اتفاقاٺ عجیب شب اول قبر آیٺ الله حائرے

 

 حضرٺ آيٺ الله مرعشے نجفے(ره) مےفرمودند:

شب اول قبر آیٺ‌‌الله شیخ مرتضے حائرے قدس سرّه، برایش نماز لیلة‌ الدّفن خواندم، همان نمازے ڪہ در بین مردم بہ نماز وحشٺ معروف اسٺ. بعد سوره یاسین قرائٺ ڪردم و ثوابش را بہ روح آن عالم هدیہ ڪردم.

 

⚪️چند شب بعد او را در عالم خواب دیدم. ڪنجڪاو شدم ڪہ بدانم در آن طرف مرز زندگے دنیایے چہ خبر اسٺ؟!

 

پرسیدم: آقاے حائرے، اوضاع تان چطور اسٺ؟

 

 آقاے حائرے گفٺ؛

 همین ڪہ بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم بہ آهستگے و سبڪے از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفٺ.

 

 ناگهان متوجہ شدم ڪہ از پایین پاهایم، صداهایے مے‌آید. صداهایے رعب‌آور! بہ زیر پاهایم نگاهے انداختم.

 

 از مردمے ڪہ مرا تشیع و تدفین ڪرده بودند خبرے نبود. بیابانے بود برهوٺ؛

 دو نفر داشتند از دور دسٺ بہ من نزدیڪ مے‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود.

انگار داشتند با هم حرف مے‌زدند و مرا به یڪدیگر نشان مے‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفٺ و بدنم شروع ڪرد بہ لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولے صدایم در نمےآمد. تنها دهانم باز و بستہ مے‌شد و داشٺ نفسم بند مے‌آمد. بدجورے احساس بے‌ڪسے  غربٺ ڪردم:

 

خدایا بہ فریادم برس! در اینجا جز تو ڪسے را ندارم….

 

 همین ڪہ این افڪار را از ذهنم گذرانیدم متوجہ صدایے از پشت سرم شدم.

صدایے آرامش ‌بخش! سرم را ڪہ بالا ڪردم و بہ پشت سرم نگریستم، نورے را دیدم ڪہ از آن بالا بالاهاے دور دسٺ بہ سوے من مے‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیڪتر مےشد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر مے‌رفتند تا اینڪہ بالاخره ناپدید گشتند.

 

????نفس راحتے ڪشیدم و نگاه دیگرے بہ بالاے سرم انداختم. آقایے را دیدم از جنس نور.

 هیبت ایشان مرا گرفتہ بود و نمے‌توانستم حرفے بزنم و تشڪرے ڪنم، اما خود آقا ڪہ گل لبخند بر لبان زیبایش شڪوفا بود سر حرف را باز ڪرد و پرسید: آقاے حائرے! ترسیدے؟

من هم بہ حرف آمدم ڪہ: بلہ آقا ترسیدم، آن هم چہ ترسی! هرگز در تمام عمرم تا بہ این حد نترسیده بودم. اگر یڪ لحظہ دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترڪ مےشدم و خدا مےداند چہ بلایے بر سر من مے‌آوردند.

 

❓بعد بہ خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستے، نفرمودید ڪہ شما چہ ڪسے هستید.

 

✨فرمودند: من علےبن موسےالرّضا هستم. آقاے حائرے!

 

 شما ۳۸ مرتبہ بہ زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبہ بہ بازدیدتان خواهم آمد، این اولین مرتبہ‌اش بود؛  ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد…

 

  ڪراماٺ امام رضا عليہ السلام از زبان بزرگان

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...