آشتی دادن از دیدگاه پیامبر (ص) |
... |
١ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اِنَّ أَفضَلَ الصّدَقَةِ اِصلاحُ ذاتِ البَينِ.
اصلاح و سازش ميان مسلمانان براي انسان بالاترين صدقه و احسان به شمار ميآيد. (مواعظ عدديّه، ص ١٩)
٢ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اصلاحٌ ذاتِ البَينِ اَفضَلُ مِن عامَّةِ الصَّلاةِ و الصّيامِ.
اصلاح و سازش دادن ميان مسلمانان از تمام نمازها و روزههاي (مستحبي) بالاتر است. (نهجالبلاغه، نامة ٤٧)
٣ـ «امام موسيكاظم(عليهالسلام)»:
طوبي لِلْمُصلِحينَ بَينَ النّاسِ اُولئِكَ هُمُ المُقرَّبونَ يَومَ القِيامَة.
خوشا به حال کساني که ميان مردم صلح و آشتي ميدهند. آنان هستند که در روز قيامت مقربان درگاه الهي خواهند بود. (تُحفالعقول، ص ٤١٤)
٤ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
تُعرَضُ اعمالُ النّاسِ في كُلّ جُمعَةٍ مَرَّتَينِ: يَومَ اِلاِثنَينِ وَ يَومَ الخَميسِ فَيُغفَرُ لِكُلِّ عَبدٍ مؤمنٍ الاّ مَن كانَت بَينَهُ و بَينَ أَخيهِ شَحناءُ.
اعمال مردم هر هفته دو بار: روزهاي دوشنبه و پنجشنبه (بر معصومين عليهالسلام) عرضه ميشود و هر بندة مؤمن آمرزيده ميشود مگر دونفري که با يکديگر عداوت و دشمني دارند. (بحار، ج ٧٤، ص ٣٧٥)
٥ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اِنَّ اللهَ أحَبَّ الِكذبَ في الصَّلاحِ و أبغَضَ الصِّدقَ في الفَسادِ.
خداوند دروغ گفتن را در راه اصلاح و سازش دوست ميدارد و راست گفتن را که باعث فساد و تباهي ميگردد مبغوض ميدارد. (مواعظصدوق، ص ٤)
٦ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
رَحِمَ اللهُ امْرَأً اَلَّفَ بينَ وَلِيَّيْنِ لَنا. يا مَعاشِرَ المُؤمنينَ تَأَلَّفوا وَ تَعاطَفوا.
خدايش رحمت کند کسي که ميان دو نفر از محبّان و شيعيان ما را دوستي و اُلفت دهد. اي مؤمنان! شما همواره اُلفت و عطوفت را ميان خود ثابت و استوار نگه بداريد. (سفينه، ج ٢، ص ٦٩٨)
٧ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
إنّ المُصِلحَ لَيسَ بِكَذّابٍ، اِنّما هُوالصُّلحُ وَ لَيسَ بِكِذْبٍ!
کسي که ميان افراد متنازع (به دروغ) آشتي بدهد دروغگو نيست، اين عمل او تنها اصلاح است دروغ نيست! (المحجّةالبَيضاء، ج ٣، ص ٣٧٥)
٨ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
بِئسَ السَّعيُ اَلتفرِقَةُ بَينَ الأَليفَينِ.
به راستي كه تفرقه انداختن ميان دو دوست و هم دم تا چه اندازه زشت و نكوهيده است. (فهرست غُرر، ص ٣٦)
٩ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
انَّ المُبيرَةَ الحالِقَةَ لِلدّينِ فسادُ ذاتِ البَينِ.
آن چيزي که اساس دين و ايمان را ريشهکن ميکند دشمني و تفرقه ميان مسلمانان است. (بحار، ج ٦٢، ص ٢٤٨)
١٠ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مَن كانَ مُهاجِراً لِأَخيهِ اكثرَ مِن ثلاثَةِ اَيّامٍ كانَتِ النّارُ أَولي بِهِ.
کسي که بيش از سه روز با برادر دينياش قهر کند آتش دوزخ سزاوار او است. (لئاليالأخبار، ج ٢، ص ٢١٦)
١١ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
عَلَيكُم بالتَّواصُلِ وَالتّباذُلِ و اِيّاكُم والتَدابُرَ وَ التَّقاطُعَ.
بر شما باد که رابطه و بذل و محبّت را با يكديگر داشته باشيد و از دوري کردن و فاصله گرفتن سخت بپرهيزيد. (نهجالبلاغه، وصيت(نامة) ٤٧)
١٢ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
ما مِن مُؤمِنَينِ اهتَجرا فَوقَ ثلاثٍ اِلاّ و بَرِئتُ مِنُهما فيالثّالِثَةِ.
دو نفر مؤمني که بيش از سه روز (به عنوان قهر) از يکديگر جدا ميشوند از هردوي آنها بيزارم. (بحار، ج ٧٥، ص ١٨٨)
١٣ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اِذا اَبغَضتَ فِلا تَهْجُر.
اگر از کسي بَدت آمد و ناراحت شدي (زود) با او قهر نکن. (فهرست غرر، ص ٤٢١)
١٤ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
لايَكونُ العَبدُ فيالأَرضِ مُصلِحاً حَتّي يُسمّي في السّماءِ مُصلِحاً.
بندة اصلاحطلب، پيش از آنکه در زمين به نام مُصلح و سازشدهنده خوانده شود (قبلاً) در آسمان به همين اسم نامگذاري شده است. (لئاليالأخبار، ج ٢، ص ٢١٤)
١٥ـ «امام حسين(عليهالسلام)»:
أيُّما اِثنَينِ جَري بَينَهُما كلامٌ فَطَلبَ احدُهُما رِضَي الآخَرِ كانَ سابِقَهُ اِلَي الجَنَّةِ.
هر دو نفري که ميان آنها کدورتي حاصل شود و يکي از آن دو پيشدستي کند و از ديگري حلاليت بطلبد فردا (نيز) در رفتن به بهشت بر او سبقت خواهد گرفت. (لئاليالاخبار، ج ٢، ص ٢١٦ـ٢١٧)
١٦ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
أيُّما مُسلِمَينِ تَهاجَرا فَمَكَثا ثلاثاً لايَصطَلِحانِ اِلاّ كانا خارجَينِ عَنِ الاِسلام!
دو نفر مسلماني که تا سه روز با يکديگر قهر باشند و آشتي نکنند (بايد گفت) آنها ديگر از دين اسلام خارج شدهاند! (ديگر نميشود آنها را مسلمان خواند). (بحار، ج ٧٥، ص ١٨٥)
١٧ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مَنْ يُصلِحْ ما بَينَهُ وَ بَينَ اللهِ يُصلِحِ اللهُ ما بَينَهُ وَ بَينَ النّاسِ.
کسي که ميان خود و خداوند صلح و سازش دهد (خدا را اطاعت كند و به اوامر و نوايش عمل نمايد) خداوند نيز ميان او و مردم اصلاح و سازش خواهد داد. (الشِّهاب فيالحِكَمِ و الآداب، ص ٤٦)
١٨ـ امام موسيبن جعفر(ع):
اذا اَحبَّ احدُكُم اُخاهُ فَلْيُعلِمْهُ فَاِنّهُ أَصلَحُ لِذاتِ البَين.
اگر يکي از شما برادر دينيش را دوست ميدارد محبّتش را به او اظهار نمايد. اين کار اُلفت را ميان شما استوارتر ميسازد. (بحار، ج ٧٤، ص ١٨٢)
١٩ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
مَن اَصلَحَ بَينَ النّاسِ اَصلَح اللهُ بَينَهُ وَ بَينَ العِبادِ فيالآخِرةِ.
کسي که ميان مردم صلح و سازش دهد خداوند در آخرت (نيز) ميان او و ديگران صلح و سازش خواهد داد. (لئاليالاخبار، ج ٢، ص ٢١٤)
٢٠ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
مِن اَفضَلِ النُّصحِ اَلاِشارةُ بِالصُّلحِ.
بهترين اندرز (در قدم اول) وادار کردن به صلح و آشتي است. (فهرستغُرر، ص ٢٠٤)
٢١ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
تَمنّي جبرائيل أَن يكونَ مِن بَنيآدَمَ بِسَبعِ خصالٍ… والصُّلحُ بَينَ اِثنَين.
جبرائيل(عليهالسلام) به خاطر هفت خصلت آرزو ميکرد از افراد بشر باشد: يکي از آنها آشتي دادن ميان دو نفر است. (اثناعشريّه، ص ٢٤٥)
٢٢ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مَن مَشي في صُلحٍ بَينَ اِثنينِ صلّي عَلَيهِ مَلائِكَةُ اللهِ حتّي يَرجِعَ و اُعطِيَ أَجرَ لَيلَةِ القَدرِ.
کسي که در راه صلح و آشتي ميان دو نفر گام برميدارد تا زماني که مراجعت کند فرشتگان خدا همواره بر او درود ميفرستند و اجر و پاداش شب قدر هم به او عطا ميگردد. (لئاليالأخبار، ج ٢، ص ٢١٤)
٢٣ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
الكِذْبُ مذمومٌ اِلاّ في اَمرين: دفعُ شرِّ الظَّلَمةِ و اصلاحُ ذاتِ البَينِ.
دروغ گفتن يک صفت نکوهيده است جز در دو جا: يکي دفع شر ظالم و ديگر اصلاح و سازش دادن ميان ديگران. (بحار، ج ٧٢، ص ٢٦٣)
٢٤ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
صَدَقَةٌ يُحبُّهَا اللهُ تعالي: اصلاحٌ بينَ النّاسِ اِذا تَفاسَدوا وَ تَقريبٌ بَينَهُم اِذا تَباعَدوا.
اصلاح ميان مردم جهت رفع فساد و آشتي دادن آنها در وقت قهر و دوئيّت، يک صدقه و احساني است که خداي متعال آن را دوست ميدارد. (لئاليالاخبار، ج ٢، ص ٢١٤)
٢٥ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
صَدَقَةُ اللّسانِ اَلوَساطَةُ بينَ الناسِ والسَّعيُ فيما يكون سبباً لِإِطفاءِ النّائِرةَ أو اِصلاحٌ بَينَ النّاسِ.
صدقة زبان، وساطت کردن در (رفع حوائج) مردم و تلاش براي خاموش کردن فتنه و يا صلح و آشتي دادن ميان ديگران است. (مواعظ عددّيه، ص ١٧٢)
٢٦ـ «امام جعفر صادق عليهالسلام»:
ما عَمِلَ امْرُوءٌ عَمَلاً بَعدَ اِقامَةِ الفَرائِضِ خَيراً مِنْ اِصلاحٍ بَينَ النّاسِ، يَقولُ خَيراً وَ يُنمي خَيراً.
هيچ عملي براي انسان بعد از اداي واجبات بهتر و والاتر از اصلاح و سازش دادن ميان مردم نيست، همواره سخنش نيكو و همواره كاربرد نيكو و پرباري به همراه خواهد داشت. (سفينه، ج ٢، ص ٤٠)
٢٧ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
المؤمنُ آلِفٌ مَألوفٌ مُتَعَطِّفٌ.
انسان مؤمن با عطوفت است با ديگران زياد اُلفت ميگيرد و ديگران نيز به راحتي با او مأنوس و همدم ميگردند. (فهرست غرر، ص ١٤)
٢٨ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
ملعونٌ ملعونٌ، رَجُلٌ يَبدَؤُهُ اَخوهُ بِالصُلحِ فَلَم يُصالِحْهُ!
کسي که براي سازش و آشتي به سوي برادر ديني خود پيشدستي ميکند ولي طرف او نميپذيرد، دو چندان لعنت بر او باد! (سفينه، ج ٢، ص ٤٠)
٢٩ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اِنَّ فَرحَةَ ابليسَ اِذا فَرَّقَ بينَ المُتحابيّنَ كَفَرحَتِهِ حينَ خَرَجَ آدمُ(ع) مِنَ الجَنَّةِ!
خوشحالي ابليس شيطان از تفرقه انداختن ميان دوستان (آنچنان است) به اندازة خوشحالي او، ساعتي که آدم(عليهالسلام) از بهشت رانده شد! (لئاليالأخبار، ج ٢، ص ٢١٧)
٣٠ـ «امام موسيكاظم(عليهالسلام)»:
لَيسَ شَيءٌ أَنكي لِاِبليسَ وَ جُنودِهِ مِن زِيارَةِ اِلاخوانِ فياللهِ بَعضِهِم لِبَعضٍ.
براي ابليس شيطان و لشکريانش دردي بالاتر از آن ساعتي نيست که مؤمنان براي رضاي خدا به ديدار يکديگر ميروند. (بحار، ج ٦٣، ص ٢٥٨)
٣١ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اذا التَقَي المُسلمانِ (بَعدالهِجران) اِصطَكَّتْ رُكْبَتا ابليسَ و تَخَلَّعَتْ اَوصالُهُ و نادي: يا وَيلَهُ ما لَقِيَ مِنَ الثُّبورِ!
وقتي دو مسلمان بعد از (مدتي) هجران با يکديگر آشتي ميکنند زانوهاي شيطان ابليس (از شدت غصّه آنچنان) به هم اصطکاک ميکند و بند و بند او از هم جدا ميشود که بلند فرياد ميكند: اي واي بر من که چهها بر سرم آمده! به هلاکت رسيدم! (لئاليالأخبار، ج ٢، ص ٢١٥)
٣٢ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اِذا اخَتَصَمَتْ هِيَ وَ زَوجُها فيالبَيتِ فَلَهُ في كُلِّ زاويَةٍ مِن زوايَا البَيتِ شَيطانٌ يُصفِّقُ و يَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَني!
زماني که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره ميکند (دقيقاً) در همان زمان در هر يک از زواياي منزل يک شيطان مشغول کف زدن و شادماني است و ميگويد: خدايش خوشحال کند کسي که مرا اين چنين شاد و خوشحال کرده است! (لئاليالأخبار، ج ٢، ص ٢١٧)
٣٣ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
لايزالُ اِبليسُ فرِحاً ما اهتجَرَ المُسلِمانِ.
تا زماني که دو مسلمان با هم قهر و از يکديگر فاصله دارند، شيطان ابليس در حال سرور و شادماني است. (لئاليالأخبار، ج ٢، ص ٢١٥)
٣٤ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مَن مَشي في اِصلاحٍ بَينَ اِمرَأَةٍ وَ زَوجِها اَعطاهُ اللهُ تعالي أَجرَ اَلفِ شَهيدٍ قُتِلوا في سبيلِ الله حَقّاً.
هر کس براي سازش دادن ميان زن و شوهر قدم بردارد خداوند متعال ثواب هزار شهيدي که به حقيقت در راه خدا به شهادت رسيدهاند به وي عطا خواهد فرمود. (ثوابالاعمال، ص ٦٧١)
٣٥ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
ما عَمِلَ امْرؤٌ عَمَلاً بَعدَ اِقامَةِ الفَرائِضِ خَيراً مِن اِصلاحٍ بَينَ النّاسِ يَقولُ خَيراً و يُنمي خَيراً.
براي انسان عملي بعد از اداي واجبات بالاتر از اصلاح و آشتي دادن ميان مردم نيست: عملش خير و نيکو و نتيجهاش هم به خير و نيکويي خواهد بود. (سفينه، ج ٢، ص ٤٠)
٣٦ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
صِلوا مَن قَطَعَكُم وَ عودوا بِالفَضلِ عَليهِم.
کساني که با شما قطع رابطه کردند، شما (در مقابل) با تفضّل برتر خود، رابطة خودتان را با آنان تجديد و استوار نماييد. (بحار، ج ٧٤، ص ٤١٢)
٣٧ـ «امام حسين(عليهالسلام)»:
اِنّ اَوصَلَ النّاسِ مَن وَصَلَ مَنَ قَطَعَهُ.
سازشکارترين مردم آن کسي است که با کسي که با او قطع رابطه کرده صلح و آشتي نمايد. (بحار، ج ٧٤، ص ٤٠٠)
٣٨ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
لاخَيرَ في مَن يَهجُرُ أخاهُ مِن غَيرِ جُرمٍ.
کسي که بيجهت از برادر بيگناه خود کنارهگيري ميکند خير و اميدي در وجود او نيست. (لياقت برادري را ندارد) (فهرست غُرر، ٤٢١)
٣٩ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
لايَفتَرِقُ رَجُلانِ عَلَي الهِجرانِ اِلاّ اسْتَوجَبَ أَحَدُهُما البَراءَةَ واللَّعنَةَ و رُبَّما اسْتَحَقَّ ذلِكَ كِلاهُما!
دو نفر که به عنوان قهر و دوئيّت، از يکديگر جدا ميشوند قطعاً يکي از آن دو مستوجب لعنت و بيزاري خداوند است و چه بسا که لعنت شامل هر دوي آنها نيز بگردد! (سفينه، ج ٢، ص ٦٩٧)
٤٠ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اِنَّ ريحَ الجنَّةِ تُوجَدُ مِن مَسيرَةِ اَلفِ عامٍ مايَجِدُها عاقٌّ ولاقاطعُ رَحِمٍ و لاشَيخٌ زانٍ.
(اين سه نفر) بوي بهشت را که شعاع آن تا هزار سال راه استشمام ميشود به مشام آنها نخواهد رسيد: عاقّ والدين، قاطع رحم (با ارحام قطع رابطه کرده) و پير بيعفت زناکار. (بحار، ج ٧٤، ص ٩٦)
فرم در حال بارگذاری ...