روزی یکی از کودکانم وقتی خیلی کوچک بود... |
... |
روزی یکی از کودکانم وقتی خیلی کوچک بود، از یکی از دوستانم تقاضای پول کرد.
من بی اندازه از این قصه ناراحت شدم؛ و با خودم گفتم که “چرا این کودک با وجود من، نظر به غیر من کرده است؟ “
همانجا، از طرف خداوند نیز همین حالت را احساس کردم، که او دوست ندارد بنده اش با وجود او، نظر به غیر او بیاندازد؛
و لذا می گوید: ای بنده ی من ، “ادعونی استجب لکم” …
عارف ربانی ، کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی
فرم در حال بارگذاری ...