بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه |
... |
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه
مقدمه:
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه
مقدمه:
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه
مقدمه:
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه
مقدمه:
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه
مقدمه:
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه
مقدمه:
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
بررسي عدالت از ديدگاه امام علي(ع) با تكيه بر نهج البلاغه
مقدمه:
عدالت ازجمله مفاهیمی است که ابعاد و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارزشمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه عدالت دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای ,واحد را برای ان مشکل کرده است. مسأله عدالت از دیرباز جزء مهمترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است. و در این میان امام علی ( ع) در میان حکمران و حاکمان تاریخ بیشترین اهتمام را به عدالت داشته است . مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی بیانگر این موضوع است که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهة با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با و برای ان همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد ،اصرار و بر اجرای عدالت بود. عدالت اجتماعی را می توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامی تلقی کرد. همچنین می بایست توجه داشت که بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که کشور با کفر می ماند اما با ظلم ماندنی نیست. انچه مسلم است این است که عدالت اجتماعی و سیاسی به قدری بااهمیت بوده و به سرنوشت ملتها و دولتها پیوند خورده که هیچ ملت و مکتب ومرامی و حتی هیچ اندیشمند سیاسی و اجتماعی آن را نادیده نگرفته بلکه ان را برای جامعه واجب و لازم دانسته است . تا انجا ییکه حتی حکومتها و حکام جور نیز سعی بر آن داشته اند که ریاکارانه خود و نظامشان را مُتّصف به آن دانسته و هدف خود را عدالت اعلام نموده اند . به طور کلی می توان گفت که عدالت در همه سیستمهای سیاسی، مورد توجه خاص بوده است و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل میشوند به گونهای که عدالت عملاً مدینة فاضلهای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار میبندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاشهای فکری و اجرایی را در عرصة سیاست و حکومت تشکیل میدهد. سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، ابتدا چشم اندازی از ان را هرچند به صورت اجمالی تبیین و ترسیم کنیم و سپس به به بررسی جایگاه عدالت در دیدگاه امام علی علیه السلام بپردازیم . همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اهمیت و اعتبار امام به عدالت را از راه سیره و گفتار آن حضرت به دست آوریم.
فرم در حال بارگذاری ...