✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 124
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 4468
  • 1 ماه قبل: 27812
  • کل بازدیدها: 869011

 



 

زماني‌ در بچگي باغ انار بزرگی داشتيم

اواخر شهريور بود، همه فاميل اونجا جمع بودن .اون روز تعداد زيادي از كارگران بومي در باغ ما جمع شده بودن براي برداشت انار، ما بچه ها هم طبق معمول مشغول بازي كردن و خوش گذروندن بوديم! بزرگترين تفريح ما در اين باغ، بازي قایم باشک بود اونم بخاطر درختان زياد انار و ديگر ميوه ها و بوته اي انگوري كه در اين باغ وجود داشت، بعضی وقتا ميتونستي، ساعت ها قایم شی، بدون اينكه كسی بتونه پيدات كنه!  بعد از نهار بود كه تصميم به بازي گرفتيم، من زير يكی از اين درختان قايم شده بودم كه ديدم يكی از كارگراي جوونتر، در حالی كه كيسه سنگينی پر از انار در دست داشت، نگاهی به اطرافش انداخت و وقتی كه مطمئن شد كه كسی اونجا نيست، شروع به كندن چاله اي كرد و بعد هم كيسه انارها رو اونجا گذاشت و دوباره اين چاله رو با خاك پوشوند، دهاتی ها اون زمان وضعشون خيلی اسفناك بود و با همين چند تا انار دزدي، هم دلشون خوش بود!با خودم گفتم، انارهاي مارو ميدزي! صبر كن بلايي سرت بيارم كه ديگه از اين غلطا نكنی، بدون اينكه خودمو به اون شخص نشون بدم به بازي كردن ادامه دادم، به هيچ كس هم چيزي در اين مورد نگفتم!غروب كه همه كار گرها جمع شده بودن و ميخواستن مزدشنو از بابا بگيرن، من هم اونجا بودم، نوبت رسيد به كارگري كه انارها رو زير خاك قايم كرده بود، پدر در حال دادن پول به اين شخص بود كه من با غرور زياد با صداي بلند گفتم: بابا من ديدم كه علي‌ اصغر، انارها رو دزديد و زير خاك قايم كرد! جاشم میتونم به همه نشون بدم، اين كارگر دزده و شما نبايد بهش پول بدين!پدر خدا بيامرز ما، هيچوقت در عمرش دستشو رو كسی بلند نكرده بود، برگشت به طرف من، نگاهی به من كرد، همه منتظر عكس العمل پدر بودن، بابا اومد پيشم و بدون اينكه حرفی بزنه، یه سيلی زد تو صورتم و گفت برو دهنتو آب بكش، من خودم به علی اصغر گفته بودم، انارها رو اونجا چال كنه، واسه زمستون! بعدشم رفت پيش علی اصغر، گفت شما ببخشش، بچس اشتباه كرد، پولشو بهش داد، 20 تومان هم گذاشت روش، گفت اينم بخاطر زحمت اضافت! من گريه كنان رفتم تو اطاق، ديگم بيرون نيومدم!كارگرا كه رفتن، بابا اومد پيشم، صورت منو بوسيد، گفت ميخواستم ازت عذر خواهی كنم! اما اين، تو زندگيت هيچوقت يادت نره كه هيچوقت با آبروي كسی بازي نكنی… علی اصغر كار بسيار ناشايستي كرده اما بردن آبروي انسانی جلو فاميل و در و همسايه، از كار اونم زشت تره!شب علی اصغر اومد سرشو انداخته پايين بود و واستاده بود پشت در، كيسه اي دستش بود گفت اينو بده به حاج آقا بگو از گناه من بگذره!كيسه رو که بابام بازش كرد، ديديم كيسه اي كه چال كرده بود توشه، به اضافه همه پولايي كه بابا بهش داده بود…      

 

امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر: ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی

ارزش سکوت**

 

 استاد فاطمی نیا :

از صبح که پا میشه, فلان کس چی گفت, فلان کس چی کرد.., فلان روزنامه چی نوشت.. ول کن..

 

روایت داریم که اغلب جهنمی ها جهنمی زبان هستند, فکر نکنید همه شراب می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند, یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم. این آقا تو صفوف جماعت می نشینند آبرو میبرند.

امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند: اگر هر چه را که می شنوی بگویی , دروغگو هستی!

 

سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت, با اشاره مریض شفا میداد از آیت ا.. بهاالدینی راز سید سکوت را پرسیدم, با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند:

 "درِ آتش را بسته بودند…”

 

علامه حسن زاده آملی:

تا دهان بسته نشود دل باز نمیشود و تا عبدالله نشوی عندالله نشوی آنگاه از انسان اگر سَر برود, سِر نرود . . . !

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





دفتر‌مشق دبستانم ببین،

 پر ز مهر آفرین،‌صد آفرین.

 راستی ما شعر باران داشتیم.

 توی‌جنگلهای گیلان داشتیم.

 گردش یک روز دیرین داشتیم،

شعر زیبایی ز گلچین داشتیم

 

 راستی آن دفتر کاهی کجاست؟

 عکس حوض آب پر ماهی کجاست؟

 

 روز‌خیس پر باران کجاست؟

 مایه سر سبزی بستان کجاست؟

 باز آیا ریز علی ها زنده اند؟

 در حوادث جامه از تن کنده اند؟

 

 کاش حالا‌خاله کوکب زنده بود،

 عطر نانش خانه را آکنده بود.

 ای معلم خاطر ویادت به خیر.

 یاد درس آب  بابایت به خیر.

 شمع نور افشان‌یاد کودکان،

 نامتان در لوح جان شد جاودان

 

 هر‌کجا هستید ، هستی نوش تان

‌ کامیابی گرمی آغوشتان…

 هم کلاسی های سال کودکم!

 دسته‌گلهایی ‌ز یاس و میخکم،

 باز از دل می کنم یاد شما،

 یاد قلب ساده شاد شما،

 باز باید یاد یک دیگر کنیم،

 تا به یادی، شاد، بک دیگر‌کنیم.

 آدمی سر زنده از یاد است ، یاد.

 رمز عمر آدمیزاد است یاد.

 شادتان می‌خواهم‌وشادم کنبد،

 همکلاسي های من یادم کنید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 

  چقدر آدم دلش می گیرد وقتی دوستش بخاطر حجاب و چادر از او فاصله میگیرد

 

  دلت میگیرد وقتی بخاطر قبول نکردن عقایدشان باید محکوم شد…

 

  وقتی یکی از آشنایان هم به چادرت گیر بدهد! و تو احساس غریبی کنی

 

 بعد آرام آرام در دلت بگویی:

گر نگاهی کند به ما خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها)

بعد آرام شوی..

 

 بگویی ما برای خدا و رضایت خدا زندگی می کنیم نه رضایت مخلوق

 

 حتی اگر بارها و بارها، همان آدمها حرفهایشان را تکرار کنند…

 تو لبخند بزن آرام باش  به حجاب زهراییمان افتخار میکنیم

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





عفیف بمان بانو …”

در را ببند و عاقلانه بیندیش ..،،

هرڪه عشقت را با اندامت سنجید،،

بدان اندام هاي دیگران هم عاشقش میڪند …

پس،،

عاشقانه و عفیفانه زندگي ڪن …

ڪسي ڪه لیاقت قلب عاشقت را داشته باشد،،

صداقت عشقت را با چرتڪه ي ” لذت ” نمیسنجـــــد . . .

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





میگویند : مرغیست به نام « آمـیــن » !

مرغی آسمانی ؛

در بلندترین نقطهٔ آسمان ،

آنجا که بخدا نزدیکتر است می پَـرَد !

و سخن می گوید !

او شنوا ترین موجود ِ جهان ِ هستی است !

هر چیز را که می شنود ،

دوبـاره ،

بنام فرد ِ گوینده ،

آنرا تکرار می کند ! و آمین می گوید !

این است که همهٔ آیین ها می گویند ؛

مراقب کلامت باش !

این است که می گویند ؛

تنها صداست که می ماند ! …

این است که می گویند ؛

دیگران را دعا کنید !

این است که اگر ؛

دیگرانی را نفرین کنیم ؛

روزی خود ِ ما !

دچار آن خواهیم بود !

مرغ آمین ؛

هر آنچه که بگوئـیـــم را ،

با اسم خود ِ ما ، جمع می کند !

