کفش هایم را میپوشم و... |
... |
کفش هایم را میپوشم و در زندگی قدم میزنم ،من زنده ام و زندگی ،ارزشِ رفتن دارد….
آنقدر می روم تا صدای پاشنه هایم گوشِ ناامیدی را کر کند
خوب میدانم که گاه کفشها، پاهایم را میزند ، میفشرد و به درد می آورد
اما من همچنان خواهم رفت
زیرا زندگی ارزشِ لنگان لنگان رفتن را نیز دارد…
ماندن در کار نیست
گذشته های دردناک را رها میکنم
و به آینده ی نامعلوم نمی اندیشم
ولی این را میدانم
گذشته با آینده یکسان نیست
زندگی نه ماندن است نه رسیدن
زندگی به سادگی رفتن است به همین راحتی
زندگی چقدر آسان است…
زندگی ارزشِ لنگان لنگان رفتن را نیز دارد…
زندگی را میگویم؛
اگر بخواهی از آن لذت ببری
همه چیزش لذت بردنی است…
اگر بخواهی از آن رنج ببری
همه چیزش رنج بردنی است…
کلید لذت و رنج دست توست…
قصد داشتم دستِ اتفاق را بگیرم ، تا نیفتد،
اما امروز فهمیدم که اتفاق خواهد افتاد.
این ما هستیم که نباید با او بیفتیم…
#سافار” روانشناس بزرگ ایتالیایی
فرم در حال بارگذاری ...