✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 141
  • دیروز: 885
  • 7 روز قبل: 7305
  • 1 ماه قبل: 27957
  • کل بازدیدها: 1007547

 



مغرور نباشید…

وقتی پرنده ای زنده است…

مورچه را میخورد،

وقتی میمیرد مورچه٬

او را میخورد.!!!!!!!!

شرایط….

به مرور زمان تغییر میکند.!!!!

هیچوقت….

کسی را تحقیر نکنید.!!!!!

شاید امروز ..

قدرتمند باشید اما.!!!!!!!!

زمان…..

ازشما قدرتمند تر است.!!!!

یک درخت،

هزاران چوب کبریت را میسازد..

اما…….

وقتی زمانش برسد٬٬٬

یک چوب کبریت میتواند٬

هزاران درخت را بسوزاند!!!!!

پس خوب باشید

و خوبی کنید……

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




هرازگاهی

خودت را هَرَس کن…

شاخه های اضافیت را بزن…

پای تمام شاخه های بریده ات بایست…

تمام سختی هایت… دردهایت…

باغبانی کن خودت را…

خاطرات بدت را…

سَبُک کن فکرت را ، از هر چه آزارت می دهد…

ریاضیدان باش…

حساب و کتاب کن…

خوبیهای زندگیت را جمع کن…

آدمهای بدِ زندگیت را کم کن…

همه چیز خوب می شود…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 خداوند می فرمایند : 

 

 "يا مطلقا في وصالنا، ارجع. و يا محلفا علي هجرنا، كفرش. انما ابعدنا ابليس لانه لم يسجد لك، فواعجبا، كيف صالحته و هجرتنا”

 

 میدونی یعنی چی؟

 

فرض کن یه رفیقی داری که عاشقشی و خیلی دوستش داری.براش همه کار میکنی.

 

 مثلا یه روز تو خیابون راه میری و میبینی یه نفر داره با رفیقت دعوا میکنه، و شما میری جلو و برای دفاع از دوستت ،با اون طرف دعوا میکنی کتک کاری میکنی و دیگه باهاش قهر میکنی.چون دوستت رو زده.

 

 اما بعد از چند روز میبینی دوست و رفیقت داره با اون آدم راه میره و میگه و میخنده.چه حالی پیدا میکنی؟به دوستت میگی بابا من بخاطر تو با اون دعوا کردم و حالا تو رفتی با اون رفیق شدی و خوش میگذرونی؟!!!

 

 آره.قضیه ما و خدا هم همینطوره.معنی حدیث بالا همینه. خدا میگه من شیطان رو بخاطر اینکه بر تو سجده نکرد از خودم روندم. اما تو حالا رفتی با اون دوست شدی و منو ترک کردی؟؟؟!

 

ترجمه حدیث؛

 "اي كسي كه وصال ما را ترك كرده اي، برگرد. و اي كسي كه بر جدايي از ما سوگند خورده اي، سوگند خود را بشكن.ما ابليس را براي اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد ”

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

فشار قبر از حوادث سختى است كه در برخى احاديث آمده و پيامبر اسلام از آن خبر داده است. از باب نمونه:

