اشعار جانسوز یکی از بزرگان تابعین ….. ص : 193

            روایت شده: یکی از مسلمانان تابعین (شاگرد اصحاب پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم) هنگامی که سر بریده امام حسین علیه السّلام را در دمشق دید، یک ماه خود را پنهان کرد، وقتی که پس از یک ماه او را یافتند از علّت غیبت او پرسیدند، در پاسخ گفت: آیا نمیبینید چه بلایی بر سر ما آمده است؟

سپس این شعر را خواند:

جاءوا برأسک یا ابن بنت محمّد مترمّلا بدمائه ترمیلا

و کأنّما بک یا ابن بنت محمّد قتلوا جهارا عامدین رسولا

قتلوک عطشانا و لمّا یرقبوا فی قتلک التّنزیل و التّأویلا

و یکبّرون بان قتلت و انّما قتلوا بک التّکبیر و التّهلیلا

«ای پسر دختر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم سر تو را رنگین به خونت آوردند. گویی ای پسر دختر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم با ریختن خون تو، به طور آشکار و عمد، پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم را کشتند. تو را با لب تشنه کشتند و در کشتن تو مراعات مفهوم ظاهر و باطن قرآن نکردند. هنگام کشتن تو تکبیر (فتح) گفتند، در صورتی که با کشتن تو، اللَّه اکبر و لا اله الّا اللَّه را کشتند.»

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...