دریای من درون نگاهت شناورم

بر گنبد زلال ضریحت،کبوترم

 

می آمدم کنار تو ای ناجی بزرگ

هر وقت سقف فاجعه می ریخت بر سرم

 

شرمنده ام که این همهزخم کبود را

هر روز و شب به محضر پاکت می آورم

 

کی می شود همیشه صبورم!برگ سبز

یک آسمان ترانه برایت بیاورم

 

امشب دوباره رو به ضریحت نشسته ام

تو آسمان آبی و من یک کبوترم

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...