✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 356
  • دیروز: 636
  • 7 روز قبل: 5104
  • 1 ماه قبل: 28448
  • کل بازدیدها: 869647

 



 نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها

 

 پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند

 و چشمهایت از وحشت فرورفتند

 و تمام وجودت لرزید

 آن هم چه لرزشی،

 گفتم کمک هایم در راه است

 و چشم دوختم

ببینم که باورم میکنی

اما به من گمان بردی چه گمان هایی.

 

( احزاب 10)

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





فراموش_نکن

 

از یاد نبر هر فرد، زیباییِ منحصر بفرد دارد.

هر فرد رویاهایی دارد که دیگران چیزی در موردش نشنیده اند. هر فرد استعدادهایی دارد که مردم به آن توجهی نکرده اند و شاید خودش هم آنها را نداند. هر فرد دارای ضعف های درونی پنهان است که گاهی برای پوشاندنش در جنبه های مشابهش زیاده روی می کند.

 

از یاد نبر هر فرد, داستانی ناگفته دارد.

پس هرگز با این تصور که سراسرِ زندگی کسی را می دانید در موردش شروع به پیش داوری و قضاوت نکنید چون احتمالاً واقعیت این است که چیزِ زیادی را درباره ی او نمی دانید. شاید تعجب کنید ولی شما خودتان را هم آنقدر که فکر می کنید نمی شناسید و دلیلِ واقعی خیلی از تصمیم هایتان را نمی دانید.

 

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





اشتباه است که فکر میکنید

بعضی ها دوستتان دارند!

آنها فقط به شما عادت کرده اند؛

چند روز که نباشید

می روند و به یکی دیگر عادت میکنند.

به همین راحتی….

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





آقاجان

 

دلم ز دوری رویت قرار و تاب ندارد

میان ما و رخت جز گنه حجاب ندارد

 

به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت

مگر که نامه بیچارگـــان جواب ندارد

 

العجل_یا_صاحب_الزمان

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 استاد فاطمی نیا :

 

اگر می خواهید بدانید از چشم خدا افتاده اید یا نه

 

 به خود مراجعه کنید ببینید به حضرت صدیقه کبری محبت دارید یا نه

 

 اگر دیدید هنوز در دل خود به خانم محبت دارید پس بدانید که از چشم خدا نیفتاده اید.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

*زیبایی دنیا به زیبایی ارتباط تو با خداوند است*

 

 پس اگر زندگی “نیکی” می خواهی؛ همانگونه که پروردگارت می خواهد آن را سپری کن!

 

 بر «انجام عبادات» صبر کن!

 بر «دوری از محرمات» صبر کن!

 بر «مصیبت ها و مشکلات» صبر کن!

 

 تا در بهشت این آوا را بشنوی:

 {سَلَامٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّار }

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





دفتر‌مشق دبستانم ببین،

 پر ز مهر آفرین،‌صد آفرین.

 

 راستی ما شعر باران داشتیم.

 توی‌جنگلهای گیلان داشتیم.

 

 گردش یک روز دیرین داشتیم،

شعر زیبایی ز گلچین داشتیم

 

 راستی آن دفتر کاهی کجاست؟

 عکس حوض آب پر ماهی کجاست؟

 

 روز‌خیس پر باران کجاست؟

 مایه سر سبزی بستان کجاست؟

 

 باز آیا ریز علی ها زنده اند؟

 در حوادث جامه از تن کنده اند؟

 

 کاش حالا‌خاله کوکب زنده بود،

 عطر نانش خانه را آکنده بود.

 

 ای معلم خاطر ویادت به خیر.

 یاد درس آب بابایت به خیر.

 

 شمع نور افشان‌یاد کودکان،

 نامتان در لوح جان شد جاودان

 

 هر‌کجا هستید ، هستی نوش تان

‌ کامیابی گرمی آغوشتان…

 

 هم کلاسی های سال کودکم!

 دسته‌گلهایی ‌ز یاس و میخکم،

 

 باز از دل می کنم یاد شما،

 یاد قلب ساده شاد شما،

 

 باز باید یاد یک دیگر کنیم،

 تا به یادی، شاد، يکدیگر‌کنیم.

 

 آدمی سر زنده از یاد است ، یاد.

 رمز عمر آدمیزاد است یاد.

 

 شادتان می‌خواهم‌ و شادم کنید،

 همکلاسي های من یادم کنید…..

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:

 

 در روايات مى‏خوانيم:

ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى‏ كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه بيداران غير متأهّل بهتر است. (ميزان الحكمه‏)

آرى بر خلاف كسانى‏كه ازدواج را عامل فقر مى‏پندارند، رسول‏خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ازدواج روزى را بيشتر مى‏ كند.

همچنين فرمودند: كسى‏ كه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوء ظن برده است. (ميزان الحكمه‏)

 

 در روايات مى‏خوانيم:

كسى كه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار مى‏گيرد. (كافى، ج 5، ص331)

قرآن نسبت به تشكيل خانواده و اقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده (نور، 32) و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بى‏نياز خواهد كرد. (نور، 32)

ازدواج وسيله‏ى آرامش است. (روم، 21) در ازدواج فاميل ‏ها به هم نزديك شده و دلها مهربان مى شود و زمينه تربيت نسل پاك و روحيه تعاون فراهم مى‏شود. (ميزان الحكمه‏)

 

 در روايات مى‏خوانيم:

براى ازدواج عجله كنيد و دخترى كه وقت ازدواج او فرا رسيده، مثل ميوه ‏اى رسيده است كه اگر از درخت جدا نشود فاسد مى ‏شود. (ميزان الحكمه‏)

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





آدم در تنهایی است که می پوسد و پوک می شود و خودش هم حالیش نیست. می دانی؟

تنهایی مثل ته کفش می ماند، یکباره نگاه می کنی می بینی سوراخ شده. یکباره می فهمی که یک چیزی دیگر نیست. بیشتر آدم های دنیا در هر شغلی که باشند از خودشان هرگز نمی پرسند چرا چنین شغلی دارند. چیزهای دیگری هم هست که آدم دنبال دلیلش نمی گردد.

یکیش مثل تنهایی است. خیلی ها فکر می کنند که سلامتی بزرگ ترین نعمت است، ولی سخت دراشتباهند، وقتی سالم باشی و در تنهایی دست و پا بزنی ، آنی مریض می شوی، بدترین نحوست ها می آید سراغت ، غم از در و دیوارت می بارد، کپک می زنی، کاش مریض باشی ولی تنها نباشی…

 

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





آیت‌الله میرباقری:

 

“رنج هاي انسان به اندازه توقعات و تعلقاتش است؛ شما اگر ازدواج مي‌کنيد در اين ازدواج، به هر اندازه‌اي که توقع‌تان بالا باشد رنجتان افزايش پيدا مي‌کند.

يک استاد عزيزي مي‌فرمود: «من وقتي خانه مي‌روم، متوقع نيستم که همسر من در عالم طبيعت باشد… وقتي مي‌روم و در مي‌زنم و او پاسخ می‌دهد، می‌گويم: الحمدلله که زنده و سالم است. وقتی مي‌بينم روي باز دارد، مي‌گويم: الحمدلله که در خانه، مشکلي پيش نيامده است. سفره که مي‌اندازد، مي‌گويم: الحمدلله فرصت کرده و غذا هم پخته است. مي‌بينم غذاي لذيذي پخته، باز مي‌گويم: الحمدلله…». همه‌اش مي‌شود الحمدلله.

 

اما اگر کسي خيال کرد که بايد با يک سفره آراسته مواجه شود و …، اگر يک مشکل در خانه پیش آمده باشد، رنج مي‌بَرَد؛ در حالي که اگر توقع، پايين بود دائماً لذت مي‌بُرد.

بنابراين، توقعات ماست که رنج‌هاي ما را شکل مي‌دهد. وقتي آدم در اين دنيا توقعات زيادي داشت که امکان وصولش در اين دنيا نيست، رنج مي‌برد. اين آدم‌ها داراي حرص و توقعات فراوان از دنيا هستند و خيال مي‌کنند دنيا دارالخلود است، که نيست!

انسان وقتي به امري - که آن امر فاني است - تعلق پیدا می‌کند، پيداست که همراه با بودنش [هم] رنج مي برد؛ انساني که دلخوش به بهار است، در بهار نگران پاييز است؛ لازم نيست پاييز بيايد؛ چون وقتي پاييز آمد، دائم محزون است…

[اما] «إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ».” ۹۳/۶/۲۲

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





فقط با “داراها” باید معاشرت کرد !!!

 

 با ادمهاي داراي “انسانيت” معاشرت کنید .

 با ادمهاي داراي “معرفت” معاشرت کنید .

 با ادمهاي داراي “شعور” معاشرت کنید .

 

 با ادمهاي داراي” دانش ” معاشرت کنید .

 

 با ادمهاي داراي “هدف” معاشرت کنید .

 

با ادمهايي معاشرت کنید كه” پول” كمترين دارايي ايشان است.

 

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند..

 

آدمها در یک لحظه ..

با یک تلفن…

با یک جمله …

با یک نگاه …

با یک اتفاق….

با یک نیامدن..

بایک دیر رسیدن.

بایک “باید برویم"..

وبایک “تمام کنیم” پیر میشوند

 

آدمها را لحظه ها پیر نمیکنند..

آدم را آدم ها پیر می کنند…

 

سعي ڪنیم هواي دل همدیگر را بیشٺر داشٺہ باشیم.

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





زشت ترین قسمت بدن تان کدام قسمت آن است؟

لطفا قبل از مطالعه ادامه مطلب  به اين سوال پاسخ دهید…

 

خيليها فكر مي كنند، زشت ترين بخش بدن شان بيني شان است،

بعضيها هم با دهانشان مشكل دارند، فكر مي كنند دهانشان خيلي زشت است و

ديگران زيادي هم شكم بزرگشان، مشكلشان است و زشت شان كرده؛ همه اينها شايد زشت و زيبا باشد،

اما من مي گويم:

زشت ترين بخش بدن آدم ها،

* ذهن شان * است؛

ذهن آدم ها، مثل يك حفره عميق،

پر مي شود از خيلي چيزهاي زشت؛

 

از شك،

از بدبيني،

از برداشتهاي بد،

از نگاه پر غرور به ديگران،

از توقع زياد،

از خودبيني زياد؛

 

ذهن آدم ها گاهي تبديل مي شود به عضو زشت بدن؛ آنقدر بدن را زشت مي كند كه صدتا جراحي زيبايي هم كاري از پيش نمي برد؛

كاش مي شد،

جاي بيني، جاي شكم و پا،

آدم * ذهنش * را جراحي مي كرد؛

هرچه كلمات بد بود، هرچه افكار ناچسب و بدبينانه بود، هرچه نادوستي و پر توقعي بود، مي آورد بيرون

جايش، كلمات خوب تزريق مي كرد؛

ذهن اش را پر مي كرد از چيزهايي كه مردم، وقتي مي ديدنش، ازش حس قشنگي بگيرند،

حس نرمي، حس مهرباني،

كاش آدم ها را مي شد اينجور عمل زيبايي كرد؛

با ذهن زيبا

 

ذهن زیبا، زندگی را زیبا می کند.

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





من یک بانوی ایرانی مسلمانم

 

ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﺸﺪ هرچه خریده بود اول به ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺳﻔﺎﺭﺵ پیامبر ﺍﺳﺖ …

 

ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﯿﺪ ﺳﭙﺲ به ﺳﺮﺍﻍ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ …

 

ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻗﺪﻡ و سعادتمند ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ

 ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ گل ﺧﻄﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩ چرا که از امامش علی ( ع)آموخته بود که زن ریحانه است نه قهرمان…

 

وقتی ازدواج کردم، وظیفه ی سنگین جهاد از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت…

 

خداوند برایم حق مهریه و نفقه قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد…

از طرفی ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪﯼ ﺍﻣﺮﺍﺭ ﻣﻌﺎﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ

 

ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭ ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ

 

ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺣﻖ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﺪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻫﻮﺱ ﮐﻨﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻋﻮﺿﻢ ﮐﻨﺪ…

 

پدرم همیشه مواظب بود تا دلم نشکند و آزاری نبینم چراکه پیامبرش گفته است:

زنان مانند بلور اند حساس و شکننده.آنها را نیازارید…

 

وقتی مادر شدم خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن بهشت ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ قرار داد…

 

 

ﺩﯾﻪ ﯼ ﭘﺪﺭ ﻭﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ

اگر_ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ_ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﺎﻓﺎﺕ ﺷﻮﺩ

 

به مسلمان بودنم افتخار میکنم که پیامبرش گفته است :

 

چه فرزند خوبی است دختر

پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی

 

(ﻣﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ)

 

 

ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺯ فمنیسمی ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ که ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﺮدان ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ.

ﻣﻦ تساوی ای ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ

ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ بدوم ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﺎﻩ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺪﺭﻥ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ بگیرم

 

من ریحانه ام

 جایگاهم فراتر ازین حرفهاست

 

من یک زنم …

خالقم سوره ای به نامم نازل کرد!

 

من یک زنم…

خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن

حتی حج ات قبول نیست.

 

من یک زنم….

خالقم به تو دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنی،

جایی که یک زن،

هاجر

در آن دفن است.

 

من یک زنم…

و خالقم گفته باید هفت بار

پا در جای پای یک زن،

هاجر

بگذاری

و آن قدر سعی کنی

تا خدایت تو را بپذیرد.

 

من زنم….

بهشت زیر پای مادر است…

روح انسان از درون من به او دمیده میشود…

 

هر روز پاسداری من از کودکم،

ثوابی عظیم دارد.

اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد،

و به من خدمتی کند

برای او برابر با هزار سال عبادت است..

 

 

سرشت و صفات انسان ها

از شیر من است…

 

عفت من

سرمایه الهی من است.

 

من

چرک نویس هیچ احساسی نمیشوم

 

من همان زنم

که نجابتم

قیمتم را از یک دنیا بالاتر میبرد.

 

من عاشق سوره کوثرم…سوره اي كه گواهي ميدهد نسل پيامبر نسلي است كه از سلاله يك زن است.

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





تکان دهنده از وصیت نامه شهید شوشتری

 

دیروز ازهرچه بودگذشتیم

 امروزازهرچه بودیم، گذشتیم

 

آنجاپشت خاکریزبودیم

واینجادرپناه میز

 

 دیروزدنبال گمنامی بودیم  امروزمواظبیم ناممان گم نشود

 

 جبهه بوی ایمان میداد

و اینجا ایمانمان بومیدهد

 

 آنجا درب اتاقمان مینوشتیم یا حسین فرماندهی از آن توست

 الان مینویسیم بدون هماهنگی واردنشوید

 

  الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم

 بصیرمان کن تا ازمسیربرنگردیم

 آزاد(رها) مان کن تا اسیرنگردیم

 شهدا شرمنده ایم

 

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 شهید حسن باقری:

 

اگربیـن بسیجی ها حرف میشد

میگفـت

اگه ازدست هم ناراحـت شدید

دورکعـت نماز بخوانید

بگید خدایا

این بنده  ی توحواسـش نبود

من گذشتم توهم ازش بگـذر

این طوری مهرومحبت زیادمیشه.

 

موضوعات: شهدا  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 

  امام صادق علیه السّلام در تعریف عفو فرمودند:

 

  عفو کردن و از تقصیر گذشتن با وجودِ قدرت و انتقام، طریقه ی پیامبران و متقیان است

   و معنیِ عفو آن است که هر گاه از کسی، جُرمی و تقصیری نسبت به تو واقع شود،

  پیِ او نرَوی و به او اظهار نکنی و از ظاهر و باطن فراموش کنی و احسان را به او زیاده‌تر از پیش کنی. 

 

 

 مصباح الشریعة

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 

 ای انسان؛

         

                  یادت باشد…

 

 اگر وارد دوزخ شدی،از

      “” تلخـــی عذاب"”

       به خدا شکایت نکن

 

              این همان

     “"شــیرینی گناهی"”

 است که در دنیا از آن لذت میبردی …

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





 

 

#داستان: بسیار زیباوخواندنی “نهایت ابرازعشق”

 

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند،

 

داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟

بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...





تلنگر

  فضيل عياض شاگردان زيادى را تربيت كرد. شاگرد درس خوان و جوانش به حال مرگ افتاد.

 

  فضيل بالاى سرش آمد، گفت: بگو : «لا اله الا الله» گفت: هم نمی ‏گويم و هم بيزارم از اين چيزى كه تو می ‏گويى.

 

 فضيل گفت: قرآن بياوريد تا سوره مباركه «يس» را بخوانم، شايد گرهش باز شود.

 

  پيغمبر (ص) فرمود:

 

 « لكلّ شى‏ء قلب و قلب القرآن يس »

 

 گفت: نخوان، من از شنيدنش زجر می ‏كشم و مرد. استاد غرق در شگفتى شد. خيلى پی ‏جو شد كه چه چيزى باعث شد كه اين شاگرد درس خوانده و با معرفت، هنگام مرگش به اين بلا دچار شد و بی ‏دين مرد.

 

  خيلى در فكر بود، تا يك شب در عالم رؤيا ديد كه روز قيامت شده است.

 

  شاگردش را ديد كه در آتش است، گفت: چه شد كه وضع تو به اينجا كشيد؟ گفت: من دچار سه گناه بودم و تا زمان مردنم ادامه داشت؛

 

 گناه اول: حسود بودم، هيچ نعمتى را براى ديگرى تحمل نداشتم ببينم.

 

 گناه دوم: من دو بهم زن بودم

 

 و گناه سوم من: سالى يكبار مشروب می ‏خوردم. اگر توبه كرده بودم، به اين بلا دچار نمی شدم.

 

 منبع: استاد انصاریان- سایت عرفان

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...