خدایا

صدای افکار

بعضی از آدمهایت را خاموش کن

تاصدای،تو را هم بشنوند

آن قدر

غرق در قضاوت هستند

که

فراموش کرده اند

قاضی تویی…

۰۷/۲۷/۲۰۱۵، ۱۵:۰۳ - نرگس: ًشخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هر جا که می رفت با خود می برد .

روزی حضرت عیسی او را دید و فرمود : آن زن کیست ؟

گفت : این زن مادرم است .

او مرا بزرگ کرده است و به گردن من حق دارد و من تا آخر عمرش او را به دوشم می گیرم تا مهرش را پاسخ گفته باشم .

حضرت عیسی فرمود : او را شوهر بده و خود را رها کن .

شخص گفت : پیر و علیل است و قادر به حرکت نیست .

پیر زن دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت :

آخه نکبت !!! تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...