در اين روز يكي از كساني كه جانفشاني كرد فرار نكرد، بلكه مانع از فرار ديگران نيز شد، بانوئي به نام نسيبه دختر كعب بن مازنيه بود و به او ام عماره مي‌گفتند. او با شوهر و دو پسر خود در جنگ احد شركت داشتند. نسيبه مشك آبي به دوش داشت و سقايت لشكر اسلام را مي‌نمود. هنگامي كه موقعيت را چنان ديد كه مسلمين در حال فرار هستند، مشك را به كناري انداخت و خود را پيش روي پيامبر صلي الله عليه و آله سپر كرد، به گونه‌اي كه جراحات زيادي بر او وارد شد، كه مداواي يكي از آنها تا يك سال بعد ادامه داشت.

اين زن فداكار دست به شمشير برد، و چنان ضربه‌اي بر ابن حميه كه قصد كشتن پيامبر صلي الله عليه و آله را داشت زد كه او فرار كرد. عبدالله فرزند نسيبه خواست فرار كند كه مانع او شد و او را تشويق به جنگ و دفاع از پيامبر صلي الله عليه و آله نمود و او قبول كرد. پيامبر صلي الله عليه و آله به نسيبه فرمود: «بارك الله عليك يا نسيبه». در اين حال پيامبر صلي الله عليه و آله ديد يكي از مهاجرين فرار مي‌كند در حالي كه سپرش را به پشتش بسته است. آن حضرت فرمودند: «اي صاحب سپر، سپرت را بيانداز و خودت به جهنم برو». سپس آن حضرت به نسيبه فرمود: «سپر او را بردار». او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركين شد. در اين هنگام حضرت فرمود: «مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است، چه اينكه آنان فرار كردند».

(بحار الانوار: ج 20، ص 54)

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...