درد_و_دل_با_امام_زمان |
... |
شب که میشود دلم هوایت را میکند، امشب سَری به آسمان دنیا زدم؛ همین چند لحظه ی پیش! نگاهم که به ماه زیبا افتاد؛ به ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانیات بر سینه ی آبی آسمان خالیست
مولاجان… به ماه گفتم هر چقدر هم که زیبا باشی؛ باز هم سهمت از دنیا همین یک تکه آسمان است و بس…
اما من خورشیدی دارم که اگر روزی بَنای تابیدن کند، تو را شرمنده میکند… خورشیدی دارم که سهمش تمام هستی و ماسِواست؛ هر چه راکه بخواهد درنگین انگشتریاش دارد..
در گوشه ی نگاهش به وجودش هستی برپاست و به اشاره اش روزگار میگردد؛
دلتنگت شدم…
میخواستم با نگاه به آسمان سلامی عاشقانه بر محضرت روانه کنم تا بدانی از روی زمین این گوشه ی دنیا، بینهایت دوستت دارم؛
مهدی جان… خاطرت آسوده؛ قلب من تا روز آمدنت فقط برای تو عاشقانه میتپد.
اللهم عجل لولیک الفرج
فرم در حال بارگذاری ...