✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 505
  • دیروز: 1105
  • 7 روز قبل: 9865
  • 1 ماه قبل: 26303
  • کل بازدیدها: 809635

 



زاهدی مهمان پادشاه شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بيش از آن کرد که عادت او تا ظن صلاحيت در حق او زيادت کنند.

 چون به مقام خويش آمد سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت گفت : ای پدر باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت : در نظر ايشان چيزی نخوردم که بکار آيد . گفت : نماز را هم قضا کن که چيزی نکردی که بکار آيد.

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




هوش و حافظه اگر چه در موفقيت کودکان نقش دارد اما خلاقيت چيز ديگريست. خلاقيت توانايي متفاوت ديدن است. همين تفاوت در نگاه باعث مي شود انسان بهتر از پس مشکلات زندگي بر آمده و زندگي شيرين تري را تجربه نمايد.

 

براي پرورش فرزنداني خلاق بايد به چند اصل مهم توجه کرد:

 

1- نبايد کودک را بخاطر کاري که اشتباه انجام داده سرزنش کرد. کودکي که از اشتباه کردن مي ترسد خلاقيت کمتري از خود نشان مي دهد.

 

2- اجازه بدهيم کودک بعضي از کارها را به شيوه خودش انجام دهد. هيچ چيز مانند قوانين خشک و دست و پاگير والدين و ديکته کردن الگوهاي تکراري و تجربه شده به کودکان مانع پرورش خلاقيت نيست. چه اشکالي دارد که ماست خوردن با چنگال را هم امتحان کند. چاره اي نيست بايد کمي بي نظمي و کثيفي را تحمل کرد. اگر خيلي نگران خراب شدن بعضي از وسائل منزل هستيد آنها را از جلوي چشم کودک برداريد تا مجبور نباشيد دائماً کودک را از دست زدن به آنها منع کنيد. زيرا امر و نهي زياد احساس آزاد بودن را از کودک سلب مي کند و خلاقيت او را از بين مي برد.

 

3- تخيل اساس خلاقيت است. از خيال پردازي کودکان واهمه نداشته باشيد و آن را انکار نکنيد. با تخيلات کودک همراه شويد و اجازه بدهيد با خيال راحت تخيلاتش را براي شما به تصوير بکشد.

 

4- نبايد کارهاي خلاقانه و متفاوت کودک را بيش از حد تشويق کرد. تشويق زياد باعث مي شود کودک خودش را در قله پيشرفت احساس کند و انگيزه خود را براي حرکت از دست بدهد.

 

5- خودباوري را در کودک خود تقويت کنيد. به کودک اجازه اظهار نظر بدهيد. بگذاريد احساس کند نظرش براي شما مهم است. در کارهاي خانه او را مشارکت دهيد. يادمان باشد تحقير, سرزنش, امر و نهي زياد و نظارت مستقيم والدين بر جزئي ترين کارهاي فرزندان استقلال و خودباوري فرزندان را از بين مي برد.

 

6- دنيا براي کودکان مجهولات زيادي دارد پس از سوالات پي در پي آنها کلافه نشويد. پاسخ مناسب به کنجکاوي هاي کودکان از آنها شخصيتي پرسشگر و خلاق مي سازد.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

 ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ، ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺷﺨﺼﻲ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ. ﻗﺘﻞ ﻭﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﻧﻔﺲ   ﺯﻛﻴﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﺣﺘﻤﻲ ﻇﻬﻮﺭ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

 

اﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ع) ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻟﻴﺲ ﺑﻴﻦ ﻗﻴﺎﻡ ﻗﺎﺋﻢ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺑﻴﻦ ﻗﺘﻞ ﺍﻟﻨﻔﺲ ﺍﻟﺰﻛﻴﻪ ﺍﻟﺎ ﺧﻤﺴﺔ ﻋﺸﺮ ﻟﻴﻠﺔ… ؛ ﺑﻴﻦ ﻗﻴﺎﻡ ﻗﺎﺋﻢ ﻭ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ، [ﻓﺎﺻﻠﻪ] ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﻣﮕﺮ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺷﺐ.

 

 ﺍﺯ ﺑﺮﺧﻲ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ، ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺎﻙ ﻭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ،  ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭﻱ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﻲ‌ﺭﺳﺪ.

 

ﺩﺭ ﻓﺮﺍﺯﻱ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ (ع) ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﺓ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج) ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻭ ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ (ص) ﻛﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﺴﻦ ﻧﻔﺲ ﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻦ ﺭﻛﻦ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ.

 

  ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﺖ ﻭ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻭﻱ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ (ع) ﭼﻨﻴﻦ نقل شده است :

 

ﺣﻀﺮﺕﻗﺎﺋم(عج) ﺑﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: «ﺍﻫﻞ ﻣﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ؛ ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺑﻪﺳﻮﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻲ‌ﻓﺮﺳﺘﻢ، ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺣﺠﺖ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺁﻥ‌ ﻫﺎ ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﻛﻨﺪ».

 

 ﭘﺲ ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩﺭﺍﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: «ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﻪ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺑﮕﻮ: ﺍﻱ ﺍﻫﻞ مکه ! ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج) ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻤﺎﻳﻢ،ﻭ ﺍﻭ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج)

ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ :«ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﻣﻌﺪﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ (ص) ﻭ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﻭ ﺳﻠﺎﻟﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺳﺘﻢ ﻭﺍﻗﻊ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﻣﻘﻬﻮﺭ ﺷﺪﻳﻢ. ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ، ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﺣﻖ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻲ‌ﻃﻠﺒﻴﻢ؛ ﭘﺲ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ».

 

   ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ، ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻴﻦ ﺭﻛﻦ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﺫﺑﺢ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ»

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 قضیه چاه جمکران چیست؟

 

عریضه نویسی به عبارتی عرض توسل و تقاضای حاجت از خداوند، ریشه در روایاتی دارد که در این باره نقل شده است.

 

 در برخی کتاب ها، درباره عریضه به محضر مقدّس ولی عصر (عج)، متن عریضه و شیوه طرح آن، نکاتی آمده است.

 

مرحوم محدّث قمی در منتهی الآمال می نویسد:

«هر کس در ضریح ائمه (علیهم السلام) عریضه و کاغذی را ببندد و مُهر کند و آن را در نهر یا چاه آب و یا برکه¬ای بیاندازد و به نیت حضرت صاحب الزمان (عج) حاجت خود را ذکر کند، آن بزرگوار عهده دار برآورده شدن حاجت وی می شود.»۱

 

بر همین اساس، چاهی در مسجد مقدس جمکران وجود دارد.

امّا این چاه خصوصیتی ندارد و انسان می تواند برای توسل و عرض حاجت به محضر حضرت،در آن چاه یا چاه و نهر دیگری، عریضه خود را بیاندازد.

 

پس نباید تصور کرد که این چاه جزوی از مسجد مقدس جمکران است و به دستور حضرت حفر شده است و بدین منظور لحاظ گردیده و حضرت (علیه السلام) نامه هایی را که در آن انداخته می شود حتماً می-خواند. بلکه بعدها برای آسان شدن عریضه نویسی، چاهی در مسجد جمکران حفر شد.

 

 ۰۱شیخ عباس قمی،منتهی الآمال، چاپ اسلامیه ،1379،ص491.

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




شخصی در یکی از مناطق کویری زندگی میکرد.

چاهی داشت پر از آب زلال زندگیش به راحتی میگذشت با وجود اینکه در همچین منطقه ای زندگی میکرد.

 

بقیه اهالی صحرا به علت کمبود آب همیشه دچار مشکل بودند اما او خیالش راحت بود که یک چاه آب خشک نشدنی دارد.

 

یک روز به صورت اتفاقی سنگ کوچکی از دستش داخل آب افتاد صدای سقوط سنگریزه برایش دلنشین بود اما میترسید که برای چاه آب مشکلی پیش بیاید.

 

چند روزی گذشت و دلش برای آن صدا تنگ شد از روی کنجکاوی اینبار خودش سنگ ریزه ای رو داخل چاه انداخت کم کم با صدای چاه انس گرفت و اطمینان داشت با این سنگ ریزه ها چاه به مشکلی بر نمیخورد.

 

مدتی گذشت و کار هر روزه مرد بازی با چاه بود تا اینکه سنگ ریزه های کوچک روی هم تلمبار شدند و چاه بسته شد.

 

دیگر نه صدایی از چاه شنیده میشد و نه آبی در کار بود.

 

 مطمئن باشید تکرار اشتباهات کوچک و اصرار بر آنها به شکست بزرگی ختم خواهد

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

حرف مردم مانند موج دریاست

اگر در مقابلش بایستی

خسته ات می‌کند!

و اگر با آن همراهی کنی

غرقت می‌کند!

 

قرار نیست که “همه آدمها” شما را درک کنند!

و این اشکالی ندارد.

آنها حق دارند نظر دهند

و شما کاملا حق دارید آن را نادیده بگیرید…

 

اینگونه آسوده‌تر هستید و آرامش بیشتری دارید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




هیچ چیزی شما را زندانی نمیکند

مگر افکارتان،

هیچ چیزی شما را محدود نمی کند،

مگر ترس تان

و هیچ چیزی شما را کنترل نمی کند،

مگر عقایدتان…

الیور ئی.ویلیامسون

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  پدران در آخرالزمان

 

  حضرت رسول در مورد پدران آخر الزمان برای تربیت فرزندانشان چه فرموده اند

 

 رسول اكرم به تعدادی از كودكان نگاه کرد، سپس فرمود:

 وای بر فرزندان آخر‌الزمان از پدرانشان‼️

 

 عرض شد يا رسول‌الله از پدران مشرک آن‌ها

 

✍فرمود

  نه بلكه از پدران مسلمانشان كه هيچ چيز از فرائض مذهبی را به آنان نمی‌آموزند و اگر خود فرزندان پاره‌ای از مسائل دينی را فرا گيرند آن‌ها را باز می‌دارند و تنها به اين قانع هستند كه فرزندانشان متاع ناچيزی از دنيا بدست آورند

 

 من از اين قبيل پدران بری هستم و آنان نيز از من بيزارند.

 

 مستدرك الوسائل، ج ۲، ص ۶۲۵

 

 وای برما که فرزندانمان را اینگونه تربیت کرده باشیم که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده اند

 

#آخرالزمان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




پندى از ابلیس !!

 

امام صادق (ع ) براى حفص بن غیاث حکایت فرمودند که : روزى ابلیس بر حضرت یحیى (ع )ظاهرشد در حالى که ریسمان هاى فراوانى به گردنش آویخته بود؛

 

حضرت یحیى (ع ) پرسید: این ریسمان ها چیست ؟

 

ابلیس گفت : اینها شهوات و خواسته هاى نفسانى بنى آدم است که با آنها گرفتارشان مى کنم .

 

حضرت یحیى (ع ) پرسید: آیا چیزى از ریسمان ها هم براى من هست ؟

 

ابلیس گفت : بعضى اوقات پرخورى کرده اى و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام .

 

حضرت یحیى (ع ) فرمود: به خدا قسم ، از این به بعد هیچ گاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد.

 

ابلیس گفت : به خدا قسم ، من هم از این به بعد هیچ مسلمان موحدى را نصیحت نمى کنم .

 

امام صادق (ع ) در پایان این ماجرا فرمود: اى حفص ! به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است

 

هیچ گاه شکم شان را از غذا پر نکنند. به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچگاه براى دنیا کار نکنند!

 

پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی//عباس عزیزی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#داستانک

 

پادشاهی دیدکه خدمتکارش بسیار شاد است. از او علت شاد بودنش را پرسید؟! خدمتکار گفت : قربان همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن چراراضی و شاد نباشم؟!

 

پادشاه موضوع را به وزیر گفت.

وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است!

پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟ وزیر گفت: قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید.

و چنین هم شد.

خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه وسکه ها بسیار شادشد و شروع به شمردن کرد، ۹۹ سکه ؟! او بارها شمرد و تعجب کرد که چرا۱۰۰ تا نیست؟! همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود!

او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا بیشتر کار کند تا یک سکه طلای دیگر پس انداز کند، او از صبح تا شب کار میکرد، و دیگر خوشحال نبود…

وزیر هم که با پادشاه او را زیر نظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گروه کسانیند که زیاد دارند اما راضی نیستند.

 

 خوشبختی در سه جمله است:

تجربه از دیروز ، استفاده از امروز، امید به فردا

 

 ولی ما با سه جمله دیگر زندگی را تباه میکنیم:

حسرت دیروز ، اتلاف امروز ، ترس از فردا !

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 در خانه ای که آدم ها یکدیگر را دوست ندارند

 بچه ها نمی توانند بـــــزرگ شوند !

شایـد قـــد بکشند ،

اما بال و پـــــر نخواهند گرفت !

 

 ﻣﻴﺪﻭنید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟

 

 خونه يعنى احترام و درك متقابل

ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ

 خونه يعنى آرامش و امنيت

ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ

 خونه يعنى فضايى خالى از خشم

خالى از دود

 خالى از قرص خواب واسترس

ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ بزنى و لبخند ببينى

 

 ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛

 ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ

 

 ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ای ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻴﻜﻨﻢ

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

 

 امیر مومنان شیر یزدان قوت پروردگار حضرت علی علیه السلام فرمود:

 

ای فرزندم! هیچ گنهکاری را نومید مکن؛

 

زیرا ای بسا کسی که عمری گناه می کند، اما فرجامش به نیکی ختم می شود

 

و ای بسا کسی که عمری عمل می کند، لیکن در پایان عمرش گرفتار فساد می شود و رهسپار دوزخ می گردد؛

 

پناه می برم به خدا از آتش دوزخ.

 

 بحار الانوار ج۷۷ ص ۲۳۹

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

مزرعه داری بود که زمین های زراعی بزرگی داشت و به تنهایی نمی توانست کارهای مزرعه را انجام دهد.

 

تصمیم گرفت برای استخدام یک دستیار اعلامیه ای بدهد چون محل مزرعه در منطقه ای بود که طوفان های زیادی در سال باعث خرابی مزارع و انبارها میشد افراد زیادی مایل به کار در انجا نبودند سرانجام روزی یک مرد میانسال لاغر نزد مزرعه دار امد .

 

مزرعه دار از او پرسید آیا تاکنون دستیار یک مزرعه دار بوده ای مرد جواب داد من می توانم موقع وزیدن باد بخوابم به رغم پاسخ عجیب مرد چون مزرعه دار به یک دستیار احتیاج داشت او را استخدام کرد.

 

مرد به خوبی در مزرعه کار می کرد و از صبح تا غروب تمام کارهای مزرعه را انجام می داد و مزرعه دار از او راضی بود.

سرانجام یک شب طوفان شروع شد و صدای آن از دور به گوش می رسید. مزرعه دار از خواب پرید و فریاد کشید طوفان در راه است فورا به سراغ کارگرش رفت و او را بیدار کرد و گفت بلندشو طوفان می آید باید محصولات و وسایلمان را خوب ببندیم و مهار کنیم تا باد آنها را با خود نبرد.

 

مرد همانطوری که در خواب بود گفت: نه ارباب من که به شما گفته بودم وقتی باد می ورزد من می خوابم .مزرعه دار از این پاسخ عصبانی شد و تصمیم گرفت فردا او را اخراج کند

 

سپس با عجله بیرون رفت تا خودش کارها را انجام دهد. با کمال تعجب دید که تمامی محصولات با تور و گونی پوشیده شده است .گاوها در اصطبل و مرغ ها در مرغدانی هستند پشت همه درها محکم شده است و وسائل کشاورزی در جای مطمئن و دور از گزند طوفان هستند.

 

مزرعه دار متوجه شد که دستیارش فکر همه چیز را کرده و همه موارد ایمنی را در نظر داشته بنابر این حق داشته که موقع طوفان در آرامش باشد .

 

 

 وقتی انسان آمادگی لازم را داشته باشد تا با مشکلات مواجه شود از چیزی ترس نخواهد

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


...


 

هر گاه عیبی در من دیدی،به خودم خبر بده نه کسی دیگری…

چون تغییر آن دست من است!!!

کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود اما گزینه دوم غیبت است و مرا در تاریکی نگه میدارد…

 

چرا موقعی که چیز منفی در کسی می بینیم، جز خودش همه را خبر میدهیم؟؟؟

 

جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد :

“اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو”

بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود!!!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اتفاق دوستم به یک مهمانی دعوت شده بودم. همان طور که به جمع مهمان ها نگاه می کردم، از دوستم پرسیدم: رفیق! به نظرت چطور می شه از بین این همه آدم توی جامعه، دوست و دشمن رو شناخت؟!

کمی تامل کرد و با لبخندی گفت: به سادگی! دوست داری بدترین دشمنت و بهترین دوستت رو در این جمع بهت معرفی کنم؟

بهت زده بهش گفتم: آره! مگه چنین چیزی هم ممکنه؟!

دوستم گفت: بله! یه روش پیچیده و آسون داره. اول تو قلبت نیت کن و چشمات رو ببند. بعد با انگشت به یکی از جهات اشاره کن. من که از این روش جواب گرفتم!

با ناراحتی گفتم: داری منو سر کار می ذاری؟!

با لبخند گفت: البته که نه!

گفتم: مشکلی نداره، پس الان امتحان می کنیم…

 

چشمهام رو بستم و نیت کردم تا بزرگترین دشمنم رو در اون مهمانی بشناسم و ناخودآگاه با انگشت اشاره به رو به رو اشاره کردم… وقتی چشمهام رو باز کردم، از دیدنش جا خوردم…

دوستم گفت: در قضاوت عجله نکن! بذار انگشتات رو ببینم. یکی از انگشتات نفر رو به رویی رو نشون می ده و سه تاشون هم دارن خودت رو نشون می دن.خب! با اکثریت آرا تصویب شد؛ خودت… بله، خودت کسی هستی که بزرگترین ضربه ها رو ازش خوردی و نکته ی دیگه اینه که خودت هم می تونی بهترین دوست خودت باشی! بستگی به خودت داره و من هنوز مات و مبهوت به انگشتانم نگاه می کردم…

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




خستگی را زندگی کرده ام ،

 میخواهم کمی هم زندگی را خسته کنم ..!!

 گاهی دلم ،از هرچه آدمیست میگیرد.!

 گاهی دلم دوکلمه حرف مهربانانه میخواهد..

 نه به شکل دوستت دارم، و یا نه به شکل بی تو

 می میرم ….

 ساده باشد ، مثل دلتنگ نباش ، فردا روز دیگریست ..

 فردا روز دیگریست …..

 ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺒﺎیدﮔﻔﺖ ! ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﻘﺴیم ﮐﺮﺩ ﺑﺎ

 ﮐﺴﯽ، نباید ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺯﺧﻤﺶ ﺳﺮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ …

 ﺑﺎید ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑینﺧﻮﺩﺕ، ﺩﻟﺖ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎیت …

 ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ …ﻋﻤـقش ﺭﺍ …ﺣﺠـــﻤــﺶ ﺭﺍ …

 ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ …..

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




نكته اي در باب همسرداري”

 

خاطره ای  به نقل از فرزند استاد فاطمي نيا:

زماني كه ازدواج كردم ، هديه اي كه پدرم به من دادند تابلويي بود كه خودشان به عربي برايم نوشته بودند و مضمونش اين بود:

“بپرهيز از ظلم كردن به كسي جزخدا ياوري ندارد”

اين كلامي است كه امام حسين (ع) در لحظات آخر حيات مباركشان بيان كردند.

بعدها يكي از علماء اين تابلو را مشاهده كردند و فرمودند كه حاجاقا (استادفاطمي نيا) اين را اشاره به همسر فرزندشان نوشته اند تا هميشه در ذهن او باشد زمانيكه يك زن تمام داشته اش را به منزل شوهر مي آورد ، بايد بدانيم جز خداوند ياوري ندارد و نبايد به اين زن حتي گفته شود ” بالاي چشمت ابروست!”

 و اگر ظلمي به زن کردیم ، وارد جنگ با خدا شده ايم !

خداوند در هيچ چيز شتاب نميكند مگر ياري مظلومان!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




در بازی زندگی…..

 

 یاد میگیری:

اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوانه،مثل آویختن به طنابی پوسیدست..‌

 

 یاد میگیری:

نزدیکترین ها به تو …گاهی میتوانند دورترین ها باشند…

 

 یاد میگیری:

آنقدر از خودت برای روز مبادا پس انداز داشته باشی، تا بتوانی یک روزی تمام خودت رو بغل کنی و بروی …

و در جایی که شنیده و فهمیده نشوی نمانی….

 

 یاد میگیری :

دیوار خوب است…

سایه درخت مطلوب است…

اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست….

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اگر او بخواهد!!همه چیز ممکن است …ناامید نبـــــــــاش…

 

به سمت او (خدا)قدمی بردار….

کودکی که مادرش او را

به دست موجهای “نیل” می سپارد

تا برسد به خانه ی تشنه به خونش

و دیگری را برادرانش به “چاه” می اندازند

سر از خانه ی عزیز مصر در می آورد؛

 

آیا هنوز نیاموختی؟!

 

که اگر تمام دنیا بخواهد

و خدا نخواهد ، نمیشود…؟!

 

پس …

 

به تدبیرش اعتماد کن

ب حکمتش دل سپار

ب او توکل کن

و به سمت او قدمی بردار

تا ده قدم آمدنش به سوی خود را به تماشا بنشینی..

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  اخلاص

 

 

● روزهایی که از مغازه‌ي بابا زود برمی‌گشت،

ݥمی‌رفت پایگاه بسیج مسجد.

خانه هم که می‌رفت،

سرش به کار خودش گرم بود.

یک گوشه می‌نشست و یا قرآن

 می‌خواند یا درس.

خیلی اهل حرف زدن

از این طرف و آن طرف نبود.

پس از شهادتش،

دوستان مسجدی‌اش آمدند

برای تسلیت گفتن

 

● به مادرش گفتند :

خوش‌به‌حال شما

که یک همچین حافظ قرآنی

 را تقدیم اسلام کرده‌اید.

 مادر تازه آن‌جا فهمید

پسرش حافظ قرآن بوده… .

 

 

 شهید حسن قامت

 

 

  «فرمانده! فرمان قهقهه!» ص42

 

 

 امام صادق علیه السلام

 

حافظ قرآنی كه به آن عمل كند،

 با فرشتگانى بزرگوار

 كه نویسندگان و حاملان قرآن در آسمانند، هم‌درجه است.

 

 الحیات؛ ترجمه‌ی احمد آرام، ج‏2

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت