حکايتي زيبا از مرحوم دکتر ناصر کاتوزيان, پدر علم حقوق ایران

 

 

 

چندي قبل که مهمان يکي از آشنايان بودم به او گفتم : خروسي داشتيد که صبح ها همه را از خواب بيدار ميکرد چکارش کرديد؟؟؟؟

گفت سرش را بريديم !!

همسايه ها همه شاکي بودند و ميگفتند :

خروس شما ما را صبح ها از خواب بيدار ميکند……..

آنجا بود که فهميدم هرکس مردم را بيدار کند سرش بريده میشود!

در روزگاري که همه از “مرغ” حرف مي زنند..

کسي از “خروس” نميگويد..

زيرا

همه به فکر سير شدن هستند

نه. بيدارشدن…

 

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...