مُسلم در صحيح خود، روايتى را از على عليه السلام ـ با تأكيد و سوگند ـ نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:

«والّذي فلق الحبّة وبرأ النسمة! إنّه لعهد النبيّ الأُميّ إليّ: أن لا يحبّني إلاّ مؤمن ولا يُبغضي إلاّ منافق»(1)

«سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد! عهد و پيمانى است از پيامبر اُمّى به من، كه: جز مؤمن مرا دوست نمى دارد و جز منافق مرا دشمن نمى شمارد».

اين روايت، با همين متن و نظير آن، در منابع بسيارى از پيشوايان اهل سنّت از جمله: نَسايى، تِرمذى، ابن ماجه نقل شده است.

همچنين احمد در المسند، حاكم در المستدرك و متّقى هندى در كنز العمّال، آن را نقل كرده اند(2).

در مسند احمد و صحيح تِرمذى اين گونه آمده است:

اُمّ سلمه گويد كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله همواره مى فرمود:

«لا يحبّ عليّاً منافق ولا يبغضه مؤمن»

«منافق هرگز على را دوست نمى دارد و مؤمن، هيچ گاه او را دشمن نمى شمارد».

جالب توجّه اين كه از اين احاديث، چنين استفاده مى شود كه:

دوست داشتن على عليه السلام با دوستى منافقان، قابل جمع نيست; لذا، اگر كسى به امامت على عليه السلام و ولايت آن حضرت پس از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله معتقد باشد و از طرفى، منافقان را دشمن ندارد، چنين فردى، خودش منافق است و از جانب هر دو گروه مؤمنان و منافقان نيز رانده خواهد شد; چرا كه از يك سو، منافقان، به ولايت على عليه السلام معتقد نيستند و اين فرد، معتقد است; از طرفى، مؤمنان، منافقان را دوست نمى دارند و اين فرد، منافقان را دشمن نمى دارد.

بنا بر اين، در هيچ حالى و به هيچ شكلى، اين دو موضوع با يكديگر قابل جمع نيستند.

 

(1) صحيح مُسلم: 1 / 61، كتاب الإيمان، باب بيان اطلاق اسم الكفر على من ترك الصلاة.

(2) مسند احمد: 1 / 84 ، 128، كنز العمّال: 13 / 120 شماره 36385.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...