زشت­رویی در آیینه به خود می­نگریست و می­گفت: سپاس خدای را که مرا با صورتی نیکو بیافرید.

غلامش ایستاده بود و این سخن می­شنید.

چون از نزد او به درآمد، کسی بر درِ خانه از حالِ صاحبش پرسید. غلام گفت: در خانه نشسته است و بر خدا دروغ می­بندد.

#عبید_ذاکانی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...