✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 807
  • دیروز: 2106
  • 7 روز قبل: 9424
  • 1 ماه قبل: 26183
  • کل بازدیدها: 807685

 



اصل هدف از دعا چیست؟

 

 پاسخ اجمالی

 

 ادعیه خود به گونه ای تفسیر قرآن کریم اند و شرح معارف آسمانی اند و یادآور تربیت های قرآنی و تکرار و تأکید و تشریح آموزه های وحیانی اند.

 

 دعا یک فرصت برتر و بدل ناپذیر است که خدای تعالی به بندگانش عطا کرده تا آنان با سود جستن از آن به حضور یگانه ی هستی بخش خود بار یابند و از حضرتش برای پیمودن طریق کمال و سعادت و سربلندی روح مدد خواهند.

 

 دعا کردن همیشه بدین معنا نیست که از خدا چیزی بخواهیم.

 

 گاه دعا یعنی از خدا خود او را خواستن ،

 

 و این والاترین و با شکوه ترین مرتبه ی دعا است که بیش از هر جا و در عالی ترین شکل خود، در نیایش های رسیده از معصومان (علیهم السلام) یافت می شود.

 

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




با توجه به مراسم عروسی زمان پیامبر؛ مثل عروسی حضرت فاطمه (س)، مراسم عروسی فعلی چگونه باید باشد؟

 

متن کامل پرسش

 

مراسم عروسی زمان پیامبر (مثل عروسی حضرت فاطمه علیه السلام) چطور بوده است؟ آیا رقص و پایکوبی داشته است. با توجه به اینکه رقص حرام است و ابزار موسیقی نسبت به زمان پیامبر (دف و …) پیشرفت کرده، مراسم عروسی کنونی چگونه باید باشد؟ می توان در این مراسم گناه شرکت کرد؟ توجه داشته باشید که عدم شرکت باعث کدورت بین فامیل می شود.

 

 

پاسخ اجمالی

 

شکی نیست که موسیقی، غنا و آواز خوانی، در صورتی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، از نظر اسلام حرام است، اما در این که این عمل در مورد عروسی یا شادی های دیگر استثنا شده یا نه؟ نقل های تاریخی درباره دف زنی و رقص در عروسی های زمان پیامبر (ص) به دست ما رسیده که  به دلیل سند ضعیف آنها و مخالفتشان با بعضی از روایات معتبر نمی توان با توجه به ظاهر آنها حکم کرد. به همین دلیل اکثر مراجع، موسیقی لهوی و طرب انگیز را حرام می دانند و فرقی بین دف و غیر آن و مجالس عروسی و غیر آن قائل نیستند.

 

درباره رقص نیز بعضی مراجع رقص مرد برای مرد و زن برای زن را در صورتی که تحریک شهوت نکند و گناه و مفسده دیگری بر آن مترتب نباشد، جایز می دانند و بعضی تنها رقص زن برای شوهر را جایز می دانند.

 

بنابراین آنچه درباره مجالس عروسی می توان گفت اینست:

 

1. خوب است که مجالس عروسی با برنامه های مدیحه سرایی، طنز و یا مویسقی های حلال شاد و پر شور برگزار شود.

 

2. در این مجالس در ضمن شادی، هر کس باید توجه به ترک حرام های شرعی با توجه به فتوای مرجع خود داشته باشد.

 

3. شرکت در مراسمی که در آنها حرام صورت می گیرد اگر شخص احتمال تاثیر می دهد، با فراهم بودن شرایط، باید نهی از منکر کند و اگر نمی پذیرند – چنانچه حضور شخص باعث استماع موسیقی حرام یا تایید گناه می گردد- باید مجلس را ترک کند مگر آنکه عسر و حرج پیش آید.

 

 

 

پاسخ تفصیلی

 

شکی نیست که موسیقی، غنا و آواز خوانی، در صورتی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، از نظر اسلام حرام است، اما در این که این عمل در مورد عروسی یا شادی های دیگر استثنا شده یا نه؟ در کتاب های تاریخی از برگزاری مراسم عروسی و شادی های دیگر در زمان پیامبر، مثل ازدواج حضرت فاطمه (ع) یا دیگر مسلمانان یا شادی مردم مدینه در زمان ورود آن حضرت به مدینه، نقل هایی به ما رسیده است. شادی مردم در زمان جاهلیت و صدر اسلام نوع ساده ای از شادی بوده است. بیشترین موردی که در میان مردم صدر اسلام برای شادی مرسوم بوده آواز خوانی و دف زنی بوده است و به رقص و نواختن آلات موسیقی دیگر در شادی ها کمتر اشاره شده است [1] . در زیر به چند نمونه اشاره می کنیم:

 

در دعائم الاسلام روایتی نقل شده که در آن می گوید حضرت از عروسی شخصی خبر دار شدند فرمودند که عروسی نباید در خفا برگزار شود و باید دود به پا شود و صدای دف شنیده شود و فرق بین عروسی و زنا همین سر و صدای دف است. [2] در همین کتاب روایتی از امام صادق (ع) آورده است که در شب عروسی حضرت زهرا، رسول الله (ص) صدای دف شنیدند پرسیدند این چیست؟ گفتند اسماء برای این که حضرت زهرا را شاد نگه دارد تا بی مادری را احساس نکند، دف می زند. پس رسول الله (ص) دعا کردند همان طور که اسماء دختر مرا شاد کرد خدایا او را شاد نما و به اسماء فرمودند که در شادیتان حرف های نا مناسب نزنید. [3] کتاب کشف الغمه نیز نقل می کند وقتی مسلمانان از ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه (س) مطلع شدند و به پیامبر (ص) تبریک گفتند حضرت رو به همسران خود کرد و به آنها دستور داد برای فاطمه (س) دف بزنند و آنها مشغول دف زدن شدند. [4] ابن ابی الحدید نقل کرده که پیامبر بر قومی گذر کرد که مشغول بازی و رقص بودند حضرت به آنها فرمودند به این کار خود جدی ادامه دهید تا یهود و نصاری بدانند در دین ما آزادی هست. [5]

 

ولی از این نقل ها نمی توان حکم فقهی استخراج کرد. فقها برای دست یابی به احکام شرعی دقت موشکافانه ای در مجموع دلیل هایی که به دست ما رسیده می نمایند و به ظاهر چند نقل تاریخی اکتفا نمی کنند. در زیر نکاتی را که علاوه بر چنین نقل های تاریخی ای، در حکم شرعی مربوط به رقص و موسیقی دخیل است، بیان می کنیم:

 

1. سند اکثر قریب به اتفاق این روایات تاریخی محکم نیست و یا اصلا زنجیره سند در این روایات، اتصال ندارد. پس این روایات به خودی خود نمی توانند دلیلی برای حکم شرعی باشند.

 

2. بعضی از این نقل ها با روایات معتبر و محکمی که به دست ما رسیده منافات دارند و به همین دلیل کنار گذاشته می شوند. شیخ انصاری روایاتی که درباره حرمت غنا وارد شده شامل هر عمل لهوی می داند و بنا بر این تمام روایات حرمت غنا در مقابل نقل های تاریخی ضعیفی که در بالا اشاره کردیم قرار می گیرد. ایشان این طور بیان می کنند: از مجموع روایات زیادی که درباره حرمت غنا است چنین برداشت می شود که ملاک حرمت غنا لهوی بودن آن است و هر صوتی که به صورت لهو باشد چه با آلات موسیقی و چه بدون آن، حرام است. [6] از جمله این روایات، روایتی است که محمد بن ابی عباد نقل می کند: از امام رضا درباره غنا پرسیدم، ایشان فرمودند … آن در زمره باطل و لهو است … [7] و روایت اعمش که در آن امام صادق (ع) در بیان موارد گناهان کبیره این را می فرمایند: کار های لهوی که انسان را از ذکر خدا باز می دارند مانند غناء و نواختن اوتار (نوعی آلت موسیقی) … [8] روایت اعمش علاوه بر اینکه حرام بودن هر لهوی را بیان می دارد از موسیقی به طور مخصوص اسم می برد در روایات دیگری نیز از موسیقی نام برده شده مثل روایتی از امام صادق(ع) که می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه ی شیطان است.» [9] و از پیامبر اکرم(ص) نیز روایت شده که فرموده اند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.» [10] [11] در باره رقص نیز علاوه بر اینکه بسیاری از فقها آن را نیز از مصادیق لهو می دانند روایتی در کتاب کافی با سند معتبر نقل شده است که امام صادق (ع) از قول پیامبر (ص) می فرمایند: شما را از رقص [12] و … نهی می کنم. این روایت نشان از نا پسند بودن این عمل نزد پیامبر دارد و از آنجا که سندش بر خلاف روایات دیگر، معتبر است، بر نقل های تاریخی دیگر مقدم است. به هر با توجه به این روایات، این وظیفه فقیه است که با دقت لازم، جمع بندی خود را از مستندات موجود به صورت فتوا بیان کند و وظیفه مقلد است که از آنها تبعیت کند.

 

با توجه به نکاتی که ذکر شد، در زمینه حکم موسیقی و رقص اختلاف نظر هایی بین فقها وجود دارد و هر کس با توجه به نظر مرجع تقلید خود باید عمل نماید تا در مقابل خداوند معذور باشد.

 

نظر فقها درباره رقص

 

برخی مثل امام (ره) و آیت الله خامنه ای رقص را اگر باعث تحریک شهوت، ارتکاب گناه و یا ترتیب مفسده شود و یا زن در بین مردان نامحرم برقصد، حرام می دانند بنابر این اگر رقصی چنین خصوصیاتی را نداشته باشد حرام نیست. اما برخی؛ مثل آیت الله صافی و فاضل و مکارم تنها رقص زن برای شوهر را جایز می دانند. [13] روشن است که در این حکم فرقی بین مجلس عروسی و غیر آن نیست.

 

نظر فقها درباره موسیقی

 

اکثر مراجع معیار در حرمت موسیقی را مطرب و لهوی بودن آن می دانند [14] یعنی اگر موسیقیی لهوی و مطرب نباشد حرام نیست البته بعضی مراجع مثل آیت الله مکارم و تبریزی و سیستانی تنها لهوی بودن را معیار حرمت موسیقی دانسته اند. [15] در بحث موسیقی نیز مراجع فرقی بین مجالس عروسی و غیر آن و استفاده از دف و غیر آن نگذاشته اند و تشخیص مصداق انواع موسیقی به عهده خود مقلد می باشد که با توجه به معیارهای موجود از طرف شرع مقدس، تشخیص بدهد موسیقیی حرام است یا حرام نیست و طبق آن عمل کند. [16]

 

با توجه به آن چه گفته شد نتایج زیر را به این ترتیب بیان می کنیم:

 

1. خوب است که مجلس عروسی به صورت شاد و پر شور برگزار شود.

 

2. شادی و نشاط عروسی می تواند به صورت های زیر اجرا شود:

 

الف. استفاده از افراد خوش صوت برای خواندن اشعار در مدح اهل بیت (ع) و اشعار فکاهی و طنز.

 

ب. استفاده از گروه های تئاتر و نمایش های کمدی. [17]

 

ج. استفاده از موسیقی های غیر حرام.

 

3. شور عروسی نباید حرامی در پی داشته باشد چرا که توجه به حرمت، بسیار مهمتر از توجه به شادی و نشاط عروسی است. حرام هایی که باید هر کس با توجه به نظر مرجع تقلید خود آنها را رعایت کند عبارتند از:

 

الف. مزاحمت و آزار مردم و همسایه ها.

 

ب. گوش دادن به موسیقی حرام.

 

ج. رقص های حرام و تماشای آن و حضور در مجلسی که تایید آن به حساب می آید.

 

د. اختلاط های حرام زن و مرد و نگاه های حرام.

 

تا به حال حکم مجالس عروسی کنونی با توجه به اختلاف فتوای مراجع مشخص شد. اما حضور در این مراسم چه حکمی دارد؟ نظر همه مراجع در این مورد اینست که اگر شخص احتمال تاثیر می دهد، با فراهم بودن شرایط، نهی از منکر کند و اگر نمی پذیرند – چنانچه حضور شخص باعث استماع موسیقی حرام یا تایید گناه می گردد- باید مجلس را ترک کند مگر آنکه عسر و حرج پیش آید. [18]

 

بدیهی است که صرف بوجود آمدن کدورت بین فامیل ها توجیهی برای گناه و شرکت در مجالس گناه نمی شود مگر آنکه عسر و حرج پیش آید.

 

 

[1] نک: اصفهانی، ابو الفرج، اغانی، ج 2، ص 175، استفاده شده از مقاله: قاضی زاده، کاظم، غناء از دیدگاه اسلام، مجله فقه، شماره 4-5، تابستان و پاییز 1374.

 

[2] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 207، دار المعارف، مصر، 1385 ق. شبیه به این روایت را ببینید در: شیخ وسی، امالی، ص 518، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414 ق.

 

[3] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 206.

 

[4] اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج1، ص 359، مکتبه بنی هاشم، تبریز، 1381، ق.

 

[5] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 6، ص331، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.

 

[6] شیخ انصاری، المکاسب، ج 1، ص 296، مجمع الفکر الاسلامی، قم، 1428 ق.

 

[7] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص 308، موسسه آل البیت، قم، 1409 ق.

 

[8] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 15، ص331.

 

  [9] . عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص313.

 

[10]   . همان.

 

[11] استفاده شده از سؤال ” دلایل حرمت و حلیت موسیقی را بیان فرمایید.  “

 

[12] عبارت اصلی روایت: انهاکم عن ال زفن … است که به معنای رقص آمده است اما مرحوم فیض درکتاب الوافی ج 17 ، ص 211 ، ذیل این روایت گفته است: الزفن: اللعب و الدف و یزفون: یرقصون.

 

[13] حسینی، سید مجتبی، رساله دانشجویی، ص 181، دفتر نشر معارف، چاپ پنجم، 1385 ش.

 

[14] برای اطلاع بیشتر ر.ک به سوال "دلایل حرمت و حلیت موسیقی را بیان فرمایید.”

 

[15] همان، ص 172.

 

[16] استفاده شده از سوال "چه نوع آلات موسیقی را لهوی و حرام و چه نوع حلال است؟ “

 

[17] استفاده شده از سوال "الگوی مناسب جشن ازدواج کدام است؟”

 

[18] حسینی، سید مجتبی، رساله دانشجویی، ص 177.

 

 

 

مجمع جهانی شیعه شناسی

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




آیت الله  سید جمال الدین گلپایگانی و میهمانان سرزده

 

در روزگار مرجعیت حضرت آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی رحمه الله حدود پانزده نفر از شیعیان برای زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام وارد نجف اشرف می‌شوند و چون مکانی را برای استراحت نداشتند، تصمیم می‌گیرند برای شام و استراحت به منزل مرجع تقلیدشان یعنی آیت الله سید جمال گلپایگانی بروند.

 

حدود دو ساعت بعد از مغرب در منزل ایشان را می‌کوبند؛ ایشان در را باز می‌کنند و چون کسی در منزل نبوده و غذایی هم برای پذیرایی نداشتند، نگران می‌شوند. به هر حال میهمانان را به داخل دعوت می‌کنند و برای تهیه غذا از منزل خارج می‌شوند.

اما تمام مغازه‌ها و بازارچه منتهی به حرم بسته است و راهی برای تهیه شام نیست؛ لذا ایشان وارد صحن مبارک حضرت امیر علیه السلام می‌شوند و مقابل پنجره فولاد می‌ایستند و بعد از عرض ادب عرضه می‌دارند:

 

 «یاجدا! میهمان آمده و من راهی برای پذیرایی ایشان ندارم؛ خودتان عنایتی بفرمایید».

 

سپس، از حرم خارج می‌شوند تا به منزل برگردند. ناگهان در بین راه، مغازه‌ای را می‌بینند. مغازه‌دار می‌پرسد: «آقا! چیزی می‌خواستید؟» ایشان نزدیک می‌روند و می‌گویند: «میهمان‌دار شده‌ایم و مقداری برنج و روغن و لپه می‌خواستم». مغازه‌دار نیز برنج و روغن و لپه را آماده می‌کند و می‌گوید: «چیز دیگری هم می‌خواستید؟»

آقای گلپایگانی می‌گویند: «گوشت هم نداریم». ‌مغازه‌دار می‌گوید: «ما گوشت هم داریم و بلافاصله گوشت را آماده می‌کند». بعد آقای گلپایگانی می‌فرمایند: « برای طبخ غذا هیزم هم نداریم». مغازه‌دار می‌گوید: «هیزم هم داریم و یک بسته هیزم هم می‌آورد».

آیت الله سید جمال گلپایگانی می‌گویند: «الآن پول همراهم نیست». مغازه‌دار می‌گوید: «ما شما را قبول داریم؛ الآن لازم نیست». بعد مغازه‌دار که می‌بیند ایشان توان حمل این همه چیز را ندارند، کسی را صدا می‌زند و به او می‌گوید: «همه این چیزها را برای آقا ببرید در منزلشان».

شاگرد مغازه‌دار هم همه آن برنج و گوشت و… را داخل پارچه می‌گذارد و تا منزل آقای گلپایگانی می‌آورد. آیت الله سید جمال گلپایگانی نیز از میهمان‌ها می‌خواهد که غذایی برای خود فراهم کنند و میل کنند.

صبح روز بعد، وقتی میهمان‌ها خداحافظی می‌کنند و می‌روند، آقای گلپایگانی مقداری پول تهیه می‌کنند و می‌روند تا بدهی خود را بپردازند. بازارچه را تا آخر می‌روند و آن مغازه را پیدا نمی‌کنند

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقین

 

در روزگـارِ قحطـــي پرواز

گاهي عطر شهــــــادت

در کوچه پس کوچه هاي شهر مي پيچـــد

فدائيــــان ِزينب (س)

يکي پس از ديگــري ،

جـــام ِ شهــــادت را از دست ِ مولايشـــــــان مينوشند

و نگـاهم بر قافله ي شهـدا ، خيره مانده ، کــه چه آرام آرام از مقابلــم ميگذرند !

و من چـــه حيرانـــم در ايــــن کوچه ي سرگــــرداني…

کـــاش ميشــد راهـي فرات شد

وضـــو گرفت

بهـرشهــــادت…

اللهم اسئلک من الشهاده اقسطها.

خداوندا من از تو می خواهم تا برترین شهادت ها را نصیب من کنی.

صحیفه السجادیه، ص ۴۳۹

اللهم الرزقنا…..

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




سوره هایی که گیاهان خوشبوی قرآنند

 

امام صادق عليه السّلام فرمودند: سوره‏ هايى كه با «حم» آغاز مى‏ شوند، گياهان خوشبوى قرآنند.

 

بنابراين، هنگامى كه آن را تلاوت نموديد، خداى را به خاطر تلاوت آن حمد و ثنا و سپاس گوييد.

 

زيرا همانا وقتى كه بنده‏ اى اين سوره‏ ها را تلاوت كند،

از دهان او بويى خوشتر از مشك اعلى و عنبر خارج مى‏ شود؛ و همانا خداى عز و جل محققا به خواننده و قارى آن ترحم نموده و نيز همسايگان، دوستان، آشنايان و همه نزديكان او را مورد رحمت خود قرار مى ‏دهد؛

 و عرش، كرسى و فرشتگان مقرّب خدا در روز قيامت براى او استغفار مى ‏نمايند.

اين سوره‏ ها عبارتند از: غافر، فصلت، شورى، زخرف، دخان، جاثيه و احقاف.

 منبع :ثواب الأعمال و عقاب الأعمال

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




پرسش: آيا همه منتظران از تمام اديان ظهور را متوجه مي شوند ؟ چگونه ؟

پاسخ: ظهور امام زمان(ع) داراي علايم و شرايطي است که تحقق آنها باعث ظهور ميشود.وهر گاه اين علائم محقق شد ظهور واقع مي شود و همه بشر روي زمين متوجه آن شده به دنبال مهدي راه مي افتند و چون هم تشنه عدالت هستند به دنبال دادگر مي شتابند علايم ظهور: علامت در لغت عرب به معناي نشانه است. بنابراين منظور از علائم ظهور، نشانه‌هايي است كه نزديك شدن ظهور را نشان مي‌دهند. با تحليل ماهيت علائم ظهور، در مي‌يابيم كه علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببي ندارند يعني اين گونه نيست كه به محض تحقق نشانه‌ها و علائم ظهور بگوييم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهد يافت، بلكه تنها جنبه اعلام و كاشفيت دارند يعني تحقق آنها كاشف از اين واقعيت است كه ظهور نزديك شده است. علائم را از جهات مختلفي مي‌توان تقسيم بندي نمود.
از جمله مي‌توان آنها را به:
1. علائم عادي و علائم غير عادي و معجزه آسا تقسيم كرد.
2. با توجه به روايات رسيده مي‌توان به علائم حتمي و علائم غير حتمي تقسيم نمود.
3. بالآخره مي‌توان به لحاظ فاصله زماني بين وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائم قريب و علائم بعيد تقسيم كرد.
آنچه بيشتر از ظاهر روايات به دست مي‌آيد تقسيم علائم به غير حتمي يا موقوف و علائم حتمي است. علائم غير حتمي يا موقوف نشانه‌هايي است كه رخ دادن آنها قطعي نيست و ممكن است به دليل عدم تحقق شرايط و يا ايجاد مانع به وقوع نپيوندند و اما علائم حتمي انهاست كه رخ دادن آنها حتمي و قطعي است. در منابع روايي، بسياري از رخداد‌هاي طبيعي و غير طبيعي و دگر‌گوني‌هاي سياسي واجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نمي‌توان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانه‌ها، برخي به عنوان “علايم حتمي ظهور” ذكر شده است.علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج مي‌كند و با تصرف بخش‌هايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين مي‌كند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج مي‌كند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر مي‌گردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه مي‌فرستد و چون به سرزمين بيداء مي‌رسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو مي‌برد و هلاك مي‌شوند.
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام مي‌كند و مردم را به حق و عدل دعوت مي‌كند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانه‌هاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل مي‌رسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش مي‌رسد و همه مردم آن را مي‌شنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) مي‌فرمايد:"ندا كننده‌‌اي از آسمان، نام قائم ما را ندا مي‌كند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
شرايط ظهور: براي هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرط لازم است:
الف. برنامه و قانون جامع: از آنجايي كه برنامه حركتي حضرت مهدي(ع) بر اساس دستورات دين اسلام و سيره پيامبر(ص) است. اين شرط از شرايط ظهور فراهم است.
ب. رهبر: هر انقلاب نياز به رهبري دارد كه عالم به برنامه‌ها و اهداف انقلاب باشد. وضعيت موجود و مطلوب را بتواند تشخيص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و … و چون رهبري ظهور به دست امام زمان(عج) است ـ كه متصل به علم الهي و آيينه تمام نماي صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا اين شرط نيز براي ظهور فراهم است.
ج. ياران: يك انقلاب نياز به ياوراني دارد كه رهبر را شناخته و به او ايمان داشته باشند، از اهداف و برنامه‌هاي انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور كنند. شجاع و فداكار باشند و تا آخرين نفس بايستند. اين ياران قبل از شروع قيام، به زمينه سازي پرداخته و مردم را نسبت به حركت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغيب به پذيرش انقلاب مي‌كنند. در جريان انقلاب در صحنه‌ها حاضر شده و از هيچ تلاشي كوتاهي نمي‌كنند. و بعد از پيروزي و اجراي برنامه‌ها، خود را وقف قيام مي‌كنند و … انقلاب امام زمان(عج) نيز نياز به ياراني شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.
د. پذيرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شكل گرفته و به سرانجام مطلوب مي‌‌رسد. ظهور نيز وقتي است كه مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستري او باشند ما چون علم و اطلاع کامل و درستي نداريم نميتوانيم در مورد نزديک بودن ظهور اظهار نظر بکنيم. ائمه معصومين(ع) از ما خواستهاند هميشه منتظر ظهور باشيد ولي براي ظور زمان تعيين نکنيد که تعيين کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند. طبق روايات انتظار فرج در زندگي انسان راهگشا است و آثار خود را در زندگي به جاي ميگذارد. راوي ميگويد از امام(ع) پيرامون فرج و ظهور پرسيدم. حضرت فرمود: آيا نميداني انتظار فرج از فرج است.(بحار الانوار، ج52، ص130، ح29)
و آنچه وظيفه انسان است داشتن معرفت صحيح است، زيرا معرفت صحيح باعث ميشود انسان به درستي برنامه ريزي کرده و حرکت کند. از امام صادق(ع) نقل شده است “اعرف امامک فانک اذا عرفته لم يضرک تقدم هذا الامر او تآخر". امامت را بشناس، پس هنگامي که او را شناختي ضرر نميرساند تو را مقدم شود اين امر يا به عقب بيفتد. (بحار الانوار، ج52، ص141، ح52) مهم شناخت و عمل به وظيفه است.
گفتني است چون امر فرج امام زمان(ع) مربوط به کل جهان و همه انسانها ميباشد ، بنابراين همگان متوجه ظهور خواهند شد و همانگونه که بيان شد به واسطه علائم مخصوصا صيحه آسماني (که معرفي امام عصر(ع) را نيز به همراه دارد) همه متوجه نزديک شدن ظهور ميشوند. علاوه اين که اعلام ظهور توسط امام در مسجد الحرام به گوش جهانيان خواهد رسيد.
در مورد صيحه، از امام صادق(ع) پيرامون ظهور و علايم آن نقل شده است که به راوي فرمود: نگه دار با دستت هلاک فلاني (مردي از بني عباس) و خروج سفياني و کشته شدن نفس (زکيه) و فرو رفتن سپاه به زمين و صوت. راوي پرسيد: صوت چيت؟ آيا همان منادي است؟ حضرت فرمود: آري و صاحب اين امر به وسيله آن شناخته ميشود(بحار الانوار، ج52، ص234، ح100) و در حديث ديگر از حضرت نقل شده است: قائم(ع) قيام نميکند تا اينکه منادي از آسمان ندا ميدهد که ميشنود آن را دوشيزگان پشت پرده و اهل مشرق و مغرب (بحار الانوار، ج52، ص285، ح15). در مورد ظهور، از امام صادق(ع) نقل شده است:"لا تراه عين في وقت ظهوره الا رأته کل عين. نمي بيند چشمي او را در وقت ظهور مگر اينکه همه او را مشا هده ميكنند

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




مواظب باشید قلبتان بی حس نشود

 

 

قلب انسان نسبت به گناه بی تفاوت نیست ،چنان که دست نسبت به اتش بی حس نیست .قلب از دروغ

 

همان رنجی را میبرد که دست ،از آتش می برد :اگر بعد از دروغ  گفتن عذاب وجدان گرفت و جبران کرد،مثل این است که اتش دردست تو افتاده باشد وتو ان را پرتاب  کرده باشی ،این دست اعصابش می میرد.اگر انسان پیوسته دروغ بگوید ،قلب بی حس می شود ،مثل دستی که اعصابش سوخته  است.

 

 

مثال دیگری می زنم :ادم، زیر اب تا چند دقیقه میتواند تحمل کند واز هوای ذخیره ریه هایش  تنفس کند یا اینکه بیاید بالا ودوباره برود زیر اب ،اما از یک حدی به بعد دیگر فرقی نمی کند  که بالا بیاید یا نه ،چون دیگر خفه شده است . اگر یک معصیت استمرار پیدا کند ،قلب آدم ،خفه می شود ومی میرد.

 

 

 

منبع:جاری حکمت نکته های ناب در کلام آیت الله حائری شیرازی

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت





  کنترل خیال

بہ گناه فکر نکن: همون لحظۂ اول جلوشو بگیر همون لحظہ هرجا کہ هستے در دم خفہ اش کن؛ نذار بال و پر بگیره.
بهترین کار اینہ کہ سریع موضوع فکریتو عوض کنے و بہ یک اتفاق خوب هدایتش کنے. مثلا بہ خنده دار ترین جک یا موضوعے کہ برات اتفاق افتاده و…

بعد از مدتے مےبینے کہ برعکس اوایل کار، بہ راحتے مےتونے افکار بد رو حذف کنے و دیگہ روشون کنترل کامل دارے. براے کساییکہ زیاد اینطور افکار سراغشون میاد، یہ راه حل خوب از آیت اللّہ بهجت داریم:
ایشون دواے این افراد رو زیاد بیان کردن ذکر «لا الہ الّا اللّہ» پس همیشہ این ذکر رو بگو.

همین یہ مورد شمارو تا ۴۰ درصد جلو مےبره یعنے تقریبا تا نصف مسیر…
وقتے فکر گناه بہ سراغت اومد، این ذکرهارو با خودت تکرار کن:

«لا حول ولا قوّة الّا باللّہ»

«يا خير حبيب و محبوب»

«اعوذباللّہ من الشّیطان الرّجیم»

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام از کتب شیعه و سنی 

 

عمّار ياسر گويد: من به همراه #اميرالمؤمنان_على_عليه_السلام بودم در آن هنگام كه از سرزمين نخيله - كه در دو فرسنگى كوفه است - مى گذشت، ناگاه پنجاه مرد يهودى از نخيله بيرون آمده و گفتند: تو #على_ّبن_ابى_طالب امام هستى؟ 

حضرت فرمود: آرى. 

گفتند: در كتابهاى ما آمده: صخره اى است كه نام شش پيامبر بر آن نوشته شده، اينك ما به دنبال آن سنگ هستيم ؛ ولى آن را پيدا نمى كنيم، اگر تو امام هستى آن سنگ را براى ما پيدا كن. 

حضرت فرمود: دنبال من بياييد. 

عمّار گويد: آنان پشت سر حضرتش به راه افتادند تا اينكه به صحرايى رسيدند، ناگاه در آن صحرا، كوهى عظيم از ريگ ديدند، #على_عليه_السلام فرمود: 

أيّتها الريح! انسفى الرمل عن الصخرة. 

اى باد! ريگها را از روى سنگ پراكنده ساز! 

 

ساعتى نگذشت تا اينكه بادى وزيد، ريگها را پراكنده ساخت و سنگى ظاهر شد، حضرت فرمود: اين همان سنگ شماست. 

گفتند: آنچنان كه ما شنيده ايم و در كتابهايمان خوانده ايم، بر روى اين سنگ، نام شش پيامبر نوشته شده ؛ ولى ما آن اسامى را روى آن نمى بينيم. 

#على_عليه_السلام فرمود: 

نامهايى كه بر آن نوشته شده، در طرفى است كه بر زمين قرار گرفته، آن را برگردانيد (تا ديده شود). 

در اين هنگام يك گروه هزار نفرى تشكيل شده و به كمك همديگر يك دست گشتند تا آن سنگ را برگردانند، ولى نتوانستند. 

#على_عليه_السلام فرمود: كنار برويد! 

آنگاه دست مباركش را در حالى كه سوار بر مركب بود به طرف سنگ دراز كرد و آن را برگرداند. پس اسامى شش نفر از پيامبران صاحب شريعت را بر روى آن يافتند، آنان عبارت بودند از: آدم، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمّد عليهم السلام. 

در اين هنگام گروهى از يهود، به دست مبارك حضرتش ايمان آورده و گفتند: ما گواهى مى دهيم كه معبودى جز خدا نيست و محمّد، رسول خدا است و تو #اميرالمؤمنان، سرور جانشينان و حجّت خدا در زمين هستى. 

كسى كه تو را بشناسد #سعادتمند گشته و نجات پيدا خواهد كرد، و كسى كه با تو مخالفت نمايد #گمراه و سرگردان گشته و به سوى دوزخ سقوط خواهد كرد، مناقب و فضايل تو از حدّ و حدود بالاتر و آثار نعمت هاى تو از شمارش افزونتر است.

 منبع:

[۱]: فضائل ابن شاذان: ۷3

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن

 

در هر کار و هر حال

 کار ، تفريح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشاميدن، حرف زدن، سکوت و تفکر، مهمانی رفتن، نيايش و…

 

زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده

مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:

درسم تمام شود راحت شوم

غذايم را بپزم راحت شوم

اتاقم را تميز کنم راحت شوم

بالاخره رسيدم … راحت شدم

اوه چه پروژه ای … تمام شود راحت شوم

 

تمام شود که چه شود؟

مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است…

 

پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن  را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن …

 

 حتی هنگاميکه دستها را ميشوييم نيز ميتوانيم با لذت اينکار را انجام دهيم .

يکبار امتحان کنيد

آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش ميکند

به آب نگاه کنيد و لذت ببريد

وآنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان ميايد…

لذت باعث قدرتمند شدن ميشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ميشود…

 لذت بردن هدف زندگی است

تا ميتوانی همه کارها  را با لذت همراه کن… حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست

 

#هدف

#زندگی

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 

 دوراني است كه رفتار و نگرش ها با تغييرات اصولي روبرو مي شوند. چه بسا نوجوان هاي معاشرتي و اجتماعي كه گوشه انزوا و چه بسا نوجوان هاي درخود فرو رفته كه اجتماعي و معاشرتي مي شوند و در اين ميان بسياري از آنها براي ابراز وجود پرخاشگري مي كنند و براي نشان دادن استقلال خود رفتارهاي خصمانه بروز مي دهند[1].

دوره ي نوجواني طولاني ترين و انتقادي ترين دوره هاي شكل گيري شخصيت است. دوره اي است كه انسان در تحول ميان كودكي و بلوغ واقع مي شود كه فوق العاده احتياج به پشتيباني و رفتار عاقلانه و دوستانه بزرگترها دارد و در عين حال افسوس! كمتر از وقتي است كه قبلاً متمايل به چنين پشتيباني و حرف شنوي و اعتماد به تجربيات ديگران بود. پدران و مادران هم به نوبه خود كمتر از گذشته قادر به ياري فرزند خويش و بي خطر ساختن مشكل او كه چند سال از دوره نوجواني تا جواني او را پر
 مي كند، هستند.



[1] . مهدي قراچه داغي، پدر و مادر نوجوان، آموزش قدم به قدم براي تربيت مؤثر نوجوانان، تهران، چاپ اول، بهمن 1379، ص43

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 

«خانواده» گروه کوچکى است که حد فاصل بین فرد و جامعه قرار گرفته است. صاحب نظران تعریفهای متعددى براى خانواده ارائه کرده اند، ولى هر تعریف به بعدى از خانواده توجه داشته است؛ از این رو شاید مناسب تر باشد که خانواده را با توجه به ویژگى های اساسى آن تعریف کنیم:

الف. از عمومى ترین سازمانهای اجتماعى است که بر اساس ازدواج بین یک مرد و دست کم یک زن شکل مى گیرد.

ب. در آن، مناسبات خونى یا اسناد یافته (پذیرش فرزند) به چشم مى خورد.

ج. معمولا داراى نوعى، اشتراک مکانى است.

د. معمولا کارکردهاى گوناگون شخصى، جسمانى، اقتصادى، تربیتى و جز اینها را بر عهده دارد.

بر اساس تعالیم اسلامى، خانواده مجموعه اى است از افراد با رابطه هاى سببى(عقد ازدواج) و نسبى (والدینى ،فرزندی و خواهر و برادرى). این افراد نسبت به هم متناسب با نوع نسبت و ارتباط
 مسئولیت هاى اجتماعى، حقوقى، تربیتى، رفتارى، اقتصادى و دینى دارند.

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی, خانواده  لینک ثابت




تعريف دين از نظر دانشمندان غربي

ماكس مولردر تعريف دين چنين مي گويد: دين يك قوه يا تمايل فكري است كه مستقل از حس و عقل بشر را قادر مي سازد امر لايتناهي را درك كند.

نظر كانت: دين(به لحاظ درون ذهني) عبارت است از شناخت تمام تكاليف ما به عنوان احكام الهي.

دين: آن روش مخصوصي است در زندگي كه صلاح دنيا را بطوري كه موافق كمال اخروي و حيات دائمي حقيقي باشد تأمين مي نمايد. پس در شريعت بايد قانون هايي وجود داشته باشد كه روش زندگاني را به اندازه احتياج روشن سازد.

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




دين در اصطلاح

 عبارت است از مجموعه گزاره هاي معتبر به جامانده از مرجع يا مراجع فوق سؤال يك دين. اين
گزاره ها مي توانند در يك متن مشخص و مكتوب باشند مانند(قرآن، تورات و انجيل) و يا بصورت شفاهي از طريق معتبر نقل شده باشند. به هر حال دين در اصل برهمين مجموعه گزاره هاي خاص منطبق است و براي اشخاص معتقد به آن بصورت مجموعه اعتقادات، احساسات و اعمال خاص تحقق مي يابد.

دين به معناي اعتقاد به آفريننده اي براي جهان و انسان و دستورات عملي مناسب با اين عقايد
 مي باشد[1].

دين در اصطلاح قرآن: همان روش زندگي است كه انسان، گريزي از آن ندارد. فرقي كه ميان دين و يك قانون اجتماعي مي توان يافت اين است كه دين از ناحيه خداي متعال است ولي قانون اجتماعي مولود افكار مردم است. به عبارت ديگر، دين ميان زندگي اجتماعي، مردم و پرستش خداي متعال و فرمانبرداري از وي، پيوند مي دهد ولي در قانون اجتماعي اين طور نيست[2].



[1] محمدتقي مصباح يزدي، آموزش عقايد، چاپ سپهر، چاپ چهل و دوم، بهار 1389، ص 11.
[2] محمدحسين طباطبايي، كتاب آموزش دين، انتشارات اسلامي، ص 16.

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




دين در لغت

در زبان فارسي به معناي كيش، آئين و تربيت است. در زبان عربي نيز اين واژه به معناي اطاعت، انقياد و آئين و شريعت آمده است[1]

دين جمع اديان(دين) نام براي هرچه بدان خدا را مي پرستند[2].

 دين: آئين، كيش. اسم است براي تمام آنچه كه بدان پرستش خدا كرده شود.

 ملت، مذهب. فقه: اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل به جوارح.

 سيرت، طريقه، روش. عادت، حال، كار: پرهيزگاري.

خداشناسي، حساب، محاسبه، مُلك، فرمانبرداري، سلطنت، زمامداري، فرماندهي، حكومت، كشورداري، قضا، دادرسي، تدبير، پايان كار را نگريستن، كارسازي، يوم الدين: روز حساب.

الدين جمع اديان فرمانبرداري(سرپيچي، نافرماني) ، پرهيزگاري، تقوا : دين به تمام احكام و مسائلي كه خدا را با آن مي پرستند. مشترك بين ايراني و سامي است.

«آئين، كيش» (لكم دينكم ولي الدين) دين براي شما دينتان است، براي من دين خودم.

سيرت، راه و روش، عادت، خلق و خو ي، حال و چگونگي، شأن كار، امر بزرگ، اجبار كردن، قهر، مكافات، مجازات، قضاوت، داوري، حكومت، سلطنت،قدرت، تدبير، حساب و داوري حق[3].”

دين: ملت، كيش، آئين، ورع و اطاعت، حساب، پاداش، جزا، مكافات، جمع اديان[4].



[1]علي اكبر دهخدا ، لغت نامه دهخدا، ذيل ماده دين، ص 25.
[2] حسن عميد، فرهنگ فارسي عميد، چاپ سپهر تهران، چاپ سوم، 1369، ص 673.
[3] محمد بندر ريگي، فرهنگ المنجد، انتشارات علمي، 1378،جلد 1، ص 129.
[4]. حسن عميد، فرهنگ فارسي عميد، انتشارات امير كبير، ص 673

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 به بد اخلاقی مشهور بود خصوصا با خانواده اش …

زندگی اش سرد و بی روح بود ،

هم خودش لذتی از زندگی نمی برد

هم دیگران را با اخلاق تندش عذاب میداد !

یادم نیست ورشکست شده بود یا به چه دلیل دیگه

 ای که تصمیم گرفت خودکشی کنه ، رفت و مرگ موش خرید …

 توی راه به خودش گفت هیچکس از مردن تو ناراحت نمیشه

حتی بچه های کوچکت هیچ خاطره ی خوبی از تو ندارند !

 تصمیم گرفت حداقل توی آخرین روز زندگیش برای خانواده ش

خاطره های خوب به جا بزاره ،

 سر راه شیرینی خرید و اومد توی خونه و بچه هاشو با محبت صدا زد ،

 بچه ها اومدن و تا او را دیدن یکیشون با ذوق فریاد زد

مامان مامان بابا شرینی برامون خریده !!!

تمام اون روز هروقت می خواست بداخلاقی کنه یادش افتاد

که این ممکنه به عنوان خاطره ی آخرین روز زندگیش

توی ذهن زن و بچه ش بمونه ؛

روز که تمام شد او با یک خانواده ی

خیلی شاد واقعا احساس خوشبختی کرد …

سالها گذشت و او هر روز بدون اینکه به خودکشی فکر کنه

هروقت خواست با هرکس بداخلاقی کنه

 همین جمله رو به خودش یادآوری کرد :

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟

چون سعي مي كند با دروغ هاي پي در پي، شما را قانع كند!

 هیچ بوسه ای جای زخم زبان را خوب نمی کند!

پس مراقب گفتارتان باشيد…

 جاده زندگي نبايد صاف و هموار باشد

وگرنه خوابمان مي برد!

دست اندازها نعمت بزرگي هستند..

 و نكته آخر:

هيچ وقت فراموش نكنيد كه:

“دنيا تكرار نمي شود..!”

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 

«سه آیه آخر سوره مبارکه حشر را تلاوت کنید تا ملکه شما شود و اولین اثری که از آن مترتب می شود، پس از مرگ و شب اول قبر است . وقتی که ملکین از طرف پروردگار برای سؤال و جواب می آیند، در جواب «من ربک؟»  بگوئی: «هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم - هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون × هو الله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم »

وقتی این طور پاسخ بگویی ملائکه الهی مبهوت و متحیر می شوند، چون این معرفی حق است به زبان حق، نه معرفی حق به زبان خلق .»

 

 سوره حشر، آیه 24- 22 

✅آیت الله نصرالله شاه آبادی، برنامه رادیویی سیمای فرزانگان، سال 1365

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




ته ،ته،ته همه ی ناامیدی ها…

نداشتن ها،

نخواستن ها،

نبودن ها،

وبن بست ها،نرسیدنها،

خـدارا داری

که آغوشش را برایت بازکرده است…

ناامیدی چرا؟

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




 آقا امام محمد باقر(ع) میفرمایند:

 

 ابلیس چهار مرتبه فریاد بلند کشیده است:

1-روزی که مورد لعن خداوند قرار گرفت

 2-روزی که از آسمان به زمین فرستاده شد

 3–روزی که پیامبر(ص)مبعوث شد

 4-روز “غدیرخم” که امیرالمومنین امام علی(ع) به خلافت برگزیده شد.

 بحارالانوار, ج ٣٧, ص ١٢١

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت