تا هست خدا در دل من کرب و بلا هست... |
... |
تا هست خدا در دل من کرب و بلا هست
از درد غمت گریه ی بی چون و چرا هست
حسین جان
این دشت زیارتکده ی منظر توست
بی روی تو عالم همه در آتشِ آه ست
این قدر نگو یار نمانده ست و غریبم
حسین جان خواهرت بمیره،هل من ناصرت رو نشنوه
این قدر نگو یار نمانده ست و غریبم
تا دختر زهرا و اَبر مرد خدا هست
هنوز عباس رو داری داداش،هنوز بچه های من غلام های تو هستند،حسین جان
تو تیغ بده تا که به طوفان غیورم
معلوم شود زینب تو مرده و یا هست
از هل مِن پر سوز تو فهمیده دل من
در قافله ی نیزه سواران توجا هست
فرم در حال بارگذاری ...