#تجسم_عمل_خیانت_به_خلق_الله
بیهقی از عبدالحمید بن محمود نقل می کند که نزد ابن عباس بودیم که مردی آمد و گفت:به حج می آمدیم که در محلی به نام صفاح یکی از همراهانمان از دنیا رفت،برایش قبری کندیم که دفنش کنیم،دیدیم مار سیاهی لجد را پر کرده است.قبر دیگری کندیم.باز دیدیم مار آن قبر را پر کرده،قبر سوم کندیم باز مار در آن نمایان شدجنازه را بی دفن گذاشتیم و پیش شما برای چاره جویی آمدیم.
ابن عباس گفت:آن مار،عمل اوست.بروید و او را یک طرف قبر بگذارید.اگر تمام زمین را بکنید مار در آن خواهد بود.
برگشیم و او را در قبر گذاشتیم.چون از سفر بازگشتیم پیش همسرش رفته و خبر مرگ او را داده و از کارهای شخص مرده سوال کردیم.زن گفت:او آرد می فروخت.غذای خانواده ی خود را از خالص آن بر می داشت،سپس به آن مقداری که بر می داشت کاه و نی خرد کرده قاطی آرد نموده،و می فروخت.!
(قصه های اسلامی و تکه های تاریخی ص 47)