✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 135
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 6997
  • 1 ماه قبل: 30035
  • کل بازدیدها: 823148

 



 

 

 

بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ

 

تو  خود می دانی که من بندۀ گنهکار تو هستم و اکنون به درِ خانۀ تو آمده ام، با دنیایی از امید و آرزو رو به سوی تو کرده ام، آمده ام تا به من نظر کنی و حاجت مرا بدهی.

من خوب می دانم که شایستگی مهربانی های تو را ندارم و از تو چیزی را می خواهم که لایق آن نیستم!

وقتی با خود فکر کردم، دیدم که تو بارها گناه مرا بخشیدی و از خطاهای من چشم پوشیده ای، آبروی مرا در نزد دیگران نبرده ای و گناهانم را از دیگران مخفی کرده ای، فهمیدم که می توانم باز هم به درِ خانۀ تو بیایم و تو را صدا بزنم و در انتظار مهربانی تو باشم.

تو بارها و بارها دعای مرا اجابت کرده ای و صدایم را شنیده ای، من هرگز آن مهربانی های تو را فراموش نکرده ام،برای همین است که با کمال آرامش تو را می خوانم، اگر چه گنهکارم، امّا از تو نمی ترسم، من با آرامشی بزرگ، تو را می خوانم، زیرا من از تو جز مهربانی چیز دیگری ندیدم. خوب می دانم که باید از گناه خود بترسم، نه از تو.

من بارها دیدم که تو جواب مرا دادی و دعاهایم را مستجاب کردی، برای همین امشب با اطمینان خاطر بار دیگر صدایت می زنم و تو را می خوانم، می دانم که تو جواب مرا خواهی داد.

آری! این باور من است که تو سرانجام جواب مرا می دهی و مرا به آرزویم می رسانی، فقط اشکال در این است که گاهی من عجله می کنم و اصرار دارم که خیلی زود مرا به آرزویم برسانی.

خدایا! یادم نمی رود، من بارها تو را سرزنش کردم و گفتم: (تو دیگر چه خدایی هستی! مرا ببخش که با تو چنین سخن گفتم).

چه کنم؟ من بنده ای ضعیف هستم، می خواستم زود به آرزویم برسم، دیدم که حاجتم را زود برآورده نمی کنی، برای همین با زبان به اعتراض گشودم، حال آن که نمی دانستم که تو چون مرا دوست داری، حاجتم را نمی دهی.

تو از آینده خبر داشتی، می دانستی که این آرزویی که من دارم، به صلاح من نیست، اگر من به آن حاجت خود برسم، خودم را تباه خواهم کرد، هنوز ظرفیت وجودی من آن قدر بزرگ نشده است که بتوانم از آن نعمت، به خوبی استفاده کنم.

آری! فقط تو بوده که از آینده خبر داشتی و چون دستم داشتی، حاجتم را نمی دادی!

وای که من چقدر نادان بودم، من تو را می خواندم و خیال می کردم تو جوابم را نمی دهی، زیرا من فقط آن آرزو را می دیدم و بس! ولی تو هزاران چیز دیگر را می دانستی.(1)

1*مصباح المجتهد،صفحه577؛ تهذیب الاحکام،جلد3،صفحه108

(با من مهربان باش، مهدی خدامیان آرانی،صفحه13و14)

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

#فرشته_و_شیطان

 

حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند. نقاش به جستجو پرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد؟  چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا نمود و تصویر او را کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند.

نقاش به جاهای بسیاری می رفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود، اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هرچند اشتباهی مرتکب شده بودند.

 

سالہا گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد. پس از چهل سال که حاکم احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت  هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود. نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شہر یافت. از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول نمود. متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد.

از او علت آن را پرسید؟

 

گفت:من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی!

امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل نموده..

 

داستانی بسیار تامل بر انگیز است،خداوند همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید، این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

 

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ أُتِيَ النَّبِيُّ صلي الله عليه وآله بِأُسَارَى فَأَمَرَ بِقَتْلِهِمْ وَ خَلَّى رَجُلًا مِنْ بَيْنِهِمْ فَقَالَ الرَّجُلُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ كَيْفَ أَطْلَقْتَ عَنِّي مِنْ بَيْنِهِمْ فَقَالَ أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ عَنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّ فِيكَ خَمْسَ خِصَالٍ يُحِبُّهَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ؛

1. الْغَيْرَةَ الشَّدِيدَةَ عَلَى حَرَمِكَ …

فَلَمَّا سَمِعَهَا الرَّجُلُ أَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ وَ قَاتَلَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص قِتَالًا شَدِيداً حَتَّى اسْتُشْهِد

  امام باقر عليه السّلام فرمود: [چند كافر حربي] را نزد پيغمبر آوردند پيغمبر دستور فرموده آنان را بكشند ، اما شخصي از آنان را آزاد كرد

آن مرد عرض كرد اى پيغمبر خداى براى چه مرا از ميان اينان رها فرمودى فرمود: جبرئيل مرا از جانب خداوند خبر داد كه تو را پنج خصلت است كه خدا و رسولش آنها را دوست ميدارد

1. نسبت به خانواده ات سخت غيرتمندى …

چون آن مرد اين سخن شنيد اسلام آورد و نيكو مسلمانى شد و در ركاب رسول خدا جنگ سختى نمود تا به درجه شهادت رسيد.   [الخصال، جلد 1 ، صفحه 282]

اولين صفت ؛ غيرت نسبت به خانواده است

كنار هر زن بي عفتي ؛ مرد بي غيرتي قرار دارد

داستانك:

« يحيي مازني» كه از علماي بزرگ و راويان حديث است ميگويد:

 مدتها در مدينه در همسايگي علي عليه السّلام در يك محله زندگي مي كردم. منزل من در كنار منزلي بود كه  زينب دختر علي عيلها السّلام در آنجا سكونت داشت. حتي يك دفعه هم، كسي حضرت زينب را نديد و صداي او را نشنيد. او هرگاه ميخواست به زيارت جدّ بزرگوارش برود، در دل شب ميرفت؛ در حالي كه پدرش علي عليه السّلام در پيش و برادرانش حسن و حسين عليهما  السلام در اطراف او بودند. وقتي هم به نزديك قبر شريف رسول الله صلّي الله عليه و اله و سلّم مي رسيدند، اميرالمؤمنين عليه السّلام شمعهاي روشن اطراف قبر را خاموش ميكرد. يك روز امام حسن عليه السّلام علت اين كار را سؤال كرد،

 حضرت فرمود: اخشي ان ينظر أحد الي شخص اختك زينب؛ از آن مي ترسم كه كسي در روشني خواهرت را ببيند   

[فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى(ص)، الرحماني الهمداني ،صفحه :642]

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


رسول اكرم صلى الله عليه و آله

 صدقه دادن ده حسنه، قرض دادن هجده حسنه، رابطه با برادران (دينى) بيست حسنه و صله رحم بيست و چهار حسنه دارد.

اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَالقَرضُ بِثَمانِيَةَ عَشرَةَ وَصِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرينَ وَصِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَعِشرينَ؛

كافى(ط-الاسلامیه) ج4، ص10

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




روغنهای حیوانی به منزله بنزین قلب هستند و هر قدر روغن مصرفی انسان سالم و طبیعی باشد، همان مقدار قلب عملکرد بهتری خواهد داشت. دشمنان با نقشه های زیادی متأسفانه این روغن را از سفره های ما حذف کرده و جایگزین آن روغنهای صنعتی و مضر،  که نه تنها خاصیتی ندارند، بلکه باعث رسوب در رگها شده و انواع بیماریها را بوجود آوردند، همانطور که یک دستگاهی با روغن کاری سالم،

 بازدهی خوب دارد بدن انسان هم همینطور هست و هر قدر روغن مصرفی  که به بدن می رسد سالم  باشد به همان مقدار بدن  در سلامتی خواهد بود.

 

 

 روغن شحم گاو، روغنی بی نظیر!

 

 روغنی که کمتر به آن پرداخته شده بلکه به طور کلی مورد غفلت قرار گرفته روغن شحم (پی) گاو است. یکی از گنج هایی که در دین ما وجود دارد و تا به حال به آن پرداخته نشده همین روغن با ارزش است.

 

 

 

این روغن آن چنان لطیف است که در دمای پایین وقتی سرد است هم خیلی دیر سفت می شود و با اندک حرارتی آب می شود. از طرف دیگر به طور غیر قابل مقایسه ای خیلی بوی کمی دارد و شاید بتوان گفت بدون بو میباشد.

 

 

تاکیدات روایات در این باره به قدری جالب و خیره کننده هستند که انسان نمی تواند از آن ها به راحتی بگذرد و آن ها را نا دیده بگیرد.

 

 

از طرف دیگر این روغن دارای چنان اهمیتی است که وقتی خداوند می خواست قوم یهود را به خاطر ظلمی که انجام داده بودند تنبیه و مجازات کند این روغن را بر آن ها حرام می کند!!

آیه قرآن به این حقیقت جالب و اعجاب انگیز اشاره دارد:

 «فَبِظُلم من الذین هادوا حرَّمنا عَلیهم طیبات اُحلت لهم» / نسا 160

 

 

در روایتات متعددی با سند های معتبر این جمله تکرار شده که «هر کسی لقمه ای از شحم بخورد همان مقدار بیماری از بدن او خارج می شود»

[محاسن2 ص464] و [کافی6 ص311 ح4].

این تعبیر تعبیر ساده ای نیست و درباره کمتر چیزی چنین جمله جالبی داریم.

 

 

البته در این که نوع این شحم چه چیزی است در روایت دیگری تعیین شده که منظور شحم و چربی  و پی گاو است.

 

 

در روایتی از امام صادق علیه السلام اینگونه سوال شد: که آن شحم (چربی) که به اندازه آن بیماری از بدن خارج می شود کدام است؟

و امام علیه السلام جواب می دهند «آن شحم (پی) گاو است قبل از تو کسی این سوال را از من نپرسیده بود»

[کافی6 ص311 ح6]

 

 

در روایت معروفی از پیامبر اکرم  (ص) اینگونه آمده که : گاو گوشتش مرض، شیرش شفا و شحمش دوا است.

[مکارم الاخلاق 159]

 که منظور از شحم بنا بر گفته های مذکور همان چربی اطراف گوشت گاو می باشد.

 

 

پس معلوم می شود که اهمیت این روغن _که متاسفانه ما از آن بی اطلاع هستیم_ به قدری زیاد است که خاصیت دارویی دارد علاوه بر اینکه تجربه استاد معظم آیت الله تبریزیان و دقت در روایات نشان می دهد که در بیماری های فشار خون و چربی خون این روغن با ارزش، بخش مهمی از درمان به شمار می رود.

 و نه تنها ضرری ندارد بلکه چربی های مضر را از بدن خارج می کند.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




آثار و عواقب بی نمازی 

 

 بی نمازی یعنی دین داری اما ستون ندارد

 

 بی نمازی یعنی بهشت جلوی رویت باشد اما کلیدش را گم کرده باشی

 

 بی نمازی یعنی پرهیزکار باشی اما چیزی قربانی ات نباشد

 

 بی نمازی یعنی کار خیر کنی اما بی فایده باشد

 

 بی نمازی یعنی در همان سوال اولِ روز قیامت بمانی

 

 بی نمازی یعنی آب پاکی جلویت باشد اما بدنت هنوز کثیف باشد

 

 بی نمازی یعنی تیر به قلبت بخورد اما شهید نشوی

 

 بی نمازی یعنی خدا را بپرستی اما قرآنش را قبول نداشته باشی

 

 بی نمازی یعنی حتی اگر مؤمن باشی چشم هایت بی نور باشد

 

 بی نمازی یعنی خدا با تو باشد اما تو با او نباشی

 

 آری برادر و خواهرمسلمانم :

 

 بی نمازی یعنی گناه و ثواب برایت فرق نداشته باشد

 

 بی نمازی یعنی گستاخی دربرابر پیشگاه الله متعال

 

 بی نمازی یعنی خسیس بودن در برابر شکر نعمت های الله

 

 بی نمازی یعنی در حسرت آرامش بودن

 

 بی نمازی یعنی برگی جدا

افتاده از شاخه ی هستی

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

پشت صحنه‌ی لوازم آرایش دختر شما!

 

 همیشه از لوازم آرایشی استفاده می‌کند

 

یکی از مهمترین دغدغه های والدین در دوران بلوغ ، آرایش کردن دختران است. بسیاری از والدین از استفاده فرزندشان  از لوازم آرایشی شاکی هستند و می گویند ما نمی دانیم با این علاقه فرزندمان چگونه باید برخورد کنیم؟!

 

با افزایش شناخت و آگاهی درباره بلوغ و ویژگی های این دوران می توان علت علاقه مندی دختران به استفاده از لوازم آرایشی را مشخص نمود. توجه بیش از حد به وضعیت ظاهری و اندام، عمده ترین دلمشغولی ذهنی  نوجوانان به خصوص دختران نسبت به خویش است. جنبه های منفی ظاهر، رشد نابرابر اندام ها، بزرگ شدن بینی و… به علت تغییرات نا بهنگام بلوغ است.

 

 

دختران با گرایش به استفاده از لوازم آرایشی می خواهند عیوب خود را بپوشانند و جلب توجه و ابراز وجود کنند. به هر میزانی که اعتماد به نفس کمتر باشد شدت تمایل به استفاده از این وسائل بیشتر خواهد بود. به دیگر سخن، اعتماد به نفس مولفه ای است که می تواند ریشه این نوع رفتار دخترانه باشد.

 

و اینجاست که نقش والدینی پررنگ می شود…

 

والدین عزیز می توانند:

 

 با شناخت فرزند و با در نظر گرفتن توانمندی های او، الگوهای رفتاری مطلوبی را در فرزندشان ایجاد کنند و اعتماد به نفس آنها را افزایش دهند.

 

 برای افزایش اعتماد به نفس دخترتان، راهکارهای زیر را به کار گیرید:

 

با دخترتان صحبت کنید: دوران بلوغ، دوران حساسی از زندگی است. در این دوره فرزند تان نیازمند توجه ویژه و بیشتری است. سعی کنید روابط عاطفی عمیق تری با آنها برقرار کنید. بهتر است ساعاتی از روز را به گفتگو با فرزندتان اختصاص دهید و درباره وقایعی که در طول روز اتفاق افتاده و یا درباره مسائلی که با آنها مواجه شده و یا متمایل به گفتگو راجع به آنهاست، صحبت کنید. در نشستی صمیمانه و صد البته دوستانه، درباره بلوغ و  تغییرات جسمانی این دوران، با دخترتان صحبت کنید. به او کمک کنید به خود باوری برسد و تصویر بدنی مثبتی از خود داشته باشد.

 

دخترتان را با واقعیت آشنا کنید: گاهی نوجوان دچار آرمان گرایی می شود و تصویر بدنی ایده آلی از خود تصور می کند که چندان به واقع نزدیک نبوده و فرسنگ ها از حقیقت به دور است. دخترتان را با ماهیت واقعی تصاویر تبلیغاتی و مانکن ها آشنا کنید. به آنها بگوئید که بسیاری از عکس های روی مجلات ساختگی، دستکاری شده و محصول برنامه های فتوشاپ هستند. به آنها تفهیم کنید که تناسب اندام دلخواه آنان، نمادی از استانداری غیر واقعی است و تنها شاید درصد اندکی از مردم چنین تناسب اندامی داشته باشند.

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم

می فرماید:

چه خوب فرزندانی هستند دختران

 

هر کس یکی از آنها را داشته باشد، خداوند آن را برای وی پوششی از آتش دوزخ قرار می دهد و هر کس دو تا داشته باشد، خداوند به خاطر آنان، او را وارد بهشت می سازد؛ و هرکس سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه ای استحبابی از او بر می دارد.

 

هر خانه‌ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی‌اش می شود؛ و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی‌گردد، در حالی که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یکسال نوشته میشود.

 

دخترداران شاکر باشید و قدرخودتان را بدانید .

/ ارزش یک دختر را خدایی میداند که او را در سنین کودکی برای عبادت برمیگزیند.

پیامبری میداند که فرمود: دختر باقیات الصالحات است.

 امام صادق ع میداند که فرمود:پسران، نعمت‏ اند و دختران خوبی. خداوند، از نعمت ‏ها سؤال می ‏کند و به خوبی‏ ها پاداش می‏ دهد .

ارزش دختر را خدایی میداند که هرکسی را لایق دیدن جسمش نکرد.

ارزش دختر را خدایی میداند که به بهترین مخلوقش حضرت محمد ص دختری عطا کرد که هدایت یک جهان به عهده ی فرزندان اوست.

” انا اعطیناک الکوثر “

و این هدیه ی الهی، یک دختر بود.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




داستان راهزنان و دعای دفع بلا

 

نقل است که در روزگاری نه چندان دور کاروانی از تجار بهمراه مال التجاره فراوان به قصد تجارت راهی دیاری دوردست شد…

 

در میانه راه حرامیان کمین کرده به قصد غارت اموال به کاروان یورش بردند و طولی نکشید که محافظان کاروان از پای درآمده یا تسلیم گشته و دزدان به جمع آوری اموال و اثاث از روی شتران مشغول شدند…

 

حرامیان هرچه بود گرد آوردند از مسکوکات و جواهرات و پارچه و هر چه ارزشمند بود به زور ستاندند. در بین اموال مسروقه یکی ازحرامیان کیسه ای پراز سکه های زر یافت که بسیار مایه تعجب بود چه آنکه در داخل همان کیسه به همراه سکه های زر تکه کاغذی یافت که روی آن آیه ای از قرآن در مضمون دفع بلا نوشته شده بود… حرامی شادی کنان کیسه را به نزد سر دسته دزدان برد و تمسخر کنان اشارتی نیز به دعای دفع بلا نمود.

 

رئیس دزدان چون واقعه بدید دستور داد صاحب کیسه را احضار کنند…

 

طولی نکشید که تاجری فلک زده مویه کنان به پای سردسته حرامیان افتاد که آن کیسه از آن من بود و لعن و نفرین بسیار نثار عالم دینی نمود و همی گفت که من گول آن عالم را خوردم و تا آن لحظه معتقد بودم که دعای دفع بلا واقعا کارگر خواهد بود!!!

 

رئیس حرامیان اندکی به فکر فرو رفت سپس دستور داد کیسه زر را به صاحبش بر گردانند!

 

یکی از حرامیان برآشفت که این چه تدبیری است و مگر ما قطاع الطریق نیستیم؟!

 

رئیس دزدان پاسخ چنین داد: ای ابله، درست است که ما دزد مال مردم ایم اما هرگز قرار نبود که دزد ایمان مردم باشیم …

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




یادت باشد …

انسان‌هايی هستند

که ديوار بلندت را می‌بينند

ولي به دنبال همان يک آجر لق ميان ديوارت هستند که،

تو را فرو بريزند …

تا تو را انکار کنند …

تا از رويت رد شوند …

 

مراقب باش …

دست روزگار هلت ميدهد ؛

ولی قرار نيست تو بيفتی !

اگر بی‌تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی،

اوج می‌گيری …

به همين سادگی …

 

پس…

تو خوب باش ،

حتی اگر آدم‌های اطرافت خوب نيستند،

تو خوب باش ،

حتی اگر همه از خوبی‌هايت سو استفاده کردند،

تو خوب باش ،

حتی اگر جواب خوبی‌هايت را با بدی دادند،

تو خوب باش …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#پند_آموز

 

ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎ،

ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻋﺠﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ …

 

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ، ﺫﺍﺕ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ

ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ …

ﻭ ﺗﻮ ﻣﯿﺮﻧﺠﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ…

ﻭ ﻗﻀﺎﻭﺗﻬﺎﯼ ﻋﺠﻮﻻﻧﻪ ﯼ ﺯﻭﺩ ﻫﻨﮕﺎﻣﺖ …

 

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ..

ﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ

ﺑﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ،

ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ…

 

ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ،

ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ

ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻧﺖ ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ،

ﺯﻣﯿﻨﺖ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ…

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﺤﮑﻢ!

ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ

ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯼ …

 

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻦ…

 

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﺳت….

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خدایا…!!!

 گفتم: خسته ام…

گفتی: ( لاتقنطوامن رحمة الله… “از رحمت خدا ناامید نشوید” زمر/35)

 گفتم: کسی نمیدونه تو دلم چی میگذره…

گفتی: (إن الله بین المرء وقلبه… “خداوند حائل است بین انسان و قلبش” انفال/26)

 گفتم: کسی را ندارم…

گفتی: (نحن إقرب إلیه من حبل الورید…"ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم” ق/16)

 گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی…

گفتی: (فاذکرونی، أذکرکم… “منویاد کنید تا به یاد شما باشم” بقره/152)

 

 اگه ثواب یکساله میخوای اینو به دوستات بفرس!

 به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!

 با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!

 از انگشات واسه اذکار استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت!

 قرآن رو همیشه بخون مثل پیامهای موبایلت!

 

خدایی ما کجاییم؟؟؟

کپی کنید ببینیم چی میشه؟

آروم بگو: “خدایا من عاشق توام و به تو نیاز دارم… به قلب من بیا”

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 خدا: بنده من نماز شب بخوان وآن یازده رکعت است.

 بنده: خدایا خسته ام! نمی توانم.

 خدا:بنده من،دورکعت نمازشفع ویک رکعت نماز وتر بخوان.

 بنده:خدایا خسته ام! برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.

 خدا: بنده من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.

بنده: خدایا سه رکعت زیاد است!

 خدا: بنده من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان.

 بنده: خدایا امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟

 خدا: بنده من قبل از خواب وضو بگیرو رو به آسمان کن و بگو یا ا…

 بنده: خدایا من در رختخواب هستم. اگر بلند شوم،خواب از سرم می پرد!

 خدا: بنده من همان جاکه دراز کشیده ای،تیمم کن و بگو یا ا…

 بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم.

 خدا: بنده من در دلت بگو یا ا…  ما نماز شب برایت حساب می کنیم.

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.

 خدا: ملائکه من،ببینید آن قدر ساده گرفته ام،اما او خوابیده است. چیزی به اذان صبح نمانده. او را بیدار کنید. دلم برایش تنگ شده است. امشب با من حرف نزده.

 ملائکه: خداوندا دوباره او را بیدار کردیم،اما باز خوابید.

 خدا: ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست.

 ملائکه: پرورگارا باز هم بیدار نمی شود.

 خدا: اذان صبح را می گویند. هنگام طلوع آفتاب است. ای بنده من بیدار شو. نماز صبحت قضا می شود.

 ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟

 خدا: او جز من کسی را ندارد… شاید توبه کرد…

بنده من،تو هنگامی که به نماز می ایستی،من آنچنان گوش فرا می دهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صدها خدا داری.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




مهربان باش ؛

 مردم اغلب بي انصاف،بي منطق و خود محورند ولي آنها را ببخش .

 اگر مهربان باشى تو راه به داشتن انگيزه هاى پنهان متهم مى کنند ولى مهربان باش…

اگر موفق باشى دوستان دروغين و دشمنان حقيقي خواهى يافت ولى موفق باش…

اگر شريف و درستکار باشى , فريبت مى دهند ولى شريف و درستکار باش…

آنچه را در طول ساليان بنا نهاده اى شايد يک شبه ويران کنند ولى سازنده باش…

اگر به شادمانى و آرامش دست يابى حسادت مى کنند ولى شادمان باش…

نيکى هاى درونت را فراموش مى کنند ولى نيکوکار باش…

بهترين هاى خودت را به دنيا ببخش حتى اگر هيچ گاه کافى نباشد , و در نهايت مى بينى هر آنچه هست همواره ميان ( تو و خداى تو ) است نه ميان تو و مردم …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

می گویند مرد جاهلی یک کشتی به ارث برد. با اینکه از دریا و دریانوردی و مکانیک چیزی نمی فهمید، به این فکر افتاد که فرمانده کشتی شود و روی آب های بیکران اقیانوس به حرکت در آید. هنگامی که ملوانان، کشتی را آماده ی حرکت می ساختند، خود او چون مهارتی در این کارها نداشت، دخالتی نکرد؛ اما پس از این که کشتی وارد دریای وسیع شد، کشتیبانی به نظرش بسیار آسان آمد. وقتی در عرشه، مشغول گردش بود، مردی را دید که چرخی سنگین را گاه به این طرف و گاه به ان طرف می چرخاند، پرسید:« این مرد در اینجا چه می کند؟» جواب دادند:« سکاندار است و کشتی را در جهتی معین هدایت می کند.» گفت:« چه حماقتی! من که فایده ای در این کار نمی بینم. در برابر ما به جز آب چیز دیگری نیست و خود بادبان ها کشتی را پیش می برند. وقتی به ساحل نزدیک شویم یا ببینیم که کشتی دیگری به سوی ما می آید، می توانیم از سکان استفاده کنیم. همه ی بادبان ها را برافرازید و کشتی را برای حرکت آزاد بگذارید.» فرمان او را اطاعت کردند؛ اما کشتی غرق شد و آنهایی که زنده ماندند، این مرد ننادان را که تصور می کرد کشتی بدون فرمانده می تواند حرکت کند، هرگز از یاد نبرند.

 

حتما خواهید گفت که این حادثه، افسانه ای بیش نیست؛ حق دارید! و حتما می پرسید که آیا ممکن است فردی از نوع بشر، اینگونه نادان باشد؟ و حال آنکه متاسفانه چنین جنونی در اغلب انسان ها وجود دارد. یک دقیقه فکر کنید: آیا شما وارث متاعی که قیمت آن هزاران بار گران تر از یک کشتی است، یعنی وارث زندگی و فهم و هوش خود نیستید؟ این فهم و هوش را در چه جهتی هدایت می کنید؟ آن را به حال خود می گذارید؟ آیا واقعا فرمانده کشتی خود هستید و این قدرت را در خود می بیند که کشتی وجودتان را به ساحل آرامش و صفا و موفقیت و سعادت و ثروت برسانید؟ تفکر انسان در این دنیا سکان دار روزی است و روزی شما در پس فکری است که بر می گزینید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


#داستان_آموزنده 

 

 

 

 بچه ای نزد استاد معرفت رفت و گفت: “مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید.”

 

استاد سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودند و کاهن معبد نیز با غرور وخونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.

 

استاد به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.

 استاد از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.

 

استاد تبسمی کرد و گفت: “اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم به هلاکش گرفته ای. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی.

 بت اعظم که احمق نیست.

او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی، هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطر سرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد!”

 

زن لختی مکث کرد.

 

دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه در حالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید. اما هیچ اثری از کاهن معبد نبود!

می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!!

 

هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست كه متوجه شویم كسی كه به آن اعتماد داشته ایم، عمری فریبمان داده است…

در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی‌ و خرد است.

و تنها یک گناه و آن جهل و نادانيست. ( عارف بزرگ - #مولانا )

 

التماس تفکر

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

امام علی (ع) میفرمایند :

دربدن عضوی کم سپاس تر از چشم نیست،پس خواهش آن را برآورده نسازید ،که شما را از یاد خدای بزرگ و بلند مرتبه باز می دارد .

بحار الانوار ،ج۱۰۴،ص۳۶

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تقدیـم به امـام زمـان (عـج)

 

صدایـت میکنـم آقـا…

همین جایـم…  خـودم…تـنها…

از ایـن پاییـن به آن بالا…

صدایـم می رسـد آقـا؟

نگاهـم در زمـین گیر اسـت…

خـودم هـم خـوب میدانـم…

بسـی دیر است…

بسی دیر است برای پر زدن امـا…

امیدم را نگیر آقـا…

از این سقـف گناهانـم دعا بالا نمی آید…

دعا آنـجا نمی آید…

دعایم را بـبر بالا…

شـفاعـت کن مرا آقـا…

شـما را میـدهم سوگنـد…

به حق مادرت زهرا(س)…

نگاهت را نگیــر آقـا…

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




هست.‌. #نیست..

 

وباز #صبح می شود و مادری که هست..

 

چشمش به در،به #انتظارپسر ،که نیست .‌.

 

پدرهست دخترهست #مادر هست ..

 

 وباز #خانه ای که در آن پسر،که نیست‌..

 

همه نشسته اند #سرسفره ای که هست ..

 

وبازنگاه مادربه #جای_خالی پسر،که نیست..

 

خاطره اش هست یادش هست #عکسش هست..

 

اما برای مادر اینها #پسر،که نیست..

 

شهدارا آورده اند و #تشیعی که هست..

 

وباز بین #شهدا پسر،که نیست..

 

و مادر می ماندو #آه و جای خالی که هست..

 

وباز #خانه ای که در آن پسر،که نیست..

 

 وباز #شب ومادر ولالایی که هست..

 

به یاد #کودکیه  پسر، که نیست ..

 

 

 

 تقدیم به مادران شهدایی که چشم انتظاران پسرانی #هستند که  #نیستند..

آنها که #رفتند وهنوز #برنگشتند..

 

#به_شهدامدیونیم ..

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

حالم بد است نبض مرا یک نگاه کن / آه ای طبیب حال مرا رو به راه کن

 

دستی بکش بر این سر شوریده لااقل / لطفی به شرم روی غلام سیاه کن

 

ما را قسم به زلف رهایت رها مکن/ ما را به زیر سایه خود در پناه کن

 

فکری به حال ما نکنی خوار می شویم / فکری به حال قافله ای بی پناه کن

 

یک عده صحبت از غم اغیار می کنند / کاری برای زمزمه های تباه کن

 

ما هرچه می کشیم ز اغیار می کشیم / بیگانه را به مکر خودت سدّ راه کن

 

قومی به رغم تو ره بیراهه می روند / گمراه را به بارقه ای مرد راه کن

 

دلها به دست تو بخدا نرم می شود / بی درد را تو جلوه ای از سوز و آه کن

 

دنیای بی وفا همه ارزانی حریف / ما را رحین منّت یک صبحگاه کن

 

روزی برادران رسول خدا شویم / روز دگر چه؟ امّت خود را نگاه کن

 

یوسف به چاه مانده گذشت از برادران / رحمی به حال قاطبه ی رو سیاه کن

 

یا راحم الغریب قسم بر ولایتت / رحمی بر امیر غریب سپاه کن

 

وقتی که می روی سوی شش گوشه حسین(ع) / پایین پا به ما نظر از قتلگاه کن

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت