✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 716
  • دیروز: 1041
  • 7 روز قبل: 5561
  • 1 ماه قبل: 23248
  • کل بازدیدها: 801736

 



آدمها:

قند را می شکنند تا از حلاوتش بهره گیرند

رکورد را می شکنند تا به افتخارش برسند

هیزم را می شکنند تا به گرمای آتش برسند

غرور را می شکنند تا به افتادگی برسند

سکوت را می شکنند به آوازی برسند

برای همه شکستن هایشان دلایل خوبی دارند آدمها ….

هنوز نفهمیدم چرا آدمها” دل” میشکنند؟!

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

آیت اللہ بهجت مے فرمایند:

 

اگر میخواهید دعاهایتان مستجاب شود،طی الارض کنید،چشم برزخی داشته باشید و …

 

تنها کاری که نیاز است این است که انجام واجبات و ترک محرمات کنید

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

  منزلگاه‌های جهان پس ار مرگ 

 

شیخ کلینی رحمه الله از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام را درد چشمی عارض شد، حضرت رسول صلی الله علیه وآله و سلم به عیادت آن حضرت تشریف برد، دید او را که صیحه و فریاد می ‌ کشد.

فرمود که: آیا این صیحه از جزع و بی‌ تابی است یا از شدّت درد است؟

امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا رسول اللَّه! من هنوز دردی نکشیدم که سخت ‌تر از این درد باشد.

فرمود: یا علی! چون مَلَکُ الْمَوْت نازل شود به جهت قبض روح کافر با خود بیاورد سیخی از آتش، پس بیرون کشد روح او را با آن سیخ! پس صیحه کشد جهنم!

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول اللَّه! اعاده فرما بر من این حدیث را، زیرا که دردِ مرا فراموشی داد.

پس گفت: آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح می‌ شود؟

فرمود: بلی حاکمی که جَوْر کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد، و کسی که شهادت دروغ دهد 

بحارالانوار، ج6، ص170

 

  منبع: کتاب منازل الآخره محدّث قمّی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




شهوت پنهان ☀️

 

  ☀️ یکی ازعلمای اهل بصره می گوید:

روزگاری به فقر و تنگ دستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم.

خیلی برگرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم.

 

در راه یکی از دوستانم به اسم

ابا نصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم.

پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت : برو و به خانواده ات بده .

به طرف خانه به راه افتادم

در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت : این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند.

آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی کنم .

 

گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد .

بخدا قسم چیز دیگری ندارم و درخانه ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند .

اشک از چشمانم جاری شد و درحالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی گشتم .

روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می کردم .

که ناگهان ابو نصر را دیدم که ازخوشحالی پرواز می کرد و به من گفت : ای ابا محمد چرا اینجا نشسته ای !

در خانه ات خیر و ثروت است !

گفتم: سبحان الله !

از کجا ای ابانصر؟

گفت : مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد . و همراهش ثروت فراونی است.

گفتم : او کیست؟

گفت : تاجری از شهر بصره است. پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد .

سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده.

خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان رابی نیاز ساختم.

درثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آنرا هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم.

ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد

کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم .

شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند.

و مردم را دیدم که گناهان شان را بر پشت شان حمل می کنند تا جایی که شخص فاسق ، شهری از بدنامی و رسوایی را برپشتش حمل می کند .

به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند .

گناهانم را در کفه ای و حسناتم را درکفه دیگر قرار دادند ، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد.

سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت .

از شهوت های نفس مثل : ریاء ، غرور ،دوست داشتنِ تعریف و تمجید مردم، منت گذاشتن هنگام بخشش.

چیزی برایم باقی نماند و درآستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم .

آیا چیزی برایش باقی نمانده؟

گفتند : این برایش باقی مانده !

و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم .

سپس آنرا در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که بهش کرده بودم ، در کفه حسناتم قرار دادند ،کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت : نجات یافت .

☀️ …. خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کارخیری را خالصانه برای الله تعالی انجام دهیم .

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




معجزه ی دعای بسیار پرفضیلت یستشیر

 

 از اميرالمومنين علي (ع) روايت شده است که دعا ي يستشير را پيامبر (ص) به من آموخت و امر کرد که آن را در همه حال در سختي و راحتي حفظ کنم و به خلفاء بعد از خودم تعليم نمايم .

 

 سپس فرمود شما را به برخي از ثواب هاي اين دعا آگاه مي‌کنم:

 

 اول: کسي که اين دعا را بخواند خير و برکت از فرق سرش تا زمين از آسمان بر او مي بارد و او را انوار آرامش و رحمت مي پوشاند و براي اين دعا انتهايي جز عرش خدا نيست.

 

 دوم: هر کس سه نوبت اين دعا را بخواند خداوند هر حاجت خيري که داشته باشد در دنيا و آخرت برآورده گرداند.

 

 سوم: خداي تبارک و تعالي او را از عذاب قبر برهاند.

 

 فضایل بسیار است که در این مطلب نمیگنجد…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 پیشِ مردم کج مکن” گردن”

 که حیرانت کنند…

 آبرویت برده و بدتر

 پریشانت کنند…

 سفره دل باز کن درهنگام سجود،

 پیشِ ” الله” کن گدایی،تا که “سلطانت” کند…

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




چند پرسش از علامه کورانی نویسنده کتاب عصر ظهور:

 

  شما همواره به روایاتی اشاره می کنید که آغاز حرکت ظهور را از مشرق زمین می داند.این موضوع دلیل آمدن شما به ایران بوده است.

 

 بله، ما اعتقاد داریم که این حرکت متصل به ظهور حضرت است و این باعث شد که به ایران بیایم. من به عنوان یک شیعه که به این احادیث و روایات اعتقاد دارد، معتقدم که انقلاب اسلامی ایران، ازحرکت های زمینه‌ساز برای ظهورامام مهدی(عج) است.

 

 سفیانی در چه شرایطی خروج میکند؟

 

? قبل  ازخروج سفیانی باید خلاء سیاسی درعربستان و جنگ قبیله ای به وجود بیاید .دراین شرایط خود دولت حاکم درعربستان از سفیانی درخواست اعزام نیرو برای حفظ امنیت در مدینه می کند. علامت دیگر وقوع زمین لرزه در دمشق است . زمین در«حرستا»که روستایی در دمشق است ،خسف ( فرومی رود) می شود . بعد از وقوع این نشانه ها یک نفر که صورتش لکه لکه است و معروف به «ابقع » بر علیه « اصهب » که حاکم آن وقت است قیام می کند.

 

 کدامیک از نشانه های ظهور  قطعا محقق شده است؟

 

  از نشانه های محقق شده می توانم ازقیام ایرانی ها ، ورود غربی ها به عراق و برپا شدن دولت اسرائیل و توجه دنیا به اهل بیت و امام مهدی و… نام ببرم که این علامت هایی است که می توانیم بگوییم قطعا اتفاق افتاده . علامت هایی که مانده همین خلا سیاسی درعربستان ، ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان،حکومت سفیانی که دشمن اهل بیت است  در سوریه و اردن و حکومت  یمانی در یمن که موالی اهل بیت است و جریانات دیگر تا ظهور حضرت

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




حضرت امام خامنه ای :

 

   غفلت بزرگ‌ترین آسیب است.

 

  غفلت از مسیر

 

  غفلت از هدف

 

  غفلت از توان

 

  غفلت از فرصت

 

  غفلت از دشمن

 

  غفلت از وظیفه‌ای که امروز بر دوش من و شما است.

 

  وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین.

 

  نتیجهٔ این غفلت دور شدن است.

 

   دور شدن از خدا

 

  دور شدن از هدف

 

  دور شدن از کامیابی.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




هيچكس خودش را در هيچ رابطه اى مقصر نميداند

همه ى ما آنقدر غرور داريم

كه هميشه حق را به جانبِ خودمان می دانيم

از نظر خودمان، فرشتگانى هستيم،

كه داشتيم زندگيمان را می كرديم

كه يک نفر آمد

و ما را با خاک يكسان كرد و رفت…

داخلِ شعرها

داخلِ متنها می گرديم

دنبالِ جمله اى كه طرف مقابل را بكوبد و

ما را مظلوم ترين آدمِ دنيا نشان دهد…

گاهى يادمان ميرود

آدمى كه الان می خواهيم سر به تنش نباشد،

تا ديروز پُزَش را به عالم و آدم ميداديم!

كمى انصاف شايد…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




پيامبر صلی الله علیه و آله:

خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد،وضو بگيرد.

 

 نهج الفصاحه ص286،ح660

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




اعتماد به نفس ، اولین گام به سوی موفقیت است !

اگر شما سه خصلت :

 انتقاد پذیری

 پوزش خواهی و

 شکرگذاری را در خود پرورش دهید .

 

مطمئن باشید که موفقیت به زودی

در خانه تان را می زند …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




بنی آدم اعضای یکدیگرند

که خوبان آن نوکررهبرند

 

محبان رهبر علی طینتند

که در آفرینش زیک گوهرند

 

چوعضوی بدردآوردروزگار

مدد گیرد از صاحب ذوالفقار

 

همان ذوالفقاری که جنگ احد

ثنایش نمودست پروردگار

 

علی بی بدیل است ومثل علی

نزاید دگر مادرروزگار

 

اهانت کند گرکسی برولی

دگر عضوها رانماندقرار

 

توکزمهنت دیگران بی غمی

نزن لاف عشق علی را دمی

 

علی بوده غمخواردرماندگان

علی بوده بر درد دین مرهمی

 

اگر یار بیچاره ای ، یا علی.

اگر غیر این است نامحرمی

 

اگردرمسیر علی بوده ای

چرا مضطر وخسته ودرهمی

 

اگر منکر مرتضی بوده ای

نشاید که نامت نهند آدمی

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 حاج اسماعیل دولابی (ره) :

 

با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل میشود.

 

بعد، عادت به عبادت منجر میشود.

 

عبادت هم معرفت ایجاد میکند.

 

بعد ملکات فاضله در فرد بوجود می آید

 

و نهایتا به ولایت منجر میشود.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

 روزهـابے توگذشت وغربتت تایید شد

 

 چون دعاے فرج ماهــمہ باتردید شد

 

 بارهــانامہ نوشتم ڪہ بیااماحیف

 

 معصیت ڪردہ ام وغیبت توتمدید شد

 

 یــــوســــف زهـــــرا (س)

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




#حکایت

 

از عارفی پرسیدند: استاد تو در طریقت چه كسی بود؟ او پاسخ داد: یك سگ!

 

روزی سگی را دیدم كه در كنار رودخانه ای ایستاده بود و از  شدت  تشنگی در حال مرگ بود. هربار كه سگ خم میشد تا از آب رودخانه بنوشد، تصویر خود را در آب می دید و می ترسید، زیرا تصور میكرد سگ دیگری نیز در رودخانه است.

در نهایت پس از مدتی طولانی سگ ترس خود را كنار گذاشت و به درون رودخانه پرید. با پریدن سگ در رودخانه تصویر او در آب نیز ناپدید شد، به این ترتیب سگ متوجه شد آنچه باعث ترس او شده، خودش بوده است.

 

در واقع مانع میان او و آنچه به دنبالش بود به این شكل از میان رفت.

 

من نیز وقتی به درون خود فرو رفتم متوجه شدم مانع من و آنچه در جستجویش می باشم خودم هستم.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 همسرت رو  سه جا میتونی بشناسی :

 

1. ﺗﻮی ﺟﻤﻌﯽ ﮐﻪ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎﺷﻪ

2. ﺗﻮی ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ خونواده اش ﺑﺎﺷﻦ

3. توی جمعی که بهترین دوستاش هستن

ﺍﮔﻪ ﺗﻮی ﺍﯾﻦ 3 ﺟﺎ تنھا نموندی بهترین رفیقته!!

 

یه حالت چهارم ھم تبصره میزنیم:

توی شادی هاش یه قدم برو عقب و چیزی نگو…

اگه خودش جاتو خالی دید و صدات کرد بدون بهترین رفیقته..

 

کسی میگفت:

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز “زن” و نه روز “مرد”

بلکه  روز انسان  است.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دوستی با بعضی آدم ها

مثل نوشیدن “چای کیسه‌” ایست.

هول هولکی و دم دستی.

برای رفع تکلیف .

اما خستگی‌ات را رفع نمی‌کنند.

خاطره نمی‌شود.

 

دوستی با بعضی آدمها

 مثل خوردن “چای خارجی” است.

پر از رنگ و بو.

این دوستی‌ها جان می دهند برای خاطره‌های دمِ دستی..

این چای خارجی را می‌ریزی در فنجان، می‌نشینی با شکلات فندقی می‌خوری و فکر می‌کنی خوشحال‌ترین آدم روی زمینی.

 فقط نمی‌دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دو ساعت می‌شود رنگ قیر… سیاه …

 

دوستی با بعضی آدم‌ها

 مثل نوشیدن “چای سرگل لاهیجان” است.

باید نرم دم بکشد.

 باید انتظارش را بکشی.

باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی.

باید صبر کنی.

آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی.

باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک.

خوب نگاهش کنی.

عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته، جرعه جرعه بنوشی‌اش و زندگی کنی…

 

زنــدگــی تان پــر از دوسـتـان نــاب

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:

 

اُحِبُّ الصِّبْيانَ لِخَمْسٍ : اَلاَْوَّلُ : اَنـَّهُمْ هُمُ الْبَكّاؤونَ ، وَالثّانى : يَتَمَرَّغونَ بِالتُّرابِ وَ الثّالِثُ : يَخْتَصِمونَ مِنْ غَيْرِ حِقْدٍ وَ الرّابِـعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا وَ الْخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبونَ ؛

 

▪️ كودكان را به خاطر پنج چيز دوست مى دارم :

 

  اول   آن كه بسيار مى گِريند،

 

  دوم   آن كه با خاك بازى مى كنند،

 

  سوم  آن كه دعوا كردن آنان همراه با كينه نيست؛

 

  چهارم   آن كه چيزى براى فردا ذخيره نمى كنند،

 

  پنجم   آن كه مى سازند و سپس، خراب مى كنند (دل بستگى ندارند) .

 

  مواعظ العدديّه ، ص 259

 

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍنش ﺣﺮﻑ ﺑﺰند…

 

ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمیشود. ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین می‌اندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمی‌دارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ می‌گذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش می‌شود.

 

ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جیبش می‌گذارد!!!

 

ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا می‌اندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد می‌کند. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ می‌کند ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ می‌کند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او می‌گوید..!!

 

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ می‌فرستد ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.

 

ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان می‌افتد ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ.

 

 بنابراین هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ سرمونو بالا کنیم و ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ انکه برای بیدار کردنمان سنگی بفرستد.

 

 وَ إِذٰا أَنْعَمْنٰا عَلَى اَلْإِنْسٰانِ أَعْرَضَ وَ نَأىٰ بِجٰانِبِهِ وَ إِذٰا مَسَّهُ اَلشَّرُّ فَذُو دُعٰاءٍ عَرِيضٍ  ﴿۵۱﴾ فصلت

 و چون انسان را نعمت بخشیم، روى برتابد و خود را کنار کشد، و چون آسیبى بدو رسد دست به دعاى فراوان

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




من آدم ِاُمیدم…
آدم ِنشکستن…
موجودی که آب از سرش گذشته و سفت شده…
آدمی که یک‌ فاجعه دیده و دیگر هر چیزی برایش مسئله‌ی نهایی نیست…
تنش‌ یکبار کامل لرزیده و تا ته‌ خط رفته…
برای همین است که حالا راحت بیمارستان میروم٬
راحت از فاز پیشرفت سرطان کسی می‌پرسم٬
با شنیدن تعداد شکستگی‌های جمجمه کسی فقط سر تکان می‌دهم و جیغ نمی‌‌کشم…
واکنش‌هایم٬
غش‌ و‌ ضعف نکردن‌هایم٬
سرد بودن‌ ام٬
این نیم‌چه‌ لبخند همیشگی روی صورتم٬
ریشه در بی‌مهری ندارد٬
حاصل ِحادثه‌ی وحشتناکی است که یادم داد زندگی در کسری از ثانیه ممکن است نابود شود و اتفاق٬ همیشه برای همسایه نیست…

من آدم ِ اُمیدم٬
آدم ِ نیمه‌ی پُر٬
آدم انتظار تا صبح٬
آدم ِ شُمردن تعداد ِ ضربان در دقیقه٬
آدم بازی با سنگ کف راهروهای بیمارستان برای وقت‌گذرانی انتظار٬
چون یاد گرفته‌ام اگر خدا بخواهد٬
اراده کند٬
کسی را با بدن پازل‌شده‌‌ هم نجات می‌دهد…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت