دست حیدر رفت بالا ، عرشیان دلباختند

از شعف در عرش اعلا حیدریه ساختند

 

دست حیدر رفت بالا ؛ چون غلامان اسیر

حضرت جبریل گفتا : یا علی انت الامیر

 

دست حیدر رفت بالا تا که دین کامل شود

آنچه که میخواست احمد عاقبت حاصل شود

 

دست حیدر رفت بالا ، بانگی آمد : ای رسول

سعیکم مشکور ، حالا حج تو گشته قبول

 

دست حیدر رفت بالا ، حاجیان همت کنید

یا علی گویید ، فورا با علی بیعت کنید

 

دست حیدر رفت بالا کینه ها ابراز شد

از همانجا دشمنی با مرتضی آغاز شد

 

دست حیدر رفت بالا دشمنی، دشمن آشکار شد

دست مظلوم مدینه بین کوچه بسته شد

 

دست حیدر رفت بالا حرمت مولا شکست

پشت درب خانه ، ملعون ، سینه ی زهرا شکست

 

دست حیدر رفت بالا ،با دلی زار و غمین

بعد زهرا سالها شد مرتضی خانه نشین

 

دست حیدر رفت بالا ،در مدینه مجتبی

آن عزیز فاطمه شد کشته ی زهر جفا

 

دست حیدر رفت بالا ،از لجاجت با علی

اربا اربا شد علی ابن حسین ابن علی

 

دست حیدر رفت بالا ، دست سقا شد قلم

در کنار علقه شد واژگون صاحب علم

دست حیدر رفت بالا ، قاسم گل پیرهن

از فرس افتاد ،له شد پیکر ابن الحسن

 

دست حیدر رفت بالا ،نیزه ها آمد فرود

هیچکس در قتلگه فکر دل زینب نبود ..

 

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...