و به خداوند اعلام می کند !

آنگاه در انتهای جمله ؛

آمـیــــــــن می گـــویـــد !!!

پس همیشه برای همه خیر و خوبی بخواهیم…برایتان بهترینها رو آرزو دارم

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

خدايا!

هر چه دوست داشتم، از من گرفتي

به هر چه دل بستم، دلم را شکستي

به هر چه عشق ورزيدم، آن را زايل کردي

هر کجا قلبم آرامش يافت، تو مضطرب و مشوشش نمودي

هر وقت که دلم به جايي استقرار يافت، تو آواره ام کردي

هر زمان به چيزي اميدوار شدم، تو اميدم را کور نمودي…

تا به چيزي دل نبندم و کسي را به جاي تو نپرستم و در جايي استقرار نيابم و به جاي تو به کسي ديگر، جايي ديگر و نقطه اي ديگر آرامش نيابم.

و فقط تو را بخواهم، تو را بخوانم، تو را بجويم و تو را بپرستم

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...



...


 حضرت محمد(ص)

 

 برّ الوالدین یزید فی العمر و الکذب ینقص الرّزق و الدّعاء یردّ القضاء ؛

 

 نیکى با پدر و مادر عمر را افزون کند و دروغ روزى را کاهش دهد و دعا قضا را دفع کند .

 

 نهج الفصاحه

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





عشق؛ تنها عامل عزت انسان

 

فراموش نکنیم که ملاک عزیز بودن انسان در نزد خدا در این نکته است که چقدر خداوند، او را به عشق خودش مشغول کرده است. اگر قلب انسان به عشق الله، زنده بوده و حیات انسانی داشته باشد، تمام شئونات دیگر زندگی‌اش نیز رنگ الهی گرفته ودر استخدام عشق بازی او با الله قرار می‌گیرند.

 

استادمحمد شجاعی

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!

من که بیدار شدم,این همه فریاد نزن!

 

توی ذهن تو نماز است فقط! میدانم

پدرم! چشم! فقط داد نزن!میخوانم!

 

من از امروز,مسلمانِ مسلمان,باشد!

کار هر روز وشبم خواندن قران,باشد!

 

هر چه گفتی تو قبول است,فقط راضی باش

پدرم! جان علی از پسرت راضی باش

 

کاش بنشینی و یک لحظه فقط گوش کنی!

کاش یک لحظه به حرف پسرت گوش کنی!

 

حَجَر از حافظه ها پاک شده…می فهمی؟؟

پسرت صاحب ادراک شده ,می فهمی؟

 

به خدا حق,همه ی آنچه تو می گویی نیست!

پدرم!حضرت حق آنکه تو می جویی نیست!

 

پدرم! ما همه در ظاهر دین بند شدیم

همگی منحرف از دین خداوند شدیم

 

غربت عقل نمایان شده امروز پدر!

نام عباس علی نان شده امروز پدر!

 

دین نگفته ست ز خون شهدا وام بگیر!

کربلا رسم کن از گریه کنان شام بگیر!

 

شش دهه هر شب و هر روز سرش را کندند

در خفا آآه! به ریش همه مان می خندند!

 

بردن نام علی رمز مسلمانی نیست

دین به اینقدر عزاداری طولانی نیست

 

علی از قوت جهان لقمه ی نانی برداشت

قدم خیر که برداشت نهانی برداشت

 

جانفدا؟ شیعه؟ محب؟ دوست؟ کدامی ای دوست؟

تو خودت حکم کن! اینجا چه کسی پیرو اوست؟؟

 

مال مردم خوری و گردن کج پیش خدا؟؟

در سرا با پری و توی حرم با مولا؟؟

 

کرکسان که به شکم بارگی عادت کردند

گرگها نیز به خونخوارگی عادت کردند!

 

مومن واقعی آنست که الگو باشد

آن زبان در خور ذکر است که حقگو باشد

 

هرکه پیشانی او زخم شده مومن نیست

پیر وادی شدن ای دوست! به سال و سن نیست!

 

دین تسبیح و مناجات و محاسن دین نیست!

به خدای تو قسم پیرو دین خودبین نیست!

 

دین کجا گفته که همسایه ی خود را ول کن؟

دین کجا گفته که دل را ز خدا غافل کن؟؟

 

دین کجا گفته که چون کبک ببر سر در برف؟

دین کجا گفته فقط مغلطه باشد در حرف؟؟

 

دین کجا گفته جواب سخن حق تیر است؟؟

دین کجا گفته که بیچاره شدن تقدیر است!؟

 

دین نگفته ست ببر آبروی مومن را

دین نوشته است بخر آبروی مومن را

 

به خدا سخت در انجام خطا غرق شدیم

ناخدا جان!همه در غیر خدا غرق شدیم

 

دل خوشی مان همه این است:مسلمان هستیم

فخر داریم که:ما پیرو قرآن هستیم

 

ما مسلمان دروغیم!… مسلمان فریب!

همه ی دغدغه مان این شده: گندم؟ یاسیب؟…

 

هر که از راه رسید آبروی دین را برد!

هر که آمد فقط از گرده ی این مذهب خورد!

 

آب راکد بشود، قطع و یقین می گندد!

غرب یکدست به دینداری مان می خندد!

 

در نمازت “خم ابروی نگار” آوردی!

با عبادات چنین, گند به بار آوردی!

 

هرچه را گم بکنی وقت نمازت پیداست

اصلا انگار نه انگار خدا آن بالاست!

 

چه نمازی ست که یک ذره خدایی نشده؟؟

این نمازی ست زمینی و هوایی نشده!

 

پاره کن رشته ی تسبیح و مرنجان دین را!

اینهمه کش نده این مد ” و لا الضااااااالین” را!

 

کاش از عشق بمیریم ولی فکر کنیم

کاش یک لحظه به رفتار علی فکر کنیم

 

چشم را وا بکن ای دوست! جوانمرد علی ست!

چاه می داد گواهی: پدر درد علی ست…

 

سعی میکرد حقوق همه یکسان باشد

سعی میکرد که هر لحظه مسلمان باشد

 

ای عقیل! از چه نگاه تو به این اموال است؟

دست بردار! علی بر سر بیت المال است!

 

او نمی خواست که دین بی در و پیکر باشد

دست باید بکشد گرچه برادر باشد!

 

روزها سوخت درآن داغی نخلستانها

مرد کار است علی… گوش کنید انسانها!

 

او دلیری ست که بیش از همه انسان بوده

او امیری ست که بابای یتیمان بوده

 

آه! دل را به طریق غلط انداختمش!

سالها شیعه ی او بودم و نشناختمش

 

کاش در دین گوارای خود اندیشه کنیم

کاش در مشرب آقای خود اندیشه کنیم…

 

فکر کن در سخن بی خلل پیغمبر:

“ساعتی فکر ز صد سال عبادت بهتر…”

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت
نظر از: کامبیز [بازدید کننده]
کامبیز

این شع از حسین کمالی هست که اکثرا اشعار اینجوری رو با نام دیگران ارسال می کند

1398/06/30 @ 23:22
نظر از: مژگان [بازدید کننده]
مژگان

اشعار فروغ اینقدر صریح و بی پرده نیست برعکس همه در لفافه هستن و موضوعشون این نیست

1397/08/07 @ 08:40
نظر از: حمید [بازدید کننده]
حمید

این شعر از جواد بنی اسدی هست

1396/11/10 @ 11:20
نظر از: سامانی [بازدید کننده]
سامانی

این شعر سروده ی به فروغ فرخزاد نیست . و به نام ایشان جعل شده .

1396/07/03 @ 11:13
نظر از: سمیرا [بازدید کننده]
سمیرا

دوستان .این شعر اصلا از فروغ فرخزاد نیست من نمیدونم چرا مردم اینقدر نا آگاهن که شعرهای شاعر بزرگی چون فروغ را نمیشناسن

1396/06/29 @ 09:44
نظر از: مجنون [بازدید کننده]
مجنون

شعر از فروغ نیست ، از آقای جواد بنی اسدی می باشد

1396/05/29 @ 23:49
نظر از: سرباز كوروش بزرگ [بازدید کننده]
سرباز كوروش بزرگ

با درود فراوان بر روح پرفتوح آن مرحومه
زبان از بيان اين همه زيبايي و دورانديشي در اين شعر قاصر است.
بسيار بسيار زيبا بود و البته به حق و بجا.
يادش گرامي باد.

1396/03/04 @ 12:36


فرم در حال بارگذاری ...





توسل به امام جواد علیه السلام

 

 

بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور مادی، مانند خرید خانه و ماشین و رزق و ازدواج، از وی راهنمایی می‏خواستند. آن بزرگوار می‏فرمود: «سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد (علیه‌السلام) تقدیم کنید، حاجت ‏شما را خواهند داد. گاه امر می‏کرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرب می‏دانست.»

 

 

 

منبع:

 

روح و ریحان، صص 101 و 102 .

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...



...


از فرمایشات امام جواد علیه السلام :

سه چیز بنده را به مقام رضوان الهی میرساند

۱-استغفار زیاد

۲-فروتنی با مردم

۳-زیاد صدقه دادن

کشف الغمه جلد ۲

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





استاد پناهیان

 

راه توبه برای این باز است که انسان در این دنیا در حال تمرین و امتحان است، و الّا معصیت پروردگار عالم به هیچ‌وجه جبران پذیر نیست! انسان گناهکار خیلی تنهاست، چرا که تمام کائنات عاشق پروردگارند و با گناهکار دشمن می‌شوند، همان‌طور که کائنات با انسانِ مطیعِ خدا دوستی می‌کنند

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 

  امام خامنه ای

 

✔ امام بزرگوار فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است.

 این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است.

✔رئیس همه‌ی شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند.

✔امّا آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرف‌داری از حقوق بشر میکند [امّا] هر چند روز یک بار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بی‌گناهی، یک بی‌سلاحی به دست پلیس آمریکا به خاک‌وخون میغلتد؛ غیر از بقیّه‌ی جنایات و فجایعشان. این هم رفتارشان در ایران در دوران رژیم طاغوت و جنگ‌آفرینی‌هایشان، جنگ‌افروزی‌هایشان، به راه انداختن جریانهای جنگ‌افروز از قبیل همینهایی که حالا در عراق و سوریه و بقیّه‌ی جاها مشغول خرابکاری هستند؛ اینها کارهای آمریکا است.

✔حالا بعضی‌ها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟

دین به‌کنار، انقلابیگری به‌کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟

 کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشته‌ی نجات انتخاب بکند؟

 این‌[گونه‌] هستند؛ حقیقت امر این است.

✔ بله، خودشان را می‌آرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر بظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد ساده‌لوح جور دیگری جلوه میدهند؛ حقیقت رژیم آمریکا اینها است.

 این در مورد ما است؛ در مورد کشورهای دیگر هم همین‌جور است.

✔ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود.

 

۱۸ شهریور ۹۴

 

 

سوالی از عمارنمایان

 

به نظر شما کسیکه رییس جمهور آمریکا را مودب می داند منحرف است

یا کسیکه هالوکاست را زیر سوال می برد

 

آیا کسیکه در ادبیات سیاسی از  استفاده کردن لفظ دشمن خجالت می کشد منحرف است

یا کسیکه تا روز آخرین روز دولتش با شیطان جنگید و شیاطین از وجودش هراس داشتند

 

آیا کسیکه به نیروهای انقلابی تهمت افراطی گری می زند منحرف است یا کسیکه دشمنان اسلام به او افراطی می گویند

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...



...


مهم بودن” را

فراموش ڪنيد

تا آرامش نصيب تان شود

هرچه ڪمتر نيازمندِ

 تحسين ديگران باشيد

 بيشتر تحسين ميشويد

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 ثوابی بالاتر از ثواب زیارت امام حسین(ع)؟

 

علی بن مهزیار می گوید كه محضر امام جواد علیه السّلام عرض کردم:

 فدایت شوم زیارت حضرت رضا(ع)افضل است یا زیارت ابی عبد اللّه حسین بن علی علیه السّلام ؟

 

حضرت فرمودند:

 

زیارت پدرم افضل است زیرا حضرت

ابا عبد اللّه الحسین(ع) را هر گروهی از مردم زیارت می کنند ولی پدرم را زیارت نمی کند مگر شیعیان خاص و خالص ما.

