امام باقر (عليه السلام) فرمود:

 

  هنگامى كه در روز غدير خم پيامبر (صلى الله عليه وآله) دست على (عليه السلام) را گرفت بالا برد و او را به رهبرى بعد از خود معرفى كرد، ابليس (پدر شيطانها)فرياد زد كه در همه جهان شيطانها صداى او را شنيدند و به دورش جمع شدند و گفتند: اى بزرگ ما اين چه فريادى بود، ما هيچگاه چنين فرياد و شيونى از تو نشنيده بودم.

 

????ابليس در جواب گفت: امروز (روز غدير خم) كارى واقع شده كه اگر كامل گردد، هرگز احدى راه انحراف را نمى پيمايد (و آن كار را توضيح داد).

شيطانها گفتند: تو در كارها زيرك هستى و دوخت و دوز تو از همه بهتر است، چاره اين كار نزد تو است.

 

✨مدتى گذشت، منافقان گفتند: پيامبر از روى هوى و هوس سخن مىگويد و يكى از آنها به ديگرى گفت: آيا نمى بينى چشم پيامبر در سرش به اطراف مىگردد گويى (العياذ بالله) ديوانه است.

 

در اين وقت: ابليس فريادى كشيد، ولى اين بار فرياد او از روى خوشحالى بود، همه شيطانها دور او جمع شدند، به آنها گفت: براستى شما مىدانستيد كه من از قبل دوخت و دوز و نيرنگ را می دانستم.

 

آنها در پاسخ گفتند: آرى.

او گفت: آدم عهد شكنى (و ترك اولى در مورد نخوردن درخت) كرد ولى كافر به خدا نشد، اما اين منافقان عهد شكنى كردند و كافر به رسول خدا شدند.

 

  وسايل الشيعه ج 11 ص 379

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...