اميرالمؤمنين عليه‏السلام در نامه‏اش به محمد بن ابى‏بكر نوشت: «اى بندگان خدا حوادث بعد از مرگ سخت‏تر از خود مرگ است. از تنگى و فشار و ظلمت و غربت در قبر برحذر باشيد. قبر در هر روز ندا مى‏كند: من خانه غربت، خانه خاك، خانه وحشت، خانه حيواناتِ آزار دهنده هستم. قبر يا باغى است از باغستان‏هاى بهشت يا گودالى است از گودال‏هاى دوزخ. هنگامى كه بنده مؤمن دفن مى‏شود زمين مى‏گويد: خوش آمدى، من قبلاً دوست داشتم روى من راه بروى. اكنون كه در اختيار من هستى خواهى ديد كه رفتار من با تو چگونه خواهد بود. آن‏گاه قبرش به مقدار ديد چشم توسعه مى‏يابد. اما شخص كافر وقتى دفن شد زمين مى‏گويد: خوش نيامدى. قبلاً كه روى من راه مى‏رفتى تو را دوست نداشتم اكنون كه در اختيار من قرار گرفتى رفتارم را با تو خواهى ديد. آن‏گاه فشارى بر او وارد مى‏سازد كه استخوان‏هايش در هم كوبيده مى‏شود. زندگى سختى كه خدا به كافران در قبر وعده داده عبارت است از اين كه نود و نه مار بزرگ را بر او مسلط مى‏كند كه گوشتش را مى‏گزند و استخوان‏هايش را در هم مى‏كوبند. اين وضع تا قيامت بر او ادامه دارد. اگر يكى از آن مارهاى عظيم در زمين بدمد گياهى بر آن نخواهد روييد. اى بندگان خدا نفوس ضعيف و جسدهاى ناز پرورده خود را از اين سختى‏ها حفظ كنيد. جسد و نفوس خودتان را از ابتلاى به گرفتارى‏هايى كه تاب تحمل آنها را نداريد نگه‏داريد، به كارهايى كه خدا دوست دارد عمل كنيد و از انجام كارهايى كه از آنها نهى كرده اجتناب نماييد.» (48)

پيامبر در علت فشار قبر سعد بن معاذ فرمود: «با همسرش تند خو و بد اخلاق بود.» (49)

رسول خدا فرمود: «فشار قبر در اثر تضييع نعمت‏ها به وجود مى‏آيد.» (50)

با توجه به اين قبيل احاديث است كه تعدادى از علما اصل مسئله سؤال قبر و عذاب يا نعمت‏هاى در قبر را يكى از اصول مسلم و قطعى اسلام مى‏دانند: مولى محسن فيض كاشانى مى‏نويسد:

سؤال در قبر و عذاب و ثواب در آن يكى از مسائل ضرورى اسلام مى‏باشد، چون در اين باره احاديث فراوانى از طريق شيعه و اهل سنت وجود دارد كه هر گونه شك و شبهه‏اى را زائل مى‏سازد. (51)

شيخ طوسى در تجريد الاعتقاد مى‏نويسد:

عذاب قبر واقع خواهد شد، چون هم امكان وقوع دارد و هم احاديث متواترى در اين باره از اهل بيت صادر شده است. (52)

شبرّ در اين مورد نوشته است:

عذابِ برزخ و ثواب آن مسئله‏اى است كه مسلمانان بر آن اجماع دارند. (53)

بنابراين در اصل سؤال و عذاب قبر نبايد ترديد كرد ولى كيفيت سؤال و عذاب نياز به بحث و بررسى دارد.

آيا انسان مرده سؤال فرشتگان را با همين گوش دنيوى مى‏شنود و با همين زبان.

همان ص ۲۱۸

بحارج۶ ص ۲۱۷

همان ص۲۲۱

محسن کاشانی علم الیقین ص۴۲۴

علامه حلی کشف المرادص۴۲۴ حق الیقین ج۲ص۶۸

بحارج۶ص۲۴۲

همان ص۲۱۴

بحارج۶ص۲۷۱.همان ص۲۸۰. معادازدیدگاه امام خمینی ص۳۰۱

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




سخنانى از امام خمينى (ره)

در اين‏جا به قسمتى از سخنان امام خمينى در توصيف دوزخ و عذاب‏هاى دوزخى اشاره مى‏كنيم:

جهنم و عذاب‏هاى گوناگون عالم ملكوت و قيامت صورت‏هاى عمل و اخلاق خود توست. تو به دست خود خويشتن را دچار ذلت و زحمت كردى و مى‏كنى، تو با پاى خود به جهنم مى‏روى و به عمل خود جهنم درست مى‏كنى، جهنم نيست جز باطن عمل‏هاى ناهنجار تو، ظلمت‏ها و وحشت‏هاى برزخ و قبر و قيامت نيست جز ظل ظلمانى اخلاق فاسده بنى الانسان: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَـرّاً يَرَهُ». (1)

و مى‏فرمايد:

اين جا مال يتيم خوردى لذت بردى، خدا مى‏داند آن صورتى كه در آن عالم از آن در جهنم مى‏بينى، و آن ذلتى كه در آن‏جا نصيب توست چيست؟ اين جا بد گفتى به مردم، قلب مردم را سوزانيدى، اين سوزش قلب عباد خدا را خدا مى‏داند چه عذابى دارد، در آن دنيا، وقتى كه ديدى مى‏فهمى چه عذابى خودت براى خودت تهيه كردى. وقتى غيبت كردى صورت ملكوتى او براى تو تهيه شد، به تو رد مى‏شود، با او محشور مى‏شوى و عذاب آن را خواهى چشيد. (2)

و مى‏فرمايد:

خداى تعالى خبر مى‏دهد در كتاب منزل خود در آيه شريفه «نارُ اللّهِ المُوقَدَةُ * الَّتِى تَطَّلِـعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ» از وصف آتشى كه ـ آتش خدا ـ استيلاى بر قلوب پيدا مى‏كند و قلوب را مى‏سوزاند، هيچ آتشى قلب سوزان نيست جز آتش الهى. تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قيامت و غير آنها را كه شنيدى و قياس كردى به آتش دنيا و عذاب دنيا اشتباه فهميدى، بد قياس كردى و آتش اين عالم يك امر عرضى سردى است، عذاب اين عالم خيلى سهل و آسان است، ادراك تو در اين عالم ناقص است و كوتاه است، همه آتش‏هاى اين عالم را جمع كنند روح انسان را نمى‏تواند بسوزاند، آن‏جا آتش علاوه بر اين كه جسم را مى‏سوزاند روح را مى‏سوزاند، قلب را ذوب مى‏كند فؤاد را محترق مى‏نمايد. (3)

1- معادازدیدگاه امام خمینی ص۳۰۱

2- همان ص۳۰۵

3- همان ص۳۱۵

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




برخی والدین امروزی، خود نیاز به تربیت دارند

 

در منزل دوستی که پسرش دانش‌آموز ابتدایی و داشت تکالیف درسی‌اش را انجام میداد بودم

 

زنگ منزل را زدند و پدر بزرگ خانواده از راه رسید.

پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مداد رنگی به نوه اش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشی‌ات.

 

پسر ده ساله، جعبۀ مداد رنگی را گرفت و تشکر کرد

و چند لحظه بعد گفت:

بابا بزرگ

باز هم که از این جنس‌های ارزون قیمت خریدی

الان مداد رنگی‌های خارجی هست که ده برابر این کیفیت داره.

 

مادر بچه گفت:

می‌بینید آقاجون؟

بچه‌های این دوره و زمونه خیلی باهوش هستند.

اصلا نمی‌شه گولشون‌زد و سرشون کلاه گذاشت.

 

پدربزرگ چیزی نگفت.

 

برایشان توضیح دادم که این رفتار پسر بچه نشانۀ هوشمندی نیست،

همان طور که هدیۀ پدربزرگ برای گول زدن نوه‌اش نیست.

 

و این داستان را برایشان تعریف کردم

 

آن زمان که من دانش‌آموز ابتدایی بودم،

خانم بزرگ گاهی به دیدن‌مان می‌آمد و به بچه‌های فامیل هدیه می‌داد،

بیشتر وقت‌ها هدیه‌اش تکه‌های کوچک قند بود.

 

بار اول که به من تکه قندی داد

 

 یواشکی به پدرم گفتم: این تکه قند کوچک که هدیه نیست

 

پدرم اخم کرد و گفت: خانم بزرگ شما را دوست دارد

هر چه برایتان بیاورد هدیه است،

 

وقتی خانم بزرگ رفت،

پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی او، قند خیلی کمیاب و گران بوده و بچه‌ها آرزو می‌کردند که بتوانند یک تکه کوچک قند داشته باشند.

 

 خانم بزرگ هنوز هم خیال می‌کند که قند، چیز خیلی مهمی است.

 

بعد گفت: ببین پسرم

قنددان خانه پر از قند است،

 

 اما این تکه قند که مادرجان

داده با آنها فرق دارد،

چون نشانۀ مهربانی و علاقۀ او به شماست.

این تکه قند معنا دارد ،

آن قندهای توی قنددان فقط شیرین هستند

اما مهربان نیستند.

 

وقتی کسی به ما هدیه می‌دهد،

منظورش این نیست که ما نمی‌توانیم، مانند آن هدیه را بخریم،

منظورش کمک کردن به ما هم نیست.

او می‌خواهد علاقه‌اش را به ما نشان بدهد

می‌خواهد بگوید که ما را دوست دارد

و این، خیلی با ارزش است.

 

 این چیزی است که در هیچ بازاری نیست

و در هیچ مغازه‌ای آن را نمی‌فروشند.

 

چهل سال از آن دوران گذشته است و من هر وقت به یاد خانم بزرگ و تکه قندهای مهربانش می‌افتم،

دهانم شیرین می‌شود،

کامم شیرین می‌شود،

جانم شیرین می‌شود…..

 

 

 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ “ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ “ﺷﻮﻧﺪ؛

ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ

 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ” ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ

 

ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ…

ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ…

ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ…

ما اگر مانده ز راه…

در پس و پیشِ قدم…

پشت پرچین بلندِ غمِ تو…

ﺩﺭ پسِ ﭘﺮﺩﻩ‌ء ﺍشکِ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ…

مأﻣﻦ ﮔﺮﻡ ﺧﺪﺍﺳﺖ…

ﺍﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﺳﺖ…

ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ…

در پسِ هر نفسی…

که فرو میرود و می‌آید…

در پسِ ضربه‌ء نبضی ست…

که در گردن ماست…

ما اگرتنهاییم…

من و تو گمشده ایم…

او همینجاست کنار من و تو…

ﺳﺎﻟﻬﺎﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ…

ﺗﺎ ﺑﺴﻮﯾﺶ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﻮﻕ…

ﺗﺎ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻋﺠﺰ…

ﻭ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﻭ…

ﻣﻮنسِ ﻭﺍقعیِ ﺧﻠﻮتِ ﻣﺎﺳﺖ…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

بهترین، نزدیکترین و صمیمی ترین راه برای ارتباط با پروردگار عزیز و متعال نیایش و دعاست .

امیر المومنین علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه در تعبیر بسیار زیبایی خطاب به امام حسن علیه السلام فرمودند:

بدان که خداوند تبارک و تعالی که مالک گنجینه های آسمان و زمین است به تو اجازه داده با او حرف بزنی .

از او بخواهی و امکان دعا را برای تو فراهم کرده تا تو بخواهی و او هم اجابت کند .

 

استاد حاج علی اکبری

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

مُسلم در صحيح خود، روايتى را از على عليه السلام ـ با تأكيد و سوگند ـ نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:

«والّذي فلق الحبّة وبرأ النسمة! إنّه لعهد النبيّ الأُميّ إليّ: أن لا يحبّني إلاّ مؤمن ولا يُبغضي إلاّ منافق»(1)

«سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد! عهد و پيمانى است از پيامبر اُمّى به من، كه: جز مؤمن مرا دوست نمى دارد و جز منافق مرا دشمن نمى شمارد».

اين روايت، با همين متن و نظير آن، در منابع بسيارى از پيشوايان اهل سنّت از جمله: نَسايى، تِرمذى، ابن ماجه نقل شده است.

همچنين احمد در المسند، حاكم در المستدرك و متّقى هندى در كنز العمّال، آن را نقل كرده اند(2).

در مسند احمد و صحيح تِرمذى اين گونه آمده است:

اُمّ سلمه گويد كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله همواره مى فرمود:

«لا يحبّ عليّاً منافق ولا يبغضه مؤمن»

«منافق هرگز على را دوست نمى دارد و مؤمن، هيچ گاه او را دشمن نمى شمارد».

جالب توجّه اين كه از اين احاديث، چنين استفاده مى شود كه:

دوست داشتن على عليه السلام با دوستى منافقان، قابل جمع نيست; لذا، اگر كسى به امامت على عليه السلام و ولايت آن حضرت پس از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله معتقد باشد و از طرفى، منافقان را دشمن ندارد، چنين فردى، خودش منافق است و از جانب هر دو گروه مؤمنان و منافقان نيز رانده خواهد شد; چرا كه از يك سو، منافقان، به ولايت على عليه السلام معتقد نيستند و اين فرد، معتقد است; از طرفى، مؤمنان، منافقان را دوست نمى دارند و اين فرد، منافقان را دشمن نمى دارد.

بنا بر اين، در هيچ حالى و به هيچ شكلى، اين دو موضوع با يكديگر قابل جمع نيستند.

 

(1) صحيح مُسلم: 1 / 61، كتاب الإيمان، باب بيان اطلاق اسم الكفر على من ترك الصلاة.

(2) مسند احمد: 1 / 84 ، 128، كنز العمّال: 13 / 120 شماره 36385.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

بادها با چراغ خاموش کاری ندارند….

اگر در سختی هستی بدان روشنی..

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


مرحوم دولابي می فرمایند:

پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم

خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند…

یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید

یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند

یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم

اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را

می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد

هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین

توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم

آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود

وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد

ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد

زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش

شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش

نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن

خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




عاشق چادرم هستم…

از آن عاشق هایی که بدون معشوقش میمیرد…

از من دلیل میخواهی برای این عشق…

چادر مادرم (س) کافی نیست…

حرف های مولایم چطور؟

وصیت نامه های شهدا را خوانده ای…

حرف های آن آمریکایی که میگفت…

چادر را که از سر زنانشان بکشیم..

جمهوری اسلامیشان خودش نابودمیشودراشنیده ای…

فکر میکنم دلیل هایم برای عاشقی کافی باشد…

گلزار شهدا که بروی…

عکس هایشان را که ببینی…

وصیت نامه هایشان را که بخوانی…

آن وقت میفهمی ارزش امانتشان را

یادت باشد …

رمزعملیات یا زهرا (سلام الله علیها) بود

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خدای خوبم امروز :

 

دلم می خواهد برای همه بنده هایت دعاکنم ، دعایی ازاعماق وجود

خدایا :

 

شادکن دلی راکه گرفته ودلتنگه،،،

بی نیازکن کسی راکه بدرگاهت نیازمنده،،،

امیدوارکن کسی راکه به آستانت ناامیداست،،،

بگیردستانی که اکنون بسوی تو بلند است

مستجاب کن امروز دعای کسی که بااشکهایش تو را صدامیزند….

حامی اون دلی باش که تنهاشده….

دستگیردستی باش

 که در مونده ست و رو به آسمونت درازه…….

 

پروردگارا :

امروز و همیشه سلامتی و شادی رامهمان دائمی دلهای عزیزان و دوستانم گردان ..

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




وقتى به یه مگس بال هاى پروانه رو بدى

نه قشنگ میشه

نه میتونه باهاش پرواز كنه

میدونى دارم از چى حرف میزنم؟!

 

 

 

 

                    “اصالت”

 

 

بال و پر بیخود به کسی دادن اشتباهست…

محله ما یک ″رفتگر″ دارد…

صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم…

سلامی گرم می کند…

من هم از ماشین پیاده می شوم!!!

دستی محترمانه به او می دهم…

حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود…

 

همسایه طبقه زیرین ما نیز ″دکتر جراح″ است…

گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش…

سلامی می کنم…

او فقط سرش را تکان می دهد…

درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند…

 

من به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند   ″دکتر″ شوم!!!

 

جارو زدن سنگ قبرم به دست آن ″رفتگر″ بشدت لذت بخش تر است از طبابت آن ″دکتر″ برای ادامه حیاتم…

 

″تحصیلات″ مطلقا هیچ ربطی به ″شعور″ افراد ندارد…

 

       ″پروفسور سمیعی″

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


ز مردم دل بکن یاد خــــــــــــــــدا کن

خدا را وقت تنهایی صدا کـــــــــــــــن

 

در آن حالت که اشکت می چکد گرم

غنیمت دان و مارا هـــــــــــم دعا کن

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 جواني نزد شیخی آمد واز او پرسيد:

 من جوان كم سني هستم اما آرزوهاي بزرگي دارم و نمي توانم خود رااز نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟

 

شیخ نيز كوزه اي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيزاز كوزه نريزد. واز یکی از شاگردانش درخواست كرد او را همراهي كند واگر شير را ريخت جلوي همه ي مردم او را كتك بزند.

 

جوان نيز شير را به سلامت به مقصدرساند. و هيچ چيز از آن نريخت.

 

 وقتي شیخ از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟

 جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار و خفيف شوم.

 

شیخ هم گفت: اين حكايت انسان مؤمن است كه هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از روز قيامت و حساب و كتاب بيم دارد.

خدایا!

به آنچه که دادی تشکر!

به آنچه که ندادی تفکر!

به آنچه که گرفتی تذکر!

که:

داده ات نعمت!

نداده ات حکمت!

و گرفته ات عبرت است!

یا رب

آنچه خیر است در تقدیر ما کن!

وآنچه شر است از من و دوستانم جدا کن!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم: یک و نیم کیلو سبزی خوردن.

همسرم آمد. بدوبدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز میکردم سبزی ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود. از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی داد. حسابی جا خوردم! چرا اینطوری گرفته خب؟! بعد با خودم حرف زدم که بی خیال کمتر میگذارم سر سفره. سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد. بعله. تره ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون نایلون خرید را هم خیس کرده بود. در بهت و عصبانیت ماندم. از دست همسری که همه خریدهایش اینطوری است. به جای یک و نیم کیلو میرود سبزی سوپری میخرد و بوی پلاسیدگی اش را که نمی فهمد، از شکل سبزی ها هم متوجه نمی شود!! یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسر که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟!ویک دعوای بزرگ راه بیاندازم.

. بعد بی خیال شدم. توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همان طور که با خودم همه نمونه های خریدهای مشابه این را مرور میکردم ، فکر کردم: شب که آمد یک تذکر درست وحسابی میدهم.

 

بعد به خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدی! شب که آمد هم نرم تر صحبت کن. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده. ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. ارزش ندارد درباره اش صحبت کنم حالا! مگر چه شده؟! یک خرید اشتباهی. همین.

دم غروب، همین منی که میخواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟؟ آرام گفتم :

 

راستی ها سبزی هاش پلاسیده بود. یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ اون روز باشه.

تمام.

همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم میخواستم از سبزی فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری وخسته ﻣﻴﺸﻲ، دیگه نخواد سبزی هم پاک کنی.

 

آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد. مکث را تمرین کردم….وﺑﻪ همسرم عاشقانه تر نگاه میکردم.وفهمیدم اگراونموقع زنگ میزدم امکان داشت روزقشنگم تبدیل بشه به یک هفته قهر.

 

ربطی نداره متاهلی یا مجرد

مکث را تمرین کن.

گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش میکنیم . . .

گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش میکنیم . . .

گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم . . .

گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم . . .

گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش میدیم . . .

گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدیم . . .

گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه میدیم . . .

و گاهی . . . گاهی . . . گاهی . . .  تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم… بدونیم. . . .

کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی . . . گاهی های زندگیمون باشیم . . .

کاش یادمون نره که فقط:

 

یک-بار-زنده-ایم-و-زندگی-میکنیم-فقط-یکبار

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مردم (از خاکسپاری سعد بن معاذ) بازگشتند، پرسیدند: ای رسول خدا! با سعد کاری کردی که با هیچ کس دیگر نکرده‌ای؛ جنازه‌اش را بدون ردا و کفش مشایعت کردی؟

 فرمود: فرشتگان بدون کفش و ردا در تشییع او حاضر شدند و من به آنها تأسی جستم. گفتند: یک بار سمت راست تابوت و بار دیگر سمت چپ آن را گرفتی!

  فرمود: دستم در دست جبرئیل بود و هر جا را که او می‌گرفت می‌گرفتم. گفتند: به غسل او فرمان دادی و خودت بر جنازه‌اش نماز گزاردی و خودت به خاکش سپردی؛ آن گاه فرمودی همانا عذاب قبری بر سعد اصابت کرد؟ ????فرمود: آری، رفتار او (سعد) با خانواده‌اش تند بود.????

 

????در مذمت سختگیری بر خانواده از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت شده است که فرمود: ↘↘↘

بدترین مردم، سختگیر بر خانوداه است‼

شخصی پرسید: ای رسول خدا! مراد از سختگیری بر خانواده چیست؟ فرمود:‌ مرد هرگاه وارد خانه شد همسرش بترسد و فرزندش بهراسد و بگریزد و هرگاه از خانه بیرون رفت همسرش بخندد.

 

  منابع :

کتاب مفاتیح الحیاة ، آیت الله جوادی آملی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




چشم چراني، اين تير مسموم و زهرآلود شيطاني اگر بدون قيد و بند، رها شود يقيناً سلامت و امنيت طرفين را به خطر مي اندازد، جوان و نوجواني كه به كوچه و خيابان راه مي افتد اگر دستور اسلام را رعايت نكرده و نگاهش را كوتاه نكند و از طرف ديگر، كساني كه بايد حجاب و پوشش اسلامي را رعايت كنند، رعايت نكنند، چشم جوان به صحنه هاي شهوت انگيز خواهد افتاد، و نيروي قدرتمند شهوت به جوشش و غليان آمده و تحريك خواهد شد، درچنين شرايط حساس و خطرناكي، اين جوان، يا بايد به عياشي، فساد و تجاوزگري روي آورد و به خواسته هاي قوه شهواني جواب مثبت دهد، امنيت خود و ديگران را به خطر اندازد، و يا با تخيل و تصور، با حالت افسرده و پريشان، زندگي بيمار گونه خود را ادامه داده آسايش و آرامش خانواده را برهم زند.

 

 

ايجاد نگراني و اضطراب : آنچه از مجموع آيات، روايات و تجربيات كارشناسان به دست مي آيد اين است كه: چشم چراني هاي هوس آلود بدحجابي و بي حجابي زنان و دختران بي بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ايجاد اضطراب ونگراني افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامني در جامعه به حساب مي آيد. در طرف مقابل اگر اصول و ارزش هاي اسلامي از جمله حجاب و پوشش اسلامي، رعايت شود از چشم چراني و نگاه هاي آلوده جلوگيري به عمل آيد وخانم ها در نشست و برخواست و صحبت ها و مكالمات روزمره، دستورات شرع مقدس را رعايت كنند يقيناً زمينه هاي فساد زدوده شده دام هاي شياطين برچيده خواهد شد، آرامش روحي و رواني براي افراد و خانواده ها، نظم، ثبات و امنيت در جامعه پديد خواهد آمد

 امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه نگاهش را كاهش دهد، قلبش آرام مي گيرد.»( غررالحكم و درر الكلم، ج5، ص 449

2و نعمتي بالاتر از آرامش قلب، وجود ندارد

 

چشمي كه به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب بركات زير مي گردد:

1- ديدن شگفتيها: رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: چشمهايتان را (از نامحرم) بپوشانيد تا عجايب و شگفتيها را ببينيد. غُضُّوا اَبْصارَكُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ (21)

 

 

2- راحتي قلب: امام علي ـ عليه السلام ـ فرمود: آنكه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت كرده است. مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ (22)

 

3- نيك خويي:‌ همچنين آن حضرت فرمود: كسي كه نگهاه هايش كنترل شود، صفاتش نيكو گردد. مَن‌ غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ (23)

 

4- پاداش الهي: امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هر كسي زني را ببيند و بلافاصله ديده اش را به آسمان بدوزد يا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر اينکه خداوند حوريان بهشتي را به عقد او در آورد. مَنْ نَظَرَ اِلي امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِليَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ يَرْتَدَّ اِلَيْهِ بَصَرُهُ حَتّي يُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العينِِ (24)

 

 

5- چشيدن شيريني ايمان: پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطان است و هر كس آن را از ترس خدا ترك كند، خداوند چنان ايماني به او عطا كند كه شيريني اش را در دل خويش احساس كند. اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْليسَ‌ فَمَنْ تَرَكَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ايماناً يَجِد حَلاوَتَهُ في قَلْبِهِِ (25)

 

 

6- بروز صفت شجاعت: شجاع ترين مردم كسي است كه بر خواهش نفساني اش چيره شود. اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ (26) 

 

21- بحارالانوار، ج 101، ص 41.

22- شرح غررالحكم، آمدي،‌ج 5، ص 449.

23- ميزان الحكمه، ج 10، ص 7.

24- بحارالانوار، ج 101، ص 37.

25- بحارالانوار، ج 101، ص 38.

26- نهج‌ الفصاحه، پاينده، حديث 299، ص 58.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زناي چشم

 

 اسلام براي پاكدامني پيروان خويش حتي نگاه ريبه و شنيدن سخنان نامحرم را نيز اگر از روي غرض باشد، ممنوع كرده است

 . اين خود هشداري بجا و حساب شده است كه تماس نامشروع با نامحرمان را کنترل و محافظت مي کند. البته رويارويي جدّي و ضروري و بدون هيچ گونه غرض، آنهم با حجاب كامل اسلامي و با رعايت ادب و ساير مسايل اخلاقي اشكالي ندارد.

 

پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود : در مورد رابطه نامشروع براي هر عضوي از آدمي سهمي از زنا است؛ زناي چشم، نگاه كردن، زناي زبان، سخن گفتن و زناي گوش ها، شنيدن حرام است. لِكُلِ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ ادَمَ حَظّاً مِنَ الزِّنا فَالْعَينُ زِناهُ النَّظَرُ وَ لِّسانُ زِناهُ الْكَلامُ وَ‌الأُذُنان زِناهُما السَّمْعُ (۱)

 

همچنين درباره شوخي كردن با نامحرم فرمود : هر كسي با زن نامحرمي شوخي كند براي هر كلمه اي كه با او در دنيا سخن گفته، هزار سال در جهنم زنداني مي شود. مَنْ فاكَهَ بِامْرَأَةٍ لا يَمْلِكُها حُبِسَ بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَها فِي الدُّنيا اَلْفَ عامٍ فِي النّار .(2)

 

 

حضرت علي ـ عليه السلام ـ به نقل از انجيل مي فرمايد : « در تورات نوشته شده زنا نكن ، ولي من مي گويم اگر حتي با نظر شهوت آلود به كسي نگاه كني همان وقت در دلت با او زنا كرده اي (3).

 

 و نيز مي فرمايد : « نابينا بودن بهترازنگاه هاي نامشروع است » پس فاصله بين نگاه و گناه اندك است

 

 

1- مستدرك الوسائل، ج 14، ص 269.

2)ثواب الاعمال، ص 334.

3- ا نجيل متي ، 5 / 27 / 28

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم