شخصی به یکی از خلفا مراجعه و درخواست کرد تا در بارگاه او به کاری گمارده شود.

 

خلیفه از او پرسید: قرآن می دانی؟

 

او گفت: نمی دانم و نیاموخته ام.

 

خلیفه گفت: از به کار گماردن کسی که قرآن خواندن نیاموخته، معذوریم.

 

مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقه خود، به آموختن قرآن پرداخت. مدتی گذشت تا این که از برکت خواندن و فهم قرآن به مقامی رسید که دیگر نه در دل آرزوی مقام و منصب داشت و نه تقاضای ملاقات و دیدار با خلیفه.

 

پس از چندی، خلیفه او را دید و پرسید: چه شده که دیگر سراغی از ما نمی گیری؟ آن آزاد مرد پاسخ داد: چون قرآن یاد گرفتم، چنان توانگر شدم که از خلق و از عمل بی نیاز گشتم. خلیفه پرسید: کدام آیه تو را این گونه بی نیاز کرد؟

 

مرد پاسخ داد:

 

  من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب 

 

  هر که از خدا بترسد، برای او راهی برای بيرون شدن قرار خواهد داد،  و از جايی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد.

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...