✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 134
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 4468
  • 1 ماه قبل: 27812
  • کل بازدیدها: 869011

 



 

پروردگارا …

 

اگر در این دنیا کسی هست ،

که طاقت دیدن سعادت مرا ندارد ،

چنان به او سعادت بده …

که سعادت مرا از یاد ببرد … !

 

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





طوری بخند …

که حتی تقدیر شکستش را بپذیرد ،

طوری عشق بورز …

که حتی تنفر راهش را بگیرد و برود …

و طوری خوب زندگی کن …

که حتی مرگ از تماشای زندگیت سیر نشود … !

این زندگی نیست که میگذرد ما هستیم که رهگذریم پس

با هر طلوع و غروب لبخند بزن مهربان باش و محبت کن ……

می دانی

روز ها بالاخره به شب می رسند.تارسيدن شب ، از گذشت روزت راضی باش

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...



...


امير المومنين عليه السلام:

تمام خير در سه چيز جمع شده است : نگاه ، سكوت و سخن . هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود، فراموشى است . هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است . هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است . خوشا بحال كسى كه :نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.

سند : کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق رحمه الله علیه

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

پيامبر بزرگوار اسلام صلّى اللّه عليه و آله همواره جوياى حال ياران خويش بود.

روزی شنيد كه يكى از يارانش بيمار شده. به عيادت او رفت و جوياى حالش شد.

.

بيمار گفت: نماز مغرب را با شما به جماعت خواندم،

شما سوره ((قارعه)) را خواندى، آنچنان تحت تأثير قرار گرفتم كه به خدا عرض كردم:

خدايا! اگر در نزد تو گنهكارم، طاقت عذاب آخرت را ندارم، در همين دنيا مرا عذاب كن!

اكنون مى بينيد كه بيمار شده ام!

.

پيامبر فرمود: دعاى درستى نكرده اى!

مى بايست در دعا، از قرآن سرمشق بگيرى؛ آنجا كه مى فرمايد:

رَبَّنا آتِنا فى الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فى الاَّخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّار (سوره بقره آیه 201)

پروردگارا هم در دنيا و هم در آخرت، به ما پاداش نيك بده و ما را از عذاب دوزخ نگهدار.

.

آنگاه پيامبرصلّى اللّه عليه و آله براى او دعا كرد و او از بيمارى نجات يافت.

سفينة البحار، 1 / 208.

 

اکنون خوب است ما هم به سوره قارعه مراجعه و یک بار با دقت به معنی و مفهوم آن توجه کنیم و تأثیر آن را بر روح و جان خود بنگریم.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﻭﯼ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻟﺬﺍ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﻨﺪ ﺟﻬﺖ ﮐﺴﺐ ﯾﮏ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻨﺎﻡ ( ﺭﺍﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻥ) ﺍﻋﺰﺍﻡ ﻧﻤﺎﯾﺪ.

 

دوست من میگفت : ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﻨﺪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺵ ﻓﻘﻂ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺁﻧﻬﻢ ﺑﻤﺪﺕ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺟﻬﺖ ﮐﺴﺐ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺎﺟﺮﺍﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻬﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﯾﮑﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﮐﺴﺐ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺮﺳﻨﺪ. ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺎﻟﺞ ﺿﻤﻦ ﺷﺮﺡ ﺭﻭﺵ ﻋﻼﺝ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺳﻠﺒﯽ ﻭ ﮐﺴﺎﻟﺖ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺠﺎﯾﺶ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻣﯿﺪ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺪﻥ ﻣﯿﻨﻤﻮﺩ! ﺍﻣﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ؟

 

ﻭﯼ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺣﯿﺮﺕ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺩﺭ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻼﺻﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﯾﮑﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺪﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺫﺍﻥ ﻓﺠﺮ ﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﺗﺎﻭﻗﺖ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﻭﯼ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩ ﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﻻﻣﭙﻬﺎ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻭ ﺯﺍﻧﻮ ﯾﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺯﺍﻧﻮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺣﺒﺲ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺘﯽ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﻢ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﭼﯿﺰ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ ﯾﺎ ﺳﻨﮓ ﻭ ﮐﻮﻩ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﻏﯿﺮﻩ ﺑﺸﺮﻁ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺠﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﻢ.

 

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﯾﮏ ﻭ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ , ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﻤﻞ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﻨﯿﻢ. ﺧﻼﺻﻪ ﺗﺎ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺳﭙﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻣﻔﺼﻞ ﻭ ﭼﺮﺏ ﻓﺮﺍﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺍﺷﻜﻬﺎﻱ ﺧﻮﺷﻲ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﺼﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺍﺯ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺎﻟﺞ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ.

 

ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻦ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﺮﯾﻨﺎﺕ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺛﻠﺚ ﺍﺧﯿﺮ ﺷﺐ ﻭ ﺧﻠﻮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﻪ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺳﭙﺲ ﺁﻥ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺎﻟﺞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺳﺘﻨﺸﺎﻕ ﮐﻨﯿﻢ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺫﺍﻥ ﻓﺠﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺑﺴﻮﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻓﺠﺮ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﺎ ﺷﺮﻭﻕ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻋﺪﻡ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻭ ﺫﮐﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺗﻼﻭﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ.

 

ﺁﺭﯼ: ﺩﺭ ﻫﻨﺪ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﯾﮑﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺟﻬﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﻠﮑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﺍﺟﺮ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯾﻬﺎ ﻏﺎﻓﻠﻨﺪ.

 

ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻗَﻠِﻴﻼ ﻣِّﻦَ ﺍﻟﻠَّﻴْﻞِ ﻣَﺎ ﻳَﻬْﺠَﻌُﻮﻥَ * ﻭَﺑِﺎﻷَﺳْﺤَﺎﺭِ ﻫُﻢْ ﻳَﺴْﺘَﻐْﻔِﺮُﻭﻥ

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:

ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ.

ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.

ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ…

“شهيد حسين خرازي”

شرمشان باد، کسانی، که با اختلاس، دزدی و رانت خواری به خون و راه شهیدان خیانت کردند و می کنند.،،،

هر کی خوند دمش گرم پخش کنه

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





سه درس از یک دیوانه”

 

آورده‌اند که شیخ جنید بغدادی، به عزم سیر، از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او.

شیخ احوال بهلول را پرسید.

گفتند: او مردی دیوانه است.

گفت: او را طلب کنید که مرا با او کار است.

پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند.

شیخ پیش او رفت و سلام کرد.

بهلول جواب سلام او را داد و پرسید: چه کسی هستی؟

عرض کرد: منم شیخ جنید بغدادی.

فرمود: تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می‌کنی؟

عرض کرد: آری…

بهلول فرمود: طعام چگونه میخوری؟

عرض کرد: اول «بسم‌الله» می‌گویم و از پیش خود می‌خورم و لقمه کوچک برمی‌دارم، به طرف راست دهان می‌گذارم و آهسته می‌جوم و به دیگران نظر نمی‌کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی‌شوم و هر لقمه که می‌خورم «بسم‌الله» می‌گویم و در اول و آخر دست می‌شویم.

بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود: تو می‌خواهی که مرشد خلق باشی؟

در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی‌دانی.

سپس به راه خود رفت.

مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است.

خندید و گفت: سخن راست از دیوانه باید شنید! و از عقب او روان شد تا به او رسید.

بهلول پرسید: چه کسی هستی؟

جواب داد: شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمی‌داند.

بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را می‌دانی؟

عرض کرد: آری…

سخن به قدر می‌گویم و بی‌حساب نمی‌گویم و به قدر فهم مستمعان می‌گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می‌کنم و چندان سخن نمی‌گویم که مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت می‌کنم.

پس هر چه تعلق به آداب کلام داشت بیان کرد.

بهلول گفت: گذشته از طعام خوردن، سخن گفتن را هم نمی‌دانی.

سپس برخاست و برفت.

مریدان گفتند: یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟

تو از دیوانه چه توقع داری؟

جنید گفت: مرا با او کار است، شما نمی‌دانید.

باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می‌خواهی؟

تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی‌دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می‌دانی؟

عرض کرد: آری…

چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه‌ خواب می‌شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول (علیه‌السلام) رسیده بود بیان کرد…

بهلول گفت: فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی‌دانی. خواست برخیزد که جنید دامنش را بگرفت و گفت:

ای بهلول من هیچ نمی‌دانم، تو قربه‌الی‌الله مرا بیاموز.

بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم.

بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل د ر خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از اینگونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود.

جنید گفت: جزاک الله خیرا.

و ادامه داد: در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد، وگرنه هر عبارت که بگویی آن وبال تو باشد.

پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد.

و در خواب کردن این‌ها که گفتی همه فرع است؛

اصل این است که در وقت خوابیدن در دل تو بغض و کینه و حسد هیچ بشری نباشد…

 

(منبع: الامثال و الحکم)

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





  شکر خدا که سایه ی عشق است برسرم …..

 

اهل وِلای حیدر و دین پیمبرم ……

 

با لقمه ی حلال پدر حیدری شدم ……

 

زهرائیَّم به مَرحمت شیر مادرم ……

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





  امام صادق عليه  السلام : پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگى  اش كمبود دارد و كم خرد و دل نگران است: اول، تندرستى، دوم امنيت، سوم روزى فراوان، چهارم همراهِ همرأى. راوى پرسيد: همراهِ همرأى كيست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشين خوب و پنجم كه در برگيرنده همه اينهاست، رفاه و آسايش است.

خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ ناقِصَ العَيْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانيَةُ: اَلاْمْنُ وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِى الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَنيسُ الْمُوافِقُ (قال الراوى:) قُلْتُ: و مَا الاْنيسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَليطُ الصّالِحُ وَ الخامِسَةُ: وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَةُ؛

خصال ج1 ، ص 284

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





پيامبر صلى الله عليه و آله: از يكديگر گذشت كنيد، تا كينه هاى ميان شما از بين برود.

تَعافَوا تَسقُطِ الضَّغائِنُ بَينَكُم؛

(كنزالعمال، ج3، ص373، ح7004)

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





عقربه های پیر ، ازچرخش روزگار ….

جمعه ها از اتهام دلگیر بودن…

و مدعیان بی عمل ، از تظاهر و نفاق خسته شده اند….

و من نیز  از گناهان خویش

 که قامت شما را خمیده میسازد…!!!

یا صاحب الزمان……

ای مولای من ،

 بیایید و به عقربه های زمان ، جوانی و طراوت ببخشید….

جمعه هایمان را ، نشاط و زندگی ببخشید و نماز جمعه های بی روح مان را به دور از تهمت ها و بد اخلاقی های  رایج سیاسی ، اقامه فرمایید و  دوباره به رنگ خدا بیارایید….

با حضور دلبرانه شماست که بازار ریا و تزویر از رونق و سکه خواه افتاد….

و شاید من نیز از دام گناه رهیدم و دلداده ی شما شدم….!

با حضور شماست که اخلاق ظهور میکند ، علم به بالندگی میرسد و صلح و مهربانی مهمان سفره بشریت خواهد شد…..

اللهم عجل فی فرج مولانا

صاحب العصر والزمان….

 

 

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...



...


“سنگریزه” ریز است و ناچیز،

اما اگر در کفش یا جوراب باشد ما را از راه رفتن باز میدارد!!!

در زندگی هم بعضی مسائل ریزند و ناچیز…….

اما مانع حرکت به سوی خوبی ها و آرامش ما میشود!!!!!

کم احترامی یا نا مهربانی به والدین…

نگاه تحقیرآمیز به فقرا….

تکبر و فخرفروشی به مردم….

منت گذاشتن هنگام کمک کردن….

نپذیرفتن عذر خطای دوستان؛

 

بخشی از سنگریزه های مسیر تکامل ما هستند!!!

آنها را به موقع کنار بگذاریم،تا از زندگی لذت ببریم……………

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود:

 

پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.

 

سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند . … پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده.

 

پسر دوم گفت: نه.. درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن….. پسر سوم گفت: نه.. درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین.. و باشکوهترین صحنه ای بود که تابه امروز دیده ام.

 

پسر چهارم گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها.. پر از زندگی و زایش!

 

مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمیتوانید درباره یک درخت یا یک انسان براساس یک فصل قضاوت کنید: همه حاصل انچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان میشود، وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند!

 

اگر در ” زمستان” تسلیم شوید، امید شکوفایی ” بهار” ، زیبایی “تابستان” و باروری “پاییز” را از کف داده اید!

 

مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند!

 

زندگی را فقط با فصلهای دشوارش نبین ؛

 

در راههای سخت پایداری کن: لحظه های بهتر بالاخره از راه میرسند!

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ‏( ﺹ‏) :

.1 ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﻠﻖ ﻭ ﺩﯾﻦ ﻭﯼ ﻣﺎﯾﻪ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ

ﻣﯽ ﺁﯾﺪ , ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﻥ ﺩﻫﯿﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﻓﺘﻨﻪ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ

ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 130 ‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.2 ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻫﺎ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﺳﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﯿﺮﺩ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ

1507‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.3 ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ,

ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮﺩ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 185‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.4 ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻫﻤﺸﺄﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﭘﯿﺶ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻧﺪ ؛

ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﻮﻫﺮ ﺩﻫﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ .

‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 193‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.5 ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﺩ

ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﺩ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ

2.202 ‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.6 ﻋﻘﺪ ﻧﮑﺎﺡ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻋﻠﻨﯽ ﺳﺎﺯﯾﺪ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ

313 ‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.7 ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﺯﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺠﻮﯾﯿﺪ ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 481‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.8 ﺯﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ‏(ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ‏) ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺰﻭﻧﯽ ﺷﻤﺎ ﺗﻔﺎﺧﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .

‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 568‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.9 ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻋﺪﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﻮﺩ , ﺯﯾﺮﺍ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰ ﺑﻪ

ﻓﺰﻭﻧﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺍﻣﺘﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ

1179‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.10 ﺯﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﮔﯿﺮﻧﺪ , ﺯﻥ ﺩﯾﻦ ﺩﺍﺭ ﺑﺠﻮﯾﯿﺪ .

‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 822

۱۱/۱۳/۲۰۱۵، ۱۹:۱۳ - حورا ربیعی: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺩﺍﻧﯿﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﮑﺮﺭ ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﮑﺮﺭ ﺷﻮﻫﺮ

ﮐﻨﻨﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 714‏) ‏( ﻣﺬﻣﻮﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﮑﺮﺍﺭ

ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ‏)

**********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.12 ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺪﯼ ﺁﻥ ﺟﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﻮﺧﯽ ﺁﻥ ﻧﯿﺰ ﺟﺪﯼ

ﺍﺳﺖ , ﻧﮑﺎﺡ , ﻃﻼﻕ , ﺭﺟﻮﻉ ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1254‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.13 ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺍ ﻧﯿﺴﺖ , ﻃﻼﻕ , ﻧﮑﺎﺡ , ﺁﺯﺍﺩ

ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪﻩ ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1263‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.14 ﺯﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺷﺎﻫﺪ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ؛ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭﻧﺪ ‏( ﻧﻬﺞ

ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1112‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.15 ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻥ ﮔﯿﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺮﻣﺎﺕ ﺑﺮﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﻧﺪ ؛ ﺑﺮ

ﺧﺪﺍ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﺎﺭﯼ ﮐﻨﺪ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1396‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.16 ﺯﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺁﻭﺭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻓﺰﻭﻧﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ

ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1144 ‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.17 ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮐﺜﺮﺕ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻠﻞ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ

ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﻫﺒﺎﻧﯿﺖ ﭘﯿﺶ ﻧﮕﯿﺮﯾﺪ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ

1145‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.18 ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻋﻘﯿﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺳﯿﺎﻩ ﺑﭽﻪ ﺁﻭﺭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ

ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰ ﺑﻪ ﻓﺰﻭﻧﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ ﺍﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻔﺎﺧﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .

‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1570‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.19 ﺑﺎ ﺯﻥ ﭘﯿﺮ ﻭ ﻧﺎﺯﺍ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﺰﻭﻧﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺍﻣﺖ ﻫﺎﯼ

ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻔﺎﺧﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 2454‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.20 ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﻃﻼﻕ ﻣﺪﻫﯿﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﮑﺮﺭ ﺯﻥ

ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﮑﺮﺭ ﺷﻮﻫﺮ ﮐﻨﻨﺪ ؛ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ‏( ﻧﻬﺞ

ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1146‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.21 ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﻃﻼﻕ ﻣﺪﻫﯿﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﻋﺮﺵ ﺍﺯ ﻭﻗﻮﻉ ﻃﻼﻕ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ .

‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1147‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.22 ﺧﺪﺍ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺣﻼﻝ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﻧﺰﺩ ﻭﯼ ﺍﺯ ﻃﻼﻕ ﺩﺷﻤﻦ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ .

‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 2609‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.23 ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻄﻔﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ , ﺯﯾﺮﺍ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﻈﯿﺮ

ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1132‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.24ﺑﻪ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻫﻤﺸﺎﻥ ﺯﻥ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻫﻤﺸﺎﻥ ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ

ﻣﺤﻞ ﻧﻄﻔﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ‏(ﺯﻧﺎﻥ ﺧﻮﺩ‏) ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ . ‏( ﻧﻬﺞ

ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1705‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.25 ﺯﻧﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﯿﺰ ﮔﯿﺮﻧﺪ : ﻣﺎﻝ ؛ ﺷﺮﻑ , ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺩﯾﻦ ؛ ﻭ ﺗﻮ ﺯﻥ

ﺩﯾﻦ ﺩﺍﺭ ﺑﺠﻮﯼ ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1183‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.26 ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻄﻔﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﻫﺎﻥ

ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﯾﺪ ﮐﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺭﻧﮓ ﺯﺷﺘﯽ ﺍﺳﺖ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1133‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.27 ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ

1143‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.28 ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭﺳﺎﻃﺖ ، ﻭﺳﺎﻃﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻭ ﮐﺲ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ

ﺯﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﺍﺳﺖ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 3073 ‏)

***********ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ***********

.29 ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ

ﻧﻤﺎﺯ ﻋَﺰَﺏ ‏( ﻣﺠﺮﺩ ‏) ﺍﺳﺖ . ‏( ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ ، ﺡ 1670

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





می‌بخشم؛ چون دوستش دارم…

 

برای آن‌ها که می‌خواهند با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها محشور شوند

 

هر حرفی را به هر کسی نمی‌توان زد. این را همه می‌دانند. برای همین هم قدیمی‌ها گفته‌اند: «معرفت درّ گرانی است به هر کس ندهند، پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند». حالا اگر این حرف، حرف اهل‌بیت علیهم السلام باشد که دیگر اهمیتش هزار برابر است و مخاطب خیلی مهم می‌شود.

به همین دلیل این متن را نباید هر کسی بخواند، چرا که هدیه خصوصی امام صادق علیه‌السلام است به من و تویی که با جان و دل حاضریم برای سخن آل‌الله خود را فدا کنیم؛ حتی اگر مجبور شویم خیلی از سنت‌های غلط را زیر پا بگذاریم و سنت‌های زیبا و خدایی را جایگزین کنیم.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: سه‌ گروه‌ از زنان‌اند که‌ خداوند عذاب‌ قبر را از آنان‌ برطرف‌ کرده‌ و با فاطمه‌زهرا سلا‌م‌الله‌علیها در قیامت‌ محشور خواهند شد:

1. زنی که در برابر غیرت شوهرش صبر کند.

2. زنی که در برابر بداخلاقی‌ همسرش شکیباست.

3. ؟

سومی را نباید به این راحتی گفت. انگار باز هم به زمینه‌سازی نیاز دارد. زیرا اما و اگرهای زیادی مانع می‌شود که به آن جامه عمل بپوشانیم. اما چه تبلیغی باید برای آن کرد؟ چه چیزی بالاتر از ضمانت‌های امام صادق؟ع؟؟ یعنی چه چیزی بالاتر از برداشته شدن عذاب قبر و ثواب هزار شهید و بهره بردن از ثواب عبادت یک‌سال؟ حالا همه این‌ها به کنار؛ چه چیزی بالاتر از محشور شدن با بانوی یگانه عالم که احدی از زنان با او قابل مقایسه نیست؟ خوشا به حال ما که خداوند چنین پاداشی برای‌مان تدارک دیده است… آری؛ با این اوصاف خیلی شنیدنی است ویژگی سوم:

3. زنی که مهریه‌اش را به شوهرش می‌بخشد.1

عجب! مهریه‌ای که این قدر در جامعه ما پررنگ و مهم شده و به خاطرش ازدواج‌های جوانان آسیب دیده، اگر بخشیده شود، چنین اجر بالایی دارد؟ پس چرا ما برای زیاد کردن آن،‌ این قدر بحث و گفت‌وگو و شاید جدال می‌کردیم؟ چه اشتباه بزرگی! راستی، مگر مهریه همانی نیست که خداوند در قرآن آن را «هدیه‌ای» می‌داند که نشانه صداقت و راستی و مهربانی مرد نسبت به زن است؟2 پس باز هم اشتباه کرده‌ایم…

هزاران اما و اگری را که به اشتباه در جامعه بزرگ کرده‌ایم، برای خودت مرور کن و به نتیجه برس! تو را نمی‌دانم، اما من مهریه‌ام را می‌بخشم، زیرا قبل از این که با همسرم پیمان عشق بسته باشم، پیمان بندگی را با خدایم امضا کرده‌ام و او هم تضمین کرده است خانواده بهشتی را برای من. حالا با خیال راحت به همسرم و خانواده‌ام عشق می‌ورزم و مهریه‌ام را به او می‌بخشم، چون دوستش دارم…

البته چون مهریه یکی از پاک‌ترین مال‌هاست و به گفته اهل‌بیت می‌تواند شفابخش بسیاری از مریضی‌ها باشد3، پس من هم به اندازه مهریه حضرت زهرا (که گویا کم‌تر از 14 سکه بهار آزادی است) نگه می‌دارم و بقیه را می‌بخشم.

من مطمئنم که چون این بخشیدن از سر عشق و محبت است، خانواده‌ام را اهل‌بیتی می‌کند و آرامشی شیرین را به ارمغان می‌آورد.

حالا تو چه می‌کنی خواهر مهربانم؟

فکرهایت را بکن و از روی میل و علاقه، تن به این معامله بده! معامله‌ای که سودش بی‌نهایت است و ضررش ناچیز. اگر چنین کردی، حتما با جمله‌ای زیبا در قسمت بخشیدم (+) به ما خبر بده تا قطره‌قطره جمع گردیم؛ وانگهی دریا شویم…

و چه چیزی زیباتر از دریای همسران فاطمی…

 

[1]- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: ثَلَاثٌ‏ مِنَ‏ النِّسَاءِ یَرْفَعُ‏ اللَّهُ‏ عَنْهُنَ‏ عَذَابَ‏ الْقَبْرِ وَ یَکُونُ مَحْشَرُهُنَّ مَعَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى غَیْرَةِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ وَهَبَتْ صَدَاقَهَا لِزَوْجِهَا یُعْطِی اللَّهُ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ یَکْتُبُ لِکُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ عِبَادَةَ سَنَةٍ. (وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 285) 

 

[2]- سوره نساء، آیه 4: وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً: مهر زنان را که هدیه‌اى است، به آنان بدهید. پس اگر چیزى از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را بخورید. گوارا و نوش جانتان خواهد بود.

 

[3]- مردی از دردشکم به امیرالمومنین شکایت کرد. حضرت فرمودند: از همسرت بخواه مقداری از مهریه‌اش را ببخشد و با آن عسلی بخر و با آب باران بیامیز و بنوش. (وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 285)

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





حضرت علی می فرماید :

رساترين چيزي که بوسيله آن مي تواني رحمت خدا را به خود جلب کني اين است که در باطن،نسبت به همه مردم خيرخواه و مهربان باشي.

غررالحکم ص ۲۱۲

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





پیامبر اسلام (ص)می فرمایند:

 

خوشا به حال آنکه:

 

فروتنی اش از روی کمبود نیست..

 

خواری نفسش از روی فقر نیست..

 

از مالی که بدون گناه جمع کرده انفاق می نماید..

 

با اهل دانش وحکیمان اختلاط کند..

 

وبه ذلیلان وفقیرا رحم نماید.

 

خوشا به حال کسی که نفسش خوار..کسبش حلال،باطنش نیکو،ظاهرش گرامی وشرش از مردم دور باشد..

 

خوشا بحال آنکه به علمش عمل کند…زیادی مالش را انفاق نماید ..وزیادی سخنش را باز دارد..

 

خوشا به حال آنکه عیبش او را از پرداختن به عیب دیگران باز دارد.

 

منبع:نهج الفصاحه

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





لقمان به فرزندش چنين مي گفت:

پسرم!دنيا درياي عميقي است،گروه بسياري در ان غرق شده اند،کشتي تو در اين دريا بايد تقوي الهي باشد،زاد و توشه ات ايمان،بادبان اين کشتي توکل،ناخداي ان عقل ،و راهنماي ان علم و سکان ان صبر باشد،اگراز اين دريا رهايي يابي به برکت رحمت خداست ،و اگر هلاک شدي به خاطر گناهان توست.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





“” روانشناسی مدرن “”

 

 

خارپشتی ازیک مار تقاضا کرد که بگذار

 من نیز در لانه تو ,مأواگزینم وهمخانه تو باشم

مارتقاضای خارپشت راپذیرفت

 و او را به لانه تنگ وکوچک خویش راه داد!

چون لانه مارتنگ بود

خارهای تیز خارپشت هردم به بدن نرم مار فرو می رفت

 و وی را مجروح می ساخت.

اما مار از سر نجابت دم بر نمی آورد

سرانجام مارگفت :

نگاه کن ببین چگونه مجروح وخونین شده ام

میتوانی لانه من را ترک کنی؟

خارپشت گفت من مشکلی ندارم

اگرتوناراحتی میتوانی لانه دیگری برای خود بیابی,

 

عادت ها ابتدابه صورت مهمان وارد میشوند

امادیری نمیگذرد که خودرا صاحبخانه می کنند

وکنترل مارا به دست می گیرند

مواظب خارپشت عادتهای منفی زندگیتان باشید

خودت باش نقاط مثبتت را فراموش نکن

 

دانستن ،قدرت است

ایمان ، قوت روح است

وحدت ، قدرت آفرین است

عشق ، پایدارترین قدرت جهان است

و……

پس در انرژیهای مثبت را، بر خودبگشا و

 عادتهای مثبت زندگیت را قدرت وقوت بخشید…

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





ریشه انسانها

 

ریشه ی انسانها، فهم آنهاست

یک سنگ به اندازه ای بالا می رود،

که نیرویی پشت آن باشد …

با تمام شدنِ نیرو،

سقوط و افتادن سنگ طبیعی است!

ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن که چطور از زیر خاک ها و سنگ ها

سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را می شکند و سربلند می شود …

هر فردی به اندازه ی این گیاه کوچک،

ریشه داشته باشد،

از زیر خاک و سنگ،

از زیر عادت و غریزه!

و از زیر حرف ها و هوس ها،

سر بیرون می آورد و افتخار می آفرینید …

 

ریشه ی ما، همان “فهم” ما است

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...