✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 246
  • دیروز: 636
  • 7 روز قبل: 5104
  • 1 ماه قبل: 28448
  • کل بازدیدها: 869647

 



گلستان_اندیشه
خارپشتی از یک مار خواست بگذارد با او همخانه شود، مار پذیرفت.
چون لانۀ مار تنگ بود، خارهای تیز خارپشت به بدن مار فرو می رفت مار را زخمی می کرد، اما مار از سر نجابت دم بر نمی آورد.
سرانجام مار گفت: نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شده ام، می توانی لانۀ من را ترک کنی؟
خارپشت گفت: من مشکلی ندارم، اگر تو ناراحتی می توانی لانۀ دیگری برای خود بیابی.

 نتیجه گیری
 

عادت ها ابتدا به صورت مهمان وارد می شوند، اما دیری نمی گذرد که خود را صاحبخانه می کنند و کنترل ما را به دست می گیرند.

دوستان قدرتمندم!
 مواظب خارپشت عادتهای منفی زندگیتان باشید

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...






 حیوانات روح دارند یا نه؟ و وقتی می میرند بعد از مرگشان چه می شود؟

  پاسخ استاد رائفی پور:

 در مورد اینکه پرسیدند آیا حیوانات روح دارند؟ بله، ما روایتی از امام رضا(ع) داریم که می فرمایند: نه تنها حیوانات که حتی اشیا مانند سنگ هم روح دارند.

 روح الحرکت شامل حال همه مخلوقات می شود و در همه این ها هست. این امر امروزه در فیزیک اثبات شده است نمونه آن الکترون هایی که دور هسته اتم می چرخند و این امر در همه اشیا ساری و جاری است. این حرکت هم به اذن خداست.

 بعد از آن روح الحیات است.
سنگ حیات ندارد ولی حرکت دارد.
روح الحیات از گیاه شروع می شود.

 بعد از آن روح الشهوت است که شامل حال حیوانات هم می شود.
پس حیوانات هم روحی دارند به نام روح الشهوت.
غریزه دارند، غذا می خورند، جفت گیری میکنند، زاد و ولد می کنند و بر این مبنا زنده اند و نسل خودشان را ادامه می دهند. این حس، تایید شده از سمت خداوند است و خدا در وجودشان گذاشته است. خدا میفرماید ما به زنبور عسل وحی می کنیم که این طور خانه ات را بساز.این بر مبنای غریزه اش است.

 مرحله بعد روح الایمان است. یعنی مؤمنین به روح الایمان تأیید می شوند. انسان غیر مؤمن با حیوان هیچ فرقی ندارد. مثل حیوان زندگی می کند؛ حیوان باهوشی که از ابزار هم استفاده می کند و حتی بخاطر استفاده از ابزار و دانشش، گاهی از حیوان هم بدتر است. اولئک کالانعام بل هم اضل. بمب اتم می سازد و 25000 نفر را یک جا می کشد.

 مرحله بعد روح الیقین است که ویژه یکسری از مؤمنین است و مرحله بعد روح المطهره که امام رضا(ع) می فرمایند این روح ویژه ما چهارده معصوم است و حتی بقیه انبیای الهی هم آن را ندارند.
پس آخرین روح قبل از روح المطهره، روح الیقین است.

 روایتی از امام حسین(ع) داریم که می فرمایند: منتظران امام زمان در زمان غیبتش تأیید شده به روح الیقین اند. یعنی مقام بسیار بسیار بالایی دارند.

 پیامبر نیز می فرمایند: منتظران مهدی مانند پنجاه یا هفتاد شهید جنگ بدر و احد اند. شهدای جنگ بدر مقام بسیار بالایی دارند.
هرجا در اسلام میخواستند مقام کسی را مثال بزنند، با شهید جنگ بدر مقایسه می کردند و مبنا بوده است. در زیارت نامه حضرت عباس هم می گویند تو مثل بدریونی.شهدای بدر واقعا خالص بوده اند. حضرت زهرا بعد از ثقیفه به سراغ شهدای جنگ بدر می رود چون خیلی خالص بوده اند.

 منتظر مهدی(عج) هم تایید شده به روح الیقین است و هم مانند پنجاه یا هفتاد شهید جنگ بدر و احد است. چون او به غیب ایمان دارد. نه خدایی دیده، نه پیامبری و نه امامی و به نوشته و کتابی که با عقل خود رجوع کرده، ایمان آورده است. پس ارزش بسیار بالایی دارد.
مقام سلمان چیست؟ منا اهل البیت. یعنی متصل به اهل بیت است. کسی ندیده دراین همه جرم و گناه دل خودش را صاف نگه دارد، واقعا ارزش دارد.

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





معمولاً کودکان از سن سه سالگي با نام خدا آشنا مي شوند در اين سن کودکان از سطح تفکر بسيار ابتدايي برخوردارند و تنها مسائل محسوس را درک مي کنند بنابراين بسياري از کودکان خداوند را به صورت يک انسان تصور مي کنند. پرسشهايي مثل “خدا کجاست؟"،"چه ميخورد؟” و… ناشي از همين تصوير کودکانه است.

اما آيا اين خدا مهربان و دوست داشتني است يا اخمو و بد اخلاق؟

اين هنر پدر و مادر است که خدا را چگونه به فرزندشان نشان دهند. تصويري که از خدا در ذهن کودک ايجاد مي¬شود در ضمير ناخودآگاه کودک باقي مي ماند و تأثيري ماندگار در احساسات مذهبي کودک در آينده خواهد داشت بنابراين والدين بايد کاري کنند که زيباترين تصوير ممکن از خدا را در ذهن کودک ايجاد کنند. براي اين کار بايد به چند نکته توجه داشت:

1- تصوير كودكان از خدا معمولاً شبيه تصويري است كه از والدين يا مربيان خود دارند.
اگر آنها دلسوز، مهربان و قابل اعتماد باشند خداي ذهن کودک نيز همين صفات را خواهد داشت و اگر کج خلق، خسيس و بي وفا باشند خداي کودک نيز همين گونه خواهد بود.

2- نبايد نام خدا را با عواطف منفي همراه ساخت.
مثل اينکه “اگر مادر را اذيت کني خدا دوستت ندارد” بلکه خدا را با کلمات و احساسات مثبت ياد کنيد. مثلاً بگوييد “خدا بچه ها را دوست دارد"و براي اين دوستي قيد و شرطي قرار ندهيد.

3- نعمتهاي طبيعي خدا را براي کودک بازگو کنيد و از خدا بخاطر آن نعمتها تشکر کنيد.
مثلاً بگوييد “خدايا از اينکه اين چشمهاي زيبا را به ما هديه دادي متشکرم".

4- وقتي اتفاق خوبي مي افتد آن را به خدا نسبت دهيد.
مثلاً وقتي برف و باران مي بارد، ياگلي شکوفا مي شود بگوييد اينها کار خداست و در مقابل اتفاقات بد را به خدا نسبت ندهيد مثلاً وقتي کودک از علت مريض شدنش مي پرسد نگوييد “خدا اينطور خواسته است".

پيشنهاد مي کنم اين شعر زيبا از آقاي قيصر امين پور را هم بخوانيد : پيش از اينها فکرميکردم خدا …

گزيده اي از شعر “پيش از اينها فکر مي کردم خدا …”
مي توان با اين خدا پرواز کرد
سفره ي دل را برايش باز کرد
مي توان در باره ي گل حرف زد
صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
با دو قطره صد هزاران راز گفت
مي توان با او صميمي حرف زد
مثل ياران قديمي حرف زد
مي توان تصنيفي از پرواز خواند
با الفباي سکوت آواز خواند

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





روزى حضرت عیسى (ع) از صحرایى می‌گذشت.
در راه به عبادتگاهى رسید که عابدى در آنجا زندگى می‌کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانى که به کارهاى زشت و ناروا مشهور بود از آنجا گذشت. وقتى چشمش به حضرت عیسى (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: «خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده‌ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.»

مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناهکار محشور مکن.»

در این هنگام خداى برترین به پیامبرش وحى فرمود که به این عابد بگو: «ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی‌کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانى، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینى، اهل دوزخ.»

منبع: غزالى، محمد، کیمیاى سعادت، ج ۱، ص ۱۰۵

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...






 اطفال را وقت گریه کردن نزنید
 

  ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﻴﻔﺮﻣﻮﺩ

ﻧﺰﻧﻴﺪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﮔﺮﻳﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﺛﻮﺍﺏ ﮔﻔﺘﻦ «ﻟﺎ ﺇﻟﻪ ﺇﻟﺎ ﺍﻟﻠﻪ» ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﺛﻮﺍﺏ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﺩﻋﺎ ﺑﭙﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﻨﺪ
 

 فواید گریه اطفال 

  ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﻓﺎﺋﺪﻩ ﮔﺮﻳﻪ ﻃﻔﻞ ﺑﻤﻔﻀﻞ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ:

ﺑﺸﻨﺎﺱ ﺍﻯ ﻣﻔﻀﻞ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﺭﺍ، ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﻍ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﺭﻃﻮﺑﺘﻰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﻋﻠﺘﻬﺎ ﻭ ﺩﺭﺩﻫﺎﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﺑﺪﻥ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﭘﺪﻳﺪ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻮﺭﻯ ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺁﻥ. ﭘﺲ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻃﻮﺑﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺻﺤﺖ ﺑﺪﻥ ﻭ ﺳﻠﺎﻣﺘﻰ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻴﮕﺮﺩﺩ.
 

 علت خنده و گریه بدون علت بچه 

 ﻣﻔﻀﻞ ﻧﻘﻞ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺤﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻋﺮﺿﻜﺮﺩﻡ ﮔﺎﻫﻰ ﺑﭽﻪ ﺍﻯ ﻣﻴﺨﻨﺪﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻌﺠﺐ، ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ ﻣﻔﻀﻞ ﻫﻴﭻ ﺑﭽﻪ ﺍﻯ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ
ﺳﺨﻦ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ، ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻃﻔﻞ ﺑﺮﺍﻯ ﻏﺎﺋﺐ ﺷﺪﻥ ﺍﻣﺎﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﻭ، ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﻣﺎﻣﺴﺖ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻳﺪ ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﺪ ﺩﻳﺪﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ.

علل الشرایع شیخ صدوق
 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند، خداوند اورا سه چیز کرامت فرماید؛
اول- عمر طبیعی
دوم- مال وجمعیت بسیار
سوم- با ایمان از دنیا رفتن و بی حساب داخل بهشت شدن .

دعای حمد

بِسمِ اَللهِ اَلرَّحمنِِ اَلرَّحیمِ
اَلحَمدُلِلّهِ اَلّذی عَرََّفََنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ اَلقََلبِ.

اَلحَمدُلِلّهِ اَلّذی جَعَلَنی مِن اُمََّةِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللهُ عَلَیهِ وَالِه.

اَلحَمدُ لِلّهِ اَلَّذی جَعَلَ رِِزقی فی یَدِه وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس ِ.

اَلحَمدُلِلّهِ اَلَّذی سَتَرَ عُیُوبی وَعَورَتی وَلَم یَفضَحنی بَینَ النّاس ِ.

ستایش وثنا خدائی راست که شناساند بر من وجود خودرا وترک نکرد مرا در کوری قلب (دل ).

ستایش خدايی را که قراردادمرا از امت محمد(درود خدا بر او وآل او)

ستایش خدای را که قرارداد روزی مرا در دست خودش ونگذاشت آنرا در دست مردمان.

ستایش خدای را که پوشاند عیب هایم وعورتم را ورسوا نگردانید مرا در میان مردمان.
مفاتيح الجنان

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





ڪﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸڪﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ڪﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ڪﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ڪﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ڪﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ڪﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ڪﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ڪﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..

ڪﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺗڪﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﻻﺍﻗﻞ ﺗڪﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾڪﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋڪﺲ
ﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ
ﭘﯿﺮﻫﻦ . . .
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ڪﻮﺩڪﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ
ﺁﺏ . . .
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ
ﺧﻮﺍﺏ . . .
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿڪﺮﺩﻡ
ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ . . .
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
ﻫﺮ ڪﺴﯽ . . .
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ
ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗڪﺮ ﺍﺭ نبست

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





توکل بر خدایت کن ،
کفایت میکند حتما …

اگر خالص شوی با او ،
صدایت میکند حتما …

اگر بیهوده رنجیدی ،
از این دنیای بی رحمی ؛

به درگاهش قناعت کن ،
عنایت میکند حتما …

دلت درمانده میمیرد ،
اگر غافل شوی از او ؛

به هر وقتی صدایش کن ،
حمایت میکند حتما …

خطا گر میروی گاهی ،
به خلوت توبه کن با او ؛

گناهت ساده میبخشد ،
رهایت میکند حتما …

به لطفش شک نکن گاهی ،
اگر دنیا حقیرت کرد ؛

تو رسم بندگی آموز ،
حمایت میکند حتما …

اگر غمگین اگر شادی ،
خدایی را پرستش کن ؛

که هر دم بهترینها را ،
عطایت میکند حتما …

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





روغنهای_طبیعی، #گریس_اروپا_بنام_روغنهای_نباتی_و_مایع_محاسن_و_معایب_آن 
 
  این روغن هایی که الان مردم به اسم خوراکی مصرف میکنن، بارها گفته میشه بعد از مصرف بریزید دور

  و این خصوصیت روغن صنعتیه که میماسه و مجدد قابل استفاده نیست

  اگه روغن صنعتی باشه و بهش حرارت بدید، بالای ۶۰ درجه دود میکنه و سمی میشه و برای بشر فوق العاده مضره

ویژگی های روغن خوراکی اینه

 در برابر حرارت های معمول مقاومه، دود نمی کنه، اگر ۱۰۰ بار مصرف کنیم باز میتونیم مجدد ازش استفاده کنیم

 اگه روغن خوراکی روی گاز یا کاشی آشپزخونه بریزه، هر وقت فرصت داشتید، یه دستمال بکشید، به راحتی پاک میشه

 ولی اگه دیدید روغن، چسبندگی ایجاد کرده باید متوجه بشید که اون روغن، صنعتیه و خوراکی نیست چون ویژگی روغن صنعتی اینه که به زحمت از روی گاز یا… کنده میشه

 چون بهترین هوا، بهترین غذا و بهترین طبع، طبع گرم و تر یا بهاریه و این روغن هم بهاریه. بعد روغن ارده کنجد که طبعش به بهار نزدیکه و بعد روغن زیتون که طبعش گرم و خشک و تابستانیه

 کسانی که طبع خیلی گرم دارن، تندخو و عصبی هستن  ، زیاد آب می خورن، بدخواب هستن و….نشون دهنده اینه که طبعشون گرم شده در نتیجه به جای روغن زیتون بهتره از روغنی استفاده کنن که طبیعتش بهاری باشه مثل روغن ارده کنجد، روغن کرمانشاهی، دنبه و …
 
 حکمای ایرانی طبق دستورات طب سنتی، روغن رو به دو دسته تقسیم کرده اند.

 روغن های سرد یا صنعتی
 روغنهای گرم یا خوراکی

  روغنی که دارای طبیعت سرده رو برای استفاده تو صنعت و ابزارآلات، مفید دانسته و روغن گرم رو برای استفاده ی انسان مناسب و قابل خوردن دانسته اند
 
 حالا بهترین روغن های خوراکی چه روغنی هستن؟

 روغن زرد محلی که بهترینش روغن زرد گاویه
 روغن ارده کنجد
 روغن دنبه
  روغن شحم گاو
 روغن زیتون

  روغن دنبه و روغن شحم گاو هم از روغن های خوبی هستن که طبیعت بهاری دارن، ولی متاسفانه ملت ما رو از دنبه و شحم گاو طوری ترسوندن که فکر میکنن ضرر داره و نباید از اونها استفاده کنن. در صورتی که این تفکر اصلا درست نیست

  روغن دنبه برخلاف عقیده بعضی ها که میگن چاق میکنه، اصلا اینطوری نیست و خوردنش مشکلی نداره فقط توصیه شده بالای ۵۰ سال دنبه رو لای نون نذارن و نخورن وگرنه خوردن روغنش مشکلی نداره☺

 در صورتی که ما اصلا چیزی به اسم کبد چرب نداریم. یعنی روغنی که خوراکی باشه، مطلقاً کبد چرب ایجاد نمی کنه. جالب اینه که کبد با چربی حال میکنه چرا ناراحت بشه؟؟

 حالا یه مطلب جالب تر :وقتی روغن صنعتی مصرف کنی و روغن اشتباه وارد کبدت میشه، به قلبت میرسه و هرچی بیشتر ورزش کنی، این روغن ها بیشتر نفوذ می کنه و یک آن سکته میکنی و میمیری “البته دور از جون” ولی متاسفانه حقیقت داره

 نتیجه این که هرچی بیشتر ورزش کنی و مدام این غذاهای فاسد هم مصرف کنی، متاسفانه زودتر میمیری  الان هم که بدبختانه تو ورزشکارای ما این امر زیاد اتفاق میفته. وسط زمینن یهو میفتن و…

  حالا دلیلش چیه؟

  وقتی روغن وارد بدن انسان میشه، بدن انسان ۳۷/۵ درجه گرما داره ولی وقتی به کبد می رسه، دمای کبد ۴۰ درجه است. حالا اگه روغن خوراکی باشه دماش با دمای کبد برابره و مشکلی ایجاد نمی کنه  ولی وقتی روغن صنعتی به کبد برسه، چون گرمای کبد ۴۰ درجه است، باعث سفت شدن روغن صنعتی میشه.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





خدایا
تو زیباترین ◁ ﺣﻀﻮﺭ ▷ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻨﯽ …
ﻭ ﻣﻦ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻡ …
ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻡ ﺑﻪ ﺁﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ
ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖﻫﺎﯼ ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﺕ …
ﺑﻪ ﺑﺨﺸﺶﻫﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪاﺕ
ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺑﻮﯾﯿﺪﻥ ﮔﻠﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﯽ‌ﻓﺮﺳﺘﯽ
ﺑﻪ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯿﺪﻫﯽ …
ﺧﺪﺍﯾﺎ
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻟﻪﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﻧﻪ ﻏﺼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ براﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﻫﺎﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺷﺎﺩﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪﻫﺎ
ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ: ﭼﺸﻤﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﺭﯼﺷﺪﻥ ﻭ ﻋﻠﻔﻬﺎ ﺩﺭ ﺳﺒﺰ ﺷﺪﻥ ﻣﻌﻨﯽ ﭘﯿﺪﺍ می‌کنند.
ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺑﺎ ﻗﻠﻪﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﻮﺝ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎ عــــــشـــــق …
ﭘﺲ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭ
ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ آﻥ ﺟﺎﯼ ده …

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 آیا می دانید چرا امام حسن مجتبی (علیه السلام) را کریم اهل بیت (علیهم السلام) می نامند؟

امام حسن ـ علیه السلام ـ دارای قلبی پاك و رئوف نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه داشتند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و كم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حركت انسان‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند نیز هیچ‌گاه هر ضعیف، ناتوان و درمانده، ناامید از درب خانه آن حضرت برنمی‌گشت، حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌كردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.1 امام حسن ـ علیه السّلام ـ تمام توان خویش را در راه انجام امور نیك و خداپسندانه به كار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید، مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت كرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج كردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم كردند و نصف آن را برای خود و نصف دیگر را در راه خدا به فقرا بخشیدند.2 از ابن شهر آشوب روایت شده كه روزی امام حسن ـ علیه السّلام ـ بر جمعی از گدایان گذشت كه پاره‌ای چند از نان خشك‌ها را بر روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت كردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: خدا متكبّران را دوست نمی‌دارد و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول كردند و سپس از همه گدایان خواستند كه برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت بر ایشان طعام‌هایی نیكو حاضر ساختند و به لباس‌های فاخر همه آن‌ها را مزیّن ساختند.3 تاریخ از بخشندگی‌های امام حسن ـ علیه السّلام ـ داستان‌های فراوان به یاد دارد مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست كمك كرد و امام دستور دادند كه آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.4 نسبت به كرامت‌های امام حسن ـ علیه السّلام ـ داستان‌های زیادی در تاریخ آورده شده است كه جای ذكر همه آن‌ها نیست. امّا وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید برنمی‌گردانید؟ فرمودند: من هم به درگاه خدا سائلی هستم و می‌خواهم كه خدا محروم نسازد و شرم دارم كه با چنین امیدی سائلان را ناامید كنم. خداوندی كه عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد كه من هم به مردم كمك كنم،5 لذا به خاطر این بخشندگی‌ها و كارهای نیكویی كه از امام حسن ـ علیه السّلام ـ در مسیر خیر، احسان و كمك به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت و آنچه را كه داشت به آن‌ها می‌بخشید باعث شده كه به ایشان كریم اهل بیت گفته شود. پس با توجه به كرامت‌ها و بخشش‌های كم‌نظیر و گاهی بی‌نظیر آن امام بزرگوار لقب «كریم» برازنده آن حضرت است. البته باید توجه داشت كه همه ائمه نور واحد هستند و همه دارای تمام فضایل و كرامات هستند. هر چند كه شرایط زمان و مكان در بروز و برجسته‌تر شدن برخی از اوصاف آن‌ها دخیل بوده است.
تبیان

 منابع:
[1] . زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال 1375، ص 268.
[2] . قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1374، قم، ج1، ص 417 ـ پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، نشر مؤسسه تحقیقاتی امام صادق، چاپ دوّم، 1374، ص 90.
[3] . مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، نشر انتشارات علمیه اسلامیه، ص 241.
[4] . شیخ عباس، قمی، منتهی الآمال، پیشین، ص 418.
[5] . قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، 1376، ص135.

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

  سید جواد عاملی از فقهای نامدار شیعه، نویسنده کتاب مفاتیح الکرامه، در دوران جوانی که مشغول تحصیل علم و دانش بود، شبی مشغول خوردن شام ناگهان صدای در را شنید، وقتی صدای خدمتکار استادش، سید مهدی بحرالعلوم از پشت در به گوشش رسید، با عجله رفت و در را باز کرد و خدمتکار استاد به او گفت:

  حضرت استاد شما را احضار کرده است.
ایشان سر سفره نشسته ولی دست به غذا نخواهند زد تا شما بروید.

  سید جواد عاملی بدون اینکه غذای خودش را تمام کند، با شتاب به خانه استاد سید بحرالعلوم رفت، تا چشم استاد به او افتاد، با خشم و ناراحتی بی سابقه ای گفت:

  سید جواد از خدا نمیترسی، از خدا شرم نمیکنی?!

  سید جواد غرق در حیرت شد که چه مسئله ای پیش آمده است!
تاکنون سابقه نداشت که اینچنین مورد عتاب و سرزنش قرار بگیرد.
هر چه از حافظه اش یاری طلبید تا علت این برخورد را بفهمد، موفق نشد و ناچار پرسید:
ممکن است حضرت استاد بفرمایید تقصیر اینجانب چه بوده?

  استاد فرمود: هفت شبانه روز همسایه ات بدون غذا مانده و گندم و برنج گیرشان نیامده است.
در این مدت از بقال سر کوچه با تهیه خرمای نسیه سرکرده اند.
امروز که رفته بود خرما بگیرد، قبل از اینکه اظهار کند مغازه دار گفته که حساب نسیه شان زیاد شده است.
او خجالت کشیده و دست خالی به خانه برگشته و امشب خود و عائله اش بی شام مانده اند.

  سید جواد عاملی گفت:
به خدا قسم من از این جریان بی خبر بودم، اگر میدانستم، به احوالش رسیدگی میکردم.

 استاد فرمود:
همه ناراحتی و داد و فریاد من از این است که تو چرا از احوال همسایه ات بی خبر مانده ای?
چرا هفت شبانه روز آنها به این وضع باشند و تو بی اطلاع باشی?!
اگر باخبر بودی و اقدام نمیکردی، اصلا مسلمان نبودی!!

  سید جواد عاملی گفت:
اکنون شما میفرمایید چه کنم?

  استاد فرمود: خدمتکار، این سینی غذا را برداشته و با هم تا دم در خانه آن مرد بروید، خدمتکار از دم در برگردد و تو در را بزن و از همسایه ات خواهش کن که امشب با هم شام بخورید،
این پول را هم بگیر و زیر فرش یا زیرانداز خانه اش بگذار و از اینکه درباره او که همسایه توست کوتاهی کرده ای، معذرت بخواه و سینی را همانجا بگذار و برگرد.
من اینجا نشسته ام و شام نمیخورم تا تو برگردی.

  خدمتکار سینی غذا را برداشت و همراه سید جواد تا دم در رفت و سینی را آنجا گذاشت و برگشت و او در را زد و پس از کسب اجازه وارد خانه همسایه شد.

  صاحب خانه پس از گوش کردن به بیانات و عذرخواهی سید جواد، دست به غذا برد و لقمه ای تناول کرد و حس کرد که این غذا دست پخت سید جواد نیست، فورا از غذا دست کشید و گفت:

 این غذا دست پخت عرب نیست، بنابراین از خانه شما نیامده است.
تا نگویی این غذا از کجاست من دست به آن نخواهم زد.

  او درست حدس زده بود، غذا در خانه بحرالعلوم که ایرانی و اهل بروجرد بود، طبخ شده بود و غذای عرب نبود.
سید جواد هر چه اصرار کرد که او غذا را بخورد و کاری نداشته باشد که این غذا کجا پخته شده، مقبول نیفتاد و آن مرد گفت:

  تا نگویی دست به غذا نخواهم زد.

  سید جواد، چاره ای ندید و ماجرا را از اول تا آخر نقل کرد.

  آن مرد بعد از شنیدن ماجرا غذا را تناول کرد و در حالی که سخت در شگفت مانده بود گفت:

  من راز خود را به کسی نگفته ام و از نزدیکترین همسایگانم پنهان داشته ام.
نمیدانم سید بحرالعلوم از کجا باخبر شده است

  قصص العلما

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

آیت ا… محی الدین حائری شیرازی فرمودند: شیخ بهلول، نقل کرد در زمان رضا خان به خاطر آن که مورد غضب شاه بودم و مأموران در تعقیب من بودند، همسر خود را طلاق دادم؛ زیرا اگر او به زوجیت من باقی می ماند ممکن بود مورد تعرض دستگاه قرار بگیرد. حتی پس از آن که او را طلاق دادم و عده او تمام شد وسیله ازدواج مجدد را برای او فراهم آوردم تا هیچ ناراحتی و خطری از ناحیه من متوجه او نشود.مدتی گذشت این زن مرد. من در خواب سه نفر زن را دیدم که نزد من آمدند. از آنها پرسیدم شما کیستید؟یکی از آنها گفت: من عمه پدر تو هستم، و دو نفر دیگر هم از خویشان به شمار می آمدند.به هر صورت آنان به من گفتند: حضرت زهرا (س) ما را فرستاده است تا این مطلب را به شما برسانیم که وقتی زن شما از دنیا رفت ملائکه عذاب قصد عذاب او را داشتند ولی حضرت زهرا (س) دستور فرموده است فعلا دست از عذاب او بردارید. علت عذاب غیبتهایی بود که او از بعضی از مردم کرده بود و دلیل دستور توقف عذاب از سوی حضرت زهرا (س) نیز برای آن است که شاید از غیبت شدگان رضایت خواهی شود و آنان نیز رضایت دهند. شیخ بهلول گفت: من پس از بیدار شدن از خواب فوراً خود را به محل سکونت آن زن رسانیده و به منبر رفتم، بالای منبر به مردم گفتم: شخصی از اهل این محل از دنیا رفته و غیبت بعضی از مردم را کرده است از تقصیر او بگذرید و او را عفو کنید تا از عذاب اخروی نجات یابد و به دیگران هم که در جلسه حاضر نیستند بگویید تا از تقصیر او بگذرند.بعد از مدتی همسر سابقم را خود در خواب دیدم که رو به من کرده و گفت: فلانی راحت شدم .
( منبع : کتاب روزنه هایی از عالم غیب)

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...






رسول خدا صلی الله علیه و آله :
اَعدَلُ النّاسِ مَن رَضِیَ لِلنّاسِ مایَرْضی لِنَفسِهِ وَکَرِهَ لَهُمْ ما یَکْرَهُلِنَفْسِهِ؛
عادل ترین مردم کسی است که برای مردم همان را بپسندد که برای خود می پسنددو برای آنان نپسندد آنچه را برای خود نمی پسندد.

نهج الفصاحه، ح 340

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





هنگامی که در موقعیتی هستی ،
که می توانی به کسی کمک کنی،
خوشحال باش؛
زیرا خداوند دعاهای او را از طریق تو اجابت می کند…
به یاد داشته باش هدف ما بر روی زمین،
گم شدن در تاریکی نیست؛
بلکه نوری برای دیگران بودن است،
تا شاید راهشان را از طریق ما پیدا کنند…هنگام نیایش، به آنچه خدا به شما نداده، فکر نکنید…
به نعمت های بیشماری فکر کنید، که بدون نیایش به شما بخشیده است…

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

   رفع سرماخوردگی و زكام:خواندن سوره شرح

  درمان تاری ديد چشم: خواندن سوره انفطار

  رفع آبريزش چشم: خواندن سوره عبس

  درمان آب مرواريد: خواندن سوره بينه

  درمان بيماری كبد: خواندن سوره قصص

  رفع بی خوابی: خواندن سوره انبياء

  به خواب نرفتن: خواندن سوره نبأ

 بندآمدن ادرار: خواندن سوره شرح

 عدم سقط جنين: خواندن سوره قلم

  رفع درد گوش: خواندن سوره اعلی

  رفع وسواس: خواندن سوره ياسين

 درمان يبوست: خواندن سوره دخان

  درمان بواسير: خواندن سوره اعلی

  رفع درد مفاصل: خواندن سوره سجده

  قطع شدن تب: خواندن سوره سجده

   دفع شپش: خواندن سوره نبأ

  باردار شدن: خواندن سوره عمران

 رفع اضطراب و نگرانی: خواندن سوره انسان

  بيداری به موقع از خواب: خواندن سوره كهف

  زود سخن گفتن كودك: خواندن سوره اسراء

  قطع خونريزی بدن: خواندن سوره لقمان

 بركت مغازه: خواندن سوره غافر

 دوری حوادث بداز خانه: خواندن سوره مريم

  ايمن شدن از قدرت زورمندان: خواندن سوره جاثيه

  ايمن شدن از حوادث ناگوار: خواندن سوره مجادله

  كفاره گناه: خواندن سوره كهف

  عاقبت به خير شدن: خواندن سوره مؤمنون

  افزايش بركت خانه: خواندن سوره های مريم / واقعه

 توبه نصوح: خواندن سوره های تحريم / طلاق

  كاهش گريه نوزاد: خواندن سوره های غاشيه / ابراهيم

  ادای قرض: خواندن سوره های عاديات / تحريم

 رفع درد دندان: خواندن سوره های قلم / غاشيه

  رفع دل درد: خواندن سوره های توحيد / قصص
  گرفتن از شير مادر: خواندن سوره های ابراهيم / بروج

  رفع لرزه بدن: خواندن سوره های زلزله / قدر / شمس

  درمان درد قلب: خواندن سوره های انسان / قريش / فصلت

  رفع سردرد: خواندن سوره های سجده / فاطر / دخان

  بيماری طحال: خواندن سوره های غافر / ممتحنه / قصص

  آزادی زندانی: خواندن سوره های معراج / طور / حديد

  ايمن از جن: خواندن سوره های ناس / محمد / جن

  شاهد ظهور امام عصر (عج): خواندن سوره های اسراء / حديد / تغابن

  زايمان راحت: خواندن سوره های عمران / ذاريات / انشقاق

  افزايش شير مادر: خواندن سوره های حجر / ياسين / حجرات / ق

  افزايش حافظه: خواندن سوره های ياسين / فتح / قلم / حشر

  ايمن از چشم زخم: خواندن سوره های فلق / يوسف / ياسين / جن

  خير و بركت دو عالم:خواندن سوره های فتح / حجرات / طور / نصر
  رفع درد چشم: خواندن سوره های فصلت / الرحمن / منافقون / همزه

  ايمن از دزد: خواندن سوره های شعراء / توبه / مريم / فتح

  بيمه جان و ثروت و خانواده: خواندن سوره های نور / فتح / قدر / توحيد

  كاهش بيماری كودك: خواندن سوره های احقاف / بلــد / فلق / ناس

  ايمن از خطر در سفر: خواندن سوره های صف / علق / شوری / طور

  رفع تشنج و صرع: خواندن سوره های ليل / تحريم / ق / غافر / زخرف

  مورد احترام نزد مردم:خواندن سوره های زمر / احقاف / قمر / واقعه / شمس

  نورانی شدن چهره: خواندن سوره های فجر / قيامت / كهف / شوری / ياسين

  رفع تنگدستی: خواندن سوره های كهف / ياسين / واقعه / محمد / همزه

  مرگ آسان: خواندن سوره های همزه / يوسف / صافات / ق / ذاريات

  رفع فشار و عذاب قبر:خواندن سوره های نساء / احزاب / ياسين / قلم / تكاثر

  محفوظ از بلا: خواندن سوره های انعام / فلق / حديد / حشر / توحيد

 رفع ترس: خواندن سوره های زلزله / حجرات / مريم / فتح / عاديات

  برآورده شدن حاجات: خواندن سوره های حمد / نوح / كافرون / توحيد / انعام

  درمان بيماری: خواندن سوره های فلق / منافقون / لقمان / حمد / محمد

 ثروت و روزی وافر: خواندن سوره های همزه / شمس / صافات / حمد / حجر

 بخشش گناهان: خواندن سوره های توحيد / فجر / حمد / غافر / كافرون

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





اميرالمومنين علي عليه افضل السلام فرمودند؛
  فَإِنْ شٰارَكَهُ فِى حُبِّنٰا حُبُّ عَدُوِّنٰا، فَلَيْسَ مِنّٰا وَ لَسْنٰا مِنْهُ.

  اگر كسى در كنار محبت ما به دشمنان ما نيز محبت ورزد، چنـين كسى بى‌ترديـد از ما نيـست و ما هم از او نيسـتيم.

√ منابع روایت؛
تأویل الآیات، ص ۴۳۹.
الذریعة، ج ۲، ص ۴۴۱.
نهج السعادة، ج ۱۰، ص ۴۰.
بحار الأنوار، ج ۳۱، ص ۷.
بحار الأنوار، ج ۲۴، ص ۳۱۷.
ینابیع الحکمة، ج ۲، ص ۳۷.
تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۷۲.
تفسیر الأمثل، ج ۱۳، ص ۱۶۱.
تفسیر الصافی، ج ۴، ص ۱۶۲.

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 
مجموعه: خواص مواد غذایی

ضرات قند و شکر, عوارض مصرف قند و شکر

1_ سركوب سیستم ایمنی بدن.
2_ بر هم زدن تعادل املاح در بدن.
3_كاهش تمركز، بد خلقی و افزایش اضطراب.

4_ كاهش انعطاف پذیری و عملكرد بافتها.
5_ افزایش سطح تری گلیسریدهای خون.
6_ سبب فقر مس و كروم میشود.

7_ تداخل در جذب كلسیم، منیزیم و پروتئینها.
8_ پیری زود رس.
9_ پوسیدگی دندانها و بیماریهای لثه ای.

10_ افزایش چاقی، كلسترول خون و فشار سیستولیك قلب.
11_ كاهش ویتامین E در خون.
12_ كاهش هورمون رشد.

13- كاهش توانایی عملكرد آنزیمها.
14- كاهش ظرفیت یاد گیری - كاهش عملكرد حافظه.
15- بر هم زدن تعادل هورمونها.

16- نقش در ابتلا به بیماری دیابت.
17- سرگیجه و خواب آلودگی.
18- شكر یك ماده اعتیاد آور است.

19- كاهش پایداری عاطفی.
20- میتواند موجب یبوست و یا واریس گردد.
21- میتواند منجر به سرطان پروستات، سینه، تخمدانها و روده گردد.

22- افزایش بیماریهای قلبی - عروقی.
23- سردرد و میگرن.
24- افزایش هورمون استروژن در مردها.

25- افسردگی.
26- میتواند مانند الكل ایجاد مسمومیت كند.
27- باعث افزایش سطح دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین در خون میگردد.

28- میتواند ایجاد سنگ صفرا و سنگ كلیه كند.
29- میتواند آسم و یا آلرژی ایجاد كند.
30- میتواند به ساختار DNA آسیب وارد سازد.

منبع : gr-fl.com

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

روزی حضرت علی (ع) نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند: آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود: شما دو توهین به من کردید . اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید و دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمانی محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند و از گرسنگی سنگ به شکم خود بسته بودند…
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛علی فروشی نکنیم…

یا امیرالمؤمنین علی(ع)

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

  معاویه وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند گفتند: آیا میدانی که ابن عباس تفسیر قرآن میکنه
معاویه گفت: خواب ابن عباس پسر عم پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟!

گفتند: تفسیر میکند آیات رو به نفع علی بن ابیطالب ! ما از این شاکی هستیم!

معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس میشوم و جمعشان را برهم میزنم.

معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس میشود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات میکرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید!
بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:
ابن عباس تو تفسیر آیات میکنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو میکنی؟!

ابن عباس گفت :
معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال میکنم جواب میدهی؟

“انَّما اَنتَ مُنذِرُ وَلِکُلِ قَومِ هاد” این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت :
رسول خدا فرمود منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است! ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟!

ابن عباس گفت : “اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا” بگو این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : “اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون” معاویه این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم! ولی حتما این را باید بخوانی؟

ابن عباس گفت : “عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم” معاویه بگو این آیه در حق کیست؟

معاویه گفت : رسول خدا فرمود خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش میپیرسند و هم من از علی خواهم پرسید، ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : “وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا” بگو ببینم این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : پیغمبر فرمود حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. ولی باید همین را تفسیر کنی؟

ابن عباس گفت : “کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم” این آیه برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بین ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، ولی لازم است حتما این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : “قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ” بگو به من که این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند، ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟

ابن عباس گفت : “ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع” این آیه برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود،

شخص رو به پیغمبر کرد و گفت به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم! آیا باید همین آیه را بخوانی؟

ابن عباس گفت : “یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک” این آیه دیگر برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم! ولی این را حتما باید بازگو کنی؟

ابن عباس گفت : “اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم” معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟

معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است ولی آیه ای دیگر بخوان نه این!

ابن عباس از جا بلند شد و گفت:

معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!

معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان “اِذا زُلزِلَتِ الارضُ زِلزالَها”

ابن عباس: معاویه در این مورد هم شرمنده تم که حتی این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است!

معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه میکند ابن عباس؟!

ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود:
زمین ! ابوتراب بر تو امر میکند آرام گیر!

معاویه که از غضب بر خود میپیچید گفت:

ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود…

بحار الانوار ج ۴۴ ص ۱۲۵

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...