار هم با یکدیگر همراه باشند، می‌توانند از نکات کوچکی که برای بهتر کردن روابط وجود دارند، استفاده کنند کسانی که در روابط خود مشکل دارند، ممکن است پیش از بهبود بخشی، به برخی تغییرات جدی نیاز داشته باشند.

 

افرادی که خوب رابطه برقرار می‌کنند، همیشه با استفاده از تغییراتی جزئی می‌توانند ارتباطشان را با دیگران بهتر کنند. از سوی دیگر، این مسائل کوچک است که جمع شده و کیفیت و صفات این رابطه را تعیین می‌کنند. بنابراین، حتی اگر رابطه شما را نمی‌توان به عنوان نمونه‌ای کاملاً مناسب توصیف کرد، انجام نکات ریز لیست شده در این مطلب یا نکاتی از این دست که ممکن است بتوان آن‌ها را از حاشیه بیرون آورد و از سیم به زر تبدیل کرد را عادت خود سازید.

 

بیان احساسات

شما به طور حتم همسرتان را دوست دارید و او هم این را می‌داند، اما این بدان معنا نیست که او نیاز به شنیدن آن ندارد. «اساساً دریافته‌ام که میزان ابراز علاقه به همسرم با میزان صمیمیت من با او کاملاً متفاوت است. اگرچه فکر می‌کنم احساس صمیمیت است که نسبت به دیگر روش‌های موجود، مرا به بیشتر بیان کردن آن ترغیب می‌کند. هر راهی به او این اجازه را می‌دهد که بداند من همیشه به او فکر می‌کنم.»

 

چیزی که در اینجا باید در مورد آن احتیاط کرد، تکرار بیش از حد این رفتار است. به خصوص اگر طرف مقابلتان در آن زمان با شما احساس نزدیکی نکند.

 

چند نکته:

 

* پیوسته به دنبال یک رابطه در حال رشد باشید، در پیشرفت مثبت ارتباطات، توقف جایز نیست.

 

*برای او این حق را قائل باشید که بتواند احساسات مختلفی داشته باشد.

 

*سعی کنید به تعریف خوشبختی از دیدگاه همسرتان دسترسی پیدا کنید.

 

*شما می‌توانید از زندگی کردن با مرد خود لذّت ببرید، بدون آنکه خود و خواسته‌هایتان را به فراموشی بسپارید.

 

 

میزان وابستگی و دلبستگی یک زن می‌تواند قابلیت‌های شوهرش را برای توجه نشان دادن به او تحت‌الشعاع قرار دهد. به راستی شما می‌توانید میزان دوست داشتن خود را با متوقف کردن هر کاری که به آن مشغول هستید و توجه به همسرتان، ابراز کنید

 

هرگز گفتگو را فراموش نکنید

چند نکته:

 

* گاهی گفتگوی متعادل می‌تواند قفل‌هایی که بر زندگی عاطفی همسرتان زده شده، باز کند.

 

* گفتنی‌ها را بگویید، امّا به موقع! منتظر نمانید به این امید که شاید روزی خودش متوجه شود.

 

* صادق باشید، چون تنها در این صورت است که حق دارید از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه داشته باشید.

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




این کارها را انجام دهید تا جوش نزنید!

مسلما” میلیونها محصول برای درمان جوش در داروخانه ها وجود دارد اما تعداد زیادی روش خانگی نیز برای درمان جوشها وجود دارد . در اینجا چند روش موثر و مفید که شما می توانید برای جلوگیری از جوش زدن بکار بگیرید ذکر می کنیم

 

دستورالعمل :

1 - از خوردن شکر ، غذاهای سرخ شده و چربی های مضر مثل مارگارین و روغن های گیاهی خودداری کنید.

 

2 - در هر روز حداقل ۸ لیوان آب بنوشید ، مصرف مواد فیبردار را افزایش دهید و مقدار زیادی میوه،سبزیجات تازه و غلات در رژیم غذایی خود بگنجانید.

 

3 - ویتامینها و مکملهای مفید را به رژیم غذایی خود اضافه کنید . برای مثال مصرف ویتامین A و زینک به درمان لکه ها ، کاهش التهابات و کاهش اثرات آندروژنی هورمونی کمک می کند و ویتامین B۶ به کاهش و کنترل آکنه های قبل از قاعدگی کمک می کند .

 

4 - به جوشهای خود روغن درخت چای بمالید تا باکتریها کشته شوند و التهابات کاهش یابند.

 

5 - بطور منظم ورزش کنید . عرق کردن به دفع سموم بدن کمک می کند و در نتیجه جوشها کاهش می یابند.

 

6 - مقدار مصرف مواد غذایی دارای امگا ۳ را در رژیم غذایی خود افزایش دهید و تا آنجایی که می توانید ماهی مصرف کنید.

 

7 - مصرف نوشیدنیهای دارای کافئین ، شکلات و نوشابه های گازدار را کاهش دهید زیرا اینها ممکن است باعث تشدید آکنه و التهابات پوستی شوند.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

استفاده از روزنامه باطله در خانه داری

 

اگرچه امروزه با خواندن آنلاین اخبار مشکل جمع شدن روزنامه‌های باطله برای خیلی‌ها وجود ندارد اما هنوز نسخه‌های چاپی مورد علاقه و عادت بسیاری از خانواده‌هاست. بنابر این چاره‌ای جز استفاده مجدد ازآن‌ها نیست.

 

به جز تمیز کردن شیشه و کادو کردن با روزنامه، به جای انبار کردن و نگه داشتن انبوهی از روزنامه‌ها، می‌توانید از آن‌ها در موارد زیر در خانه و باغ استفاده کنید:

 

• از روزنامه برای برق انداختن سینک استیل استفاده کنید. با مالیدن روزنامه کاهی مرطوب به سینک، درخشش و جلای اولیه را به آن‌ها برگردانید.

 

• برای روشن کردن شومینه یا آتش به جای استفاده از یک تکه چوب از روزنامه که به صورت رول‌های سفت درآورده‌اید، استفاده کنید.

 

• هنگام ساخت باغچه یا کرت‌های چوبی با پوشاندن کف آن‌ها با روزنامه مانع ورود و رشد علف‌های هرز شوید.

 

• از روزنامه برای پیچیدن و بسته‌بندی استفاده کنید. به جای استفاده از ضربه‌گیرهای پلاستیکی هنگام حمل و نقل کالا، برای داخل جعبه از روزنامه مچاله شده استفاده کنید.

 

• از روزنامه در اریگامی، “هنر تا کردن کاغذ” برای درست کردن اشکال کاغذی مختلف استفاده کنید.

 

• با انداختن روزنامه داخل کشوهای یخچال، به جذب بوهای تند، زننده و رطوبت از کشو مخصوص سبزیجات کمک کنید.

 

• پیچیدن میوه‌های کال مانند هلو، آواکادو داخل روزنامه یا قرار دادن آن‌ها داخل پاکت به رسیدن سریع آن‌ها کمک می‌کند.

 

• روزنامه بستر مناسبی برای کرم‌ها و ایجاد کمپوست است. آن‌ها را به صورت نوار بریده، بگذارید کرم‌ها آن‌ را تبدیل به طلای باغ (کمپوست) نمایند.

 

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 ویژگیهای امام زمان (عج)

 

  احسان امام زمان - عجّل اللَّه فرجه الشريف - به ما نحوه‌هاي گوناگون دارد كه قسمتي از آن‌ها را بعد از اين اشاره خواهيم كرد، ان شاء اللَّه تعالي.

و از جمله آن‌ها دعا كردند آن حضرت در حقّ ما و دفع شرّ دشمنان و برطرف ساختن محنت‌ها و … مي‌باشد.

 

  خداوند متعال مي‌فرمايد:

 «هَلْ جَزآءُ الإِحْسانِ إِلاَّ الإِحْسانُ»

 آيا پاداش احسان جز احسان است.

 

  البته احسان به حكم عقل و شرع و فطرت انساني، انگيزه دعا كردن است كه:

 

  أحسن إلي الناس تستعبد قلوبهم

 فطا لما استعبد الإنسان إحسان

 

به مردم احسان كن كه دل هايشان را به بند خواهي كشيد و بسيار مي‌شود كه احسان، انسان را به بردگي مي‌كشاند.

 

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




حکايتِ ما و خدا، حکايتِ عجيبى است.

مثِل قصه ی استاد نقره کارِ…

ميگويند وقتى استادِ نقره کار، نقره را صيقل ميدهد، آن را داخل آتش نگه ميدارد، اما چشم از نقره برنميدارد، تا زمانى نقره را در آتش نگه ميدارد که عکس خود را در نقره ی صيقل يافته ببيند!

درست مثلِ خداااا…

وقتى ميخواهد صيقل پيدا کنيم ما را در آتشِ سختى های خودمان وارد ميکند، اما چشم از ما برنميدارد…

تا جایی که عکسِ خودش را در ما ببيند…

                  

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ﺍﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻣﯽ؟ گفت ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ:

 

 

۱. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!  ۲. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ! ۳. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ! ۴. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!

 

 

 ۵. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ! ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




گاندي:

 

اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد ﻗﻄﻌﺎً ميميرد؛

 

ﭼﻪ در درﯾﺎ،

ﭼﻪ در رؤﯾﺎ،

چه در دروغ،

ﭼﻪ در ﮔﻨﺎﻩ،

چه در خوشي،

چه در قدرت،

چه در جهل،

چه در انکار،

چه در حسد،

چه در بخل،

چه در کينه،

چه در انتقام..

مواظب باشيم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ســوره یوســـف را که می خـوانـم

از آیـه آیـه اش عـطــر یوســف زهــرا(س) به مشــامـم می رسـد!

 

غـیبت یوســف از چاه شــروع شــد، غـیبت یوســف زهــرا(س) هـم از ســرداب!

 

برادران یوســف وقتی او را دیدند نشــناخـتند، یوســف زهــرا(س) هـم بیـن ماســت اما او را نمی شــناسـیم!

 

در فـراق یوســف چشــمان یـعـقـوب گریان شــد، در فـراق یوســف زهــرا(س) چشــمان شــیعه ســالهاســت که بارانیـســت!

 

زنان وقتی جـمال یوســف را دیدند

دســتان خـود را بریدند، ما جـمال یار را ندیده ســالهاســت از دنیـا دل بریـده ایم!

 

یـعـقـوب به یوسـفش رســید خـــدایـا…

 

سلام مولا جان…

در حسرت دیدار تو یعقوب ترین نسل زمانیم…

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




 

درباره ازدواج بسیار گفته و شنیده ایم. اما مطالبی كه در زیر می آید شاید برای شما تازگی داشته باشد

 

از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب كرده ایم. بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد! همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حكم كلید راهنما را داشته باشد.

 

1-هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت كن تا با چشم هایت.( ضرب المثل آلمانی)

 

2- مردی كه به خاطر ” پول ” زن می گیرد، به نوكری می رود. ( ضرب المثل فرانسوی )

 

3- لیاقت داماد ، به قدرت بازوی اوست . ( ضرب المثل چینی )

 

4- زنی سعادتمند است كه مطیع ” شوهر” باشد. ( ضرب المثل یونانی )

 

5- زن عاقل با داماد ” بی پول ” خوب می سازد. ( ضرب المثل انگلیسی )

 

6- زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. ( ضرب المثل انگلیسی )

 

7- زن و شوهر اگر یكدیگر را بخواهند در كلبه ی خرابه هم زندگی می كنند. ( ضرب المثل آلمانی )

 

8- داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت . ( ضرب المثل لهستانی )

 

9- دختر عاقل ، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. ( ضرب المثل ایتالیایی)

 

10-داماد كه نشدی از یك شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای .( ضرب المثل فرانسوی )

 

11- دو نوع زن وجود دارد؛ با یكی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. ( ضرب المثل ایتالیایی )

 

12- در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه كن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق كن . ( ضرب المثل آذربایجانی )

 

13- برا ی یافتن زن می ارزد كه یك كفش بیشتر پاره كنی . ( ضرب المثل چینی )

 

14- تاك را از خاك خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب كن . ( ضرب المثل چینی )

 

15- اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شكمش را در دست بگیر. ( ضرب المثل اسپانیایی)

 

16- اگر زنی خواست كه تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج كن اما پولت را از او دور نگه دار . ( ضرب المثل تركی )

 

17- ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)

 

18- ازدواج مثل یك هندوانه است كه گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. ( ضرب المثل اسپانیایی )

 

19- ازدواج ، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است . ( ضرب المثل فرانسوی )

 

20- ازدواج كردن وازدواج نكردن هر دو موجب پشیمانی است . ( سقراط )

 

21- ازدواج مثل اجرای یك نقشه جنگی است كه اگر در آن فقط یك اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممكن خواهد بود. ( بورنز )

 

22- ازدواجی كه به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. ( رولاند )

 

23- ازدواج همیشه به عشق پایان داده است . ( ناپلئون )

 

24- اگر كسی در انتخاب همسرش دقت نكند، دو نفر را بدبخت كرده است . ( محمد حجازی)

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

استادی قبل از شروع کلاس فلسفه اش در حالی که وسایلی را به همراه داشت در کلاس حاضر شد. وقتی کلاس شروع شد بدون هیچ کلامی شیشه خالی سس مایونزی را برداشت و با توپ های گلف شروع کرد به پر کردن آن.

 

سپس از دانشجویان پرسید که آیا شیشه پر شده است؟ آنها تایید کردند. در همین حال استاد سنگریزه هایی را از پاکتی برداشت و در شیشه ریخت و به آرامی شیشه را تکان داد.

 

سنگریزه ها با تکان استاد وارد فضاهای خالی بین توپ های گلف شدند و استاد مجددا پرسید که آیا شیشه پر شده است یا نه؟ دانشجویان پذیرفتند که شیشه پر شده است…

 

این بار استاد بسته ای از شن را برداشت و در شیشه ریخت و شن تمام فضای های خالی را پر کرد. استاد بار دیگر پرسید که آیا باز شیشه پر شده است؟ دانشجویان به اتفاق گفتند: بله!

 

استاد این بار دو ظرف از شکلات را به حالت مایع در آورد و شروع کرد به ریختن در همان شیشه به طوری که کاملا فضاهای بین دانه های شن نیز پر شود. در این حالت دانشجویان شروع کردند به خندیدن.

 

وقتی خندیدن دانشجویان تمام شد استاد گفت: “حالا”، ” می خواهم بدانید که این شیشه نمادی از زندگی شماست. توپ های گلف موارد مهم زندگی شما هستند مانند: خانواده، همسر، سلامتی و دوستان و اموالتان است. چیز هایی که اگر سایر موارد حذف شوند زندگی تان چیزی کم نخواهد داشت. سنگریزه ها در واقع چیز های مهم دیگری هستند مانند شغل، منزل و اتومبیل شما. شن ها هم همان وسایل و ابزار کوچکی هستند که در زندگی تان از آنها استفاه می کنید…

 

و این طور صحبتش را ادامه داد: اگر شما شن را در ابتدا در شیشه بریزید در این صورت جایی برای سنگریزه ها و توپ های گلف وجود نخواهد داشت. و این حقیقتی است که در زندگی شما هم اتفاق می افتد. اگر تمام وقت و انرژِی خود را بر روی مسائل کوچک بگذارید در این صورت هیچگاه جایی برای مسائل مهم تر نخواهید داشت. به چیز های مهمی که به شاد بودن شما کمک می کنند توجه کنید.در ابتدا به توپ های گلف توجه کنید که مهم ترین مسئله هستند. اولویت ها را در نظر آورید و باقی همه شن هستند و بی اهمیت.

 

دانشجویی دستش را بلند کرد و پرسید: پس شکلات نماد چیست؟

 

استاد لبخند زد و گفت: خوشحالم که این سئوال را پرسیدی! و گفت: نقش شکلات فقط این است که نشان دهد مهم نیست که چه مقدار زندگی شما کامل به نظر می رسد مهم این است که همیشه جایی برای شیرینی وجود دارد.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




قدیم ها، چاق بودن و شکم بزرگ داشتن نشانه ای بود از اعیان و اشراف بودن. اما این روزها دیگر کسی اضافه وزن را دوست ندارد و بیشتر آدم ها ترجیح می دهند این جمله را از دیگران بشنوند که: «خوش به حال ات، چه هیکل خوبی داری!» خوش هیکل بودن این روزها مترادف شده است با باریک اندام بودن و شکمی برآمده نداشتن. این مطلب، شما را با ۱۵ تمرین ورزشی آشنا می کند که انجام روزانه آنها می تواند شما را به همین معنا خوش هیکل تر کند….

 

۱ - روی یک صندلی دسته دار بنشینید. ساعد دست های تان را روی دسته صندلی بگذارید. ران های تان را به هم بچسبانید و سعی کنید پاهای تان را حداقل ۶ سانتی متر از سطح زمین بالاتر بیاورید. ۱۰ ثانیه در این وضعیت بمانید و دوباره به حالت اول برگردید. شما باید این حرکت را از ۵ مرتبه در روز شروع کنید و کم کم به ۲۰ مرتبه در روز برسانید.

 

۲ - روی یک بالش به پشت دراز بکشید. دستان خود را در امتداد بدن تان قرار دهید و پاهای تان را به هم بچسبانید. حالا سعی کنید که بدون استفاده از دست، پاهایتان را ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر بالا بیاورید و حداقل ۵ ثانیه در این وضعیت بمانید. این حرکت هم می تواند از ۵ مرتبه در روز شروع شود و به ۲۰ تا ۲۵ مرتبه هم برسد.

 

۳ - وقتی پیاده روی می کنید، هنگام راه رفتن بدن خودتان را به سمت چپ و راست متمایل کنید. با این کار، هم شکم تان آب می شود و هم پهلوهای تان.

 

۴ - از حلقه های ورزشی برای کوچک شدن شکم تان استفاده کنید. شما می توانید در ابتدای کار، تنها روزی ۲ دقیقه یا ۵۰ بار حلقه بزنید و به مرور زمان حلقه زدن را تا ۳۰ دقیقه هم ادامه دهید.

 

۵ - دراز و نشست یکی از موثرترین و ساده ترین ورزش هایی است که می تواند شکم را کوچک کند. پس به پشت روی زمین دراز بکشید. دست های تان را پشت گردن خود گره بزنید و هر چند بار که می توانید حرکت دراز و نشست را تکرار کنید و در روزهای بعد، دفعات تکرار حرکت را افزایش دهید.

 

۶ - هنگام پیاده روی، ضربه های سبک و آرامی را با انگشتان دست به شکم تان وارد کنید. این جوری تحرک ماهیچه های شکم خود را افزایش می دهید و باعث می شوید که آنها چربی بیشتری بسوزانند.

 

۷ - در طول روز شکم بندهای سفت و محکم را دور شکم خود ببندید.

 

۸ - همان طور که نشسته اید و مشغول کارهای روزمره تان (مثلا تماشای تلویزیون) هستید، با کف دست خیلی آهسته به شکم خود ضربه بزنید.

 

۹ - طناب زدن هم برای کوچک کردن شکم بسیار مفید است، به شرطی که شما حداقل روزی ۵۰ مرتبه طناب بزنید.

 

۱۰ - زیاد یک جا ننشینید. نشستن طولانی مدت باعث چاق شدن افراد می شود و این چاقی ها هم بیشتر در ناحیه ران پا و شکم رخ می دهد. شاید به همین خاطر باشد که بیشتر رانندگان شکم بزرگی دارند.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

اگر دست تان به سوزن و پارچه می رسد و به خیاطی علاقه دارید، از چند ترفند جالب خیاطی که در ادامه این مطلب بیان می شود، استفاده کنید.

 

جمع آوری سوزن ها

همیشه در وسایل خیاطی خود یک آهن ربای کوچک داشته باشید تا هر موقع سوزن های تان گم شد، بتوانید به وسیله آهن ربا آن ها را پیدا کنید.

 

با کشیدن آهسته آهن ربا روی زمین، می توانید سوزن گم شده را پیدا کنید.

 

در ضمن می توانید یک تکه آهن ربا را داخل جعبه سوزن بیندازید تا تمام سوزن ها به آهن ربا بچسبد و از پخش شدن آن ها جلوگیری شود.

 

نخ کردن سوزن

برای این که سوزن تان را راحت تر نخ کنید، می توانید مقداری محلول آب و نشاسته را در یک قوطی بریزید و همیشه آن را کنار چرخ خیاطی تان نگه دارید. هر زمانی که خواستید سوزن را نخ کنید، نخ را درون این محلول ببرید تا نخ به راحتی وارد سوزن شود .

 

اگر چرخ خیاطی تان کار نمی کند

اگر دیدید که چرخ خیاطی تان کار نمی کند، قبل از این که آن را به تعمیرگاه ببرید، تسمه آن را نگاه کنید. ممکن است نخ به دور آن پیچیده شده باشد و مانع حرکت تسمه شود. در این صورت با قیچی، نخ ها را از تسمه جدا کنید؛ وگرنه یک تکه پارچه را زیر چرخ قرار دهید و چرخ کنید. حالا به پشت و روی پارچه نگاه کنید.

 

اگر قسمت زیری پارچه خراب بود، عیب از قسمت بالای چرخ یعنی مسیر رد شدن نخ از بالا تا سوزن است و اگر قسمت بالای پارچه خراب باشد، عیب از قسمت های پایینی چرخ است.

 

زیپ هایی که سخت باز می شوند

اگر زیپ لباسی سخت باز و بسته می شود، به جای عوض کردن زیپ از یک صابون خشک استفاده کنید. به این صورت که صابون را روی دنده های زیپ بکشید تا راحت باز و بسته شود .

 

دوختن لباس های نازک

برای این که وقتی لباس های نازک تان را می دوزید، چروک نشود یک تکه کاغذ در زیر پارچه قرار دهید و سپس درزهای لباس را چرخ کنید. زمانی که بعد از پایان دوختن، کاغذ را از پشت لباس جدا می کنید، می بینید که درزهای لباس صاف است و هیچ چروکی ندارد .

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

مردى بسيار زاهد و اهل ورع و قائم الليل و صائم النهار بود. او نيز حديث مى نوشت ، مى گفت وقتى به نوشتن نام حضرت رسول مى رسيدم ، صلوات را نمى نوشتم . شبى آن حضرت را در خواب ديدم ، كه از روى غضب به من فرمود: چرا در وقت نوشتن نام من ، نوشتن صلوات را ترك مى كنى ؟

                 من ترسيدم ، و در دل خود گذرانيدم كه هرگز ديگر اين بى ادبى را نكنم . و هنگامى كه بيدار شدم ، ديگر ترك نوشتن صلوات نكردم . و بعد از مدتى ، بار ديگر، آن حضرت (ص) را در خواب ديدم و به نظر لطف و مرحمت در من نگريست و فرمود: صلوات تو را به من رسانيدند. هر گاه من را ياد كنى ، يا در نزد تو مذكور مى شوم ، يا نام من را مى نويسى ، بگو يا بنويس :

 

  صلى الله عليه و آله و سلم

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




ویتامینهای لازم علیه جوش،لک پوستی

برای اینکه تاثیر ویتامین‌ها بیشتر شود آیا باید آنها را بخورید و یا اینکه مستقیم به پوست وموهای‌تان بمالید؟کدام یک تاثیر بهتری دارند؟

 

ویتامین A:

این ویتامین برای پوست و مو ضروری است.

ویتامین A در جگر، قلوه، زرده تخم‌مرغ، شیر و انواع سبزی­‌های دارای برگ سبز مثل اسفناج و سبزی‌های زرد و نارنجی مثل هویج (در یک هویج بزرگ به مقدار 5 هزار واحد یافت می‌شود) و برگ‌های سبزتر مثل کاهو یافت می­‌شود….

 

ویتامین B:

این ویتامین ضدچربی مو و ضدآکنه است. آموزش آرایش - مهم آن در خمیر ترش (مایه خمیر است.)

مشکلات پوستی از قبیل آکنه (مخصوصاً آکنه روزاسه)، ورم پوست، اگزما، و زخم‌ها با مصرف ویتامین B2 بهبود می‌یابد.

ویتامین B2 را در مخمر آب‌جو، شیر خشک، گردو، عسل، اسفناج، سفیده تخم‌مرغ، خربزه و بلوط می‌توان پیدا کرد. نیاز روزانه 3 میلی‌گرم است.

ویتامین B5 ضدخشکی بیش از اندازه و پوسته‌پوسته شدن پوست است و بهبود زخم را مخصوصاً بعد از جراحی، تسریع می‌کند. بهترین منابع ویتامین B5 عبارت‌اند از مخمر آب‌جو، نان، غلات و حبوبات، قارچ، لوبیای خشک و نخود، آواکادو، ماهی، مرغ، آجیل (فندق، گردو)، بادام‌زمینی، گل کلم، شیر و پنیر، سیب‌زمینی، پرتقال، موز و تخم‌مرغ.

ویتامین B6 برای از بین بردن خشکی مو و برای مغز مفید است. همچنین کمبود آن باعث التهاب (قرمزی، ورم، درد)، دهان، ترک و خشک شدن لب‌ها می‌شود و آن را در جوانه گندم به راحتی می‌توان یافت. مرغ،ماهی و تخم‌مرغ غنی‌ترین منابع غذایی ویتامین B6 هستند.

 

ویتامین C:

این ویتامین در میوه‌ها و سبزیجات تازه وجود دارد و سبب تولید کلاژن می‌شود و سبب رفع لکه‌های پوست و جلوگیری از پیری زودرس می‌شود و از طرف دیگر تولید ویتامین E را افزایش می‌دهد.

اثرضدالتهابی این ویتامین تأثیر مفیدی در درمان بیماری‌هایی چون اگزما و پسوریازیس دارد. می‌توان آن را در بسیاری از میوه‌جات و سبزیجات پیدا کرد: پرتقال، فلفل سبز، هندوانه، خربزه، گریپ‌‌فروت، گرمک، توت‌فرنگی، انبه و گل‌کلم.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 روش های خلاقانه برای استفاده از مایع ظرفشویی در خانه

 

 

 

مایع ظرف شویی بسیار بیشتر از تنها تمیز کردن ظروف چرب کمک می کند.

 

 

مایع ظرف شویی ممکن است جزء اصلی کنار سینک آشپزخانه باشد، اما قدرت تمیز کردن آن در همه ی قسمت های خانه بسیار مفید است. به این دلیل که این مایع ملایم است، اغلب یک گزینه بسیار عالی در مقایسه با مواد شیمیایی قوی تر به شمار می رود (علاوه بر این به احتمال خیلی زیاد شما یک ذخیره ی همیشه آماده از مایع ظرف شویی را زیر سینک دارید). دفعه بعد که خانه ی خود را تمیز می کنید این روش های جدید را برای استفاده از این مایع کف دار در نظر بگیرید.

 

لکه های چرب روی لباس را پاک کنید

آیا روی پیراهن خود لکه ی سس سالاد دارید؟ کمی مایع ظرف شویی را روی لکه بمالید و آب بکشید (این روش برای از بین بردن لکه های دور یقه نیز بسیار موثر است). مایع ظرف شویی برای پاک کردن لکه ی اکثر پارچه ها (حتی پشم قابل شستشو و ابریشم که ممکن است با ماده ی لباس شویی دارای آنزیمهای ضد لک آسیب ببینند) به اندازه ی کافی ملایم است.

 

کف زمین را به خوبی پاک کنید

برای تبدیل یک سطل آب گرم به یک پاک کننده ی مفید کف زمین، تنها دو قاشق غذاخوری مایع ظرف شویی به آن اضافه کنید. از این محلول روی سطوح وینیل یا کاشی استفاده کنید، اما برای تمیز کردن سطوح ساخته شده از چوب سخت از استفاده از این محلول خودداری کنید (آب می تواند باعث تاب برداشتن تخته ها شود)

 

مبلمان پاسیو را تمیز کنید

یک قطره مایع ظرف شویی به یک کاسه آب گرم اضافه کنید و از آن برای تمیز کردن میز و صندلی بیرون از خانه استفاده کنید. سپس با استفاده از شلنگ باغچه آن ها را آب بکشید.

 

جواهرات خود را جلا دهید

 

اضافه کردن کمی مایع ظرف شویی با آب معدنی گازدار، روشی سریع برای تمیز کردن زیورآلات است. کف ایجادشده آزاد کردن کثیفی ها را تسهیل کرده و کمک می کند که مایع ظرف شویی وارد شکاف های کوچک شود. آب معدنی گازدار و مایع ظرف شویی را در یک کاسه مخلوط کنید، زیورآلات را به مدت پنج دقیقه در آن خیس کنید و سپس آن را در کف تکان دهید. از یک مسواک نرم برای سابیدن و شستن هر چرک سرسختی استفاده کنید.

 

شانه ها و برسها را تمیز کنید

با استفاده از محلول کف دار چند قطره مایع ظرف شویی مخلوط در آب گرم، با تجمع محصولات آرایشی بهداشتی و موی چرب در برس ها و شانه ها مبارزه کنید.

 

لباس های قابل شستشو با دست را بشویید

 

در هنگام ناچاری، می توانید یک قاشق غذاخوری مایع ظرف شویی را به جای ماده ی شوینده ای که برای شست وشوی لباس های ظریف با دست از آن استفاده می کنید، به کار گیرید.

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زنان به این ویتامین نیاز دارند؛ اما نمی دانند!

شاید عجیب باشد که بخواهیم یک مطلب را به طور کامل به یک ویتامین خاص اختصاص دهیم. اما ویتامینی که قرار است اینجا معرفی کنیم کمی ناشناس است و احتمالا بسیاری از شما نام آن را نشنیده اید: ویتامین K2.

بدن انسان به انواع مواد معدنی، پروتئینی، اسیدهای چرب و ویتامین نیاز دارد هر کدام از آنها در بدن کم باشد، نتیجه منفی آن در بخشی از بدن نمود پیدا می کند و عوارض ناراحت کننده ای در پیش خواهد داشت. بسیاری از خانم ها علاوه برمیوه و سبزیجات کافی، از قرص های مکمل نیز استفاده می کنند. این کار موجب تنظیم هورمون ها، افزایش انرژی، برطرف شدن درد مفاصل، مشکلات گوارشی و … می شود.

 

 

حالا برگردیم به ویتامین K2 که تا سال 1997 میلادی کسی از اهمیت آن آگاه نبود و کاملا ناشناخته زندگی می کرد. تقریبا همه ما ویتامین K1 را می شناسیم و می دانیم که در موادی همچون کلم، اسفناج یافت می شود. اما K2 ناشناخته است و مثلا در جذب کلسیم در بدن بسیار مهم است. این ویتامین به خانواده ویتامین های A و D بیشتر شباهت دارد.

 

 

 

– علت اهمیت ویتامین K2

ویتامین K2 در بدن انسان نقش بسیار مهمی دارد و به ویژه برای خانم ها بسیار مهم و موثر است. دکتر «کیت بلوئه» در مورد K2 می‌گوید: «برای جلوگیری از انواع مشکلات از چروک گرفته تا سرطان، K2  برای سلامت زنان مفید و ضروری است. برخی از خانم ها به قرص کلسیم نیاز ندارند اما ویتامین K2  باعث می شود تا کلسیم در جای درست خود قرار بگیرید. یا حتی افرادی که ویتامین D مصرف می کنند بدون K2 نمی توانند از همه مزایای ویتامین دی بهره بگیرند و بعید هم نیست حتی به سلامت آنها ضرر هم برساند.»

 

 

 

ویتامین K2 در استحکام استخوان ها نقش بسیار مهمی دارد. مشخص شده برای سلامت دندان ها نیز بسیار مهم است و افرادی که این ویتامین را به طور مرتب مصرف می کنند، دندان سالم و بدون کرم‌خوردگی خواهند داشت. شاید جالب باشد بدانید ویتامین K2 برای پیشگیری از بسیاری از بیماری های قلب و عروق مفید است و حتی برخی از بیماری های خونی برای کمبود K2 در بدن است.

در ادامه نقش بسیار مهم ویتامین K2 را در برخی مشکلات و بیماری ها نام برده ایم تا بیشتر با  ویتامین K2 آشنا شوید.

 

 

 

–  تاثیر ویتامین K2 در پیشگیری از چروک پوست

افرادی که به اندازه کافی ویتامین K2 مصرف می کنند، جوان تر و شاداب تر هستند و چروک بسیار کمتری در چهره آنها دیده می شود. به طور مثال، بد نیست به مردم ژاپن اشاره کنیم که مواد غذاییِ مصرفی آنها مملو از این ویتامین است و به همین دلیل، پوست های بسیار صاف و شفاف دارند و کمترین اثر پیری و سالخوردگی را می تواند در صورت آنها دید. این ویتامین برای افرادی که تراکم استخوان ضعیفی دارند بسیار مفید است

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




شیخ رجبعلی خیاط

 

يك نفر سرش ضربه مي خورد و مي شكند ، او را نزد شيخ مي برند تا ببينند چه كار كرده است كه به اين روز افتاده است .

 

شيخ پس از توجه مي فرمايد :

 

در كارخانه بچه اي را اذيت كرده اي ، و اگر از او رضايت نگيري ،قضيه دنباله دارد آن مرد تاييد مي كند و مي گويد :

 

پسر صاحب كارخانه ايراد نا مربوطي گرفته بود كه به او گفتم :مگر فضولي ؟!

 

 

شب هم كه براي گرفتن دستمزد رفته بود دلخور شدم و پسرك را به گريه انداختم .

 

شيخ فرمود :

 

بي خود براي شما گرفتاري پيش نمي آيد.

 

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




ﺍﺯ ﭘﺮﻓﺴﻮﺭ ﺳﻤﯿﻌﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :"ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ  ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ داری؟                                                 

ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ” ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﻳﺎ، ﻣﺮﻏﺎﺑﻲ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﭘﺎﻳﺶ ﺷﮑﺴﺘﻪ . ﭘﺎﻳﺶ راداخل گل های رس مالید.بعدبه پشت

ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ ﻭ ﭘﺎﻳﺶ ﺭﺍ سمت نور خورشید گرفت تاگل خشک

 ﺷﻭد. ﺍﻳﻨﻄﻮﺭﯼ ﭘﺎﯼ خودش راگج گرفت.فهمیدم که ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﻣﺎﻓﻮﻕ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻭﺟﻮﺩ داردکه به او این آموزش

 ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩ . ﺣﺎﻻ ﺍﺳﻢ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺮﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ توانید خدا یاهرچیزﺩﯾﮕﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ “.

ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻧﺸﻮﯾﺪ!وقتی پرنده ای زنده است مورچه را میخورد.وقتی میمیرد،مورچه اورا میخورد.

شرایط بازمان تغییر میکند.هیچوقت کسی راتحقیر نکنید.شاید امروز قدرتمند باشید اما زمان ازشما قدرتمندتر است.

یک درخت،هزاران چوب کبریت رامیسازد اماوقتی زمانش برسد یک چوب کبریت میتواند هزاران درخت

رابسوزاند!

              پس مهربان باشید وخوبی کنید

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




برخی والدین امروزی، خود نیاز به تربیت دارند

 

در منزل دوستی که پسرش دانش‌آموز ابتدایی و داشت تکالیف درسی‌اش را انجام میداد بودم

 

زنگ منزل را زدند و پدر بزرگ خانواده از راه رسید.

پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مداد رنگی به نوه اش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشی‌ات.

 

پسر ده ساله، جعبۀ مداد رنگی را گرفت و تشکر کرد

و چند لحظه بعد گفت:

بابا بزرگ

باز هم که از این جنس‌های ارزون قیمت خریدی

الان مداد رنگی‌های خارجی هست که ده برابر این کیفیت داره.

 

مادر بچه گفت:

می‌بینید آقاجون؟

بچه‌های این دوره و زمونه خیلی باهوش هستند.

اصلا نمی‌شه گولشون‌زد و سرشون کلاه گذاشت.

 

پدربزرگ چیزی نگفت.

 

برایشان توضیح دادم که این رفتار پسر بچه نشانۀ هوشمندی نیست،

همان طور که هدیۀ پدربزرگ برای گول زدن نوه‌اش نیست.

 

و این داستان را برایشان تعریف کردم

 

آن زمان که من دانش‌آموز ابتدایی بودم،

خانم بزرگ گاهی به دیدن‌مان می‌آمد و به بچه‌های فامیل هدیه می‌داد،

بیشتر وقت‌ها هدیه‌اش تکه‌های کوچک قند بود.

 

بار اول که به من تکه قندی داد

 

 یواشکی به پدرم گفتم: این تکه قند کوچک که هدیه نیست

 

پدرم اخم کرد و گفت: خانم بزرگ شما را دوست دارد

هر چه برایتان بیاورد هدیه است،

 

وقتی خانم بزرگ رفت،

پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی او، قند خیلی کمیاب و گران بوده و بچه‌ها آرزو می‌کردند که بتوانند یک تکه کوچک قند داشته باشند.

 

 خانم بزرگ هنوز هم خیال می‌کند که قند، چیز خیلی مهمی است.

 

بعد گفت: ببین پسرم

قنددان خانه پر از قند است،

 

 اما این تکه قند که مادرجان

داده با آنها فرق دارد،

چون نشانۀ مهربانی و علاقۀ او به شماست.

این تکه قند معنا دارد ،

آن قندهای توی قنددان فقط شیرین هستند

اما مهربان نیستند.

 

وقتی کسی به ما هدیه می‌دهد،

منظورش این نیست که ما نمی‌توانیم، مانند آن هدیه را بخریم،

منظورش کمک کردن به ما هم نیست.

او می‌خواهد علاقه‌اش را به ما نشان بدهد

می‌خواهد بگوید که ما را دوست دارد

و این، خیلی با ارزش است.

 

 این چیزی است که در هیچ بازاری نیست

و در هیچ مغازه‌ای آن را نمی‌فروشند.

 

چهل سال از آن دوران گذشته است و من هر وقت به یاد خانم بزرگ و تکه قندهای مهربانش می‌افتم،

دهانم شیرین می‌شود،

کامم شیرین می‌شود،

جانم شیرین می‌شود…..

 

 

 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ “ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ “ﺷﻮﻧﺪ؛

ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ

 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ” ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ

 

ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ…

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




از امام صادق علیه السلام پرسیدند چگونه بر محمد و آل او صلوات بفرستیم فرمود شما مى گوئید:

 صلوات الله و صلوات ملائکته و انبیائه و رسله و جمیع خلقه على محمد و آل محمد و السلام علیه و علیهم و رحمة الله و برکاته .

گفته شد ثواب کسى که به این طریق بگوید چه مى باشد، فرمود: بیرون شدن از گناهان است ، به خدا قسم مثل روزى که او را مادر زائیده

 

  بحار، ج ۹۴٫ ص ۵۵

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




ایـن روزهـا حـرف از حجـاب در ایـران که به پـا میـشود …

هـمه در بـرابـرت جبـهه میـگیـرنـد و میـگوینـد …

ای بـابـا ول کنیـد ایـن بحـث قدیـمی را …!!!

به خاطـر همـین افکـار اسـت که ایـران جـهان سـوم شـده (!)

ایـن حـرف را میـزننـد تا مسـائـل مهـمتـر را یـادآوری کننـد

تا چــادر و حجـاب را …

تا پوشـش را تحـقیـر کننـد …

راسـت هـم میـگوینـد …!!!

چـرا که اگـر همـین آدم هـا …

یک حجـاب ثابـت در ایـران داشـتنـد …

الان ایـران جـهان اول بـود

زیـرا آدم هـایش ؛

دغـدغـه ی دیگـری به جـز پوشـش صبـح فـردایشـان داشـتند …

دخـتر هایـش به جـای فکـر کـردن به رنگ سـاپورت فـردا …

و پسـر هایـش به جـای فکـر کـردن به برداشـتن ابرویشـان …

به چـیزهـای مهـم تـری فکـر میـکردنـد …

به چـیزهـای خیـلی مهـم تـر …

آن موقـع حـق با شمـاست ایـران جـهان اول میـشـد

آری شـما راسـت میـگوییـد افکـار مـن بچگـانه اسـت !

اصـلا به خاطـر همـین افکـار اسـت

که ایـران هـنوز جهـان سـوم اسـت !

چـرا که اگـر آدم هـای مثـلا متـمدن امـروز جامعـه مـن …

حـداقـل نوع پوشـشان را مـیدانسـتند …

مـن به جـای اینکـه پشـت ایـن مانیـتور بشـینم …

و فریـادم را تایـپ کنـم

تا مـردم جامـعه ام هـدایـت شـوند …!

در آزمـایشگـاه در حـال کشـف یک دارو بـودم …

تا مـریضـان جامـعه ام هـر روز از بیـن نـرونـد …

و آن مـوقـع ایـران جـهان اول میـشـد …

آری حـق با شـماسـت !

امـا با ایـن اوضـاع …

جامـعه ی مـا نـوع پوشـش را بـدانـد …

جـهان اول شـدن پیشـکش …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




آیا مے دانید ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻬﺪﺍی ڪﺮﺑﻼ….

ﻓﻘﻂ ﺑﻪ حضرت عباس (ع) ﺑﺎﺏ ﺍلحوﺍﺋﺞ مے گوﻳﻨﺪ؟

 

 ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺟﻌﻔﺮ ﺷﻮﺷﺘﺮی می گوﻳﺪ :

 ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻬﺪﺍی ﮐﺮﺑﻼ ﮐﻪ ﻟﺐ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﻏﻴﺮ ﺍﺯ حضرت عباس (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﻫﻴﭻ ﮐﺪﺍﻡ با ﻟﺐ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﻧﺸﺪﻧﺪ . ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ که ﻣﻲﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ(صلی ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ و سلم) می ﺁﻣﺪند و ﻳﮏ ﻇﺮﻑ ﺍﺯ ﺁﺏ ﮐﻮﺛﺮ می ﺁﻭﺭﺩند ، ﺍﻭمی ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﻴﺮﺍﺏ می ﺷﺪ .

ﻣﮕﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ(صلی ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ و سلم) ﺑﺮﺍی حضرت عباس (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺁﺏ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩ؟

بله ، ﺁﺏ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺁﻭﺭﺩ و ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺒﺎﺳﻢ ﺑﺨﻮﺭ !

حضرت عباس (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﮔﻔﺖ : نمے ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺁﻗﺎ .

ﺑﺸﻨﻮ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻭحضرت عباس (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎسے .

ﺻﺪﺍ ﺯﺩ :ﻋﺒﺎﺳﻢ !

ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ .

ﺁنهایی ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﺁﺑﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ .

ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﺁﺏ نمی ﺧﻮﺭی ؟

ﻳﮏ ﻭﻗﺖ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ : ﺁﻗﺎ !

ﻣﮕﺮ ﺻﺪﺍی ﺍﻟﻌﻄﺶ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﺍ نمی ﺷﻨﻮی ؟

 

√منابع؛

ﺳﻮﮔﻨﺎﻣﻪ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ(صلی ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ و سلم)،ﺹ ۳۰۸

ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ، ﺝ ۴۵ ، ﺹ ۴۱

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




بزرگی را گفتند راز همیشه شاد بودنت چیست؟!!

گفت:

دل بر انچه نمی ماند نمی بندم؛

فردا یک راز است نگرانش نیستم؛

دیروز یک خاطره بود حسرتش را نمیخورم؛

و امروز یک هدیه است قدرش را میدانم؛

 

از فشار زندگی نمیترسم چون میدانم که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکند…

میدانم خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست…

ما اولین بار است که بندگی میکنیم ولی او قرنهاست که خدایی میکند…

پس به او اعتماد دارم…

برای داشتن اینچنین خدایی همیشه شادم…

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

 به یکی از بزرگان گفتند:

 فلانی طی الارض دارد; فرمودند: شیطان هم طی الارض دارد. تصرفات جنیان در این جهان به مراتب بیشتر از انسیان است.

 

 شما باید کاری کنید که او نمی تواند; شما باید معرفت اللّه را به دست آورید که شیطان نتوانست و نخواهد توانست; اگر داشت تمرد نمی کرد.

 

 (کتاب دل داده. شرح احوالات آیت الله محمد صالح کمیلی)

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




هنگامی که برای انسان ها آرزوی سعادت می کنی،

نیروی درونت به تمامی انسان های پاک طینت متصل می شود

و راهی می شوی برای عبور تمامی دعاهای خیری که از تمامی مردم فرستاده شده

 

و آن گاه انرژی دعاها و برکت انسان های روی زمین، وارد زندگیت می شود!

 

برای هم دعای خیر کنیم..!

 

+ درخت باش ؛ به رغم تبرها بهار شو و بخند..

سعادت و پیروزی را برای انسان های پاک دل آرزومندم ….

 

 

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




«مثل قاسم کلنگی »

 

در زواره شخصی معروف به قاسم کلنگی بود.

 

 قاسم مرد فقیر وبیچاره ای بود در حدی که برای سیر کردن شکم بچه هایش که تعدادشان هم کم نبود با مشکل جدی روبرو بود.اذوقه ای در بساط نبود .مقداری گندم قرض وقوله کرده گذاشت پشت خرش که به آسیاب برده آنرا آرد کند.

 

از منزل که بیرون  آمد دید چند نفر از طلبکاران او همدیگر را خبر کرده که این دفعه بطور گروهی طلب خود را از قاسم بگیرند.وطلب خود را مطالبه می کردند.

 

هنوز پاسخی به آنها نداده بود که ازداخل  خانه قاسم سروصدا بلند شده ومعلوم گردید عیال قاسم که نه ماهه بود درد زایمانش شروع شده.سرو صدا بپایان نرسیده بود که تعداد قابل توجه ای مهمان پس از سال ها از راه دور رسیدند.

 

قاسم که باخودش داشت فکر می کردچطور با این وضع میتوانم امشب دنبال آبم بروم آخر نوبت آب هم داشت واگر از آن آب استفاده نمی کردممکن بود کل زراعتش از بین برود.متوجه شد دید همانطور که خرش می رفته او هم خررا دنبال ومقداری از خانه دور شده .

 

دیگر توان حرکت در خود نمی دید که به تپه شنی که برای بنائی ریخته بودند رسید.کمرش را گذاشت به تپه شن ودراز کشید .ازفرط خستگی وناراحتی بخوابی رفت که به بیهوشی بیشتر شبیه بودتا خواب.

 

خرش طبق عادت رفت به طرف آسیاب.آسیابان خر قاسم را شناخت گندم اورا آرد کرده بوسیله شاگردش فرستاد درب خانه .

 

طلبکاران وقتی وضع شلوغ ودرهم قاسم را دیدند از گرفتن طلبشان در آن موقع گذشتند.مهمانان وقتی متوجه وضع حمل عیال قاسم شدند . زنهایشان کمک کرده بچه به دنیا آمد،در ضمن آردی که شاگرد آسیابان آورده بود را نان کرده از خود وبچه های قاسم پذیرائی کردند.موقع تحویل آب به قاسم رفقای او فهمیدند قاسم در گیر مشکلات است.آب اورا برایش به مزرعه ش کردند.زمانی قاسم از خواب بیدار شد که همه مشکلات برطرف شده بود.واین ضرب المثل برای کسانیکه در گیر مشکلات جور واجور می شوند بجا ماند «مثل قاسم کلنگی »

 

 

البته با امید به گشایش

 

#طنز  #ضرب_المثل  #واقعی

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




میوه انبه مقوی نیروی جنسی است.

 

  انجیر و گردو محرک شهوت است. انجیر 10 عدد و گردو یک عدد هنگام صبحانه میل شود.

 

  برای تقویت نیروی جنسی و ازدیاد شهوت صبحانه مویز و نخود برشته میل شود.

 

 شیره انگور که مثلث باشد تقویت‌کننده میل جنسی افرد سرد مزاج می‌باشد. منظور از مثلث آن است که آب انگور را آنقدر می‌جوشانیم که به یک سوم برسد.

 

  سرکه کم‌کننده نیروی جنسی است مخصوصاً سردمزاجان.

 

 ساعت 10 صبح و 5 عصر بادام بوداده با کمی عسل میل شود.

 

  بادام‌زمینی 50 گرم و عسل یک قاشق غذاخوری و آب هویج یک لیوان بعنوان صبحانه محرک شهوت است.

 

  میوه رسیده برگاموت محرک نیروی جنسی است.

 

 خوردن پرتقال همراه عسل باعث ازدیاد اسپرم می‌شود.

 

  پسته روزی 15 عدد با کمی عسل هنگام صبحانه به مدت 21 روز میل شود.

 

  برای تقویت نیروی جنسی پودر تخم تمرهندی 20 گرم را با 100 گرم عسل مخلوط نموده روزی 3 قاشق میل شود و این معجون باعث دیر ارضاشدن می‌گردد.

 

  برای تقویت نیروی جنسی 10 صبح و 5 عصر تمشک میل شود.

 

  جهت تقویت قوه باء توت سفید صبح بعنوان صبحانه میل شود.

 

 

  نیم ساعت بعد از نزدیکی خربزه میل شود.

 

  از تخمه بوداده خربزه بعنوان تنقلات استفاده شود.

 

  از دانه بوداده زردآلو استفاده شود در ضمن دیرهضم می‌باشد کم خورده شود و نباید بیش از 20 دانه در روز خورده شود.

 

  مربای شکوفه سیب تقویت‌کننده نیروی جنسی است.

 

  هلو تقویت‌کننده نیروی جنسی است بعد از هر غذا یک دانه خورده شود و یا 10 دقیقه بعد از نزدیکی یک دانه میل شود.

 

  زیاده روی در خوردن عناب باعث کم شدن شهوت و غرایز جنسی می شود.

 

 

  برای افزایش نیروی جنسی روزی 10 دانه فندق همراه عسل جویده و میل شود.

 

  روزی یک قاشق روغن فندق میل شود.

 

  موز محرک نیروی شهوت است.

 

  نارگیل زیادکننده حرارت غریزی و تحریک کننده مراکز عصبی دستگاه تناسلی و زیادکننده اسپرم است با شکر خورده شود.

 

  نارنگی باعث افزایش نیروی جنسی می‌شود.

 

  برای تقویت نیروی جنسی شب 10 عدد خرما را در شیر خیس نموده صبح کمی دارچین به آن اضافه کرده بعنوان صبحانه با یک لیوان شیر میل شود.

 

  کسانی که دچار کمبود نطفه شده‌اند: پسته 10 عدد، گردو یک عدد، فندق 20 عدد، کنجد 2 قاشق غذاخوری، نارگیل 2 قاشق غذاخوری را با عسل مخلوط کرده بعنوان صبحانه ابتدا معجون را خوب جویده سپس یک لیوان شیر بنوشید.

 

  آلبالو باعث ازدیاد اسپرم می‌شود یک ساعت قبل از غذا همراه عسل خورده شود.

 

  برای تقویت نطفه 10 صبح و 5 عصر فندق با خرما میل شود.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 موقع خسته شدن به دو چیز فکر کن

 

آنهایی که منتظر شکست توهستند تا به تو بخندند!

 

آنهایی که منتظر پیروزی تو هستند تا با تو بخندند

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود،

بدنبال کسی می گشت که آن را در آورد

 تا به لک لک رسید

و از او درخواست کرد تا او را نجات دهد

و در مقابل گرگ مزدی به لک لک بدهد.

لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کرد و استخوان را درآورد

 و طلب پاداش کرد.

گرگ به او گفت همین که سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی برات کافی است.

وقتی به فرد نالایقی خدمت می کنی تنها انتظارت این باشد که گزندی از او نبینی

 

دنیا پر از تباهی است نه بخاطر آدمهای بد بلکه بخاطر سکوت آدمهای خوب…

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




ﻫﺮﭼﻪ ﺭﻭﺡ ﺷﻤﺎ ﻋﻈﯿﻢ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺗﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ

ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺗﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﯼ

ﻫﺮﭼﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ

ﻫﺮﭼﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﺷﻮﯼ ﮐﻤﺘﺮ ﺁﺳﯿﺐ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ

ﻫﺮﭼﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﺁﺳﯿﺐ ﺑﯿﻨﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻣﯿﺒﺨﺸﯽ

ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺭﻭﺣﺘﺎﻥ ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺎﺩ.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 قانون اول: بارالها، اعتراف می کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم.

حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم.

 اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.

 

 قانون دوم :پروردگارا! اعتراف می کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم.

حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.

اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24ساعت (17 رکعت) بخوانم.

 

 قانون سوم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم.

حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم.

 اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.

 

 قانون چهارم :خدایا! اعتراف می کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و برای نماز شب هم بیدار نشدم.

حداقل در هر هفته باید دوشب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد.

اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم.

 

منبع:تبیان

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




 

یادشبهای توسل کرده ام

یادپرپرگلشن گل کرده ام

یادشبهای شلمچه کرده ام

یادزهرابین کوچه کرده ام

یادبدرویادخیبرکرده ام

یادتنهایی حیدرکرده ام

امروزآخریادمجنون کرده ام

یادپهلوی پرازخون کرده ام

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت




 امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند:

 

 

إن لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَكَ أَن يَكونَ مِنهُم؛

 

 

 اگر بردبار نيستى خود را بردبار جلوه ده، زيرا كمتر كسى است كه خود را شبيه گروهى كند و بزودى يكى از آنان نشود.

 

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 506 ، حكمت 207

 

#امیرالمؤمنین_امام_علے_ع

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

 شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید.

 

مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند.

 

شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود. شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




  مرحوم آیت‌ا… بهجت،عالم و فقیه بزرگوار :

«یکی از چاره‌ جویی‌های شرعی برای استجابت دعا و برآورده شدن حاجت خود، این است که شخصی که حاجت یا گرفتاری دارد، دعا کند و از خدا بخواهد که تمام گرفتاری‌های مشابه گرفتاری او را از تمام مؤمنین و مؤمناتی که گرفتارند، برطرف کند یا هر حاجتی نظیر حاجت او دارند، بر آورده شود، زیرا در این صورت مَلَک برای خود انسان دعا می‌کند و دعای مَلَک مستجاب می‌شود. این گونه دعا کردن در حقیقت دعای به خود کردن است.»

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




از افلاطون پرسیدند:شگفت انگیزترین رفتار انسان چیست؟

پاسخ داد:

‘از کودکی خسته می شود،برای بزرگ شدن عجله می کند و سپس دلتنگ دوران کودکی خود می شود!

ابتدا برای کسب مال و ثروت از سلامتی خود مایه می گذارد،سپس برای بازپس گرفتن سلامتی از دست رفته پول خود را خرج می کند.

طوری زندگی می کند که گویی هرگز نخواهد مرد و بعد طوری میمیرد که گویی هرگز زندگی نکرده است!

آنقدر به آینده فکر می کند که متوجه ازدست رفتن امروز خود نیست ،در حالی که زندگی گذشته یا آینده نیست، بلکه زندگی همین حالاست…

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




چگونه میتوان با وجود سختیهای زندگی ، خوشبختی را حس کرد و خوشبخت واقعی بود

 

خوشبختی یعنی چی؟؟؟

 

پول زیاد؟

امکانات زیاد ؟

همسر خوب؟

فرزندان خوب؟

مقام عالی؟

و………..

 

خوشبختی یعنی لذت قلبی بردن از شرایط زندگی و آرامش قلبی

 

حال گونه میشود با وجود سختیهای زندگی ، خوشبختی را حس کرد

 

جواب همه این سوالات در قران ذکر شده

 

اول اینکه خداوند در جایی گفته: ما انسان را در سختی و مشقت آفریدیم.

 و در جای دیگه گفته: به درستی که  بعد از سختی آسانی هست

پس اگر دچار سختیهایی شدیم ، باید بدانیم بزودی آسانیها و لذایذی خواهند آمد و بلعکس غرق در خوشیهای دنیا نباشیم که سختیهایی در راهند .

 

تمام تلاش ما انسانها برای بدست آوردن آرامش دل بوده و اینکه از شرایط و لذایذ زندگی با خیالی راحت بهره مند بشویم .

 

باز در جای دیگه قران خداوند گفته ؛

الا بذکر الله تطمئن القلوب

 

تنها با یاد خداست که دلها ارام میگیرد .

 

پس آرامش واقعی تنها با برقرای اتصال با خداوند بوده.

مثل چاله آبی که در کنار رودخانه عظیمی قرار گرفته،  که هیچ گاه ترس از خشک شدن ندارد و همواره از طریق رودخانه تغذیه میگردد.

 

بازهم خداوند در جای دیگر میفرماید؛

زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و  سرای آخرت برای آنان که پرهیزکارند بهتر است .

 

بنابر این با وجود این بازی و سرگرمیهای دنیا ، دیگه نیازی به غم و غصه نیست و باید بدانیم تمام پستی و بلندیهای این دنیا فقط بازی و سرگرمی هستند. و باید فکر و هدفهایمان تنها هدف اخروی داشته باشد

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

#طنز

 

گویند عبید در زمان پیرى با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگى او را تامین نمیکردند، لذا او چاره اى اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به او میگفت:

من علاقه خاصی به تو دارم و فقط به تو میگویم حاصل یک عمر تلاش من ثروتی است که در خمره ای گذاشته و در جائی دفن کرده ام. پس از مرگم از فلان دوست مکان آن را پرسیده و آن ثروت را براى خود بردار.

این وصیت جداگانه باعث شد که پسرها به پدر رسیدگى و محبت کنند و عبید نیز آخر عمرش با آسایش زندگی کرد تا از دنیا رفت.

پسرانش بعد از دفن پدر نشانی دفینه را از دوست وی گرفته آنجا را حفر کردند تا سر و کله خمره پیدا شد.

 

اما وقتى خمره را باز کردند، داخلش را از سکه های طلا خالی و تنها ورقی یافتند که بیت شعری در آن نوشته بود:

خداى داند و من دانم و تو هم دانى

که یک فُلوس ندارد عبید زاکان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




به مناسبت ولادت با سعادت حضرت معصومه (ع) و روز دختر جشن بزرگی در شهرستان آبدانان با همکاری بسیج خواهران و امور بانوان برگزار شد که در این جشن امام جمعه شهر به ایراد سخنرانی پرداخت و مراسم شادی با مولودی خوانی برگزار شد و در آخر به دختران نمونه شهرستان جوایزی اهدا کردند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  فکر نکردن به فردای ازدواج:

بعضی از همسران جوان آنچنان سرگرم جشن ازدواج میشوند که نمیدانند درگیر چه مسائلی شدهاند. شما متاهل شدهاید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچارید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و تشکیل خانواده دهید. از برنامههای جشن و بازتاب آن، از تماشای فیلم عروسی تا تجدید خاطرات با دوستان لذت ببرید، اما تمام مدت، تصویر بزرگتری را در ذهن داشته باشید.

 

  تلاش برای عوض کردن  خلقیات همسر:

به احتمال قوی، شما به این دلیل با همسر خود ازدواج کردهاید که عاشقش بودهاید. اگر این طور باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که او را تغییر دهید. بدون شک، افراد بالغ به طرز چشمگیری تغییر نمیکنند. پس بهترین اطمینان شما این است که همسر خود را قبول کرده و او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوتهایی که با دیگران دارد، دوست بدارید.

 

  رابطه بد با خانواده همسر:

اگر تا این لحظه به رابطه شما با خانواده همسرتان لطمه وارد شده، دست به هر کاری بزنید تا رابطه خود با خانواده همسرتان را بهبود ببخشید. اولین نفری باشید که صلح را برقرار میکند، زیرا هنگام دعوای شما با خانواده همسرتان، تنها کسی که آزرده خاطر میشود، همسرتان است که احساس میکند بین شما گیر افتاده است.

 

  مشاجره بهجای گفتگو:

پرخاشگری و فریاد زدن وجیغ کشیدن در حل مشکل یا اختلاف نظرها به شما و همسرتان کمکی نمیکند. گفتگوی آرام و منطقی، شما را به پیش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان، نتوانید خود را کنترل کنید، زندگی تان را به مخاطره میاندازید.

 

 کوتاه بودن افق دید:

هیچکس دوست ندارد درباره مسائل سنگینی مثل کنترل مسائل مالی، راههای ممکن در صورت بچهدار نشدن و نحوه آمادگی برای اتفاقات پیشبینی نشدهای مثل مرگ، بحث کند. با این حال اکنون که متاهل شدهاید چارهای جز صحبت درباره این موضوعات ندارید. ازدواج شما به این مسائل وابسته است. عاقل باشید و در مورد تمامی این مسائل با همسر خود صحبت کنید و درصورت لزوم با دیگران مشاوره داشته باشید اما آن را نادیده نگیرید.

 

 دعواهای بیهوده:

هر انسان متاهلی با همسر خود بر سر مسائلی بحث میکند، از باز گذاشتن سر خمیردندان تا آویزان کردن لباس روی دستگیره در که در نظر دیگران بی معنی است. بحثهای خود را برای مسائل مهمتری نگه دارید. این دلخوریها را به حال خود بگذارید. به راستی اگر تنها اشتباه همسر شما انداختن جورابهای کثیف روی زمین است، باید خودتان را خوششانس بدانید.

 

 حسادت:

همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان میشود که تصور میکند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این کار میتواند سمی در رابطه شما با همسرتان باشد.

 

   زندگی کردن مانند مجردها:

اکنون زمان آن رسیده که بزرگ شوید. گردش شبانه رفتن با دوستان، زمانی اشکال نداشت که مجرد بودید و هیچ کس در منزل منتظر شما نبود. به عنوان یک فرد متاهل، انجام بعضی کارها شایسته نیست. شما میدانید درست و غلط چیست، پس کار درست را انجام دهید.

 

  غرور در زندگی مشترک:

زن یا شوهری که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهی اصرار دارد، همیشه برنده است و کسی که مهر و محبت همسر خود را انکار میکند، هیچ کار مفیدی برای زندگی مشترکشان انجام نمیدهد. او اجازه میدهد غرور و روشهای حل مشکلات و عشق و علاقه او، به همسرش راه پیدا کند و رابطه آنها به نتیجه برسد. باید ملایمتر باشید و راهی پیدا کنید که مسئولیت اعمال خود را به گردن بگیرید.

 

  با هم نبودن:

 

باید مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. گل، بدون آب، نور خورشید و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد. بنابراین، باید برنامهریزی کنید تا مدت زمان بیشتری را در کنار همسر خود باشید.

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

 

  در قم ما شبهای جمعه در درس اخلاق حاج آقا حسین فاطمی(ره) شرکت می کردیم و ایشان این شعر را زیاد می خواندند که :

 

 صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکر به دوام

  نا تمامان جهان را کند این پنج تمام

 

 

 《 صمت》 یعنی سکوت، شما اگر وارد مجلسی شدید که یک عده این طرف حرف می زنند، یک عده آن طرف، یک عده غیبت می کردند، یک عده بد گویی آن دسته را می کردند و آن دسته بدگویی  این دسته را ، شما باید از آن مجلس خارج شوید. 

 

 اگر سخنان آنها غیبت هم نیست نباید خودت را وارد حرف های بیهوده آنها کنی. به درس و مطالعه بپرداز!

 

 《جوع》 یعنی گرسنگی و ضد پرخوری است.

یعنی با شکم پر نمی شود درس خواند و شب ها بیدار شد و نماز شب خواند. غذاری سبک بخورید. 

 

 《سهر》 یعنی بیدار شدن قبل از اذان صبح، طلبه باید سحر بیدار شود، طلبه ای که تا تیغ آفتاب بخوابد به درد طلبگی نمی خورد.

 

 《عزلت》 یعنی کناره گیری از مردم. البته کناره گیری از مردم بد ، نه مردم خوب!

با مردم خوب دوست باشید. در روایات هم آمده است که :

جلس الصالح خیر من الوحده

《دوست صالح و نیکوکار بهتر از تنهایی است》

 

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




کودن تربیت ناپذیر

وزیری دارای پسر کودن و نفهم بود. او را نزد دانشمندی سپرد و سفارش کرد در تربیت او بکوش تا خردمند گردد.

دانشمند مدتها در تربیت او تلاش کرد، ولی او هیچ گونه رشد نکرد. دانشمند برای وزیر چنین پیام فرستاد:

پسرت هرگز عاقل نمی شود و مرا نیز دیوانه کرد.

چون بود اصل گوهری قابل

تربیت را در او اثر باشد

هیچ صیقل نکو نداند کرد

آهنی را که بدگهر باشد

سگ به دریای هفتگانه بشوی

که چو تر شد پلیدتر باشد

خر عیسی گرش به مکه برند

چو بیاید هنوز خر باشد

 

گلستان سعدی- در باب تربیت

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 《غربت حضرت مهدی عج》

 

به نام رب مهدی لب گشایم

 سرود غیبتش را می سرایم

 

سخن از غربت مهدی زهراست

 سخن از بی وفایی من و ماست

 

غم مهدی غمی جانکاه باشد

 از آن کمتر کسی آگاه باشد

 

کجا یوسف ، چنین زندان کشیده؟

 کجا یعقوب ، این هجران کشیده ؟

 

هزار و یکصد و هفتاد سال است

 که می داند که ، مولا در چه حال است ؟

 

فدای غربتش ، یاور ندارد

 به این غربت کسی باور ندارد

 

به غیبت سوز و اشک و آه دارد

 چو جد خویش سر در چاه دارد

 

تو گویی خار در چشمش نشسته

 دلش از غفلت شیعه شکسته

 

قسم بر صورت زهرا که نیلی ست

 به رخساری که آزرده ز سیلی ست

 

در این غم اشک آل الله جاریست

 حدیث قرن ها چشم انتظاریست

 

به مهدی عرصه عالم چو تنگ است

 چنین غفلت برای شیعه ننگ است

 

همه کردیم مهدی را فراموش

 رسد هل من معین همواره بر گوش

 

به سینه سوز هجرانش نداریم

 خبر از اشک چشمانش نداریم

 

ولی اندوه او بر ما گران است

 دعا گوی تمام شیعیان است

 

بیا هجرت کنیم اینک به سویش

 رویم العفو گویان رو به سویش

 

ز رنج غربتش یادی نمائیم

 امام خویش را یاری نمائیم

 

بیا زهرای اطهر شاد سازیم

 ز زندان یوسفش آزاد سازیم

 

 اللهم عجل لولیک الفرج

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




اللهم عجل لولیک الفرج

 

♥️جمعه یعنی در سرت فکر نگارت آمده

 

♥️جمعه یعنی وقت ناب انتظارت آمده

 

♥️جمعه یعنی لحظه ای را با خیالش سر کنی

 

♥️جمعه یعنی با غم و فکر وصالش سر کنی

 

♥️جمعه یعنی نام او باشد فقط روی لبت

 

♥️جمعه یعنی عشق او باشد فرآیند تبت

 

♥️جمعه یعنی حسرتت تنها نگاه روی او

 

♥️جمعه یعنی آرزوی مجعد گیسوی او

 

♥️جمعه یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشد

 

♥️جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد

 

♥️جمعه یعنی روشن از رویش بگردد این جهان

 

♥️جمعه یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان (عج)

 

 

 

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




اگر پوستی خوب و بدون لک می خواهید پس این موارد را حذف کنید!

 

ارتباطی خاص بین چیزی که میخورین و ظاهر پوستتون وجود داره. در حقیقت ، تحقیقات زیادی نشون دادن که گروهی از مواد غذایی خاص می تونن باعث پیری، پیگمنتاسیون، حساسیت، جوش و حتی آکنه بشن! پس اگه پوست زیبایی

میخواین از این مواد غذایی دوری کنین:

 

 لبنیات

باید بگیم که درست خوندین! همه میدونن که شیر برای بدن خوبه، اما حقیقت اینه که این ماده کمی هم ضرر داره. محصولات لبنی مثل شیر، پنیر، بستنی و ماست مملو از هورمونها هستن. آکنه، پیری زودرس، پیگمنتاسیون ، همه به خاطر عدم تعادل هورمون ها در بدن اتفاق میفتن، پس اضافه کردن این هورمون ها توسط لبنیات مشکل رو بدتر میکنه. اکثر متخصصان پوست میگن اگه میخواین از آلاینده های هورمونی خلاص بشین باید لبنیات رو از رژیم غذاییتون حذف کنین. اگه میترسین به اندازه کافی کلسیم دریافت نکنین، بهتره بدونین اسفناج خیلی بیشتر از شیر حاوی کلسیمه.

 

 شکر

این کریستال های بی گناه و زیبا میتونن درخشش پوستتون رو گرفته و اون رو بی رنگ کنن. شکر به خاطر واکنشی به نام گلیکاسیون شناخته شده است. گلیکاسیون باعث میشه پروتئین مهمی که مسئول جوان و قوی نگه داشتن پوسته غیرفعال شده و در نتیجه چین و چروک ایجاد بشه. پزشکان و هنرمندان هالیوودی میگن میتونین شکر رو از رژیم غذاییتون حذف کنین تا در مدت زمان کوتاهی جوانی و زیبایی به پوستتون برگرده. کسانی که فکر میکنن با جایگزین کردن محصولات بدون قند میتونن این مشکل رو حل کنن، اشتباه کردن. این محصولات مشکلات جدیدی با خودشون میارن و هیچ تغییری در واکنش انسولین ایجاد نمیکنن. برای جوانی و زیبایی پوست تا جایی که میتونین مصرف شکر رو محدود کنین.

 

 مواد مصنوعی

حقیقت اینه که اطلاعات زیادی نداریم که ثابت کنیم مواد مصنوعی مثل رنگ ها، شیرین کننده ها، طعم دهنده ها، نیترات و مواد شیمیایی دیگه صراحتا باعث آسیب به شما میشن. اما میدونیم که اونا میتونن باعث آسیب اکسیداتیو به سلول های شما بشن؛ این مواد میزبان تعداد بیماری های داخلی شده و مشکلات پوست رو بیشتر میکنن. مصرف بیش از حد مواد غذای فرآوری شده که با مواد افزودنی تست نشده تهیه شدن، میتونه به بدن با روشی خاص صدمه بزنه. درسته که یه همبرگر شما رو نمیکشه، اما بهتره سعی کنین رژیم غذاییتون رو ساده نگه داشته و ۸۰ درصد مواقع از مواد طبیعی استفاده کنین.

 

 مواد غذایی سفید

آرد، آرد ذرت، و برنج سفید به طور قابل توجهی به پوستتون آسیب میزنن. آرد سفید و آرد ذرت توی هر چیزی از پاستا گرفته تا نان و اسنک ها موجوده و باعث اختلال در تنظیم انسولین میشن. این مواد غذایی ارزش غذایی خاصی نداشته و فقط به خاطر طعمشون مورد استفاده قرار میگیرن.

همچنین این مواد باعث میشن که میزان انسولین در بدن به اوج رسیده و هورمون استرس (کورتیزول) هم افزایش پیدا کنه. یادتونه وقتی نوجون بودین صورتتون پر از جوش بود؟ دلیلش این بوده که در اون دوره سطح کورتیزول خیلی بالاست. برای اینکه روند افزایشی این هورمون ها رو کنترل کنین از مصرف غذاهایی که شاخص قند خون و انسولین رو بیش از حد افزایش میدن خودداری کنین.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




یا بَقِیَّةَ اللَّهِ «عج»

 

 ای چراغ همه ادوار کجایی آقا

 ای دوای دل بیمار کجایی آقا

 

 سالهای متمادی همه در حسرت تو

 راز و سر همه اسرار کجایی آقا

 

 روزها گم شده در پشت سر غیبت تو

 روشنایی شب تار کجایی آقا

 

 پدر منتظران، چشم به راهان توایم

 پسر حیدر کرار کجایی آقا

 

 خبری از خبر  آمدنت  بهتر نیست

 ای تو صدر همه اخبار کجایی آقا

 

 چقدر چشم به راهت شده ها منتظرند

 حضرت لشکر انصار کجایی آقا!!!؟

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




خانه پدري کجاست؟

 

جايي ست که هميشه منتظرت هستند

و چشم براه آمدنت مي مانند…

جايي ست که بي هيچ

قيد و شرطي دوستت دارند…..

جايي ست که چه زود بروي چه دير، هميشه از ديدنت خوشحال ميشوند….

جايي ست که هيچ وقت بزرگ نميشوي هميشه بچه مي ماني……

جايي که سفره اش هميشه براي تو تکه ناني دارد …..

وچاي صبحانه اش،برايت مزه اي ديگر ميدهد……

امن ترين و آرام بخش ترين مکان

حتي اگر پدر و مادرت خيلي پير باشند!!…

حتي اگر نباشند!!!…

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت