✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 201
  • دیروز: 839
  • 7 روز قبل: 6516
  • 1 ماه قبل: 27688
  • کل بازدیدها: 816151

 



 

طالب خون خدا متی ترانا و نراک
یابن مصباح الهدی متی ترانا و نراک

چه شود با تو کنم گریه سر قبر حسین
در مزار شهدا، متی ترانا و نراک

صبح جمعه ناله‌ام أین معزُّ الاولیاست
می‌زنم تو را صدا، متی ترانا و نراک

نیمه‌های دل شب کنار دیوار بقیع
دهم آهسته ندا، متی ترانا و نراک

میزند تو را صدا از سر نیزه‌ها هنوز
سر از بدن جدا، متی ترانا و نراک

چه شود ببینمت کنار بین الحرمین
سر و جان کنم فدا، متی ترانا و نراک

زخم قلب پسر فاطمه را مرهم نیست
بی ظهورت اَبدا، متی ترانا و نراک

چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه
سر راهی به گدا، متی ترانا و نراک

چهره بگشا و ز آینۀ خونین دلم
زنگ محنت بزدا، متی ترانا و نراک

“میثم” از خون خدا با تو سخن گفت بیا
پسر خون خدا، متی ترانا و نراک….

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

هر روز كه ما از خانه بيرون می ‌آييم بايد #حرف حسين ‌بن‌ علی را بزنيم …

 آن وقت نه مشكل گرانی داريم نه مشكل قاچاق داريم نه مشكل ديگر، اين می شود راه #حسين‌_بن‌_علی …

وجود مبارك سيد الشهداء (س) وقتی كه خواست قيام كند آن خطبه معروفش را خوانده، گفت خدايا تو می دانی من برای امر به معروف و نهی از منكر آمدم و برای اصلاح امور امّت جدّم آمدم «إنّي لم أخرج أشراً و لا بطراً» من بيراهه نمی ‌روم، راه كسي را نمي‌بندم، مفسده‌ جو نيستم، فتنه‌گر نيستم اينها نيستم.

مستحضريد كه به ما گفتند، هر كس از خانه‌ اش بخواهد بيرون بيايد مستحب است كه اين دعای حسين‌ بن‌ علی را بخواند «اللهمّ إنّي لم أخرج أشراً و لا بطراً» اين برنامه صبح و عصر ماست يعنی خدايا من از خانه بيرون آمدم راه كسی را نبندم، خلافی نكنم، حرامی نگويم، حرامی نبينم، حرامی نخورم راه حلال فراوان است «اللهمّ إنّي لم أخرج أشراً و لا بطراً»

هر روز كه ما از خانه بيرون می ‌آييم بايد حرف حسين ‌بن‌ علی را بزنيم اين مستحب است حالا اگر كسی عربي نمی داند فارسی بگويد، خدايا من بيرون نمی آيم كه خلاف كنم, اختلافي ايجاد كنم، كينه ايجاد كنم، اوضاع كسی را به هم بزنم، گران بفروشم، قاچاق كنم، كسي را معتاد كنم، من نيامدم رشوه بدهم رشوه بگيرم خب اين راه حسين ‌بن‌ علي است اگر كسي اين برنامه را داشت يعني در تمام طول سال وقتي از منزل خارج می شود يا اين جمله عربی را بگويد يا جمله فارسي را بگويد يا نيّتش اين باشد اين معلوم مي‌شود عزاداری ‌اش كاملاً مقبول است چون معيار مشخص شد كربلا براي شخص حضرت سيدالشهداء كه نبود فرمود عبادِ خدا را از ضلالت و جهالت نجات دهد اين دستور های دين كه كسي از خانه بيرون مي‌آيد را ملاحظه كنيد حالا بعضی از امور است خيلي جزئی است كه اول پاي راستش را بگذارد در كفش، دوم پاي چپ را اينها خب جزء مستحبّات سنن است كه ثواب‌هاي جزئی دارد اما هر كس از خانه بيرون می آيد به طرف كار می ‌رود مستحب است كه حرف حسين‌ بن‌ علی را بزند بگويد: «لم أخرج أشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً» آن وقت نه مشكل گرانی داريم نه مشكل قاچاق داريم نه مشكل ديگر، اين می شود راه حسين‌ بن‌ علی،

پس انسان می ‌تواند كاملاً محاسبه كند كه عزاداری او مقبول شد يا نشد، اگر كسی در روز اين حرف‌ها را گفته بعد وارد جامعه شده كارها را انجام داده امتحانات فراوانی هم شده و خدا را شكر می ‌كند كه دستش به حرام آلوده نشد هيچ اوضاع كسی را به هم نزد فتنه‌ ای نكرد اين شب كه برمي‌گردد مي‌گويد خدا را شكر كه من جزء عزاداران واقعی حسين‌ بن‌ علی بودم برای اينكه با اينكه چندين نوبت امتحان شدم من راه فاسد را نرفتم اين راه حسين ‌بن‌ علی است اين راه، راه دلپذير است.

(#عاشورا ۱۴۳۵ هجری قمری)

#آیت_الله_جوادی_آملی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 نکته ای بسیار ناب از #سیدالشهداء…

▪️آیت الله محی الدین حائری شیرازی:
حضرت #حسین (علیه السلام) در #شب عاشورا یک جور سخن گفت و در #روز عاشورا
یک جوردیگر :
▪️شب #عاشورا،سخن از (نمیخواهم،احتیاج ندارم،بروید،#بیعتم را برداشتم)بود…
ولی #روز عاشورا میگوید:بیائید به من
#کمک کنید، آیا #یاور و مددکاری هست؟

 #هل_من_ناصر_ینصرنی_

#شب صحبت میکند تا مبادا #خبیثی در
بین #طیب ها باشد…
 و روز #سخن میگوید تا مبادا طیبی
در بین خبیث ها #مانده باشد…
شب #غربال میکند تا فقط #صالحان بمانند
و روز غربال میکند تا فقط #اشقیاء در
#مقابل او ایستاده باشند
 آنکه در #عرفه آنچنان میگرید
میتواند در عاشورا جهانی را اینچنین #بگریاند …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





تسبیح تربت

قال الصادق علیه السلام: السجود علی طین قبر الحسین علیه السلام ینور الی الارض السابعة و من کان معه سبحة من طین قبر الحسین علیه السلام کتب مسبحا و ان لم یسبح بها…

امام صادق علیه السلام فرمود: سجده بر تربت قبر حسین علیه السلام تا زمین هفتم را نور باران می کند و کسی که تسبیحی از خاک مرقد حسین علیه السلام را با خود داشته باشد، تسبیح گوی حق محسوب می شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

ابلیس هم عاشورا گریه کرد . . .

 

پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند:

 

عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید.
گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند.
گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.


السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه

منبع:
داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





#یاحسین_یامظلوم

▪️تقصیرمن بودڪه زیر ورویت ڪردم

▪️اےکـــاش گـلویــت را نمے بـوسیــدم

▪️بالاے ســرت رسید و دسـتش پر بود

▪️بـــا پــا تـــن پــاڪ تــو را بـرگـردانـد

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت:
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد.
سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید.
ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (ع) آمد و گفت:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛
آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ.
باشد تا در قیامت جبران کنیم!

 همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست

 جواب عشق به مولایش امام حسین (ع) بود

#آیت_الله_اراکی
 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




حقّا که خواهر حسین است

حادثه‌ای مثل روز #عاشورا نمیتواند #زینب کبری را خرد کند. شکوه و حشمت ظاهری دستگاه ستمگر جباری مثل یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد نمیتواند زینب کبری را تحقیر کند. زینب کبری در مدینه - که محل استقرار شخصیت باعظمت اوست - و در کربلا - که کانون محنتهای اوست - و در کاخ جبارانی مثل یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد، همان عظمت و شکوه معنوی را با خود حفظ میکند و شخصیت‌های دیگر در مقابل او تحقیر می‌شوند.

  امام خامنه‌ای ۱۳۸۴/۰۳/۲۵

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




عبرت‌های نمازی عاشورا در بیان استاد قرائتی

 حضرت هیچ تقاضایی از دشمن ندارد جز تأخیر برای نماز شب عاشورا با اینکه هیچ ترس و وحشت و هراسی هم از دشمن ندارد.
 در مسیر حرکت امام حسین علیه السلام سخنرانی‌های زیادی داشتند که در تاریخ ثبت شده و همه آنها بعد از نماز بوده.
 ظهر عاشورا در میدان جنگ، زیر رگبار، نماز که می‌خواند اذان هم می‌گوید، و دست از مستحبات برنداشت.
 کار این زن (زینب کبری) به کجا رسید که امام معصوم (سیدالشهدا) می‌فرماید: خواهرم زینب دوست دارم در نماز شبت به من دعا کنی.
 وقتی امام حسین(ع) می خواستند از مدینه خارج شوند نماز خداحافظی خواندند. آمدند کنار قبر پیامبر(ص) و نماز خواند و خداحافظی کرد. همچنین کنار قبر مادرش زهرا(س) نماز به جای آورد و خداحافظی کرد.
 از نماز حتی در جنگ غافل نشدند، ابوثمامه ظهر عاشورا به امام حسین(ع) عرض کرد آقا وقت نماز است. حضرت فرمود خداوند به شما جزای خیر بدهد، ایستادند به نماز خواندن.

 راه نجات | در راه کربلا حر که یکی از فرماندهان لشکر یزیدی بود راه را بر امام حسین(ع) بست. برخوردهایی شد تا وقت نماز رسید، حضرت فرمود حر تو با لشکر خودت نماز بخوان ما هم خود نماز می‌خوانیم، حر گفت نه من و لشکرم با شما نماز می‌خوانیم. این رشته باطنی ولایت است که بالاخره انسان‌های معقتد را نجات می‌دهد.

 فرهنگ شهادت| مسافر نمازش شکسته است جز در مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجد کوفه. شهادت امام حسین(ع) فقه را زیر و رو کرد، اینکه به مسافر می‌گویند در حرم سیدالشهدا(ع) نماز را کامل بخوان یعنی این خانه توست.
الف: خانه الوهیت: مسجد الحرام
ب: خانه نبوت: مسجد النبی
ج: خانه امامت: مسجد کوفه
د: خانه شهادت: حرم امام حسین(ع)
ملت ما ممتاز است چون فرهنگ شهادت دارد. افتخار ما اینست یازده پیشوای ما همگی از شهدا هستند.

 قبولی عبادت| سه چیز باعث می‌شود نماز انسان قبول شود:
الف: حضور قلب (آن مقدار از نماز که توجه داشته باشیم قبول می‌شود)
ب: نافله(نماز‌های مستحبی که قبل یا بعد یا بین نمازها در شبانه روز رسیده)
ج: تربت امام حسین علیه السلام

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زبانحال امام حسین با سیده زینب(وداع)

نگاه کردن اشک تو خواهرم سخت است
صبور باش که این حرف آخرم سخت است

دگر زمان جدایی شده، دعایم کن
سفر بدون تو ای یار و یاورم سخت است

برو برای اسارت دگر مهیّا شو
که شام و کوفه برای تو خواهرم سخت است

نه قاسمی، نه علی اکبری، نه عباسی
غریب ماندن زنهای این حرم سخت است

تویی و جان رقیّه، که بعد من سیلی
برای دخترک ناز پرورم سخت است

بگو رباب حلالم کند که می دانم
به نیزه، دیدن لبخند اصغرم سخت است

به زیر حنجره ام بوسه می زنی، امّا
بدان، بریدن این سر ز پیکرم سخت است

خدا به داد دلت می رسد، که در بر شمر
به قتلگاه، تماشای مادرم سخت است

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




عبرت های عاشورا از نگاه رهبر انقلاب

 باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام)، آقازاده‌ی اوّلِ دنیای اسلام و پسر خلیفه‌ی مسلمین، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریده‌اش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد!

قرآن جواب ما را داده است. میفرماید: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة واتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا»

دو عامل اصلی این گمراهی:


 یکی دورشدن از ذکر خدا و معنویت که مظهر آن نماز است. و کنار گذاشتن محاسبات خدایی از زندگی.

 

دوم «واتّبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوترانیها و هوسها رفتن و در یک جمله: دنیاطلبی. اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی وبزرگ است.

 ما هم ممکن است به این درد دچار شویم. اگر در جامعه‌ی اسلامی، #آرمانخواهی ضعیف شود؛ هر کس به فکر این باشد که کلاهش را از معرکه در ببرد، اگر مصالح خود را بر #مصالح_جامعه ترجیح دهیم، معلوم است که به این درد دچار خواهیم شد.


۱۳۷۱/۰۴/۲۲

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

 

شب شام غریبان است و زینب غصه ها دارد

چه بار سخت و سنگینی به دوش از کربلا دارد

شب شام غریبان است و زینب بی کس و تنها

غمی در سینه بنهفته ز روی نیزه ها دارد

شب شام غریبان است و کانون وفا امشب

به دل داغ اباالفضل دلیر و با وفا دارد

بدید آن خصم سرکش را عطش را دید و آتش را

چه تصویر غم انگیزی ز سوز خیمه ها دارد

به روی تل و گودال و ستوران بود زیبایی

چه تیغی در گلوی خود ز جنس بوریا دارد

جدایی از برادر ها چه دشوار است خواهر را

چه نسبت با دل زینب تن و راس جدا دارد

امام ساجدین پیش و نماز شکر از زینب

که زین العابدین با خود از آن دشت بلا دارد

نبی را بین ولی را بین حسین ابن علی را بین

چو زینب در پی آنها نماز شب به پا دارد

مقام و رتبه ی او را شماری تا امین آمد

امانتداری گلها ز باغ مصطفی دارد

همه اهل حرم عطشان غریو گریه ی طفلان

به گوش خود چه پژواکی ز آه و ناله ها دارد

به جد و جهد و جانبازی سپر می کرد قامت را

که شاید تازیانه را به دور از بچه ها دارد

به گرد خود نمی بیند حصار غیرت اللهی

هراس از دست نامحرم چو ناموس خدا دارد

تمام بی کسی هایش همه دلواپسیهایش

نشان از حالت مادر میان کوچه ها دارد

دو دست بسته ی حیدر تن بشکسته ی مادر

عجب پیمانه ی صبری عزیز مرتضی دارد

زمین شد چاه تا زینب ز آلامش کمی گوید

.بمیرم من که غربت را زشاه لا فتی دارد

ندارد کینه ی اعدا به زینب تازگی کان را

ز تابوت پر از تیر امام مجتبی دارد

چه آمد بر سر زینب ز شام از صبح آن غوغا

خدا می داند این صبر و تحمل از کجا دارد

غم پای پر از تیغ و غم گوش و غم معجر

چه کاری خیزران دیگر در آن تشت طلا دارد

نه اندوه اسارت را که بار رنج و محنت را

به خود از منظر شرح و مرور دیده ها دارد

مدال افتخار او شد آن روشنگریهایش

مثال نی نوا کرد و پیام از نینوا دارد

ببار ای دیدگانم خون به مظلومان آن هامون

به تنهایی روز حشر حکم کیمیا دارد

خطی دیگر ز درس غم که از ام الکتاب آمد

به حق ام المصائب هم خط از خیرالنساء دارد

مرا شرمی فزون آمد ز طرح این مصیبت ها

عجب رنجی سراییدن از این ماتم سرا دارد

در این تصنیف جانفرسا *حمید* از حال اگر رفتی

اگر دق کردی و مردی هزاران بار جا دارد

الهی زینب کبری کند خوشبوی قبرت را

از آن عطر گل یاسی که از باغ بقا دارد

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حكم خرج باقی‌مانده هزینه‌های مراسم عاشورا

باقی‌ مانده اموالی که به عنوان هزینه‌ های مراسم عاشورای امام حسین(ع) جمع ‌آوری می‌ شود، در چه موردی باید خرج شود؟

 می‌ توان اموال باقی‌مانده را با کسب اجازه اهداء کنندگان آن‌ها در امور خیریه مصرف کرد و یا آن‌ها را برای مصرف در مجالس عزاداری آینده نگه داشت.

 مطابق با فتاوای رهبرانقلاب

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 
‍ شام عاشوراست، یا شام غریبان حسین
عالم هستی شده سر در گریبان حسین

آفرینش از صدای واحسینا پر شده
گوئیا در قتلگه، زهراست، مهمان حسین

ماه! خاکسترنشین شو، آسمان، با من بسوز

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




امام حسین(ع) - ظهر عاشورا

افتاده ای روی زمین و سر نداری
در این بیابان یک نفر یاور نداری

ازبس جراحت بر تنت جا خوش نموده
یک جای سالم در همه پیکر نداری

بگذار تا که جان دهم پیش تن تو
اصلا تصور کن دگر خواهر نداری

درخیمه ها هرکودکی چشم انتظار است
خیز و بگو عباس آور نداری

با من بگو پیراهن و عمامه ات کو؟
بگذر از این انگشت و انگشتر نداری!

دوروبرم یک مشت نامحرم…سه نقطه
دیگر مگو زینب چرا معجر نداری

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




همزمان با محرم تعدادی از مبلیغین مدرسه جودالائمه (ع) آبدانان در روز هشتم و نهم ماه محرم همراه با کاروان راهیان نور دانش اموزی به عنوان روحانی کاروان اعزام شدند

در روز هشتم و نهم محرم تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان آبدانان در قالب کاروان راهیان نور به مناطق جنگی فتح المبین و شرهانی رهسپار شدن که مبلغین مدرسه جودالائمه(ع) بعنوان روحانی کاروان و ملبلغ با آنها همراه بودند.

 

 

 

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




عباس جان!

از تو که می نویسم،
تمام کلمات خیس اند و در سکوت یاد تو،
چیزی جز دریا نمی گذرد.

ای ایستاده ترین دریا !
مشک خالی ات، اشتیاق تمام آب های جهان را برانگیخته است تا قطره قطره تو را فریاد کنند.

امروز، کتاب عاشورا را که ورق می زنی، با مقدمه عباس آبرو می گیرد
تا بلندترین شعر خون، به نام تو
سروده شود
و به امضای حسین علیه السلام برسد.

بوسه می زنم بر دستانی که از مسیر فرات برگشت تا نمایش وفا را در قلب
هر مسلمان، به تعزیه بنشیند؛

از آن روز، تمام رودها سراسیمه پی تو می گردند.
امان نامه همه به دست توست!

در سوگ تو، فراتی از گریه بر دیده ام جاریست؛
بیا و تصویر بلند ماه رخسار خویش را
بر فراتِ جانم بینداز که دستانم از دامانت بریده است.
تو، حکایت دستان بریده را می دانی.

گناهانم، آب چشمه حیات را به روی جانم بسته اند و تو تشنگی را می فهمی؛
جز تو چه کسی را امان نامه می دهند
تا روز محشر، شفیع تشنگی حال زارمان
باشد؟!

به منزلتت سوگند، درهای روشنی را
به روی تیرگی مان بگشای تا چون تو،
در صراط مستقیم حسین علیه السلام
قدم بگذاریم و مشک تیرخورده قلبمان را
بااشک دیدگان خود،ازفرات یادت پر کنی!

 صلی الله علیک یاقمر منیر هاشمی
 یا ابالفضل العباس علیه السلام

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...



اشکهادر چشم و اندوهی به سینه
دلهاهوای کربلایش راگرفته

اشکی به پشت پلکهایم جمع گشته
که گویا انس باعاشورا گرفته

عرض تسلیت فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  دو تذکر مهم شهید مطهری به اهل منبر:

 

عظمت کربلا به جنبه معنویت و روحانیت آن است نه فاجعه بودن آن / قهرمانان اصلی کربلا سیدالشهداء(ع) و یاران ایشان‌اند نه شمر و ابن زیاد!

 معمولاً اهل منبر وقتی که می‌خواهند قضیه کربلا را بزرگ کنند جنبه فاجعه‌بودن و ظلم و ستم‌ها را بزرگ می‌کنند، در جستجوی پیدا کردن و حتی جعل کردن فاجعه‌هایی هستند؛ با بیان‌های مختلف و تشبیهات و مجسم‌ساختن‌ها جنبه فاجعه بودن را تقویت می‌کنند و حال آنکه ما باید از خود بپرسیم: بزرگی حادثه کربلا از چه نظر است؟ آیا از نظر فجیع‌بودن است؟

 قطعاً این فاجعه، فاجعه کم‌نظیری است ولی فاجعه عظیم و شاید عظیم‌تر از این در دنیا زیاد بوده. عظمت مطلب از لحاظ سیدالشهداء(ع) و یاران آن حضرت است، نه از لحاظ ابن زیاد و ابن سعد و اتباع و اشیاع آنها؛ عظمتِ سعادت است نه عظمتِ شقاوت.

 کربلا بیش از آن اندازه که نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیت و معنویت و اخلاق عالی و انسانیت است ولی اهل منبر کمتر به آن جنبه توجه دارند؛ و به عبارت دیگر در این قضیه از آن جنبه باید نگاه کرد که اباعبدالله(ع) و اباالفضل(ع) و زینب(س) قهرمان داستانند نه از آن جهت که شمر و سنان قهرمان داستانند.

  استاد مطهری، حماسه حسینی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

زيبا و خواندني …
شهادت هانیه و وهب مسیحی در كربلا

این خانواده از سه نفر تشكیل مى‎شدند، از عشایر بودند و به آیین مسیحیت اعتقاد داشتند، هنگامى كه كاروان امام حسین در مسیر خود به سوى كوفه، به سرزمین ثعلبیه رسید، امام از دور خیمه سیاه سوخته‎اى دید، تنها به سوى آن خیمه حركت كرد، وقتى به آنجا رسید پیرزنى را دید، نام او “قمر” بود، پسرش “وهب” براى صید به صحرا رفته بود، عروسش “هانیه” نیز در این وقت همراه شوهرش وهب بود.

امام احوالپرسى گرمى با قمر كرد، قمر مقدارى از حال و روزگار خود را براى آن مرد ناشناس (كه نمى‎دانست او امام حسین است) تعریف كرد از جمله گفت: «ما در این بیابان، در مضیقه آب هستیم.»

امام او را به كنارى برد، و سنگى در آنجا بود، با نیزه خود، آن سنگ را از جا كند، چشمه آب زلالى از زیر آن سنگ آشكار شد، سپس امام با قمر خداحافظى كرد و هنگام خداحافظى ماجراى خود را تذكر داد و از قمر خواست كه به پسرش بگوید مرا در راه یارى حق و مبارزه با ظلم، كمك كند.

امام از آنجا رفت، قمر آن چنان دلباخته امام شده بود كه مى‎خواست پر درآورد و همراه امام برود، ولى صبر كرد تا پسر و عروسش آمدند، ماجراى چشمه و برخورد مهرانگیز امام را براى آنها تعریف كرد. آن سه نفر مجذوب دیدار امام شدند، همه چیز را رها كردند و به سوى امام حسین(علیه‎السلام) حركت نموده و خود را به امام رساندند، و در محضر آن بزرگوار، مسلمان شدند، و جزو یاران آن حضرت شده و با هم به كربلا رسیدند، در آن روز ورود، نه روز از عروسى وهب با هانیه مى‎گذشت.

روز عاشورا فرا رسید، قمر پسرش وهب را براى یارى فرزند زهرا(علیهاالسلام) آماده مى‎كرد، مكرر به او مى‎گفت: «پسرم! برخیز و پسر دختر پیامبر را یارى كن.» وهب به میدان رفت، و با دشمن جنگید و سرانجام اسیر شد.

او را نزد عمر سعد آوردند، عمر سعد كه دلاوری‎هاى او را دیده بود گفت: «چه شكوه و رشادت سختى داشتى» سپس به دستور او گردنش را زدند و سرش را به سوى لشكر امام حسین (علیه‎السلام) افكندند، مادرش قمر سر او را گرفت و به آغوش كشید و خون صورتش را پاك كرد و گفت: «حمد و سپاس خداوندى را كه با شهادت تو روى مرا سفید كرد.»

سپس سر را به سوى دشمن انداخت، یعنى ما متاعى را كه در راه دوست داده‎ایم، پس نمى‎گیریم.

آنگاه عمود خیمه را كشید و به جنگ دشمن شتافت، امام او را به خیمه برگردانید.

هانیه خود را بر سر پیكر به خون تپیده شوهرش وهب رسانید، در حالى كه خون پیكر پاك او را پاك مى‎كرد، مى‎گفت: “هنیئا لك الجنه؛ بهشت بر تو گوارا باد.”

شمر به غلامش به نام رستم گفت او را بكش، رستم عمود آهنین بر سر آن نوعروس زد، هانیه نیز در كنار شوهر، شهد شیرین شهادت نوشید، و به عنوان اولین زن شهید كربلا، بر سكوى پرافتخار شهادت ایستاد.

وهب آنچنان جانبازى كرد كه در پیكر پاكش، اثر هفتاد ضربه شمشیر و نیزه دیده شد.

به این ترتیب این دو نوعروس و نوداماد، ماه عسل خود را در كربلا گذراندند، و مادرشان در كنارشان خدا را شكر مى‎كرد كه دو دسته گلى را در طبق اخلاص نهاده و در محضر امام حسین(علیه‎السلام) به پیشگاه خداوند مهربان اهدا نموده است.

هزاران رحمت و درود بر این خانواده دلباخته و شیفته حق و حقیقت.
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت