✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 753
  • دیروز: 1274
  • 7 روز قبل: 6809
  • 1 ماه قبل: 31603
  • کل بازدیدها: 1029977

 




دنیای فریبنده

سه نفر باهم عازم سفری شدند در راه به یک مکان زیبا و پراز جواهرات و اسایش برای زندگی رسیدند.یکیشون گفت :من برای همیشه اینحا میمونم و از ادامه راه باز ماند.
دومی مقداری توقف کرد و بعدا کامل و تمام به قصد نرسید
سومی بی درنگ از انجا عبور کرد و به سرعت به مقصد رسید
مثال این سه نفر کسانی هستند که در این دنیا زندگی میکنند برخی بی توجه به زرق و برق زندگی از این دنیا عبور کرده به خدا میرسند.
برخی از مقداری زرق و برق دنیا فریبشان میدهد و لی زود متوجه میشوند .و گروه سوم تجملات دنیا و زینتهای دنیوی انها را به خود مشغول کرده و از یاد خدا و دنیا بازمیدارد
????فلاٰ تَغُرَّنَّكُمُ اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا وَ لاٰ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللّٰهِ اَلْغَرُورُ ﴿۵﴾فاطر
تفکر قرانی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

ستم اندک

حکیمی دوستانش را به خانه دعوت کرد، و برای شام قطعه‌ای گوشت چرب و آبدار پخت. ناگهان، پی برد که نمک تمام شده است.
پسرش را صدا زد: “برو به ده و نمک بخر. اما به قیمت بخر: نه گران‌تر و نه ارزان‌تر.”
پسر تعجب کرد: “پدر، می‌دانم که نباید گران‌تر بخرم. اما اگر توانستم ارزان‌تر بخرم، چرا کمی صرفه‌جویی نکنیم؟”
- “این کار در شهری بزرگ، قابل قبول است. اما در جای کوچکی مثل ده ما، با این کار همۀ ده از بین می‌رود.”
مهمانان که این حرف را شنیدند، پرسیدند که چرا نباید نمک را ارزان‌تر خرید؛ ظریفی پاسخ داد: “کسی که نمک را زیر قیمت می‌فروشد، حتماً به شدت به پولش احتیاج دارد. کسی که از این موقعیت سوءاستفاده کند، نشان می‌دهد که برای عرقِ جبین و سعی و تلاش او در تولید نمک، احترامی قائل نیست.”
- “اما این مسألۀ کوچک که نمی‌تواند دهی را ویران کند.

- “در آغاز دنیا هم “ستم” کوچک بود. اما آمدنِ هر ستم از پسِ ستم دیگر، به روندی فزاینده منجر شد. همیشه فکر می‌کردند مهم نیست، تا کار به جایی رسید که امروز رسیده."…

 شام غریبان تمام شد…
اماحکایت اسرا واسارت حضرت زینب (س) و پیام رسانی امام سجاد ع وکاروان عاشورایی همچنان ادامه دارد.

کل یوم عاشوراو کل ارض کربلا

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




نعل اسب نماد خوش شانسی؟!

استادرائفی پور:

یه سوال
مگه امام حسین (ع) در گودال به شهادت نرسیدن،پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه.اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهرفاصله هست.چرا؟
تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه،براین پیکر باید اسب تاخته شه.
این “باید"رو کی تعیین کرده بود؟(نقش یهود در حادثه کربلا)
تو گودال نمیشد اسب تاخت.پیکر مطهر رو از گودال بیرون کشیدند بردند یه محل صاف و هموار و ده اسب که بهشون نعل زده بودندبراین پیکر تاختند…
واین چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسبهاجدا میشه.
بعدها که در دوره قاعونی بغدادمیشه مرکز یهودیان، نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار درخونه هاشون میزدند که ما از هموناییم
اینا بعدها کوچ کردند به شبه جزیره ایبری در اسپانیا و همین سنت رو هم باخودشون بردندو نعل اسب رو کردند نمادخوش شانسی…
حالا یه عده از مردم خودمونم نا اگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده میکنن!!!

ایت الله جوادی آملی:
تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست.به این جهت که این اسبها نعوذ بالله بر آدمهای خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند.چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته.
ابو ریحان بیرونی:
ستم هایی که بر حسین بن علی کردنددر هیچ ملتی با بدترین افراد نکردند.
او را با شمشیر ونیزه و سنگ باران از پای در اوردند سپس اسب بر بدنش تاختند…
بعضی از این اسبها به مصر رسید.بعضی مردم این نعل اسبها را کندند و برای تبرک بر در خانه های خود نصب کردندواین عمل در میان مردم مصر سنتی شد که بعد از ان هر کسی بالای در خانه خود نعل اسب نصب میکرد…
در تاریخ آمده : یزید (علیه لعنه) در عصر عاشورا بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع)و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا تازاندند .
یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (…یوم تبرکت به بن امیه و ….)و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر )و رواج تفکر شیطانی خودنعل اسبهای خود را کندند و در سراسر شهر ها و کشورها گرداندند…شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه ی پیروزی .
در شامات در عراق در قسطنطنیه در روم در ایران و در سراسر جهان مدرن 1400 سال قبل…
و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از 1400 سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه ی برکت و شانس و پیروزی می دانند
اين خرافه به اروپا هم رسيد شايد این اعتقاد از اسپانیا به اروپا رسیده (اندلس قدیم)به اندلسی ها هم از امویان این اعتقادرسیدهامویان به عنوان تبرک نعل اسب نگه میداشتن اما اروپایی ها چون معنی تبرک رونمی دونستن میگفتن شانس میاره
حالا امویان این اعتقادو از کجا آورده بودن ؟
تو عاشورا بعداین که 10 تا اسب روی پیکر امام حسین (ع) تاختتند 40 تا نعل اسب ها رو به عنوان تبرک در آوردن و بین خودشون تقسیم کردناین نعل ها رو از خونه هاشون آویزون می کردنو بعد از مدتی به عنوان یک شی با ارزش به هم می فروختند ، تا اینکه تقلبی این نعلها هم اومد و کم کم آویزون بودن یه نعل تو خونه ها یه رسم شد.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




امید یعنی

بدانی تا هستی می توانی تغییر کنی و دنیا را تغییر بدهی. امید یعنی بدانی خداوند دوستت دارد و اگر به تو زمان داده معنیش این است که در این فرصت می شود یک کارهایی کرد.امید یعنی همیشه بخشش خداوند را از اشتباه خود بزرگتر بدانیم. امید یعنی اگر دانۀ زندگی صدبار از دستمان رها شد، باز هم برای برداشتن و به مقصد رساندن آن به ابتدا برگردیم این بار محکمتر گام برداریم. امیدوار و قوی باش.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دانش,آموز کم تلاش

روزی معلم کلاس پنجم به دانش آموزانش گفت: “من همه شما را دوست دارم” ولی او در واقع این احساس را نسبت به یکی از دانش آموزان که تیدی نام دارد،نداشت.
لباس های این دانش آموز همواره کثیف بودند، وضعیت درسی او ضعیف بود و گوشه گیر بود.
این قضاوت او بر اساس عملکرد تیدی در طول سال تحصیلی بود.
زیرا که او با بقیه بچه ها بازی نمی کرد و لباسهایش چرکین بودند و به نظافت شخصی خودش توجهی نمی کرد.
تیدی بقدری افسرده و درس نخوان بود که معلمش از تصحیح اوراق امتحانی اش و گذاشتن علامت ✖️ در برگه اش با خودکار قرمز و یادداشت عبارت ” نیاز به تلاش بیشتر دارد” احساس لذت می کرد.
روزی مدیر آموزشگاه از این معلم درخواست کرد که پرونده تیدی را بررسی کند.
معلم کلاس اول درباره اونوشته بود” تیدی کودک باهوشی است که تکالیفش را با دقت و بطور منظمی انجام می دهد".
معلم کلاس دوم نوشته بود” تیدی دانش آموز نجیب و دوست داشتنی در بین همکلاسی های خودش است ولی بعلت بیماری سرطان مادرش خیلی ناراحت است”
اما معلم کلاس سوم نوشته بود” مرگ مادر تیدی تاثیر زیادی بر او داشت. او تمام سعی خود را کرد ولی پدرش توجهی به او نکرد و اگر در این راستا کاری انجام ندهیم بزودی شرایط زندگی در منزل، بر او تاثیر منفی می گذارد”
در حالی که معلم کلاس چهارم نوشته بود” تیدی دانش آموزی گوشه گیر است که علاقه ای به درس خواندن ندارد و در کلاس دوستانی ندارد و موقع تدریس می خوابد”
اینجا بود که تامسون، معلم وی، به مشکل دانش آموز پی برد و از رفتار خودش شرمنده شد.
این احساس شرمندگی موقعی بیشتر شد که دانش آموزان برای جشن تولد معلمشان هرکدام هدیه ای با ارزش در بسته بندی بسیار زیبا تقدیم معلمشام کردند و هدیه تیدی در یک پلاستیک مچاله شده بود.
خانم تامسون با ناراحتی هدیه تیدی را باز کرد. در این موقع صدای خنده ی تمسخر آمیز شاگردان کلاس را فرا گرفت. هدیه ی او گردنبندی بود که جای خالی چند نگین افتاده آن به چشم می خورد و شیشه عطری که سه ربع آن خالی بود.
اما هنگامی که خانم تامسون آن گردنبند را به گردن آویخت و مقداری از آن عطر را به لباس خود زد و با گرمی و محبت از تیدی تشکر کرد. صدای خنده ی دانش آموزان قطع شد.
در آن روز تیدی بعد از مدرسه به خانه نرفت و منتظر معلمش ماند و با دیدنش به او گفت: ” امروز شما بوی مادرم را می دهی”
در این هنگام اشک های خانم تامسون از دیدگانش جاری شد زیرا تیدی شیشه عطری را به او هدیه داده بود که مادرش استفاده می کرد و بوی مادرش را در معلمش استشمام می کرد.
از آن روز به بعد خانم تامسون توجه خاص و ویژه ای به تیدی می کرد و کم کم استعداد و نبوغ آن پسرک یتیم دوباره شکوفا شد و در پایان سال تحصیلی شاگرد ممتاز کلاسش شد. پس از آن تامسون دست نوشته ای را مقابل درب منزلش پیدا کرد که در آن نوشته شده بود” شما بهترین معلمی هستی که من تا الان داشته ام".خانم معلم در جواب او نوشت که تو خوب بودن را به من آموختی.
بعد از چند سال خانم تامسون پس از دریافت دعوت نامه ای از دانشکده ی پزشکی که از او برای حضور در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان رشته ی پزشکی دعوت کرده بودند و در پایان آن با عنوان ” پسرت تیدی” امضاء شده بود، شگفت زده شد. او در آن جشن در حالی که آن گردنبند را به گردن داشت و بوی آن عطر از بدنش به مشام می رسید، حاضر شد.
آیا می دانید تیدی که بود؟
#تیدی_استوارد مشهورترین پزشک جهان و مالک مرکز استوارد برای درمان سرطان است.

ان شاء الله در آغاز سال تحصیلی با دیدی آگاهانه با دانش آموزان خودمان برخورد کنیم.

ياد روزهاي درس و مدرسه و مهر ماه و شروع سال تحصيلي بخير؛با آرزوي سلامتي و موفقيت براي همه دانش آموزان و دانشجويان و معلم ها و استادان

#داستانک #واقعی #آموزنده

نقل از..  کانال “هزارویک حکایت”

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#میثم_تمار

 کیست میثم؟ او که در عصر سکوت
 یا علی گفت و سرش بردار رفت

 در مكتب انسان ساز و تربیت‌كننده امام علی (علیه‌السّلام) شخصیت‌های بسیار ارزنده و بزرگواری وجود دارند كه هر یك از آن‌ها در طول تاریخ الگوی ارزنده برای جامعه بشری بوده‌اند.

 ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺹ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺧﻮﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻌﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺛﺎﺑﺖ ﻭﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺑﺪﺳﺘﻮﺭ ﻋﺒﻴﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺪﺍﺭ ﺁﻭﻳﺨﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻣﻠﻌﻮﻥ ﻣﻴﺜﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺿﻊ ﻓﺠﻴﻌﻰ ﺑﺪﺭﺟﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ.

 ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻗﺒﻼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺍﺑﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻮﻯ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺣﺘﻰ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺮﻣﺎﺋﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻴﺜﻢ ﺑﺘﻨﻪ ﺁﻥ ﺑﺪﺍﺭ ﺁﻭﻳﺨﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻛﻨﺎﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺣﺮﻳﺚ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺮﻭ ﻣﻴﺜﻢ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﻰ ﻣﻴﺂﻣﺪ ﺑﺂﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺁﺏ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻯ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺣﺮﻳﺚ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﻣﻦ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﺣﻖ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﺑﺠﺎ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﻋﻤﺮﻭ ﺍﺯ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﻣﻴﺜﻢ ﭼﻴﺰﻯ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻴﺪ ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﺍﻭ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ‏ﻫﺎﻯ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﻯ ﻛﻨﺪ ﻭﻟﻰ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻴﺜﻢ ﺑﺪﺳﺘﻮﺭ ﺍﺑﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﭽﻮﺏ ﺁﻧﺪﺭﺧﺖ ﺩﺍﺭ ﺯﺩﻩ ﺷﺪ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺣﺮﻳﺚ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻣﻴﺜﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦ ﺁﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﭼﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ

 از سال‌های آغازین زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست محققان نوشته‌اند:

 وی فرزند یحیی و از سرزمین «نهروان» كه منطقه‌ای میان عراق و ایران است. بعضی او را ایرانی و از مردمان فارس دانسته‌اند».

 لقب تمار را از این جهت به میثم داده‌اند كه وی در كوفه خرما فروش بود.

 درسرزمین عراق میان نجف اشرف
وکوفه بارگاه میثم تماراست
که درآن میثم مدفون است
وروی سنگ مزارش نام میثم
به عنوان یارودوستدار امیرالمومنین علیه السلام
نوشته شده است
میثم اسم خود را در طومار شهدا فدایی ولایت ثبت کرد.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




کاهش حقوق

کارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید: «معنی این چیست؟ شما ۱۰۰هزارت کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید.»
رئیس پاسخ می دهد: «خودم می‌دانم، اما ماه گذشته که ۱۰۰هزارت بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی.»
کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من معمولا از اشتباه های موردی می گذرم اما وقتی تکرار می شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم.!!!

خیلی اوقات ما در مقابل اشتباهات و اشکالاتی که به سود ماست سکوت میکنیم و تنها وقتی این اشتباهات به ضرر ما تمام شود، زبان به انتقاد گشوده و اعتراض میکنیم. یاد بگیریم همیشه حق را بگوییم اگر چه به ضرر ما باشد.

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 

هوای یکدیگر را داشته باشید؛
دل نشکنید؛
قضاوت نکنید؛
هنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنید؛
به غم کسی نخندید؛
به راحتی از یکدیگر گذر نکنید؛
به سادگیِ آب خوردن بر دیگری تهمت ناروا نبندید؛
و حریم آبروی دیگری را بدون اجازه وارد نشوید…

آدم‌ها! دنیا دو روز است!
هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم …

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




قوی کسی است که,
نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند،
و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!!
هر گاه زندگی را جهنم دیدی,
سعی کن پخته از آن بیرون آیی…
سوختن را همه بلدند!!
زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!!
با زندگی قهر نکن… دنیا منت هیچکس را نمیکشد…
یکی رفت و
یکی موند و
یکی از غصه هاش خوند
ویکی برد و،
یکی باخت و،
یکی با قسمتش ساختو
یکی رنجید،
“"یکی بخشید"”
یکی از آبروش ترسید
یکی بد شد،
یکی رد شد،
یکی پابند مقصد شد
تو اما باش،
“""خدا اینجاست…!!
 ………………………………………………

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

#غنی_شدن

✍گفته شد:
هر كس در شب جمعه،هفت بار اين دعا را بخواند و هفتاد بار صلوات بفرستد خداوند تعالی او را غنی گرداند :

 الهی بِـحُرْمَةِ طه وَ مَنْ تَلاها وَ بِـحُرْمَةِ يس وَ مَنْ قَرَأَهَا وَ بِـحُرْمةِ كَعْبَة وَ مَنْ بَناها وَ بـِحُرْمَةِ العَصْرِ وَ مَنْ صَلّاها بَلِّغْ نَفْسي اِلي مُناها

 (گوهر شب چراغ،ج 1 ص 115)

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  #با من از مولايم سخن بگو.

جنگ صفين از جنگ‌هاى بزرگى است كه در زمان خلافت علي عليه‌السلام در سال ٣٦تا ٣٨ هجرى بين سپاه علي عليه‌السلام با سپاه معاويه، در سرزمين صفين (نواحى شام) واقع شد. نخستين كارى كه معاويه انجام داد اين بود كه گفت: چون عثمان را تشنه كشتند، آب را به روى سپاه علي عليه‌السلام ببنديد،

دستورش انجام شد و سپاه معاويه مركز آب را گرفتند. آب به سپاه علي عليه‌السلام نرسيد و تشنگى بر سپاهيان امام چيره گشت. مي‌نويسند: چندين گردان سواره نظام، از سوى علي عليه‌السلام به سوى آن مركز رفتند تا آب را بگشايند ولى موفق نشدند و بازگشتند. در اين وقت امام حسين عليه‌السلام كه ٣٣ سال داشت پدر را اندوهگين يافت و نزد پدر رفت و اجازه خواست كه خود همراه جمعى به ميدان برود. امام علي عليه‌السلام اجازه داد آن بزرگوار همراه جمعى از سواران به سوى قرارگاه ابوايوب كه از محافظان آنجا بود روانه شوند،آن‌گاه آن‌چنان عرصه را بر او تنگ كردند. ابوايوب و همراهانش، ناگزير گريختند و شريعه آب بدست امام حسين عليه‌السلا م و همراهانش افتاد و بعد آن حضرت نزد پدر آمد و جريان را به عرض رساند اميرالمؤمنين على عليه‌السلام گريست ، به او عرض كردند: يا علی اين نخستين فتحى بود كه در جنگ صفين به‌بركت فرزندتان انجام گرفت.
چرا گريه مى‌كنيد؟
حضرت فرمودند: او در كربلا با لب تشنه به شهادت مى‌رسد …

 بحارالانوار/ج٤٤/ص٢٦٦

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 بزرگان اهل عرفان ومعرفت می فرمایند:
برای سیر وسلوک الی الله وطی نمودن منازل تقرب به سوی خدای سبحان ، قرآن و امام حسین علیه السلام بهترین وسریع ترین راه است،فتح الفتوح و کوتاه ترین راه سلوک را عارفان واصل انس با قرآن و زیارت وتوسل به سید الشهداء(علیه السلام)می دانند.
قبله اهل معنا،حسنه دهر، میرزا علی آقای قاضی می فرماید:بعد از چهل سال ریاضت وسلوک باب معرفت الله در حرم حضرت عباس (علیه السلام)بر روی من گشوده شد.
منبع:عرفان عاشورا،ص44

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اگر بخواهيم به #امام_زمان (عج) برسيم بايد مكارم الاخلاق را بيابيم. هر كاري كه مي خواهيم انجام بدهيم، بينيم آيا امام زمانمان راضي است؟

اگر ايشان هم بودند اين كار را انجام ميدادند؟ و اوج اين ادب و معرفت در كربلا و در افرادي مثل #حضرت_عباس (عج) و #حضرت_زينب (س) مشاهده مي شود.

اين افراد با #حضرت_زهرا (س) معامله مي كنند. حضرت زهرا (س) ، باوجود تمام ظلم هايي كه به خاندانش شد، در صحراي محشر، مانند پرنده اي كه دانه از روي زمين برمي دارد، مردم را جدا مي كنند…

#استاد_رائفی_پور
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

تا نفس هست و ز الطاف شما دم باقی ست

دل ما می تپد و یاد تو هر دم باقی ست

دم روح القدسی خاص “حسین” گفتن ماست

تا مسیحا بشود عیسی مریم باقی ست

هر کجا می نگرم نام تو بر لب جاری ست

رحمت واسعه ات بر سر عالم باقی ست

زائرانت همه زوار خدا می باشند

تا خداوند بود کرب و بلا هم باقی ست

ذره ای از شرر روضه ی تو کم نشود

تا محبان تو هستند محرم باقی ست

نظر فاطمه معطوف شود بر جایی

که در آن نام تو بر سینه ی پرچم باقی ست

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  پیوند عاشورا و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 یاد امام حسین(علیه السلام)کلام نخستین امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 آنگاه که مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند بین رکن و مقام می ایستند و ندای می دهد:

 ألا یا أهْلَ الْعالَمِ اَنَا الامامُ القائمُ الثانی عَشَرَ
 ألا یا أهْلَ الْعالَمِ اَنَا الصّمْضامُ المُنْتَقِم
 ألا یا أهْلَ الْعالَمِ اَنَّ جَدّیَ الْحُسَیْن قَتَلوهُ عَطْشاناً
 ألا یا أهْلَ الْعالَمِ اَنَّ جَدّیَ الْحُسَیْن طَرَحوهُ عُریاناً
 ألا یا أهْلَ الْعالَمِ اَنَّ جَدّیَ الْحُسَیْن سَحَقوهُ عُدواناً

 ای مردم جهان! من امام قائم هستم.

 ای مردم جهان !من شمشیر بران انتقام گیرنده هستم.

 ای مردم جهان !جدم حسین را در حالیکه عطشان بود ،کشتند.

 ای مردم جهان! جدم حسین (علیه السلام) را بعد از کشته شدن برهنه بر زمین انداختند.

  ای مردم جهان! پیکر جدم حسین (علیه السلام) را پس از کشته شدن، از روی دشمنی، پامال سم اسبان و ستوران قرار دادند.

 الزام الناصب،ج2 ص282

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




بسم الرب المهدی

عاقبت جانم فدايت يا ابا صالح بيا
من بگردم خاک پايت يا ابا صالح بيا

دور تو گردم چرا رويت نهان داري ز ما
گو بميرم من برايت يا ابا صالح بيا

عاقبت آقا بيا تا من بقربانت شوم
بر دل و جانم بلايت يا ابا صالح بيا

جان دهم تا بلکه يکدم من تماشايت کنم
مي کنم هردم دعايت يا ابا صالح بيا

اين سعادت کرده اي از ما دريغ آخر چرا
کي نوازي اين گدايت يا ابا صالح بيا

تا به کي هجر و غريبي و فراق و انتظار
جلوه کن بر آشنايت يا ابا صالح بيا

کي رسد لطف پيامت بر همه خلق جهان
کي رسد بانگ ندايت يا ابا صالح بيا

ديگر از هجرت نمانده بر همه تاب و توان
غم رسيده تا نهايت يا ابا صالح بيا

 اللهم عجل لولیک الفرج

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




شبیه ترین مردم به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)

هنگامی که سیدالشهداء (علیه السلام) ،

شهزاده علی اکبر (علیه السلام) را روانه‌ی میدان ساختند ،

چنین فرمودند :

«اللّهم اشهد علي هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولك كنا اذا اشتقنا الي نبيك نظرنا الي وجهه اللهم امنعهم بركات الارض و فرقهم تفريقا و مزقهم تمزيقا و اجعلهم طرائق قددا و لا ترض الولاة عنهم ابدا فانهم دعونا لينصرونا ثم عدوا علينا يقاتلوننا».

 

يعني: خدايا ! گواه باش بر اين قوم كه جواني به مبارزت

آنان بيرون رفت شبيه تر مردم در خلقت و خوي

و گفتار به رسول تو كه هر گاه مشتاق ديدار رسول تو

(صلي الله عليه و آله) مي‌شديم نگاه به روي او مي‌كرديم ؛

خدايا ! بركات زمين را از ايشان بازدار و آن‌ها را پراكنده ساز

و جدايي افكن ميان آنها ، هر يك را به راهي ديگر دار

و واليان را هرگز از ايشان راضي مكن ، كه ما را خواندند

تا ياري ما كنند اكنون بر ما تاختند و به كارزار پرداختند».

▪️▪️▪️▪️▪️

 دمع السّجوُم (ترجمه کتاب نَفَسُ المَهموم) صفحه 261‌

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




• طلب دنیا در این سه جهت، مایه نورانیت آخرت

امام باقر علیه السلام فرمودند:

 «مَنْ طَلَبَ الرِّزْقَ فِي‏ الدُّنْيَا اسْتِعْفَافاً عَنِ‏ النَّاسِ‏ وَ تَوْسِيعاً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ»

  هركس دنیا را به یكى از این سه جهت طلب كند:
1- بى نیازى از مردم،
2- آسایش و رفاه خانواده و عائله اش،
3- كمک و رسیدگى به همسایه اش.
روز قیامت خداوند را ملاقات خواهد کرد در حالی كه صورتش همچون ماه شب چهارده، نورانى است.

الكافي؛ ج‏5؛ ص78

موضوعات: روایات  لینک ثابت




ﺍﻻﻏﯽ ﭘﻮﺳﺖ ﺷﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽﮐﺮﺩ!
ﻫﻤﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺑﺖ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ…
ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻌﺮﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ.

ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ،
ﻣﺪﺗﯽ ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩ!!
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ،
ﺩﯾﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻭ ﻓﺮﻕ ﻣﯽﮐﻨﺪ…
ﺑﻪ ﺍﻻﻍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ:
«ﺍﮔﺮ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺗﺮﺳﺎﻧﺪﯼ ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮ ﺩﺍﺩﯼ ﺍﺣﻤﻖ!»

ﯾﮏ ﺍﺣﻤﻖ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﻮﺏ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺐ ﺩﻫﺪ،
اما ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ…
ﭼﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥِ ﺍﻭ،
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻟﻮ ﻣﯽﺩﻫﺪ…
ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻃﻼ ﻧﺒﺎﺵ؛
ﻃﻼﺋﯽ ﺷﻮ…
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





زمهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و ستم نخواهد ماند
(حافظ)

چه بسا شیطان باطنی با ما پیران به گونه ای و با شما جوانان به گونه ای دیگر خدعه میکند.
صحیفه امام خمینی(ره)
ج16ص221

موضوعات: مختلف  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم