✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 77
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 7050
  • 1 ماه قبل: 30322
  • کل بازدیدها: 824164

 



خطبه اثرگذار حضرت سجاد عليه السلام بعد از واقعه کربلا
مي‌گويند روز جمعه‌ اي بود و قرار بود خود يزيد نماز جمعه را بخواند بعدش هم خطبه‌هاي نماز جمعه را. اول خطيبي رفت روي منبر و هر چه را قبلا به او گفته بودند گفت، از يزيد و معاويه تعريف و تمجيد کرد و هر چقدر صفت خوب بلد بود به آن‌ها نسبت داد و رفت سراغ علي(ع) و خانواده‌اش و امام حسين(ع) و شروع کرد به بدگويي از آن‌ها و اين‌که از دين خارج شده‌اند و چنين و چنان کرده‌اند.
در همين موقع بود که امام سجاد‌(ع) از پاي منبر فرياد زد که «ايها الخطيب! اشتريت مرضاه المخلوق بسخط الخالق» تو براي رضاي يک مخلوق، سخط پروردگار را براي خودت خريدي.
بعد خطاب به يزيد گفت که آيا به من اجازه مي‌دهي از اين چوب‌ها بالا بروم؟ و دو کلمه حرف بزنم؟ (امام نگفتند منبر و لابد منظورشان اين بوده که ما اين را منبر نمي‌دانيم، اين منبر رسول خدا نيست، اين چند تکه چوب است.) اما يزيد اجازه نمي‌دهد. ولي آن‌هايي که دور و برش بودند به‌خاطر اين‌که علي بن الحسين‌(ع) اهل حجاز است و مردم حجاز شيرين و لطيف صحبت مي‌کردند، براي اين‌که به اصطلاح سخنراني‌اش را ببينند، گفتند: «اجازه بدهيد تا ما ببينيم اين حجازي چه‌طور صحبت مي‌کند.» ولي يزيد اجازه نمي‌داد و مي‌ترسيد از اين‌که حرف‌هايش روي مردم و اطرافيان او تأثير بگذارد. بالاخره راضي شد، حالا امام سجاد(ع) مي‌رود بالاي همان چهار تا تکه چوب و آن چهار تا تکه چوب مي‌شود منبر امام، جاي رسوا شدن يزيدي که داشتند مدحش را مي‌گفتند. امام با آن حال مريض و با آن همه غل و زنجير به دست و پايش بالاي منبر مي‌رود و مي گويد:

“انا بن مکة و منى، انا بن الزمزم و الصفا; انا بن محمد المصطفى; انا بن على المرتضى; انا بن فاطمة الزهراء …;
“من فرزند مکه و منايم; من فرزند زمزم و صفايم; من فرزند محمد مصطفايم; من فرزند على مرتضايم; من فرزند فاطمه زهرايم …”

ولوله‌اي به راه مي‌افتد که يزيد دست و پايش را گم مي‌کند و نگران است که مردم بريزند و او را بکشند به همين خاطر دست به حيله‌اي زد و به مؤذن گفت برود و اذان بگويد چون هيچ جور ديگري نمي‌تواند از حرف زدن امام جلوگيري کند، مؤذن اذان گفت تا رسيد به قسمت شهادت به رسول خدا، اين‌جا بود که امام سجاد(ع) گفت: «مؤذن! سکوت کن.» رو کرد به يزيد و فرمود: «يزيد! اين‌که اين‌جا اسمش برده مي‌شود و به رسالت او گواهي مي‌دهيد کيست، آي مردم، من را مي‌شناسيد که به اسارت آمده‌ام؟ پدرم را که شهيد کرديد مي‌شناسيد؟» در اين قسمت بود که تازه مردم فهميدند چه اتفاقي افتاده.
اين ماجرا و اين خطبه باعث به پا شدن انقلابي در دل مردم بود و از اينجا به بعد و البته بعد از خطبه حضرت زينب(س) مردم به حکومت فشار آوردند که اسرا را آزاد کنند و احترام شان بگذارند.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دعايي براي همه گرفتاري ها
طاووس يماني مي‌گويد: شبي وارد حجر اسماعيل شدم. امام سجاد عليه السلام نيز وارد شد و به نماز ايستاد، بسيار نماز خواند و سپس به سجده رفت. با خود گفتم: مردي است صالح از خانداني نيک، به دعايش گوش دهم (ببينم چه مي‌گويد و چگونه دعا مي‌کند، دقّت کردم) شنيدم که در سجده‌اش به خدا عرض مي‌کرد:
عُبَيدُکَ بِفِناءِ‌کَ، مِسکينُکَ بِفِناءکَ، فَقيرُکَ بِفناءکَ، سائِلُکَ بِفناء‌کَ؛
خدايا! بنده کوچکت به در خانه‌ات آمده! مستمندت به در خانه‌ات آمده! تهيدستت به در خانه‌ات آمده! درخواست کننده‌ات به در خانه‌ات آمده!
«طاووس يماني مي‌گويد: هر گرفتاري برايم پيش آمد اين دعا را خواندم و آن گرفتاري بر طرف شد.»
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




نقش امام سجاد در زنده نگهداشتن قيام عاشورا
امام چهارم با گريه بر شهيدان نينوا و زنده نگه داشتن ياد و خاطره جانبازي آنان اهداف شهيدان کربلا را دنبال مي‌کرد. ظلمت حادثه کربلا و قيام جاودانه عاشورا به قدري دلخراش بود که شاهدان آن مصيبت عظيم تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.
هر وقت امام مي‌خواست آب بياشامد، تا چشمش به آب مي‌افتاد، اشک از چشمانش سرازير مي‌شد. هنگامي که سبب گريه آن حضرت را مي‌پرسيدند مي‌فرمود: «چگونه گريه نکنم، در حالي که يزيديان آب را براي وحوش و درندگان بيابان آزاد گذاشتند، ولي به روي پدرم بستند و او را تشنه به شهادت رساندند‌».
بزرگ مبلغ قيام عاشورا، حضرت امام سجاد ـ عليه السلام ـ با سخنراني و خطبه‌هاي آتشين خود توانست نهضت حق طلبانه سالار شهيدان را از هجوم تحريف نجات بخشد. اينک بعد از گذشت پانزده قرن همچنان اين قيام، پرشکوه و جاودانه است.
پس از عاشورا حضرت سجاد را همراه ديگر اسرا به سوي کوفه حرکت دادند. آمار دقيقي از اسيران در دست نيست. برخي مورخان تعداد زنان را ۶۴ نفر تا ۸۴ نفر و تعداد مردان و کودکان پسر را ۱۲ تا ۱۴ نفر نوشته‌اند که با چهل شتر ـ که هر شتر هودجي بي‌سر پوش بر آن‌ها بسته بودند ـ حمل مي‌شدند. همه آن‌ها در زنجير بوده يا با ريسمان بسته بودند. تنها مرد کاروان اسيران، حضرت سجادـ عليه السلام ـ بود. دشمن نسبت به ايشان سخت گير‌تر عمل مي‌کرد. آن چنان که مورخان نوشته‌اند: امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ را بر شتري برهنه سوار کرده بودند و دست‌هاي مبارک آن حضرت را بر گردن وي بسته، بر تن او زنجير نهاده و هر دو پاي او را به شکم شتر بسته بودند.
بعضي از مورخان، ورود قافله اسرا به شهر کوفه را دوازدهم محرم سال ۶۱ ه. ق ذکر کرده‌اند و بعضي ديگر شانزدهم و هفدهم محرم نوشته‌اند.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دل سودا زده ام ناله و فرياد کند
هر زمان ياد غم سيد سجاد کند


بى گمان اشک به رخساره بريزد از چشم
هر که يادى ز گرفتارى آن راد کند


بود در تاب تب و بسته به زنجير ستم
آن که خلقى ز کرم از الم آزاد کند


به جز از شمر ستمگر نشنيدم دگرى
با تن خسته کسى اين همه بيداد کند


تن تب دار و اسيرى و غم کوفه و شام
واى اگر شِکوه اين قوم بر اجداد کند


خون ببارد ز غم مرگ پدر در همه عمر
چون که از واقعه کرب و بلا ياد کند


غير زينب که بد آن قافله را قافله دار
کس نبودى که بر آن غمزده امداد کند
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





لبخَندخُدا بَسته به لَبخَندحُسین است

پَس باش پی آنچه خوشایَندحُسین است

 

تَعریفِ مَن ازعشْق هَمان بودکه گُفتَم

دربَندکَسی باش که دربند حُسین است

 

 

السلام علیک یاابا عبدالله

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





امام صادق(؏):


اگر بیماری از اهل ایمان حق و حرمت و ولایت امام حسین(؏) را بشناسد و به اندازه سر سوزنی از خاک پاکش استشفا نماید، دوا و شفایش خواهد شد.


بحار الانوارج٩٨ص١٢۵

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 
امام حسین(ع):
 
دو چیز منفعت بسیار دارد
اخلاق نیک و جوانمردی
 
دوچیز بقا ندارد
جوانی و قوت
 
دوچیز بلا را دور ‌کند
صـلـۀ رحم و صدقه
 
دو چیز مقام را فزون کند
حل مشکل دیگران و فروتنی

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





حکایت کربلا و عاشورا
حکایت آب و زخم شمشیر نیست!
حکایت زندگیست!
حماسه مردانگی،
گذشت، شهامت،
رشادت و شهادت است
درس پایداری از اعتقادات
و زنده نگاه داشتن دین خداست!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




.
#عاشورا هم تمام شد…
آنچه ماند شور حسینی بود
آنچه ماند اشکهایمان ماند و عزاداری هایمان…
ده روز عزاداری می کنیم
و غافلیم از این که مصائب از بعد همان ده روز
تازه شروع می شوند…
کاروان تشنه بدون سقا
بدون یاور
بدون زعیم
بدون مرد…
سنگینی راه شام
سختی کوچه های کوفه
و سرهای بر نیزه
خدایا چه می گذرد بر اهل بیت از فردا؟
آنچه که در مقتل آمده و تو را آتش میزند
از امروز به بعد رخ میدهد…
حال این تو و این راه حسینی ای دل
برایت تازه محرم شروع شده است…
پی نوشت۲:
دسته جمعی بچه های گل هیئت،صبح امروز
#یا_حسین #لبیک_یا_حسین #هیهات_من_الذله #هیأت

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





‍ سلام برتو

▪️سلامِ کسی که قلبش از مصیبت تو جریحه دار، و اشکش به هنگام یاد تو جارى است

▪️اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت، ومقدرات الهى مرا ازیارى تو بازداشت

▪️و نبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم و با کسانی که با تو دشمنى کردند خصومت نمایم

▪️درعوض صبح وشام برتو مویه میکنم و به جاى اشک براى تو خون گریه میکنم

فرازهایی از زیارت پر فیض «ناحیه مقدسه»

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی- عبادی است

در این ماه #محرم، اجتماعات داشته باشند، خطبا هم بروند مسائل روز را برایشان بگویند و تعزیه بگویند و گریه بکنند برای #سید_الشهدا، این یک شعار الهی است. انقلاب کردیم که #شعائر_اسلام را زنده کنیم. زنده نگه داشتن #عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی- عبادی است. #عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد، یک مسئله سیاسی است؛ یک مسئله‌ای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما ملت #گریه_سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می‌دهیم و خرد می‌کنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است.


#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی


صحیفه نور،جلد 13،صفحه 156
بیانات امام خمینی(ره) در جمع وعاظ و خطبای مذهبی
مورخ : ۱۴ آبان ۱۳۵۹

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 حسین ثارالله

ثار به معنای «خونِ ریخته شده قابل قصاص کردن» و «خون‌خواهی» است و ثار الله لقب حسین بن علی به معنای خون ریخته شده در راه خداست، و کسی که خدا خونخواه اوست.

یعنی او متعلق به یک خانواده یا قبیله یا ملت نیست که خونبهایش را رئیس خانواده یا قبیله یا کشور بگیرد، بلکه متعلق به جهان انسانیت است و شهید راه خداست و خونبهای او ر ا خدا باید بگیرد.

در واقع، خون‌خواهی او هرگز جنبه شخصی ندارد، بلکه نوعی انتقام از همه بدی‌ها و بدان عالم است.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#خواص_زیارت_عاشورا
 
 مرده ای که بوی گلاب می داد

☆یکی از کارکنان غسال خانه بهشت زهرای تهران تعریف می کرد:

یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود، چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت. وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد. آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم، همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند. وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم، بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود. از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیق تر پرسیدم، گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود، آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع می شد…

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 علامه طباطبایی و روز عاشورا
  

آيت اللّه شیخ قدرت الله وجدانى فخر (م ۱۳۷۵ ش) ـ از مدرّسانِ معروف حوزه علميّه قم‏ـ ، براى جناب آقاى اجاق نژاد نقل كرده اند كه : در يكى از روزهاى عاشورا، از نزديك قبرستان نو (قم) عبور مى كردم . استادم علّامه طباطبايى را ديدم . پس از سلام و احوالپرسى به من فرمود : مى دانى امروز ، چه روزى است؟ گفتم : آرى … . فرمود : مى دانى در روز عاشورا ، زمين و آسمان بر امام حسين عليه السلام گريه مى كنند؟ گفتم : آرى . فرمود : مى دانى مرغ هاى بيابان بر ايشان ، گريه مى كنند ؟ گفتم : آرى . فرمود : مى دانى ريگ هاى بيابان ، گريه مى كنند؟ گفتم : آرى . (البتّه من به احترام استاد ، هر چه مى گفتند ، تصديق مى كردم) . در ادامه ، علّامه دست برد و از زمين ، سنگى را برداشت و با دست ، آن را مانند پنير ، باز كرد و قطره خونى را در آن ، نشان داد و فرمود : اين طور!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#روز_شمار_محرم

 روز دهــم محــــرم (عـاشـــــورا):

▪️امام حسین(؏) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنین سخن گفت:« …خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه ی خود سازید.«

 حضرت (؏) «زهیر بن قین» را فرمانده راست سپاه و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش حضرت عباس سپرد. گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد، ولی حضرت تیری نینداخت، چون می فرمود:« دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم» عمر بن سعد تیر را بر کمان نهاده و به سوی یاران امام انداخت و گفت:« گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم!» سپس سپاهیان عمر بن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران حسین (؏) را نشانه رفتند.
▪️امام(؏) فرمود:« یاران من! به پا خیزید و به سوی مرگ(شهادت) بشتابید، خدا شما را بیامرزد.» در حمله ی اول بالغ بر چهل تن شهید شدند و سپس یاران باقی مانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند.

امام حسین(؏) که یکه و تنها مانده بود، نگاهی به اجساد مطهر شهدا کرده و آنها را صدا می کرد. حضرت (؏) برای وداع آخرین به سوی خیام آمد، آنگاه در حالی که شمشیرش را از غلاف بیرون آورده بود در برابر دشمن قرار گرفت و جنگ نمود. دشمن از هر طرف وی را محاصره نمود. ناگاه تیری سه شعبه به قلب مبارکش اصابت کرد و در حالی که نشان یکصد و چند تیر و نیزه بر پیکرش بود، نقش بر زمین شد و روح مبارکش به ملکوت اعلی پیوست، اما شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 وقایع شب عاشورای محرم سال 61
 

1. در شب عاشورا به “محمد بن بشیر حضرمی” یكی از یاران امام حسین علیه‏السلام خبر دادند كه فرزندت در سرحدّ ری اسیر شده است.
او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو مي‏كنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم. امام حسین علیه ‏السلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد كردن فرزندت بكوش.

محمد بن بشیر گفت: در حالی كه زنده هستم، طعمه درندگان شوم اگر چنین كنم و از تو جدا شوم.
امام علیه ‏السلام پنج جامه به او داد كه هزار دینار ارزش داشت و فرمود: پس این لباسها را به فرزندت كه همراه توست بسپار تا در آزادی برادرش مصرف كند.

▪️2. امام حسین علیه‏ السلام در سخنرانی شب عاشورا خبر از شهادت یاران خود داد و آنان را به پاداش الهی بشارت داد.

در این مجلس “قاسم بن الحسن” به امام علیه ‏السلام عرض كرد: آیا من نیز به شهادت خواهم رسید؟ امام با عطوفت و مهربانی فرمود: فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض كرد: ای عمو! مرگ در كام من از عسل شیرین‏تر است. امام علیه ‏السلام فرمودند: آری تو نیز به شهادت خواهی رسید بعد از آنكه به رنج سختی مبتلا شوی، و همچنین پسرم عبداللّه‏ (كودك شیرخوار) به شهادت خواهد رسید.

قاسم گفت: مگر لشكر دشمن به خیمه‏ ها هم حمله مي‏كنند؟ امام علیه ‏السلام به ماجرای شهادت عبداللّه‏ اشاره نمودند كه قاسم بن الحسن تاب نیاورد و زارزار گریست و همه بانگ شیون و زاری سر دادند.

▪️3. امام علیه ‏السلام در شب عاشورا دستور دادند برای حفظ حرم و خیام، خندقی را پشت خیمه‏ ها حفر كنند. حضرت دستور داد به محض حمله دشمن چوبها و خار و خاشاكی كه در خندق بود را آتش بزنند تا ارتباط دشمن از پشت سر قطع شود و این تدبیر امام علیه‏ السلام بسیار سودمند بود.

▪️4. مرحوم شیخ صدوق در كتاب ارزشمند “امالی” نوشته است: شب عاشورا حضرت علي‏ اكبر علیه‏ السلام و 30 نفر از اصحاب به دستور امام علیه‏ السلام از شریعه فرات آب آوردند. امام علیه ‏السلام به یاران خود فرمود: برخیزید، غسل كنید و وضو بگیرید كه این آخرین توشه شماست…

 
 الملهوف،ص39
 نفس المهموم،ص230
 الامام الحسین و اصحابه،ص257
 امالی شیخ صدوق،مجلس30

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  #گشایش

  #دعای_حاجت_روایی_امام_حسین

 
 امام سجاد علیه السلام فرمودند :
پدرم روز شهادتش(روز عاشورا)در حالی که خون از تمامی بدنش در فوران بود مرا به سینه‌اش فشرد و گفت:
پسر عزیزم!
این دعا را حفظ کن که همانا مادرم فاطمه به من آموخت و مادرم از رسول خدا صلی الله‌ علیه وآله آموخت و جبرئیل امین نیز به رسول خدا آموخت که در هنگام هر حاجت و نیازمندی و بر امر بزرگ و بر هنگام هر اندوه و بلایی که فرو می‌آید این‌گونه بخوان :

 بحقِ یس و القرآن الکریم و بحقِ طه و القرآنِ العظیم یا مَن یَقدرُ علی حَوائج السائلین، یا مَن یَعلم ما فی الضّمیر یا منفّساً عَنِ المَکروبین،یا مُفَرجاً عَنِ المَغُمومین،یا راحِمَ الشّیخ الکبیر،یا رازقَ الطِفلَ الصّغیر،یا من لایحتاج الی التّفسیر صلّی علی محمّد و آل محمّد و افعل بی کذا و کذا

 ترجمه :
به حق یس و قرآن کریم و به حق طه و قرآن با عظمت،ای کسی که در برآوردن حاجت حاجتمندان توانایی،ای کسی که از درون افراد خبر داری،ای بر طرف کننده ی گرفتاری ها،ای شادی بخش کسانی که غمزده اند،ای کسی که به افراد پیر ترحم می کنی،‌ای کسی که روزی طفل کوچک را میدهی،ای کسی که به تفسیر احتیاج نداری،بر محمد و آلش درود فرست و آنچنان کن که …

 توجه :
به جای کذا و کذا در عبارت دعا باید حاجت خود را بیان کرد

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

چقدر نیزه فرو رفتہ بہ جسمٺ،گوئے
گودے قتلگهٺ تنگ‌تر از زندان شد

نعل تازه به سُم اسب زدن فڪر ڪه بود؟
ڪه سراپاے تو با سطح زمین یڪسـان شد

#یازینب_ڪبرے_س
#قتلہ_الحسین_بڪربلا

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 امام مهدی ارواحنافداه:

ای مردم جهان! منم امام قائم.
منم شمشیر انتقام الهی که همه ستمگران را به سزای اعمالشان خواهم رساند و حقّ مظلومان را از آنها پس خواهم گرفت.


ای اهل عالم! جدّم حسین بن علی(علیه السلام) را تشنه به شهادت رساندند و بدن مبارک او را عریان در روی خاکها رها کردند.


دشمنان از روی کینه توزی جدم حسین(علیه السلام) را ناجوانمردانه کشتند…

  الزام الناصب، ج2، ص282

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





 امام سجاد عليه السّلام فرمودند: أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِي الهَواءِ ؛


 من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند . من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند .


بحار الأنوار ، ج 45 ، ص 174

موضوعات: مختلف  لینک ثابت