ای عزیز “یحبهم” و” یحبونه” راگوش دار.
“یحبونه” آن گاه درست آید که همگی خود را روی در” یحبهم “آری،
آن گاه او را برسد که گوید “یحبهم” که او به همه اندر رسد. آفتاب همه جهان را تواند بودن که روی او فراخ است اما سرای دل تو تا همگی روی خود در آفتاب نیارد از آفتاب هیچ شعاعی نصیب او نتواند بودن
“و من آیه الشمس” خود گواهی می دهد که” یحبهم” چگونه صفت واسعیت دارد همه کس راتواند بودن
اما” یحبونه” تا همگی او را نباشد به همگی از او شعاع نیاید.
“یحبهم “خود در خلوت خانه ی” یحبونه” می گوید که محبت کدام است و محبوب کیست..

شطحیات عین القضات همدانی

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...