-  توبه پیرمرد بر اثر بیانات امام سجّاد علیه السّلام ….. ص : 193

            هنگام ورود خاندان نبوّت به شام، پیرمردی از مردم شام، به آنها نزدیک شد و گفت: «سپاس خدا را که شما را کشت و نابود ساخت،

غمنامه کربلا، ص: 194

(1) و شهرها را از مردان شما آسوده کرد، و امیر مؤمنان یزید را بر شما مسلّط نمود.»

امام سجّاد علیه السّلام: ای پیرمرد! آیا قرآن خواندهای؟

پیرمرد: آری.

امام سجّاد علیه السّلام: آیا معنی این آیه را فهمیدهای که خداوند میفرماید:

«قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی ، بگو ای پیامبر، من برای رسالت مزدی جز دوستی با خویشانم را از شما نمیخواهم.»

(شوری/ 23) پیرمرد: آری خواندهام.

امام سجّاد علیه السّلام: «منظور از خویشان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم در این آیه ما هستیم.» ای پیرمرد! آیا این آیه را خواندهای؟

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ، حقّ خویشان را ادا کن.» (اسراء/ 26) پیرمرد: آری خواندهام.

امام سجّاد علیه السّلام: «خویشان در این آیه ما هستیم.» ای پیرمرد آیا این آیه را خواندهای؟

«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی ، بدانید از هر آنچه سود بردید یک پنجم آن مخصوص خدا و رسول و خویشان است.» (انفال/ 41).

پیرمرد: آری خواندهام.

امام سجّاد علیه السّلام: «ای پیرمرد! خویشان در این آیه ما هستیم.» ای پیرمرد آیا این آیه را خواندهای؟

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً ، غمنامه کربلا، ص: 195

(1) همانا خداوند خواسته است که ناپاکی را از شما خاندان بر دارد و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» (احزاب/ 33) پیرمرد: آری خواندهام.

امام سجّاد علیه السّلام: این آیه در شأن ما نازل شده است.

در این هنگام پیرمرد در سکوت فرو رفت و از گفتار جسورانه خود پشیمان شد و گفت: «تو را به خدا شما همانید که گفتید؟» امام سجّاد علیه السّلام: آری سوگند به خدا بدون تردید ما همان خاندانیم، به حقّ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم ما همان خویشاوندان او هستیم.

پیرمرد پس از شناخت آنها، گریه کرد و از شدّت ناراحتی، عمامه خود را از سر گرفت و بر زمین زد و دستهایش را به سوی آسمان بلند نموده و گفت: «خدایا! ما از دشمنان جنّی و انسی آل محمّد صلی اللَّه علیه و آله و سلم بیزاریم.» سپس به امام سجّاد علیه السّلام عرض کرد: «آیا توبهام پذیرفته است؟» امام سجّاد علیه السّلام: آری اگر توبه کنی، خداوند توبهات را میپذیرد و با ما خواهی بود.

پیرمرد: «من توبه کردم.» این خبر به یزید رسید، یزید فرمان داد آن پیر را بکشید، جلّادان یزید او را به شهادت رساندند.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...