✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 129
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 6420
  • 1 ماه قبل: 27072
  • کل بازدیدها: 1006662

 



اجازه دهید در زمان سختی ها شخصی باشد که به شما کمک کند.

شما می دانید که این شخص دقیقا چه کسی است.

نباید توقع داشته باشید که این فرد مشکلات شما را حل کند.

فقط اجازه دهید در زمان بروز مشکلات در کنار شما باشد.

نباید لزوما شما را از داخل تاریکی بیرون بکشد

فقط در حدی که کمی روشنایی به شما بدهد تا مسیر درست را پیدا کنید.

همواره تنها نبودن را به خود یاد آوری کنید.

اصلا مهم نیست که وضعیتی که در آن قرار گرفته اید

چقدر پیچیده و یا عجیب غریب شده است ،

کسی در زندگی شما هست که در همان موقعیت قرار گرفته

و می خواهد شما را راهنمایی کند.

 

 عبارت تاکیدی

من این وضعیت را به عشق الهی می سپارم و به بهبود آن اطمینان کامل دارم

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




درویشی بود که در کوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: “هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی” اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت: “من پدر این درویش را در می‌آورم. که هر روز مزاحم آسایش ما میشود .” زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت: “من به این درویش ثابت می‌کنم که هرچه کنی به خود نمی‌کنی". کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: “من از راه دور آمده‌ام و گرسنه‌ام” درویش هم همان از فتیر شیرین را به او داد و گفت: “زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم !” پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: “درویش! این چی بود که سوختم؟” درویش فوری رفت و زن را خبر کرد. زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش می‌زد و شیون می‌کرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم .

“حقا که تو راست گفتی :هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی.” .

آنچه را که امروز به اختیار میکاریم ، فردا به اجبار درو میکنیم …

.

پس در حد اختیار ، در نحوه ی افکار و کردار و گفتارمون بیشتر تامل

کنیم …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




اغلب مردم زود فریب می خورند

چون تشنه ی آرامش فوری هستند

و دام هایی را که در پشت وعده های

بزرگ پنهان است نمیبینند…

 

نیکولو ماکیاولی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

#امام_زمانم. .

 

اين روزها ديگر كسی ياد شما نيست

ديگر  كسی  با  نام هايت آشنا نيست

 

مثل  گذشته  نيست  ديگر  كارهامان

شبهای جمعه روی لبهامان دعا نيست

 

 حق با شما بوده اگر خيمه نشينی

 اين جا ميان ما برای تو كه جا نيست

 

تفریح بعضی ها مهم تر از نماز است

يك عده ای هم كارشان غير از ريا نيست

 

ديگر گذشت آن هفته های جمكرانی

ديگرسه شنبه های هفته با صفا نيست

 

در بند نفس خود گرفتاريم از بس …

كه لحظه هامان از گرفتاری جدا نيست

 

بیچارگی یعنی  همین  روزی  بفهمیم

در دفتر چشم انتظاران  نام  ما نیست

 

چیزی که از ما دیده ای تو بی وفائیست

چیزی که  ما  دیدیم  از  تو  مهربانیست

 

اصلا  چه کاری بهتر از روضه گرفتن؟

حالا  که روزی  گدایان  کربلا نیست

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




امام صادق(ع):

 

 چندين خاصيت ريحان 

 

 

 منفذهارا باز

 غذا را گوارا

 دهان را خوشبو

 اشتها بہ غذارا افزايش

 مقاوم بہ بيمارے جذام

 وهمہ امراض را ريشہ‌ڪن مےڪند.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




داستان_کوتاه

 

دکتر مرتضی شیخ، پولی به عنوان حق ویزیت از مردم نمی گرفت و هرکس هر چه می خواست، در صندوقی که کنار میزش بود می انداخت و چون حق ویزیت دکتر پنج ریال تعیین شده بود (خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آن زمان). اکثر مواقع بسیاری از بیمارانی که به مطب او مراجعه می کردند، به جای پنج ریالی، سرِ فلزی نوشابه داخل صندوق می انداختند تا صدایی شبیه به انداختن سکه شنیده شود…!

دختر دکتر نقل می کند:

“روزی متوجه شدم پدرم مشغول شستن و ضدعفونی کردن انبوه سرنوشابه های فلزی است! با تعجب گفتم: پدر! بازی‌تان گرفته است؟ چرا سرنوشابه ها را می شویید؟!

 

 پدر جوابی داد که اشکم را درآورد… ایشان گفت: دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سرنوشابه های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند.

این سرنوشابه های تمیز را آخر شب در اطراف مطبم می ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از این ها که تمیز است استفاده کنند.

آخر بعضی ها خجالت می کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.”

 

اومدم بنویسم روحش شاد! یک لحظه فکر کردم اگه روح آدمی با قلبی به این بزرگی شاد نباشه، روح کی میخواد شاد باشه؟! بهتر دونستم بنویسم راهش، اندیشه اش و کردارش پر رهرو باد…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




چند خط #داستان_کوتاه 

 

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها با موضوع خدا در گرفت.

 

آرایشگر گفت: «من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.»

مشتری پرسید: «چرا باور نمی کنی؟»

 

آرایشگر جواب داد: «کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا بود درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.»

 

مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد؛

آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.

به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده که ظاهرش هم کثیف و به هم ریخته بود.

مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: «میدانی چیست؟ به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.»

 

آرایشگر گفت: «چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم و همین الان موهای تو را کوتاه کردم!!»

مشتری با اعتراض گفت: «نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.»

 

آرایشگر گفت: « خیر! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.»

مشتری تاکید کرد:

«دقیقا نکته همین است…

خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد!»

 

هر روز یک داستان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




????هر که در طایفه منتظران جا دارد

????چشم امید به بیداری فردا دارد

 

????ما که یک عمر دم از یاری مولا زده ایم

????گر چه گفتیم، ولی، وقت عمل جا زده ایم

 

????ما نفهمیده در این قائله سر بار شدیم

????عاشقی دردسری بود، گرفتار شدیم

 

????غیر هر جمعه که ما لحظه شماری کردیم

????تا به پایان برسد فاصله، کاری کردیم؟!

 

????ما نشستیم و فقط درد سرودیم از تو

????غزل ساده ی برگرد سرودیم از تو

 

????با حساب دل خود هر چه شمردیم نشد

????بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد

 

????انتظار فرج و دیده ی تر کافی نیست

????ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست

 

????آآآآآآآآی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز

????قرن ها رفته و او منتظر ماست هنوز

 

????یازده قرن گذشته ست و زمستان باقیست

????یوسفی رفته و تنها غم هجران باقیست

 

????گرچه گاهی دل او را به گنه لرزاندیم

????عهد خواندیم و بر آن عهد مصمم ماندیم

 

????شک نداریم که این معرکه رد خواهد شد

????شاید این جمعه همان جمعه که می آید شد ..

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




????یا اباصالح المهدی(عج)

 

منم و دوری از چشم تو و خون جگری

چه شود بر من مسکین بنمایی نظری

یاعلیکی به سلامم دهی ویا که زلطف

نام من هم تو به هنگام قنوتت ببری

 

    ????????????????

 

یارب چه شود زآن گل نرگس خبرآید

آن یارسفر کردهٔ ماازسفرآید

شام سیه غیبت کبری به سرآید

امید همه منتظران،منتظر آید

 

????اللهم عجل لولیک الفرج????

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#رفع_دندان_درد_اورژانسی

 

✴️⇦•عصب دندان

 

❗️⚜عصب دندان جزء عصبهایے است ڪہ بسیار هوشمندانہ عمل میڪند و بلافاصلہ بعد از اینڪہ تهدیدے متوجہ آن بشود دور عصب لایہ ایے تشڪیل مےشود ڪہ از عصب محافظت ڪند.⚜❗️

 

????✍لذا هرگز بے حسے ڪامل براے آن اتفاق نمیوفتد و هر قدر هم داروے بے حسے بزنند بازهم شما درد رو دارید

 

????✍لذا بعد از عمل جراحے دندان  و یا دندان درد، براے تسڪین دندان درد بصورت فورے و اورژانسے چند تا توصیہ یادتون میدم انجام بدید و نتیجہ رو ببینید.

 

°❁°✍میتوانید میخڪ رو بجوشونید با آب ڪم خمیر ڪنید یا میخڪ رو لہ ڪنید  روے محل درد دندان قرار بدهید.

 

°❁°✍یڪ عدد سیرخام رو پوست بڪنید و باندازه‌ایے داخل گوش خودتون قرار بدید اگہ دندان سمت چپ است گوش چپ و اگہ دندان سمت راست است گوش راست.

 

°❁°✍اگر گل زوفا در منزل دارید مقدارے از آنرا بجوشانید و با آب زوفا مزمزمہ ڪنید و بعد بیرون بریزید.

 

°❁°✍اگر هستہ زرد آلو دارید با نمڪ دریا آسیاب ڪنید و با سرڪہ خمیر نمائید و روے دندان ضماد ڪنید.

 

°❁°✍یڪ راه ساده دیگہ‌اے هم هست سرڪہ و نمڪ رو در دهان نگہ دارید .

 

 ریشہ ایرسا رو در دهان مضمضہ ڪنید.

 

 یڪ حبہ قند رو پودر نمائید ڪمے بہ آن فلفل اضافہ ڪنید با قاشق روے شعلہ بگیرید تا ذوب شود و با هم مخلوط گردد و روے دندان ضماد نمائید.

 

❗️⚜موارد بالا ، هر ڪدام را بہ تنهایی انجام دهید تا نتیجہ مطلوب حاصل شود البتہ بهترین روش همان گذاشتن سیر داخل گوش است ڪہ بارها امتحان شده است.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




کسی که امر به معروف کند و خود آن عمل را انجام ندهد مشمول لعنت خدا می‌شود

 

  رهبر انقلاب: وقتی کسی را از منکرات نهی می‌کنید - مثلاً ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن - وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است.

 

????اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آن‌گاه انسان مشمول این جمله می‌شود که «لعن اللَّه الامرین بالمعروف التّارکین له». کسی که مردم را به نیکی امر می‌کند، اما خود او به آن عمل نمی‌کند؛ مردم را از بدی نهی می‌کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می‌شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا می‌شود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت.۱۳۷۹/۰۹/۲۵

 

  بخشی از خطبه ۸۳ نهج البلاغه

 

 سه‌شنبه‌ها؛ #نهج_البلاغه در بيانات رهبر انقلاب

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 هیچگاه نا امید نشو اگر

همه درها هم به رویت بسته شوند

سرانجام “او”

کوره راهی مخفی را که،

از چشم همه پنهان مانده،

به رویت باز می کند!

حتی اگر هم اکنون

قادر به دیدنش نباشی✨

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




مهدی جان

 

پای دعایم با گنه زنجیر گشته

 

آقا بیا هایم چه بی‌ تاثیر گشته

 

من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده

 

خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته…

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 عذاب شمر از زبان علامه امینی(ره)

 

علامه امینی تعریف کرده است که:

مدتها فکرمی‌کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می‌کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او می‌دهد؟

 

تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.

کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم.

 

ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شد، دیدم از دور کسی به طرف من می‌آید و هرچه او به من نزدیکتر می‌شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،

 

در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد.

 

حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است،

 

او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی‌اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.

 

به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.

 

لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع)

 

منابع ؛

1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297

2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﺮﺩ ﻓﺎﺳﻘﻰ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺣﺘﻀﺎﺭ ﻭﺻﯿّﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺮﯾﺪ نجف ﺍﺷﺮﻑ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﯿﺎﻣﺮﺯﺩ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﯿﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﻋلیه ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺒﺨﺸﺪ.

 

ﭼﻮﻥ ﻭﻓﺎﺕ ﮐﺮﺩ ﻗﻮﻡ ﻭ ﺧﻮﯾﺸﺎﻥ ﺍﻭ ﺣﺴﺐ ﺍﻟﻮﺻﯿّﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﺴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺗﻰ ﮔﺬﺍﺭﺩﻧﺪﻭ ﺑﺴﻮﻯ نجف ﺣﻤﻞ ﮐﺮﺩﻧﺪ.

 

ﺷﺐ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﯿﺮ علیه ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺧﺪّﺍﻡ ﺣﺮﻡ ﺧﻮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﻧﻌﺶ ﯾﮏ ﻓﺎﺳﻖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻧ ﻒ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮﻭﯾﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﯾﺪ! ﻭ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﻭ رﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺭ ﻣﻦ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﻨﺪ.

 

ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺧﺪّﺍﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬّﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ نجف ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻧﺪ، ﮐﻪ ﻧﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﻌﺶ ﺁﻥ ﻓﺎﺳﻖ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪ، ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﺴﻰ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ.

 

ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﯿﺮ ﻋلیه ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﺎﺳﻖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪﮔﻔﺘﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ، ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯿﺂﯾﻨﺪ، ﺑﺮﻭﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﺍﻭ، ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻋﺰّﺕ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺟﺎﻫﺎ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﯿﺪ!!!

 

ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻗﺎ ﺷﺐ ﻗﺒﻞ ﻓﺮﻣﻮﺩﯾﺪ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﺣﺎﻻ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﺋﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺟﺎ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ!؟

 

 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻧﻬﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﻧﻌﺶ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﻋﺒﻮﺭﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺑﺎﺩ ﻭﺯﯾﺪ ﺧﺎﮎ ﻭ ﻏﺒﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺍﻭ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﮐﺖ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ

ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﯿﻊ ﺗﻘﺼﯿﺮﺍﺕ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﻣﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻟﺶ ‍ ﮔﺮﺩﺍﻧﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ!

 

غبارماتم تو آبرو به من بخشید …

به عالمى ندهم این غبار ماتم را…!

 

????منبع : تحفة المجالس _انوار اسمانی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  هفت کلید طلایی آرامش 

 

????قضاوت دیگران تاثیری بر زندگی من ندارد ????

 

 

????مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند ????

 

 

????من مسئول اصلاح یا تربیت کردن دیگران نیستم ????

 

 

????از کسی در برابر لطفی که به او میکنم توقعی ندارم وگرنه این لطف را در حق او نمیکنم ????

 

 

????کسانی که رفتار نا جوانمردانه با من داشته اند توسط کائنات مجازات خواهند شد هرچند که هرگز من متوجه این نشوم ????

 

 

????دنیا سخاوتمند تر از آن است که موفقیت کسی راه موفقیت مرا تنگ کند ????

 

 

????ملاک من رفتار شرافتمندانه و انسانی است نه مقابله به مثل .

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




#متن_زیبا

 

 برای آرامش هم دعا کنیم

برای قضاوت نکردن

برای زرنگی نکردن

برای دروغ نگفتن

برای وفای به عهد

برای مهربان بودن

برای دلی را نشکستن

برای انسانیت دعا کنیم …

شاید اگر بخواهیم و

برای بهتر شدن تلاش کنیم ،

دیگر لازم نباشد از همدیگر

طلب حلالیت داشته باشیم!

همدیگر را دعا کنیم …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




احوال_دنیا

 

حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟

گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!

 

گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟

گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!

 

گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟

گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!

 

گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟

گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




میگویند شخصی سرکلاس ریاضی خوابش برد.

 

وقتی که زنگ را زدند بیدار شد، باعجله دو مسأله را که روی تخته سیاه نوشته بود یادداشت کرد و به خیال اینکه استاد آنها را بعنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز وآن شب برای حل آنها فکر کرد.

 

هیچیک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت.

 

سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد، زیرا آنها را بعنوان دونمونه از مسائل غیر قابل حل ریاضی داده بود.

 

اگر این دانشجو این موضوع را میدانست احتمالاً آنرا حل نمیکرد، ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیر قابل حل است ،بلکه برعکس فکر میکرد باید حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل مسأله یافت.

 

این دانشجو کسی جز آلبرت انیشتین نبود.

 

✅ حل نشدن بیشتر مشکلات زندگی ما، به افکار خودمون بستگی داره.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

ای  دل   اگر  ما  آدمیم  آنان  که  بودند؟!

جان را  به  جانان این چنین اهدا نمودند!

 

خوشبوترین گُل را از این گلخانه چیدند!

در  زندگی  راهِ  سعادت را  گزیدند!

 

زنجیرها را یک به یک از هم گسستند!

درهای  تو در توی  زندان را  شکستند!

 

اسرارِ  خلقت را  چه خوش  تفسیر کردند !

معنای هجرت را چه خوش  تحریرکردند!

 

آنان که ممتاز  این جهان را  آزمودند!

زنگار ، از آیینه ی  عبرت  زدودند!

 

رفتند تا سرچشمه ، از کوته ترین راه ؛

ای چشمِ نزدیک بین ِ من  کی گردی آگاه؟!

 

رفتند   تا  انسانیت   تنها  نماند

در باغِ ایمان  امنیت  بر جا  بماند

 

رفتند  از دنیا  که تا   دنیا  بداند

هرگز به دنیا خوب و بد یکجا نماند!

 

رفتند تا دشمن  بداند  “دُختِ  زهرا” !

تا در جهان یک شیعه باشد نیست تنها!

 

رفتند تا دنیا بداند  کیست  “شیعه” !

دنیا بداند  اهلِ کوفه  نیست  شیعه !

 

محبوبِ ما ای کوفیان “اُختُ الحُسین” است!

“اُمُّ المصائب"  شیعیان را   نورِ عین  است!

 

در قلبِ  ما  او  جایگاهی  خاص  دارد!

در بینِ ما “زینب” بسی “عباس” دارد!

 

از کوی او راهی به جنّت باز کردند!

از بامِ  ایمان  تا خدا  پرواز کردند!

 

جان را  فدا کردند ، دین   پاینده  باشد !

خورشیدِ دین  در “سوریه” تابنده باشد !

 

باشد مصون از غاصبان  قاموسِ  اسلام !

محفوظ  از    نامحرمان  ناموسِ اسلام !

 

از ما به ما  نزدیک تر  هستند و بودند!

زیباترین     اشعارِ  هستی  را  سرودند!

 

یارانِ یاری  نیک و انسان های نیک اند!

یعنی که  با ما  در  نکوکاری  شریک اند!

 

ای(لاله) ! ما هم ، بعدازآن خوبان چه کردیم؟

با  آن که  می گوییم ؛  ما  هم ، اهلِ دردیم!

 

#مدافع_حرم

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم