{فاطمه}بادست خودبرگل نوشت،،،!

{مقنعه}دارندگلهای بهشت،،!

چهره گل ازنظرپوشیده است،،!

{چادر}عصمت به خودپیچیده است،،،!

زن کرامت می کنداحساس یاس،،!

عشق زیبامی شود،دراین لباس،،!

گرچه سهل وساده باشد،مثل آب،،!

“درک بایدکردمعنای{حجاب}،،!

بهره ای ازباغ بینایی ندید،،!

هرکه زن رادیدوزیبایی ندید،،!

حسن زن روشن چوگل درگلشن است،،!

حسن کلی{هو}ست،جزءاش درزن است،،!

برحجاب خویش دل باخته است،،!

عشق هم چادربه سرانداخته است،،!

هرزمان وقت عصمت کوشی است،،!

فرصت زیبای چادرپوشی است،،!

چیست گل،زن ،عطرریزد{عفتش}

نیست زیبایی زن جز{عصمتش}

 

 

 

 

 

چادرت نشانه غرورم ….دوستش دارم

 

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...