 

كامل الزیارات،  ص 307

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





حضرت آیت الله روح الله قرهی:

 

  در روایتی داریم که پیامبر اکرم هر کسی را می دیدند که به پدر و مادرش احترام می گذارد ،

 

   می فرمودند :

 

  من فردای قیامت شفاعت تو را می کنم.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 شهيدى که به روى مادر چشم گشود

 

 پس از شهادت علی اصغر ،علی اکبر پیکر برادرش رو توی آرامگاه ابدی اش گذاشت و بعد از دفنش روی قبر خالى بغلی کوبید و گفت :

- علی اصغر اینجا رو برای من نگهدار.

انگار از شهادتش خبر داشت.

به پدرش هم گفت فعلا تابلو سفارش نده.

من که شهید شدم اونوقت یه تابلوی دوتایی سفارش بده.

کسی اون موقع باورش نشد اما 5 ماه بعد علی اکبر همون جایی دفن شد که خودش نشون داده بود.

 ماجراى چشم گشودن على اکبر به روى مادرش:

 مادر شهید دراین باره تعریف میکند:

 ” روز تشییع جنازه رفتم داخل قبر.

هیچ کس دیگری به جز من و علی اکبر داخل قبر نبود. سرم رو برم نزدیک صورتش .

گفتم خدایا تو رو به علی اکبر امام حسین قسمت می دم که یه بار دیگه چشمهاى علی اکبرم رو بهم نشون بدی.

دوست دارم چشمهاى پسرم رو یه بار دیگه ببینم .

 همون موقع بود که چشمهاى علی اکبر باز شد. به همون زیبایی بود که در شب دامادی اش بود .

خدا رو شکر کردم که آخرین خواسته ام در مورد فرزندم برآورده شد.

به کسی چیزی نگفتم و از قبر بیرون آمدم. تا چند سال بعدش هم به کسی حرفی نزدم اما از روی عکسهایی که گرفته شده بود همه متوجه مطلب شدند.”

 

 شهید علی اکبرصادقی متولد۱۴/۱/۱۳۴۴

شهرستان پاریز

 

♦برگرفته از کتاب: لحظه هاى آسمانى - غلامعلى رجايی

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

زن ها عجیب ترین موجوداتی هستند که

تا به امروز خلق شده اند!

زن ها مثل کوه میمانند اما از جنس پنبه!

یعنی همانقدر که میتوانند قد علم کنند و

خودشان را استوار جلوه دهند

به همان اندازه با یک اشاره ی کوچک

فرو می ریزند و دلشان میشکند!

زن ها ظریف اند ، نازک اند!

زن ها را باید فهمید!

نباید از کنارشان بی توجه گذشت!

باید بی هوا بهشان محبت کرد!

این موجودات عجیب

قرن هاست که باعث شده اند

خدا به چرخش دنیا خاتمه ندهد!!

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





ديديد بعضيا به هر درى ميزنن زندگی موفق و شادی ندارن؟

 

حالا يه سرى آدما هستن هر روز موفق تر و شادترن

 

میدونی که تفاوت یه آدم موفق و ناموفق فقط در ذهنشه؟

 

ذهن همه چيزه ، به هر چيزي فكر كني  همون ميشي .

 

 اين كانال آموزش ميده كه چجورى تفکر و باورهاتو عوض کنی تا همیشه شاد و موفق باشی

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...



...


 نجاری بود که زن زیبایی داشت که پادشاه را مجذوب خود کرده بود

 

 

پادشاه بهانه ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت نجار را

فردا اعدام کنید

 

نجار آن شب نتوانست بخوابد …

 

همسر نجار گفت :                            

مانند هر شب بخواب …   

پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار “

 

کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد …

 

صبح صدای پای سربازان را شنيد…

چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم …

 

با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند…

 

دو سرباز با تعجب گفتند :

پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی …

 

چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت …

 

همسرش لبخندی زد و گفت :

 مانند هر شب آرام بخواب , زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند  “

 

فکر زيادی انسان را خسته می کند …

 

 درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست “.

 

ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن

یا خواب می مانی…!

یا از زندگی عقب

 

در هر شرایطی امیدت را به خدا از دست نده و هر لحظه منتظر رحمت بی کرانش باش

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...