✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 301
  • دیروز: 636
  • 7 روز قبل: 5104
  • 1 ماه قبل: 28448
  • کل بازدیدها: 869647

 



 

 

اندوهگین بودن مومن از فراق آن حضرت؛

 

اندوهگین بودن مومن از فراق حضرت مهدی (عج) از نشانه های دوستی و اشتیاق به آن‌ حضرت است.

در دیوان منسوب به سرور و سالارمان حضرت امیرالمومنین(ع) در بیان دلایل و نشانه های دوستی راستین چنین آمده است:

 

“ومِنَ الدَّلائِلِ أن يُرى مِن شَوقِهِ مِثلَ السَّقيمِ وفِي الفُؤادِ غَلائِلُ”

و از نشانه ها, این است که از شدت شوقش همچون بیماری دیده شود که دلش از شدت درد می جوشد

 

“ومِنَ الدَّلائِلِ أن يُرى مِن اُنسِهِ مُستَوحِشا مِن كُلِّ ما هُوَ شاغِل”

و از نشانه ها, این است که از فرط انس گرفتن با محبوب دیده شود که از هرچه او را از وی مشغول می دارد وحشت کند(و گریزان باشد)

 

“ومِنَ الدَّلائِلِ ضِحكُهُ بَينَ الوَرى وَالقَلبُ مَحزونٌ كَقَلبِ الثّاكِل"ِ

و از نشانه ها, خندیدنش در میان مردم است, در حال که دلش مالامال از اندوه است همچون زن جوان از دست داده.

 

و دلیل بر این که این امر از نشانه های اهل ایمان است و در اوج حسن و برتری می باشد, اخبار بسیاری است که از امامان معصوم علیهم السلام روایت گردیده, از جمله:

 

در کافی از حضرت امام صادق (ع) روایت است که فرمود: شخص مهموم به خاطر ما، که غم و اندوهش از جهت ظلمی است که بر ما رفته، نفس کشیدنش تسبیح گویی است و هم و غم او به خاطر امر ما عبادت است و پنهان داشتن راز ما جهاد در راه خداوند است.

اصول کافی٢٢۶/٢ باب کتمان ح١۶ .

 

کلینی فرموده: محمد بن سعید یکی از راویان حدیث به من گفت: این را با آب طلا بنویس که چیزی بهتر از این ننوشته‌ام.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





مواظب باشید قلبتان بی حس نشود

 

 

قلب انسان نسبت به گناه بی تفاوت نیست ،چنان که دست نسبت به اتش بی حس نیست .قلب از دروغ

 

همان رنجی را میبرد که دست ،از آتش می برد :اگر بعد از دروغ  گفتن عذاب وجدان گرفت و جبران کرد،مثل این است که اتش دردست تو افتاده باشد وتو ان را پرتاب  کرده باشی ،این دست اعصابش می میرد.اگر انسان پیوسته دروغ بگوید ،قلب بی حس می شود ،مثل دستی که اعصابش سوخته  است.

 

 

مثال دیگری می زنم :ادم، زیر اب تا چند دقیقه میتواند تحمل کند واز هوای ذخیره ریه هایش  تنفس کند یا اینکه بیاید بالا ودوباره برود زیر اب ،اما از یک حدی به بعد دیگر فرقی نمی کند  که بالا بیاید یا نه ،چون دیگر خفه شده است . اگر یک معصیت استمرار پیدا کند ،قلب آدم ،خفه می شود ومی میرد.

 

 

 

منبع:جاری حکمت نکته های ناب در کلام آیت الله حائری شیرازی

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





ﻧﻔﺲ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻋﻠﻢ ﺑﺰﻧﻢ

ﻧﻔﺲ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺣﺴﯿﻦ ﺩﻡ ﺑﺰﻧﻢ

ﺳﺮﻡ ﻓﺪﺍﯼ ﻗﺪﻣﻬﺎﺕ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ

ﮐﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﻥ ﺭﻗﻢ ﺑﺰﻧﻢ

ﺳﺮﻡ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺍﯼ ﺿﺮﯾﺢ

ﭼﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﺮﯼ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﺣﺮﻡ ﺑﺰﻧﻢ

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





ای دل اگر عاشقی عشق خدا حیدر است

 

دلبر تو هر که هست دلبر ما حیدر است

 

رشتۀ حبل المتین بعد نبی جانشین

 

 معنی اکمال دین گفته خدا حیدر است

 

 احمد نیکو سرشت بر در دل ها نوشت

 

 معنی باغ بهشت شاه ولا حیدر است

 

 آنکه ز خلقش خدا گفته به خود مرحبا

 

 حضرت مشکل گشا شیر خدا حیدر است

 

 بر همه مولاست او شافع فرداست او

 

 قبلۀ دل هاست او رمز دعا حیدر است

 

 خاک درش تاج سر گشته به اهل نظر

 

 رهبر و مولای هر شاه و گدا حیدر است

 

 گل شده خوش رنگ و بو از نفس پاک او

 

 کوری چشم عدو رهبر ما حیدر است

 

 حب علی دین من مظهر آیین من

 

 ای دل مسکین من! مهر و وفا حیدر است

 

 دار و ندار نبی باغ و بهار نبی

 

 یاور و یار نبی در همه جا حیدر است

 

 سینۀ غم می درد ناز تو را می خرد

 

 آنکه تو را می برد کرب و بلا حیدر است

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





اشعار ازدواج”

 

الا ای دختر دانا كه هستی شیعۀ مولا 

 

اگر یك روز،آقایی بِزَد دَربِ شماها را

 

و گفتا: خواستگارم من، به دنبال نگارم من

 

و در فكر چنین روزی نخفتم من چه شبها را !

 

مَپُرس اول زِ دنیایش و از حق و مزایایش

 

نه از مِلكش نه از مُلكش نه مثقال طلاها را !

 

نه از اموال منقولش نه از اَنبار پُر پولش

 

نه از باغات و منزلها نه پرشیّا و ویلا را !

 

 

 

ولی پرسش كُن از دینش و از اخلاق و آئینش

 

نماز و طاعتش بِنگر و حُبُّش ” آل طاها(علیهم السلام) ” را

 

ببین مهر و وفایش را و میزان سَخایش را

 

شجاعت را صلابت را و تقوایِ خدایَش را

 

اگر دیدی كه اینها را خدا روزی او كرده

 

سراسیمه قبولش كن و راضی كن تو بابا را!

 

همینكه شُغلَكی دارد و یا آلونكی دارد

 

قناعت كن بگو بله ! مَخور اندوه فردا را

 

خدا فرموده در قرآن «و ألحقنا بهم» ای دوست!

 

تو بعد از این بشارتها ، رها كن اهل دنیا را

 

كه چون با یك چنین مردی تو باشی همدم و هَمرَه

 

امیدی هست در مَحشر ببینی روی زهرا(سلام الله علیها) را

 

و اما شاعر صوفی پشیمان می شود آندم

 

كه می آرند در محشر هر آنچه زشت و زیبا را

 

هم آن تركان شیرازی هم آن شاخه نباتش را!

 

و می پرسند از آنها تولا (دوستی با دوستان خدا) و تبرّا ( دشمنی با دشمنان خدا) را

 

 

امید آن دارم كه در آن وادی حسرت

 

بگیرد ساقی كوثر ز لطفش دست ماها را!

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

السابقون السابقون “

صحرا ، عطش ، دریای خون

 

نی ، نینوا ، لیلا ، جنون

نون و القلم ، “ما یسطرون”

 

شمشیر در شمشیر شد

دستان حق زنجیر شد

 

طفل سه ساله پیر شد

“آمنت ربّی فاسمعون”

 

طفلی به روی دست شد

تیر سه شعبه مست شد

 

آن لحظه عالم پست شد

“یا قوم ماذا تعبدون”

 

اشبح به ذات مصطفی

من فرط نورهی اختفی

 

بعدک علی الدنیا عفی

“ماها اولاء ینطقون”

.

فانیّ ِ باقی ، دیده‌ای؟!

بی‌چشم راوی ، دیده‌ای؟!

 

بی دست ساقی ، دیده‌ای؟!

“انّا الیه راجعون”

 

تا بیرمق شد پیکرت

دعواست بالای سرت

پیراهنت

انگشترت

“مما رزقنا یونفقون”

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





” دارو"  و ” دوست “

 

هر دوی آنها

دردها را تسکین میدهند

با این تفاوت كه

“دوستی”

نه  قیمت دارد

و نه نياز به بيمه حمايتی

چون خودش حمايت است

 

نه مقدار دارد و نه تاريخ انقضا كه هر چه قديمي تر باشد اثرش عميق تر و شفابخش تر است

 

هر دارو برای دردی موثر است و برای يك درد ديگر مضر

 

 اما دوست بر هر دردی دواست…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 

زرارة بن اعین گوید:

 

امام صادق (ع) فرمودند:

 

زائرین حسین یک برتری نسبت به سایر مردم دارند.

 

پرسیدم : برتریشان چیست ؟

 

فرمود: چهل سال قبل از مردم وارد بهشت می‌شوند در حالی که دیگران هنوز در حال حساب هستند .

 

بحارالانوار ، علامه مجلسی ، ج 44 ص 235

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





دلیل این همه غیبت کجاست ای مولا

 

بگو که این همه دوری رواست ای مولا

 

نظاره کردن آن چهره ی دل آرایت

 

تمام حاجت این بینواست ای مولا

 

ز کوچه دل من ماه من شبی بگذر

 

که خاک پای تو چون توتیاست ای مولا

 

گناه بین من و تو جدایی افکنده

 

دلم همیشه به یاد شماست ای مولا

 

به یاد غربت جدت همیشه می گریم

 

دلم اسیر غم کربلاست ای مولا

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





دلم گرفته خدایا فقط برای حسین

 

بگو که کی برسم من به کربلای حسین

 

نوشته بر پر فطرس به خط فاطمیان

 

شفا گرفته فلج هم زخاک پای حسین

 

جوانیم شده وقف عزیز شاه نجف

خدا کند که بمیرم به روضه های حسین

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 آیه شریفه ;

 

 « وَیْلٌ لِڪُـــــلِّ هُـــــمَزَةٍ لُّـــــمَـــــزَةٍ »

 

⇦ یعنی ; وای بـــــر هر عیب جوی مسخره کننده . ( 1 ) 

 

 

¤ حدیث شریف ;

 

 ∝قال الامام علی علیه السلام  ;

 

« أعقَلُ النّاسِ مَنْ کـــــانَ بِعَیْبِهِ بَصیراً و عَنْ غیرِه ضَریراً »

 

⇦ یعنی ; عاقل ترین مردم کسی است که به عیب خود بینا و از عیب دیگران غافل باشد . ( 2 )

 

 

 

 توضیح مختصر بحث ;

 

⇦ عیب جویی از جهل نشأت میگیرد ، شخص نباید از مؤمن و هم دین خود عیب جویی کند ، به هر نوعی که باشد مانند ; ریشخند کردن ، تمسخر و … چه بسا آنان از عیب جو بهتر باشند و نیز نوعی القاب بد است که همدیگر را به آن القاب میخوانند و این کار ، رسم بدی است .

 

اگر عیب پوشیده است ، خداوند ستار است و پوشاننده عیبهاست مگر اینکه خداوند خودش بخواهد آن را بارز کند پس خودش اسباب آن را فراهم میکند .

 

اگر عیبی که گفته میشود در او موجود نباشد ، این بُهتان است و از غیبت بدتر است .

 

خوب است انسان عیب خودش را ببیند و در پس مداوای آن برآید و اگر دوستی عیبش را گفت از او تشکر کند تا با همت در پس رفع آن عیب بر آید .

 

دیدن عیوب و نواقص دیگران و جاری کردن آن بر زبان ، نوعی کدورت است که به روح انسان می ماند و به تقوی ضربه وارد میکند و شاید عیب مؤمن را بازگو کردن ، باعث رسوایی گردد و نظر مردم از او باز گردد و این از دین داری نخواهد بود .

 

 

 

داستاڹ زیبا و قابل عبرت ;

 

⇦ یڪی خواست همسرش را طلاق دهد . به وی گفتند ; ‌

 

« او چه عیب دارد ؟ »

 

   ⇦ گفت ; « آیا ڪسی عیب همسر خود را باز گوید؟ »

 

 

پس از آنڪه زن را طلاق داد ، به وی گفتند ;

 

« همسرت چه عیب داشت ؟ »

 

   ⇦ گفت ; « آیا ڪسی عیب زن مردم را باز گوید؟ » . ( 3 )

 

 

 

عیب رنداڹ مڪن ای زاهد پاڪیزه سرشت

 

               ڪه گنــــــــــاه دگـــــران بـــــر تـــــو نخواهند نوشت ¤

 

¤ من اگـــــر نیڪم و گَـــــر بَد تو برو خود را بـــــاش                  

 

                هـــــر ڪسی آن دِرُوَد عاقبت ڪار ڪه ڪِشت ¤

 

 

 

■ منابع ;

 

1 - سوره مبارڪه هُمَـــــزَة ، آیه شریفه ۱

 

2 - غرر الحڪم ، ج ۲ ، ص ۲۲۸

 

3 - نمونه معارف ج ۳ ، ص ۱۰۲

 

⇦ منبع ڪل مطالب ڪتاب ۴۰۰ موضوع ۲۰۰۰ داستان استاد علی اڪبر صداقت جلد ۳ ص ۳۷

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





ﺑــﺎﺯ ﺯَﺩَﻡ ﺁﻗـــﺎ ﺑــﻪ ﺗـــﻮ ﺭﻭ

ﻣــَﻦِ ﺑِــﺸﮑََﺴﺘــﻪ سَــــــــﺒﻮ

 

ﺍُﻣَﺪَﻡ ﺩﯾـــﮕﻪ ﻧَـــــــﮕﻮ

ﭼــــﻪ ﻋَﺠَﺐ ﺑـﯽ ﻭَﻓـــﺎ !؟

 

ﺍﯾــﻦ ﺑَﺪ ﺍﮔــﻪ ﮐَﺮﺩﻩ ﺑَــــﺪﯼ

ﺗـــﻮ ﮐــﻪ ﺧــﻮﺑﯽ ﺑَــﻠَﺪﯼ ، ﺑِﻄَﻠَﺐ ﮐَﺮﺑــَلا …

 

 

 «حُ س ے טּ عِشقِ مَن»

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





میخانه مگر بال و پرم را بپذیرد

 

تا آتش مستی جگرم را بپذیرد

 

ظرفیت دل در گرو پاکیِ ظرف است

 

ای کاش همین مختصرم را بپذیرد

 

در زاویهٔ گردش پیمانه نشستم

 

تا دستِ گدای سحرم را بپذیرد

 

منظورِ منِ بی سر و سامان خود ساقی ست

 

پس اوست که باید نظرم را بپذیرد

 

جارو زده ام با مژه خاک قدمش را

 

شاید برسد چشم ترم را بپذیرد

 

سر می کشم آن قدر به بالا که ببیند

 

دنبال همینم که سرم را بپذیرد

 

مقصود من از عشق، تماشای حسین است

 

سرمست شدن با قد و بالای حسین است

 

سرمایه سری هست، فدای سر ارباب

 

سر به سر ارباب، سرِ نوکر ارباب

 

بهتر که سرم را به روی دست بگیرم

 

چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب

 

از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم

 

مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





چگونه نماز صبح خواب نمانیم?

 

✳وصیت نامه مرحوم شیخ نخودکی به فرزندش:✳

✅اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد. فرزندم بدان که در تمام عمرم تنها یک بار نماز صبحم قضا شد، پسر بچه ای داشتم که شب آن روز فوت شد. سحرگاه در عالم رویا به من گفتند که این مصیبت به علت فوت آن نماز صبح به تو وارد آمد. اکنون اگر یک شب ، نماز شبی از من فوت شود، صبح آن شب انتظار بلایی را می کشم که به من نازل شود.

 

✅سپس حاج شیخ حسنعلی می افزاید: «پسرم تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن.»

 

✅برای این که جهت اقامه نماز صبح خواب نمانید، قبل از خوابیدن آخرین آیه سوره کهف را بخوانید:

 

✳ بسم الله الرحمن الرحیم✳

 

✅قُل إِنما أَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم یُوحی إِلَی أَنما إِلهُکُم إِلهٌ واحِدٌ فَمَن کانَ یَرجُوا لِقاءَ رَبهِ فَل یَعمَل عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشرِک بِعِبادَةِ رَبهِ أَحَداً

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





هیچ راهی برای حماقت کوتاهتر از انکار نیست

 

 

 

 

انکار دقیقا متضاد اعتراف و توبه است 

انکار یک نوع تلقین منفی به خود و در نتیجه ترغیب و تشویق خود به تکرار عمل خلاف می باشد.

انکار کردن یعنی صادقانه با مطلب برخورد نکردن

انکار شخص را بیمار و بیمارتر میکند و او را در جهان توهم و بیماری سردرگم می سازد 

اولین پله در راه حق ” صداقت” است با خود و با دیگران.

آزاده مرد “اخلاق نیک” را فقط از خود طلب میکند

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





صافی های کلام

 

 

شخصی نزد همسایه اش رفت و گفت:گوش کن میخواهم چیزی را برایت تعریف کنم،دوستی دیروز درباره تو میگفت که….همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:قبل از اینکه برایم تعریف کنی که آن شخص درباره من چه گفته بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده ایی یا نه؟؟…گفت کدام سه صافی

 

 

همسایه گفت : اول صافی"حقیقت”

 

 

آیا مطمین هستی که چیزی که میخواهی برایم تعریف کنی حقیقت دارد؟

 

 

او گفت نه!من فقط آنرا شنیده ام ،شخصی آنرا برایم تعریف کرده است

 

 

همسایه سری تکان داد و گفت:پس حتما آنرا از میان صافی دوم که “خوشحالی"باشد گذرانده ایی؟؟

 

 

یعنی چیزی که میخواهی تعریف کنی حتی اگر حقیقت نداشته باشد باعث خوشحالی ام میشود.او گفت:دوست عزیز فکر نکنم این حرف تو را خوشحال کند

 

 

همسایه گفت: پس اگر این حرف مرا خوشحال نمیکند پس حتما آنرا از صافی سوم که “فایده “باشد گذرانده ایی.

 

 

آیا چیزی که میخواهی تعریف کنی برایم فایده دارد و به دردم میخورد؟؟

 

 

او گفت با کمی تامل گفت:نه ،به هیچ وجه

 

 

 

 

 

همسایه عاقل گفت:پس اگر این حرف نه واقعیت دارد،نه خوشحال کننده است و نه برایم فایده دارد،پس آنرا پیش خود نگه دارد و بازگو نکن و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

کوتاه کن کلام … بماند بقیه اش

مرده است احترام …. بماند بقیه اش

 

از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود

آن هم نشد حرام …. بماند بقیه اش

 

هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت

آمد به انتقام …. بماند بقیه اش

 

شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام

شد سنگ ها تمام…. بماند بقیه اش

 

گویا هنوز باور زینب نمی شود

بر سینه ی امام؟ …. بماند بقیه اش

 

پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته

در بین ازدحام…. بماند بقیه اش

 

راحت شد از حسین همین که خیالشان

شد نوبت خیام….بماند بقیه اش

 

رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول

یافاطمه! سلام …. بماند بقیه اش

 

از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش

خون علی الدوام …. بماند بقیه اش

 

سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش

از پیکر امام …. بماند بقیه اش

 

بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو

من میروم به شام ….بماند بقیه اش

 

دلواپسم برای سرت روی نیزه ها

از سنگ پشت بام ….بماند بقیه اش

 

دلواپسی برای من و بهر دخترت

در مجلس حرام ….بماند بقیه اش

 

حالا قرار هست کجاها رود سرش

از کوفه تا به شام …. بماند بقیه اش

 

تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن

از روی پشت بام …. بماند بقیه اش

 

قصه به “سر” رسید و تازه شروع شد

شعرم نشد تمام …. بماند بقیه اش

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

سلام
نویسنده ی وبلاگ مدرسه جواد الائمه از همراهی همیشگی شما سپاسگذاریم.
از نطرات ارزنده ی شما در دو مطلب زیر استقبال می کنیم:
http://narjes-s3.kowsarblog.ir/?p=266968&more=1&c=1&tb=1&pb=1
http://narjes-s3.kowsarblog.ir/?p=267791&more=1&c=1&tb=1&pb=1

1395/06/29 @ 12:34


فرم در حال بارگذاری ...





چون علي در ملك هستي پادشاهي هست؛ نیست                                                                                                                                        

 

در دو عالم غير از او مشكل گشايي هست؛ نيست

 

در رموز علم حكمت جز شهنشاه نجف

 

   عالمان را در شريعت مقتدايي هست؛ نيست

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

عید بر شما مبارک

1395/06/29 @ 12:34


فرم در حال بارگذاری ...





همسر دارى به شيوه اسلامى

 

مرد و زن نشسته اند دور ِ سفره .مرد قاشقش را زودتر فرو می برد توی كاسه سوپ و زودتر میچشد طعم غذا را و زودتر میفهمد كه دستپخت همسرش بی نمك است و اما زن چشم دوخته به او تا مُهر تاييد آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند و مرد كه قاعده را خوب بلد است، لبخندی ميزند و می گويد : “چقدر تشنه ام !”

زن بی معطلی بلند میشود و برای رساندن ليوانی آب به آشپزخانه ميرود. سوراخ های نمكدان سر ِ سفره بسته است و به زحمت باز می شوند و تا رسيدن ِ آب فقط به اندازه پاشيدن ِ نمك توی كاسه زن فرصت هست برای مرد.

زن با ليوانی آب و لبخندی روی صورت برميگردد و می نشيند . مرد تشكر می كند، صدايش را صاف می كند و ميگويد:

” می دونستی كتاب های آشپزی رو بايد از روی دستای تو بنويسن؟ “

و سوپ بی نمكش را می خورد ؛ با رضايت

و زن سوپ با نمكش را میخورد ؛ با لبخند!

.

میدونید این زن خوشبخت کی بود ؟

همسر امام خمینی …

 

(نقل شده در کتاب زندگی به سبک روح الله)

 

موضوعات: خانواده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 ‍ #سخن_روز


نمکدان را که پر میکنی توجهی به ریختن نمکها نداری …اما زعفران راکه میسابی به دانه دانه اش توجه میکنی..!!
حال آنکه بدون نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست…ولی بدون زعفران ماهها و سالهامیتوان آشپزی کرد و غذا خورد.
مراقب نمکهای زندگیتان باشید …ساده و بی ریا و همیشه دم دست …که اگر نباشند وای بر سفره زندگی….


 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت
نظر از:  

عمری است که دم به دم علی می گویم
در حال نشاط و غم، علی می گویم
یک عمر علی گفتم و ان شاالله
تا آخر عمر هم، علی می گویم
عید غدیر خم بر شما مبارک

1395/06/28 @ 21:11


فرم در حال بارگذاری ...