✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 1494
  • دیروز: 936
  • 7 روز قبل: 7986
  • 1 ماه قبل: 31258
  • کل بازدیدها: 825100

 



اگر یک جلد کتاب بخوانید ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند شوید.
اگر دو جلد کتاب بخوانید حتما به کتاب خواندن علاقه مند می شوید.
اگر سه جلد کتاب بخوانید به فکر فرو می روید.
اگر چهار جلد کتاب بخوانید در خلوت با خودتان حرف می زنید.
اگر پنج جلد کتاب بخوانید سیاهی ها را سفید و سفیدی ها را سیاه می بینید.
اگر شش جلد کتاب بخوانید نسبت به خیلی عقاید و نظرات بی باور میشوید و به توده های مردم و باورهایشان خشم می گیرید.
اگر هفت جلد کتاب بخوانید کم کم عقاید و نظرات جدید پیدا می کنید.
اگر هشت جلد کتاب بخوانید در مورد عقاید جدیدتان با دیگران بحث می کنید.
اگر نه جلد کتاب بخوانید در بحث ها یتان کار به مجادله می کشد.
اگر ده جلد کتاب بخوانید کم کم یاد می گیرید که با کسانی که کمتر از ده جلد کتاب خوانده اند بحث نکنید.
اگر صد جلد کتاب بخوانید دیگر با کسی بحث نمی کنید و سکوت پیشه می گیرید.
اگر هزار جلد کتاب بخوانید آن وقت است که یاد گرفته اید دیگر تحت تاثیر مکتوبات قرار نگیرید و با مهربانی در کنار دیگر مردمان زندگی می کنید و اگر کمکی از دستتان بر بیاید در حق دیگران و جامعه انجام میدهید و در فرصت مناسب سراغ کتاب هزار و یکم می روید

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




مسئله ای که از حضرت علی علیه السلام پرسیده شد؟

سوألى كه براى اكثر مردم ، مسلمون و غير مسلمون ، كوچيك و بزرگ حتما پيش اومده،اینه كه خدا از كجا اومده ، الان كجاست ؟

از چى درست شده و قبل از خدا چى بوده؟!!

اگر شما هم دوست داريد جواب اين سؤالها رو بگيريد بايد بدونيد عقل و درك و فهم ما قادر نيست به اون مرحله برسه ولى امام على (ع) در مقابل سؤال كفار راجع به خداوند به زيبايي جواب دادند وهم ضعف و عدم درك ما از وجود خداوند را شرح دادند .

سؤال كفار از امام على(ع)

در چه سال و تاريخى خدايت به وجود امد ؟

امام فرمود ؛ خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاريخ و هرچيزى كه وجود داشته .

كفار گفتند:
چه طور ميشود؟ !
هرچيزى كه به وجود آمده يا قبلش چيزى بوده كه از او به وجود آمده ويا تبديل شده!!

امام على (ع) فرمود :
قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟
گفتند ٢
امام پرسيد قبل از عدد ٢ چه عدديست ؟
گفتند ١
امام پرسيد و قبل از عدد ١ ؟
گفتند هيچ

امام فرمود چطورميشود عدد يك كه بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل ازخداوند كه خود احد و واحد حقيقى است نميشود چيزى نباشد ؟؟

كفار گفتند خدايت كجاست وكدام جهت قرار گرفته؟!!

امام فرمود همه جا حضور دارد
وبر همه چيز مشرف است .

گفتند چطور ممكن است كه همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى؟!

امام فرمود :
اگر شما در مكانى تاريك خوابيده باشيد صبح كه بيدار شويد روشنايي را از كدام طرف و كجا مي بینيد ؟

كفار گفتند همه جا و از همه طرف
امام فرمود پس چگونه خدايى كه خود نور سماوات و ارض است نميشود همه جا باشد؟؟

كفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشيد است خدايت از چيست !؟

چطور ميشود از چيزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟

امام فرمود خداوند خودش خالق خورشيد و نور است ايا شما قدرت طوفان و باد را نديده أيد؟ باد از چيست كه نه ديده ميشود نه از چيزى است،در حالى كه قدرتمند است؟
خداوند خود خالق باد است.

گفتند :خدايت را برايمان توصيف كن.از چه درست شده ؟
ايا مثل آهن سخت است ؟
يا مثل آب روان ؟
ويا از گاز است و مثل دود و بخار است !؟

امام فرمود :
ايا تا به حال كنار مريضى در حال مرگ بوده ايد و با او حرف زده ايد ؟
گفتند : آرى بوده ايم وحرف زده ايم .
امام فرمود : آيا بعداز مردنش هم بااو حرف زديد ؟
گفتند نه چطور حرف بزنيم در حالى كه او مرده ؟!

امام فرمود : فرق بين مردن و زنده بودن چه بود كه قادر به تكلم وحركت نبود؟؟

گفتند :روح،روح از بدنش خارج شد.
امام فرمود شما آنجا بوديد و ميگوييد كه روح از بدنش خارج شد و مُرد.

حال آن روح را كه جلو چشم شما خارج شده برايم توصيف كنيد از چه جنس و چگونه بود !؟

همه سكوت كردند .
امام على (ع) فرمود: شما قدرت توصيف روحى كه جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا بيرون آمده را نداريد؛ چطور قادر به فهم و درك ذات أقدس احديت و خداى خالق روح هستيد؟

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




حدیث_تربیتی

موضوع حدیث:اثر سرزنش زیاد فرزند

 

امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) می فرمایند: هرگاه فرزندت را سرزنش کردی،جایی برای عذر اوردن از گناه برایش قرار ده تا قرار گرفتن در تنگنا او را به بد اخلاقی و سرسختی نکشاند.


منبع حدیث: شرح نهج البلاغه :ج 20 ص 333

موضوعات: روایات  لینک ثابت






توی اردوگاه تکریت۵، مسیول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم عبدالامیر
یکی از برادران کاظم اسیر ایرانیها، و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت، و انگار ایرانیها را مقصر همه مشکلات خودش می دانست!
کاظم آقای ابوترابی را خیلی اذیت می کرد. او می دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، به همین خاطر ضربات کابلی که نثارش می کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسراء داشت، اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت!
کاظم از هر فرصتی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی اسرا بویژه آقای ابوترابی استفاده می کرد
تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود. خانواده کاظم به روحانیون و سادات احترام می گذاشتند. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر رو برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی
یکروز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت:بیا اینجا کارت دارم…
ما تعجب کردیم و گفتیم لابد شکنجه جدید و…
اما از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.
وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم ، گفت:
کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود. بارها بهم گفته بود مبادا ایرانی ها را اذیت کنی، اما دیشب خواب حضرت زینب(س) رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده.صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه ایرانی ها رو اذیت می کنی؟ ، حلالت نمی کنم…
حالا من اومدم که حلالیت بطلبم
کم کم محبت حاج اقا ابوترابی در دل کاظم جا باز کرد و شد مرید ایشون، بطوریکه وقتی قرار شد آقای ابوترابی رو به اردوگاه دیگری بفرستند کاظم گریان و بسیار دلگیر بود.
وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند ، کاظم برا خداحافظی با اونا بخصوص اقای ابوترابی تا مرز ایران اومد.
او بعد از مدتی نتوانست دوری حاج اقا ابوترابی رو تحمل کنه و برای دیدن حاج آقا راهی تهران شد. وقتی فهمید حاج آقا توی سانحه تصادف مرحوم شدند به شدت متاثر شد و رفت مشهد سر مزارش و مدتها آنجا بود.
کاظم از خدا می خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذره. حتی رفت سراغ برخی از اسرای ایرانی که شکنجه شون کرده بود و حلالیت طلبید. او حتی تا روستاهای خراسان رفت.
تا اینکه کاظم داستان ما مدتی قبل رفت سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت رسید.
منبع:کتاب مدافعان حرم، کاری از گروه شهید هادی ص۲۴

#نتیجه:
هرچقدر هم کج رفته باشیم، با یه توبه واقعی و مردونه و جبران خطاها و دیون، میشه برگشت به دامن اهل بیت…

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




وقتی پیامبر گرامی در سفر معراج بودند ملکی به خدمت حضرت آمد و عرض کرد:
یا رسول الله من دو رکعت نماز به جا آورده ام که بیست هزار سال طول کشیده است،
پنج هزار سال در قیام،
پنج هزار سال در رکوع،
پنج هزار سال در سجده،
پنج هزار سال در تشهد بوده ام.
حال ثواب این نماز را هدیه می کنم به امت شما.

حضرت رسول صل الله علیه و آله وسلم فرمودند:

امت من احتیاج به نماز تو ندارند، بدان که به عزت خدا قسم هر کس از گنهکاران امت من یک بار صلوات بفرستند ثواب آن از بیست هزار سال طاعت تو بیشتر است.

✏️کتاب امالی صدوق، جلد 3

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




مهربان که باشیم
چشم‌هایمان پر می شود از حس خوب آرامش

مهربان که باشیم کویر به
حرمت قلبهایمان دریا می شود

یادمان نرود خدا از بالا نگاهمان می‌کند
و به ما لبخند خواهد زد

اگر کمی‌ مهربان باشیم…

خوب بودن سخت نیست

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ…

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ…

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،ﺭﻭﺑﺮﻭ
ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ…

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ…

ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ…

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




آیت‌الله‌ بهجت قدس‌سره:


اگر بخواهیم محیط خانه گرم و با صفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر، استقامت، گذشت، چشم‌پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.


در محضر بهجت، ج۱، ص۳۰۰

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی

 

در نظر مردان الهی و عالمان ربانی و به ویژه شیخ حسنعلی اصفهانی، خدمت به مردم و برآوردن حاجات آنان و تواضع و فروتنی در برابر آنان، از عالی‌ترین مصادیق عبادت خدا به شمار می‌رود.

هیچ گاه در خانه شیخ حسنعلی به روی بیماران، گرفتاران و مستمندان بسته نمی‌ماند و از این که مردم وقت و بی وقت برای حل مشکلات خود به منزل شیخ مراجعه می‌کردند، چهره درهم نمی‌کشید و حتی غیر مسلمانان از الطاف او برخوردار بودند و برای برآورده شدن حوایج خود به او متوسل می‌شدند.

فرزند وی در این‌باره می‌نویسد: «مرحوم پدرم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی ـ اعلی الله مقامه ـ در کلیه ساعات روز و شب، برای رفع حوایج حاجتمندان و درماندگان، آماده بودند.

وزی عرضه داشتم: خوب است برای مراجعه مردم، وقتی مقرر بشود. فرمود: پسرم! لیس عند ربنا صباح و لا مساء؛ آن کس که برای رضای خدا، به خلق خدمت می‌کند، نباید که وقتی معین کند.

پدرم در ابتدای شبها پس از انجام فریضه، به نگارش پاسخ نامه‌‌ها و انجام خواسته‌های مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه می‌پرداختند.

از نیمه‌های شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند. پس از طلوع خورشید، اندکی استراحت می‌فرمودند و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران می‌نشستند و بالاخره عصرها برای تدریس به مدرسه می‌رفتند و پس از آن نیز به پاسخ‌گویی و رفع نیازمندی محتاجان و گرفتاران مشغول بودند.»

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




متنی زیبا از پرفسور سمیعی

محله ما یک رفتگر دارد، صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم می کند و من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم، حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود.
همسایه طبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است، گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی می کنم و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند.
به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.
تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد.

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 فریضه ای که هیچ گاه از بندگان ساقط نمیشود……(هیچ عذری پذیرفته نمیشود)

رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
جبرئیل نزد من آمده و عرضه داشت:

يا مُحمّدُ ! إنّ اللّهَ يَقولُ : فَرَضتُ الصَّلاةَ و وَضَعتُها عَنِ المَريضِ و فَرَضتُ الصِّيامَ و وَضَعتُهُ عَنِ المَريضِ و المُسافِرِ و فَرَضتُ الحَجَّ و وَضَعتُهُ عَنِ المُقِلِّ المُدقِعِ و فَرَضتُ الزَّكاةَ و وَضَعتُها عَمَّن لايَملِكُ النَّصابَ و جَعَلتُ حُبَّ عَلي بنِ ابيطالبٍ و لَيسَ فيهِ رُخصَةٌ .

ای محمد ! خدا میفرماید:
نماز را واجب کردم و آن را از مریض برداشتم
و روزه را واجب کردم و آن را از مریض و مسافر برداشتم
و حج را واجب کردم و آن را از فقیر مریض برداشتم
و زکات را واجب کردم و آن را از کسی که مالک حد نصاب نیست برداشتم

و حب و دوست داشتن علی بن ابیطالب (علیه السلام) را قرار دادم و هیچ رخصتی در آن نیست….

بحارالأنوار ۱۲۹/۲

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




بخشش را “بخش کن"… محبت را “پخش کن” …
غضب “پریشانی” است… نهایتش “پشیمانی” است …
شکیبایی… بر هر “دعوایی"، “دواست"…
هر چه “بضاعتمان” کمتراست … “قضاوتمان” بیشتر است…
با “خویشتنداری” … “خویشاوند داری” …
به “خشم” … “چشم” نگو …
سوء تفاهم، “تیر خطایی” است..که از “گمان” رها می شود!
انسان “خوشرو” … گل “خوشبو” ست.
“دوست داشتن” … را “دوست بدار".
از” تنفر ” …"متنفر"باش
به “مهربانی” .. “مهر” بورز
با “آشتی” …. “آشتی” کن
و از “جدایی” …"جدا “باش….
از دورویی “دوری” کن…

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت






 فضائل نماز اول وقت اشاره کرده و افزود: زیاد شدن رزق، برآورده شدن حاجات، برکت خانه، اتصال به نماز حضرت ولی عصر(عج) و پاسخ به ندای پرصلابت منجی بشریت در کنار کعبه از جمله فضائل نماز اول وقت می باشد

 حجت الاسلام محمدی با ذکر حکایتی از مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی خاطرنشان کرد:

 پیرمردی تهرانی نقل می کرد: در ایام جوانی برای زیارت حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به مشهد رفته بودم؛ در ضمن مشتاق بودم که مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی را از نزدیک دیده و از وی دستورالعملی برای آینده زندگی ام بگیرم؛ بالاخره او را در روستای نخودک مشهد پیدا کردم. وی در باغچه ای نشسته بود.

✴️سلام کردم، جواب داد. عرض کردم: جناب شیخ! من سه حاجت دارم، آمده ام تا راه فراهم شدن آن ها را به من نشان دهید.

 گفتم: می خواهم در طول زندگی کسب و کار آبرومندی داشته و از راه حلال، روزی بخورم.جواب داد: نماز اول وقت بخوان.
در مرتبه دوم گفتم: از خدا می خواهم که همسری صالحه و عفیفه به من عنایت کند تا مادری شایسته برای فرزندانم باشد.پاسخ داد: نماز های خود را در اول وقت بخوان.
در سومین درخواست عرض کردم: دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم.در جواب گفت: نماز اول وقت بخوان.

 از شیخ خداحافظی کرده و ضمن عمل به دستور شیخ به تهران برگشتم؛ طولی نکشید که
 در سال اول، شغل آبرومند،
 در سال دوم، همسری متدینه و عفیفه نصیبم شد و
 در سال سوم به حج مشرف شدم.

شیــخ_نخـودکی_اصفهانی

 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




نبی مکرّم اسلام(ص):

وقتی خداوند اراده کند که به بنده‌ای خیر عنایت کند، هدیه‌ای را به سوی او می‌فرستد؛ مردم سؤال کردند: آن هدیه چیست؟! حضرت فرمود: مهمان! با رزقش وارد می‌شود و با رفتنش گناهان اهل خانه را می‌برد.

مستدرک‌الوسائل، ج۱۶ ،ص۲۵۸

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

 بيست نوع قلبي که در قرآن ذکر شده است:

 القلب السليم: و آن قلبي است مخلص براي خدا و خالي از کفر و نفاق و هرگونه پستي .
{ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }

 القلب المنيب: و آن قلبي است که هميشه در حال برگشت و توبه به سوي خدا و از آن سو ثابت و پابرجاست بر طاعت خدا .{ مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ }

 القلب المخبت: و آن قلبي است فروتن و آرام به ذکر خدا .{ فتُخْبِتَ لَهُ قلُوبُهُمْ }

 القلب الوجل: و آن قلبي است که از ياد خدا مي لرزد که مبادا عمل وي به درگاه خدا قبول نشود و از عذاب خدا نجات نيابد .{ وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ }

 القلب التقي: و آن قلبي است که به احکام خدا احترام مي گذارد .{ ذَلِکَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ }

 القلب المهدي: و آن قلبي است که تسليم امر خدا و راضي به قضا و قدر پروردگار است .{ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ }

 القلب المطمئن: و آن قلبي است که با ياد خدا و توحيدش آرام مي گيرد .{ وتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّه }

 القلب الحي: و آن قلب زنده اي است که از شنيدن داستان هاي امت هاي گذشته که با گناه و طغيان هلاک شدند پند و اندرز مي گيرد .{ إِنَّ فِي ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ }

 القلب المريض: و آن قلبي است که دچار بيماري شک و نفاق شده و مبتلا شده به فسق و فجور و شهوت هاي حرام .
{ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ }

 القلب الأعمى: و آن دل کوري است که حق را نمي بيند و در نتيجه پند و اندرز نمي گيرد .
{ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ }

 القلب اللاهي: و آن دلي است که از قرآن غافل و مشغول لهو و لعب و شهوت هاي دنياست .
{ لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ }

 القلب الآثم: و آن دلي است که گواهي حق را کتمان مي کند و مي پوشاند .
{ وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ }

 القلب المتکبر: و آن دل مغرور و متکبري است که از توحيد و طاعت خداوند رويگردان است ، زورگو و جبار است به خاطر ظلم و طغيان .
{ قلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ }

 القلب الغليظ: و آن دلي است که عطوفت و رحمت و رأفت از آن برداشته شده .
{ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ }

 القلب المختوم: و آن قلبي است که هدايت را نمي شنود و تعقل نمي کند .
{ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ }

 القلب القاسي: و آن دلي است که به عقيده و ايمان نرم نمي شود و وعظ و ارشاد در آن تأثيري ندارد و از ياد خداوند رويگردان است .
{ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً }

 القلب الغافل: و آن قلبي است که مانع ذکر و ياد پروردگار است و هوا و هوسش را بر طاعت حق تعالي ترجيح مي دهد .
{ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا }

 الَقلب الأغلف: و آن دلي است که پوشيده شده است به طوري که اقوال و فرمايشات رسول اکرم صلى الله عليه و آله در آن نفوذ و رسوخ نمي کند .
{ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ }

 القلب الزائغ: و آن قلبي است که از حق و حقيقت اعراض مي کند .
{ فأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ }

 القلب المريب: و آن قلبي است که در شک و شکوک متحير و سرگردان است .
{ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ }

اللهم إجعل قلوبنا من القلوب السليمة المطمئنة البيضاء.. وثبتنا على الهدى والايمان

خدايا قلبهاي مارا قلب سليم ومطمئن و درحال توبه وبرگشت به خود و…بهترين قلبها قراربده و ما را بر هدايت و ايمان ثابت قدم بدار.

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




امام باقر علیه السّلام :

 الدُّعاءُ بَعدَ الفَريضَةِ أفضَلُ مِنَ الصَّلاةِ تَنَفُّلاً.

( الكافي ، ج ۳ ص ۳۴۲؛ )

دعا كردن پس از نماز واجب، برتر از خواندن نماز مستحبّى است.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




امیرالمؤمنین علی(ع):

هیچ‌کس مزهٔ ایمان را نمی‌چشد تا اینکه دروغ را ترک کند، چه کوچک باشد چه بزرگ، و چه شوخی باشد یا جدّی.

اصول‌کافی، ج۲ ،ص۳۴

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

عارف وارسته مرحوم آیت الله کوهستانی (قدس سره) :


من حرف بیهوده زدن را کمتر از غذای حرام نمی دانم .
این جمله بر سر در مدرسه علمیه کوهستان،واقع در روستای
کوهستان از توابع بهشهر ، نصب شده است.
بر قله پارسایی.ص 423

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛
دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجودنخواهد داشت.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت.
در آن روز می توانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيريني داخل یخچال باقي خواهد ماند.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند می توانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.
می توانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام… ساکت… خالی و تنها خواهد شد.
در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛
دیروزها را مرور خواهید کرد… یعنی در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد…
پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید…

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




يادت هست مادر…؟؟؟
.
.
اسم قاشق را گذاشتى…
قطار
هواپيما
كشتى…
.
.
تا يك لقمه بيشتر غذا بخورم شدى…
خلبان
ملوان
راننده…
.
.
به من ميگفتى:
عزيزم، غذا بخور تا زود بزرگشى…
مثه شير قوی شى…

.
.
حالا من بزرگ شده ام، تو بزرگتر…
حالا من قوى شده ام، اما تو ضعيف…
كاش من هيچوقت بزرگ نميشدم تا تو همونطور جوان بمانى…
كاش هيچوقت قوى نميشدم، كه الان ضعف را در صورت زيبات نبينم…
دستهايت را نوازش ميكنم، تا تمام خاطرات خوب زندگيم را بیاد آورم…


سلامتی مادر که خمیده ترین ایستاده دنیاست

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت