✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 82
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 6997
  • 1 ماه قبل: 30035
  • کل بازدیدها: 823148

 



یاد خدا باعث بینائی و روشنایی

خداوند در سوره اعراف می فرماید: «إن الذین اتقوا إذا مسهم طئف من الشیطن تذکروا فإذا هم مبصرون اعراف، 201»، « و إخونهم یمدونهم فى الغى ثم لا یقصرون» (اعراف/آیه 202)؛ «پرهیزکاران هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطان شوند به یاد خدا و پاداش و کیفر او مى افتند و در پرتو یاد او راه حق را مى بینند و بینا مى گردند، ولى ناپرهیزکاران برادرانشان یعنى شیاطین آنان را پیوسته در گمراهى پیش مى برند و باز نمى ایستند». در روایات کرار به اثر عمیق ذکر خدا در کنار زدن وسوسه هاى شیطان اشاره شده است. حتى افراد بسیار با ایمان و دانشمند و با شخصیت همیشه احساس خطر در مقابل وسوسه هاى شیطانى مى کردند، و از طریق مراقبت که در علم اخلاق بحث مشروحى دارد با آن مى جنگیدند. اصولا وسوسه هاى نفس و شیطان همانند میکربهاى بیمارى زا است، که در همه وجود دارند، ولى به دنبال بنیه هاى ضعیف و جسمهاى ناتوان مى گردند، تا در آنجا نفوذ کنند اما آنها که جسمى سالم و نیرومند و قوى دارند، این میکربها را از خود دفع مى کنند. جمله «اذا هم مبصرون» به هنگام یاد خدا چشمشان بینا مى شود و حق را مى بینند اشاره به این حقیقت است که وسوسه هاى شیطانى پرده بر دید باطنى انسان مى افکند، آنچنان که راه را از چاه و دوست را از دشمن و نیک را از بد نمى شناسد، ولى یاد خدا به انسان بینائى و روشنائى مى بخشد، و قدرت شناخت واقعیتها به او مى دهد، شناختى که نتیجه اش نجات از چنگال وسوسه ها است. پرهیزکاران در پرتو ذکر خدا از چنگال وسوسه هاى شیطانى رهائى مى یابند، و این در حالى است که گناهکاران آلوده، که برادران شیطانند در دام او گرفتارند، قرآن در آیه بعد در این باره چنین مى گوید: برادرانشان یعنى شیاطین پیوسته آنها را در گمراهى پیش مى برند، و از گمراه ساختن آنها باز نمى ایستند، بلکه بیرحمانه حملات خود را به طور مداوم بر آنها ادامه مى دهند «و اخوانهم یمدونهم فى الغى ثم لا یقصرون» (اعراف/ آیه 202)؛ «اخوان کنایه از شیاطین است و ضمیر هم به مشرکان و گنهکاران باز مى گردد»، چنانکه در مى خوانیم «ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین» (اسراء/آیه 27)؛ «تبذیر کنندگان برادران شیطانند». یمدونهم از ماده امداد به معنى کمک دادن و ادامه دادن و افزودن است یعنى پیوسته آنها را به این راه مى کشانند و پیش مى روند. جمله لا یقصرون به معنى این است که شیاطین در گمراه ساختن آنها از هیچ چیز کوتاهى نمى کنند. سپس حال جمعى از مشرکان و گنهکاران دور از منطق را شرح مى دهد و مى گوید هنگامى که آیات قرآن را براى آنها بخوانى آن را تکذیب مى کنند و هنگامى که آیه اى براى آنها نیاورى و در نزول وحى تاخیرى افتد مى گویند پس این آیات چه شد؟ چرا از پیش خود آنها را تنظیم نمى کنى؟ مگر همه اینها وحى آسمانى است؟ «و اذا لم تاتهم بایة قالوا لو لا اجتبیتها» (اعراف/آیه 203)؛ «اما به آنها بگو من تنها از آنچه به سویم وحى مى شود پیروى مى کنم، و جز آنچه خدا نازل مى کند، چیزى نمى گویم». این قرآن و آیات نورانیش وسیله بیدارى و بینائى از طرف پروردگار است، که به هر انسان آماده اى دید و روشنائى و نور مى دهد. «و رحمة لهدى وقوم یؤمنون» (اعراف/آیه 203)؛ «و مایه هدایت و رحمت براى افراد با ایمان و آنها که در برابر حق تسلیم اند مى باشد»

یاد خدا مایه آرامش دلها

خداوند در سوره انفال آیات 2 تا 4 می فرماید: «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهایشان ترسان می گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود، ایمانشان افزونتر می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. آنها که نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم انفاق می کنند. آری مؤمنان حقیقی آنها هستند، برای آنان درجاتی مهم نزد پروردگارشان است و برای آنها آمرزش و روزی بی نقص و عیب است». یاد خدا در زندگی مؤمن جایگاه ویژه ای دارد و در پرتو آن می تواند به آرامش حقیقی دست یابد و آرامش در پرتو یاد خدا آنگاه نصیب مؤمن می شود که زمینه قلبی و باطنی آن را فراهم کند یعنی آنچنان دلش را از ناپاکی ها و زشتی ها و کدورت های معنوی پاک کند که بتواند حضور خدا را در دل خود احساس کند. نشانه این پاکی احساس ترس به هنگام شنیدن یاد خداست. اگر انسان به آن مطلوب حقیقی برسد به سعادت حقیقی که سعادت حقیقی اش قهرا آرامش به همان معنای فوق همه چیز است به آرامش حقیقی می رسد. این است که قرآن می فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله»، «هدایت یافتگان کسانی هستند که ایمان آوردند و قلبهایشان به ذکر خدا اطمینان پیدا می کند» و بعد می فرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ (رعد/آیه 28)؛ «تنها با یاد خدا قلبها اطمینان و آرامش پیدا می کند». یعنی تنها با یاد خدا دلها آرام می گیرد، یعنی رسیدن به هیچ مطلوبی به انسان آرامش حقیقی نمی دهد، یک آرامش موقت می دهد تا وقتی که خیال می کند به مطلوب حقیقی رسیده است، ولی یک مدتی که فطرتش او را از نزدیک به وی کرد و او را شناخت و درست درک کرد یک نوع عدم سنخیت میان خود و او درک می کند و حالت بیزاری در او پیدا می شود. تنها حقیقتی که اگر به او برسد دیگر محال است نسبت به او بیزاری پیدا کند خداوند متعال است، و این، زمانی است که قلب انسان به حقیقت، به او، به توحید رسیده باشد. اینکه صاحبان ایمان، از بهترین آرامش و آسایش روانی برخوردارند از آن جهت است که جهان را حکیم و علیم و هدفدار می دانند نه بی هدف. خداوند به عنوان یک قاعده کلى و اصل جاویدان و فراگیر مى فرماید آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مى گیرد. و در آخرین آیه با ذکر سرنوشت و پایان کار افراد با ایمان مضمون آیات قبل را چنین تکمیل مى کند: «الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن ماب» (رعد/آیه 29)؛ «آنهائى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترین زندگى براى آنهاست و سرانجام کارشان بهترین سرانجامها خواهد بود». بسیارى از مفسران بزرگ کلمه طوبى را مؤنث اطیب دانسته اند که مفهومش بهتر و پاکیزه تر یا بهترین و پاکیزه ترین است، و با توجه به اینکه متعلق آن محذوف است مفهوم این کلمه از هر نظر وسیع و نامحدود خواهد بود، نتیجه اینکه با ذکر جمله «طوبى لهم» همه نیکیها و پاکیها براى آنان پیش بینى شده است، از همه چیز بهترینش: بهترین زندگى، بهترین نعمتها، بهترین آرامش، بهترین دوستان و بهترین الطاف خاص پروردگار، همه اینها در گرو ایمان و عمل صالح است، و پاداشى است براى آنها که از نظر عقیده، محکم و از نظر عمل، پاک و فعال و درستکار و خدمتگذارند.

یاد خدا بهترین پشتوانه صبر و استقامت

خداوند در سوره حجرات می فرماید: «فاصبر على ما یقولون و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل الغروب و من الیل فسبحه و أدبار السجود» (ق/آیه 40)؛ «در برابر آنچه آنها مى گویند شکیبا باش، و تسبیح و حمد پروردگارت را قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب بجا آور و در بخشى از شب او را تسبیح کن، و بعد از سجده ها». از آنجا که صبر و استقامت نیاز به پشتوانه اى دارد، و بهترین پشتوانه یاد خدا و ارتباط با مبدأ علم و قدرت جهان آفرین است در دنبال این دستور مى افزاید: و تسبیح و حمد پروردگارت را قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن بجا آور. همچنین در قسمتى از شب او را تسبیح کن و بعد از سجده ها (و من اللیل فسبحه و ادبار السجود). این یاد مداوم و تسبیح مستمر همچون قطره هاى حیاتبخش باران بر سرزمین قلب و جان تو مى ریزد و آن را سیراب مى کند، دائما به تو نشاط و حیات مى بخشد و به استقامت در مقابل مخالفان لجوج دعوت مى کند.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اثرات یاد خدا در زندگی انسان
یاد خدا به عنوان روح و هدف عبادت
ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می دهد و صفا می بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می دهد. امام علی (ع) درباره یاد حق که روح عبادت است چنین می فرماید: «ان الله سبحانه تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقره و تبصر به بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده و ما برح لله عزت آلاوه فی البرهه بعد البرهه و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فکرهم وکلمهم فی ذات عقولهم» (خطبه 222)، خداوند یاد خود را صیقل دلها قرار داده است، دلها بدین وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینائی، بینا و از پس سرکشی و عناد، رام می گردند، همواره چنین بوده و هست که خداوند متعال در هر برهه ئی از زمان و در زمانهائی که پیامبری در میان مردم نبوده است بندگانی داشته و دارد که در سر ضمیر آنها با آنها راز می گوید و از راه عقلهایشان با آنان تکلم می کند. در این کلمات خاصیت عجیب و تاثیر شگرف یاد حق در دلها بیان شده است تا جائی که دل قابل الهام گیری و مکالمه با خدا می گردد. در همین خطبه حالات و مقامات و کرامتهائی که برای اهل معنی در پرتو عبادت رخ می دهد توضیح داده شده است، از آن جمله می فرماید: «تنزلت علی قد حفت بهم الملائکه و هم السکینه و فتحت لهم ابواب السماء و اعدت لهم مقاعد الکرامات فی مقعد اطلع الله علیهم فیه فرضی سعیهم و حمد مقامهم یتنسمون بدعائه روح التجاوز»، «فرشتگان آنان را در میان گرفته اند، آرامش برایشان فرود آمده است، درهای ملکوت بر روی آنان گشوده شده است، جایگاه الطاف بی پایان الهی برایشان آماده گشته است، خداوند متعال مقام و درجه آنان را که بوسیله بندگی به دست آورده اند دیده و عملشان را پسندیده و مقامشان را ستوده است، آنگاه که خداوند را می خوانند بوی مغفرت و گذشت الهی را استشمام و پس رفتن پرده های تاریک گناه را احساس می کنند». یاد خدا مایه حیات قلب است، مایه روشنائی دل است، مایه آرامش روح است، موجب صفا و رقت و خشوع و بهجت ضمیر آدمی است، باعث بیداری و آگاهی و هوشیاری انسان است.

یاد خدا باعث خودیابی
در عبادت و یاد خداست که انسان، خود را پیدا می کند، خود را واقعا باز می یابد. بنابراین یکی از شرایط باز یافتن خود، شناختن و باز یافتن علت و خالق و موجد خود است. یعنی محال است که انسان بتواند خود را جدا از علت و آفریننده خود به درستی درک کند و بشناسد. علت واقعی هر موجود مقدم بر وجود او است از خودش به خودش نزدیکتر است. «و نحن اقرب الیه من حبل الورید» (ق/ آیه 16)؛ «و ما از رشته رگ ها به او نزدیک تریم». «و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه» (انفال/ آیه24)؛ «و بدانید که خدا میان انسان و دل او حایل می گردد». نکته بسیار جالبی که از تعبیرات قرآن کریم استفاده می شود این است که انسان آنگاه خود را دارد و از دست نداده که خدا را داشته باشد. آنگاه خود را به یاد دارد و فراموش نکرده که از خدا غافل نباشد و خدا را فراموش نکند. خدا را فراموش کردن ملازم است با خود فراموشی. «و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم»، «و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا هم خودشان را از یادشان برد»، (حشر/ آیه 19). از اینجا معلوم می شود که چرا یاد خدا مایه حیات قلب است، مایه روشنائی دل است، مایه آرامش روح است، موجب صفا و رقت و خشوع و بهجت ضمیر آدمی است، باعث بیداری و آگاهی و هوشیاری انسان است.

یاد خدا سبب قوت قلب
«یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون» (انفال/ آیه 45)؛ «ای اهل ایمان! آنگاه که با دشمن در میدان جنگ روبرو می شوید، پابرجا و محکم بمانید». «و اذکروا الله کثیرا»، «در همان حال خدا را زیاد یاد کنید»، اول دستور ثبات است سپس می فرماید: یاد خدا را فراموش نکنید. یاد خدا سبب قوت قلب انسان است. مخصوصا وقتی که انسان در شرایط سختی قرار می گیرد، یاد کردن خدا که انسان از قدرت الهی استمداد کند، روحیه انسان را قوی می کند. «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه» (بقره/ آیه 153)، «نماز ذکر خداست». قرآن می گوید از نماز مدد و نیرو بگیرید. اسلام که نمی گوید یا برو پاسبانی کن یا ذکر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذکر خدا بگو، یا برو کشتیبان باش یا ذکر خدا بگو. اسلام می گوید هر کاری که می کنی ذکر خدا بگو، آن وقت کارت را بهتر انجام می دهی و روحیه ات قویتر می شود. چرا اینطور می گویی که آیا یک پاسبان خانه ها را پاسبانی دهد بهتر است یا بنشیند در خلوت و تسبیح هزار دانه دستش بگیرد و ذکر خدا بگوید؟ مثل اینکه قرآن گفته ذکر خدا فقط به این است که انسان در چله بنشیند، در ها را به روی خود ببندد، تسبیح هزار دانه هم دستش باشد و ذکر بگوید. قرآن به مجاهدین می گوید: «یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون» (انفال/ آیه 45)؛ «ای اهل ایمان! آنگاه که با دشمن روبرو می شوید و مرگ دندانهای خود را به شما نشان می دهد، پابرجا باشید و یاد خدا بکنید». نگفت: پابرجا باشید، اینجا دیگر جای یاد خدا نیست، نگفت: بروید در خانه ها بنشینید و یاد خدا بکنید، گفت: پابرجا باشید و یاد خدا بکنید. در میدان جنگ اگر یاد خدا بکنید بیشتر پابرجا می شوید، و در این صورت است که فلاح و رستگاری نصیب شما می شود.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




برگزاری کرسی به مناسبت هفته کتاب به موضوعات اهمیت نشر کتاب.اهمیت کتاب وکتاب خوانی واخلاق پژوهشی..

به مناسبت هفته کتابخوانی کرسی در مدرسه علمیه خواهران زیر نظر استاد رضایی برگزار گردید.در این برنامه از تعدای از خواهران که در مقالات رشد امتیاز کسب کرده بودند تجلیل به عمل آمد…

ادامه »

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




برگزاری نمایشگاه کتاب به مناسبت هفته کتاب وکتابخوانی به مدت یک هفته..
موضوعات: مختلف  لینک ثابت




برگزاری نمایشگاه کتاب به مناسبت هفته کتاب وکتابخوانی
موضوعات: مختلف  لینک ثابت




یکی از مهترین پیامهای فراموش شده ی عاشورا:
خیلی جالبه شب عاشورا امام حسین به یارانش فرمود:
هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود…
او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم از بین برنده ی حق الناس نیست…
در عجبم از کسانی که هزاران گناه می کنند و معتقدند یک قطره اشک بر حسین ضامن بهشت آنهاست…

  دکتر چمران

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




امام حسین را بشناسیم

بسم الله الرحمن الرحیم

حسین بن علی

نقش= سومین امام شیعیان
نام= حسین بن علی
کنیه = اباعبدالله
لقب(ها) = ثارالله، سیدالشهداء، سید شبابِ اهلِ الجنه، الرشید، الطیب، السید، السبط
زادروز = ۳ شعبان ۴ (قمری)
زادگاه = مدینه
درگذشت = ۱۰ محرم ۶۱ (قمری)
۲۰ مهر ۵۹
مدفن = حرم امام حسین، کربلا، عراق
پدر = علی
مادر = فاطمه
همسر(ان) = شهربانو، رباب دختر امرء القیس، ام‌الرباب، ام لیلا، ام اسحاق بن طلحه
فرزند(ان) = علی بن حسین، علی‌اکبر، علی‌اصغر، رقیه، فاطمه صغری، سکینه

طول عمر =
پیش از امامت ۴۶ سال
(سال ۴ تا ۵۰ قمری)

دوران امامت = ۱۱ سال
(سال ۵۰ تا ۶۱ قمری)

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#چشم_آیت_الله_بهجت :

 
حجت‌الاسلام علی بهجت می گوید: بنده پس از رحلت پدرم متوجه خیلی از این قضایا شدم. در روز دوم ختم پدرم یکی از علما که الآن فوت کرده و پسر مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی بود، به من اشاره کرد که نزدیکش بروم. ایشان روی ویلچری نشسته بود و کنار گوش من گفت: من 60 سال پیش در نجف که بودم، آقای قوچانی که با پدر شما نزدیک بود و از اسرار او اطلاع داشت و ارتباط خوبی با استاد آیت الله بهجت نیز داشت، به من چیزی گفت.
 
وی ادامه داد: او گفت سر اینکه آقای بهجت از همه هم کلاسی‌هایش ممتاز شد، یک چیز بود و آن این بود که آقای بهجت از کودکی و سالها قبل از بلوغ خود در اثر عبادت، چشمش معصیت را می‌دید و مرتکب نمی‌شد. لذا دوران کودکی را با پاکی گذراند و بعد از دوران کودکی هم همین طور گذشت.گناه او را سنگین و چرک و آلوده نکرد. در مدارج ترقی که دیگران باید پله پله بالا بروند، ایشان چون پاک و سبک بود پرواز می‌کرد.

بهجت ادامه داد: پدرم هم در صحبت‌هایش داشت که گناه را کوچکش را هم نباید کوچک بشماری. همیشه می‌گفت اگر در بالاترین حد ترقی باشی و ببینی کودکی آجری جلوی پای نابینایی می‌گذارد تا او زمین بخورد و کودک بخندد و تو فقط یک لبخند زدی، همین کافی است تا تو را با مغز از آن بالا به پایین اندازد.

وی تأکید کرد: این صحبت پسر آقای سید جمال گلپایگانی خیلی به ما کمک کرد و اطلاعات ما را به هم دوخت و وصل کرد. من همیشه طلب مغفرت برای ایشان می‌کنم. بنده بارها از پدرم شنیده بودم و خیلی دیگر از شاگردان ایشان نیز شنیده بودند که پدرم می‌گفت کسی را می‌شناسم که خداوند توفیق معصیت از کودکی به او نداد. هربار معصیت پیش می‌آمد، خداوند یک طور منصرفش می‌کرد.

حجت‌الاسلام علی بهجت در پایان گفت‌وگوی خود اظهار داشت: هیچ وقت پدرم «من» نمی‌گفت و همیشه همه عنوان‌ها و برچسب‌ها و من‌ها را پاک می‌کرد. بسیاری از مطالب را با عنوان سوم شخص می‌گفت و خیلی‌ها می‌گفتند خود آقاست. و من باور نمی‌کردم و دنبال دلیل بودم. او هم که هیچ اقراری نمی‌کرد و من بعدها فهمیدم.

  نا گفته های آیت الله بهجت

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





 

۱. می‌توانید برای مدت معین مثلاً چهل روز برای گنجشک‌ها غذا بریزید.

۲. می‌توانید مانده غذایتان را برای گربه‌ها بگذارید. اینطوری هم شکم این حیوانات زبان بسته را سیر می‌کنید و هم رفتگر بابت پاره شدن پاکت زباله اذیت نمی‌شود.

۳. می‌توانید تا چهل روز گفتار نیک داشته باشید. خود به خود کردار نیک هم می‌آید.

۴. می‌توانید تا مدت مشخص دروغ نگویید و در جواب سوالاتی که نمی‌دانید، سکوت کنید، لبخند بزنید یا بگویید نمی‌دانم.
 
۵. می‌توانید چند هسته میوه در باغچه خانه یا خیابان بکارید و تا سبز شدن آن، از او نگهداری کنید.

۶. می‌توانید موضوع خاصی را به دیگران آموزش دهید، کسب درآمد، صنایع دستی، رموز موفقیت یا چیزی که زندگی آنها را بهبود ببخشد.

۷. می‌توانید کتابی مفید را ترجمه کنید و به رایگان در اینترنت از طریق سایتها یا گروهای مرتبط نشر دهید.

۸. می‌توانید یک سال خرج تحصیل یک کودک را به عهده بگیرید.

۹. می‌توانید نذر کنید هزینه داروی تهیدستی رو بدهید.
 
۱۰. می‌توانید نذر کنید چند نهال بکارید.

۱۱. می‌توانید نذر کنید یک ماه بدون عجله رانندگی کنید و هنگام رانندگی ناسزا نگویید.

۱۲. می‌توانید به بقالی یا سوپرمارکت محله برید و بدهی‌های افراد ناتوان را پرداخت کنید.

۱۵. می‌توانی هر جا چراغ روشن اضافه دیدید آن را خاموش‌کنید.

۱۶. می‌توانید هنگام خریدهای کوچک از دریافت نایلون از خواربارفروشی‌ها خودداری کنید.
 
۱۷. می‌توانید چند گاهی از فرستادن شایعات و خرافات در محیط‌های مجازی خودداری کنید.

۱۸. می‌توانید بخشی از زمان خود را به‌جای گشت زنی در دنیای مجازی صرف کودکان خود کنید.

۱۹. می‌توانید کتاب‌های بلااستفاده در خانه را به کتابخانه محل کار یا خانه هدیه دهید.

۲۰. می‌توانید با پخش این پیام دیگران را به دگرگونی فراخوانی کنید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




” پروفسور حسابي “

زنده بودن حرکتی است افقی
از گهواره تا گور ……
اما زندگی کردن حرکتی است عمودی
از فرش تا عرش……
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست.
ماموریت ما در زندگی
“بی مشکل زیستن ” نیست
“با انگیزه زیستن است
“سلطان دلها"باش
اما دل نشکن.
بگذار همه عاشقت باشن
اما تو عاشق یک نفر باش
پله بساز اما از کسی بالا نرو
دورت راشلوغ کن
اما در شلوغی ها خودت را گم نکن
“طلا” باش اما خاکی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

مردی ﺑﺎ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺑﻪ ﺧﻂ ﻣﺮﺯﯼ ﻣﯽﺭﺳﺪ . ﺍﻭ ﺩﻭ ﮐﯿﺴﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ .
ﻣﺄﻣﻮﺭ ﻣﺮﺯﯼ ﻣﯽﭘﺮﺳﺪ : ‏« ﺩﺭ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ »
ﺍﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : ‏« ﺷﻦ .»
ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺑﻮﺩ،
ﯾﮏ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ .
ﻭﻟﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﺳﯽ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ،
ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺟﺰ ﺷﻦ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﯾﺎﺑﺪ .
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽﺩﻫﺪ .
ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻠﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺨﺺ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺎﺟﺮﺍ .
ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﺮﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺁﻥ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝﭘﺮﺳﯽ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ :
‏« ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺸﮑﻮﮐﻢ ﻭ ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻗﺎﭼﺎﻕ ﺑﻮﺩﯼ . ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﺭﺩ ﻣﯽﮐﺮﺩﯼ؟ »
ﻣﺮﺩ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : ‏« ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ !!!»
  ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻓﺮﻋﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﺍﺻﻠﯽ ﻏﺎﻓﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 امام_خمینی (ره) دربستر بیماری روزهای واپسبن عمرشان می‎خواستند بخوابند به من فرمودند: اگر خوابیدم برای اول وقت نماز صدایم بزن گفتم: چشم

دیدم اول وقت شد و امام خوابیده‎اند حیفم آمد صدای شان بزنم ـ عمل جراحی، سرم به دست، گفتم صدای شان نزنم بهتر است.

چند دقیقه‎ای از اذان گذشت و امام چشم‌هایشان را باز کردند.

گفتند:‌ وقت شده؟
گفتم: بله.
امام فرمودند: چرا صدایم نزدی؟
گفتم: ده دقیقه بیش تر وقت نگذشته است.
گفتند: مگر من به شما نگفتم

امام سپس فرزندشان را صدا زدند که «احمد بیا». فرمودند: ناراحتم، از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده‎ام چرا الان که پایم لب‎ گور است، ده دقیقه تأخیر افتد.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

همان طور که در سر چهار راه وقتی چراغ قرمز می شود، ترمز می کنید، دین هم چراغ قرمز دارد، چراغ قرمز دین، کارهای حرام است، یعنی وقتی به کار حرامی رسیدی، ترمز کن و چراغ سبز دین هم کارهای حلال است.

  حال کسانی که برای چراغ قرمز ترمز می کنند، دو جور هستند:

  یک دسته از ترس جریمه شدن ترمز می کنند، که این ترمز کردنشان خیلی چنگی به دل نمی زند،

  اما عده ای هم برای احترام گذاشتن به قانون ترمز می کنند که این مهم است.

 حال ما هم اگر از ترس جهنم نماز بخوانیم، این نماز خواندنمان زیاد چنگی به دل نمی زند؛ یعنی اگر به این خاطر صبح ها بلند مےشوی و نماز مےخوانی که به جهنم نروی، این نماز خواندن زیاد دلچسب نیست،

  اما اگر به تو بگویند: «اگر نماز صبح هم نخوانی به جهنم نمےروی» اما باز بلند شوی و نماز بخوانی، این خوب است.

  امیرالمومنین علی(ع) در مناجات های شان مےفرمودند: «خدایا عبادت من به خاطر ترس از جهنم و یا به طمع بهشت نیست، و لکن من تو را شایسته عبادت دیدم و به این خاطر عبادتت می کنم.»

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





كدام نقطه ی این خاك زیر پای تو نیست
كدام پاره ی خورشید آشنای تو نیست
بگو كدام نسیم شكفته در وادی است
كه ذهنش آینه بندانی از صفای تو نیست
كدام جاده ، بگو ، می رساندم تا تو
كدام سوی افق را نشان جای تو نیست
منم كه گمشده ام ای عزیز پیدایم
منم كه هر نفسم گریه ای برای تو نیست
امید شیعه ! چرا از سفر نمی آیی
كه زخم كهنه ی ما را به جز دوای تو نیست
زمین به ماتم غیرت نشسته است آقا
چرا به بام جهان بیرق لوای تو نیست
در انتظار تو این جان به تنگ آمده است
بیا بیا كه به سرها به جز هوای تو نیست
اللهم عجل لولیک الفرج 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





مردی از شهر قم به بغداد آمد و اموال و هدیه های بسیاری از مردم برای حضرت مهدی علیه السلام آورد تا بوسیله دومین نایب خاص
آن بزگوار «جناب محمد بن عثمان» به او تقدیم دارد.

هنگامی كه اموال را تسلیم كرد، جناب محمد بن عثمان گفت، «گویی چیز دیگری هم بوده است كه اینك در میان این اموال و اشیاء
موجود نیست، پس آن كجاست؟» آن مرد گفت: «سرورم! هرچه بود تقدیم داشتم دیگر چیزی نزد من نمانده است.»

«محمد بن عثمان» گفت: «چرا، چیزی مانده است، برو و آنچه به همراهت بوده است مورد بازدید قرار ده،شاید در میان آنها
باشد.»

آن مرد رفت و در میان بقیه اثاث و اشیا را جستجو كرد و بسیار اندیشید، اما چیزی نیافت و ناراحت بازگشت و گفت: «چیزی نزد
من نمانده است.»

جناب محمد بن عثمان گفت: «به شما می گویم، دو لباس مخصوص سودانی كه فلان مرد به شما داد بیاوری، كجا است؟»

آن مرد آن دو پیراهن را به یاد آورد و گفت:«آری! درست است اما نمی دانم آنها را كجا گذاشته ام.»

رفت و جستجوی خویش را برای یافتن آن دو پیراهن از سر گرفت، اما پیدا نكرد. بازگشت و گفت: «سرورم! نیافتم.»

محمد بن عثمان گفت: «بسوی فلان مردی كه دو كیسه جنس برای او بردی، برو، یكی از آن بسته ها را بگشا، پیراهنها را در درون
آن خواهی یافت.»

آن مرد دچار بهت و حیرت شد و رفت و یكی از كیسه ها را گشود دو پیراهن را در میان آنها یافت و آورد.

[1] غیبت شیخ طوسی، ص 179 و بحارالانوار، ج 51، ص 316.
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خدایی كه
میخواهیم به او توكل
كنیم چهار ویژگ دارد:

 از نیاز تو آگاه است
 بخل ندارد
 جهت برآوردن نیازت قادر است
 به تو محبت دارد

پس از همین حالا
“توكل بر خدا كن”

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ،
ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ
ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩ

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ …
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺿﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ .

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ …
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺧﺎﮎ ﻏﺮﻕ ﮐﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ؛

اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ …
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺗﺎ با آرامش ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ .
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

حاتم را پرسیدند که :« هرگز از خود کریمتر دیده ای؟»
گفت : بلی، روزی در خانه غلامی یتیم فرود آمدم و او ده گوسفند داشت. فی الحال یک گوسفند بکشت و بپخت و پیش من آورد. مرا قطعه ای از آن خوش آمد ، بخوردم .
گفتم : « والله این بسی خوش بود.»
غلام بیرون رفت و یک یک گوسفندان را می کشت و آن موضع را (آن قسمت ) را می پخت و پیش من می آورد . و من از این موضوع آگاهی نداشتم. چون بیرون آمدم که سوار شوم دیدم که بیرون خانه خون بسیار ریخته است.
پرسیدم که این چیست؟
گفتند : او (غلام) همه گوسفندان خود را بکشت (سربرید) .
او را ملامت کردم که : چرا چنین کردی؟
گفت : سبحان الله ترا چیزی خوش آید که من مالک آن باشم و در آن بخیلی کنم؟
پس حاتم را پرسیدندکه :« تو در مقابله آن چه دادی؟»
گفت : « سیصد شتر سرخ موی و پانصد گوسفند.»
گفتند : « پس تو کریمتر از او باشی! »
گفت : « هیهات ! وی هرچه داشت داده است و من از آن چه داشتم و از بسیاری ثروتم ؛ اندکی بیش ندادم.»

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زیارت امام حسین علیه السلام و شفاعت در قیامت

▪️مرحوم قطب الدّین راوندی در کتاب خود موسوم به خرائج و جرائح
نقل کرده است:

روزی پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله
در محلّی نشسته بود
و اطراف آن بزرگوار، امام علیّ،
حضرت فاطمه، حسن و حسین
علیهم السّلام گرد آمده بودند.

در این هنگام، رسول خدا
صلّی اللّه علیه و آله به ایشان خطاب کرد
و فرمود:
چگونه اید در آن هنگامی که هر یک از شما از یکدیگر جدا و پراکنده گردد؛
و قبر هر یک در گوشه ای از زمین قرار گیرد؟

حسین علیه السّلام لب به سخن گشود و اظهار داشت:
یا رسول اللّه! آیا به مرگ طبیعی
می میریم، یا آن که کشته خواهیم شد؟

حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله در پاسخ فرمود:
ای پسرم! همانا شما مظلومانه کشته خواهید شد.
▪️و سپس افزود:
و ذراری(ذریه وفرزندان) شما در روی زمین پراکنده خواهند شد.

حسین علیه السّلام سؤال نمود:
یا رسول اللّه! چه کسی ما را خواهد کشت؟

حضرت رسول صلوات اللّه علیه در پاسخ فرمود:
شرورترین افراد،
شما رابه قتل می رسانند.

حسین علیه السّلام همچنین سؤال کرد: آیا کسی به زیارت قبور ما خواهد آمد؟

رسول خدا صلّی اله علیه و آله فرمود: آری، عدّه ای از - مردان و زنان - امّت جهت زیارت بر سر قبور شمامی آیند،
و با آمدنشان بر مزار شما، مرا خوشحال می نمایند.

و چون قیامت بر پا شود من در صحرای محشر حاضر خواهم شد، و آنهائی را که
به زیارت قبور شماها آمده باشند شفاعت می کنم؛ و از شداید
و سختی های قیامت نجاتشان
خواهم داد.

 بحارالأنوار: ج 18، ص 120.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




امام حسین علیه السلام
در حال رفتن به کربلا فرمودند :

این دنیا تغییر کرده و منفور شده است ، خوبیهایش رفته ، و باقی نمانده از دنیا مگر ته مانده ای همچون کاسه ای که در ته آن مختصری بماند.

مختصر زندگی بی ارزشی همچون چراگاه خطرناک ، مگر شما مشاهده نمی کنید که به حق عمل نمی کنند و از باطل گریزان نیستند ، باید مومن دل به دیدار پروردگار خود ببندد در حالی که طالب حق است.

من مرگ را جز حیات و زندگی نمی بینم و زنده ماندن با ستمگران را جز بدبختی ، مردم بنده دنیایند و دین بر سر زبانهای آنها آویزان است آن را می چرخانند بر محور زندگی خود ، وقتی به وسیله بلا آزمایش شدند دین داران کم خواهند بود .

 بحارالانوار

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت