چندگاهیست وقتی میگویم... |
... |
چندگاهیست وقتی میگویم:
«و فی کل الساعة»
دلم میسوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست.
وقتی میگویم:
«ولیا و حافظا»
احساس می کنم که امامم کنارم ایستاده.
وقتی میگویم:
«و قائدا و ناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت، خرسند میشوم.
وقتی میگویم:
«و دلیلا و عینا»
یقین دارم که تو راهنما و ناظر اعمال منی.
وقتی میگویم:
«حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین دارم که روزی حکومت تو بر زمین گسترده میشود.
وقتی میگویم:
«و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه میخورم.
چندگاهیست دعای فرج را چندبار میخوانم:
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،
هم اشکم بریزد،
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم،
هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است.
و باز هم از ته دل مخلصانه میگویم:
اللهم عجل لولیک الفرج
فرم در حال بارگذاری ...