✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 1507
  • دیروز: 1274
  • 7 روز قبل: 6809
  • 1 ماه قبل: 31603
  • کل بازدیدها: 1029977

 

...


‌﷽

امام جواد (ع) فرمودند :
بر شما باد به تحصيل علم و معرفت، چون فراگيرى آن واجب و بحث پيرامون آن مستحب و پُرفائده است.

علم وسيله كمک به دوستان و برادران است، دليل و نشانه مروّت و جوانمردى است،

 

هديه و سرگرمى در مجالس است، همدم و رفيق انسان در مسافرت است؛ 

و انيس و مونس انسان در تنهایى است.

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




‌﷽

 امام علی (ع) :
چون تو را ستودند ، بهتر از آنان ستايش كن ، و چون به تو احسان كردند ، بيشتر از آن ببخش ، به هر حال پاداشِ بيشتر از آنِ آغاز كننده است

از دست دادن حاجت بهتر از درخواست كردن از نا اهل است.

از بخشش اندك شرم مدار كه محروم كردن ، از آن كمتر است.

اگر به آن چه كه مى خواستى نرسيدى ، از آنچه هستى نگران مباش.

نادان یا افراط میکند و یا تفریط …

چون عقل كامل گردد ، سخن اندك شود .

“حکمتهای زیبای نهج البلاغه

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 اهمیت دهه اوّل ماه ذی الحجّه

 دهه اوّل ماه ذی الحجّه همان ایام معلومات است که خدای متعال در قران کریم ، سوره حج به آن اشاره فرموده است :

 يذْكُرُوا اِسْمَ اَللّٰهِ فِي أَيّٰامٍ مَعْلُومٰاتٍ

 این دهه، دهه بسیار عظیمی است. از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله روایت شده که حضرت فرمودند : عمل خیر و عبادت در پیشگاه خدا در هیچ ایّامی از سال، از این دهه محبوب تر نیست.
این دهه مکمل همان سی شبی است که خدا با حضرت موسی علیه السّلام قرار ملاقات گذاشت.

 ایّام بسیار گرانبهایی است، حادثه های بزرگی هم در این ایّام رخ داده که به شرافت آن افزوده است. از گرامی ترین اوقات سال در پیشگاه الهی ومناسب ترین و ارزشمندترین اوقات برای بندگی حضرت حق و عبادت خدای متعال است.

???? همانگونه که اشاره شد خدای متعال در سوره حج فرموده است:
در ایام معلومات ذاکر اسم اللّه باشید.
در این دهه خیلی مراقب باشیم که با اشتغالات ظاهری و دنیوی لحظه ای از یاد خدا غافل نشویم.

  در این دهه جا دارد تمام مراتب وجودی انسان؛ عقل انسان، دل انسان، روح انسان، بدن انسان، ذاکر خدا باشد و به شدت از غفلت پرهیز کند.

 ذکر با عقل این است که بیاندیشد درمورد الطاف الهی و نعم الهی؛ چه نعم مادی و چه نعم معنوی، چه نعم ظاهری و چه نعم باطنی.

ذکر با دل؛ رغبت کردن، میل کردن، پرکشیدن به سوی خدای متعال است

 ذکر روح؛ احساس حضور در محضر الهی است که انسان این احساس حضور را در تمام لحظات با خود داشته باشد.

 ذکر بدن هم انجام طاعات و عبادات و فرمانبری از دستورات خدای متعال است.

 این چنین ذکری، ذکر تمام عیار است و آنگاه چنین عبد ذاکری مشمول آن بشارت خدای متعال میشود که فرمود :

 اذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ

مرا یاد کنید من هم شما را یاد خواهم کرد

که این یاد یعنی، آن توجه سرشار از لطف وعشق و محبت الهی نسبت به این عبد.
ان شاءالله این دلِ ذاکر را داشته باشیم.

 آیه ای که درنمازهای این ده شب میخوانیم :

وَ واعَدْنا مُوسي ثَلـثينَ لَيْلَةً، وَاَتْمَمْناها بِعَشْر فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ اَرْبَعينَ لَيْلَةً

سخن از این میگوید که این ده شب؛ ده شب موعد و وعده گاه دیدار و ملاقات با خدای متعال است. خدا در این ده شب وعده دیدار و وصال داده است.
ان شاالله دلمان متوجه حضرت حق باشد و آماده ورود به این دهه عظیم باشیم

#مراقبات_ماه_ذیحجه

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




کودکان ، بهتر از بزرگسالان ، از خواصِ شادی ، برای رشد و سلامت روحیِ خود بهره می برند.

نعمتِ تن خام کند؛ محنتِ تن رام کند

محنتِ دین تا نکشی؛ دولتِ ایمان نبری!

خیره میا خیره مرو؛ جانب بازار جهان

ز آنکه در این بیع و شری ، این ندهی آن نبری!

#مولانا

در نگنجد عشـق در گفت وشنید

عشق دریاییست قعرش ناپدید

#مثنوي_مولانا

همچو کتابیست جهان ، جامعِ احکام نهان
جان تو سر دفتر آن فهم کن این مسئله را

 مولانا
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




‍ #یا_أیها_التقی_الجواد_ع
در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم
ای تشنه! دور از آب تو ماندی حسین هم

پیر و جوان نداشت که یک نور واحدید
در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم

کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند
در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم

گودال و بام ، مرز قبول شهادتند
راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم

شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند
دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم

در روضه هی کرببلا جانگدازتر
داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم

هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما
پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




ترس و نگرانی وقتی هست که او نیست:

ما کاری از دستمان بر نمی آید حتی تزکیه و تعلیم ما هم به دست خداست:
نداند جزء راه کلّ خود را
مگر هم کل فرستد رهنمونم
بکش ای عشق کلّی جزء خود را
که اینجا در کشاکشها زبون ام

به جایی نرسد کس به توانایی خویش
الاّ تو چراغ رحمتش داری پیش

فقط تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که گاهی هیچ کاری نکنیم تسلیم باشیم و خودمان را در دستان او رها کنیم یعنی وقتی او را پشت سر خود دیدیم و حضور او را حس کردیم تنها بر او توکل کنیم نه بر توانایی خویشتن نه بر ثروت و شهرت و مقام و آبرو و فرزندان و نزدیکان و جز آن.

موسی و هارون گفتند:
قالا ربّنا إنّنا نَخاف أن یَفرُطَ علینا أو أن یَطغی.(طه۲۰/ ۴۵)
می ترسیم فرعون در خصوص ما افراط کند و طغیان نماید. خداوند حس حضورش را بر آن دو گوشزد نمود:

قال لا تخافا إنّنی معکما أسمع و أری.(طه۲۰/ ۴۶) نترسید بروید من «با شما دو نفر» ام «می شنوم» و «می بینم».

از مقلب القلوب می خواهیم ما را دگرگون کند خرابمان سازد! اما پیش از آن تسلیم بودن را به ما یاد بدهد؛ از او می خواهیم پیمانهای میان ما و خودش را به ما بیاموزد تا محور وجودی ما برای او برای کمال و ارتقاء نهادینه شود مخصوصا این ایام که ضدشعور ما در شرف رو آمدن و شخصیت حقیقی ما در حال لو رفتن است: یوم تبلی السرائر.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




قصه شیرین صبر ایوب:
—————————
“هو” قصه شیرین صبر ایوب:
در زمین عوص مردی بود بنام ایوب . که یکی از انبیای خدا بود . او 7 پسر و سه دختر داشت که معمولا هر شب در خانه یکی از پسرانش جمع میشدند . ضمنا تعداد بسیار زیادی هم اسب و گوسفند و گاو و الاغ و شترداشت و از ثروت بالائی برخوردار بود ..
با خدمتکارانش بسیار مهربان و برای قوم خود حکیمی ارجمند بود .و همه قوم او را خیلی دوست داشتند . و روز و شب شکر گزار معبود بود..
روزی خداوند به فرشتگانش فرمودند : آیا میبینید که ایوب چقدر بنده خوب و شکر گزاری است؟؟
شیطان پاسخ میدهد :چرا نباشد ؟ تا وقتی دست شما پشت اوست و همه گونه نعمت به او داده ای شکر گزاری هنری نیست . این مال و قرزند را از او بگیر تا ببینی چگونه نا سپاس خواهد شد.
خداوند به شیطان اجازه میدهند که ایوب را به بلایا بیازماید اما به جانش لطمه نزند .
و شیطان دست به کار میشود .
دقت کرده اید گاهی چنان باران بلا بر سرمان میریزد که نمیدانیم چرا؟؟؟؟؟؟
آن روز نوبت ایوب بیچاره بود تا در معرض آزمون الهی قرار بگیرد.
یک روز که ایوب در خانه بود پیکی از راه میرسد و میگوید همه سه هزار شترانت را کلدانیان به غارت بردند و من تنها نجات یافتم تا تو را خبر کنم .
هنوز سخنان پیک تمام نشده بود که رسولی از راه میرسد و میگوید :
آتش صاعقه به گله ات زد و همه 7000گوسفندانت به همراه چوپانان از بین رفتند و فقط من ماندم تا تو را خبر کنم.
باز هنوز سخن تمام نشده که قاصدی آمد و گفت : 500 گاوت در حال شخم زدن و کندن بودند و 500 ماده الاغهایت در کنارشان که ناگهان قبیله سابیان بر آنها حمله برده و همه را کشتند و فقط من ماندم که تو را خبر دهم.
و باز در حین این گفتار بود که فرستاده ای از راه رسید و گفت : همه فرزندانت در خانه پسر بزرگت بودند که طوفانی برخاست و سقف خانه بر سرشان فرود آمد و همگی مردند و فقط من ماندم تا ترا خبر کنم……
ایوب جامه میدرد و سر میتراشد و به سجده میرود و میگوید برهنه از رحم مادربیرون آمدم و برهنه با آنجا بر خواهم گشت . و نام خدا متبارک باد….
خدا به فرشتگانش میفرمایند :دیدید چگونه سپاسگزار بود ؟
شیطان میگوید : بشر وابسته به سلامت اش است آن را از او بگیر ببین چگونه نا سپاس میشود .
خدا اجازه به شیطان میدهد که سلامتی ایووب را بگیرد و البته جانش حفظ شود .
وچنین میشود که ایوب در جانش کرم لانه میکند و خاکستر نشین شده همه از او می گریزند و تنها همسرش میماند.
و ایوب در صبر و توکل خود مقاوم می ماند..خداوند به فرشتگان می فرمایند : بنده ام را میبینید که ناسپاسی نمیکند ؟؟شیطان میگوید :اجازه بدهید او را به همسرش بیازمایم که نفطه ضعفش همسرش است.تا ببینید چگونه نا سپاس میشود . خداوند اجازه میدهد.
در آن روز ها برای ایوب هیچ مالی نمانده بود و همسرش برای تهیه داروی درد او به راهنمائی شیطان که به شکل انسانی در آمده بود مجبور شد که موی خود را کوتاه کند و بفروشد و آن زمان موی کوتاه برای زنان بد و سر شکستگی بود .
پس شیطان به سراغ ایوب می آید و میگوید وای بر تو که همسرت به راه نامشروع قدم گذاشته است و موهایش دیگر بریده شده است ….ایوب برآشفته شده و قسم میخورد اگر چنین باشد همسرش را صد تازیانه بزند ….
و چون همسرش باز میگردد و علت کوتاه کردن موهایش را میگوید .که برای داروی اوبوده و از ناچاری چنین کرده ایوب نیرنگ شیطان را می فهمد واز قسمش پشیمان میشود و شکر خدا بجا می آورد …
و اینجا بود که فرشته خداوند بر او نازل میشود و میگوید برای نشکستن قسم ات چند ترکه نازک ” بگیر و یکبار به همسرت بزن تا قسمت را بجا آورده باشی .

و باز راهنمائی میکند که خودت را در فلان چشمه شستشو بده تا سلامت شوی و عاقبت خداوند هر آنچه که از او گرفته بود بیشتر و بهترش را به او برگرداند ……

در قرآن و در سوره مبارکه “ص” بطور مختصر از ایوب سخن به میان آمده است . .وچون قرآن کامل شده کتابهای آسمانی است . در عهد عتیق قصه ایوب با شرح بسیار آمده است ..متاسفانه بسیاری از نابخردان میگویند که در قرآن نوشته شده که زن را باید زد و اشاره به این آیه میکنند….

وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ
سوره “ص” آیه 44
و “به او به رعایت عهدی که کرده بود گفتیم” دسته ای چوب ترکه به دستت بگیر و با آن “همسرت را فقط یکبار” بزن و سوگند مشکن ما او را شکیبا یافتیم چه نیکو بنده ای که تواب بود .
تر جمه دکتر بهاالدین خرمشاهی…..

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




امام العارفین على عليه‏ السلام:

يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ وَ سُكرِ القُدرَةِ ، وَ سُكرِ العِلمِ ، وَ سُكرِ المَدحِ وَ سُكرِ الشَّبابِ ، فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ

سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت ، قدرت ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد ، چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را نابود مى‏كند و وقار و هيبت را كم مى‏نمايد.

غرر الحكم ، ص 797

  

موضوعات: روایات  لینک ثابت




‌﷽

امام علی (ع) فرمودند:
چقدر فاصلة بين دو عمل دور است : عملى كه لذتش مى رود و كيفر آن مى ماند ، و عملى كه رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است!
اسلام را چنان مى شناسانم كه پيش از من كسى آنگونه معرفى نكرده باشد .
 
اسلام همان تسليم در برابر خدا و تسليم همان يقين داشتن و يقين اعتقاد راستى ، و باور راستين همان اقرار درست و اقرار درست انجام مسئوليتها، و انجام مسؤوليت ها همان عمل كردن به احكام دين است .
حکمتهای 121 و 125 نهج البلاغه i

موضوعات: روایات  لینک ثابت




‌﷽

 نقطه عالی زندگی کجاست ؟…
در صفحه گسترده حیات نقطه‌ای وجود دارد
که هر کسی در آن نقطه بایستد و از آن نقطه
به جهان نگاه کند،همه چیز را عالی خواهد دید.
نقطه عالی زندگی جایی است که هر انسانی
در آن نقطه باشد مهربان می شود و بخشنده. ساکن نقطه عالی زندگی، آرامش و وقاری غیر
قابل وصف دارد و صورتی شفاف و دوست داشتنی.
او از هیچ کس بدش نمی‌آید و به هیچ کس
بدبین نیست.
او در همه اتفاقات و پدیده های عالم
( حتی بدترین ها ) خیر و نیکی می‌جوید
و زیبایی و عشق پیدا می کند.

نقطه‌عالی زندگی همان‌جایی است که ساکنین
آن داد نمی‌زنند و خشونت را بر انسانها روا
نمی‌شمرند و به عشق و دوستی معتقدند و
ایثار و فداکاری مرامشان است.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 
#امام_زمان_روحی_فداه

مهربان ترین ….. .
قال مولانا صاحب العصر و الزمان عجل الله فرجه الشریف :

وَاللهِ أنا أرحَمُ بِكُم مِنكُم بِأنفُسِكُم.

به خدا قسم ، من از شما نسبت به خودتان ، به شما مهربانترم.

 الخرائط و الجرائح ج۲ ب۱۵ ص۷۱۴

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

شباهت هاي امام جواد عليه السلام به امام حسین عليه السلام

1- امام حسین عليه السلام در موقع ولادت فطرس را شفا داد و امام جواد هم چشم محمد بن سنان . ( هر وقت محمد بن سنان امام جواد عليه السلام را میدید می گفت السلام علیک یا شبیهَ صاحبِ فطرس .

2- امام حسین علیه السلام را با لب تشنه شهید و حضرت جواد علیه السلام هم با لب تشنه به شهادت رسیدند.

3- دشمن پس از کشتن امام حسین علیه السلام هلهله کرد برای امام جواد علیه السلام هم پشت درب حجره کف زدند

4- بدن امام حسین علیه السلام سه روز روی زمین بود و امام جواد علیه السلام هم چنین

5- امام هشتم علیه السلام فرمود : فرزندم را از روی خشم و غضب شهید می کنند وامام حسین علیه السلام را نیز از نهایت خشم و غضب شهید می کردند

6- امام رضا علیه السلام هم فرمود اهل اسمان ها برای شهادت امام حسین علیه السلام گریه کردند و امام رضا علیه السلام هم فرمود برای جوادم علیه السلام نیز اهل آسمان گریه می کنند.

7- امام رضا علیه السلام هم فرمود خدا قاتلین امام حسین علیه السلام را درمدت کوتاهی عذاب کرد و قاتل و مباشرین جوادم علیه السلام را نیز در مدت کوتاهی عذاب خواهد کرد .


 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 

 توسل به امام جواد علیه السلام جهت ادای قرض و گشایش کار جوانان


از امور مجربه توسل به امام جواد علیه السلام میباشد.
آن را ۱۴ مرتبه در ۹ روز بخوانید برای رسیدن به حوائج و خصوصا فروش منزل و ازدواج کردن مجرب است .

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِ‏ وَلِيِّكَ‏ مُحَمَّدِ بْنِ‏ عَلِيٍ‏ إِلَّا جُدْتَ‏ بِهِ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَى مَنْ وَسِعَكَ وَ وَسَّعْتَ عَلَيَّ رِزْقَكَ وَ أَغْنَيْتَنِي عَمَّنْ سِوَاكَ وَ جَعَلْتَ حَاجَتِي إِلَيْكَ وَ قَضَاهَا عَلَيْكَ إِنَّكَ لِمَا تَشَاءُ قَدِيرٌ

خواندن این توسل را بعد از هر نماز برای اداء کردن قرض ها نیز مجرب دانسته اند .

 تحفة الرضویة ص ۲۱۵ و ۲۱۶

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 

قالَ الْجَوادُ عليه السلام: ثَـلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّه ِ تَعالى: كِثْـرَةُ الاْءسْتِغفـارِ وَلِينُ الْجانِبِ وَكَثْرةُ الصَّدَقَةِ. وَثَـلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ لَمْ يَنْـدَمْ: تَرْكُ الْعَجَلةِ وَالمْشَوَرَةِ وَالتَّوَكُّلِ عَلىَ اللّه ِ عِنْدَ الْعَزْمِ.

جوادالائمه امام محمد تقی عليه السلام فرمودند: سه چيز است كه اگر در كسى باشد سبب خوشنودى خداست:
  زياد استغفار كردن
  همنشينى خوب
  و زياد صدقه دادن؛
و سه چيز است كه هركس دارا باشد پشيمان نمى‌شود:
  پرهيز از عجله و شتاب
  مشورت در كارها
  و توكل بر خدا وقتى تصميم به انجام كارى گرفتی.

  «الفصول المهمه، صفحه 275»

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 
  صلوات بر حضرت جوادالأئمّة علیه السلام، منقول از حضرت عسکری علیه السلام

توصیه می شود این صلوات را در روز شهادت حضرت جواد الأئمه علیه السلام، به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام بخوانیم:‏
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى، عَلَمِ التُّقَى، وَ نُورِ الْهُدَى، وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ، وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ، وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ، وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ.
اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ، وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ، وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى، وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ، إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.»
(جمال الاسبوع، ص491)

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




*بسم الله الرحمن الرحیم*

 

 السلام علیک یا جوادالائمه


»ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﻨﺎﻣﻢ - ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﻨﺘﺸﺮﺕ –
ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ، ﺳﮑﻪ ﺻﺪﻗﻪ‌ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺻﺒﺢ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺷﺮﻗﯽ‌ﺍﺕ ﺩﺭﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﯼ، ﺩﻭﺭ ﺳﺮ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﯽ‌ﭼﺮﺧﺎﻧﯽ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻣﻐﺮﺏ ﻣﯽ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﯼ.

ﻭ ﺑﺪﯾﻦ ﺳﺎﻥ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻀﻤﯿﻦ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ.

ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺑﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ - ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﮐﺮﺍﻣﺘﺖ –
ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺑﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻋﺮﻕ‌ﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ‌ﺍﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺒﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺳﺘﺮﯼ ﻭ ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺯﻣﯿﻦ‌ﻫﺎﯼ ﺗﺒﺪﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﯼ.

ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ – ﺍﺯ ﻭﺳﻌﺖ ﺁﺑﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ-
ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺪﺍﻣﺖ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﻣﯽ‌ﺍﻓﮑﻨﯽ.

ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻢ – ﺍﺯ ﺑﯽ‌ﮐﺮﺍﻧﮕﯽ‌ﺍﺕ-
ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺟﺮﻋﻪ ﺁﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻟﺐ‌ﻫﺎﯼ ﻋﻄﺸﻨﺎﮎ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ‌ﺍﯼ.

ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺴﯿﻢ ﻟﻘﺐ ﺩﻫﻢ – ﺍﺯ ﻟﻄﺎﻓﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ‌ﺍﺕ-
ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﺴﯿﻢ، ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺯﺩﻡ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻗﺪﺳﯽ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺗﻨﻔﺲ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ.

ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ:

ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﻨﺪﻩ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻧﺎﻡ،

ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ…

ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ،

ﺍﯼ ﮐﺮﯾﻢ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ.

ﺍﯼ ﺟﻮﺍﺩ!»

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 امام #جواد علیه السلام:

 تو را به پنج چیز سفارش میکنم :

اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن

اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن

اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو

اگر مدحت کنند شاد مشو

و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.

 بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص167
#حدیث

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

اگر یک جلد کتاب بخوانید ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند شوید.

اگر دو جلد کتاب بخوانید حتما به کتاب خواندن علاقه مند می شوید.

اگر سه جلد کتاب بخوانید به فکر فرو می روید.
اگر چهار جلد کتاب بخوانید در خلوت با خودتان حرف می زنید.

اگر پنج جلد کتاب بخوانید سیاهی ها را سفید و سفیدی ها را سیاه می بینید.

اگر شش جلد کتاب بخوانید نسبت به خیلی عقاید و نظرات بی باور میشوید و به توده های مردم و باورهایشان خشم می گیرید.

اگر هفت جلد کتاب بخوانید کم کم عقاید و نظرات جدید پیدا می کنید

اگر هشت جلد کتاب بخوانید در مورد عقاید جدیدتان با دیگران بحث می کنید.

اگر نه جلد کتاب بخوانید در بحث ها یتان کار به مجادله می کشد.

اگر ده جلد کتاب بخوانید کم کم یاد می گیرید که با کسانی که کمتر از ده جلد کتاب خوانده اند بحث نکنید.

اگر صد جلد کتاب بخوانید دیگر با کسی بحث نمی کنید و سکوت پیشه می گیرید.

اگر هزار جلد کتاب بخوانید آن وقت است که یاد گرفته اید دیگر تحت تاثیر مکتوبات قرار نگیرید و با مهربانی در کنار دیگر مردمان زندگی می کنید و اگر کمکی از دستتان بر بیاید در حق دیگران و جامعه انجام میدهید و در فرصت مناسب سراغ کتاب هزار و یکم می روید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

نگه کن دلم را چه زیبا گرفته
غروبی که در قلب صحرا گرفته

نگه کن چه زیبا چه وحشی چه تنها
نگاهت درون دلم جا گرفته

سکوتم چو ساحل ،سراسر هیاهو
غروبی ز امواج دریا گرفته

میان هجوم غزلهای وحشی
دل تو دلم را به یغما گرفته

وجودم ،سراسر، غزل از غم تو
غزل هم ز بود تو معنا گرفته

غروب دلم را ندیدی که بی تو
چه زیبا،چه زیبا،چه زیبا،گرفته

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




 

مردی نزد قاضی شهر ، مال فراوانی به امانت نهاد و به حج رفت .
چون بازگشت و مال خویش خواست ، قاضی انکار کرد .

صاحب مال شکایت نزد امیر عضدالدوله دیلمی پادشاه ایران برد
امیر اندیشید که اگر از قاضی ، مال را مطالبه کند او انکار خواهد کرد ؛ از این روی چاره ای اندیشید .

قاضی را فراخواند و گفت :
“مال بسیاری برای روز مبادای فرزندانم نزد من است و می خواهم آنرا نزد کسی به امانت بگذارم تا پس از مرگ من ، به آنان تحویل دهد و از این موضوع هیچ کس حتی فرزندانم نباید آگاه باشند .
من وصف امانتداری تو بسیار بشنیده ام بنابراین به خانه رو و جایگاه محکمی برای آن فراهم ساز تا این اموال مرا مخفیانه بدان جای منتقل کنی .”
قاضی مسرور شد و با خود اندیشید اگر امیر عضدالدوله بمیرد چون کسی از راز این مال باخبر نیست می توانم همه ی آنرا برای خود تصاحب کنم .
پس با شوق وصف ناپذیری به تهیه ی مقدمات کار پرداخت .
عضدالدوله آنگاه مرد مالباخته را فراخواند و گفت :
“اکنون به نزد قاضی برو و دوباره مالت را طلب کن و بگو اگر امانت مرا باز پس ندهی شکایت تو را نزد امیر عضدالدوله خواهم برد .”

چون مرد مالباخته نزد قاضی رفت ، قاضی از بیم آنکه شهرتش لکه دار شود و امیر امانتش را بدو نسپارد فوراً مال شخص مالباخته را پس داد.
امیر چون باخبر شد، بخندید و قاضی را از شغل خویش برکنار کرد.
#سیاست_نامه
#خواجه_نظام_الملک_طوسی

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم